مشارکت دانشجویان در امور خیریه: واکاوی ویژگی ها و نوآوری های ترغیب کننده

مهسا لاریجانی[1]

چکیده :

فضای آموزشی اکادمیک بستر آموزشی مناسبی جهت ترغیب و مشارکت دانشجویان و نهادینه سازی انجام امور خیریه می باشد ؛ هر چند که نیازمند الگوها و مدلهای متفاوتی است که مناسب نسل جوان دانشجو باشد. هدف از این پژوهش مشارکت داوطلبانه دانشجویان در امور خیریه با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد است. هدف از این تحقیق تبیین مدلی از مشارکت دانشجویان و  واکاوی ویژگی ها و نوآوری های ترغیب کننده می باشد. داده های این پژوهش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 11 دانشجوی دختر یکی از دانشگاههای دولتی تهران که تجربه مشارکت در امور خیریه و داوطلبانه داشته اند، جمع آوری شده و سپس با استفاده از رویه نظریه داده بنیاد، کدگذاری و تحلیل داده ها صورت پذیرفته است. هسته مرکزی استخراج شده از این پژوهش بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی است که ارتباط معناداری با مقولات استخراج شده از یافته های کیفی دارند. یافته های اکتشافی پژوهش نشان می­دهد که عوامل متعددی مشارکت دانشجویان در امور خیریه اثر گذار است در این خصوص ، عوامل علی همچون ادغام امور خیریه در آموزش آکادمیک، حضور پشتوانه ها و اساتید ؛ ذائقه شناسی دانشجویان و عوامل زمینه ای همچون نهادینه سازی امور خیریه در خانواده، عدم قطبی گرایی افکار، عملکرد مثبت ساختار دانشگاه و  تاسیس نهاد امور خیریه در مشارکت دانشجویان در امور خیر اثر گذار است. از سوی دیگر عوامل مداخله گرانه ای تسهیل امور خیریه و دولتی یا خصوصی بودن موسسه خیریه میتواند بر این فرایند اثر کاهنده با  افزاینده داشته باشد. یافته های تحلیلی حاکی از آن است که استراتژی ها و راهبردهای که در نهایت مجموع این عوامل و میسر می سازد، شامل استفاده از ابزارها و تکنولوژی های فناورانه، اگاهی فرایندی و مدیریت فرایندی است.

کلیدواژه ها:  مشارکت دانشجویان،  نظریه داده بنیاد، بازمعنایی امور خیریه، استراتژی ها و راهبردها

 

بیان مسئله

جایگاه امور خیریه و داوطلبانه در زندگی اجتماعی امری است که از قدمت طولانی برخوردار است و در فرهنگ های ملی و مذهبی بر این امر تاکید فراوان شده است. در زندگی کسانی که مذهب نقش پررنگی دارد امور خیریه با پیوند زدن آنها بر امور قدسی معنا می گردند و خیر اخروی آن بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. به این صورت که در “فرهنگ اسلامی تعالی انسان، وابسته به دگرخواهی به جای خود خواهی است و در احادیث مختلف نیز در خصوص خیرخواهی آمده است که کسی که صبح را آغاز می کند اما به امور مسلمین همت نگمارد از ما نیست”.( واعظی، 1381: 134).

اما امروزه با پیشرفت جوامع ، عقلانی شدن و عرفی شدن زندگی اجتماعی، با اذهانی مواجه هستیم که ممکن است امور خیریه را از بعدی متفاوت معنا و تفسیر نمایند؛ در واقع بعد انسانیت ، عرفی  و دنیوی امور خیریه در جامعه مدرن تقویت شده است.  به عنوان مثال اوکلی با ارائه تفاسیر متعدد از مفهوم مشارکت بر نقش موثر آن در روند توسعه جامعه تأکید نموده است. به نظر وی  مشارکت با استفاده از کمک داوطلبانه اجتماعی و بهره گیری از منابع داخلی در جهت تحقق توسعه و کاهش هزینه های آن موثر است( بوکلند، 1998: 20)

مهدی(1395) نیز یکی از محورهای کلیدی توسعه پایدار را مسئولیت پذیری اجتماعی و ایفای تعهد مدنی اشخاص حقیقی و حقوقی  متناسب با مأموریت ها و بهره مندی از مواهب طبیعی و مادی و معنوی تعریف می کند و معتقد است که مشارکت اثر بخش در امور خیریه به مثابه مسئولیت اجتماعی، از قواعد بازی توسعه پایدار به شمار می آید.

بنابراین علاوه بر اثرات و پیامدهایی امور خیریه در حوز ه پیشرفت و توسعه جامعه و یا سعادت دنیوی و اخروی افراد- که ممکن است برای کنشگران مختلف به گونه متفاوتی برداشت و تفسیر شود-،  شیوه های جذب و متقاعد سازی  مشارکت خیرین بر حسب طبقات مختلف اجتماعی و اقشار جامعه نیز  متفاوت به نظر می رسد.

در این میان، قشر جوان دانشجو، بواسطه سبک های زندگی خاص و ادغام زندگی ها آنها با تکنولوژی های روز و از سوی دیگر تفکرات منطقی و تجزیه و تحلیل هایی عقلانی، نیازمند شیوه های متمایزی به منظور جذب آنها در امور خیریه و استفاده از پتانسیلهای بالقوه و توانایی های دانشی و بینشی و پویایی های آنها هستیم.

دانشجویان از جمله اقشاری در جامعه هستند که در صحنه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیار مهم و حساس بوده و می توانند با بهره گیری از خلاقیت و نیروی جوان خویش حضور موثر و جدی خود را در صحنه های اجتماعی به اثبات رسانده و به عنوان یکی از اعضای فعال جامعه خود را مطرح نمایند( اکبری، 1388: 108)

بنابراین،آنچه ضرورت مشارکت جوانان در امور خیریه را دو چندان می سازد، این است که وضعیت جوانان به عنوان قشری با ظرفیت های متنوع و انرژی زیاد عموماً در حوزه های امر خیریه علمی و فرهنگی مورد غفلت واقع شده است؛ از سوی دیگر افزایش احساس اعتماد به نفس، خودکارآمدی و رضایت درونی آنها بواسطه مشارکت در امور خیریه نه تنها پیامدهای مثبتی هم برای مددجویان و هم برای قشر جوان ممکن می سازد، بلکه در بلند مدت منجر به پیوندهای گروهی ، حیات جمعی و مشارکت آنها در امور جامعه و خیر عمومی می شود. و اینها از عواملی است که باید توجه خاصی به آنها مبذول داشت .

بنابراین دستیابی به شیوه های جذب و متقاعد سازی مشارکت جوانان از منظر و روایت جوانان دانشجو از جمله پژوهشهایی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است و  رویکردهای کیفی و عمیق میتواند در این زمینه راهگشا باشد.

هدف از این پژوهش مطالعه کیفی مشارکت دانشجویان در امور خیریه و ارائه مدلی داده بنیاد برمبنای بسترها و زمینه ها، علتها ، شرایط مداخله گر و استراتژی ها و  راهبردهای ترغیب دانشجویان به این امور خیریه است.

 

پیشینه پژوهش:

در این بخش به مرور مقالاتی می پردازیم که ویژگی های امور خیریه و مشارکت در این امر را مورد مطالعه قرار داده اند:

گنجی و الماسی (1391) در پژوهش خود نشان دادند که میانگین نیکوکاری در بین شهروندان بالاتر از حد متوسط است و با متغیرهایی همچون مشارکت اجتماعی، عدالت گرایی، شبکه روابط اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت دارد .

گنجی و همکاران( 1393) در مقاله ای با عنوان ” مشارکت در امور خیریه و وقف ، پیش درآمدی بر توسعه” به روش پیمایش انجام شد. یافته های پژوهش رابطه معنا دار بین دینداری ، عدالت خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف نشان داده است. هر چه این عوامل در افراد قوی تر باشد، مشارکت در امور نیکوکاری و وقف بیشتر می شود.

میرزایی( 1395) در مقاله” امور خیریه و سرمایه اجتماعی” به بررسی فعالیتهای کمیته امداد از منظر سرمایه اجتماعی پرداختند. و پیشنهاد دادند که هر چه سازمان خیریه از نظر ساختار سازمانی افقی تر باشد، موفقیت نهادی آن بیشتر است.

پویافر( 1395) نیز در مقاله با عنوان از خیر قدسی تا خیر عرفی: به بررسی پیامدهای مرز بندی امور خیر در جامعه پرداخته اند و تفاوت نهادهای رسمی دینی و موسسات خیریه غیر دولتی در فرایند امور خیریه را نشان داده اند که در جهت تقویت فرایند عرفی شدن امر خیر در جامعه عمل نموده است.

وانگ و گرادی[2]( 2008) در پژوهش خود با عنوان ” بررسی روابط میان کنش های داوطلبانه، سرمایه اجتماعی و کمک های خیریه” اعتماد اجتماعی از عناصر مهمی است که منجر به پل  زدن میان شبک های اجتماعی و مشارکت مدنی در دو گروه مذهبی و غیر مذهبی می شود.

سان و وانگ[3] (2012) پژوهشی در مورد تاثیر عملکرد دولت بر اعتماد اجتماعی  در کشور چین انجام داده اند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که همبستگی قوی بین اعتماد افراد به سایر شهروندان و کیفیت عملکرد دولت وجود دارد. کنش های مثبت دولت در جهت تسهیل جریان اطلاعات و شفاف سازی اطلاعات، به طور معنا دارای منجر به افزایش اعتماد می شود .

در جمع بندی پیشینه پژوهش می توان گفت که  عوامل موثر بر مشارکت در امور خیریه در پژوهش های مرور شده شامل اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، دینداری، عملکرد دولت و  فرایندهای سازمانی امور خیریه است؛ اما وجوه متمایز پژوهش حاضر انجام مطالعه ای عمیق و کیفی در میان جوانان دانشجو و واکاوی کلیه عوامل و ویژگیهای ترغیب کننده از منظر خود کنشگران است.

مبانی نظری:

اگرچه در رویکرد کیفی، محققین چارچوب نظری خاصی را دنبال نمی کنند و بدنبال درک تجربه زیسته پاسخگویان از موضوع مورد مطالعه هستند؛ اما پرداختن به نظریاتی که می تواند پشتوانه یافته های پژوهشی حاضر باشد و یا بیشترین توان افزایش اعتبار یافته ها را دارد، به نظر ضرروی می رسد؛ در تحقیقات کیفی از تئوری ها و ادبیات نظری تحقیق به منظور افزایش دانش زمینه ای، حساسیت نظری و همچنین برای طراحی و تدوین سوالات پژوهش استفاده می شود(فلیک،1387) در واقع حساسیت نظری توانایی تشخیص این است که چه چیزی در داده ها مهم است و قدرت معنی دادن به آنها را دارد و به ما کمک می کند تا نظریه ای تنظیم کنیم که با واقعیت پدیده ی مورد مطالعه تطابق داشته باشد(استرواس و کوربین، 1390: 39-44).

در ادامه به مهمترین نظریات مرتبط با انجام امور خیریه  می پردازیم:

به باور چلبی (1386)،  اعتماد ریشه در وابستگی عاطفی دارد، به اعتقاد او  هرگاه عواطف مثبت رشد یابد و بتواند در میان افراد انتقال یابد، اعتماد ایجاد و تقویت می شود . ایشان در ارتباط با چگونگی انتقال عواطف نیز معتقد است که تعاملات اظهاری یا روابط گرم در این زمینه نقش کلیدی دارند ( چلبی، 1386: 148)

بورديو[4] سرمايه اجتماعي را مجموع منابع بالقوه و بالفعلي مي‌داند که نتيجه مالکيت شبکه با دوامي از روابط نهادي‌شده بين افراد و عضويت آنها در گروه است (فیلد[5]، 2003: 15). پانتام[6] سرمايه‌اجتماعي را وجوه گوناگون سازمان اجتماعي نظير اعتماد، هنجارها و شبكه‌هاي روابطي مي‌داند كه مي‌توانند با تسهيل اقدامات­هماهنگ، كارايي­جامعه را بهبود بخشند (پوتنام، 1380، 285). به باور آدورمیرکو (2002)، سرمایه اجتماعی، پیچیدگی‌ها و معضلات اجتماعی را کاهش می‌دهد، زیرا آن‌ها به مردم برای رویارویی با حوادث احتمالی دنیای پیچیده محوریت عینی و ملموس می‌بخشند. زیمل (1950)، بر این اعتقاد است که بدون سرمایه اجتماعی جامعه از هم می‌پاشد.

بنابراین، سرمايه اجتماعي محصول فعاليتهايي است که براي مقاصد ديگري صورت گرفته است. به عنوان مثال برخي براي رضاي خداوند به ديگران کمک مي‌کنند؛ ولي نتيجه همين عمل اين است که در زمان گرفتاري، ديگران بدون چشم داشت به آنها کمک مي‌کنند يا در انتخابات به آنها راي مي‌دهند؛ اما ممکن است برخي اوقات هم سرمايه اجتماعي نتيجه مستقيم سرمايه گذاري براي همين کار باشد. مثلاً شخصي با ديگران ارتباط زياد برقرار مي‌کند، به آنها کمک مي‌کند تا در آينده از راي آنها براي انتخاب شدن بهره مند گردد( شایگان، 1395: 195)

از نظر کلاوو اوفه نهادها واسطه اعتماد هستند چون نمایانگر ارزش های ویژه ای هستند و عملکرد مثبت آنها می تواند دلیل و انگیزه ای برای وفاداری و اعتماد اجتماعی باشد.اوفه دو ارزش حقیقت و عدالت را مهمترین ارزشهایی می داند که تحقق انها توسط نهادهای دولتی موجب اعتماد می گردد( اوفه، 1384: 215-210)

در خصوص چگونگی اثر گذاری نیز کاستلز( 1384) در تئوری جامعه شبکه ای بیان می کند که انتشار اینترنت و شبکه های ارتباطی کامپیوتری به تدریج فرهنگ کاربران شبکه و حتی الگوهای ارتباطی آینده را نیز شکل می دهد.

سئوالات پژوهش:

سوالهایی که معمولاٌ از مصاحبه شوندگان پرسیده می شود، بر درک و فهم آنها از تجربه ی پدیده ی مورد مطالعه و بررسی ابعاد فرایند تاکید دارد. بنابراین محقق سعی دارد سوالاتی را بپرسد که نشان دهد؛ مهمترین بخش فرایند چه بوده(پدیده محوری)، چه چیز یا شرایطی موجب رخ دادن پدیده شده است(شرایط علی)، چه راهبردهایی در طول فرایند به کار گرفته شده(استراتژی ها) و در نهایت چه اثرات و پیامدهایی به دنبال داشته است (کرسول،1394: 90).

از این رو سوالات محوری این تحقیق به شرح زیر می باشد:

-چه شرایطی بسترها و زمینه های مشارکت دانشجویان در امور خیریه را فراهم می کند؟

-چه شرایط علی می تواند زمینه ساز مشارکت دانشجویان در امور خیریه می شود؟

-چه عواملی می تواند به عنوان شرایط مداخله گر و میانجی، در فرایند مشارکت دانشجویان در امور خیریه تاثیرگذار باشد؟

– افراد مصاحبه شونده چه استراتژی ها و راهبردهایی را جهت  مشارکت دانشجویان در امور خیریه پیشنهاد می دهند؟

 

 

 

روش پژوهش :

روش این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که از نظر جهت گیری توسعه ای و از نظر هدف اکتشافی است؛ رویکرد مورد استفاده در این پژوهش نیز نظریه زمینه ای است که با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 11 دانشجوی دختر  مصاحبه های عمیق کیفی بر پایه گفتگویی همدلانه شده است.

نوع نمونه گیری در این پژوهش هدفمند است و تلاش شده است تا حداکثر تنوع میان پاسخگویان به عنوان شرکت کنندگان در این پژوهش رعایت شود و در نهایت اشباع داده ها تعیین کننده حجم نمونه در این پژوهش بوده است.

نظریه زمینه ای( داده بنیاد) ، یک روش تحقیق کیفی است که یک مجموعه رویه های سیستماتیک را به کار می گیرد، تا نظریه ای مبتنی بر استقرا و حرکت از جز به کل، درباره ی پدیده ای شکل بگیرد. در حقیقت محقق به گردآوری منظم اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده هایی که از پدیده ی مورد مطالعه نشات گرفته، می پردازد. در این روش هرگز تحقیق، از یک نظریه شروع نمی شود تا آن را به اثبات برساند، بلکه تحقیق از یک حوزه ی مطالعاتی آغاز شده و این فرصت داده می شود تا آنچه متناسب و مرتبط به آن است، نمایان گردد (استراس و کوربین،1385 : 22-23).

یافته های پژوهش:

یافته های توصیفی:

کل پاسخگویان در این پژوهش 11 نفر هستند که در سنین 19 تا 27 سال قرار دارند. یک نفر 19 سال، 4 نفر از آنان در سن 20 سال ، 2 نفر 21 ساله، 3 نفر سن 22 سال،  1 نفر 27 سال هستند؛ تمامی دانشجویان در مقطه کارشناسی مشغول به تحصیل بوده اند که انتخاب آنها به واسطه حضور بیشتر در دانشگاه و فرایندهای آن بوده است. سطح ددانشجویان نیز  از ترم سوم تا ترم هفتم نیز متغیر بوده است. 3 نفر از پاسخگویان ساکن تهران و 8 نفر خوابگاهی بوده اند. کلیه پاسخگویان از جمله افرادی بوده اند که در انجمن های خیریه و فعالیت های داوطلبانه دانشگاهی مشارکت داشته اند.

یافته های تحلیلی:

تحلیل داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده که پس از استخراج مفاهیم اولیه و در مراحل بعد مقوله بندی، یکپارچه سازی و پالایش، مقوله مرکزی به نام «بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی» حاصل شده است. در این پژوهش برای انتخاب مقوله هسته ای به معیارهایی همچون انتزاعی و کلی بودن، ارتباط معنایی با کلیه مقولات، قابلیت تحلیل علمی، تاکید و تکرار از سوی مشارکت کنندگان و هدایت شدن جریان مصاحبه به سمت آن توجه شده است.  در جدول 1 نتیجه کدگذاری و تحلیل داده ها ارائه شده است.

 

 

 

 

 

جدول شماره 1- خلاصه کدگذاری و مقوله بندی مرتبط با مشارکت دانشجویان در امور خیریه

نوع مقوله مقوله های جزیی مقوله های اصلی مقوله مرکزی
 

 

 

 

 

شرایط علی

 

 

 

تحقیق در حوزه های آسیب زا، ایجاد دغدغه دانشجویی در امور خیر، ارزشیابی و کسب نمره از امور خیریه، ترغیب گروه های آموزشی  

ادغام امور خیریه در آموزش آکادمیک

 

 

 

 

 

بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی

حمایت اساتید از امور خیریه، مشارکت دادن دانشجویان توسط اساتید حضور پشتوانه و اعتماد سازی اساتید
رعایت اصل اختصار، رعایت اعتدال، تمرکز بر نتایج امور خیریه

 

ذائقه شناسی و شیوه های اقناع گری موثر
 

 

 

زمینه ها

آموزه ها و ترغیب والدین، انجام امور خیریه توسط والدین تجربه و نهادینه سازی امور خیر در خانواده
عدم وابستگی حزبی، عدم طیف بندی دانشجویی، عدم تنش بین گروهی عدم قطبی گرایی افکار
رعایت قوانین و مقررات، تقویت اعتماد عمومی دانشجویان عملکرد مثبت ساختار دانشگاه
مشارکت طلبی دانشجویان ، انسجام بخشی به فعالیت های خیریه دانشگاهی تاسیس نهاد امور خیریه دانشگاه
 

 

شرایط مداخله گر

مهیا بودن ابزارها و پیش نیازها، عدم نیاز به صرف انرژی مضاعف، در اختیار گذاشتن مواد اولیه تسهیل گری افعال خیریه
اعتماد بر حسب وابستگی سازمانی خصوص یا دولتی بودن موسسات خیریه
 

 

استراتژی ها و راهبردها

جذابیت و تاثیرگذاری کلیپها، پادکستها، شبک های مجازی و غیره استفاده از ابزارها و تکنولوژی های فناورانه
آگاهی در خصوص نحوه کمک رسانی ، آگاهی رسانی در خصوص نتایج کمک ها اگاه سازی فرایندی
اهداف و وظایف روشن، نظم برنامه ها، مشخص بودن زمان و مکان مشارکت، استمرار و پیگیری مدیریت فرایندی

 

شرایط علی مشارکت در امور خیریه:

نکته قابل توجه و اکتشافی در تجزیه و تحلیل مصاحبه های انجام شده، به شرایط و عوامل علی مشارکت در امور خیریه توسط دانشجویان اختصاص دارد. در واقع به عواملی اشاره دارد که به طور مستقیم بر انجام امور خیریه توسط دانشجویان اثر گذار است.

الف) ادغام امور خیریه در آموزش آکادمیک:

یکی از خلاء های موثر در ساختارهای آموزشی آکادمیک، فقدان مباحث کلاسی پیرامون امور خیریه و مشارکت طلبی از دانشجویان در این حوزه هاست. روایت دانشجویان نشان می دهد که آنها به ندرت در مباحث درسی و کلاس های آموزشی در خصوص انجام امور خیریه ها و شیوه های درست آن ترغیب شده اند. پاسخگویان اظهار کرده اند که عواملی همچون تحقیق در حوزه های آسیب زا، ایجاد دغدغه امور خیر در دانشجو و ارزشیابی و کسب نمره برای انجام امور خیر می تواند دانشجویان را در امور خیر مشارکت داد. در این باره دو نفر از دانشجویان در خصوص ایجاد دغدغه چنین می گویند:

” دانشگاه باید برای مشارکت کنندگان دغدغه همیشگی ایجاد کنه. نشان دادن مشکلات اونها خیلی موثره ، اینکه اگر بهشون کمک نشه در آینده چه اتفاقی می افته. روی فکرها و دغدغه ها باید کار بشه”.

“در ذهن دانشجو باید دائما تزریق بشه که مهربانی خوبه، انقدر بهش گفته بشه که این کار خیلی خوبه میره انجام میده”.

در خصوص تجربه انجام امور خیر در قالب امور آموزشی نیز چند نفر از پاسخگویان چنین بیان می کنند:

“ما تو بعضی کلاسها هیچ کاری نمی کردیم  و بی کار بودیم. بجای اینها بیان در مورد روابط اجتماعی صحبت کنند و کلاس های ارتباطات مردمی بگذارند یا ببرن بچه ها رو تو اجتماع و  ببینند”.

“بعضی کارهای کلاسی می تونه در قالب امور خیریه تعریف بشه که اگه این کار انجام بشه نمره کار تحقیق به بچه ها داده میشه”

“اگر کار علمی و پژوهشی انجام بشه و آسیب ها رو  تحقیق کنیم ، میتوانیم با مردم نیازمند ارتباط برقرار کنیم و  نیازهاشون را بشناسیم”

“ما وقتی در کارها درگیر میشیم خیلی توذهنمون اثر می گذاره  بچه ها را در قالب اردوها ببرن و نشون بدند و حتی پیامدهای اینکه کارشون ببینن چقدر تاثیر داره ”

بنابراین در درجه اول ترغیب روسای دانشگاه و گروههای آموزشی دانشگاه ، اساتید و درنهایت مشارکت دانشجویی می تواند از عواملی مهمی باشد که با استفاده از آنها می توان از پتانسیل های دانشجویان در امور خیر بهره مند شد.

الف) حضور پشتوانه و اعتماد سازی اساتید:

به باور دانشجویان امور خیریه نیازمند اعتماد سازی اولیه به منظور جذب افراد در فرایند مشارکت است، به همین منظور افراد مورد پذیرش دانشجویان می توانند یکی از عوامل مهم برای آغاز فعالیت های داوطلبانه توسط دانشجویان باشد. روایت های دانشجویان نشان می دهد که  اساتید دانشگاه جایگاه  شایسته ای نزد دانشجویان دارند و حمایت اساتید از امور خیریه می تواند زمینه های حضور آنها را پر رنگ تر سازد. در این باره یکی از دختران دانشجو می گوید:

“استاد شان و جایگاهی داره که میشه روش حساب باز کرد وقتی مهر تایید استاد بخوره به نظر خیلی تاثیر داره”.

“جایگاه اون شخصی که ما رو به کمک کردن ترغیب می کنه خیلی مهمه. من رو حساب اینکه یکی استاد دانشگاه هست و و جهه اجتماعی داره خیلی اعتماد می کنم”

ب) ذائقه شناسی و شیوه های اقناع گری موثر:

تمام پاسخگویان این پژوهش بر این باورند که ترغیب کننده های امور خیر باید متناسب با ویژگی های نسل جوان و از عناصر مورد علاقه آنها تشکیل شده باشد؛ روایت های دختران دانشجو نشان می دهد روش های جذب افراد به امور خیریه باید از اصولی پیروی نماید که مطابق با باورهای رفتاری آنها باشد. براساس روایت های دانشجویی،  ذائقه مخاطب جوان شامل رعایت اصل اختصار، رعایت اعتدال در تهییج احساسات و تمرکز بر نتایج انجام امور خیریه  است که می تواند از مهمترین عوامل جذب دانشجویان بر انجام امور خیریه باشد.

برای جلوگیری از افراط و تفریط  در جذب امور خیریه بهتره که  آدم هایی برای صحبت کردن با مخاطبان انتخاب بشن که قاعده های  رفتاری را خوب بدونند ؛ اینکه چه طوری ارتباط برقرار کنه که جذب کنه و دافعه نداشته باشه. باید مخاطب رو بشناسه”

من اگه در جلسه ای شرکت کنم و ببینم بیش از اندازه سعی می کنه احساسات من را تهییج کنه من کاملاً متوجه می شم با قصد  این کارو می کنه و دیگه ادامه نمی دم. در امور خیریه باید حدش رعایت بشه اگه رعایت نشه آدم فکر می کنه حتماً یک سودی برای خودش داره که داره از احساسات سوء استفاده می کنه.”

یک عکس جالب با یک جمله کوتاه خیلی می تونه اثر گذار باشه. من یک بار عکسی دیدیم که به خاطر فیلتر سیگار هیچ گیاهی اطراف اون رشد نکرده بود و همین یک تلنگر بزرگ  برای من بود“.

بنابراین آنچه جزء عوامل  مهم در جذب مخاطبین و ترغیب عاطفی آنها موثر است، رعایت اصول رفتاری مناسب،  و توجه به اصل  اختصار و اعتدال می باشد.

روایت های کل پاسخگویان  نشان میدهد که تمرکز بر نتایج و پیامدهای امور خیر در سطح فردی و اجتماعی بر جذب آنها به انجام امور خیریه بسیار موثر است. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

ما وقتی داریم به شخصی کمک می کنیم بخاطر خودخواهی هایی که در درونمون داریم باید احساس رضایت درونی کنیم  و بدونیم که داریم مفید واقع شدیم؛  این خیلی منو ترغیب میکنه که کمک کنم“.

” من بیشتر از هم زمانی به انجام امور خیر ترغیب می شم که  برام از فایده و تاثیر گذاری کار خیر بیان بشه”

بنابراین درمواجهه با نسل جوان و دانشجو تمرکز بر نتایج امور خیریه از مهمترین عوامل گرایش آنها مشارکت می باشد.

زمینه ها و بسترهای مشارکت در امور خیریه:

تجزیه و تحلیل روایت های دانشجویان نشان می دهد، «تجربه و نهادینه سازی امور خیر در خانواده » ،  «ذائقه شناسی نسل جوان»  و در کنار آن «حضور پشتوانه ها و اعتماد سازی اساتید»، می تواند نقش موثری در فراهم نمودن زمینه ها و بسترهای مشارکت جوانان در امور خیر  ایفا نماید.

 

الف) تجربه و نهادینه سازی امور خیر در خانواده:

یافته های این پژوهش نشان می دهد که دختران دانشجو زمینه های مشارکت در امور خیر را در درون خانواده یافته اند؛ آنها بر این باورند که نظاره گری کودکان در امور خیر والدین و از سوی دیگر آموزه ها و ترغیبات والدین نقش مهمی در نهادینه سازی انجام امور خیر در بزرگسالی توسط آنها خواهد شد. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

“زمینه های امور خیریه خیلی زیاده چون همه ما از بچگی یک چیزهایی تو گوشمون بوده که  این کارها ثواب داره و خوبه که انجام بشه”

یکی دیگر از دانشجویان در این باره می گوید:

” از بچگی خانواده هامون به دیگران کمک کردند ما دیدیم حرفهایی که پدر و مادر برای کمک به دیگران می زدند یا وسایلی را میدادند به نیازمندان؛ ما بیشتر از پدر و مادر و خواهرها و برادرها کار خیر رو یاد گرفتیم”

 

 

ج) عدم قطبی گرایی افکار:

آنچه در نگاه دانشجویان در خصوص مشارکت در امور خیریه برجسته بود، تأکید آن ها بر عدم وابستگی های حزبی و سیاسی تبلیغ کنندگان و متولیان امور خیریه بوده است، به باور آنها برخی جهت گیری ها با وجود اهداف روشن و خیرخواهانه مانع از جذب دانشجویانی با طیف های مخالف خواهدشد در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

“الان خیلی دو قطبی شدن رو بین دانشجوها می بینیم بعضی ها کمتر به حجاب پایبندند و برخی ها کاملاً پایبند به حجاب هستند اگر از  هر گروهی برای گروه دیگه صحبت بشه ممکنه جدی گرفته نشه و اهمیتی داده نشه”

” من معتقدم طیف بندی به شدت اهمیت داره چون با هر تفکر باید به یک شیوه خاص صحبت کرد اگر  به من در مورد قانع سازی اردوی جهادی یک چیزی بگید،  باید به شخصی با عقاید مقابل من چیزی دیگه ای بگی”

اگر چه برخی پاسخگویان با قطبی گرایی در تبلیغات جذب خیرین موافق بودند، اما برخی دیگر  براین باورند که باید این موضوعات حذف شود و در عوض با مدیریت موثر و مناسب تنش های بین گروهی را کاهش دهند.

در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

” امور خیریه نباید این طوری باشه که بگن حتماً بیاین عضو یک تشکل خاص بشین تا بتونید فعالیت خیریه انجام بدید”

یکی دیگر از دختران در این باره می گوید:

“ما  اگر می خوایم برای امور خیریه نیرو جذب کنیم باید خودمون را به همه  قطب ها  نزدیک کنیم  و تنشی  هم ایجاد نمیشه؛ این برمی گرده به مدیریت که عدم مدیریت باعث دوگانگی می شه”.

عملکردهای مثبت ساختار دانشگاه:

نتایج حاصل از مصاحبه های کیفی نشان می دهد که یکی از  زمینه ای ترغیب دانشجویان به امور خیریه ، عملکردهای مثبت دانشگاه می باشد که نه تنها شامل دیدگاه مثبت و حمایت گرانه از افعال خیریه در دانشگاه است، بلکه به طور کلی رعایت قوانین و مقررات منجر به تقویت اعتماد عمومی و درنهایت ترغیب دانشجویان به امور خیریه خواهد شد. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

“بسترها خیلی مهمه، گاهی دانشگاه خیلی اهمیت نمیده به امور خیریه می گن دلیلی نداره این کارها تو دانشگاه انجام بشه، گاهی خرج های مختلف میشه اما برای انجام کارهای خیریه فرهنگی ضروری نمی بینند”

“ما هر اداره ای میریم کارمندهایی می بینیم که رفتارمناسبی ندارند و خیلی قانونمند نیستند و چون جاهای مختلف بی اعتمادی دیدیم روی فکر ما اثر گذاشته و خیلی اعتمادی به موسسه های خیریه نداریم “

تاسیس نهاد امور خیریه دانشگاه:

نتایج مصاحبه های کیفی نشان میدهد که دانشجویان معتقدند که یکی از زمینه های انجام امور خیریه در دانشگاه­ها حضور نهادهایی است که با هدف مشارکت طلبی دانشجویان در امور خیریه تاسیس می شوند و وظیفه آنها می تواند تنظیم و هدایت برنامه های خیریه در قالب کلاس های درسی است.

” به نظرم باید نهادی در دانشگاه تاسیس بشه مسئول امور خیریه، که جهت گیری نداشته باشه و برای جذب و فعالیت دانشجو کار کنه”

“اگر قراره یک اکیپی تو دانشگاه جمع بشه اگه چهار تا دختر باشن انقدر روشو ندارند که بیان بگن خوب بچه ها بیاین ما چهار تا این کارو انجام بدیم. هیچ وقت این طوری نبوده خانم ها خودشون کاری رو انجام بدند، پس بهتره جایی باشه که همیشه این برنامه ها را نظم بده ”

شرایط مداخله گر:

الف) تسهیل گری افعال خیریه در دانشگاه:

روایتهای پاسخگویان از تجربه مشارکت در امور خیریه نشان میدهد؛ که دانشجویان به انجام اموری ترغیب خواهند شد که ابزارها و پیش نیازهای آن از قبل مهیا شده باشد و نیازمند صرف انرژی مضاعف برای آن نداشته باشند. استفاده از  وسایل در دسترس دانشجویان و یا در اختیار گذاشتن مواد اولیه برای آماده سازی ، فرایند گرایش به امور خیریه را  ممکن می سازد.

“هر سال تو ماه رمضون غذای خوابگاه خیلی زیاد می یاد، پارسال از بچه ها خواسته بودند اگه غذای اضافه ای دارند، جمع کنند و سرساعت مشخص بگذارن فلان جا( در انتهای سالن خوابگاه) تا ببرن برای بچه هایی که لازم دارند و همیشه بچه ها خیلی استقبال کردند و  سبدهای بزرگ پر میشود از ظرف های یک بار مصرف غذا و حلوا شکری و..”

” پارسال بعد از زلزله یک عالمه کاموا دادند به بچه های خوابگاه که دوست من دو تا کلاه و شال گردن بافت و داد بهشون؛ خیلی ها می یومدند کاموا می گرفتند و به راحتی تو کار خیر مشارکت کردند”

” سلف ما یک جعبه شیشه ای خیلی بزرگ گذاشت کنار در ورودی که بچه ها درهای بطریهاشون را بندازند داخل اون تا جمع بشه تا از  پول بازیافتش ویلچر تهیه کنند”

“من می خوام چیزی درست کنم همه مواد همون موقع آماده بشه و بدیم دست بچه ها  ؛ این طوری حتی اگه حوصله  مشارکت نباشه ، انجام می دند و مشارکت می کنند”.

ب)خصوصی یا دولتی بودن موسسات خیریه:

یکی از عواملی که نقش واسطی در انجام امور خیریه دارد، ماهیت موسسات خیریه و به طور خاص خصوصی یا دولتی بودن آنها است.  روایت های دانشجویان نشان می دهند که موسسات خصوصی به واسطه عملکردهای روشن تر و برجسته سازی نتایج امور خیریه شان بیشتر قابل اتکا و اعتماد خواهند بود. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

“الان فضای جامعه طوری شده که دانشجوها علاقه ای به کمک به موسسه های دولتی ندارند اما برعکس اگه موسسه های خصوصی و حتی نوپا بیان به بچه ها صادقانه بگن که بودجه نداریم و خودمون کار می کنیم ممکنه بهتر جذب بشن”.

” آدم فکر می کنه که توی موسسات خصوصی کمک هامون بیشتر نتیجه بخش هست و من بیشتر مشارکت در کارهای خیریه اونها رو دنبال می کنم”.

استراتژی ها و راهبردها:

بخش مهمی از یافته های این پژوهش به استراتژی ها و راهبردهای ترغیب کننده مشارکت در امور خیریه اختصاص دارد. مصاحبه های عمیق نشان می دهد که اکثر دانشجویانی که در امور خیر مشارکت داشته اند ، عوامل ترغیب کننده افعال خیریه توسط خودشان را در عوامل زیر جستجو نموده اند:

الف) استفاده از ابزارها و تکنولوژی های فناورانه:

روایت همه پاسخگویان نشان دهنده این است، که امروزه استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی(ICT) همچون کلیپ­ها، تصاویر، پادکستها، شبکه های اجتماعی مجازی، جذابیت های زیادی برای نسل جوان دارند و این ابزارها می توانند در فرایند اقناع سازی ، جذب و  مشارکت دانشجویان در امور خیریه موثر باشند در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

” به نظرم بهتره چند تا کلیپ از موسسه خیریه بگیریم و نشون بدیم این طوری بیشتر ترغیب می شیم که تا کارهاشون مشارکت داشته باشیم ”

” ما الان خیلی تو فضای مجازی هستیم یک کلیپ یا یک نوشته تو فضای مجازی خیلی می تونه مهم و اثر گذار باشه”

“به نظم تویتر و تلگرام و اینستاگرام هزینه زیادی برای تبلیغ نداره ولی خیلی می تونه تاثیر گذار باشه”.

“اخیرا دانشجوها خیلی جذب پادکستها یا دیالوگ باکس ها می شن و در لیست موسیقی اکثر  بچه ها پادکست هم وجود دارد؛ جمله های تاثیرگذار در حوزه امور خیر با این روش می تونه کمک کنه و اثربگذاره ”

با توجه به نظرات دانشجویان تمرکز و روی آوری به ابزارهای فناورانه و شبکه های اجتماعی نه تنها ذائقه جوان امروزی است، بلکه بواسطه ماهیت آن از جذابیت و تاثیرگذاری بیشتری نیز برخوردار است.

ب)آگاه سازی فرایندی:

یکی دیگر از استراتژی هایی که از نگاه دانشجویان می تواند نقش موثری در جذب مشارکت کنندگان داشته باشد؛ آشنایی و آگاهی در خصوص نحوه کمک رسانی و به نتیجه رسیدن کمک های آنان به نیازمندان است .

از آنجاییکه انجام امور خیریه نیازمند جلب اعتماد مشارکت کنندگان است؛ دانشجویان در این خصوص استراتژی ” آگاه سازی فرایندی” را پیشنهاد نموده اند . در این شیوه نیز استفاده از ابزارهای موثر و خصوصآً مشاهدات بصری می تواند جذب دانشجویان به امور خیریه را افزایش دهد. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

” ما انقدر بک گراند منفی و سوء استفاده از کمک ها شنیدیم که من خودم با تردید کمک می کنیم و مطمئن نیستیم به طرف برسه اما اگه  ثمره اون کاری که انجام دادیم را  نشون بدن،مثلا بچه ای پول نداشته و درس نمی تونسته بخونه  اما الان با کمک های شما میره مدرسه”

دانشجوی دیگر در این باره می گوید:

” با گروهی آشنا هستم که وقتی وسیله ها رو برای نیازمندان جمع می کردند از روندی که اون وسیله ها داره میرسه خیلی کوتاه عکس و فیلم می گرفتند که مطمئن می شدیم داره می رسه به دست اونا”

“یک شخص رو می شناسم که با همسرش آینه و شمعدان عروسی شون را با مخالفت شدید خانواده میدند به موسسه خیریه الان هم اون موسه برای تمام عروسی هایی که می گیرن از وسایل اونها استفاده می کنند”

در واقع درگیر شدن و مداخله مشارکت کنندگان در فرایند انجام فعل خیری، نیازی است که بهش دت در این قشر جوان احساس می شود. اما نکته است که براساس روایت دانشجویی اگر این گزارشات به شیوه فرمالیته و غیرواقعی صورت بگیرد نتایج معکوس و منفی بر جای خواهد گذاشت. در این باره  یکی از فعالین امور خیریه از تجربیات خود چنین می گوید:

“یک بار رفتیم جایی برای کمک ،مسئول ما فقط هر روز گزارشش میداد و به جای اینکه به کارهای ما رسیدگی کنه فقط گزارش های مثبت آماده می کرد چون  می خواست از لابه لای اینها شغلی برای خودش دست و پا کنه”

لذا شفافیت و حقیقت جویی نیازی است که به شدت نسل جوان به دنبال آن هستند.

ج)مدیریت فرایندی:

پاسخگویان بر این باورند که در فرایند مشارکت در امور خیریه اهداف و وظایف روشن؛ مشخص شدن مسیرها و فرایندهای  مشارکت و یاریگری از مهمترین استراتژی هایی که  در ترغیب به انجام امور خیریه نقش دارد. دانشجویان بر این باورند نظم برنامه ها، مشخص بودن زمان و مکان حضور و مشارکت و استمرار و پیگیری در جذب نیرو و کمک رسانی نیازمند مدیریت مناسب است. در این باره یکی از دانشجویان می گوید:

“کارها بی نظمی های زیادی داره. خیلی باید منظم باشن و تکلیفت رو روشن کنند که چه روزهایی بیای . من تجربه خوبی داشتم که حتی مشخص کردند که  اولین روز برای برقراری ارتباط با آسیب دیدگان شما مهمانید و اجازه ندارید با بچه ها ارتباط داشته باشید تا با اصول اون آشنا بشیم” .

دانشجوی دیکر از تجربه منفی خود چنین می گوید”

 ” در کارهای خیریه فشارهای روانی خیلی سخته، کار را با انگیزه شروع می کنی اما سنگ جلوت زیادِ. ما دانشجوییم و تجربه ای نداریم؛ نیاز هست کسی باشه که هدایت کنه و مسیرهای درست رو به ما بگه” 

“یکی از موسساتی که من عضوش  هستم مدیرش اومده بخش های تخصصی ایجاد کرده و حتی به بچه ها پیشنهاد شرکت در دوره های حرفه ای هم برای افزایش دانش و تجربه شون میده”

در رابطه با پیگیری و استمرار نیز چنین روایت هایی وجود داشته است:

“من برای جذب شدن توی هلال احمر چند بار فرم پر کردم اما هیچ وقت بهت زنگ نمی زنند”.

“من در پیج اینستا یکی از موسسات خیریه ثبت نام کردم و شماره دادم ، نزدیک یک سال ولم نمی کردند که بیا جلسه داریم انقدر به من زنگ زدند که مجبورم کردند بعد از یک سال جلسشون برم و متقاعد شدم که بهشون کمک کنم.”

بنابراین مدیریت کارامد با اهداف و وظایف و برناهم های ورشن و از سوی دیگر استمرار و پیپری و مداومت برنامه از دیگر ویژگی هایی است که دانشجویان برای ترغیب به امور خیریه پیشنهاد داده اند.

 

شکل شماره 1- مدل پارادایمی بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی

نتیجه گیری

همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، هسته مرکزی این پژوهش بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی( به مثابه نهاینه سازی آکادمیک مشارکت طلبی است) که ربط معنا داری با کلیه مقولات این پژوهش دارد و فشرده تمام یافته­های این پژوهش است؛ در این پژوهش ویژگی ها و ترغیب کننده های مشارکت طلبی دانشجویان در امور خیر با استفاده از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق بدست آمده است و  به کمک نظریه داده بنیاد به الگویی از این مشارکت طلبی داست یافته ایم. پاسخگویان در این پژوهش 11  نفر از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای تهران بوده اند که تجربه مشارکت در امور خیریه داشته اند .

یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نگاه پاسخگویان عواملی همچون ادغام امور خیریه با فعالیت های دانشگاهی همچون تحقیق ها و پژوهش های کلاسی و تجربه امور خیریه در خلال مباحث علمی کلاس ها، مشارکت اساتید برای ترغیب دانشجویان به امر خیر و شناسائی ذائقه ها و علاقه مندی های نسل جوان همچون رعایت اختصار و تعادل و  تمرکز بر نتایج امور خیریه موجب مشارکت بیشتر دانشجویان در این امور خواهد شد؛ این عوامل موجب اعتماد بیشتر دانشجویان و درگیری مضاعف آنها به واسطه خواسته ها و تاییدات دانشگاه و اساتید خواهد شد. از سوی دیگر توجه به عوامل زمینه سازی همچون نهادینه سازی و تجربه امور خیر در خانواده، عدم قطبی گرایی افکار و تاسیس نهاد امور خیریه در دانشگاه و عملکردهای مثبت دانشگاه می تواند زمینه های این فعالیت را ایجاد نماید. بنا بر روایت های دانشجویان نگرش های فکری دو قطبی در دانشگاه، در اغلب موارد مانع جذب  یکپارچه دانشجویان در زمینه امور خیریه می شود؛ حال آنکه جدا سازی فعالیتهای خیریه از تشکل های دانشگاهی و در عوض ایجاد نهاد مستقل می تواند نقش مهمی بر کاهش تاثیر گرایشات فکری بر افعال خیریه دانشجویی باشد. از سوی دیگر دانشجویان بر این باورند که عملکردهای قانونی بخش های اداری و سازمانی فرایند بی اعتمادی در دانشگاه را کاهش می دهد و این باور مطابق با نظریاتی است که در خصوص اعتماد سازی در جامعه مطرح شده است. اما برخی عوامل فرایند مشارکت طلبی دانشجویی را تسهیل می کنند ؛ شرایط مداخله گر با تسهیل گری امور خیریه  همچون راحتی و آماده بودن انجام امور خیریه و از سوی دیگر خصوصی بودن و عدم وابستگی موسسات می باشد. در نهایت استراتژی هایی که  دانشجویان برای جذب شدن به امور خیریه بیان نموده اند، شامل استفاده از ابزارها وتکنولوژی های فناورانه شامل کلیپ ها، تصاویر و پادکستها در جهت نشان دادن و آگاهی بیشتر مخاطبان با فعالیتهای خیرین و موسسات؛  به دلیل علاقه مندی و حضور بیشتر دانشجویان در فضاهای مجازی است و از طرف دیگر آگاهی دادن به دانشجویان در خصوص نحوه کمک رسانی و پیامدهای کمک رسانی می تواند فرایند اعتماد سازی را تقویت نماید؛ و آخر اینکه مدیریت فرایندی به عنوان یک استراتژی می تواند با ارائه اهداف و برنامه های روشن، منظم و زمان بندی  به امور خیریه دانشجویی جهت بدهد . اما آنچه در عقبه این پیشنهادات و ترغیب کننده ها وجود دارد به نظر می رسد که موضوع  اعتماد سازی و روشن نمودن اهداف و نتایج امور خیریه است که اکثرآ مورد غفلت واقع شده است و در این میان نهاد  دانشگاه به واسطه بیشترین تعاملات و  تمرکز بر امور علمی و  با استفاده از پشتوانه های علمی اساتید و دانشجویان می تواند در این زمینه موفق عمل نمایند.

منابع:

–  استراوس، انسلم و کربین، جولیت(1385) «مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای»، ترجمه ابراهیم افشار، تهران: نشر نی، چاپ اول.

– اوفه، کلاووس(1385) چگونه به شهروندان باید اعتماد کرد، در کتاب کیان تاجبخش” سرمایه اجتماعی، دموکراسیون و توسعه” تهران ، نشر شیرازه

  • پاتنام، روبرت. (1380). دموكراسي و سنتهاي مدرن. ترجمه:محمدتقي دلفروز. تهران: دفتر مطالعات و تحقيقات سياسي وزارت‌كشور
  • پویافر، محمد رضا( 1395) از خیر قدسی تا خیر عرفی، مجموعه مقالات اولین همایش مطالعه و ارزیابی امور خیر در ایران، انتشار یافته در سیویلیکا
  • چلبی، مسعود (1382)، جامعه‌شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران: نشر نی.

– فلیک، اووه( 1387) درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه هادی جلیلی، تهران، نی

–  شایگان، فریبا (1395)  سبک زندگی و نظم و امنیت، تهران، انتشارات دانشگاه علوم انتظامی امین

– کاستلز، مانوئل( 1385) عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ( جلد 2، قدرت هویت)، ترجمه احد علیقلیان، افشین خاکباز و حسن چاوشیان، ویراسته علی پایا، چاپ پنجم، تهران، طرح نو

– گنجی، محمد و الماسی بیگدلی، احسان ( 1391) تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان کاشان، مجموعه مقالات همایش ملی وقف ( با تاکید بر آموزش عالی) دانشگاه کاشان،934-907

– گنجی، محمد؛ نیازی، محسن؛ احسانی راد، فاطمه(1393) مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه پایدار، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی و فرهنگی، دوره سوم ، شماره 4، بهار 94، صص 45-25

-مهدی، رضا(1395) مشارکت اثر بخش در امور خیریه به مثابه مسئولیت اجتماعی، مجموعه مقالات اولین همایش ملی مطالعه و ارزیابی امور خیر در ایران ، انتشار یافته در سیویلیکا

-میرزایی ، ساناز (1395) امور خیریه و سرمایه اجتماعی، مجموعه مقالات اولین همایش مطالعه و ارزیابی امور خیر در ایران، انتشار یافته در سیویلیکا

– واعظی، احمد(1381) جامعه مدنی- جامعه دینی- چاپ پنجم ، تهران، نشر فرهنگ اسلامی

-Buckland, Jerry( 1998) From Belief & Development to Assisted Self Reliance Nongovermental Organization Bangladesh

-Field. John. (2003). Social Capital . London & New York. Rutledge

-Simmel, G. (1950). The sociology of George Simmel. Translated by, K.H.Wolff. London: Free Press of Glencoe.

-Wang Lili and Graddy Elizabeth (2008)  »Social Capital, Volunteering, and

Charitable Giving« Voluntas 19.

 

[1]  استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه الزهراm.larijani@alzahra.ac.ir

[2] Wang & Graddy

[3] Sun & Wang

1-Bordio

[5] Field

[6]– Putnam

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *