تشویق به خیر و نیکوکاری با محوریت سوره ماعون

محدثه شاهرخی*1، محمد مصطفایی2،

1* دانشجوی کارشناسی ارشد،گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه حکیم‌سبزواری mohadeseshahrokhi@gmail.com

2استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه حکیم سبزواری، نویسنده مسئول مکاتبات: mostafaei6@gmail.com

 

 

چکیده:

کلام‌الله مجید آخرین کتاب آسمانی و برنامه‌ای متعالی از مکتبی انسان‌ساز است که هدف آن ساختن جامعه‌ای متشکل از بهترین انسان‌ها و امت‌هاست تا بدین‌وسیله امت الهی در زمین به بهترین نحو ممکن خلافت نماید لذا انس گرفتن با این دریای وسیع الهی، نیازمند تأمل ژرف در اعماق آن می‌باشد. یکی از مفاهیم ارزشمندی که در قرآن موردتوجه و عنایت قرارگرفته و به آن سفارش فراوان شده بحث احسان و نیکوکاری است که دارای حوزه‌های معنایی فراوان در قرآن است که انجام آن بی‌تردید زمینه‌ی جلب محبت الهی را فراهم می‌سازد. نیکوکاری امری ارزشمند و در حقیقت نوعی خدمت‌رسانی است که در روابط اجتماعی و در مورد دیگران معنا پیدا می‌کند لذا خداوند باری‌تعالی در آیات بسیاری به این موضوع اشاره کرده و به انجام آن تأکید فراوان ورزیده است. هدف این نوشتار بررسی تشویق به خیر با محوریت سوره‌ی ماعون می‌باشد. این پژوهش با مرور منابع کتابخانه‌ای و علمی انجام‌شده است.

 

کلمات کلیدی:

سوره ماعون، تشویق به نیکوکاری، عدم تشویق، تکذیب معاد

مقدمه

نهاد بشر همواره به‌سوی رشد و تعالی و انجام امور خیر تمایل داشته و دارد و از آنجا که این خیرخواهی امری فطری است کمتر به مسائلی چون قومیت، جغرافیا و حتی فرهنگ و اعتقادات مذهبی یک فرد وابسته است ازاین‌جهت است که نوع‌دوستی و خیرخواهی تاریخچه‌ای به طول تاریخ بشری و پهنایی به گستره‌ی تمام فرهنگ‌ها دارد(امیدیانی، 38).

تشویق به هر کاری به‌خصوص نیکوکاری و خیر در روح انسان اثر مثبت می‌گذارد و برای انجام آن به او نیرو و قوت می‌بخشد. مشوق انسان‌ها برای روی ٱوردن به نیکی‌ها در قرآن کریم خدای باری‌تعالی می‌باشد که ٱدمی را به فایده‌های فراوان دنیایی و آخرتی و پاداش بی‌پایان مژده می‌دهد که این خود می‌تواند باعث دلگرمی و نشاط در وجود انسان شود اما بااین‌وجود کسانی هستند که نه‌تنها خود به نیکی روی نمی‌ٱورند بلکه مانع دیگران هم می‌شوند. ازاین‌رو مسئله پژوهش حاضر این است که بررسی کند خداوند چگونه در قرآن بندگان را به خیر دعوت و تشویق می‌کند؟ چه افرادی تشویق به خیر و نیکوکاری نمی‌کنند و اثرات آن چیست؟ فرضیه‌ی اصلی پژوهش حاضر این است که خداوند متعال قرآن را طوری نازل کرده که پاسخگوی تمامی نیازهای بشر در همه‌ی دوران‌ها می‌باشد، پس طبیعتأ راجع به نیکی و خیر که قسمت عمده‌ای از آیات قرآن به آن اختصاص دارد سخن گفته و به آن تشویق کرده همچنین برای آنکه ٱدمی از مسیر حق جدا نشود روش‌ها و راه‌حل‌هایی را ذکر نموده تا انسان به سعادت دنیوی و اخروی نائل ٱید.

 

تفسیر اجمالی سوره ماعون

أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾ فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿٢﴾ وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣﴾ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾

آيا كسى را كه [روز] جزا را دروغ مى ‏خواند ديدى«1» اين همان كس است كه يتيم را بسختى مى‏راند«2»  و به خوراك‏ دادن بينوا ترغيب نمى‏كند«3» پس واى بر نمازگزارانى«4»  كه از نمازشان غافلند«5» آنان كه ريا مى ‏كنند«6» و از [دادن] زكات [و وسايل و مايحتاج خانه] خوددارى مى‏ ورزند«7»

 

نکات سوره‌ی ماعون

سوره‌ی ماعون از سوره‌های مکی است که بر پیامبر اکرم (ص) نازل‌شده. برای این سوره نام‌هایی برشمرده‌اند: 1- ماعون (وسایل ضروری و کوچک) الدین (روز جزا و آیین) ارأیت (آیا دیدی) (رضایی اصفهانی، 1389، ص531) معنای ماعون ماعون از ماده معن به معنای چیز اندک است و گفته‌اند: مقصود وسایل جزئی موردنیاز و ضروری زندگی است و غالباً همسایگان آن‌ها را از همدیگر عاریه می‌گیرند(مکارم شیرازی، 1374، ص595). امام علی و امام صادق (علیهم‌السلام) فرموده‌اند: منظور زکات واجب است(طبرسی، ص548). (منظور از الدین) منظور از (دین) در این سوره در آیه‌ی اول (روز جزا) است و انکار روز جزا و دادگاه بزرگ آن، بازتاب وسیعی در اعمال انسان دارد که در این سوره به چند قسمت آن اشاره‌شده است(مکارم شیرازی، 1374، ص549).

اثرات شوم انکار معاد

۱- یکی از صفات کسانی که روز جزا را انکار می‌کنند این است که یتیم را با خشونت می‌رانند.(فذالک الذی یدع الیتیم}

۲- دومین صفت این است که دیگران را به اطعام مسکین و مستمند تشویق نمی‌کند. (و لا یحض علی طعام المسکین)

۳- صفت بعدی این افراد این است که از نماز خود غافل‌اند نه ارزش برای آن قائل‌اند و نه به اوقاتش اهمیت می‌دهند و نه آدابش را رعایت می‌کنند.

4- صفت دیگر ناباوران به روز جزا این است که ریا کارند که این‌چنین افرادی از خدا و اخلاق حسنه دور می‌شوند

5- دیگر صفت این‌که دیگران را از ماعون (ضروریات زندگی) منع می‌کنند(همان) با توجه به آیاتی که موردبررسی قرار گرفت صفت افرادی که به روز قیامت اعتقادی ندارند را برشمردیم؛ اما دغدغه‌ی اصلی بحث تشویق به خیر وعدم تشویق و ترغیب به آن است اینکه با وجود تأکیدات فراوانی که باری‌تعالی نسبت به این موضوع داشته عده‌ای نه‌تنها خود به این امر نمی‌پردازند بلکه مانع دیگران هم می‌شوند که در ادامه مختصرأ به آن خواهیم پرداخت.

 

 

 

خیر و تشویق به آن از دید قرآن

خیر در قرآن مفهومی گسترده دارد. خداوند متعال از تمامی کارهای خیری که در قرآن نام برده در واقع به نحوی تشویق به آن کرده است. تشویق یکی از اصول مهم اخلاقی است که مورد پذیرش مکتب اسلام است. قسمت عمده‌ای از آیات قرآن توصیف نعمت‌های مادی و معنوی بهشت است که تشویقی برای حرکت به‌سوی نیکی‌هاست (برجی، 1382، ص163). در ادامه به ذکر چند نمونه از مفاهیمی که خدا از آن تعبیر به خیر کرده پرداخته خواهد شد.

برای مثال خدای متعال در آیه‌ی 180 سوره بقره این‌چنین بیان می‌دارد: [كُتِبَ عَلَیْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالاَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقِینَ]

خداوند متعال در این آیه مال و ثروت را خیردانسته. کلمه‌ی حق که در آخر آیه آمده اقتضای معنای لزوم را دارد همانطور که کتابت ظهور در واجب شدن دارد. البته چون گفته (حقٲ علی المتقین) امری است که تنها تقوا باعث رعایت آن می‌شود و تنها آن‌هایی که باتقوا هستند بر رعایت آن اهتمام می‌ورزند. به‌طورکلی این نشان می‌دهد که ثروت فی‌نفسه خیروبرکت است و باید از راه شرعی از آن استفاده نمود(طباطبایی، ص628). علاوه بر اینکه قرآن مال و ثروت را خیر دانسته، جهاد را هم خیر معرفی کرده و دیگران را به آن تشویق کرده. باری‌تعالی در آیه‌ی 216 بقره می‌فرماید: [کُتِبَ عَلَيْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسي أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ]

همانطور که در آیه‌ی قبل گفتیم کتابت ظهور در وجوب دارد و ٱیه دلالت دارد بر اینکه جنگ و قتال بر تمامی مومنان واجب است چون خطاب متوجه مومنان شده. اگر خدای متعال می‌فرماید: (امید است چنین و چنان شود) نه ازاین‌جهت که خود امید دارد، بلکه به خاطر این است که مخاطب و شنونده امیدوار شود و تکرار کلمه (عسی) به خاطر آن بوده که مؤمنین از جنگ کراهت داشتند و علاقه‌مند به صلح بودند خدا می‌خواست ارشادشان کند همچنین قرآن (امت اسلام) را بهترین امت و خیر معرفی کرده و همه را تشویق به آن می‌کند که هرکس در زمره‌ی این امت باشد (خیر) است(طباطبایی، ص233-230). در آیه‌ی ذیل خدا بیان می‌دارد: [خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَیْراً لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ](آل عمران:110)

خدا در این آیه امت اسلام را به دو دلیل بهترین امت معرفی می‌کند.

1- امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کنند 2- ایمان به خدا دارند و ابن خود می‌رساند که اصلاح جامعه بدون ایمان و دعوت به‌حق ممکن نیست و از این بیان روشن می‌شود مسلمانان تا زمانی یک امت ممتاز هستند که دعوت به‌سوی نیکی کنند. با بررسی آیات دانستیم که خیر در قرآن مصداق‌های فراوانی دارد و خدای متعال که بهترین مشوق انسان در مسیر خیر و نیکوکاری است در تمامی مصادیق که از آن‌ها به‌عنوان خیر نام برده همه را تشویق و ترغیب به آن کرده است؛ اما نکته این است که خداوند در آیات مختلف دعوت به خیر را در کار و مکمل دستور عبادت بیان کرده تا این را ثابت کند که دعوت به خیر در قرآن نشان از عبودیت و باور و ایمان به قیامت است(مکارم شیرازی، 1354، ص72-71). در ذیل به ذکر یک نمونه می‌پردازیم.

[لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ](بقره:177)

به‌طورکلی این آیه اشاره به این حقیقت دارد که ایمان، نماز و …باید خالصانه و با همه‌ی وجود پرستش و اطاعت نمود و آنگاه کمال است و به نیک بودن توصیف می‌شود که در افراد عینیت پیدا کند(طبرسی، 488-484) .

 

عوامل ترک تشویق به خیر و اثرات آن در قرآن

با بررسی سوره ماعون دانستیم که از جمله کسانی که تشویق به خیر نمی‌کردند (مکذبان معاد) بودند. [يُكَذِّبُ بِالدِّينِ  ولا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ] در ادامه ی متن به ذکر چندنمونه ی دیگر خواهیم پرداخت باری‌تعالی در آیات 17 تا 20 سوره فجر چنین می‌فرماید: وَلا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿١٨﴾ وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلا لَمًّا ﴿١٩﴾ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾ خدا می‌فرماید: از جمله کسانی که دیگران را ترغیب به خیر ونیکی [اطعام مسکین] نمی‌کنند شیفتگان به مال می‌باشند (چون خوردن را دوست دارند و به دادن مال بخل می‌ورزند و بسیار مال دوست می‌باشند(طبرسی، 1377، ص634). همچنین در آیات 33 و 34 سوره حاقه یک نمونه‌ی دیگر را ذکر می‌کند.

إِنَّهُ کَانَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿٣٣﴾ وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣٤﴾ با توجه به این شاهد قرآنی آمده (لا یحض) را به کفر عطف کرده و همتای کفر قرار داده خداوند حض و ترغیب نکردن به اطعام مسکین را ذکر کرد ولی انجام ترک اطعام را ذکر نکرد تا اعلام دارد هر کس ترک ترغیب کند چنین کیفری دارد. پس قطعأ کسی که به خدا ایمان داشته باشد به آن چیزی که او دستور داده، و همه را ترغیب و تشویق نموده عمل می‌کند(همان، ص415). ‌

با بررسی آیات 3 نمونه از ارکان تشویق به خیر را ذکر کردیم اکنون می‌خواهیم بدانیم اثرات ترک تشویق چه خواهد بود؟

خدا در آیه‌ی 35 سوره حاقه می‌فرماید [فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ] یکی از اثرات ترک تشویق به نیکی محرومیت از دوست مهربان و صمیمی در قیامت است که این یک نمونه از مجازات‌های اخروی انسان می‌باشد(همان، ص416).

یا در آیات 16 تا 19 سوره فجر این‌چنین بیان می‌کند:

وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿١٦﴾ کَلا بَل لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿١٧﴾ وَلا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿١٨﴾ وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلا لَمًّا ﴿١٩﴾ با توجه به این ٱیه خداوند احسان به نیازمندان و مستمندان و اطعام آنان و تشویق دیگران، به این کار را نقش مهمی در روزی انسان دانسته پس شاید یکی از دلایل تنگی روزی عدم توجه به بینوایان باشد(مکارم شیرازی، ص492).

 

بررسی (یکذب بالدین) به‌عنوان یکی از عوامل ترک تشویق

با بررسی آیات سوره‌ی ماعون یکی از عوامل ترک تشویق تکذیب روز جزا بود در حقیقت این تکذیب علت بسیاری از گناهان مجرمان از جمله ترک تشویق به خیر (اترک اطعام مسکین) شده بود (ارٱیت الذی یکذب بالدین …فذالک الذی یدع الیتیم) اکنون می‌خواهیم با ذکر 2 نمونه دیگر بدانیم تکذیب قیامت باعث گناهان مجرمان از جمله ترک تشویق است؟ یا گناهان علت تکذیب روز جزا می‌باشد؟ برای رعایت اختصار به ذکر دو مورد اکتفا می‌کنیم خدا در آیات 42-48 می‌فرماید:

مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿٤٣﴾ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿٤٤﴾ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿٤٥﴾ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿٤٦﴾ بهشتیان از دورخیان می‌پرسند چه چیز شما را به دوزخ کشانید که در جواب می‌گویند 1-از نمازگزاران نبودیم 2-تهی دستان را انفاق نمی‌کردیم 3- در باطل فرورفته بودیم 4-روز جزا را تکذیب می‌کردیم با توجه به این آیه هم تکذیب قیامت علت کارهای مجرمان است و هم معلول کارهایشان در ابتدا گناهانشان باعث تکذیب روز جزا شده بود (ما سلککم فی سقر …وکنایکذب بیوم الدین) اماخدا تکذیب قیامت را پس از دیگر صفات آورده برای اینکه خاطرنشان سازد که آن‌ها پس از اتمام امور یادشده روز جزا را تکذیب کردند تا تکذیب را بزرگ جلوه دهند پس شاید این تکذیب باعث علت تمام گناهانشان بوده(مکارم شیرازی، 1365، ص259-257).

 

 

 

در آیه‌ی بعد بعدی می‌فرماید [ثمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ ](روم:10)

این آیه بیان می‌دارد که گناهان پی‌درپی گناهکاران آن‌ها را به کفر و تکذیب می‌کشاند. با دو آیه‌ای که موردبحث قراردادیم هم گناهان می‌تواند انسان را به‌سوی تکذیب بکشاند و هم علت بسیاری از گناهان می‌تواند تکذیب روز جزا باشد(طباطبایی، ص253-252).

 

تشویق به نیکوکاری و خیر در آیینه‌ی روایات

علاوه بر قرآن کریم امامان معصوم در روایات بسیاری به این موضوع پرداخته‌اند که اهمیت و جایگاه آن را نشان می‌دهد در ذیل به ذکر چند مورد پرداخته خواهد شد.

رسول خدا (ص) فرموده‌اند: (هر که صبح کند و به فکر امور مسلمانان نباشد مسلمان نیست)(کلینی، ص347).

همچنین امام علی (ع) می‌فرماید: (بهترین مردم نافع‌ترین آن‌ها برای مردم است) (متقی هندی، 1401).

درروایتی دیگر امام علی (ع) می‌فرماید: (بهترین مردم کسی است که سختی و مشقت زندگی مردم را تحمل کند) (ری‌شهری، 1416، ص159).

با توجه به کلام بزرگان دین به این نتیجه می‌توان رسید که آن‌قدر برای خیر و تشویق به آن جایگاه ویژه‌ای قال بوده‌اند که ترک آن را مساوی با کفر (عدم مسلمانی) دانسته‌اند.

 

نتیجه‌گیری

این مقاله در پی آن نبود همه‌ی آیات مرتبط با خیر و نیکوکاری را بیان کند بلکه در پی آن بود که به بعضی از موارد آن اشاره داشته باشد تا ثابت کند بحث خیر و تشویق به آن در قرآن مفهومی گسترده دارد. همچنین سعی داشت این نکته را بیان کند که قرآن کریم به‌عنوان کتابی که آشنا به تمام ابعاد وجودی انسان است و از علم لایزال الهی سرچشمه می‌گیرد و انسان را از ٱغاز زندگی او تا رسیدن به کمال نامحدودش هدایت می‌کند بدون شک راهنمای انسان‌ها در مسیر خیر می‌باشد و با روش‌های خود انگیزه‌ی حرکت در این راه را در بشر ایجاد می‌کند، تا انسان گام‌به‌گام از حیات مادی به حیات طیبه الهی قدم بگذارد. حال عده‌ای که از دستورات الهی سرپیچی می‌کنند و مانع رسیدن خود و دیگران به این مسیر امن الهی می‌شوند باید منتظر عقوبت و مجازات خود بمانند.

به‌راستی وعده‌ی خداوند وعده‌ی حق است.

منابع:

1- مجله وقف سرمایه فراموش شده ،به نقل از مسعودنبی دوست، شماره 18

2- تفسیر قرٱن مهر، باهمکاری جمعی از پژوهشگران قرٱنی، جلد10، عصرظهور، 1389،

3- برگزیده تفسیر نمونه تنظیم و تحقیق:بابایی،احمدعلی، جلد5، تهران:دارالکتب الاسلامیه،

۴-تفسیر مجمع البیان، منشورات دارالٳحیاء التراث العربی،بیروت، جلد 10

۵-  برگزیده تفسیر نمونه،  تنظیم وتحقیق، احمدعلی بابایی، جلد 5

6- خدمت رسانی از دیدگاه قرٱن، تهران:شقایق روستا

7- تفسیر المیزان، بنیادعلمی و فرهنگی علامه طباطبایی ، باهمکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء، جلد1

8- تفسیر المیزان، ترجمه مصباح یزدی، جلد 2

9-تفسیر نمونه، باهمکاری جمعی از نویسندگان، ویرایش 1، دارالکتب الاسلامیه، جلد 3

10-تفسیر مجمع البیان ، قدم له،الٳمام الاکبر السید محسن الٱمین العاملی، منشورات،موسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت-لبنان

11- تفسیر جوامع الجامع، گروه ترجمه عربی  عبدالعلی صاحبی، چاپ اول، انتشارات ٱستان قدس رضوی، جلد 6

12-برگزیده تفسیر نمونه،، تنظیم وتحقیق ، احمدعلی بابایی، جلد5

13- تفسیر نمونه، ویرایش 2، تهران:دارالکتب الاسلامیه، جلد 25

14تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، جلد16

15- اصول کافی، ترجمه و تصحیح حسین استادولی، تهران:دارالثقلین، جلد 4

16- کنزالعمال فی سنن الٲقوال والٲفعال،محقق، بکری حیانی-صفوه السقا،موسسه الرساله، بیروت، جلد3

17- میزان الحکمه، تحقیق،دارالحدیث، چاپ اول

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *