ضوابط واگذاری اموال غیرمنقول و منقول دولتی به موسسات خیریه، عام‎المنفعه و موقوفه
محمد مهدی الشریف
دانشیار حقوق خصوصی گروه حقوق دانشکدۀ علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
داریوش کیوانی هفشجانی
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه اصفهان

چکیده
ساماندهی یک فعالیت خیریه و عام‎المنفعه جدای از عزم و ارادۀ خیّران و نیکوکاران، نیازمند منابع مالی است. این منابع غالباً توسط اشخاص خصوصی تامین می‎شود. با وجود این دولت نیز به موجب برخی از قوانین و مقررات نظیر تبصرۀ 5 مادۀ 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت، بند 10 ماده 55 قانون شهرداری، مادۀ 18 قانون حمایت از معلولان، مادۀ 28 قانون مدنی، مادۀ 54 آیین‎نامۀ مالی و معاملاتی سازمان‎های مناطق آزاد تجاری صنعتی، مادۀ 32 آیین‎نامۀ مالی، معاملاتی، اداری و استخدامی صندوق توسعۀ ملی و مادۀ 27 آیین‎نامۀ معاملات دولتی شرکت پست بانک، مجاز است تا اموال منقول یا غیرمنقولی را به تشکل‎های مردم‎نهاد واگذار نماید. از آن جایی که موسسات خیریه و عام‎المنفعه در تحقق عدالت اجتماعی معین دولت به شمار می‎آیند، این ترتیب قانونی موجه به نظر می‎رسد. لازم به ذکر است تجمیع این قوانین و مقررات پراکنده و تنظیم، تنسیق و کارآمدسازی آن‎ها ضرورت اساسی دارد.
کلمات کلیدی: اموال، انتقال، دولت، غیرمنقول، منقول، موسسات خیریه.

مقدمه
برای راه‎اندازی و تداوم فعالیت‌های خیریه، علاوه بر نیات پاک نیکوکاران، وجود مقدار معینی از اموال غیرمنقول نظیر زمین و ساختمان که لازمۀ عینیت‎بخشی به نیات موصوف است، ضرورت دارد. این اموال غالبا توسط اشخاص خصوصی فراهم می‎شود، اما دولت هم به موجب برخی از قوانین و مقررات مجاز است تا در زمینۀ تدارک ضرورت مزبور، گام‎هایی بردارد؛ چه این که اولا دولت، منابع وسیعی برای تحقق نیاز موسسات خیریه و عام‎المنفعه به زمین و ساختمان در اختیار دارد. ثانیا از آن جایی که موسسات خیریه و عام‎المنفعه در تحقق عدالت اجتماعی معین دولت به شمار می‎آیند ، این ترتیب قانونی موجه به نظر می‎رسد. در این نوشتار از رهگذر تحلیل مقررات یادشده، ضوابط واگذاری اموال به تشکل‎های مردم‎نهاد مثل موسسات خیریه با نگاهی آسیب‎شناسانه تبیین می‎شود.
1- تحلیل قوانین و مقررات حاکم بر واگذاری اموال به تشکل‎های مردم‎نهاد
1-1 تبصرۀ 5 مادۀ 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت
به موجب تبصرۀ 5 مادۀ 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت، حق استفاده از اراضی و املاکی که مالکیت آن‎ها متعلق به دولت جمهوری اسلامی است به سه شرط قابل واگذاری به موسسات خیریه و عام‎المنفعه است:
1. تصویب واگذاری حق استفاده توسط هیات وزیران.
2. استفادۀ موسسۀ خیریه و عام‎المنفعه در جهت تحقق اهداف و احکام برنامه‎های پنج سالۀ توسعه باشد.
3. موسسۀ خیریه و عام‎المنفعه به اراضی و املاک دولتی احتیاج داشته باشد.
با مشاهدۀ مادۀ 2 «قانون برنامۀ پنج ساله ششم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1400 – 1396) مصوب مجلس شورای اسلامی مورخ 14/12/1395» می‎توان به برخی از اهداف برنامۀ ششم توسعه اشاره نمود:
1- آب و محیط زیست
2- بازآفرینی بافت‎های ناکارآمد شهری.
3- توانمندسازی محرومان و فقراء (با اولویت زنان سرپرست خانوار).
4- کاهش آسیب‎های اجتماعی
5- فرهنگ عمومی و سبک زندگی ایرانی – اسلامی.
به نظر می‎رسد مقصود از حق استفاده در تبصرۀ 5 مادۀ 69، می‎تواند حق انتفاع باشد که به موجب قرارداد، از جانب دولت به موسسۀ خیریه واگذار می‎شود یا می‎تواند صرفا اذن در استیفاء باشد که مورد اول صحیح‎تر به نظر می‎آید. لازم به ذکر است قرارداد مذکور برای موسسۀ خیریه نسبت به موضوع مالکیت ایجاد نمی‎کند، حتی اگر دولت به منتفع، اجازۀ احداث بنا یا تاسیسات را بدهد. برای نمونه در تصویب‎نامۀ کمیسیون اصل 138 قانون اساسی وزیران عضو در تاریخ 17/09/1397 تصویب کردند حق استفادۀ یک پلاک ثبتی با حفظ مالکیت دولت به مدت 30 سال به بنیاد خیریۀ روشنای امید ایرانیان واگذار شود تا صرفا در راستای ارائه خدمت به جامعه هدف خود از آن بهره ببرد. شایان ذکر است در این تصویب‎نامه قید گردیده تمدید مدت استفاده منوط به تصویب هیات وزیران است؛ همچنین در آن آمده پس از پایان دورۀ تعیین شده عرصه و اعیان ملک مذکور به سازمان بهزیستی کشور (به عنوان نمایندۀ دولت) تحویل خواهد شد و بنیاد یاد شده هیچ حقی نسبت به آن ندارد و نخواهد داشت.
در پایان خاطرنشان می‎شود از آن جا که موسسات موقوفه نیز مصداق موسسات عام‌المنفعه به شمار می‎روند، می‎توانند مشمول احکام قانون مذکور باشند. البته لازم به ذکر است مال واگذار شده به موسسۀ موقوفه، جزو اعیان موقوفه نخواهد شد. باید توجه داشت امکان وقف اموال دولتی و عمومی محل اختلاف است و ظاهرا حاکم اسلامی این اختیار را دارد. در هر حال عدم تعیین تکلیف در این باره توسط مقنن، از خلأهای قانونی حوزۀ وقف است.

1-2 کمک‎های مالی شهرداری‎ها به موسسات عام‎المنفعه
به موجب بند 10 ماده 55 قانون شهرداری، مصوب 11/04/1334 (با اصلاحات و الحاقات بعدی)، «اهداء و قبول اعانات و هدایا به نام شهر… با تصویب انجمن شهر»، از وظایف شهرداری‎ها است. اعطای کمک به موسسات خیریه و عام‎المنفعه از مصادیق بارز این مقرره است. برای نمونه مورخ 25/10/1398 شورای اسلامی شهر اصفهان بر اساس همین نص، اهداء معادل 50 درصد از مبلغ 1.059.656.778 ریال عوارض ارزش افزوده بر تراکم جهت صدور پروانه ساختمانی مسکونی به موسسۀ خیریه الزهراء (سلام الله علیها) را تصویب نمود.
همچنین فراز پایانی ماده 68 همین قانون، به مقولۀ تامین هزینه‎های امور خیریه، توسط شهرداری اشاره کرده است. در تبصره ماده 79 قانون فوق‎الذکر، مقرر شده اعتبارات اعطایی شهرداری‎ها به بنگاه‎های خیریه، به وسیلۀ هیات مدیرۀ آن‎ها و با نظارت شورای شهر به مصرف خواهد رسید.
لازم به ذکر است افزون بر موسسات خیریه، سمن‎ها و موقوفات عام نیز می‎توانند مشمول بند 10 ماده 55 قانون شهرداری باشند.

1-3 قلمروی اولویت واگذاری معوض اموال غیرمنقول مازاد وزارت آموزش و پرورش به موسسات آموزشی-فرهنگی خیریه و عام‎المنفعه
مطابق مادۀ 12 قانون تاسیس و ادارۀ مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی، وزارت آموزش و پرورش مجاز است زمین و ساختمان‎های مازاد بر نیاز خود را به صورت اجاره یا فروش – که هر دو از عقود معوض هستند – به موسسان مدارس غیر دولتی واگذار نماید. لازم به ذکر است زمین‎ها و ساختمان‎هایی قابلیت واگذاری را دارند که پس از فروش یا اجاره آن‎ها، دسترسی مردم محل وقوع‎شان، به مدارس دولتی مختل نگردد.
به موجب مادۀ 3 آیین‎نامۀ تعيين قيمت فروش، اجاره و نحوه و شرايط واگذاري ساختمان‎ها و اراضي مازاد بر نياز وزارت آموزش و پرورش به مؤسسان مدارس غيردولتي مصوب 07/09/1389 (با اصلاحات و الحاقات بعدي)، «مؤسساتي كه از زمين و ساختمان با كاربري آموزشي و يا تسهيلات بانكي براي خريد فضاي آموزشي يا تاسيس مدرسه استفاده ننموده باشند، در واگذاري ساختمان و زمين مازاد بر نياز موضوع اين قانون در اولويت مي‎باشند. در شرايط مساوي از ميان مؤسسان مدارس غيردولتي به ترتيب ايثارگران، فرهنگيان و مؤسسات آموزشي فرهنگي خیریه و عام‎المنفعه در اولويت» بودند. با وجود این مادۀ 3 «آیین‎نامۀ نحوۀ تعیین قیمت و فروش و اجاره و شرایط واگذاری ساختمان‎ها و اراضی مازاد بر نیاز وزارت آموزش و پرورش» (مصوب هیات وزیران مورخ 09/11/1396)، تنها دارای گروه دارای اولویت، فرهنگیان هستند و اولویت ایثارگران و موسسات خیریه و عام‎المنفعه حذف گردیده است که منطق حذف گروه اخیر مشخص نیست و از این حیث باید به آن انتقاد کرد.

1-4 اجارۀ بلند مدت زمین به موسسات خیریۀ مسکن‎ساز به منظور احداث واحد مسکونی برای معلولان
به موجب مادۀ 18 قانون حمایت از معلولان «سازمان ملی زمین و مسکن مکلف است زمین مورد نیاز احداث واحدهای مسکونی افراد دارای معلولیت فاقد مسکن را به صورت اجاره بلند مدت نود و نه ساله تأمین و برای یک بار در اختیار افراد مذکور و یا تعاونی‏ها و مؤسسات خیریه‏ مسکن‏ساز مورد تأیید سازمان، قرار دهد». به موجب بند (پ) مادۀ 1 قانون فوق‎الذکر، منظور از سازمان، سازمان بهزیستی کشور است. بنابراین آن موسسات خیریه‎ای که تاییدیه سازمان بهزیستی کشور را دریافت نمایند، می‎توانند نسبت به دریافت زمین از سازمان ملی زمین و مسکن و احداث واحد مسکونی برای افراد معلول اقدام نمایند. شایان ذکر است مطابق مادۀ 19 قانون حمایت از معلولان «افراد دارای معلولیت از پرداخت هزینه‏های صدور پروانه ساختمانی، آماده‏سازی زمین، عوارض نوسازی و همچنین حق انشعابات آب، برق، گاز و دفع فاضلاب منطبق با الگوی مسکن مصوب معاف می‏باشند». به نظر می‎رسد حکم این ماده به موسسات خیریه موضوع مادۀ 18 نیز قابل تسری است.
1-5 لزوم اختصاص اموال مجهول المالک به امور خیریه (مصارف فقراء) توسط ستاد اجرایی فرمان امام
به موجب مادۀ 28 قانون مدنی «اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا مأذون از قبل او به مصارف فقرا می‎رسد». به عقیدۀ برخی از اساتید حقوق، در مورد اموال مجهول المالک، مراد از حاکم دادستان است (کاتوزیان، 1389، ص43). برخی دیگر دادرس دادگاه عمومی را مصداق حاکم در این ماده تشخیص داده‎اند (صفایی، 1396، ص182). این نظر با عنایت به تبصره 1 ماده 595 قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات) صحیح به نظر نمی‎رسد، زیرا حسب این مقرره در مورد اموال مجهول‎المالک، ولی فقیه حاکم محسوب می‎شود. این استنتاج به موجب مادۀ 3 «قانون تاسيس سازمان جمع‌آوري و فروش اموال تمليكي و اساسنامه آن مصوب ۱۳۷0»، تبصره 1 ماده 53 «قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب 03/10/1392»، مادۀ 8 «قانون نحوۀ اجرای اصل 49 قانون اساسی» و بند 2 بخشنامه شماره 9000/15658/100 مورخ 27/03/1392 مصوب رییس قوه قضاییه، تایید می‎شود. در مقررۀ اخیر چنین آمده است: «اموال در اختيار ولی فقيه عبارتند از اموال مجهول‌المالك، بلاصاحب، ارث بلاوارث، كالاهای قاچاق بلاصاحب و صاحب متواری و اموال رسوب‌شده در مناطق آزاد و ويژه اقتصادی، اموال اعراضی، رها شده، اموال و املاك غائبين مفقود‌الاثر، اموالی كه بابت تخميس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی و ديگر قوانين در اختيار ولی فقيه است». همچنین بر اساس بند 2 بخشنامۀ فوق‎الذکر ستاد اجرایی فرمان امام، به نهاد ماذون از قبل ولی فقیه به شمار می‎آید. از این رو به موجب بند 3 همین بخشنامه، «دادگاه‌ها مكلفند در مورد اموال به‌جای مانده از محكومين پرونده‌های موضوع اصل ۴۹ قانون اساسي كه حكم آن به نفع ساير نهادها صادر شده و لكن تاكنون نسبت به شناسايی، اعمال سرپرستی و تملك آن اقدام ننموده‌اند رسيدگي و نسبت به صدور حكم تكميلی به نفع ستاد اجرايی فرمان امام (ره) اقدام نمايند». خاطرنشان می‎شود به موجب مادۀ 12 قانون شوراهای حل اختلاف، حفظ مال مجهول المالک بر عهدۀ شورای حل اختلافی است که مال موصوف در قلمروی صلاحیت محلی آن قرار دارد. بر این اساس باید مادۀ 1 نظامنامه اجرای مواد 28 و 866 قانون مدنی (مصوب هیات وزراء، مورخ 12/05/1312) را نسخ شده تلقی کرد، زیرا این ماده، وظیفۀ حراست از اموال مجهول‎المالک را بر عهدۀ دادستان محلی قرار داده بود که مال در آن جا واقع شده است.
پرسشی که با لحاظ مطالب یاد شده به ذهن متبادر می‎شود این است که آیا ستاد اجرایی فرمان امام طبق مادۀ 28 قانون مدنی ملزم است اموال مجهول المالک را به مصارف فقراء برساند؟
پاسخ بدون شک مثبت است. در واقع قوانینی نظیر تبصرۀ مادۀ 595 قانون تعزیرات و بخشنامۀ پیشگفته، تنها به تعیین حاکم و نهاد ماذون پرداخته‎اند و مورد مصرف را تعیین ننموده‎اند. بنابراین مادۀ 28 قانون مدنی در مورد مصرف اموال مجهول‎المالک، حاکمیت دارد؛ خصوصا آن که به فتوای آیت‎الله خامنه‎ای در رسالۀ اجوبه الإستفتائات، واجب است مال مجهول المالک به فقرا صدقه داده شود (خامنه‎ای، 1424 ق، ص508). تاکید می‎شود نظر به فعالیت مستمر و تخصصی موسسات خیریه و عام‎المنفعۀ فعال در زمینۀ توانمندسازی فقراء، تخصیص اموال مجهول‎المالک به ایشان می‎تواند توسط ستاد اجرایی فرمان امام از مجرای موسسات موصوف انجام پذیرد. بنابراین انتقال مال غیرمنقول مجهول‎المالک از ستاد اجرایی فرمان امام به موسسات خیریه و عام‎المنفعۀ مذکور، با مانع قانونی مواجه نیست.
1-6 اهدای اموال منقول یا غیرمنقول مازاد سازمان‎های مناطق آزاد تجاری به موسسات فرهنگی یا خیریه
مطابق مادۀ 54 آیین‎نامۀ مالی و معاملاتی سازمان‎های مناطق آزاد تجاری – صنعتی، سازمان‎های مزبور پس از تایید هیات مدیرۀ مربوطه مجازند اموال منقول و غیر منقول و لوازم مازاد بر نیاز خود و اثاث فرسودۀ اختصاصی خود را به نحو مقتضی به موسسات فرهنگی یا خیریه اهداء نمایند؛ البته اموالی که جزء نفایس علمی یا آثار و بناهای تاریخی هستند، قابل اهداء به شمار نمی‎روند. لازم به ذکر است قید مازاد بر نیاز از طریق واو عطفیه به اموال منقول و غیر منقول نیز باز می‎گردد.
شایان اشاره است که همسوی با مادۀ 17 آیین‎نامه در مادۀ 21 آن چنین آمده است: «هدایا، وقف و کمک‎ها با در نظر گرفتن نیات اهداکننده و واقف برابر دستورالعمل ابلاغی توسط دبیر خانه شورا به مصرف خواهد رسید».

1-7 واگذاری بلاعوض اجناس و اثاثیۀ مازاد صندوق توسعۀ ملی به بنگاه‎های خیریه
بر اساس مادۀ 32 آیین‎نامۀ مالی، معاملاتی، اداری و استخدامی صندوق توسعۀ ملی، کمیسیون معاملات این صندوق می‎تواند اجناس و اثاثیۀ مازاد خود را پس از اخذ مجوز از رئیس هیأت عامل به دستگاههای دولتی، مؤسسات وابسته به دولت، بنگاه‎های خیریه، مساجد، مدارس و واحدهای بهزیستی به صورت بلاعوض واگذار نماید. تاکید می‎شود نظر به اطلاق ترکیب وصفی بنگاه خیریه، مقررۀ فوق‎الذکر شامل موسسات و بنگاه‎های خیریۀ غیردولتی نیز می‎شود. همچنین مدارس غیردولتی خیریه را هم در بر می‎گیرد. لازم به ذکر است «اجناس و اثاثیه»، ظهور در اموال منقول دارد و غیرمنقول را شامل نمی‎شود.
1-8 امکان واگذاری بلاعوض اجناس فرسوده یا مازاد پست بانک به بنگاه‎های خیریۀ عمومی
به موجب مادۀ 27 آیین‎نامۀ معاملات دولتی شرکت پست بانک که به موجب ماده 1 همین آیین‎نامه، اختصارا پست بانک نامیده می‎شود، اجناس و اثاثیه‎ای که توسط هیات مدیرۀ شرکت فرسوده یا زائد تشخیص داده می‎شود و فروش آن‎ها مقتضی دانسته نمی‎شود، به صورت بلاعوض قابل واگذاری به بنگاه‎های خیریۀ عمومی است.
1-9 تخصیص اعتبارات ریالی دولتی به امور خیریه و عام‎المنفعه
در نظام اجرایی کشور بعضا شاهد مقررات پراکنده‎ای هستیم که به موجب آن‎ها دولت، پاره‎ای از وجوه ریالی را به طرح‎ها و فعالیت‎های خیریه و عام‎المنفعه اختصاص داده است. این وجوه گاهی از محل اعتبارات سازمان اوقاف و امور خیریه تامین شده است. برای نمونه به موجب بند 6 مصوبۀ هیات وزیران (مورخ 6/3/1386 در اصفهان)، مبلغ شش میلیارد ریال از محل اعتبارات سازمان مزبور برای مرمت و تکمیل مساجد و بقاع متبرکه اختصاص یافت؛ یا به موجب بند 5 مصوبه هیات وزیران (مورخ 23/3/1386 در سمنان)، مبلغ دو میلیارد و پانصد میلیون ریال از محل اعتبارات سازمان اوقاف، جهت احداث سرویس‎های بهداشتی در اماکن مذهبی مسیر تردد زائرین حضرت امام رضا (ع) در سطح استان تخصیص یافت؛ یا بنابر بند 2 مصوبۀ هیات وزیران (مورخ 1/9/1386 در اردبیل) اختصاص مبلغ چهار میلیارد ریال از محل اعتبارات سازمان یاد شده برای کمک به مساجد استان اردبیل تصویب شد؛ یا به موجب بند 1 و بند 4 مصوبۀ هیات وزیران (مورخ 15/9/1386 در ایلام) به ترتیب با تخصیص مبلغ سه میلیارد ریال از محل اعتبارات سازمان اوقاف برای تعمیر و مرمت مساجد استان ایلام و همچنین ایجاد دانشکدۀ علوم قرآنی در ایلام توسط سازمان اخیر پس از تامین محل توسط استانداری استان موافقت شد. مشاهده می‌شود که اگر متعلق امر عام‎المنفعه، مسجد و اماکن مذهبی باشد، عمدتا سازمان اوقاف و امور خیریه به عنوان نهاد معین تعیین شده است؛ البته گاهی وجوه لازم برای احداث مسجد و مصلی از محل اعتبارات ملی، اعتبارات نهاد ریاست جمهوری و غیره تامین شده است (برای نمونه نگاه کنید به: بند 2 مصوبۀ فوق‎الذکر در استان ایلام یا بند 7 مصوبۀ هیات وزیران مورخ 11/11/1386 در بوشهر). در پاره‎ای از مواقع هم دولت به سازمان اوقاف و امور خیریه اعتباراتی را برای انجام امور عام‎المنفعه تزریق نموده است؛ برای نمونه به موجب مصوبۀ هیات وزیران (مورخ 29/07/1386) مبلغ یک میلیارد ریال در اختیار سازمان اوقاف قرار گرفت تا با آن نسبت به ساخت مرکز فرهنگی و حسینیۀ قائم آل محمد (عج) اقدام نماید.
علاوه بر امور مساجد و اماکن مذهبی، گاهی اعتباراتی برای امور دیگری همچون تامین آب مورد نیاز آسایشگاه خیریه کهریزک در نظر گرفته شده است. به این منظور در مصوبه هیات وزیران مورخ 24/5/1386 مبلغ ده میلیارد ریال اختصاص یافت، یا بر اساس بند 3 تصمیم‎نامه در خصوص سیاست‎گذاری بازسازی بم (مورخ 30/05/1386)، از محل وجوهات خیرین در حساب وزارت امور اقتصادی و دارایی مبلغ پانزده میلیون تومان برای موسسه خیریه خانه مادر و کودک در بم اختصاص یافت تا عملیات ساختمانی 44 واحد مسکونی فرزندان بی‎سرپرست فاقد مسکن را اتمام بخشد. سرانجام در خور ذکر است که مقررات پیشگفته بعضا مستند به مادۀ 55 قانون محاسبات عمومی کشور به تصویب رسید است. در این ماده چنین می‎خوانیم: «اعتباري كه تحت عنوان هزينه‎هاي پيش‎بيني نشده در قانون بودجه كل كشور منظور مي‎شود، بنا به پيشنهاد وزراي ذي ربط و تأييد سازمان برنامه و بودجه و تصويب هيأت وزيران و ساير مقررات عمومي دولت قابل مصرف مي‎باشد و هيأت وزيران مجاز است در مورد دستگاه‎هاي اجرائي كه داراي مقررات قانوني خاص مي‎باشند اجازه دهد كه اعتبار واگذاري از محل اعتبارات موضوع اين ماده مقررات خاص دستگاه مربوط مصرف شود».
2- آسیب‎شناسی قوانین و مقررات مربوط به امور خیریه
1- یکی از ایراداتی که در عمل مکانیسم حمایت‎کنندۀ تبصرۀ 5 مادۀ 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت از حوزۀ امور خیریه را تضعیف می‎کند، حکم ممنوعیت انتقال عین و منفعت اراضی و ابنیه واگذار شده است؛ با این توضیح که ترهین اراضی و ابنیۀ موصوف را نمی‎توان صحیح تلقی کرد. از این رو امکان اخذ وام از بانک‎ها برای پیشبرد طرح‎های خیریه منتفی است. ممکن است این اشکال مطرح گردد در صورت عدم وضع ممنوعیت انتقال توسط قانونگذار، باز هم رهن امکان‎پذیر نبود، چه این که بانک‎ها منحصرا حسب اسناد رسمی مالکیت، وام اعطاء می‎کنند، در حالی که در ما نحن فیه تنها قرارداد واگذاری (و نه سند رسمی مالکیت) وجود دارد. در پاسخ یادآور می‎شود که اولا مطابق مادۀ 6 آیین‎نامۀ تسهیلات اعطایی بانکی «اعطای تسهیلات عنداللزوم، به تشخیص بانک، منوط به اخذ تامین کافی برای حفظ منافع بانک و حسن اجرای قراردادهای مربوط می‎باشد». بنابراین مصداق تامین در قانون معین نشده است و هیات وزیران صرفا به ملاک کفایت تامین اشاره نموده است. ثانیا به موجب تبصرۀ 2 الحاقی مادۀ 6 آیین‎نامۀ تسهیلات اعطایی بانکی (مصوب هیات وزیران در جلسۀ مورخ 30/07/1396)، «کلیۀ بانک¬ها موظفند قراردادهای مربوط به تخصیص زمین توسط سازمان صنایع کوچک و شهرک‎های صنعتی ایران و شرکت¬های تابعه و همچنین قراردادهای مربوط به تخصیص زمین برای اجرای طرح¬های صنایع روستایی و پروژه‎های دامداری و آبزیان و زراعت که حسب مورد موافقت اصولی آنها توسط وزارت جهاد کشاورزی صادر شده است و نیز قراردادهای مربوط به حق بهره‎برداری از زمین و خدمات زیربنایی در شهرک¬های علمی و تحقیقاتی، پارک¬های علم و فناوری، مراکز رشد و مراکز نوآوری را هم ردیف اسناد رسمی پذیرفته و تسهیلات اعتباری و حقوقی مربوط به اسناد رسمی را در خصوص قراردادهای مزبور اعمال نمایند». بسیار مناسب است که مفاد این تبصرۀ الحاقی به موسسات خیریۀ موضوع قانون واگذاری اراضی و ابنیۀ دولتی به موسسات خیریه و درمانی و امدادی و فرهنگی و ورزشی بدون اخذ بهاء، تسری یابد.
2- قوانین و مقررات مربوط به اموال مجهول‎المالک از این حیث که به صورت دقیق و جامع، چگونگی تخصیص و مصرف این اموال را تعیین نکرده‎اند، استعداد ابتلای به تشتت در تفسیر و اجرا را با خود به یدک می‎کشند. به این دلیل قوانین و مقررات یاد شده آسیب حقوقی دارند و نیازمند اصلاح هستند.
3- در خصوص تخصیص اعتبارات ریالی دولتی به امور خیریه و عام‎المنفعه لازم به ذکر است اگر دولت اعتبارات مزبور را به صورت یک ردیف مشخص در قوانین بودجۀ سنواتی پیش‎بینی می‎کرد، حیث شفافیت بیشتر و اِعمال مناسب‎تر نظارت‎های معمول دیوان محاسبات، بهتر تامین می‎گشت.
نتیجه‎گیری
در این مقاله، ضوابط واگذاری اموال منقول و غیرمنقول به موسسات خیریه و عام‎المنفعه بررسی گشت. در این راستا مدلول قوانین و مقرراتی همچون تبصرۀ 5 مادۀ 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت، بند 10 ماده 55 قانون شهرداری، مادۀ 18 قانون حمایت از معلولان، مادۀ 28 قانون مدنی، مادۀ 54 آیین‎نامۀ مالی و معاملاتی سازمان‎های مناطق آزاد تجاری صنعتی، مادۀ 32 آیین‎نامۀ مالی، معاملاتی، اداری و استخدامی صندوق توسعۀ ملی و مادۀ 27 آیین‎نامۀ معاملات دولتی شرکت پست بانک تبیین گشت و در نهایت با رویکردی آسیب‎شناسانه به این نصوص توجه شد. تجمیع این قوانین و مقررات پراکنده و تنظیم، تنسیق و کارآمدسازی آن‎ها ضرورت اساسی دارد.

منابع و مآخذ
1- امامی، سید حسن (بی‎تا)، حقوق مدنی، ج 1، تهران: انتشارات اسلامیه، بی‎تا، تهران.
2- خامنه‎ای، سید علی، رسالة أجوبه الإستفتائات، چاپ اول، دفتر آیت‎الله خامنه‎ای، 1424 ق، قم.
3- صفایی، سید حسین، دوره مقدماتی حقوق مدنی: اشخاص و اموال، چاپ بیست و سوم، نشر میزان، 1396، تهران.
4- کاتوزیان، ناصر، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، چاپ بیست و هفتم، نشر میزان، 1389، تهران.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *