مطالعه و بررسی خیریه ها و موسسات مردم نهاد در استان کرمانشاه- ( با تاکید برمدیریت زنان در خیریه ها)
مهری بهار1
زهرا نقدی2
1دکترای مطالعات فرهنگی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
2*دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مطالعات فرهنگی و رسانه, دانشکده علوم اجتماعی, دانشگاه تهران
چکیده
این پایان نامه سعی دارد تا با معرفی اجمالی استان کرمانشاه و همچنین با تاکید بیشتر برموسسات خیریه و مردم نهاد, این مقوله خاموش را تا حد ممکن شناسایی و به هرچه بهترو بیشتر دیده شدن آنها کمک کرده باشد چرا که این نهاد در بحرانهای فراوانی که دامنگیراین استان بوده همواره در کنار مردم بوده و تا جای ممکن خدمت رسان مردمان آسیب دیده بوده است.
تاکید بیشترپایان نامه بر روی خیریه هایی است که توسط زنان مدیریت می شود ودر پی نشان دادن فعالیت اجتماعی زنان در عرصه های فرهنگی و اجتماعی است.چارچوب نظری آن مبتنی بر نظریه های جان فیسک درقدرت و هویت است. نوع عملیات تحقیق شامل مطالعات مشاهده ای از نوع توصیفی و میدانی می باشد واز مصاحبه با مدیران هم برای به دست آوردن اطلاعات لازم استفاده شده است.
کلید واژه : خیریه ها و موسسات مردم نهاد؛ کرمانشاه؛ تغیرات فرهنگی و اجتماعی؛ بحرانهای طبیعی

مقدمه
موسسه خیریه یک نوع از کسب و کار است که معمولا نهادی مردمی است و به طور غیر انتفاعی در جهت رسیدگی به مشکلات مختلف فعالیت می نماید. به طور کلی این نوع از کسب و کار به یک موسسه خیریه و یا یک بنیاد که ممکن است به شکل دولتی و یا خصوصی فعالیت نماید، اشاره می کند. یک موسسه خیریه ممکن است به فعالیت های مذهبی، آموزشی و یا سایر فعالیت های مرتبط با منافع عمومی و بشر دوستانه بپردازد.
سمنها در ایران از پیشینه طولانی برخوردارند و برخی حتی مساجد، تکایا،هیأتهای مذهبی و زورخانه ها را نهادهای غیردولتی سنتی میدانند ودر ادامه بر این باورند که صندوقهای قرض الحسنه و خیریه ها نیز انواع دیگر تشکلهای داوطلبانه مردمی هستند. اگرچه شکل گیری امروزی سازمانهای مردمی مردم نهاد را باید همزمان با تصویب آيين نامه اجرايي تاسيس و فعاليت سازمان هاي مردم نهاد مصوب هيات
محترم دولت به شماره 27862/ت 31281 هـ مورخ 8/5/84 قانون اساسی دانست. (مهداد, روزنامه شهروند, ش1133)
افزایش حضور زنان در عرصه مشارکت اجتماعی به منظور دستیابی به توسعه اجتماعی, نمادی از مشارکت موفق زنان ایرانی در سالهای پس ازپیروزی انقلاب اسلامی به شمار می رود. مشارکت زنان ازدو جنبه بهره وری جامعه از نیروی آنان و همچنین احساس رضایت از شرکت در سازندگی کشور از سوی خود زنان قابل تامل است که از اینرو ضرورت حضور زن در جامعه, صرفنظر از فرایند توسعه, یک هویت انسانی محسوب می شود.سازمانهای غیردولتی, متشکل از گروهی زنان داوطلب و هم هدف است که بدون وابستگی به دولت, به صورت غیرانتفاعی و عام المنفعه با تشکیلات سازمان یافته در جهت اهداف و موضوعات متنوع فرهنگی, اجتماعی, صنفی, خیریه ای و غیره فعالیت می کنند. مهمترین مشخصه و ویژگی سازمانهای غیردولتی زنان به صورت خاص, افزایش حضور و مشارکت زنان در عرصه های مختلف و بهره مندی از توانمندیها و قابلیتها و استعدادهای زنان و همچنین, بررسی مسائل و مشکلات آنان و ارائه سازوکارهای عملی می باشد (رهبری شنیدی,1380)
بیان مسئله
امروزه نقش تعیین کننده نیروی انسانی در توسعه یافتگی کشورها بر کسی پوشیده نیست، از میان عوامل تولید برای رشد و توسعه یعنی منابع طبیعی و ثروت خدادادی، نیروی انسانی، سرمایه، مدیریت و تکنولوژی، این نیروی انسانی است که سهم اصلی را برعهده دارد. تحولات چشمگیر در دو دهه اخیر در جهان باعث گردیده که کاهش نابرابریهای جنسیتی جزء جدایی ناپذیر فرایند توسعه گردد و یکی از مهمترین این تحولات، ضرورت و اهمیت حضور زنان در جامعه میباشد (اشرف حامدی، 1385).
استان کرمانشاه که زادگاهم می باشد به علت قرار گرفتن در موقیعت جغرافیایی پر خطر کوهستانی, همواره مورد تهدید بلایای طبیعی قرار گرفته, و زلزله و طوفانهای وحشتناک و سیل و خشکسالی ازنمونه های آسیب رساندن به مردم در طول سالیان با شدت و ضعف بوده است.مثال بارز و نزدیک آن زلزله آبان 96 بود که تعداد کشته‌ها در ایران به ۶۲۰ نفر رسید و همچنین ۹٬۳۸۸ نفر نیز زخمی شده‌اند و حدود ۷۰٬۰۰۰ نفر بی‌خانمان شدند.( ویکی پدیا)
علاوه بر بلایای طبیعی جنگ تحمیلی هم خسارتهای زیادی برجای گذاشت. جنگها علاوه بر خسارتهایی که در زمان وقوع برجای میگذارند، پیامدهای درازمدت تری نیز در جامعه دارند که بعضاًاز آثاری که در زمان وقوع برجای گذاشته اند مهم تر و عظیم تر هستند.جنگ عراق علیه ایران آثار فراوان و مخربی بر سکونتگاههای ایران بر جای گذاشت، به طوری که بر اثر آن 78 شهرایران با 328340 واحد مسکونی و تجاری در16استان آسیب فراوان دیده و یا تخریب شدند. (جاسمی 1395)
در دوران جنگ تحمیلی، زنان نیز چون مردان اسلحه بر دوش گرفته و به مقابله با دشمن شتافتند و در این راه شهید، زخمی و آواره شدند. برای نمایاندن چهره زن در سالهای جنگ، آیین های شفافتر از خاطرات آنان وجود ندارد، خاطراتی که تاریخ این مرزوبوم را تعیین میکند و به آنها شکل و روح میبخشد. (سلیمی, 1396)
در این بین دولت هم وظیفه خود می دانست که در حد توان کمکهای لازم را انجام دهد ولی این کافی نبود و دولت به تنهایی نمی توانست این حجم از آسیب ها و خسارت ها را جبران کند.عمق خسارتها زیاد بود و افراد زیادی نیازمند کمک بودند برهمین اساس خیرین دست بکار شده و هم ازنظر مالی و هم روحی و روانی هرآنچه راکه داشتند در طبق اخلاص گذاشته و به یاری مردم شتافتند تا باری از دوش مردم آسیب دیده بردارند.
به گزارش ایرنا، «یك نهال برای من، یك نهال برای خدا» سخنان پیرزن كرد روانسری است كه همه مال و دارایی خود را وقف آوارگان هشت سال جنگ تحمیلی كرد.
باغ پراز درخت و میوه دادا خانزاد در روزهای جنگ و بمباران حلبچه به پناهگاهی برای آوارگان ایرانی تبدیل شده بود كه حتی سایه درختان تنومندش، آوارگان عراقی را نیز در خود جای داد.
بی بی خانزاد مرادی محمدی بانویی مومن و سرمایه دار بود كه در زمان جنگ سه خانه خود را به پناهگاه آوارگان تبدیل كرده بود و هر 9 فرزند خود را به نوعی در دفاع از این خاك و دیار سهیم كرد.
بانوان كرمانشاهی نقش آفرینان اصلی دوران آتش و خون هستند كه خلاء معرفی این زنان در قالب آثار متعدد علمی، ادبی، هنری و یا در قالب همایش و جشنواره احساس می شود كه این مقوله موجب گمنام ماندن زنان سلحشوری شده كه روایت زندگی هركدام از آنان می تواند به كتاب جداگانه ای از دوران دفاع و افتخار تبدیل شود.(ایرنا, مهر1397)
در واقع می توان گفت زنان با وارد شدن به خیریه ها به نحوی افکارعمومی را تحت تاثیر قرار داده وناخودآگاه دارای قدرت شدند, قدرتی که از آن در جهت خیراستفاده کردند و به این صورت خودشان را به جامعه و فرهنگی که نگاهشان به زنان تنها مادر و همسرداری بود نشان داده و اثبات کردند که زنان اگردر جامعه حضور فعالی داشته باشند کارهای فوق العاده ای انجام خواهند داد. وازهمه مهمتر اینکه زنان هویت زنانه پیدا کردند وهویت زنانه به تثبیت وحفظ جایگاه زنان در جامعه کمک فراوانی کرد وزنان که نیمی از جامعه آماری را دربرگرفته اند را به شکل منسجمی به اجتماع معرفی کرد.
مسئله این است که زنانی که برای ادامه حضور خود در جامعه خیریه ها را انتخاب کرده اند, باچه موانع و مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده اند؟ آیا توانستند آنها را برطرف کنند و یا هنوز هم با آنها درگیرند؟ هدف اصلی آنها از ایجاد این خیریه چه بوده؟ بودجه مورد نیازخیریه را از کجا تامین می کنند؟
من در واقع می خواهم از طریق این سوالها به مسئله اصلی پژوهشم برسم که آیا زنان از طریق خیریه ها به قدرت رسیده اند یا نه ؟ آیا می توان گفت خیریه ها میدانی برای حضور و نمایش قدرت و توانایی زنان کرمانشاه بوده و ازاین طریق خودشان را اثبات کردند؟برای پی بردن به این مسئله ابتدا من خیریه هایی را انتخاب کرده و با مدیران آنها مصاحبه کردم و با سوالاتی که از آنها پرسیدم به مسئله پژوهشم پاسخ دادم که نتیجه اش را در فصل پایانی پژوهش ذکر خواهد شد.
پیشینه تحقیق
اگر بخواهیم تفاوت جنسیتی را درکمک کردن به خیریه ها بررسی کنیم, سیلکی وی اسچنف در مقاله اش تفاوت جنسیتی در دادن خیریه ها می گوید زنان به طور گسترده تمایل بیشتری به خیریه ها دارند. نتیجه حاصل از پژوهش درباره تفاوت جنسیتی بین زن و مرد این بود که زنان تمایل بیشتری به کمک کردن به خیریه ها را دارند و این به دلیل سن و میزان درامد آنها بود, به طور مشابه در مورد زنان و مردان مجرد هم, زنان مجرد تمایل بیشتری به خیریه ها دارند. برای زنان و مردان متاهل هم؛ گرایش زنان به خیریه ها به دلایلی همچون حمایت از حیوانات و کودکان و سالمندان بود البته در مورد مردان متاهل هم همینگونه بود ولی با تمایل بیشتردرزنان.( اسچنف , 2007 )
دبرا مچ ، اونا اوسیلی ، ژاکلین آکرمن و الیزابت دیل ؛ پژوهشی مربوط به زنان و مردان آمریکایی در سال 2012 انجام داده اند با عنوان آیا زنان بیشتر می دهند؟ طبق این پژوهش زنان مجرد آمریکایی بیشتر از مردان مجرد به خیریه ها کمک می کنند. در تجزیه و تحلیل زنان و مردان مجرد یافته ها نشان دادند که زنان مجرد بیشتر از مردان مجرد به خیریه ها می پردازند.
رابطه میان جنسیت ودرآمد بالا و کمک به خیریه ها در میان زنان رابطه مستقیمی دارد یعنی با افزایش سن و درامد در بین زنان, توجه آنها به خیریه ها افزایش می یابد. ونکته آخر اینکه در بین زوجین متاهل زنانی که درامد جاداگانه ای دارند کمک به خیریه ها بیشتر از زمانی است که زنان متاهل درامدی از خود ندارند و وابسته به درامد شوهرانشان هستند.(مچ , اوسیلی و دیگران , 2012 )
صفا زارع سنگدرازي درصدد است تا با توجه به جايگاه وقف دراستان يزد دربازه زماني ( از سال 1305 ه.ش تا 1394 ه.ش ) وسعت و اهميت نقش زنان را در امر وقف نشان دهد. آنچه که از اسناد وقفي ميتوان برداشت كرداین است كه همه اقشار زنان يزد در امر وقف مشاركت داشته اند اما اكثر واقفان در اين دوره افراد متول جامعه بودند كه اقدام به وقف اموال خود ميكردند به خصوص زنان متمول جامعه كه رقابت قابل توجهي را به امر وقف ارانه دادند كه اين امر هم جايگاه اجتماعي آنها و هم استقلال مالي آنها را نشان ميدهد.( سنگدرازی ,1396 )
مریم فرغی در مقاله اش می نویسد با مطالعۀ تاریخ معاصر درمی یابیم که مشارکت زنان در خیریه ها را میتوان حول مفهوم “تحول نقش زن از نظارت به مشارکت” جمع بندی کرد درواقع اگر زمانی کنش خیریه برای زنان امری بود مبتنی بر اهداکنندگی و پس از آن، این حضور به سطوحی ازنظارت محدود میشد، امروزه فعالیت خیریه بخش قابل توجهی از مشارکت اجتماعی فعالانهٔ زنان را تشکیل میدهند. به نظر میرسد که چنین مشارکتی امروزه به بخشی از ارائۀ جنسیت تبدیل شده, گویی زنان در هویت جنسیتی جدیدشان، از خلال نقشهای حمایتی که برایشان در نظر گرفته شده، حائز این مسئولیت هستند که برای مشارکت اجتماعی در فعالیتهای حمایتی نیز ظاهر شوند. (فروغی, 1397)
اردشیر کشاورز در کتاب خود می نویسد؛ در بررسی مصارف عواید موقوفات استان کرمانشاهان این نکته محسوس و ملموس می نماید که نزدیک به 95 درصد درامد موقوفات اختصاص به روضه خوانی و تعزیه خوانی حضرت سید الشهدا داشته, این امر گواینکه رویه ای پسندیده و از جهت شرعی و مذهبی حائز اهمیت بوده چراکه اطعام فقرا و مساکین و حتی دسته های عزاداردر بطن و متون آن نهفته است که می تواند به مثابه تامین قوت گرسنگان نیز تلقی شود.(زندگان عرصه عشق,1384: 46 و47)
با بررسي اسناد مكتوب در زمينة موقوفات , جهشي بـزرگ در زمينـة وقـف امـوال در ميـان عشاير به چشم ميخورد و افراد خير، به خصوص زنان ايل، داراييها و امـلاك خـود را در مـوارد متعدد و گوناگون وقف كرده اند. بنابراين، درآمد حاصل از روستاها و زمينهـاي وقـف شـده صرف امور خيريه ميشد.(نورسی, 1398)
افزایش حضور زنان در عرصه مشارکت اجتماعی به منظور دستیابی به توسعه اجتماعی, نمادی از مشارکت موفق زنان در طول تاریخ می باشد و ضرورت حضور زن در جامعه, صرفنظر از فرایند توسعه, یک هویت انسانی محسوب می شود. زنان متمول جامعه كه رقابت قابل توجهي را به امر وقف اختصاص داده اند كه اين امر هم جايگاه اجتماعي آنها و هم استقلال مالي آنها را نشان ميدهد.
بنابراین مشاهده می کنیم که کمک کردن خیریه ها به زنان و دختران نیازمند یکی از مهمترین فعالیتهای آنها می باشد ودرهرجامعه و فرهنگی به وفور یافت می شود.
روش پژوهش
این پژهش با استفاده از یک روش ترکیبی انجام شده است, که یکی روش اسنادی و کتابخانه ای و دیگری روش زمینه ای می باشد, درواقع روش کاریک روش کمی-کیفی است که بیشتر متمایل به روش کیفی یا همان مصاحبه ای است. در روش اسنادی با مراجعه به کتابها ,اسناد , نشریات وهمینطور مقاله های مرتبط با موضوع به داده های مورد نیاز دست پیدا کردم. و روش دوم روش زمینه ای است که رویکرد آن کیفی بوده وداده ها از طریق مصاحبه به دست آمده است. تعداد مصاحبه شوندگان در این پژوهش جمعا 13 نفر بود که در ابتدا لیست چند نفر از آنها را از معاونت اجتماعی و فرهنگی استانداری کرمانشاه به دست آوردم و با مراجعه به آنها , در واقع خودآنها خیریه های دیگری را به من معرفی می کردند, یعنی همان نمونه گیری گلوله برفی.
برای این سیزده نفرمن تعداد دوازده سوال را در مصاحبه گنجانده بودم ودر ابتدا همه سوالهارو به صورت کتبی به آنها می دادم و سپس یکی یکی سوالهارا پرسیده و صحبتهای آنهارایادداشت می کردم.
یافته های پژوهش
در این پژوهش پس از جمع آوری مصاحبه ها, آنهارا به صورت منظم دسته بندی کرده و هرخیریه یا موسسه را به صورت جداگانه توصیف نموده و سپس پاسخ های سوالهارا در پایان توصیف هرموسسه نگاشته ام و به این صورت هدف و مسئله اصلی پژوهش را برای هرخیریه یا موسسه خاص به صورت جداگانه, نوشته و در پایان جمع بندی از همه آنها صورت گرفته است.
می توان گفت خیریه ها یکی از میدانهای مهم برای فعالیت زنان در استان کرمانشاه بوده است تا زنان از این طریق بتوانند به صورت فعال و خودجوش در جامعه حضور یابند و توانایی ها و قدرتشان را هم برای خود و هم برای جامعه به اثبات برسانند.خانم هایی که من برای مصاحبه برگزیده بودم, همگی به عنوان مدیر خیریه ها فعالیت داشتند و هرکدام از آنها برای ورود به این عرصه دلایلی داشتند و از اینکه در این مسیر قرارگرفته بودند با وجود همه مشکلات و موانع بسیار خرسند و خشنود بودند وهمگی اظهار کردند لطف ومرحمت خداوند توان و نیروی مضاعفی به آنها داده تا به خلق خدا کمک کنند.
کد1؛ مدیر این موسسه ذیل عنوان خیریه ها و رایزنی, گفتگو وقدرت بیان زنان قرار دارد که با داشتن این توانایی توانسته بود به عنوان مدیر موسسه فعالیت نمایند.ایشان اظهارکردند با مطالعه فراوان به ویژه درباره کمک به نیازمندان در کتابها و مقالات مرتبط فهمیدم که می توانم با دانشی که کسب کرده ام افراد بیمار را هم درمان و هم حمایت کنم و اینگونه بود که خیریه هارا برگزیدم.
کد2؛ قدرت مدیر این موسسه را باید ذیل عنوان خیریه ها ورایزنی, گفتگو و قدرت بیان زنان قرار داد, چراکه به واسطه متمول بودن پدرشان و نیز ارتباط با افراد مختلف و رایزنی و گفتگو با آنها توانسته بود اقدام به تاسیس موسسه نماید و بیان کردند که گفتگو و رایزنی با افراد خیلی به ایشان کمک کرده تا هم بیشتر در جریان مشکلات جامعه قرار بگیرند و هم تشویق و ترغیب دوستان بود که باعث شد من این راه را انتخاب کنم وبا تمام توان وقدرتم در برابر سختیها و مشکلات ایستادم تا بتوانم خودم را اثبات کنم و در این راه موفق شدم و آن قدرتی را که مدنظر من در این پایان نامه می باشد را به دست اورند.
کد 3؛ قدرت مدیر این خیریه را باید در دسته خیریه ها و قدرت رایزنی, گفتگو و بیان زنان قرار داد و هم دردسته خیریه ها به عنوان میانجی های فرهنگی, ایشان با داشتن این خصوصیت و نیز ارتباط موثر با نهادهای دولتی و نیازمندان و همینطور افراد متمولی که مایل به کمک کردن هستند, توانسته بود به آن قدرت مورد نظر دست یابند هرچند ایشان داشتن شغل پرستاری که لازمه آن کمک به دیگران و داشتن صبر و تحمل زیاد است را هم خیلی موثر دانستند.
کد4؛ قدرت مدیر موسسه فوق را می توان در دسته خیریه هاو قدرت بیان ورایزنی زنان قرار داد که با افراد مختلف توانسته بود ارتباط موثر برقرار کند و همین به وی قدرت و توانایی تاسیس خیریه را داده بود. همینطور ایشان خیلی به آینده امیدوار بودند وبیان کردند که تمایل افراد به کمک کردن خیلی بیشتر شده و اینرا از ارتباطاتی که با افراد مختلف داشتند, فهمیده بودند. پس می توان مدیر این موسسه را هم در دسته خیریه ها و تجلی امید به آینده قرارداد ونیز گفتند که از طریق همین خیریه بود که توانست جایگاهی در جامعه پیداکند و به قدرت برسند.
کد5 ؛ قدرتی که این خانم مدیر از خیریه ها به دست آورده اند را می توان در دسته های خیریه ها و قدرت بیان, رایزنی و گفتگوی زنان و همینطور تجلی امید به آینده قرار داد. چراکه اولا با قدرت بیان و نفوذ کلامشان توانسته بودند قدم در راه سخت و دشوار خیریه ها بگذاردند و از طرف دیگر اذعان داشتند که دیدن دختران معصوم و بی پناهی که برای آینده شان تلاش می کنند, نور امید را در دلم روشن نمودند و این بود که تمام توان و تلاشم را گذاشتم تا با هم به سمت آینده ای روشن برویم وهمین قدرت و توانایی ام را افزون می کرد.
کد6 ؛ قدرت این مدیر خیریه را می توان در دسته خیریه ها وقدرت رایزنی وگفتگوی زنان قرار داد, زیرا معتقد بودند که با هین قدرت بیانی که دارم افراد زیادی را برای کمک کردن متقاعد نموده ام. همینطور ایشان از ارتباطشان با سازمان بهزیستی ونهادهای دولتی گفتند, در واقع ایشان مانند پل ارتباطی بین نیازمندان و نهادهای دولتی فعالیت می کنند و بنابراین می توان ایشان را در دسته خیریه ها و میانجی های فرهنگی هم قرار داد که به نحوی باعث به قدرت رسیدنش شده است.
کد7 ؛ قدرت رایزنی و گفتگو با افراد از ویژگی های بارزمدیر خیریه فوق می باشد که توانسته با داشتن این ویژگی به همان قدرتی که من به دنبالش هستم, برسند و با همین قدرتش از عهده تاسیس خیریه وکمک به نیازمندان برآیند. به عبارتی ایشان قدرت خود را ماحصل تجربه خود می دانست و معتقد بود که این تجربه های ارزنده این امکان را برایم فراهم کرد و این قدرت و توانایی را به من داد که با تاسیس خیریه به صورت جدی راهم را ادامه دهم.
کد8 ؛ یکی ازموارد کیلت یافته ها در پایان بحث مربوط به ساختارشکنی سنتها می باشد که باعث قدرتمند شدن زنان شده است. مدیر این موسسه با کمک همسرشان در واقع این دیدگاه سنتی که زنان باید در خانه بمانند را به چالش کشیده وبر خلاف آن اقدام به تاسیس موسسه خیریه نموده واز این راه برای خود کسب قدرت نموده است.همراهی و همکاری همسرش را در طول زندگی به ویژه برای تاسیس موسسه خیریه مهم ترین عاملی میدانست که باعث احساس قدرت در وی شده است.
کد9 ؛ قدرت مدیر این موسسه را می توان در دسته خیریه ها و میانجی های فرهنگی قرار داد, زیرا ایشان به صورت مداوم با دولت برای تامین اعتبار در ارتباط هستند و هم اینکه گوش شنوایی برای همه نیازمندان شهر و استان می باشند. بنابراین از هیچ کمک و حمایتی دریغ نمی کنند و حتی با متمولان استان هم درارتباط اند تا بهتر بتوانند به نیازمندان رسیدگی کرده و کمک نمایند.
کد10 ؛ داشتن قدرت بیان, رایزنی ونفوذ کلامشان باعث شده بود این خانم مدیر احساس قدرت کنند و از آن برای تاسیس موسسه استفاده نمایند. ایشان گفتند کار کردن با افراد معتاد به مواد مخدراحتیاج به قدرت کلام زیادی دارد تا بتوان از طریق گفتگو فرد را برای اصلاح و بازپروری خود ترغیب کرد. همچنین برای تشویق خیّرین محترم برای کمک به این دسته از افراد باید ازگفتمان قوی و موثری استفاده کرد بنابراین ایشان اذعان داشتند که ارتباط با افراد مختلف و به دست آوردن تجربه های گوناگون, ناخودآگاه به من قدرت و توانایی داد تا بتوانم از عهده کاری که آغاز کرده ام برآیم.
کد11 ؛ خیریه ها و تجلی امید به آینده, مهم ترین دلیل احساس قدرت برای خانم مدیر موسسه فوق بود. به گفته ایشان, دیدن کودکان کاربه ویژه دختربچه ها و تلاش آنها برای داشتن آینده بهتربه من قوت قلب می داد که می توانم برای آنها کاری کنم. وی به آینده شهرو جامعه امیدوار بودند واین امید را در تلاش و کوشش کودکانی میدید که با جدیت کار می کنند تا مخارج خانواده شان را تامین کنند وهمین امید بود که قدرتی را برای اصلاح کودکان کار به وی داده بود.
کد12 ؛ خانم مدیر این موسسه دلیل قدرتمند شدنشان را عفت و پاک دامنی خودشان می دانند و بیان کردند که زنان درجامعه با هر فرهنگ و سنتی اگر عفت خودشان را حفظ وپاک دامنی پیشه کنند, این بزرگترین سرمایه ایست که عایدشان می شود و با همین سرمایه و پشتوانه می توانند اعتماد و اطمینان جامعه را به دست آورده وبرای انجام کارهای خیردست به کارشوند. بنابراین قدرت این بانو را می توان در دسته خیریه ها به مثابه بازنمایی پاک دامنی و عفت زنان در جامعه به حساب آورد. قدرت زنان تنها در صورتی اثبات می شود که زن پاک دامنیش حفظ شود, در سایه همین قدرت هم می تواند کارهای زیادی انجام دهد. از جمله همین تاسیس خیریه ها که در درجه اول باید مدیر دست و دل و چشم پاک داشته باشد تا بتواند اعتماد و اطمینان دیگران را جلب نماید.
کد13؛ در این موسسه, قدرت گفتمان و رایزنی با افراد مختلف یکی از ابزارهایی بود که خانم مدیر برای دستیابی به قدرتشان عنوان کردند. دوستی با افراد سرشناس وهمینطور دوستانی که خودشان مدیر موسسات خیریه بودند, باعث شد به قدرت و توانایی زن بیشتر فکرکنم ومتوجه شدم ما زنها نباید خودمان را دستکم بگیریم. همینطور از ارتباط با مسئولان و نهادهای دولتی گفتند که نیازها و خواسته های مردم و نیازمندان را به گوش آنها رسانده وازهیچ تلاشی برای کمک و حمایت نیازمندان دریغ نمی کنند, پس می توان گفت خیریه ها به مثابه میانجی های فرهنگی هم یکی دیگر از ابزارهایی ست که مدیر این موسسه با استفاده از آن به قدرت رسیده بود.
کلیت یافته ها
برای رسیدن به قدرت در جامعه راههای زیادی وجود دارد که یکی از آنها خیریه ها و موسسات خیریه ای می باشد زنان مصاحبه شونده هم در این پژوهش برای رسیدن به قدرت درجامعه خیریه ها را انتخاب کرده بودند ودلایل متعددی را برای اینکاربیان نمودند که به صورت خلاصه شده عبارتنداز:
1. خیریه ها و قدرت رایزنی, گفتگو و بیان زنان؛ که این توانایی خود به واسطه چیزهای مختلفی در آنها یعنی مدیران زنان حاصل شده است. مثلا تحصیلات درمقاطع عالی, پستهای مدیریتی, داشتن ثروت و پشتوانه مالی و نیز خانواده خیّرو نیکوکار هم به نوبه خود می تواند توان رایزنی و گفتگو را برای فرد فراهم نماید. بنابراین کدهای مربوط به خیریه ها و موسسات شماره یک, دو, سه, چها, پنج, شش, هفت, ده و سیزده را باید دراین دسته قرار داد که از این توانایی برای قدرتمند شدنشان استفاده کرده اند.
2. خیریه ها به مثابه بازنمایی پاک دامنی و عفت زنان در جامعه ؛ با توجه به نقش زنان در سریالهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی, متوجه می شویم که بیشتر به جنبه جنسی زنان پرداخته شده و در واقع زنان را به عنوان یک ابژه جنسی در نگاه مخاطب قرارداده اند, اما خیریه ها با این نگاه کاملا در تضاد بوده و به جنبه عفت و پاک دامنی زنان توجه نموده و زنان پاک دامن را دارای قدرت معرفی می کنند, به عبارتی پاک دامنی و عفت زنان در جامعه با توجه به آموزه های دینی و اسلامی ما, قدرت, محافظت, عزت و اعتبار را برای آنها به ارمغان می آورد. بنابراین می توان خیریه ها و موسسات کد شماره های یازده و دوازده را دراین گروه قرار داد که علت قدرتمندی خودشان را اینگونه معرفی کردند. 3. خیریه به عنوان میانجی های فرهنگی در جامعه عمل می کنند؛ خیریه ها از یک طرف با دولت و نهادهای دولتی در ارتباط اند واز طرف دیگربا مردم و نیازمندان, به عبارتی پل ارتباطی مابین مردم و دولت هستند, نیازها و خواسته های نیازمندان را شناسایی کرده و برای تامین آنها از دولت کمک و همکاری می خواهند. خیریه ها و موسسات کد شماره های سه, شش, و نه را باید در اینجا قرار داد.
4. خیریه ها و تجلی امید به آینده؛ خیرخواهی و کمک به دیگران به ویژه نیازمندان احساس خوبی را در فرد ایجا می کند که منجر به احساس مفید بودن و مثمرثمر بودن می نماید. این احساس به ویژه با دیدن بچه هایی که با حمایتها و کمک خیّرین با جدیت برای رسیدن به آینده درخشان خود تلاش و کوشش می کنند, دو چندان می شود و آینده روشنی را که در پی اش هستند نوید می دهد, پس با دیدن این بارقه های امید دربچه ها و تلاش آنها, ناخودآگاه حس تلاش و امید هم درما ایجاد می شود مایی که توان کمک کردن داریم پس به کمک بچه ها رفته و دست نیازمند آنهارا به گرمی می فشاریم و با هم برای سعادت آنها تلاش می کنیم. این مفهوم از قدرت را می توان در خیریه هایی با کد شماره های چها, پنج و یازده مشاهده کرد.
5. خیریه ها وساختارشکنی سنتها؛ همکاری و همراهی مردان و به ویژه همسران زنان مدیر خیریه ها, به نوعی یک ساختارشکنی محسوب می شود. مردان کرد همواره با کارو فعالیت بیرون از خانه برای زنان مخالف بودند, اما اینک این دیدگاه در برخی موارد مانند همراهی همسران زنان مدیر خیریه ها تغییر کرده وحتی مردان به کمک زنان دراین میدان آمده اند. پس می توان گفت قدرت زنان در خیریه ها به واسطه همراهی شوهرانشان آشکار شده است. موسسه کد شماره هشت را می توان دراین دسته قرارداد. البته در مورد این خیریه باید گفت همسر ایشان پابه پای خانم مدیردرهمه کارهای موسسه همکاری و همراهی دارند.
جمع بندی
می توان گفت خیریه ها توانسته اند حضورزنان در اجتماع را سرعت بخشیده و به اثبات وجود زنان کمک کرده اند. یکی از میدانهای فعالیت اجتماعی زنان دراستان کرمانشاه, خیریه ها و موسسات مردم نهاد بود که در سایه این فعالیت هم به قدرت رسیدند و هم احساس رضایت و آرامش را برای آنها به ارمغان آورد.زنان با مدیریت در خیریه ها آن قدرت و توانایی را که در باورسنتی مردمان این دیارپنهان و محجور مانده بود, به نمایش گذاشته وبرای خود هویت و قدرت زنانه ایجاد کردند.
مصاحبه شوندگان از ابزارها و راههای متفاوتی برای دستیابی به قدرت نام بردند که من آنها را به صورت طبقه بندی شده در 5 دسته قرار داده ام. قدرت رایزنی, گفتگو وبیان زنان یکی از آن ابزارهایی بود که بیشتر مدیران خیریه ها از آن برای به قدرت رسیدن خود یاد کردند. دسته دیگرخیریه ها به عنوان میانجی های فرهنگی هستند که مدیران زن با بکارگیری آن, به قدرت رسیده اند. تجلی امید به آینده هم از دیگردسته های ذکرشده می باشد که امید و تلاش بچه ها برای رسیدن به آینده بهترمنجربه قوت قلب و تلاش بیشتر مدیران شده بود که همین امر به آنها قدرت می داد. مورد بعدی عفت و پاک دامنی زنان بود که با داشتن این ویژگی قدرت زنان در جامعه دوچندان می شود. ساختارشکنی سنتها هم یکی دیگراز مواردی بود که باعث به قدرت رسیدن زنان شده بود.
در نتیجه هرکدام از این زنان دلایل متفاوتی برای رسیدن به قدرت در جامعه عنوان کردنداما آنچه که مهم است دست یافتن به همان قدرتی است که من در پایان نامه ام به دنبالش بودم و حالا متوجه شدم قدرتی که زنان از آن یاد می کردند نه خیلی زیاد اما آنقدر هست که زنان مصاحبه شونده این پژوهش را راضی کرده باشد. هرچند هستند زنان زیادی که به این میزان قدرت راضی نبوده و خواستار قدرتهای بیشتر و بزرگتری هستند.
منابع
• کشاورز, اردشیر- زندگان عرصه عشق- مجموعه اسناد وقفی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاهان و شرح حال واقفین به انضمام تشریح تاریخ سیاسی اقتصادی و اجتماعی وقف در استان کرمانشاه / جلد اول / نشر:طاق بستان/ 1384
• روزنامه شهروند، شماره3311،به کوشش لیلا مهداد – www.iranngonetwork.com
• زن ومشارکت سیاسی- اجتماعی؛ مرکز امور مشارکت‌ زنان نهاد ریاست‌ جمهوری، ویراستار: فاطمه رهبری ‌شندی/ نشر برگ زیتون/ چاپ اول 1380
• استان کرمانشاه – ویکی پدیا – دانشنامه آزاد , fa.wikipedia.org
• حامدی-اشرف ( 1385) , چگونگی مشارکت زنان در تشکل‌های اقتصادی اجتماعی روستایی استان گلستان/ ماهنامه جهاد/ شماره 275 / سال 26 / صص 125-101.
• جاسمی – الهام (1395) , تأثیر جنگ تحمیلی بر روند رشد و توسعه اقتصادی سکونتگاههای روستایی(مطالعه موردی: شهرستانقصر شیرین) – مطالعات برنامه ریزی سکونت گاههای انسانی/ سال یازدهم/ شماره 37/ زمستان 1395
• خبرگزاری جمهوری اسلامی – ایرنا ؛ ضرورت تبیین نقش طلایی زنان كرمانشاهی در دفاع مقدس / کرمانشاه-ایرنا /11مهر ماه 1397
• سنگدرازی, صفا (1396) – موقوفات زنان يزد از عصر پهلوي تا عصر حاضر(از سال 1305 ه.ش تا 1394 ه.ش) – پژوهشنامة تاريخ اجتماعي و اقتصادي, پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي /سال ششم، شمارة دوم، پاييز و زمستان 1396
• فرغی, مریم (1397) – مطالعه اجراي جنسيت از خلال فعاليت هاي خيرية زنان در فضاي مجازي(مورد خاص اينستاگرام)- فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات / سال پانزدهم/ شماره 56 / پاییز 1398
• نورسی, حامید وهمکاران(1398) – واكاوي نقش و جايگاه زنان كرد در جامعة ايلي كرمانشاهان در دورة قاجاربا تكيه بر مدارك و شواهدتاريخي- زن در فرهنگ و هنر/ دورة 11 / شماره3/ پاييز1398
• Sylke V. Schnepf . Gender Differences in Charitable Giving, Discussion Paper/ 3242 December 2007/ National Council for Voluntary Organisations (NCVO), London
• By Debra Mesch, Una Osili, Jacqueline Ackerman and Elizabeth Dale. (2012) Do Women Give More? Findings from Three Unique Data Sets on CharitableGiving / Permanent Link: http://hdl.handle.net/1805/6984

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *