جايگاه نهادهاي خیریه در  تامين مالي و ترويج کارآفريني در بسترICT

مهدی کیانی‌2، محمد سلیمانی1

1 استادیار، گروه اقتصاد سیاسی، دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق (ع) ، نویسنده مسئول مکاتبات: Solimani@isu.ac.ir

2 دانشجوی کارشناسی ارشد ، دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)، kiani.mehdi@isu.ac.ir

 

 

چکیده:

همواره موسسات خیریه و به طور کلي نهادهاي بخش سوم اقتصاد، در نقش مکمل و تضمين‌کننده بسترساز تحقق اهداف اجتماعی بوده‌‌اند. این نهادها براي تحقق اين اهداف می‌توانند از بسترهای نوین فناورانه ازجمله فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده نمایند. پژوهش حاضر در نظر دارد تا ضمن بررسی ظرفیت‌های ورود بخش خیریه به فضای کارآفرینی و اشتغال‌زایی براي دستيابي به اهدافی چون کاهش فقر، جايگاه کارآفرینی این بخش در بسترهای نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) را مشخص سازد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد در شرایط نوين اقتصادي کنونی، فضای کارآفرینی مبتنی بر بستر ICT هم چون استارت آپ‌ها، محمل مناسبی براي هدايت منابع بخش خیریه به سمت کارآفرینی و اشتغال‌زایی و هم‌چنین محملی جهت تأمین مالی این‌گونه مؤسسات است. در این میان، بستر ICT می‌تواند در ایجاد کسب‌وکار، توانمندسازی مستضعفین، بازاریابی برای فقرا، ایجاد کسب‌وکار اجتماعی و کمک به تأمین مالی طرح‌های اشتغال‌زا و از طرف دیگر در تأمین مالی پروژه‌های مؤسسات خیریه در قالب تأمین مالی جمعی، یاریگر این نهادها باشد.

کلمات کلیدی:

مؤسسات خیریه؛ کارآفرینی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT)؛ فقرزدایی؛ اهداف اجتماعی

1. مقدمه

نقش‌آفرینی مثبت بخش غیرانتفاعی(خیریه) در اقتصاد، مقوله‌ای است که در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست. بخش خیریه به‌عنوان بخش سوم اقتصاد، همواره در کنار دولت و بخش خصوصی تکمیل‌کننده‌ی نواقص این بخش‌ها بوده و سهم قابل‌توجهی در حل مشکلات اقتصادی جوامع ایفا کرده است. به‌ویژه تاریخ و فرهنگ اسلامی ایرانی گواهی بر اهمیت نقش‌آفرینی این بخش دارد.

بیان این نکته بسیار مهم است که در شرایط اقتصاد امروز نیز مؤسسات خیریه می‌توانند در بسترهای نوین اقتصادی اقدام به پیگیری اهداف اجتماعی و خیرخواهانه نمایند. کارآفرینی می‌تواند توسط مؤسسات خیریه و با کمک‌های آن‌ها در بستر نوین اقتصاد جهانی انجام‌گرفته و به حل مشکلات جامعه کمک نماید(احمدی و همکاران، 1391، ص 9). مفهوم اقتصاد نوین در ادبیات اقتصادی در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد. پدیده اقتصاد نوین که از آن با عناوینی از قبیل اقتصاد دانش‌محور، اقتصاد دیجیتالی، اقتصاد الکترونیکی و اقتصاد مجازی یاد می‌شود اقتصادی متکی بر صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات است (نامداریان، 1394، ص 2). گسترش فناوری اطلاعات به‌طورقطع بر وضعیت نیروی کار و اشتغال اثر گذاشته و ساختار اشتغال را به صورت‌های مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌مثابه موتوری محرک در نظر گرفته‌شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ‌های شغلی و استخدامی، سبب رشد و پویایی اقتصاد جامعه و ایجاد نوع جدیدی از اقتصاد شده که اقتصاد دانش‌محور نامیده می‌شود (احمدی و همکاران، 1391، ص 10). درواقع اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسی موردنیاز هر فعالیت کارآفرینی است که بر تمام فعالیت‌های اجتماعی ازجمله کارآفرینی اثر گذاشته و در بسیاری از آن‌ها تحولات اساسی به وجود آورده است(نامداریان، 1394، ص 2).

بنابراین برای تحول فعالیت‌های کارآفرینی مؤسسات خیریه، بستر فناوری اطلاعات می‌تواند فضای مناسبی را ایجاد نموده و پیگیری اهداف اجتماعی را با سرعت، دقت و شفافیت بیشتر دنبال کند. ازاین‌رو نوشتار حاضر در نظر دارد تا با بررسی نقش‌آفرینی مؤسسات خیریه و غیرانتفاعی در کارآفرینی و اشتغال‌زایی، بسترها و رویکردهای نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات را به‌ویژه در فضای کسب‌وکارهای استارت‌آپ ، مطرح کرده و آن را عنوان جزئی مهم در جهت فعالیت‌های مؤسسات خیریه در فضای اقتصاد امروز مطرح نماید.

 2. سابقه پژوهش

پیرامون خیریه‌ها و فعالیت آن‌ها در فضای اقتصاد، پژوهش‌های متعددی انجام‌گرفته است و هرکدام جنبه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی توسط مؤسسات خیریه را موردتوجه قرار داده‌اند. یونس(1388) در کتاب خود تحت عنوان «جهانی بدون فقر»، ضمن انتقاد از شیوه‌های سنتی حل مشکلات جامعه و راه‌حل‌های اقتصاد بازار آزاد، چاره‌ی مشکل را در کسب‌وکار اجتماعی می‌بیند و معتقد است که خیریه‌ها نیز به شیوه‌ی سنتی نمی‌توانند به‌صورت دائمی در جهت اهداف اجتماعی خود حرکت کنند و باید برای بقای خود در فکر راه‌اندازی کسب‌وکار اجتماعی باشند.  روبانو(2013) نيز طی پژوهشی با جمع‌آوری مثال‌های متعدد از استارت آپ های فعال در حوزه‌ی تأمین مالی جمعی در برخی از کشورهای جهان، به اهمیت نقش تأمین مالی جمعی در جمع‌آوری کمک‌های خیرخواهانه برای کمک به فعالیت‌های خیریه و پیگیری اهداف و منافع اجتماعی اذعان داشته است.

سوریانو و گالیندو(2012) در پژوهش خود به نقش مهم مؤسسات خیریه در توسعه کارآفرینی پرداخته و به معرفی برخی زمینه‌های اثرگذاری خیریه‌ها و مؤسسات مردم‌نهاد در فضای کارآفرینی اشاره‌کرده‌اند. در این راستا، سلیمانی و کیائی(1396) در مقاله‌ی خود به بررسی نقش فعاليت‌هاي خيرخواهانه در تحقق ظرفيت‌هاي تأمین مالي خرد در ايران پرداخته‌اند. مطالعات این مقاله نشان می‌دهد براي گسترش صندوق‌های تأمین مالي خرد مي‌توان از فعاليت‌هاي خيريه و منابع تخصيص داده‌شده براي امور خير توسط خيرين، استفاده نمود و در صورت توسعه فعالیت اين صندوق‌ها بر اساس منابع خیرخواهانه، آثار اقتصادي چون رشد توليد، بهبود وضعيت اشتغال و آثار اجتماعي چون ارتقا روحيه کار، افزايش اعتمادبه‌نفس فقرا  تحقق پیدا می‌کند.

درخشان و حیدری(1396) نیز در پژوهشی روش‌های مختلف سرمایه‌گذاری در بخش سوم اقتصاد و حوزه‌ی امور خیر و نیکوکاری را تحلیل و به کمک معیارهایی به اولویت‌بندی این الگوها پرداخته‌اند. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام‌گرفته، نشان می‌دهد سهولت فرایندها، مهم‌ترین معیار برای ارزیابی الگوهای سرمایه‌گذاری در وقف و خیریه است.

هم‌چنین طغیانی و درخشان(1395) در کتاب خود تحت عنوان«اقتصاد وقف و خیریه» به واکاوی پدیده‌ی وقف و خیریه‌ و نقش آن‌ها در تحول اقتصادی جامعه پرداخته‌اند. آن‌ها با معرفی بخش وقف و خیریه به‌عنوان بخش سوم اقتصاد، نقش خارق‌العاده‌ی این بخش در تحقق اهداف اجتماعی و کمک به بخش دولتی و خصوصی را موردتوجه قرار داده و سازوکارهایی برای استفاده‌ی هرچه بهتر از این بخش ارائه داده‌اند.

بهاری فر و همکاران(1395) طی گزارشی از جانب مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، به واکاوی ابعاد مفهوم نوین تأمین مالی جمعی پرداخته و ضمن بررسی جنبه‌های مختلف و شیوه‌های اجرایی آن‌ها، به اهمیت نقش تأمین مالی جمعی از طریق فضای فناوری اطلاعات در پیگیری اهداف خیرخواهانه و یا تأمین مالی مؤسسات خیریه اشاره داشته است.

 

  1. ادبیات پژوهش

موضوع ارتباط امور خیریه با مباحث اقتصادی و یا به‌عبارت‌دیگر مطالعه اقتصاد خیریه، نیاز به واکاوی مفاهیم اصلی این حوزه دارد. در ادامه به برخی از اصلی‌ترین مباحث این حوزه می‌پردازیم:

 

3.1. اقتصاد بخش خیریه

بخش خیریه به معنای بخشی از اقتصاد که در آن جریان فعالیت‌های اقتصادی بر مبنایی غیر از منفعت‌طلبی شخصی مادی بنا می‌گردد، در ادبیات متعارف اقتصادی بیشتر با اصطلاح بخش سوم اقتصاد یا بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی معرفی می‌شود(طغیانی و درخشان، ص 9). اغلب نظریات، نقش بخش غیرانتفاعی را با مفهوم سه‌گانگی بخش‌ها دنبال می‌کنند که عبارت‌اند از: بخش دولت، بخش انتفاعی و بخش وقف و خیریه(همان، ص 24). بخش سوم یا همان بخش مربوط به خیریه و موقوفات نقش بسیار مهمی در تکمیل فعالیت‌های اقتصادی دو بخش دیگر دارد و در هنگام شکست دو بخش دیگر، می‌تواند یاریگر آن‌ها باشد.

یکی دیگر از مواردی که اهمیت بخش خیریه در اقتصاد را می‌رساند، مقیاس و اندازه‌ی این بخش در اقتصاد است. نکته قابل‌توجه این است که سهم بخش خیریه در اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته مهم است. به‌طوری‌که در کشوری مانند هلند سهم نیروی کار شاغل بخش غیرانتفاعی از کل نیروی کار در بازه‌ی سال‌های 1995 تا 2000، 14.4درصد بوده است. در این میان بسیاری از کشورهای غربی از کشورهای اسلامی جلوترند و بخش خیریه سهم مهم‌تری در اقتصاد این کشورها ایفا می‌کند (طغیانی و درخشان، ص 27).

 

3.2. کارآفرینی و نسبت آن با فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات

گرچه تعریف یکسانی از کارآفرینی وجود ندارد اما بسیاری از ارزیابی‌ها، کارآفرینی را به‌عنوان ایجاد کسب‌وکار جدید پذیرفته‌اند. بر این اساس، دیده‌بان جهانی کارآفرینی (GEM) هرگونه تلاش افراد بزرگسال را برای راه‌اندازی کسب‌وکار یا برای ایجاد خوداشتغالی، کارآفرینی تعریف می‌کند (Global Entrepreneurship Monitor, 2007, p9). هم‌چنین دیویدسون و ویکلاند (۲۰۰1) معتقدند که کارآفرینی عبارت است از رفتارهای رقابتی که فرایند بازار را هدایت می‌کنند. این نظریه، ایجاد هر فعالیت اقتصادی جدید در بازار را به‌عنوان نمونه‌ای از کارآفرینی در نظر می‌گیرد.

با نگاهی به تاریخچه‌ی مباحث کارآفرینی، می‌توان گفت که از اولین اقتصاددانی که کارآفرینی را وارد عرصه توسعه اقتصادی کرد، شومپیتر بود. از دید وی، کارآفرینان نوآورانی هستند که با ایجاد انحصار موقت از طریق نوآوری سازمانی و فناوری، زمینه و فرصت کسب سود را به وجود می‌آورند. وی بیان می‌کند که کارآفرینان دائماً وضع موجود را برهم زده و از طریق فرآیند « تخریب خلاق» ، بهره‌وری بالاتری ایجاد می‌کنند.(شهبازی و همکاران، 1393، ص 44). کارآفرینی به‌عنوان فرایند شناسایی، ارزیابی و بهره‌برداری از فرصت‌ها در قالب راه‌اندازی و مدیریت کسب‌وکارهای جدید باهدف ارائه کالا یا خدمت جدید، نقش بسزایی در رشد اقتصادی ایفا می‌کند. به عقیده بورنت (۲۰۰۰) به‌منظور دستیابی به توسعه اقتصادی، یک کشور باید هم رشد اقتصادی و هم تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد را تجربه کند. در این راستا، کارآفرینان این دگرگونی‌ها را هماهنگ کرده و مجاری جدیدی برای فعالیت اقتصادی و اشتغال ایجاد می‌کنند. لذا امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از اهداف اساسی تبدیل‌شده و به‌عنوان یکی از کاربردی‌ترین و عملی‌ترین استراتژی‌ها برای مبارزه با  بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه مانند رکود، تورم بیکاری، فقر و توسعه عدالت اجتماعی مطرح‌شده است.

یکی از بسترهای جدیدی که موجب توسعه و تغییر و تحول فضای کارآفرینی شده، گسترش فضای فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) است. در کشورهای پیشرفته اینترنت یکی از مهم‌ترین ابزارهای کارآفرینان محسوب شده و این افراد از طریق این شبکه بر قابلیت‌های خود افزوده و از مزایای آن بهره می‌گیرند. درواقع،  دیجیتالی شدن مؤلفه‌های مؤثر در زندگی بشر اعم از تجارت، بازاریابی، آموزش، اطلاع‌رسانی و ارتباطات و حتی حمل‌ونقل یک واقعیت غیرقابل‌انکار است که مرحله گذار از سنت به مدرنیسم دیجیتالی را نوید می‌دهد. بنابراین فناوری اطلاعات را باید قوی‌ترین صنعت در اشتغال‌زایی دانست.

 

3.3. استارت آپ (Start-up)

با گسترش فضای فناوری اطلاعات و ارتباطات، نوع جدیدی از کارآفرینی شکل‌گرفته است که از این فضا به‌صورت ویژه استفاده می‌کند و کارآفرینان از آن بانام استارت آپ یاد می‌کنند. رایس(2011) معتقد است که استارت آپ یک نهاد انسانی است که به طراحی محصولات و خدمات جدید تحت شرایطی که نا اطمینانی بسیار بالا در اقتصاد وجود دارد، می‌پردازد. از طرف دیگر مک کلار که یک کارآفرین مشهور محسوب می‌شود، معتقد است که استارت آپ یک کمپانی است که جهت اخذ تصمیمات پیرامون اینکه چه چیزی تولید شود، برای چه کسی تولید شود و چگونه درآمدزایی کند در فضای شناور و سیالی اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند(Hoang, 2015, p3). فضای استارت آپ ها، ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد که آن‌ها را از شیوه‌های کارآفرینی سنتی متمایز می‌کند. یکی از این ویژگی‌ها شفافیت بالا در کسب‌وکارهای استارت آپی است.

شفافیت از موضوعاتی است که امروزه در علوم اجتماعی تحقیقات و مطالعات فراوانی روی آن انجام‌شده و توجه اندیشمندان بسیاری را به خود جلب کرده است ازاین‌رو تعاریف متعددی از این مفهوم ارائه‌شده  است ، سازمان بین‌المللی شفافیت در تعریف شفافیت می‌گوید: «شفافیت اصلی است که بر اساس آن افراد بر اساس آن بتوانند از تصمیمات اداری، معاملات تجاری و امور خیریه‌ای که زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد نه‌فقط در اصل موضوع و تعداد موضوعات بلکه از شیوه‌های تصمیم‌گیری آن‌ها مطلع گردند، از طرفی تکلیف مستخدمین و مدیران دولتی این است که رفتار آن‌ها قابل‌رؤیت، قابل پیش‌بینی و قابل‌درک باشد»(www.transparency.org).

مطالعات مختلف نشان از این دارد که شفافیت در امور اقتصادی باعث کاهش فساد مالی در بخش‌های مختلف اداری به حداقل شده و درنتیجه منجر به توسعه اقتصادی کشور، جلب اعتماد عمومی به سیاست‌های دولت و بهتر از همه باعث مشارکت سرمایه‌گذاران در امر سرمایه‌گذاری خواهد شد. (کیوانداریان، 1393، ص 8)

 

  1. بررسی امکان نقش‌آفرینی مؤسسات خیریه در فضای کارآفرینی

بخش خیریه و مسائل اقتصادی مربوط به آن در برخی کشورهای پیشرفته صنعتی، سهم قابل‌توجهی دارد و از اشتغال‌زایی بالایی برخوردار است. به عنان مثال مطالعه‌ی لیونز(2001) نشان می‌دهد که در سال 1996 در استرالیا بیش از 630000 نفر در این بخش فعالیت می‌کردند که سهم 7.6 درصدی در این کشور را به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر، بخش خیریه می‌توان با اثرگذاری بر رشد اقتصادی کشورها، موجب بهبود رفاه عمومی شود. در این میان فضای فناوری اطلاعات و به‌ویژه کسب‌وکارهای استارت آپی می‌تواند بستر مهمی در حیطه‌ی فعالیت‌های خیریه فراهم نماید. برای نقش‌آفرینی مؤسسات خیریه در حیطه‌ی فضای کسب‌وکارهای جدید و به‌ویژه استارآپ ها، می‌توان دو حوزه‌ی متفاوت در نظر گرفت:

  • استفاده از فضای نوآوری و فناوری‌های مبتنی بر ICTجهت بهره‌گیری از منابع مالی مؤسسات خیریه
  • تأمین مالی مؤسسات خیریه در فضای نوآوری و فناوری‌های مبتنی بر ICT

در ادامه به بررسی مختصر این دو حوزه می‌پردازیم:

 

4.1.  ظرفيت‌هاي فناوری‌های مبتنی بر ICT در راستاي هزينه‌کرد منابع مالی مؤسسات خیریه

با در نظر گرفتن محدودیت منابع دولتي و به صلاح نبودن اخذ کمک از سازمان‌هاي بين‌المللي، می‌توان گفت که هدايت منابع خيريه‌اي به سمت فعالیت‌های کارآفرینی مي‌تواند نقش مؤثری در اشتغال‌زایی و کاهش فقر در جامعه ایفا کند. این مسئله به‌ویژه در مورد مؤسسات خیریه‌ای که از تمکّن مالی بالایی برخوردار بوده و دغدغه‌ی حل اساسی مشکلاتی مانند فقر و بیکاری را در سر دارند، موضوعیت پیدا می‌کند. سازوکارهای مختلفی برای استفاده از منابع بخش خیریه وجود دارد که در زمینه‌های مختلفی می‌تواند امکان همکاری بخش خیریه برای حل مشکلاتی چون بیکاری و فقر را فراهم کند. در زیر به برخی از آنان اشاره می‌نماییم:

 

 

4.1.1. تأمین مالی خرد

تأمین مالی خرد عبارت است از برنامه‌ای که محدوده وام‌های بسیار کوچک را باهدف خوداشتغالی به مردم بسیار فقیر گسترش می‌دهد. این برنامه‌های جایگزین برنامه‌های متداول بانکی برای اقشار فقیر و آسیب‌پذیر جامعه هستند که در نظام بانکی کنونی از صلاحیت کافی برای بهره‌مندی از وام‌های بانکی برخوردار نیستند(احمدیان، 1395، ص 4). محمد یونس(1394) از بنیان‌گذاران تأمین مالی خرد و مؤسس بانک گرامین، معتقد است که در رویه‌های کنونی بانکی و مالی، مردم فقیر فاقد اعتبار هستند و باید معادله را به نفع اعتبار انسانی تغییر داد؛ از منظر او باید ارزش انسان‌ها احیاء شده و بیشتر از ارزش سرمایه‌های مالی باشد. به همين جهت تأکید وي بر ايجاد سيستمي است که بتواند وام‌هاي کوچک را بدون نياز به وثيقه و يا اعتبار به فقرا برساند.

سازوکار متداولی برای وام‌دهی خرد توسط یونس و سایرین ارائه‌شده است. صندوق‌هاي اعتباري خرد، اعضاي خود را در قالب گروه‌هايي دسته‌بندی مي‌کنند و معمولاً از آن‌ها تعهد مي‌گيرد که مبلغ مشخصي را  به‌عنوان آورده اوليه و  به‌عنوان پس‌انداز مستمر ادواري در صندوق سپرده‌گذاري کند. هر يک از اعضاي گروه در صورت درخواست وام، طرح خود را در گروه مطرح می‌کند و پس از تأیید گروه و موافقت هيات مديره و مدير صندوق، وام پرداخت مي‌شود. براي پرداخت وام، صندوق وثيقه دريافت نمي‌کند بلکه تعهد مشترک گروه‌ها و جوامع محلی به‌عنوان جایگزینی برای وثیقه متکی تلقي مي‌شود. معمولاً صندوق‌هاي اعتبار خرد به گروهي از افراد وام مي‌دهند و درواقع اعضاي صندوق با تشکيل گروه، مي‌پذيرند که وام‌هاي اخذشده توسط هر يک از اعضاي گروه را ضمانت کرده و در صورت نکول وي، منابع را باز پس دهند(سلیمانی و کیائی،  1396، ص 196).

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تأمین مالی خرد ایده‌ی خوبی است که در ایران ناقص اجراشده و برخلاف الگوی اصیل آن و نیز تجربیات موفق جهانی به شکل یک برنامه‌ی چندبعدی و دارای سازوکارهای ابتکاری و متفاوت با بانکداری متعارف موردتوجه قرار نگرفته است(احمدیان، 1395، ص 1). بنابراین فضا و پتانسیل بالایی برای ورود بخش خیریه وجود دارد تا با توان مالی بالا، در این حوزه قدم بردارد. به‌ویژه در فضای ICT ، می‌توان به مدل‌های نوینی از تأمین مالی خرد با شفافیت بالا اندیشید.

 

4.1.2. حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط

بنگاه‌های کوچک و متوسط طبق تعریف بانک جهانی، عبارت‌اند از بنگاه‌هایی که حداکثر 300 کارمند داشته و گردش مالی و دارایی آن‌ها از میزان 15 ميليون دلار بالاتر نرود. این بنگاه‌ها، نهادهای محدود اقتصادی هستند که از طریق انباشت منابع مالی خرد، کارآفرینی و پیوند با صنایع، زمینه‌های توسعه اقتصادی را فراهم می‌کنند.  آنچه درباره‌ی بنگاه‌های کوچک و متوسط حائز اهمیت است، ظرفیت آن‌ها در خلق فرصت‌های شغلی جدید و به کار گرفتن نیروهای بیکار در کشورهاست که این مکانیسم منجر به تعدیل نرخ بیکاری می‌شود. بر اساس آمار کمیسیون اروپا، 80 درصد از خلق فرصت‌های شغلی جدید در اتحادیه اروپا در پنج سال منتهی به سال 2012 بر عهده‌ی بنگاه‌های کوچک و متوسط بوده است(مصطفی‌زاده،1394، ص8).

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های صاحبان بنگاه‌های کوچک و متوسط، دغدغه‌ی تأمین مالی و حمایت است. بسیاری ازاین‌ بنگاه‌ها، توان تأمین مالی از طریق نظام بانکی را ندارند. چراکه این قبیل کسب‌وکارها عموماً در آغاز حرکت، نیاز به حمایت داشته و توان بازپرداخت تسهیلات گران‌قیمت بانکی را ندارند. بنابراین اتصال بخش خیریه به این قبیل بنگاه‌ها از طریق سازوکارهای حمایتی، می‌تواند علاوه بر اشتغال‌زایی‌های ارزان‌تر و سریع‌تر، در بلندمدت به سودآوری خود مؤسسات خیریه نیز کمک نماید. به‌عبارت‌دیگر اگر کارآفرینی را یک فرآیند در نظر بگیریم، بنگاه‌های کوچک و متوسط بازوی اجرایی آن هستند که حمایت از آن‌ها به رشد و گسترش کارآفرینی منجر خواهد شد.

 

4.1.3. بازاریابی برای فقرا

یکی از مهم‌ترین قسمت‌های زنجیره‌ی تولید تا فروش کالا، بازاریابی کالاست. بسیاری از کالاها به دلیل بازاریابی ضعیف، امکان دیده شدن و رقابت با سایرین را از دست می‌دهند. در این میان بسیاری از خانواده‌های مستضعف، علی‌رغم داشتن شغل‌های حداقلی مانند مشاغل خانگی، به دلیل نداشتن امکانات و یا توان مالی برای بازاریابی محصولات خود، توان فروختن محصولات خود را از دست می‌دهند و این خود باعث از بین رفتن زحمات آنان، ورشکستگی و از بین رفتن حداقل درآمد آن‌ها می‌شود. گسترش فضای فناوری اطلاعات، فضای وسیعی را برای دیده شدن و بازاریابی برای کالاها فراهم آورده است. ورود بخش خیریه برای کمک به فقرای دارای مشاغل خانگی و تولیدی کوچک، می‌تواند از طریق بازاریابی برای کالاهای فقرا باشد. به‌ویژه امکان فراهم ساختن فضای مطلوب خریدوفروش در بستر اینترنت با کمک بخش خیریه به‌آسانی قابل‌اجراست و خود می‌تواند در یک‌زمان کم، تحول قابل‌توجهی در کاهش محرومیت ایفا نماید.

 

4.1.4. ورود به انواع کسب‌وکارهای اجتماعی      

برخی از مؤسسات خیریه، روش کارآفرینی و یا کسب‌وکار اجتماعی را انتخاب می‌کنند. در این حالت، این‌گونه مؤسسات صرفاً اهداف و منافع اجتماعی را دنبال می‌کنند و به سود اجتماعی می‌اندیشند و خود در اندیشه‌ی کسب حداکثر سود نیستند. درواقع بارزترین مشخصه‌ی کسب‌وکارهای اجتماعی، عدم تقسیم سود برای اعضا و سهامداران و اختصاص آن به منافع اجتماعی است(Soriano & Galindo,2012 , p.265 ). اما در کنار این، گروه دیگری از مؤسسات خیریه سعی دارند تا کسب سود و تحقق اهداف اجتماعی را باهم دنبال کنند. این سؤال همواره موردتوجه فعالان، کارآفرینان و دغدغه مندان بوده است که آیا می‌توان به موسسه یا کسب‌وکاری فکر کرد که علاوه بر کسب سود، به اهداف خیرخواهانه توجه داشته باشد؟(Albert, Werhane &Rolph ,2014, p.92).

بنابراین مؤسسات خیریه در صورت دارا بودن شرایط، می‌توانند با اقدام به راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید، به‌ویژه در فضای ICT، علاوه بر دنبال کردن اهداف اجتماعی خود، به کسب سود پرداخته و مانع از رکود منابع مالی به‌ویژه در شرایط نا اطمینانی اقتصاد شوند. چراکه یکی از دغدغه‌های مهم این‌گونه مؤسسات، کاهش ارزش منابع مالی و دارایی‌ها به دلیل وقوع تورم‌های سنگین در اقتصاد است. بنابراین چاره‌اندیشی برای به‌کاراندازی منابع مالی جهت استفاده‌ی بهتر در مصارف پیش‌بینی‌شده، نکته‌ای است که باید در اقتصاد مؤسسات خیریه به آن پرداخته شود.

در دنیا شرکت‌ها و مؤسسات بسیاری وجود دارند که کارآفرینی را با اهداف خیرخواهانه‌ای ازجمله کاهش فقر ترکیب نموده‌اند. در میان این مؤسسات، برخی به کسب‌وکار اجتماعی مشغول هستند و برخی در کنار دنبال نمودن اهداف اجتماعی، هم چون سایر بنگاه‌ها به کسب سود نیز می‌پردازند. در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کمپانی زینگا(Zynga)

زینگا نام یک کمپانی طراحی بازی‌های رایانه‌ای است که در حوزه‌ی طراحی بازی‌های تحت وب فعالیت دارد. در سال 2009، مارک پینکاس، مالک این کمپانی تصمیم گرفت تا مجموعه‌ای از بازی‌هایی را برای مخاطبان وب‌سایت کمپانی زینگا(www.zynga.org) فراهم آورد تا در این محیط، ضمن درآمدزایی از پرداخت‌های درون برنامه‌ای کاربران، اهداف اجتماعی و خیرخواهانه را نیز دنبال کند.

این پروژه در سال 2010 اجرایی شد و کاربران می‌توانستند به‌صورت داوطلبانه در حین بازی، با پرداخت درون برنامه‌ای برای اهداف خیرخواهانه، به تحقق این هدف‌ها کمک کنند(Albert, Werhane &Rolph,2014,91).

زینگا، پروژه‌های مختلفی را برای جمع‌آوری کمک تعریف نمود که از آن جمله می‌توان به کمک‌رسانی به هائیتی، کمک در جهت حفظ محیط‌زیست، کمک به حیوانات و… اشاره کرد . بسیاری از پروژه‌های زینگا برای جمع‌آوری کمک در جهت اهداف خیرخواهانه با موفقیت اجرا شد و تنها دریکی از این پروژه‌ها، 90000 دلار توسط بازیکنان آنلاین پرداخت گردید.( Albert, Werhane &Rolph, 2014, 92)

  • شرکت گرامین دانون(Grameen Danone)

شرکت گرامین دانون، یک شرکت چندملیتی است که تحت نظارت محمد یونس، برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل2006، تأسیس‌شده است. وی در پی یافتن راهی بود تا مشکل کمبود ویتامین‌ها و سایر مواد معدنی که از راه خوردن لبنیات به انسان منتقل می‌شود را برطرف نماید. در آن زمان، بسیاری از روستاهای بنگلادش از محصولات لبنی مانند ماست با قیمت مناسب محروم بودند. جهت دنبال کردن این دغدغه، وی ایده‌ی کسب‌وکار اجتماعی را مناسب دید و با همکاری شرکت دانون فرانسه، اقدام به تأسیس شرکت لبنیات گرامین دانون نمود. وی معتقد است که کسب‌وکار اجتماعی نوعی تجارت است که برای رسیدن به یک هدف اجتماعی طراحی‌شده است. در این نوع تجارت سود سهام وجود ندارد. شرکت، محصولات را باقیمتی می‌فروشد که بتواند خودش را تأمین کند. صاحبان شرکت، می‌توانند مقداری که سرمایه‌گذاری کرده‌اند را در طول یک دوره زمانی دریافت کنند، اما هیچ درآمدی به سرمایه‌گذاران به شکل سود تعلق نمی‌گیرد.(یونس، 1388، ص 15). فعالیت‌های این شرکت موجب شد تا بسیاری از مردم فقیر بنگلادش بتوانند به لبنیات باکیفیت مناسب و باقیمت نازل دست پیدا کنند و این خود تأثیر شگرفی بر پیش‌گیری از سوءتغذیه در فقرای بنگلادش داشت.

 

2.4. تأمین مالی مؤسسات خیریه در فضای نوآوری و فناوری‌های مبتنی بر ICT

تسهیل تأمین مالی مؤسسات خیریه، یکی از مهم‌ترین عوامل در کارآمدی عملکرد این مؤسسات در پیگیری اهداف خیرخواهانه است. در بسیاری از موارد، عدم تأمین مالی صحیح و مناسب این مراکز، موجب نقص و عدم تحقق اهداف شده و یا اینکه این‌گونه مؤسسات را با بدهی‌های گزاف مواجه ساخته و از سوی دیگر موجب خدشه‌دار شدن اعتماد اجتماعی می‌شود.

یکی از روش‌های نوین تأمین مالی مؤسسات خیریه، تأمین مالی جمعی  است. تأمین مالی جمعی از ترکیب دو مفهوم تأمین مالی و جمعیت تشکیل‌شده است.  این روش تأمین مالی، حاصل پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات است که از طریق فضای مجازی به‌وسیله انبوهی از مردم برای حمایت از یک طرح، محصول یا کسب‌وکار انجام می‌شود. منظور از تأمین مالی جمعی، تأمین منابع مالی موردنیاز برای شروع یک کسب‌وکار به‌وسیله جمعی از افراد مستقل است که  البته منابع مالی در این روش معمولاً از طریق اینترنت و به‌واسطه مشارکت‌های محدود افراد متعدد فراهم می‌گردد(سلیمانی و کیائی، 1396، ص311 ).

تأمین مالی جمعی معمولاً در قالب چهار شیوه‌ی مرسوم انجام می‌گیرد که عبارت‌اند از: 1. مبتنی بر کمک‌های خیرخواهانه 2. مبتنی بر پاداش 3. مبتنی بر سهام 4. مبتنی بر اعطای وام. به‌طور خلاصه می‌توان ویژگی‌های این چهار روش را در جدول خلاصه کرد.

 

ردیف مدل ویژگی مدل
1 مبتنی بر کمک خیرخواهانه اهدای کمک‌های مالی بدون هیچ انتظار مالی و برگشت پول
2 مبتنی بر پاداش دریافت پاداش‌های مادی و معنوی مختلف به ازای میزان کمک
3 مبتنی بر سهام دریافت سهام کسب‌وکار و شراکت در سود یا زیان پروژه
4 مبتنی بر اعطای وام دریافت اصل پول همراه با نرخ بهره مشخص درازای میزان پرداخت
منبع: گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، شماره شماره14886

 

در حال حاضر نه‌تنها شیوه‌های سنتی تأمین مالی جمعی در کشور ما پابرجاست، بلکه امروزه از طریق تکنولوژی‌های جدید مانند سامانه‌های اینترنتی و تلفن‌های همراه، روش‌های جدیدی در تأمین مالی جمعی نظیر بازسازی مکان‌های مقدس، جمع‌آوری مبالغ هزینه‌های بیماران تنگدست از طریق کمک‌های مردمی ایجادشده است که همگی نشان‌دهنده وجود فرهنگ تأمین مالی جمعی در کشور است (بهاری فر و همکاران ، 1395، ص 6). هم‌چنین سازمان‌های بزرگی با اهداف خیرخواهانه قبل از پیدایش پایگاه‌های تأمین مالی جمعی از طریق اینترنت و به‌صورت آنلاین اقدام به جمع‌آوری کمک می‌نمودند. اما از سال ۲۰۱۰ ظهور سایت‌های تأمین مالی جمعی به افراد و سازمان‌های خیلی کوچک و نوظهور نیز اجازه جمع‌آوری کمک به‌صورت آنلاین را اعطا نمود(حسینی و همکاران، 1393، ص 6).

با مروری بر ویژگی‌های تأمین مالی جمعی، در ادامه به بررسی برخی از تجربه‌های دنیا در این زمینه می‌پردازیم:

 

  • کیوا(Kiva)

در سال ۲۰۰۵، مجموعه‌ای تحت نام Kiva شکل گرفت که با استفاده از بستر اینترنت، به جمع‌آوری سرمایه‌های مردم آمریکا و سراسر دنیا و ارائه وام‌های کوچک به مردم کشورهای درحال‌توسعه می‌پردازد. این سایت برای برقراری ارتباط کسب‌وکارهای کوچک در کشورهای جهان سوم یا وام‌دهندگانی در کشورهای جهان اول که تفکری نیکوکارانه دارند، شکل‌گرفته است.قرض دهندگان، از طریق این وب‌سایت می‌توانند مستقیماً با فرد درخواست‌کننده در کشور درحال‌توسعه ارتباط برقرار کرده و با اعطای این تسهیلات خرد بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار) به رفع نیازهای وی، کمک کنند(بهاری فر و همکاران ، 1395، ص26 ).

 

  • کوبو(Kubo)

مجموعه‌ی تأمین مالی جمعی کوبو در سال 2012 در کشور مکزیک شکل گرفت. این سایت به شیوه‌ی تأمین مالی جمعی از طریق قرض دادن وجوه فعالیت می‌کند. مجموعه‌ی کوبو یکی از موفق‌ترین مجموعه‌ها درزمینه ی تأمین مالی جمعی در مکزیک است که توانسته است بیش از 640 پروژه‌ی تأمین مالی جمعی را راه‌اندازی کند. سایت مجموعه‌ی کوبو تنها در جغرافیای کشور مکزیک توانسته است مبلغی نزدیک به 1100000 دلار جمع‌آوری کرده و در اختیار کارآفرینان قرار دهد.(Robano, 2015, p.20)

علاوه بر موارد ذکرشده، نمونه‌های بزرگ و کوچک بسیاری وجود دارند که از طریق این بستر، تأمین مالی جهت کارآفرینی و یا امور خیریه صورت گرفته است. به‌عنوان‌مثال در سال ۲۰۱۳، یک معلم روستایی مالزیایی  (Liew Suet Li)  موفق شد با استفاده از خدمات سایت تأمین مالی جمعی pitchIN در مالزی، معادل ۳۸۷۰ دلار از سراسر جهان جهت خرید ۷۵۰ کتاب برای دانش آموزان خود دریافت کند(وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، 1393، ص17).

 

  1. نقش نهادهاي خيريه جهت پی‌گیری اهداف اجتماعی در بستر ICT در ايران

تاریخ و فرهنگ اسلامی ایرانی گویای نقش فعال خیریه‌ها در پیگیری اهداف اجتماعی مانند کارآفرینی، کمک به محرومیت‌زدایی و رفع فقر بوده و این بخش یکی از نقاط درخشان فرهنگ اسلامی ایرانی است که از دیرباز در جامعه وجود داشته است. اگرچه پس از گذشت سال‌ها این فرهنگ تا حدی کمرنگ شده، ولی در سال‌های اخیر نشانه‌های امیدوارکننده‌ای از ورود دوباره‌ی بخش خیریه به مسائل اجتماعی مشاهده‌شده است. این بخش دوباره می‌تواند اهمیت خود را بازیابد و در کنار دولت و بخش خصوصی، حامی اهداف اجتماعی باشد.

مطالعات نشان می‌دهد که کارایی اقتصادی در بخش خیریه به دلیل انگیزه‌های خاص حاکم بر آن به‌مراتب بیشتر از سایر بخش‌های اقتصادی مانند دولت و بخش انتفاعی است(طغیانی و درخشان، 1395، ص 36). بنابراین می‌توان امیدوار بود که با تحولی دوباره در مشارکت بخش خیریه، این بخش در حوزه‌ی کارآفرینی به‌ویژه در بسترهای نوین نقش‌آفرینی کند. در این میان می‌توان حوزه‌ی خدمت‌رسانی این مجموعه را به‌صورت راه‌اندازی مستقیم کسب‌وکار و یا گونه‌های مختلف حمایت از طرح‌های اشتغال‌زایی، توانمندسازی نیروی کار و… تعریف کرد. در ایران نمونه‌های موفقی از فعالیت این نوع مؤسسات و شرکت‌ها وجود دارد که در زیر به‌صورت مختصر به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

 

  • شرکت دانش‌بنیان برکت

موسسه دانش‌بنيان برکت به‌عنوان بازوي ستاد اجرايي فرمان امام (ره) در توسعه اقتصاد دانش‌بنيان تشکیل‌شده است. این شرکت رسالت خود را ايجاد و گسترش زيست‌بوم و فعاليت‌هاي دانش‌بنيان در کشور قرار داده و در اين راستا تلاش کرده تا با استفاده حداکثري از توان دانشمندان و متخصصان داخلي، استفاده از تجربيات و دانش جهاني و همکاري مؤثر با مؤسسات و نهادهاي فعال در حوزه علم، به حمایت از طرح‌های دانش‌بنیان و اشتغال‌زا بپردازد. حمایت از ایجاد و توسعه کسب‌و‌کارهای دانش‌بنیان از اولویت‌های اصلی این شرکت است. این شرکت توانسته است به‌طور میانگین ماهانه 32 میلیارد ریال در طرح‌های دانش‌بنیان کارآفرین سرمایه‌گذاری‌کند و تاکنون بیش از614 طرح را مورد ارزیابی قرار داده و از این میان، ‌بر 34 طرح تمرکز نموده است. بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری این شرکت در طرح‌های دانش‌بنیان 100 میلیارد ریال بوده است.

 

  • کمیته امداد امام خمینی(ره)

کمیته امداد امام خمینی(ره) از دیرباز مهم‌ترین وظیفه‌ی خود را در حوزه‌ی محرومیت‌زدایی تعیین کرده است. در سال‌های اخیر، این نهاد بستر فعالیت‌های خود درزمینه‌ی توانمندسازی مستضعفان را بسیار گسترش داده و در این میان از فضای نوین فناوری اطلاعات بهره برده و طرح‌های مختلفی را در جهت جمع‌آوری منابع از طریق تأمین مالی جمعی و یا مصرف منابع مالی در بستر ICT انجام داده است. یکی از این طرح‌ها طرح «هم‌سفره» است. این طرح جهت رفع سوءتغذیه در استان‌های کشور تدوین‌شده و در بستر تأمین مالی جمعی فعالیت می‌کند. اشخاص حقیقی و حقوقی می‌توانند با مراجعه به سایت کمیته امداد امام خمینی(ره)، میزان مبلغ موردنظر خود و یا تعداد بسته‌ی تغذیه‌ای انتخابی خود را برای استان موردنظر برگزیده و هزینه مالی آن را بپردازند تا در اولین فرصت توسط شعبات کمیته امداد در سراسر کشور، این مبالغ در قالب بسته‌های غذایی به دست مستضعفین برسد.

از دیگر طرح‌های کمیته امداد در فضای تأمین مالی جمعی در بستر ICT، طرح «شوق زیارت» است. طرح شوق زیارت برای رساندن کمک‌های مردمی به نیازمندانی که در حسرت زیارت مانده‌اند، باهدف شناسایی، معرفی، ساماندهی و اعزام افراد واجد شرایط به اماکن زیارتی راه‌اندازی شده است. این طرح در نظر دارد با طراحی مسیرهای مشخص برای جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیر نقدی مردمی و خیرین ، علاوه بر فراهم آوردن امکان زیارت اماکن مقدسه برای نیازمندان جامعه، زمینه مشارکت نیکوکاران و مردم شریف کشورمان برای مشارکت در این طرح را هموار سازد. تمامی اعتبار این طرح از کمک‌های مردمی و بدون هیچ‌گونه اعتبار و کمک‌های دولتی انجام می‌شود. در شش‌ماهه اول سال 94، امداد امام (ره) باهمت نیکوکاران، این طرح موفق به اعزام بیش از 21 هزار نفر از سراسر کشور به مشهد الرضا (ع) شده است.

 

  1. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

هدايت منابع خيريه‌اي به سمت فعالیت‌های کارآفرینی، یکی از ابعاد اصلی توانمندسازی فقرا است که مي‌تواند نقش مؤثری در اشتغال‌زایی و کاهش فقر در جامعه ایفا کند. فناوری‌های جدید و به‌طور خاص فناوری ارتباطات و اطلاعات می‌تواند یاریگر نهادهای خیریه در تحقق این هدف باشند. این فناوری‌ها می‌توانند کارکردهای متعددی در افزایش اثرگذاری این نهادها شوند. طبق مطالعات متعدد تقویت اعتماد اجتماعی موجبات رونق فعالیت‌های خیرخواهانه را فراهم می‌آورد و ازآنجاکه بستر ICT به دلیل افزایش شفافیت، میزان اعتمادپذیری را بالا می‌برد، بنابراین توسعه‌ی فعالیت‌های خیریه در این بستر، به تقویت اقبال عمومی و شرکت بیشتر در فعالیت‌های خیر منجر می‌گردد. باید توجه داشت که در دنیای شبکه‌های اجتماعی، شکل‌دهی اعتماد و حفظ آن نیازمند ایجاد شفافیت و اطمینان بخشی به مخاطبان مبنی بر تحقق اهداف مدنظر (مثلاً رسیدن کمک به بهترین نحو به فرد یا خانواده نیازمند) است و نهادهای خیریه باید به این بحث توجه کافی داشته باشند.

از سوی دیگر بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات، موجب دیده شدن استعدادها به‌ویژه استعداد آن بخش از جامعه که معمولاً صدایی ندارند (فقرا) خواهد شد و به دنبال آن می‌تواند زمینه‌های شکوفایی این استعدادهای را فراهم کند. نهادهای خیریه با کمک فناوری‌ها ارتباطاتی می‌توانند فرصت‌های ارزان‌قیمت اشتغال‌زایی را به‌راحتی شناسایی کرده و نسبت به استفاده از این فرصت‌ها اقدام نمود. از سوی دیگر فقرا و به‌ویژه فقرای روستایی، به ابزارهای بازاریابی دسترسی ندارند و ICT  می‌تواند بستر دستیابی این افراد به بازارهای جدید شود. به‌طور خلاصه بستر ICT  و فرصت‌هایی که ذیل آن ایجاد می‌شود، می‌تواند یکی از اصلی‌ترین اهداف اجتماعی مؤسسات خیریه را برآورده سازد.

در سه دهه اخیر تأکید بر توانمندسازی در ادبیات فقرزدایی محوریت یافته و رویکردهای ایجاد اشتغال فقرا با استفاده از تجربیاتی همچون تأمین مالی خرد و نیز تأمین مالی جمعی می‌تواند به‌راحتی در بستر فناوری‌های اطلاعاتی دنبال شود. تغییرات تکنولوژیک به‌شدت محیط زندگی بشری را تحت‌الشعاع قرار داده و لذا در بسیاری از موارد روش‌های سنتی، کارایی خود را ازدست‌داده‌اند و چاره‌اندیشی برای استفاده حداکثری از بسترهای موجود ضروری است.

 

  1. منابع

 

  1. احمدی، عبادالله؛ ایرانبان، جواد و احمدی، نادر. تبیین رابطه بین استفاده از فناوری اطلاعات با کارآفرینی و پیشرفت شغلی کارکنان مدارس متوسطه شهرستان بستک، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی، 1391، سال ششم، شماره 1، ص9-25.
  2. احمدیان، مریم. الگوی تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط، تأمین مالی خرد تجربه جهانی و وضعیت ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1395، شماره15188.
  3. بهاری فر، حامد؛ جلال، محمد و شهرابی، محسن. تأمین مالی جمعی: مفاهیم، مدل‌ها و ملاحظات قانون‌گذاری، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1395، شماره14886.
  4. حسینی، حسین؛ نظام دوست، حسین و محسنی، بهنام. تأمین مالی جمعی، مجله فرابورس ایران، 1393، شماره 35931، صفحات 1-12.
  5. درخشان، مرتضی؛ حیدری، محمدرضا. تحلیل و اولویت‌بندی الگوهای سرمایه‌گذاری در حوزه امور خیر و نیکوکاری، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی خیر ماندگار، 1396، (صفحات 147-169)، تهران.
  6. سلیمانی، محمد؛ کیائی، حسن. بررسی نقش تأمین مالی جمعی خیرخواهانه در ایجاد اشتغال و تولید، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی خیر ماندگار، 1396، (صفحات 309-335)، تهران.
  7. سلیمانی، محمد؛ کیائی، حسن. بررسي نقش فعاليت‌هاي خيرخواهانه در تحقق ظرفيت‌هاي تأمین مالي خرد در ايران، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی خیر ماندگار، 1396، (صفحات 191-215)، تهران.
  8. شهبازی، کیومرث؛ حسن‌زاده، اکبر و جعفر زاده، بهروز. بررسی تأثیر کارآفرینی و نوآوری بر رشد اقتصادی، دو فصلنامه‌ی نوآوری و ارزش‌آفرینی، 1393، شماره 5، صفحات 43-55.
  9. طغیانی، مهدی؛ درخشان، مرتضی. اقتصاد وقف و خیریه، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، 1395، تهران.
  10. کیوانداریان، شاهین؛ بررسی اصل شفافیت در قراردادهای نفت و گاز، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران،1393.
  11. مصطفی‌زاده، آرمین. الگوی تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط، تحلیلی بر مفهوم و اهمیت تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1394، شماره 14380.
  12. نامداریان، لیلا. توسعه کارآفرینی و اشتغال در بخش فاوا، کنفرانس سالانه کسب‌وکار، مدیریت و اقتصاد، 1394،(صفحات 1-14) ،تهران
  13. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مقدمه‌ای بر تأمین مالی جمعی، دفتر توسعه کارآفرینی، 1393، تهران.
  14. یونس، محمد. جهانی بدون فقر، ترجمه علی تیماجی و همکاران، ‌‌مؤسسه پرتو، 1388، تهران.
  15. یونس، محمد. بانکی برای فقرا، ترجمه روح‌الله رحیمی، نشر معارف، 1394، تهران.
  16. Albert, P. Werhane, P and Rolph, T. Global Poverty Alleviation: A Case Book, Springer, 2014, London, UK.
  17. Davidsson, P and Wiklund, J. Levels of analysis in entrepreneurship research: Current research practice and suggestions for the future. Entrepreneurship Theory & Practice, 2001, Vol. 25, No.4, pp. 81-100.
  18. Global Entrepreneurship Monitor, London Business School, 2007.
  19. Hoang, N. A Guide for Startups. Using Bookndo as a case study, Centria University of Applied Science, Bachelor’s Thesis, 2015.
  20. Lyons, M. Third sector. The contribution of nonprofit and cooperative enterprise in Australia, Allen & Unwin, 2001, Crows Nest, Australia.
  21. Ries, E. The Lean Startup: How today’s Entrepreneurs use continuous innovation to create radically successful business, New York: Crown Business, 2011, pp. 508-509.
  22. Roano, V. Case Study on Crowd funding Working Party on SMEs and Entrepreneurship (WPSMEE), Organization for Economic Co-operation and Development, 2013, Vol. 7, No, 1, pp.1-44.
  23. Soriano, D and Galindo, M. An overview of entrepreneurial activity in nonprofit organizations in the international context, Springer, 2012, Vol. 38, pp. 265-269.
  24. www.transparency.org
  25. www.worldbank.org

 

 

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *