بررسی تأثیر نقش علما در ایجاد و گسترش مراکز خیریه خدمات درمانی[1]

(مطالعه موردی شهر اصفهان در قرن اخیر)

سید مصطفی طباطبایی[2]

سمانه حجار پور[3]

محمد مهرابی کوشکی[4]

 

چکیده:

بر اساس مذهب شیعه، در زمان غیبت امام معصوم (ع)، مردم برای رفع احتیاجات دینی خود باید به علما مراجعه نمایند و همین امر باعث گردید که این ظرفیت در تمدن اسلامی تقریبا از همان قرون سوم و چهارم، فضای ویژه ای را برای تأثیر گزاری فرهنگی اجتماعی علما در گسترش تمدن اسلامی گردد.

در شهر اصفهان در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی علمای بسیاری فعال بودند که توانستند علاوه بر فعالیت‌های علمی و سیاسی، در راستای احداث بیمارستان و مراکز خدمات درمانی همت بگمارند و مراکزی ایجاد کنند که همچنان نیز مردم این شهر از خدمات آن، بهره برند.

بررسی ویژگی‌های شخصیتی ایشان و چگونگی ترویج و تشویق مردم جهت ایجاد موقوفه و توسعه مراکز خدمات درمانی در این شهر موضوع اصلی این مقاله است که با ااستفاده از منابع کتابخانه‌ای، منابع مصاحبه‌ای و مشاهدات میدانی تدوین گردیده است. احداث بیمارستان‌های خورشید، عسگریه، امام موسی کاظم، حضرت زهرای مرضیه، بیمارستان تخصصی کودکان امام حسین و.. حاصل زحمات این بزرگواران است که در این مقاله به تبیین این امر پرداخته‌ایم.

کلیدواژه : عالم، اصفهان، بیمارستان، خدمات درمانی

 

مقدمه:

علمای اعلام، در طول تاریخ مذهب شیعه، همواره محل رجوع مردم جهت بررسی مسائل دینی بوده اند. دریافت خمس و زکات و مصرف آن در راستای شرایط جامعه و نظر فقها، یکی از مهم ترین وظایف عالمان دینی به شمار می رود. از طرفی شیوه زندگی زاهدانه این علما و مورد وثوق بودن ایشان از طرف مردم، باعث گردید که ارتباط تنگاتنگی بین متمولان جامعه که اکثریا جزو بازاریان متدین نیز بودند، و ایشان ایجاد شود و همین امر ظرفیت ویژه ای برای رفع نیازهای جامعه اسلامی ایجاد نماید.

در شهر اصفهان که در طول تاریخ ایران اسلامی، همواره یکی از شهرهای مهم ایران به شمار می رفته است، علمای زیادی سکونت داشتند که همواره مورد رجوع مردم بودند و ایشان نیز با توجه به نیازهای جامعه و ارتباط با خیرین سعی در رفع احتیاجات مردم داشته اند. نمود بیشتر این نوع خدمات رسانی در گسترش مراکز خدمات درمانی در یکصد سال اخیر می باشد که به همت خیرین و ارشاد و هدایت علما، مراکر بیمارستانی و خدمات درمانی خیریه در این شهر احداث گردید.

در این مقاله با توجه به منابع اسنادی مکتوب و همچنین مصاحبه با افراد مطلع، سعی در بازشناسی نقش علما در ایجاد و توسعه این گونه مراکز خدمات درمانی خیریه داریم.

 

اهمیت موضوع

پس از آن که جریان مبلغ مسیحی در اصفهان، برای گسترش فضای تبلیغی خود، اقدام به ایجاد مرکز درمانی عیسوی که در نوع خود مجهزترین مرکز خدمات درمانی در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی در این شهر به شمار می رود. علما و متدینین شهر در پی چاره جویی برای این موضوع شدند. چرا که از طرفی مراجعه مردم به این مراکز، باعث تبلیغ دین مسیحی می شد و از طرفی عدم رعایت اصولمذهبی اسلامی شیعی در این مرکز، باعث آشفتگی خاطر مردم و متدینین واقع گشت. همین امر باعث گردید، علما و خیرین و متدینین، اهتمام ویژه ای برای ایجاد و احداث مراکز درمانی خیریه در این شهر داشته باشند و توانستند و فاصله کوتاهی پس از احداث بیمارستان عیسوی، مراکز درمانی متفاوتی در این شهر ایجاد نمایند.

 

پیشینه پژوهش:

در مورد موضوع مقاله حاضر تاکنون تألیف مجزایی صورت نگرفته است. در واقع مباحث وقف و خدمات درمانی در اصفهان اولین مرتبه در رساله کارشناسی ارشد اینجانب با عنوان «بررسی روند وقف در بیمارستان‌های اصفهان از دوران قاجار تاکنون1392» مورد مطالعه قرار گرفت که در نوع خود پژوهشی جدید به شمار می‌رفت. مقاله « بررسی جایگاه فرهنگ وقف در رشد بیمارستان سازی در تمدن اسلامی (مطالعه موردی شهر اصفهان از انقلاب مشروطه تا 1392 ه.ش)» اثر دیگر اینجانب تکمیل شده تحقیقات میدانی در سال 1395 در مجله وقف میراث جاویدان منتشر گردید. این دو پژوهش صرفاً به بیمارستان‌ها و موقوفات آن‌ها پرداخته است و زندگی واقفان و انگیزه ایشان را کمتر بیان نموده است. مقاله حاضر در ادامه سیر مطالعاتی صورت گرفته با تکیه بر شخصیت‌های تأثیر گذار در امر سلامت بخصوص علمای اعلام که از طریق وعظ و خطابه با عامه مردم در ارتباط بوده‌اند و توانسته‌اند اکثریت مردم را با خود در امر ایجاد و گسترش مراکز خدمات درمانی همراه نمایند تهیه و تدوین شده است. رویکرد این مقاله سیر تاریخی این‌گونه فعالیت‌های اجتماعی از دوران قاجار تاکنون بوده‌است. آقا نورالله نجفی به عناون شخصیت علمی تراز اول اصفهان در دوران قاجار و پهلوی سرمنشأ این روش است و در ادامه آیت الله محمد باقر زند کرمانی در دوران پهلوی دوم و در دوران انقلاب اسلامی، آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی و آیت الله ناصری مورد مطالعه قرار گرفته است.

 

مختصری از زندگی آیت الله حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی

حاج آقا نورالله اصفهانی، فرزند محمدباقر آقا نجفی اصفهانی (متوفای ۱۳۰۱ ق) و نوه محمدتقی رازی اصفهانی، صاحب کتاب اصولی مشهور «هدایة المسترشدین» است. وی در سال ۱۲۷۸ق در اصفهان زاده شد. (نجفی، ۱۳۸۷: ۶ – ۹) مادرش زمزم بیگم، دختر سید صدرالدین عاملی است و چون شیخ محمد تقی نجفی و سید صدرالدین عاملی هر دو داماد شیخ بزرگ، شیخ جعفر کاشف الغطاء بودند، حاج آقا نورالله از طرف ژدر و مادر به این خاندان علمی می‌رسد. (کتابی،1375: 188)

حاج آقا نورالله، تحصیلات مقدماتی را نزد پدر گذراند و برای تکمیل تحصیلات راهی عتبات عالیات شد، و در درس آیت الله میرزا حبیب الله رشتی و آیت الله میرزا حسن شیرازی شرکت کرد و در سال ۱۳۰۰ق پس از طی مراحل عالی دروس حوزوی به اصفهان بازگشت، و تدریس و تبلیغ احکام را آغاز کرد. (نجفی،همان)

در سال ۱۳۰۷ ق به همراه برادرش آقا نجفی به مبارزه با بابی‌ها پرداخت که موجب تبعید آن دو به تهران شد. وی همچنین در جریان قیام تنباکو فعالیت داشت. حاج آقا نورالله در زمینه مسائل اقتصادی نیز بر حمایت از تولیدات داخلی و تلاش برای استقلال اقتصادی کشور تأکید می‌ورزید و در تأسیس شرکت اسلامیه مشارکت مستقیم و فعال داشت.در جریان جنبش مشروطه و مهاجرت کبرا، به جمع مهاجرین و متحصنین قم پیوست و پس از پیروزی مشروطه‌خواهان، نخستین انجمن ملی را با نام «انجمن مقدس ملی اصفهان» به همراهی گروهی از علما و بزرگان، از جمله سید حسن مدرس تشکیل داد. به دنبال به توپ بستن مجلس و برچیده شدن موقت مشروطیت، «انجمن مقدس ملی اصفهان» منحل شد و از طرف شاه، اقبال الدوله کاشی به حکومت اصفهان منصوب گردید، حاج آقا نورالله و سید حسن مدرس به همراه جمعی دیگر از آزادیخواهان، انجمن سری تشکیل دادند و خود را برای مبارزه با استبداد آماده کردند. در سال ۱۳۲۹ق، حزب دموکرات در اصفهان در صدد ترور حاج آقا نورالله اصفهانی برآمد. او که خود را در معرض خطر می‌دید، به عتبات عالیات رفت و مراجع مشروطه‌خواه را در جریان حوادث ایران گزارد. در آستانه جنگ جهانی اول حاج آقا نورالله به اصفهان بازگشت و در پی مهاجرت اغلب وکلای مجلس و سر‌شناسان آزادیخواه تهران به اصفهان به کمک آنان شتافت و با همدستی آنان و اداره ژاندارمری به قوای متفقین اعلام جنگ داد و مراکز و مؤسسات حساس انگلیسی‌ها را در اصفهان تصرف کرد، اما با هجوم قوای روس به اصفهان به عراق پناه برد تا اینکه پس از پایان جنگ دوباره به اصفهان بازگشت.(رجبی،۱۳۸۲: ۶۲ـ ۶۳).

حاج آقا نورالله اصفهانی علاوه بر فعالیت‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، فعالیت های فرهنگی متعددی نیز انجام داد. در سال ۱۳۲۰ ق او به منظور خنثی کردن تبلیغات ضد اسلامی یکی از کشیش های اروپایی، جلسات بحث آزادی را در اصفهان دایر کرد که این جلسات به «انجمن صفاخانه» معروف شد. وی تعدادی کتابخانه، قرائت خانه، بیمارستان و مدرسه ساخت و برای اداره آن‌ها بخشی از اموالش را وقف کرد.

حاج‌ آقا نورالله، یکی از واعظان معروف و آزاد اندیش اصفهان به شمار‌ می‌آمد به گونه‌ای که روزنامه زاینده‌رود در وصف مبارزات ایشان می‌نویسد: «… اول کسی که در اصفهان سخن آزادی بالای منبر گفت و اهالی را از حقیقت آن آگاه ساخت آن آقا بود که هر روزه به منبر تشریف برده، با زبان شیرین و بیانی دلنشین که نزدیک به فهم عامه بود، فوائد آزادی را به مردم حالی کرده، طباع اهالی را بدان مشروع مقدس جالب رغبت گردیده، حتی کتابی عامیانه به اسم مقیم و مسافر که حاوی نتایج مشروطه است تصنیف کرده، مجانا میان مردم منتشر ساخت..» (روزنامه زاینده رود، سال دوم، ش 31، 17 رمضان 1328)

این روحانی مبارز و خدمتگذار، در شب ۴ دی ۱۳۰۶ ش به طور ناگهانی درگذشت. برخی معتقدند با توجه به کسالت او، رضاشاه اعلم الدوله پزشک مخصوص خود را برای به قتل رساندن حاج آقا به قم فرستاد. اعلم الدوله نیز با تزریق آمپول هوا وی را به شهادت رساند و در نجف اشرف‌، ‌در مقبره کاشف الغطاء به خاک سپرده شد. با مرگ او «هیئت مهاجرین قم» نیز از هم پاشیده شد(رجبی :همان).

اقدامات حاج آقا نورالله در راستای ایجاد موقوفات خدمات درمانی:

  • اقدامات حمایتی:

در اواخر دوره قاجار و اوايل دوره پهلوي، پزشکان اروپايي همراه با گروه‌هاي مذهبي براي ساخت بيمارستان و تبليغ مذهبي به ايران آمدند. دکتر هورنل (Hoernele) از پزشکان مذهبي اسکاتلند در سال 1258 ش به ايران آمد و سازمان هيات پزشکي (Medical Misson) را در ايران بنياد نهاد و نخستين بيمارستان اين سازمان در جلفاي اصفهان تاسيس شد. (طباطبایی، 1391: 27)

این بیمارستان چنانچه از مؤسسین و فعالیت‌های آن مشخص است با هدف تبلیغ دین مسیح در بین مسلمانان ایجاد گردید و مردم اصفهان نیز به دلیل عدم دسترسی به خدمات درمانی ناگزیر از مراجعه به این مکان بودند.

این امر بر متدینین اصفهان گران آمد به همین دلیل در جهت خنثي سازي تبليغات مسيحيان و از طرفي ايجاد يک مرکز پزشکي مبتني بر تعليمات و اخلاقيات اسلامي ، اقدام به تأسیس مريضخانه {بيمارستان} «اسلامي» گرفته شد. به گزارش روزنامه جهاد اكبر، باني این مرکز درمانی محمد حسن ميرزا كه از طبيبان حاذق و معروف آن دوران است بوده و مكان آن نيز در محله نوبهار و در خانه شخصي خود وي بوده است. (جهاد اكبر: سال 1325 ه.ق : شماره 2 از ص 4 تا 6 )

محمد حسن میرزا، در روز چهارم جمادي الثاني 1325 در همان مكان از علما و تجار مشهور شهر جهت مشاركت در همياري و توسعه بيمارستان جلسه‌اي تشكيل مي دهد و در آن جلسه كمك‌ها و موقوفات فراواني جهت آن بيمارستان انجام مي گيرد.

از جمله مرحوم مصلح السلطنه يكي از املاك خود را كه عايدي آن سالي پنجاه تومان بود وقف كرده و مقرر كرد كه فوائد آن را به اسم اعانه به آن محل بپردازند. علاوه بر ایشان، حضرت ثقه الاسلام:‌شصست تومان، حاج آقا مجلس[5]،خادم الشريعه: پنج لير اي عثماني، ميرزا ابوالقاسم زنجاني[6]: پانزده تومان، حاج محمد حسين كازروني[7]: سي تومان، حاج ميرزا سيد محمد: دو تومان، محمد علي خان سرتيپ[8]: چهار تومان، آقا ميرزا جعفر: دو تومان، حاج محمد حسين ارباب: ده تومان، محمد باقر خان: چهار تومان، حاجي زين العابدين: پنج تومان و مقاديري كه نقداً در همان جلسه  پرداخت شد عبارت است از: حاجي ثقه الاسلام: پانزده تومان، حاجي ملك التجار: پانزده تومان، حاج آقا مجلس خادم الشريعه: يك ليراي انگليسي، حاجي ملك التجار[9]:‌پانزده تومان، حاجي محمد حسين كازروني:‌ ده تومان، حاجي محمد حسن جزل: پنج تومان،جناب مصلح السلطنه: پنج تومان،حاج محمد حسين ارباب: ده تومان،حاجي زين العابدين سمسار: ده تومان.(همان ؛ روزنامه انجمن قدس ملي اصفهان،سال اول شماره 10 جمادي الثاني، 1325)

تصویر روزنامه جهاد اکبر و خبر ایجاد مریض‌خانه اسلامی

 

حاج آقا نورا… نجفي نيز در حمايت از اين اقدام و تأسيس اين بيمارستان، اعلاميه اي خطاب برآي صدرالمحدثين نگاشت كه متن آن چنين است:

«عرض مي شود بحمد ا… و المنه ميامن خاص و توجهات شامة بلا اختصاص حضرت امام عصر (عج) كه اسلاميان را پناه و مناص است. از عموم اهالي مملكت از عوام و خواص بر اثر يك جهتي و اتحاد و خواهش بر غرضي هويدا و بينا گشته. آثار ترقي و تربيت از وجنات و حالشان پيدا و انوار تمدن از ناحيه مدينتشان ظاهر و هويداست. چنانچه هر يك در تأسيسي مجاري خيريه و احداث مباني بريد و تربيت امور و استراحت جمهور به اقدامات موفور از روي كمال اخلاص. استعدادات خود را پيش قدمي و همراهي به منصه ي ظهور و بروز مي رسانند و در خلاص هموطنان ملت از قيد مذلّت و استخلاص اقارب از كيد و شيدا جانب پاي ثبات و مردانگي مي فشارند. و در خدمت به ابناي جنس خويش كه در حقيقت از يك جوهرند نوع همتي مردانه و غيرتي جداگانه دارند؛ از آن جمله نواب والا محمد حسن ميرزا كه از روي پاكي نيّت و درستي عقيدت و فرط درايت، به فقرا و ترفيه ضعفا و ترضية عربا، تشفية مرضا به تربيتي شايسته و اسبابي بايسته، مريضخانه اي موسوم به «اسلاميه» اساس نهاده و مي دهند و جراحات دلشان را مرحم بر شما واجب و لازم است كه محض تشويق و ترويج و توسعه ي دين دايره ي ذي شأن به زباني شيوا و بياني زيبا در محافل و مجالس و نابرد مساجد ذكر نماييد و چنانكه دانند و مي توانند مردم را به توسعه ي اين دايرة پر فايده توصيه فرماييد. و اطباء هم در تكميل اين مرحله بكوشند و چشم از فوايد و محاسن اين كار بزرگ بپوشند؛ شايد بعون الله مردم ديگر از شربت مرگ اجانب نخورند و بيماران داخلة ما از سموم ماران جان سالم به در برند. علاج رفع احتياج از بيگانان است. اين در راه رضاي حضرت كبريا در تشفيه قلوب  مرضي همين». اقل خدام شريعت، حاجي شيخ نورالله بن محمد باقر نجفي (رزونامه جهاد اكبر، ربيع الثاني سال 1325 ق ص 8)

  • اقدام به تأسیس بيمارستان خورشيد (نور):

تصویر آیت الله آقا نورالله نجفی اصفهانی / تصویری ورودری بیمارستان خورشید

 

از ديگر بيمارستان‌هايي كه توسط علما و خيرين مسلمان در دوران قاجاريه در راستاي مبارزه با تبليغات بيمارستان مسيحيان در اصفهان ساخته شد بيمارستان خورشيد بود (ميرزايي؛ 1381: 100؛ مصاحبه با دکتر ابراهیم اسفندیاری)  در مورد چگونگي تأسيس بيمارستان خورشيد گفته شده است، كه عده اي از مردم و پزشكان خدمت آيه ا… حاج آقانورا… نجفي رسيدند و از نبود بيمارستان اسلامي مجهز براي مداواي مردم شكايت كردند وي نيز اين خواسته مردم را اجابت کرد( مصاحبه با حجه الإسلام شیخ هادی نجفی) و قطعه زميني را که‏ ظاهرا باغ آلبالو بوده و وصل به کوچه«پشت مطبخ»بود خريداري و با کمک چند نفر از خيرين‏ اصفهان با ساختن چند اطاق بناي اول شفاخانه خورشيد«بيمارستان کحالي و مقاربتي و کحالي و زهروي» را پايه گذاري کردند ( نفيسي : 1354 : 552 )

شايد وجه تسميه اين بيمارستان به خورشيد از آن جهت باشد که در زمان پايتختي‏ اصفهان يعني دوران حکومت صفويه در حوالي«باغ آلبالو»که بعدها بيمارستان خورشيد شد باغ يا عمارتي باين نام وجود داشته است و يا آنکه به مناسبت نام باني او«حاجي آقا نور اللّه»خورشيد ناميده شده است.در هر صورت بيمارستان خورشيد ساخته شد و در اختيار بهداري وقت بود و خواه‏ناخواه رئيس بهداري وقت اداره امور بيمارستان را نيز بعهده داشت.

‏پس از چندي اداره اين بيمارستان که جزو موقوفه مرحوم حاجي آقا نور اللّه بود و از محل درآمد موقوفات آن اداره‏ مي‏گشت به بلديه(شهرداري)اصفهان منتقل گشت و در سال 1310 و در زمان رياست ميرزا حسين خان جلائي ثبت آن بنام بلديه اصفهان انجام شد و از تاريخ 26/9/1310 تا تيرماه 1310 آقاي دکتر عيسي قلي بموجب ابلاغي که‏ از طرف حاکم اصفهان(استاندار)فتح اللّه جلائي صادر گرديد به سمت مدير بيمارستان‏ خورشيد تعيين شد.از ديگر پزشکاني که رياست اين بيمارستان را در بين سال هاي 1310 ش تا 1325 برعهده داشتند مي توان دکتر ميرعلائي، دکتر عماد حکمت،‏ دکتر آذرنوش، دکتر حسين‏قلي اوژند ، دکتر مسيح و دکتر مرتضي حکمي اشاره کرد ( همان: 553)

اين بيمارستان در دوره هاي بعد تحت نظارت و سرپرستي دانشگاه علوم پزشکي اصفهان قرار گرفت. مساحت اين مركز در آن زمان در حدود 12000متر مربع با زير بناي 9600 متر مربع بوده است كه در حال حاضر با 15188 مترمربع زير بنا و با نام نور و حضرت علي اصغر مشغول فعاليت مي باشد. در سال 1342 ش بيمارستان  خورشيد داراي بخش هاي جراحي گوش وحلق وبيني، اطفال، خون، عفوني، داخلي، قلب و زنان بوده است كه با توسعه بيمارستان هاي كاشاني و امين برخي از اين تخصص ها در اين بيمارستان حذف گرديد. در سال 1361 ش دبيرخانه دانشگاه به بيمارستان كودكان به نام حضرت علي اصغر(ع) اختصاص يافت كه پس از مدت شش ماه به بيمارستان خورشيد افزوده شد و با تعدادي از بخشهاي بيمارستان خورشيد نظير دياليز، كتابخانه، پوست، اعصاب، جانبازان و بيماران شيميايي مشغول فعاليت و بهره برداري گرديد. در سال 1379 ش نام بيمارستان خورشيد به بيمارستان نور تغيير يافت. در حال حاضر مراكز آموزشي درماني نور و حضرت علي اصغر(ع) به عنوان يک بيمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشكي اصفهان داراي واحدهاي كمكي با زيربناي 850 متر مربع، بخش هاي درماني و بستري با زيربناي 11060 متر مربع، بخش هاي آموزشي با زيربناي  10075 متر مربع و بخش هاي اداري با زيربناي 988 متر مربع  مي باشد. بخش هاي فعال بيمارستان در حال حاضر شامل اورژانس داخلي، داخلي زنان و مردان، روانپزشكي زنان و مردان، قلب، مسمومين،ICU مسمومين، ارولوژي، سي سي يو، سي سي يو اورژانس،  همودياليز، سنگ شكن، اتاق عمل، پيوند، نفرولوژي، آنژيوگرافي، راديولوژي، آزمايشگاه، آزمايشگاه پيوند، تست ورزش، درمانگاه هاي پوست، ارولوژي، غدد ، ريه، روانپزشكي، قلب، گفتار درماني، مشاوره و تغذيه و …. است. (http://nour.mui.ac.ir/present/history.html )

3-2-3-1-موقوفه بيمارستان خورشيد :

آقاي ابوتراب نفيسي در مقاله اي تحت عنوان تاريخچه بيمارستان خورشيد اشاره دارند که اين بيمارستان از محل در آمد موقوفات قريه خولنجان از توابع لنجان از املاک موقوفه حاج آقا نورالله نجفي اداره مي‌شده است ( نفيسي :1354 :554 ) در کتاب اسناد موقوفات اصفهان ج 6 ، موقوفه‌اي از حاج آقا نورالله بيان شده که صحت اين مدعا را تأييد مي‌کند، «… وقف مؤبد فرمودند تمامت چهار دانگ مشاعي ملکي و متصرفي خود از کل شش دانگ قريه خولنجان من قراء کرکن لنجان من بلوکات دارالسلطنه اصفهان را به ضميمه کل شش دانگ قريه سمسان من بلوک مسطوره را که هر يک در محل وقوع لغايه الشهره غنيه از ذکر حد و وصف است با کافه ملحقات شرعية هر يک از ممار و مداخل و شروب و مشارب و مجاري المياه و انهار و اراضي و اشجار و املاک و کشتخوانات و مزارع و باغات و قلعه و عمارات و مضافات و کلمت يتعلق بهما شرعا بر اعلاء کلمة اسلام و تقويت دين مبين و تضعيف کفار از قبيل بعث دعات اسلاميه اگر ممکن شود و بناء مستشفيات و دارالمرضي يا بناء و تعمير مساجد و مدارس و طرق مسلمين و امثالها که اسباب اعلاء کلمة اسلام و تأييد و تقوبت مسلمين و دين مبين بوده باشد يه هر قسم و به هر شکل که متولي و ناظر ، ارجح شرعي داند » ( اشکوري : 1388 : ج6 : 113 )

 

مختصری از زندگی‌نامه آیت الله محمد باقر زند کرمانی

آيت الله محمدباقر زند کرماني فقيه، محقق، مجتهد، خطيب و نويسنده ايراني به سال 1312 قمري در کرمان چشم به جهان گشود  او فرزند حاج آقا رضا از اهالي کرمان و از احفاد صادق خان برادر کريم خان زند سرسلسله زنديه به شمار مي رفت. پدرش ملاک بود و در وباي سال 1320 قمري درگذشت. (زندکرمانی، 1331: 82)

وي تحصيلات ابتدايي را در مکتب خانه مي آموخت که مشروطيت به پيروزي رسيد و مکتب هاي معتبر به مدارس ابتدايي تبديل شد. وي در مدرسه علميه که بعدها به نام سعادت نام گذاري شد، و به مديريت شيخ احمد بهمنيار (1261 تا 1334) استاد فقيد دانشگاه تهران اداره مي شد، تحصيلات ابتدايي را به پايان رساند. علوم ديني را نيز در محضر حاج آقا جواد کرماني برادر استاد بهمنيار پي گرفت. آن گاه وارد مدرسه ملي با مديريت ميرزا شهاب الدين کرماني شد، و مقدمات علوم حوزوي را نيز نزد مدير مدرسه فرا گرفت و پس از فراغ از مدرسه ملي، براي فراگرفتن زبان و علوم روز در مدرسه انگليسي ها نام نويسي کرد. (زاهد نجفی، 1391: 413)

در همين دوره بود که حس کاوش مذاهب در وجودش جوشيد. با دانشمندي يهودي به نام ملا يعقوب تماس گرفت و درباره اعتبار تورات از وي پرس و جو کرد. مدتي نزد وي با بعضي از مراسم يهود آشنايي پيدا کرد و تفسير تورات را فراگرفت. سپس تحقيقاتش را با پرسش هايي از ارباب کيخسرو شاهرخ که بعدها نماينده زرتشتي هاي کرمان و يزد شد کامل کرد. همچنين وي از برهمن مرواريد، تاجري که در سراي هنود کرمان تجارت خانه مفصلي داشت، درباره مذهب هنود آگاهي هايي به دست آورد.  (مصاحبه با آقای نادر قلی نادری رارانی و مرحوم آقای کارون پور)

زند کرماني سپس براي آموختن فقه استدلالي به اصفهان رفت، و در درس فقه آيت الله محمدحسين فشارکي و درس اصول آيت الله محمدصادق آل صدر و آيت الله سيد علي نجف آبادي حاضر شد. طولي نکشيد که به نجف مشرف شد، ولي به سفارش آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني به شهر قم هجرت کرد و در کنار امام خميني هفت سال در محضر آيت الله شيخ عبدالکريم حايري به تحصيل پرداخت. (مصاحبه با حجه الاسلام محمد زاهد نجفی) به‌گونه‌ای که از ایشان تاثير بسيار پذيرفت چنان که بعدها گفت: اگر حائري را نديده بودم يک کافر استدلالي مي شدم. ( جعفريان :1390 : سخنراني)

آيت الله حايري وي را به تاليف رساله اي در مساله صلح براي فرار از دين تشويق کرد، و چون مطبوع نظرش افتاد، وي را واجد درجه اجتهاد دانست. اين سومين اجازه اجتهاد زندکرماني پس از اجازات آيت الله فشارکي و آقا سيد ابوالحسن اصفهاني بود.

آيت الله زند پس از اين، به دلیل مجالست با شیخ محمد حسین فشارکی در محله طوقچی اصفهان رحل اقامت گزید و با دختر شیخ محمد جعفر فشارکی ازدواج نمود و بارها روی منبر گفته بود که چون مردم اصفهان را باهوش تر و شریف تر از دیگر مناطق دیدم دوست داشتم باقی عمرم را در بین ایشان باشم (طلایی، 1378: 2)

آیت الله زند کرمانی علاوه بر فعالیت‌های سیاسی، از واعظان معروف اصفهان به‌شمار می‌رود که به خدمات عام المنفعه و مقابله با تحريفات و خرافات و جذب نيروهاي خدمت گذار روي آورد و حوزه علميه ذوالفقار احداث  و بيمارستان عسکريه را پايه گذاري کرد و با اقامه جماعت در مسجد جامع اصفهان، رونقي دوباره به اين مسجد بخشيد. (مصاحبه با دکتر رسول جعفریان)

هنگامي که بيماري سختي بر او چيره شد در مجلسي چنين داد سخن داد: امشب مي خواهم مصيبت خود شما را براي خودتان بخوانم تا شما به حال خودتان گريه کنيد؛ امام حسين نيازي به گريه شما ندارد. آن گاه بسته هاي دارو را به مردم نشان داد و گفت: مصيبت شما اين است که اگر اين دارو از کشورهاي بيگانه و استعمارگر که احتمالا دشمن شما هستند به کشور ما نرسد، روحاني شهر شما خواهد مرد. من مريض هستم و فقط به اين داروها مي توانم زنده بمانم. وي خود در علم طب سر رشته داشت و به کرات ديده شد که پس از سخنراني ، در همان مجلس به مداواي بيماران مي‌پرداخت (مصاحبه با آقای ذره بینی) و کتابخانه‌اي غني از کتب طبي داشتند که کمي قبل از فوتشان به کتابخانه آستان قدس رضوي اهدا کردند . (مصاحبه با آقای مقدس)

آيت الله زند کرماني براي عمل جراحي به هامبورگ آلمان سفر کرد، سفري که به ملکوت انجاميد و در جمادي الثاني سال 1389 قمري برابر با نوزدهم شهريور 1348 شمسي در هفتاد و هفت سالگي در هامبورگ ديده از جهان فروبست.  پيکر پاک او را به اصفهان آوردند و در تخت پولاد به خاک سپردند[10].

 

احداث بیمارستان عسگریه اصفهان

با پيگيري‌هاي آيت الله محمد باقر زند کرماني و اهداء زمين توسط آقاي حاج عباس  ستاري ، در سال    1345 شمسي، درمانگاه عسگريه که مدتي توسط انجمن پزشکان اسلامي به صورت سيار تشکيل شده بود به صورت ثابت در اين مکان به صورت وقف عام شروع به فعاليت کرد . (مصاحبه با آقای دکتر اسفندیاری؛ سجادی، 1393: 69).

آيت الله زند کرماني براي اين که بتواند مردم را تشويق به اين کار خير ترغيب کند پس از برگزاري نماز پرشور عيد فطر در مصلاي اصفهان پياده از آن جا به طرف خيابان سروش حرکت مي کنند و به همراه خيل عطيم جمعيت کلنگ تأسيس اين درمانگاه را به زمين مي زنند.  پيگيري هاي ايشان باعث شد که با کمک خيرين در مکان فعلي بيمارستان زايشگاهي به نام عسگريه تأسيس شود  (مصاحبه با آقای دکتر عقدکی رئیس وقت بیمارستان عسگریه )

نماز عید فطر به امامت آیت الله زند کرمانی و حرکت ایشان از مصلی اصفهان به همراه مردم به سمت محل احداث بیمارستان عسگریه و کلنگ زنی احداث بیمارستان

 

در آن موقع چون تنها زايشگاه در اصفهان در بيمارستان بيمارستان عيسي بن مريم قرار داشت . اين موضوع باعث شده بود که ايشان همچنين به فکر تأسيس زايشگاهي در کنار اين بيمارستان به نام زايشگاه حضرت نرجس که توسط پزشکان ايراني مسلمان اداره شود بيفتد.  نامه هاي از ايشان موجود است که حتي در زماني که براي درمان به آلمان مسافرت کرده بودند نگران وضعيت مرکز بودند و در نامة آخري که قبل از رفتن به اتاق عمل براي جراحي که متأسفانه در همان عمل جراحي هم جان سپردند نيز باز ايشان تأکيد به ساخت و تجهيز اين مرکز داشتند . اين توصيه ايشان چند سال بعد از رحلتشان جامة عمل مي‌پوشد و سرانجام در سال 1353 ش زايشگاه حضرت نرجس نيز شروع به فعاليت مي کند.( همان). وي نه تنها تا دم مرگ به فکر تجهيز اين بيمارستان بودند بلکه وصيت کرده بودند که بر روي قبرش مقبره نسازند و اگر کسي مي خواهد کاري بکند براي بيمارستان عسگريه هزينه کند (مصاحبه با آقای مقدس)

در سال 1355 ش در زمان مديريت دکتر نوري و به همت هيئت امناي وقت ،سه هزار متر زمين‌هاي اطراف بيمارستان با همت خيرين خريداري شد و به مکان قبلي الحاق گرديد.

درحال حاضراين بيمارستان حدود 10هزار مترمربع زمين و 17هزارمترمربع زيربنا مشغول به فعاليت است .از جمله خدماتي که اين مرکز به اقشار مختلف جامعه ارايه مي دهد مي توان به واحد هايي چون جراحي عمومي ،ارتوپدي ،داخلي و اطفال ،سي سي يو،نوزادان ودرمانگاهاي عمومي ،تخصصي ،آزمايشگاه ،راديولوژي ،فيزيوتراپي ،سونوگرافي و سايرخدمات پزشکي اشاره کرد . (مصاحبه با دکتر موحدی عطار)

مرحوم آيت الله سيد حسن امامي از جمله افرادي بود که در راستاي اهداف اين بيمارستان به عنوان ريس هيات امنا آن‌جا خدمات بسياري انجام مي داد

ازاعضايي ديگري که دراين مرکزمشغول فعاليتند ،آقايان دکترعلي موحدين ،دکتر عباسعلي موحديان ،حاج اقا حسن شاه ناصر،مهندس حاج رسوليها ،حاج مرتضي بهبهاني ،دکتر شاه ناصر ،آقاي دکتر مجيد برکتين نام برد. ازاهدافي که هم اينک موسسه به دنبال تحقق بخشيدن به آن مي باشد توسعه و گسترش هر چه بيشتر بيمارستان براي خدمات رساني بهتر به بيماران مي باشد. ( همان)

 

مختصری از زندگی آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی[11]

آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی در سال 1313 هـ . ش برابر با 1353ق در خانواده اي، اهل علم و فضيلت در اصفهان متولد شد. پدرش سيدمصطفي از مجتهدان عصر خود در اصفهان بود.سيدكمال تحصيلات خود را از مكتب آغاز نمود و در نخستين گام هاي تحصيل، قرآن را آموخت.. وي پس از پايان دوره ابتدايي در 15 سالگي وارد حوزه علميه اصفهان گرديد و بخشي از مقدمات علوم ديني را نزد آقايان شيخ محمدحسن نجف آبادي و عباس علي اديب فرا گرفت. سپس رهسپار حوزه علميه قم شد. وي پس از ورود به قم در مدرسه هاي گوناگوني چون، حجتيه، خان، فيضيه و دارالشفاء به تحصيل پرداخت و از محضر بزرگاني حضرات آيات: نوري همداني، شيخ عبدالجواد همداني، محمد مجاهدي تبريزي، سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي و ميرزا علي مشكيني استفاده كرد.وي پس از گذراندن سطح، به فرا گرفتن درس خارج رو آورد و از محضر بزرگاني حضرات آيات: سيد محمد محقق داماد، سيدحسين طباطبايي بروجردي، امام خميني، سيد محمدرضا گلپايگاني بهره ها برد. آيت الله فقيه ايماني ضمن تحصيل به تبليغ و ارشاد مردم نيز اشتغال داشت. وي براي تبليغ، روستاهاي دورافتاده را برگزيد و براي خدمت به اسلام و مسلمين راهي سفر گرديد.آيت الله فقيه ايماني در سال 1340 هـ .ش پس از شنيدن خبر درگذشت پدرش، به اصفهان بازگشت و به درخواست مردم به جانشيني پدر در مسجدي كه آن مرحوم نماز اقامه مي كرد رفت و در كنار پاسخ گويي به مسائل شرعي به تدريس مشغول شد. وي از آغاز قيام امام خميني عليه رژيم پهلوي به فعاليت هاي انقلابي مشغول گرديد. وي همگام و همراه حركت هاي انقلابي امام و مردم بود. ازاين رو، دستگير و زنداني شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سيدكمال نياز جامعه متحول و مذهبي ايران و جوانان را به آموزه هاي ديني دريافت. به اين ترتيب، حركت فرهنگي جديدي را پايه گذاري نمود تا فرهنگ اسلامي در دل جوانان شكوفا گردد. با اين انديشه وي با همت و تلاش «كتابخانه اميرالمومنين عليه السلام» را تأسيس كرد.آيت الله فقيه ايماني، از بدو ورود به اصفهان، در كنار تدريس، به فكر فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي نيز بود. وي بيش از ده مسجد در اصفهان و روستاها و شهرهاي كوچك تأسيس نمود و پس از آن به فكر تأسيس مدارس افتاد. وي با كمك و حمايت خيرين توفيق يافت به ياري دانش آموزان كم بضاعت بشتابد. سپس به تأسيس مدارس علميه اقدام كرد و چند مدرسه با نام دارالحکمه و باقرالعلوم تأسيس نمود. فعاليت هاي فرهنگي آيت الله فقيه ايماني به ايران محدود نمي شد. به بركت انقلاب، فعاليت هاي وي گسترش يافت و براي سفرهاي تبليغي و گسترش آموزه هاي اسلامي به كشورهاي اتريش، هلند، بلژيك، بوسني، لبنان، كويت، عراق، هند و پاكستان سفر كرد. از ديگر فعاليت هاي فرهنگي ـ اجتماعي آيت الله فقيه ايماني مي توان به تأسيس بيمارستان امام حسين عليه السلام و مركز تخصصي بيماريهاي عفوني، بيمارستان سوانح و سوختگي امام موسي كاظم(ع)، بيمارستان زنان و زايمان حضرت زهرا(س)، درمانگاه شهداء، مدرسه حجتيه مشهد، تأسيس صندوق جهيزيه، صندوق قرض الحسنه، ساخت واحدهاي مسكوني براي طلاب ، تأسيس زائر سرا در مشهد مقدس و ترجمه تفسيرنمونه به زبان انگليسي و ارسال آن به کشور‌هاي انگليسي زبان و … اشاره كرد. (مصاحبه با مرحوم آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی؛ سيماي دانشگاه : 1391 :49-48). سرانجام مؤسس برجسته خیریه های درمانی و فرهنگی اصفهان، بعد بستری در بیمارستان عسگریه اصفهان به دلیل بیماری‌های زمینه‌ای ریوی و کلیوی، در غروب روز جمعه 29 مرداد 1400 دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در حیات کتابخانه امیرالمؤمنین اصفهان به خاک سپرده شد.

 

بیمارستان امام موسی کاظم 7 (سوانح سوختگی)

با توجه به فقدان مرکزي مخصوص براي بيماران سوانح سوختگي مركز آموزشي درماني سوانح سوختگي امام موسي کاظم (ع) در زميني اهدايي بابت ثلث [12]مرحوم حاج ميرزا حسين چرمي (صرامي) و با همت روحاني گرانقدر حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج آقا کمال فقيه ايماني از طريق کمکهاي مردمي طي سالهاي 1362 ش تا 1368 ش ساخته و پس از تکميل، در اختيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان قرارگرفت و در سال 1369 راه‌اندازي گرديد. ( مصاحبه با دکتر ابراهیم اسفندیاری) از جمله کمک‌هاي مردمي که براي ساخت اين بيمارستان انجام شد مي توان به موارد زير اشاره کرد

اهداء 2000 متر مربع زمين توسط آقاي علي ناقه

اهداء 500 متر مربع زمين توسط آقايان مهدي و حاج حسن آقا کياني

اهداء 14000 مترمربع زمين توسط هيئت امنائ در سال 72 ( ميرزايي : 1381 : 107 )

اين بيمارستان در شمال شهر اصفهان واقع در بخش 5 (خيابان کاوه) در زميني به مساحت 6000 مترمربع و زيربناي 8608 مترمربع احداث گرديد. در سال 1382 ش با همكاري شهرداري منطقه 8 و همت نيكوكار محترم حاج محمود صرامي زميني به مساحت تقريبي 2700 متر مربع و در سال 1386 ش زميني به مساحت 300 متر مربع توسط خير نيكوكار زهرا رهگذر به ياد زنده ياد حاج جواد علايي به مركز واگذار گرديد كه جهت توسعه فضاي فيزيكي و احداث مجموعه درمانگاههاي تخصصي و فوق تخصصي، مركز كشت و بانك پوست، پاركينگ، سالن اجتماعات و … در نظر گرفته شده است.

اين مرکز داراي 6 بخش سوختگي اطفال، سوختگي مردان، سوختگي زنان، بخش جراحي پلاستيک، ترميمي و زيبايي و B ICU1 و B ICU2 مي‌باشد.

قابل ذکر است بخش B ICU1 به همت مسئولين در آبانماه سال 1385 همزمان با ولادت حضرت امام رضا (ع) و  B ICU2 از ابتداي سال1387 افتتاح گرديد. ( سيماي دانشگاه :1391 : 102 )

اين بيمارستان به عنوان يک مرکز آموزشي- درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشکي اصفهان است که به لحاظ تخصصي و منحصر بفرد بودن امکانات و کادر پرسنلي، پذيراي بيماران از استانهاي مختلف کشور مي باشد. اين مرکز با دارا بودن اساتيد هيئت علمي، پزشکان متخصص و کادر مجرب پرستاري و پيراپزشکي در جهت آموزش رشته‌هاي پزشکي، پرستاري، مدارک پزشکي، فيزيوتراپي و … فعاليت دارد. در اين مرکز، درمان بيماران سوختگي و عوارض پس از آن حتي بعد از گذشت مدتهاي طولاني صورت مي‌گيرد.

درمانگاه و اورژانس بيمارستان در کليه ساعات شبانه روز و درمانگاه فوق تخصصي مرکز با بکارگيري جراحان ترميمي و پلاستيک همه روزه در ساعات اداري آماده سرويس‌دهي به بيماران مي‌باشد. اين مركز درماني بطور اختصاصي جهت درمان جراحت‌هاي ناشي از سوختگي و ترميم و زيبائي تأسيس گرديده است و كليه امكانات و تجهيزات و ساختمان فيزيكي بيمارستان جهت خدمت رساني به بيماران فوق آماده گرديده است. ( سيماي دانشگاه ، 1391 :69  )

 

بیمارستان فوق تخصصی کودکان امام حسین 7

قطعه زمینی به مساحت 8100 متر مربع که توسط مرحوم مصطفی سخاوت به حجه‌الإسلام فقیه ایمانی واگذار شده بود توسط ایشان جهت احداث بیمارستان فوق تخصصی کودکان امام حسین 7  اختصاص می‌یابد و در سال 1368 ش توسط ايشان به دانشگاه علوم پزشکي اهدا گرديد و ساخت آن با کمک‌هاي مردمي که آقاي فقيه ايماني از نام بردن آن‌ها خودداري کردند  تا سال 1390 ش ادامه يافت . درآغاز اين سال (1390) دانشگاه علوم پزشكي مأموريت جديد اين مركز را مركز آموزشي درماني كودكان حضرت امام حسين (ع) اعلام نموده و تجهيز و راه اندازي با اين رسالت ادامه يافت. (مصاحبه.ش.1و3 ؛) اين بيمارستان با زيربنايي معادل 13000 مترمربع در 4 طبقه، داراي 160 تخت و با هزينه‌اي بالغ بر 170 ميليارد ريال احداث و تجهيز گرديد و در تاريخ 19/9/1391 با حضور وزير محترم بهداشت و درمان سرکار خانم دکتر وحيدي دستجردي رسما افتتاح و به بهره برداري رسيد و هم اکنون به عنوان يکي از بيمارستان هاي تخصصي کودکان با پزشکان متخصص و کادر پزشکي کار آمد فعاليت مي کند.

آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی (ره) / مراسم افتتاح بيمارستان تخصصي کودکان امام حسين به دست سرکار خانم دکتر دستجردي در تاريخ 16/9/1391

 

مركز آموزشي درماني كودكان حضرت امام حسين (ع) از جنبه آموزشي و درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشكي اصفهان مي باشد و رئيس بيمارستان توسط رئيس دانشگاه منصوب مي گردد ولي در تشكيلات اداري و مالي مستقل مي باشد.

بيمارستان حضرت زهرا (س ) زينبيه :

اين بيمارستان نيز از ديگر مراکزي به شمار مي رود که توسط خيرين احداث شده است. به کوشش آيت الله فقيه ايماني زمين اين بيمارستان توسط افراد خير در اختيار ايشان قرار گرفت و ايشان نيز با مسارکت ديگر نيکوکاران آن را تکميل و سپس به دانشگاه علوم پزشکي اصفهان واگذار کردند. (مصاحبه.ش.3 ) اين بيمارستان در ديماه 1385 از طرف دانشگاه علوم پزشکي اصفهان به شرکت درمان صنعت سپاهان واگذار شد و توسط اين شرکت تکميل و تجديد بنا گرديد.بخش‌هاي اين بيمارستان عبارتند از :

جراحي، اتاق عمل، اورژانس، جراحي چشم، نوزادان، زنان و مامايي، زايشگاه، راديولوژي، سي تي اسکن و بخش آزمايشگاه.

( مصاحبه با مرحوم دکتر سید سعید الدین سجادی جزی؛

http://www.hazratezahrahospital.ir/web )

بيمارستان حضرت زهرا(سلام الله عليها) زينبيه به عنوان يک بيمارستان جنرال ، اولين بيمارستاني است که مديريت آن توسط  دانشگاه علوم پزشکي استان اصفهان به  بخش خصوصي واگذار شده است. اين بيمارستان ،ماموريت دارد با رويکرد عدالت محوري و مشتري مداري به حفظ و ارتقاي سلامت و کاهش بار بيماري در منطقه محروم شهر اصفهان اقدام نمايد و از انطباق خدمات با استانداردها و تضمين ايمني، کيفيت، کميت و هزينه مناسب خدمات سلامت با استفاده از نيروهاي مجرب ،متخصص و با انگيزه اطمينان حاصل نمايد.

آیت الله محمد علی ناصری دولت آبادی

زندگی نامه مختصر آیت الله ناصری

محمدعلی ناصری در سال ۱۳۰۹ش در دولت‌آباد نزدیک اصفهان به دنیا آمد. پدرش محمدباقر ناصری دولت‌آبادی)۱۲۷۰–۱۳۶۱ش) از عالمان شیعه و از شاگردان رحیم ارباب و جهانگیرخان قشقایی بود. (مهدوی، 1386، ج2: 106)

ایشان دوران کودکی را نزد پدر خویش که از روحانیون مبرز اصفهان بود درس آموخت و در سن 14 سالگی همراه ایشان و خانواده، برای کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تا نزدیک 40 سالگی در این شهر از محضر علمایی همچون سید ابوالقاسم خویی، امام خمینی، سید محمود حسینی شاهرودی و میرزا هاشم آملی گذراند و در عرفان عملی نیز از عارفانی چون محمد کوفی، عباس قوچانی و سید هاشم حداد بهره برد. (https://fa.wikishia.net/)

ایشان در سال 1355، دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به اصفهان بازگشت و به درخواست دوستش، ایت الله حسن صافی اصفهانی، در مسجد کمر زرین اصفهان اقامه جماعت کرد و مدت 40 سال به ارشاد و گسترش معارف اسلامی و بخصوص مهدویت همت گماشت و به همین دلیل جابگاه ویژه ای بین مردم اصفهان داشت.

این عالم وارسته و استاد اخلاق، سر انجام پس از یک دوره بیماری، در 4 شهریور 1401 در اصفهان وفات یافت و پس از تشییع باشکوه در گلستان شهدای اصفهان (تکیه ملک)، به خاک سپرده شد.

فعالیت های خیریه سلامت:

آیت الله ناصری، علاوه بر تدریش و وعظ و خطابه، از آن جایی که مورد وثوق و اعتماد مردم و خیرین نیز بود، در راستای اقدامات خیرخواهانه نیز پیش قدم بود و مراکز علمی و آموزشی و خدمات درمانی متعددی را احداث و پایه گزاری کرد.

از جمله این اقدامات می توان به تلاشهای ایشان برای ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی اشاره کرد. مرکز درمانی حضرت ولیعصر(عج) و بخش دیالیز 20 تختخوابی ان با اهدای ۶ هزار متر زمین و دو هزار متر ساختمان در سال ۸۷ توسط آیت ا… ناصری آغاز و در سال ۹۱  با حضور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افتتاح شد. این مرکز دارای بخشن زایمان، دیالیز، آزمایشگاه، رادیولوژی، – دندانپزشکی، پزشکی عمومی و تخصصی است که به ارایه خدمت می پردازد که بخشی دیالیز آن مجهزترین بخش دیالیز استان می باشد که با صرفت ۲ میلیارد تومان تجهیز شده است.

 

هم چنین بیمارستان گلدیس شاهین شهر که سالهاست به مردم خدمات درمانی ارایه می دهد از دیگر خدمات آیت الله ناصری است که بخشی دیالیز آن با ۱۴ تخت در سال ۸۴ توسط ایشان کلنگ زنی و با کمک خیرین احداث و تجهیز شد. بخش دیالیز بیمارستان محمد رسول ا…(ص) میمه با کمک خیرین این بخشی ساخته شد و در سال ۹۰ به بهره برداری رسید با توجه به بعد مسافت بخش میمه با مرکز اصفهان و شهرستان و تعداد زیاد بیماران این کار خیر باعث راحتی بیماران شده است. همچنین اورژانسی شبانه روزی دولت آباد که زمین و احداث آن زیر نظر ایشان صورت گرفت و در سال ۸۵ به بهره برداری رسید و هم اکنون به مردم این شهرستان ارائه خدمت می کند. (http://isfahan-salamat.ir/content/211/)

 

نتیجه

روحانیت در طول تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی شیعی ایرانی خود، هموراه مورد اعتماد مردم بوده و جایگاه ویژ ه ای در جامعه شیعی داشته است. همین جایگاه روحانیت و علما باعث شد که هرگاه اقدام اجتماعی، فرهنگی سیاسی با محوریت ایشان شکل گرفت از حمایت بی نظیر مردم برخوردار شد که نمونه آن در قرن حاضر را می توان هم جنبش تحریم تنباکو و هم مشروطیت و نهایتا انقالا اسلامی را نام برد.

علاوه بر فعالیت های سیاسی، فعالیت های اجتماعی که از طرف علما شروع می شد مورد حمایت مردم و خیرین قرار می گرفت. از جمله اقدامات فرهنگی، اجتماعی در طول قرن اخیر، ایجاد مراکز خیریه درمانی و بیمارستان ها، برای خدمات رسانی به جوامع شیعی بوده است. چنانچه با رشد علم و تکنولوژی، این مسیر همچنان پویا بوده و همت علما و خیرین باعث گردید که بسیاری از مراکز خدمات درمانی در شهر اصفهان توسط ایشان پایه گذاری شود و این روند همچنان ادامه دارد.

مقاله پیش رو در صدد بر‌آمد با توجه به شرایط سیاسی اجتماعی قرن حاضر، فعالیت روحانیون و عالمان را در این روند تاریخی مورد پژوهش قرار دهد. از نتایج این نوشتار موارد زیر قابل بیان است.

  • ایجاد مراکز خدمات درمانی کانونی برای تبلیغ مذهب در ایران بوده است، چنانچه هنگامی که ارامنه قصد تبلیغ دین خود در بین مردم اصفهان را دارند، با تأسیس مرکز درمانی عیسوی به این امر مبادرت می‌ورزند. بینش سیاسی اجتماعی خیرین و علمای شهر باعث شد که در مقابل این حرکت به ظاهر خیرخواهانه، اقدامی عاجل صورت گیرد و مریض‌خانه اسلامی احداث شود تا نه تنها مردم از مراجعه به مرکز عیسوی خودداری کنند، بلکه با ایجاد موقوفات برای این مرکز سعی در تسهیل امر درمان جامعه شیعی شوند.
  • بررسی این سیر تاریخی نشان داد حکومت‌های مختلف با احداث این گونه مراکز خدمات درمانی مخالفتی نداشته‌اند و شاید بتوان این‌گونه بیان کرد که حکومت‌های پهلوی و قاجار بیشتر تمایل داشتند سمت و سوی مجالس وعظ و خطابه به سوی اصلاح امور اجتماعی برود تا آن‌که وعاظ و روحانیون وارد مباحث سیاسی شوند و علیه ایشان سخن بگویند. هر چند این موضوع قابل تحقیق است.
  • عالمانی که از جنبه سیاسی و علمی، به خصوص مطلع بودن از اوضاع سیاسی داخلی و خارجی و همچنین اشراف نسبتا کامل به مباحث علمی جهان، اهتمام بیشتری نسبت به ایجاد و احداث مراکز خدمات درمانی داشته‌اند به گونه‌ای که هم آیت الله محمد باقر زند کرمانی و هم آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی ارتباط خوبی با مراکز علمی جهان دارند و همین امر باعث می‌شود همت مضاعفی جهت اصلاح امور مردم داشته باشند.
  • یکی از راه‌های تقویت ایجاد موقوفات سلامت و احداث مراکز خدمات درمانی، احیای نقش وعاظ در مجالس حسینی است. به نظر می‌رسد امروزه با کم‌رنگ شدن نقش وعظ و خطابه در مجالس مذهبی بخصوص مراسم عزاداری امام حسین7 ارتباط آهاد مردم با وعاظ کمتر شده و بالطبع کم‌رنگ تر شدن این‌گونه فعالیت‌ها هستیم.

منابع :

اشکوري ، صادق حسيني ( 1388) اسناد موقوفات اصفهان ، تهران : مجمع ذخائر اسلامي

جعغريان ، رسول (1391 ) پيرامون شخصيت آيت الله زند کرماني ؛ سخنراني در سال 1390 در مجموعه فرهنگي مذهبي تخت فولاد اصفهان.

رجبی، محمدحسن (1382)، علمای مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

رياحي، محمد حسين، (1385) روضه رضوان، اصفهان :چاپ كانون پژوهش.

زاهد نجفی، محمد رضا (1382) فطرت بیدار زمان، شرح حال و اندیشه‌های مرحوم آیت الله شیخ محمد باقر زند کرمانی، تهران: عطر عترت.

زاهد نجفی، محمد رضا (1391) زند کرمانی، محمد باقر؛ دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، زیر نظر دکتر اصغر منتظر القائم؛ اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان.

زند کرمانی، محمد باقر (1331)، تاریخ مختصر نفت، اصفهان : بی‌جا.

سجادی جزی، سید احمد (1393)، آثار اجتماعی وقف اسلامی در ایران (قسمت سوم)، وقف میراث جاویدان، سال بیست و دوم، پاییز 1393.

طباطبایی، سید مصطفی (1391)، بررسی روند وقف در بیمارستان‌های اصفهان از انقلاب مشروطه تاکنون؛ پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه ایران‌شناسی و تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان.

طباطبایی، سید مصطفی و سمانه حجارپور خلج(1395)، بررسی جایگاه فرهنگ وقف در رشد بیمارستان سازی در تمدن اسلامی (مطالعه موردی شهر اصفهان از انقلاب مشروطه تا 1392 ه.ش)؛ مجله وقف میراث جاویدان، سال بیست و چهارم، شماره 94، پاییز 1395.

طلایی، رضا (1378) یادمان آیت الله شیخ محمد باقر زند کرمانی، اصفهان: بی‌جا.

عقيلي، سيد احمد (1385):‌تخت فولاد اصفهان، اصفهان،‌كانون پژوهش.

———– (1384 ): مشروطه خواهان مدفون در تخت فولاد ، اصفهان : شهرداري اصفهان

کتابی، سید محمد باقر (1375)، رجال اصفهان (در علم و عرفان و ادب و هنر) جلد اول،اصفهان: انتشارات گل‌ها.

ميرزايي ، غلامحسين و مژگان اکبر زاده ( 1381 ) حديث مهرباني زندگي نامه و فاليت‌هاي خيرين بهداشتي درماني استان اصفهان . اصفهان : انتشارات دانشگاه علوم پزشکي .

نجفی، موسی (1378)، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، ج۲، تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.

نفيسي ، ابوتراب ( 1354) : تاريخچه بيمارستان خورشيد ؛ مجله وحيد : شماره 182 .

روزنامه‌ها

روزنامه انجمن قدس ملي اصفهان،سال اول شماره 10 جمادي الثاني، 1325.

روزنامه جهاد اكبر: سال 1325 ه.ق : شماره 2 از ص 4 تا 6

روزنامه زاینده رود، سال دوم، ش 31، 17 رمضان 1328.

مصاحبه‌ها

مصاحبه با آقاي دکتر ابراهیم اسفندياري عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي توسط سيد مصطفي طباطبايي.

مصاحبه با حجه الاسلام شيخ هادي نجفي مدير مدرسه علميه نو بازار توسط سيد مصطفي طباطبايي.

مصاحبه با آقاي نارقلي نادري راراني محقق و پژوهشگر در زمينه تاريخ اصفهان توسط سيد مصطفي طباطبايي.

مصاحبه با آقاي کاروان پور نويسنده و پژوهشگر تاريخ اصفهان توسط سيد مصطفي طباطبايي .

مصاحبه با آقای دکتر رسول جعفریان استاد دانشگاه تهران توسط سيد مصطفي طباطبايي .

مصاحبه با آقاي حجه الاسلام  زاهد نجفي نويسنده و پژوهشگر توسط سرکار خانم مريم زينلي .

مصاحبه با آقاي ذره بيني از نزديکان آيت الله زند کرماني توسط حجه الاسلام زاهد نجفي.

مصاحبه با آقاي مقدس دبير باز نشسته آموزش و پرورش و از نزدیکان آیت الله زند کرمانی توسط حجه الاسلام زاهد نجفي.

مصاحبه با آقاي دکتر عقدکي مدير بيمارستان عسگريه اصفهان توسط سيد مصطفي طباطبايي.

مصاحبه با آقاي دکتر موحدي عطار از پزشکان قديمي بيمارستان عسگريه توسط سيد مصطفي طباطبايي.

مصاحبه با مرحوم آيت الله حاج آقا کمال فقيه ايماني مدرس حوزه علميه اصفهان توسط سيد مصطفي طباطبايي سال.

مصاحبه با مرحوم دکتر سعيدالدين سجادي از پزشکان قديم اصفهان توسط سيد مصطفي طباطبايي.

 

http://www.hazratezahrahospital.ir/web

http://nour.mui.ac.ir/present/history.html

http://isfahan-salamat.ir/content/211/

https://fa.wikishia.net

[1] این مقاله ادامه سیر پژوهشی نویسنده در پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد با عنوان ” بررسی روند وقف در بیمارستان های اصفهان از انقلاب مشروطه تا 1392″ می باشد.

[2] دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان

Smtabatabaey1985@gmail.com

[3] دانشگارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی

[4] Mhmd_mehrabi@yahoo.com

دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه کاشان

[5] – وي فرزند آيه الله سيد جعفر خادم الشريعه و برادر آيه الله مجاهد سيد حسين خادمي مي باشد.که پس از عمري خدمت در اصفهان جهت ادامه تحصيل به نجف اشرف رفتند و در همان جا وفات يافتند و در وادي السلام مدفون گشتند  ( مصاحبه.ش.37 )

[6]  ـ وي از شاگردان آقا ميرزا محمد هاشم چهارسوقي و حاج ميرزا بديع درب امامي به شمار مي رود که در جريان مشروطه در اصفهان دوشادوش حاج آقا نورالله نجفي فعاليت داشت . ود سرانجام در سال 1366 ه ق در گذشت و در تکيه‌ي زنجاني تخت فولاد به خاک سپرده شد ( عقيلي :1385 : 50 – 48 )

[7] -وي يكي از تجار خير اصفهان است كه آثار خير فراواني از جمله تكيه و آب انبار كازروني واقع در تخت فولاد اصفهان از وي به جا تكيه و آب انبار كازروني واقع در تخت فولاد اصفهان لزومي به جا مانده است. (براي اطلاع بيشتر رجوع كنيد به : رياحي، محمد حسين، (1385) روضه رضوان، چاپ كانون/ پژوهش)

[8]وي از روزنامه نگاران مشروطه اصفهان به شمار مي آيد که با چاپ روزنامه فرهنگ به جنبش مشروطه کمک مي کرد. از طرفي وي از طبيبان حاذق نيز به شمار مي آمده است. مرحوم سرتيپ سرانجام پس از عمري مجاهدت در سال 1303 ه.ق دار فاني را ودااع گفت و پيکرش در تکيه مير فندرسکي تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد ( عقيلي :1384 :42 )

[9] -مرحوم ملك التجار از تجار معروف و نيكوكار اصفهان است انگورستان فلك كه يكي از بناهاي زيباي دوره ي قاجار در اصفهان توسط خود وي احداث و وقف روضه خواني ابا عبدا… الحسين مي باشد مدفن وي نيز در همان مكان مي باشد.

[10] براي اطلاع بيشتر رجوع کنيد به : فظرت بيدار زمان نوشته آقاي زاهد نجفي

[11] مصاحبه نگارنده با ایشان سالیانی قبل از رحلت ایشان صورت گرفت. خدایش بیامرزد.

[12]  : بنا بر فقه اسلامي ، هر فرد مسلمان هنگام فوت مي‌تواند درباره ثلث اموالش وصيت کند که به موارد خاص اختصاص يابد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *