مرور سیستماتیک پیشینه موجود در حوزه موضوعیِ طراحی الگوی اولویت بندی امور،با تاکید بر استخراج چگونگی طراحی الگوی اولویتبندی امر خیر
ثریا معمار[1]
علی خسروی[2]
چکیده
فقدان سیاستگذاری در حوزه سازماندهی اقدامات خیر در کشور سبب گردیده است که کلیت دامنهدار و موسع خیرخواهی و نیکوکاری، با کاستیهایی در حوزه اثربخشی مواجه باشد که خود ناشی از عوامل و دلایل متعدد از جمله فقدان طراحی الگویی تدقیقی جهت اولویتبندی اقدامات خیر میباشد. پژوهش حاضر بر همین اساس در صدد بوده است که با بررسی و مطالعه پژوهشهای صورت گرفته و سازوکارهای خیریه های داخلی و جهانی موجود،به روش مرور سیستماتیک و با تکنیکهای مقایسه قریب و بعید و تکنیک وارونهسازیِ نظریه زمینهای،سایر مدلهای طراحی شده جهت اولویتبندی امور در سایر دپارتمانهای دانشگاهی،و مکانیسم های طراحی یادشده را،مورد سنخبندی قرار داده تا به این ترتیب ضمن همفزایی در طراحی مدل اولویتبندی،از تکرار نواقص موجود در این حوزه جلوگیری نموده و مقدماتی ایدهپردازانه را برای طراحی مدل اولویتبندی اقدامات خیر،در اختیار پژوهشگران و سیاستگذاران قرار دهد.یافتههای این پژوهش که برآمده از مرور سیستماتیک 167نمونه،از 5رشته آکادمیک،20خیریه و 24تجربه دولتی یا سازمانی بوده است نشان میدهد که مدلهای اولویتبندی موجود از دو سنخ عمدۀ الف)شاخص محور با روشِ از پیش موجود و شاخصهای بومی و غیر بومی،و ب)روش محور با شاخصهای از پیش موجود و شاخصهای غیر بومی میباشد و کاستیهای آنها عبارتند از:الف)سیستماتیک نبودن یا تقلیلگرایانه بودنِ تحقیقات پیشینه،و نادیده گرفتن الگویی چند وجهی جهت اولویتبندی امور،آنچنان که ناظر بر سایر ابعاد بینارشتهایِ اقتصادی،اجتماعی،و فرهنگی آن امور باشد،ب)فقدان رویکرد بومی در طراحی الگوی اولویتبندی امور در برخی از مطالعات،و فقدان رویکرد بومی در طراحی شاخصهای اولویتبندی امور در دیگر مطالعات و ج)تقلیل روشی در حصول الگوی نهاییِ روششناختی برای اولویتبندی امور.در نتیجه تحقیقات پیشِ رو به منظور توسعه معرفت در این زمینه نیازمند رفع کاستیهای سه گانه یاد شده است.
کلید واژهها: الگوی اولویت بندی؛اقدامات خیرخواهانه؛مرور سیستماتیک؛سازمانهای مردم نهاد
مقدمه
آمارها و اطلاعات موجود نشان میدهد که اقدامات خیرخواهانه با تکثر عنوانی و موضوعیِ چشمگیر،مکانمندی و زمانمندیِ جغرافیایی،تاریخی،فرهنگی،و اجتماعی این اقدامات را پشت سر گذاشته و به خصیصهای فراگیر در فرهنگ عمومیِ جهان کنونی بدل شده است،”به ترتیبی که گزارش سازمانهای غیردولتی جهان در سال 2017 ،ارزش ناخالص ایجاد شده توسط سازمانهای مردم نهاد در سراسر جهان را حدود 2800میلیارد دلار برآورد کرده است که معادل تولید ناخالص پنجمین اقتصاد جهان میباشد”(طیب نیا،1399، 11). در ایران نیز “قدمت تاسیس ساختارهای اداری برای اقدام خیر به 1100سال پیش و به سال 875 میلادی بازمیگردد…و اولین ارجاعات تاریخی به اقدام خیر ثبت شده،مربوط به آیین زرتشت می باشد که با ورود اسلام،با توجه به نگاهی معنوی به این امر،پیرنگی اسلامی گرفته است”(طیب نیا،1399، 52)،هر چند که مطلقا نمیتوان اهتمام به اقدامات خیر را به حوزه دینداری محدود کرد و آن را صرفا به دینداران نسبت داد.اما به رغم گستردگی و تنوع فعالیتهای خیرخواهانه توسط افراد،خیریهها و سمنها،اثربخشی این اقدامات آنچنان که انتظار میرود،محل تردید بوده و این امر خود ناشی از عوامل متعددی میباشد که به فقدان ساماندهی اقدامات خیر در عرصه سیاستگذاری باز میگردد و یکی از عوامل موثر در کاهش اثربخشی اقدامات خیر،فقدان سازوکارها و مدلهایی برای اولویتبندی نیازهایِ موجود جهت اقدام برای رفع آنها در حوزه خیرخواهی میباشد.جستاری در پژوهشهای صورت گرفته و همچنین مکانیسم های خیریههای موجود نشان میدهد که الگویی تدقیقی جهت اولویتبندی اقدامات خیر در کشور طراحی نگردیده است.بر همین اساس پژوهش حاضر در صدد است که با مطالعه مدلهای طراحی شده جهت اولویتبندی سایر امور،بستری برای طراحی مدل اولویتبندی اقدامات خیر را فراهم نماید و به این منظور به مطالعه نظاممند پژوهشهای صورت گرفته،با محوریت طراحی مدلهای اولویت بندی پرداخته است تا مقدماتی را برای ایدهپردازی تحقیقاتی در خصوص طراحی مدل اولویتبندی اقدامات خیر،در اختیار محققان و سیاست گذاران قرار دهد.
از آنجایی که دپارتمانهای متعددی،ساختارهایی الگومند از اولویتبندی امور را طراحی و ارائه نمودهاند،پژوهش حاضر اقدام به مطالعه چارچوب نظری و روشیِ پنج دپارتمان،مطالعه تجربیات سازمانی و نهادی،و مطالعه کلان روندهای خیریهها نمود تا الگوهای محتملا موجود در این رشتههای آکادمیک،و تجربیات اجرایی،و کلان روندها را استخراج نموده و ایدههایی را،در جهت طراحی الگویی مستقل و بدیع،از آنها اقتباس نماید.به همین منظور به مجموعه اقداماتی دست زده که نمودار زیر روایت بصری آن است.
روششناسی مطالعه پیشینه تجربی و تحقیقاتی
مرور پیشینه بنا بر عرف رایج در محیطهای آکادمیک عمدتا به ماخذشناسی تقلیل داده میشود زیرا عموما مطالعاتی از پیشینه،بدون ارتباط با یکدیگر و بدون سنخبندی ارائه میگردد،ضمن اینکه عمدتا از روش خاصی برای مطالعه پیشینه تبعیت نمیگردد.بر همین اساس،تحقیق حاضر تلاش داشته است تا مطالعات پیشینه را به ترتیبی روشمند مورد مطالعه قرار دهد و به این منظور ضمن انتخاب روشی مشخص برای مطالعه پیشینه،اقدام به نمونهگیری از مطالعات پیشینه بنا بر شیوههای مشخص نمونهگیری نموده،و علاوه بر تعیین اهدافی مشخص جهت مطالعه پیشینه،معیارهایی را برای دستهبندی این مطالعات در نظر گرفته،و در نهایت نقشهای از این مطالعات را ترسیم و تحقیقات مورد نیاز را در بطن آن جانمایی نموده است.
روش مطالعه و بررسی پیشینه تجربی و تحقیقاتی
پژوهش حاضر در صدد بوده است که با فاصله گرفتن از مروری روایتی[3]،از روش مروری نظاممند[4]،برای مطالعه پیشینه تحقیقاتی استفاده کند.تکنیک های تحقیق حاضر،مقایسه قریب[5] (مفاهیم نزدیک به هم)،و مقایسه بعید[6](مفاهیم دور از هم)،از مجموعه تکنیکهای رویکرد سیستماتیک،و همچنین تکنیک وارونهسازی[7] از جمله تکنیکهای نظریه زمینهای[8] میباشد.به ترتیبی که مطالعات مشابه از حیث روش یا موضوع یا هر شاخصه دیگری،در یک دسته،و مطالعات متفاوت در دسته دیگر جای میگیرند.ضمنا در تکنیک واروونه سازی؛”به شقِ مخالف و به نهایتِ دیگرِ طیف یا پیوستار نیز فکر می کنیم تا ویژگیهای مهم را بیرون بکشیم…این پرسشها نمونهگیری بعدی را در راستای همین مفاهیم،ضروری میکند”(اشتراوس و کوربین، 1395، 117-116).افزون بر این،تحقیق حاضر به سبب ضرورت الف)ایجاد تمایز میان تحقیقات مورد نیاز،با تحقیقات موجود و ب)تعیین جایگاه تحقیقات مورد نیاز،در منظومۀ تحقیقات صورت گرفته،ضرورت وجه سیستماتیک(چند وجهی) و بافتایِ(بومی)مطالعات مربوطه را معیار ارزیابی آنها قرار داده است.
مشخصات و معیارهای مطالعه پیشینه تجربی و تحقیقاتی
کرسول درباره معیار پرداختن به پیشینه،سه معیار؛نظری،روشی،و نظری-روشی را مطرح میکند و مینویسد؛”بررسی پیشینه میتواند در سه صورت یا به طور تلفیقی ارائه شود”(کرسول، 1391، 74).تحقیق حاضر سعی داشته است که تا به مباحث روششناختی تحقیقات صورت گرفته بپردازد و همچنین به ترتیبی ثانوی تصمیم داشته است که بعد نظری و موضوعی،یافتههای تحقیقات صورت گرفته،و ارزیابی تحلیلهای محققین از یافتههای تحقیقهایشان را مطالعه نماید.
مطالعات پیشینه در تحقیق حاضر از طریق مطالعه مروری سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفتهاند و حجم نمونه 167موردِ خارجی و داخلی بوده است که با روش هدفمند نمونهگیری شدهاند،و 20مورد نیز مربوط به کلان روندهای خیریهها،بنا بر ویژگیهای تحت شاخص و با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند.
کرسول درباره معیار انتخاب تحقیقات صورت گرفته برای بررسی در بخش پیشینه مینویسد؛”بررسی پیشینه به معنی پیدا کردن و خلاصه کردن مطالعات مربوط به یک عنوان است.غالبا این عناوین،مطالعات پژوهشی هستند اما ممکن است در بررسی پیشینه،مقالههای مفهومی یا تاملیای گنجانده شوند که چارچوبهایی را برای تفکر دربارۀ عناوین مطالعه فراهم آورد”(کرسول، 1391، 76).
بر همین اساس تحقیق حاضر به مطالعاتی که مستقیما به موضوع اولویتبندی امور خیر یا اولویتبندی نیازها در ایران پرداختهاند محدود نگردیده و برخی مقالههای مفهومی یا تاملی را که به تعبیر کرسول؛”چارچوبهایی را برای تفکر دربارۀ عناوین مطالعه فراهم میآورد”(کرسول، 1391، 76)نیز مورد بررسی قرار داده است.
مراحل انتخاب و هدفمندسازی نمونه های پیشینه
بنا بر اطلاعات جدول زیر،نمونههایی به روش نمونهگیری متوالی و با شیوه گلوله برفی،هدفمند،و نظری،برای مطالعۀ پیشینه انتخاب شدند،و به منظور ایجاد چارچوبهای برای تفکر دربارۀ موضوع مورد مطالعه،مورد تامل قرار گرفتهاند.
اهداف تحقیق حاضر از مرور سیستماتیک پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی عبارت بوده است از؛
- آشنایی با الگوهای اولویتبندی محتملا موجود در پیشینه و روشهای مورد استفاده در جهت تاسیس الگوهای اولویتبندی
- مطالعۀ سنخهای عام در پژوهشها و مطالعات مربوطه جهت ایجاد حساسیت نظری و روشی
- تلاش در جهت توسعه معرفت در خصوص موضوع تحقیق حاضر.
1. پیشینه تحقیقاتیِ رشتههای برنامهریزی شهری و مدیریت
با توجه به سطح همپوشانِ چشمگیری که هم به لحاظ موضوع و هم به لحاظ روشی،میان دو دپارتمان مدیریت و برنامهریزی شهری وجود دارد،در پی مطالعه چارچوب نظری و روشهای پیشینه تحقیقاتیِ این دو رشته دانشگاهی،حوزه موضوعی و روشیِ مطالعات یاد شده به ترتیب زیر به دست آمد.
1-1. حوزه موضوعیِ پیشینه در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
اولویتبندی برنامههای مدیریت شهری،اولویتبندی استراتژیهای شهری (CDSS)،اولویتبندی مشکلات استراتژیک شهری،اولویتبندی شاخصهای برنامهریزی شهری،اولویتبندی شاخصهای استراتژی توسعه شهری،اولویتبندی ابعاد و معیارهای مؤثر در مدیریت پروژههای شهری،اولویتبندی راهبردهای توسعه فضای عمومی شهر،اولویتبندی بافت فرسوده شهری،و….
1-2. حوزه روشی و تکنیکیِ پیشینه در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
تصمیمگیری چندمعیاره[9]اعم از تصمیمگیری چند هدفه[10]و تصمیمگیری چند شاخصه[11]،روشهای پرموتاسیون،لکسیکوگرافی،بیشترین کمینه[12]،بیشترین بیشینه[13]،روشهای الکزیکوگرافی[14]،جایگشت،حذفی، روش رضایت بخشِ عطفی و روش رضایت بخشِ خاص، روشهای جبرانی و غیرجبرانی،روش تسلط[15]، روش حذف یا صفر و یک[16]،روشهای امتیاز دهی[17]،روشهای ارزشی[18]،روشهای غیررتبهای[19]،فرایند سلسله مراتبی[20]،و….
لازم به ذکر است که روشها و تکنیکهای فوقالذکر،شامل شیوههای وزندهی به شاخصهای اولویتبندی امور نیز بودند.
1-3. نمونههایی از حوزه موضوعی و روشیِ پیشینه داخلی و خارجی،در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
- محمدی مقدم و همکارانش(1395)در تحقیقی با عنوان”اولویتبندی ابعاد ریسک منابع انسانی”به منظور اولویتبندی ریسکهای منابع انسانی جهت کنترل مناسب آنها توسط مدیران سازمانها به مصاحبه با خبرگان استان لرستان پرداختهاند.خروجی این مرحله،دوازده شاخص در قالب چهار بعد اصلی بوده است.نتایج تحقیق منجر به طراحی مدل یکپارچه ریسکهای منابع انسانی در سه سطح شده است.
- سرجوک(2005)در مقالهای با عنوان”ترکیب روشهای مختلف اولویتبندی در سنتز فرایند تحلیل سلسله مراتب”مینویسد؛در این تحقیق، یک روش چند معیاری برای ترکیب روشهای اولویتبندی در فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP)پیشنهاد شده است.فرض اصلی این است که برای هر مشکل تصمیمگیری خاص،و سلسله مراتب مرتبط با آن، AHP لزوماً نباید فقط از یک روش اولویتبندی استفاده کند.نتایج نشان میدهد که؛اینکه کدام روش باید مورد استفاده قرار بگیرد،بستگی به نتیجه ارزیابی چند معیاره عملکرد بردارهای اولویتدار آنها،با توجه به انحراف پیشنهاد شده و معیارهای معکوس رتبه،دارد.
2. پیشینه تحقیقاتیِ رشتههای جامعهشناسی،جمعیتشناسی،پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
با توجه به سطح همپوشانِ قابل توجهی که هم به لحاظ موضوع و هم به لحاظ روشی،میان سه دپارتمان مذکور وجود دارد،در پی مطالعه چارچوب نظری و روشهای پیشینه تحقیقاتیِ این سه رشته دانشگاهی،حوزه موضوعی و روشیِ مطالعات یاد شده به ترتیب زیر به دست آمد.
2-1. حوزه موضوعیِ پیشینه در رشته جامعهشناسی،جمعیتشناسی،پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
راهکارهای مقابله با مسائل اجتماعی،اولویتبندی نیازهای اجتماعی،اولویتبندی موضوعات پژوهشی،اولویتبندی عوامل موثر بر آسیبهای اجتماعی،اولویتبندی سیاستهای مربوط به نیازهای اجتماعی،اولویتبندی عوامل جامعهشناختی موثر بر جرائم اجتماعی،اولویتبندی بحرانها و مشکلات اجتماعی ایران،اولویتبندی مسائل فرهنگی،اولویتبندی عوامل اقتصادی موثر بر نارضایتیهای اجتماعی،اولویتبندی امور اجتماعی بر امور فردی،اولویتبندی راهکارهای توسعه فرهنگی،اولویتبندی سیاستهای آموزش بهداشت اجتماعی،و…
2-2. حوزه روشی و تکنیکیِ پیشینه در رشته جامعهشناسی،جمعیتشناسی،پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
نظریه زمینهای[21]،تحلیل تماتیک[22]،تکنیک دلفی[23]،روش آزمون فریدمن[24]،الگوی تحلیل اهمیت- عملکرد[25]، روش کیو[26]،مدلسازی معادلات ساختاری[27]،تكنيك تجزيه و تحليل سلسله مراتبي[28]،مدل کاروليناي شمالي[29]،سیستم استنباط فازی[30]و…
2-3. نمونههایی از حوزه موضوعی و روشیِ پیشینه داخلی و خارجی،در رشته جامعهشناسی،جمعیت شناسی،پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
- ندوشن(1397) در تحقیقی با عنوان”ارزیابی نیازهای جوانان و اولویتهای سیاستی مرتبط با آنان در شهر یزد”گفته اند؛پژوهش حاضر،خلأهاي موجود بين نيازها و مشکلات جوانان را بررسي كرده است.دادهها از يک پيمايش در سال1397در شهر يزد به دست آمده است و براي تحليل دادهها از الگوي تحليل اهميت – عملکرد استفاده شده است و نيازهاي جوانان در قالب چهار بُعد اقتصادي،اجتماعي،آموزشي – فرهنگي – هنري و تفريحي -ورزشي طبقهبندي شده است.
- آکالیسکی(2018) در تحقیقی با عنوان”همگرایی ارزشهای فرهنگی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و نامزدها”در صدد است که به شناسایی اولویتگذاری ارزشهای فرهنگی اتحادیه اروپا بپردازد و به این منظور،دو شاخص اولویتبندی عمودی یا سلسله مراتبی،و افقی یا همگرا را استخراج کرده است.این تحقیق به روش مقایسه تطبیقی صورت گرفته است.
- و…
3. پیشینه مربوط به تجربه دولتی یا نهادیِ(سازمانی)تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
با توجه به تلاشهای اجراییِ از پیش موجود جهت اولویت بندی امور مختلف،مطالعه موضوعات مورد اولویتبندی و روشهای پیشینه مربوط به تجربه دولتی یا نهادی(سازمانی)،در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور نیز به مثابه منبع دیگری از دادههای پیشینه صورت پذیرفت و در این ارتباط 5تجربه در خصوص تدوین و طراحی الگوی اولویتبندی،مورد بررسی قرار گرفت.
3-1. حوزه موضوعیِ پیشینه مربوط به تجربه دولتی یا نهادیِ(سازمانی)تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
حوزه موضوعیِ مورد اولویتبندی توسط الگوهای طراحی شده متناظر با حوزه ماموریتی یا هویتی نهادها و ارگانهای مربوطه میباشد.با توجه به مطالعه و بررسی قریب به 5طرح تدوین الگوی اولویتبندی،این موضوعات عبارت بودند از:اولویتبندی پژوهش و فنآوری اطلاعات،اولویتبندی اقدامات توسعهای،اولویتبندی بودجه در برنامه توسعه کشور،اولویتبندی اقدامات اصلاحی در همکاری و توسعه اقتصادی جهانی،و…
3-2. حوزه روشی و تکنیکیِ پیشینه مربوط به تجربه دولتی یا نهادیِ(سازمانی)تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
بهطور کلی بر اساس یک تقسیمبندی عام میتوان روشهای بهکار رفته در تحقیقاتی را که برای طراحی الگوی اولویتبندی توسط نهادها و ارگانها در ایران صورت گرفته است به سه نوع زیر متمایز نمود؛
- روشهای مبتنی بر دادههای کمابیش ساختاریافته(مانند روش اثرات متقابل،روش ماتریس و سیستم اثرات متقابل،روش وزندهی و روش چند شاخصی،مطالعه اسنادی و…)
- روشهای مبتنی بر هماندیشی،گفت و گو و تبادل نظر(برگزاری نشستهای هماندیشی،روش ذهنانگیزی،مصاحبه،مشاوره و گفت و گو،و…)
- روشهای ترکیبی
3-3. نمونههایی از حوزه موضوعی و روشیِ پیشینه تجربه دولتی یا نهادیِ(سازمانی)تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
- مهمترین وظیفه شورای عالی علوم،تحقیقات و فنّاوری،تعیین اولویتهای بخش آموزش عالی،پژوهش و فنّاوری کشور است.معمولاً با توجه به تنوع سیاستهای کارکردی ممکن،پژوهشگران و سیاستگذاران از میان زمینههای اقدام و سیاستهای کارکردی با توجه به مسائل اولویتدار باید دست به انتخاب بزنند.رویکرد روششناسی بکار گرفته شده نیز مبتنی بر مشارکت جمعی خبرگان و مسئلهمحوری بوده است و به منظور طراحی نظام یا الگوی اولویتبندی در پروژه فوق الذکر، 6گام تعریف شده است:گام اول:هدفگذاری و تعیین چالشهای سطح کلان کشور.گام دوم:تعیین زیرحوزههای راهبردی در اولویتگذاری پژوهش و فنّاوری کشور.گام سوم:هدفگذاری و تعیین چالشهای سطح حوزه راهبردی.گام چهارم:شناسایی و رتبهبندی مسئلهها در حوزههای راهبردی.گام پنجم:شناسایی و رتبهبندی موضوعات اولویتدار در حوزههای راهبردی.گام ششم:تعیین اولویتهای سطح کلان حوزه پژوهش و فنّاوری کشور.
- سازمان جهانی همکاری و توسعه اقتصادی(2000)موسوم به OECD طی طرح تحقیقاتی،اقدام به طراحی الگویی برای اولویتبندی اقدامات اقتصادی اصلاحی نموده است و به این منظور سه ابزار کلیدی را در تولید الگویی اولویت بندی،مطمح نظر داشته است:
الف) ابزار تشخیص ERP برای شناسایی موانع رقابتپذیری و رشد
ب) ابزار اولویتبندی ERP برای انتخاب معتبرترین اقدامات اصلاحی
ج) ابزار نظارت ERP برای ردیابی پیشرفت در اجرای اصلاحات
در این طرح،حجم نمونه موارد مورد ارزیابی،20 عدد از ERPs بوده،که شاخصهایی معتبر و سازگار جهت اولویتبندی را نشان میدهند.به عنوان بستری اصلی،پیش از طراحی الگو،یا به عنوان پیش زمینهای برای دستیابی به الگوی اولویتبندی،استراتژی اقدامات اصلاحی بر اساس افزایش رشد اقتصادی و رقابت تعریف شدهاند.
10-1. پیشینه مربوط به کلان روندهای خیریه ها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
با توجه به تلاشهای اجراییِ از پیش موجود جهت اولویتبندی امور خیر،مطالعه موضوعات مورد اولویتبندی و روشهای پیشینۀ مربوط به تجربه خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور نیز به مثابه منبع دیگری از دادههای پیشینه صورت پذیرفت و در این ارتباط،20نمونه اعم از 10نمونه داخلی و 10نمونه خارجی بر اساس معیارهای تحت شاخص و تنوع حوزه فعالیت،مورد بررسی قرار گرفتند.
همچنین برخی دیگر از این نمونه ها،خارجی بودند که جدول زیر گویای اطلاعات آنهاست.
1-10-1. حوزه موضوعیِ پیشینه مربوط به تجربه خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
حوزه موضوعی تجربه خیریهها برای اولویتبندی امور خیر،طبیعتا متناظر با حوزه فعالیت آنها میباشد.به عبارتی موضوعات مورد اولویتبندی در خیریهها،متناظر با حوزه ماموریتی یا هویتی آنها میباشد.با توجه به مطالعه و بررسی بیش از 20خیریه برتر در ایران و جهان،این موضوعات عبارت بودند از:
امور بهداشتی و درمانی،امور توزیعی در زمینه پول و کالا و خوراک و پوشاک،عمرانی،سرپرستی و نگهداری،امور آموزشی،امور پژوهشی،خدمات مشاورهای،توانیابی و بازپروری و…
1-10-2. حوزه روشی و تکنیکیِ پیشینه مربوط به تجربه خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل کشور و خارج از کشور
به منظور استخراج الگوهایی که محتملا توسط خیریههای داخلی و خارجی جهت اولویتبندی امور خیر صورت گرفته است به سایت های رسمی20خیریه برتر و تحت شاخص ایرانی و خارجی مراجعه گردید و یکایک لینک ها،و زبانه های این سایت ها مطالعه گردید.
در پی مطالعه مجموعه شاخصهایی که موسساتی چون سیویکاس،چریتی واچ، چریتی نویکر،و… برای ارزیابی خیریهها در سراسر جهان مورد استفاده قرار دادهاند نیز از معیار و شاخصی همچون برخورداری خیریهها از الگو و سیستم اولویتبندی اقدامات خیر استفاده نشده است و به نظر میرسد که این موسسات،مجموعه شاخصهایی چون:شفافیت،تراکم سرمایه،مصرف بهینه سرمایه دریافتی،جذب سرمایه،نوآوری،تداوم سازمانی،اثربخشی و…را به طور مستقل از یکدیگر برای خیریهها به کار میبرند،نه ذیل یک الگو یا مدل.
یافتههای این بخش از مطالعات پیشینه عموما حاکی از آنست که خیریههای داخلی و خارجی بجای استفاده از الگوهایی فراگیر و روشمند و ساختاری،برای اولویتبندی امور خیر،به شیوههای زیر اقدام به اولویتبندی نسبی اقدامات حوزه فعالیت خود میکنند:
- ارجاء به اسناد بالادستی و استراتژیهای موجود در اساس نامهها،و تلاش برای تطبیق اقدامات و اولویت های موضوعی با این اسناد و استراتژیها
- ملاک قرار دادن ملاحضات نسبی،اعم از شرایط،فوریتها،اضطرار ها،و کمبودها
- اتکاء بر روند و روالهای رایج و عرف بوروکراتیک در هر خیریه
- اتکاء و استناد به معیارهایی عُقلایی و اجماعی برای رتبهبندی اقدامات،که آن نیز موکول به نظرات متخصصین و یا متولیان خیریههاست
- مقایسه مجموعه اقدامات سالانه و ادواری به منظور تنوع بخشیدن به اولویتهای حوزه فعالیت
1-11. یافتههای مرور سیستماتیک پیشینه
در مرحله پایانی مرور سیستماتیک پیشینه تجربی و تحقیقاتی و پس از طی مراحل عملیاتی مربوطه از جمله تعیین معیارهای ارزیابی و دستهبندی مطالعات اعم از سیستماتیک بودن و بافتاری بودن پیشینه،و مقایسه بعید و قریب مطالعات مذکور و وارونهسازی آنها،کاستیهای تمایز بخشِ زیر استخراج شد؛
- سیستماتیک نبودن یا تقلیلگرایانه بودنِ تحقیقات پیشینه،و نادیده گرفتن الگویی چند وجهی جهت اولویتبندی امور،آنچنان که ناظر بر سایر ابعاد بینارشتهایِ اقتصادی،اجتماعی،و فرهنگی آن امور باشد.
- فقدان رویکرد بومی در طراحی الگوی اولویتبندی امور در برخی از مطالعات،و فقدان رویکرد بومی در طراحی شاخصهای اولویتبندی امور در دیگر مطالعات
- تقلیل روشی در حصول الگوی نهایی روششناختی برای اولویتبندی امور
1-12. معیارهای سنخبندی الگوهای اولویتبندی در پیشینه،و سنخهای مستخرج از پیشینه
در پی مطالعۀ پیشینه،به دو سنخ عمدۀ الف)شاخص محور با روش از پیش موجود،و ب)روش محور با شاخصهای از پیش موجود،دست یافتیم.این سنخ بندی بنا بر دو معیارِ الف)روشسازی و ب)شاخصسازی صورت گرفت.
این موارد قطعا سنخهایی نوعی هستند،و مانع نمیباشند،زیرا بی تردید باید بر همپوشان بودن بخشهایی از این دو نوع از الگوهای اولویتبندی تاکید کرد.شکل زیر روایت دیداری این همپوشانی است؛
در انتهای بخش پیشینه بر اساس معیارهای فوقالذکر الگوهای اولویتبندی رایجی را که سایر محققین و صاحب نظران مورد توجه و استفاده قرار دادهاند بنا بر معیارهایی چون شاخص محوری و روش محوری،دسته بندی نموده،و در نقشۀ پیشینه تجمیع نمودهایم.ضمنا در این نقشه،تحقیقاتِ مورد نیاز را از سه جهت با مطالعات پیشینه متمایز ساختهایم.تحقیقات مورد نیاز باید به منظور رفع نسبی کاستیهای یاد شده تمهیدات زیر را در نظر بگیرند:
الف)مطالعه سیستماتیک معیارهای اولویتبندی (تکثر معیاری،و چندگانگی میدانِ معیاری)
ب)ابتناء بر شاخصهای بومی و زیر شاخصهای تطبیقیِ بومی و غیر بومی
ج)ابتناء بر چندانگارهگیِ روششناختی(هم در سطح مراحل کل تحقیق،هم در سطح ارزیابی معیارها و زیر معیارها)
نتیجهگیری
آنچنان که در نقشه پیشینه دیده میشود، میتوان تحقیقات صورت گرفته را به دو نوع کلی شاخص محور و روش محور تقسیم نمود و با توجه به این قید که این تقسیمبندی مطلقا مانع نبوده و صرفا اشکالی ایدئال هستند،میتوان گفت که تحقیقاتی که شاخص محور هستند عمدتا بر شاخصهای اولویتبندی امور تاکید داشتهاند تا روشهای ارزیابی و اندازهگیری شاخصها،و تحقیقاتی که روش محور هستند عمده بار تحقیق را نه معطوف بر شاخصها، بلکه متوجه روشهای اولویتبندی امور کردهاند.
اما تحقیقات شاخص محور،خود قابل تقسیم به سه نوع از مطالعات هستند:
الف)مطالعاتی که مبتنی بر شاخصهای غیر بومیاند،و برای اولویتبندی امور،از شاخصهای موجود و رایج در نظریهها استفاده نمودهاند،
ب)مطالعاتی که مبتنی بر شاخصهای بومیاند،و برای اولویتبندی امور،اقدام به شاخصسازی نمودهاند،
ج) مطالعاتی که شاخصهای بومی یا غیربومی را به صورت تقلیلی به کار بردهاند. این قسم از تحقیقات از شاخصهای متنوع در رشتههای مختلف استفاده ننموده و از یک میدانِ معیاری برای تعیین شاخصهای اولویتبندی امور استفاده نمودهاند.
تحقیقات روش محور نیز دایر بر مطالعاتی هستند که از روشهای غیر بومی برای اولویتبندی امور استفاده نمودهاند،و در ضمن،این تحقیقات،در عین استفاده از روشهای غیر بومی،به شکلی تکینه از این روشها استفاده نمودهاند.بدین معنا که از تکثر روشی،اعم از روشهای موجود در یک رشته،و یا روشهای موجود در رشتههای تخصصیِ مختلف،بیبهره بودهاند.
در تحقیقات مورد نیاز شایسته است که سعی شود تا از رویکرد رابطهگرایی روششناختی،بهره گرفته شود.این رویکرد،در سطح روششناسی در مقابل همه اشکال مختلف انحصارگرایی روششناختی،بر تکثر تأکید میکند.بدین ترتیب،شکاف میان فردگرایی و کلگرایی روششناختی پشت سر گذاشته میشود و «رابطهگرایی روششناختی[31]» به منزله راهبردی جایگزین پیشنهاد میشود(ریتزر، 1393، 712؛ پرستش، 1390، 134).رابطهگرایی روششناختی نوعی رویکرد پژوهشی است که به منظور شکار روابط،هم از سختگیری طرحهای اثباتی احتراز میکند و هم از سهلگیری طرحهای تأویلی.بنابراین نه خود را در روشهای کمی عینگرایانه و نه در روشهای کیفی ذهنگرایانه محدود و محصور میکند،بلکه به فراخور مراحل و مراتب و اهداف تحقیق از روشهای گوناگون بهره میبرد(پرستش، 1390، 134).بنابراین در بُعد روششناسی،سعی در بهرهگیری از روشهای مختلف در تحقیق میشود زیرا بر«چندانگارهگی روششناختی[32]» بسیار تاکید میگردد.چندانگارهگی روششناختی به معنای به کارگیری تکنیکها و روشهای مختلف،به تناسب موضوع تحقیق،و ترکیب و آرایش روشها متناسب با مسأله تحقیق میباشد(بوردیو و واکان، 1992، 30؛ اِوِرت و دیگران، 2015، 40).
ضرورت دوم در اجرای تحقیقاتِ تکمیل کننده آنست که این تحقیقات مبتنی بر تکثر معیاری،و چندگانگی میدانِ معیاری باشند.به عبارتی ضرورت دارد که این تحقیقات در بخش طراحی معیارهای اولویت بندیِ امور از تخصصها و رشتههای مختلف در پنل تخصصی استفاده نمایند زیرا این امر به چند رشتهای شدن معیارها و در نتیجه به پوشش سایر ابعاد اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و سیاسیِ امورِ موردی اولویتبندی میانجامد.
ضرورت سوم که باید در اجرای تحقیقاتی پسینی در خصوص طراحی مدلهای اولویتبندی مورد توجه قرار بگیرد شاخصسازی بنا بر مولفهها و ملاحظات بومی،هم در حوزه شاخصهای اولویتبندی و هم در حوزه زیرشاخصها و معرفها باشد و در مواردی که تمایز میان بافت داخلی و خارجی وجود ندارد میباید از زیر شاخصهای تطبیقیِ بومی و غیر بومی استفاده گردد.
با لحاظ کردن ملاحظات یاد شده میتوان به توسعه معرفت در حوزه موضوعیِ اولویتبندی امور از جمله اولویتبندی اقدامات نیکوکارانه یاری رساند و همافزایی مطالعاتی قابل توجهی را در این زمینه به منظور کاهش هدر رفتها و ارتقاء اثربخشی اقدامات خیرخواهانه رقم زد.
منابع
کرسول،جان دبلیو(1391)طرح پژوهش رویکردهای کیفی و کمی و ترکیبی.ترجمه مریم دانای طوس،تهران:جهاد دانشگاهی
طیبنیا،محمدصالح؛ فلاح،مینا؛ربانی اصفهانی،حوریه (1399)معماران عصر جدید،تهران:بنیاد خیریه راهبردی آلا
اشتراوس،انسلم؛کربین،جولیت(1395)مبانی پژوهش کیفی،ترجمه ابراهیم افشار،تهران:نی
[1] عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان s.memar@ltr.ui.ac
[2] دکترای تخصصی جامعه شناسی.دانشگاه اصفهان khosravia89@yahoo.com
[3]-Narrative review
[4]-Systematic Review
[5]–Close-in technique
[6]-Far-out technique
[7]-Flip-flop technique
[8]-Grounded theory
[9] MCDM
[10] MODM
[11] MADM
[12] MAXI MIN
[13] MAXI MAX
[14] Lexicography
[15] Dominance
[16] Elimination
[17] Scoring
[18] Compromising
[19] Outranking
[20] AHP
[21] Grounded theory
[22] TA
[23] Delphi method
[24] Friedman test
[25] IPA
[26] Q-sort
[27] Structural equation modeling
[28] AHP
[29] MPH
[30] FIS
[31] Methodological Relationism
[32] Methodological Polytheism
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.