تجربه زیسته خیرین از نوع فعالیت کمک رسانی

افسانه توسلی، ملیحه عابدی، سیما سلطانی

هیات علمی گروه مطالعات زنان و خانواده، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران( نویسنده مسئول)

Email: afsaneh_tavassoli@alzahra.ac.ir

دانشجوی دکتری، گروه جامعه شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.

Email: maliheh.abedi@student.pnu.ac.ir

کارشناسی ارشد مطالعات زنان وخانواده، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران

Email: sima1993soltani@gmail.com

 

چکیده:

هدف پژوهش حاضر شناسایی تجربه زیسته کنشگران از فرایند انجام فعالیت های کمک رسانی است. به این منظور با 11 نفر از افرادی که در طی سال های مختلف در حوزه های کمک رسانی فعال بودند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روش پژوهش کیفی و پدیدارشناسانه است. یافته‌های تجربیات مصاحبه شوندگان درکمک رسانی عبارتند از: مدرسه سازی، کتابخانه سازی، کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار، حمایت از دانش آموزان نیازمند وحمایت از کارتون خواب ها. طبق نتایج بدست آمده کنشگران اصلی نگرش های منفی به فرهنگ فعلی، نگرش مثبت  به ذات امور خیریه، توجه به توانمندسازی و توسعه پایدار، انجام وظیفه و مسئولیت اجتماعی دانستن، پیگیری و نظارت داشتن، شفاف سازی فعالیت ها، وجود قوانین دست و پاگیر، عدم اعتماد مردم، لزوم حرفه ایی شدن و حفظ کرامت انسانی را موثر بر ماندگاری کمک رسانی و کارهای خیر می دانند. به طور کلی نگاه بدون دخیل کردن ارزش‌های شخصی و داشتن نگاهی مسئولانه به کارهای خیر به عنوان وظیفه انسانی از نتایج برآمده از پژوهش حاضر است.

کلمات کلیدی: مسئولیت اجتماعی، خیریه، پدیدارشناسی، اعتماد، توسعه پایدار

 

مقدمه

در جهان امروز کمک های خیریه به مثابه یک مسئولیت اجتماعی ورفتارهای مدنی برای گروه­های اجتماعی تعریف می­شوند؛ افراد وگروه­ها بنا بر اولویت­ها ومقتضیات نسبت به ادای مسئولیت اجتماعی خود اقدام می­کنند. در کنار بخش خصوصی یا بازار(بخش اول) و بخش عمومی یا دولت(بخش دوم) سازمان هایی فعالیت می کنند که جزء هیچ یک از این دو بخش نیستند اما بسیار برجسته به فعالیت اقتصادی می پردازند و در دهه های اخیر حجم بالایی از تولید داخلی بسیاری از کشورها را به خود اختصاص داده اند(Shiyji, 2007). سازمان هایی که در این بخش مشغول به فعالیت هستند عمدتا تحت عنوان سازمان های غیرانتفاعی و یا سازمان های مردم نهاد[1] یاد می شوند. سمن ها (سازمان های مردم نهاد) در رایجترین تعریف به سازمان های خصوصی اشاره دارند که برای رفع گرفتاری ها و آلام مردم و ارتقاء سطح زندگی ایجاد می شوند و در کاهش معضلات اجتماعی نقش اساسی بر عهده دارند(صمدی میارکلایی، 1395 :134)

خیریه ها یا سازمان­های مردم­نهاد به عنوان نیرویی موثر در همدلی اجتماعی حتی در جوامع توسعه یافته نیز به عنوان بازویی قدرتمند در جهت بهبود اوضاع گروه­ها عمل می­کنند. چنین حمایت­هایی در عین حال که مستقل از دولت مرکزی اعمال می­شود، اما در راستای برنامه ریزی­های کلان جوامع هدایت می­شوند(Kerns, 2016 ). به طور کلی بخشی از برنامه­های دولتی در قالب طرح­های­ دولت­های رفاه یا کشورهای توسعه یافته را سازمان­های مردم نهاد و خیریه ها با کمک های داوطلبانه عملیاتی می­کنند(Lempert, 2008 & Nguyen). کشور ما همواره مستعد وجود بخش غیرانتفاعی و فعالیت های خیرخواهانه و نیکوکاری بوده است. در موقعیتی که سرعت عمل و حمایت سریع نیاز است عموما برمبنای شفقت جمعی عمل می­شود و در هنگامه انجام مسئولیت اجتماعی به جهت ارتقای کیفیت زندگی و رفع محرومیت بارویکردی عدالت محور وبرابری خواهی می­توان اقبال عمومی را جلب کرد. نکته آنکه در هر دومورد سازمان های مردم نهاد و متولیان امر درپی جلب حداکثری منابع و کمک های مردمی درراستای بهبود وضعیت گروهی از همنوعان خود هستند( غلامزاده،2021).

امروزه با پیشرفت جوامع و عقلانی شدن و عرفی شدن زندگی اجتماعی، با ذهنیت هایی مواجه هستیم که ممکن است امور خیریه را از منظر دیگری تعریف و تفسیر کنند. در واقع، در جوامع مدرن، جنبه های انسانی، عرفی و دنیوی کار خیریه تقویت شده است(Lluis, 2016). اوکلی[2] با ارائه تفاسیر مختلف از مفهوم مشارکت بر نقش پررنگ آن در توسعه جامعه تاکید کرده است. از نظر وی مشارکت از طریق کمک های داوطلبانه اجتماعی و استفاده از منابع داخلی برای دستیابی به توسعه و کاهش هزینه های آن مؤثر است (باکلند[3]، 1998). همچنین یکی از ابعاد کلیدی توسعه پایدار را مأموریت های اجتماعی و برخورداری از مواهب طبیعی، مادی یا معنوی می داند و معتقد است مشارکت موثر در امور خیریه به عنوان یک مسئولیت اجتماعی یکی از قوانین بازی توسعه پایدار تلقی می شود(مهدی، 1396؛  Bock, 2018 &  Eastman).

طی سالهای اخیر به جهت اهمیت موضوع کمک رسانی و نقشی که در فرایند توسعه دارد در سراسر جهان عوامل مختلفی بررسی شده زیرا برای افزایش اثربخشی جمع‌آوری کمک‌های مالی درک عمیق‌تر از اینکه چه انگیزه‌های مختلف زیربنای انتخاب اهداکننده برای هدف خیریه است، ضرورت دارد. برای مثال، مشخص شده است که انتخاب نوع کمک رسانی به طیف وسیعی از عوامل فردی و اجتماعی اهداکننده برای اهداف خیریه بستگی دارد(Body & Breeze, 2016 ). برخی تحقیقات بیان داشتند که انجام کار خیر برای گروه‌های سنی یا طبقات اجتماعی اقتصادی مختلف، متفاوت است(Casale & Baumann, 2016).  نگرانی همدلانه، حضور مذهبی و وابستگی مذهبی از جمله مواردی است که در پژوهش نیوماری و هاندی[4](2019)به عنوان عوامل موثر بر انتخاب نوع کمک رسانی بیان شده است.

به طور کلی می توان بیان کرد افرادی که تمایل به یاری رسانی به دیگران را دارند به عنوان کنشگران اصلی پایداری این تفکر، معمولا با یک هدف و نیت خاص اقدام به کمک رسانی می کنند و اهداف ایشان نیز بسته به شرایط مختلفی می تواند باشد که از جامعه ایی تا جامعه دیگر و حتی از فردی تا فرد دیگر متفاوت است. هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته افرادی که در بخش کمک رسانی فعالیت دارند است. از این رو با رویکرد پدیدارشناسانه به تجربیات خیرین پرداخته می شود. در رویکرد پدیدارشناسانه، نگاه محقق به مشارکت کنندگان در پژوهش، نگاهی از بالا به پایین نیست، موضعی از درون خود مورد تحقیق و برای بازنمایی نقطه نظرات افراد درگیر در آن موضوع است. به همین دلیل جهت داشتن توصیفی مناسب از نگاه کنشگران به موضوع خیریه، نیازمند نزدیک شدن و عمیق شدن در تجربه ی ایشان  از انجام فعالیت داوطلبانه و خیریه بوده است.

 

پیشینه پژوهش

در این قسمت به مرور تحقیقاتی که در زمینه امور خیریه شده است پرداخته می شود.

عامری و همکاران (1401)  در پژوهشی تحت عنوان بررسی تحلیلی و ارائه مدل نهادینه کردن فرهنگ وقف در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مدلی مشتمل بر شش بعد (آموزش، تسهیل‌کننده، راهبردها، فرهنگ، موانع و نتایج) و42 مؤلفه را ارائه دادند، که در آن نشان داده شد دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی برای حرکت به سمت نهادینه کردن وقف باید به متغیرهای آموزش، تسهیل‌کننده، راهبرد‌ها، فرهنگ، موانع، نتایج توجه کنند.

بلورفروش و انصاری (1398) با ابزار مصاحبه عمیق با برخی از مدیران خیریه ها به استخراج عوامل بروز رفتار خیرخواهانه در مردم شهر اصفهان پرداخته تا به وسیله سرمایه گذاری روی این عوامل بتوان سرمایه های خیر را بالفعل نمود و از این راه هم خیرین بالقوه پاداش بالای عمل خود را دریابند و هم خیریه ها از سرمایه های مادی و معنوی بیشتری برخوردار گردند. این تحقیق به دنبال دستیابی به عوامل بروز رفتار خیر در مردم بود که این علل بر اساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده به سه دسته عوامل نگرشی، هنجاری و کنترل رفتار ادراکی تقسیم گردید و نتایج حاصل از دسته بندی تجربیات مدیران خیریه ها در عوامل سه گانه تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده، نشان داد که از بین این سه عامل، نگرش با داشتن بیشترین فراوانی در تجربیات مدیران خیریه ها بیشترین تاثیر را بر بروز رفتار خیر در مردم دارد.

گنجی و همکاران(1393) در پژهشی دریافتند رابطه ی معنادار و مستقیم بین متغیرهای دینداری، عدالت خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماداجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف را نشان داده اند. به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیشتر می‌شود. هم چنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می‌دهد که از میان عوامل شناخته شده، عامل معنوی باضریب بتای 273/0 روحیه عدالت خواهی با ضریب بتای 291/0 و انسجام اجتماعی با ضریب بتای 176/0، 35 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین میکنند به طوری که متغیر عدالت خواهی، بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.

سندنون[5] وهمکاران(2020) در پژوهش خود نشان دادند که ارزش‌های شخصی بر تصمیم برای کمک به خیریه تأثیر می‌گذارد. با این حال، مطالعات ارزش‌ها و کمک‌های خیریه هنوز بررسی نکرده‌اند که ارزش‌های تصفیه‌شده چگونه با انتخاب یک اهداکننده برای هدف خیریه ارتباط دارند. در این مقاله به بررسی روابط بین اولویت‌های ارزشی اهداکنندگان و حمایت آن‌ها از 9 نوع مختلف خیریه پرداخته شده است. این کار در دو نمونه اهداکننده از استرالیا و ایالات متحده انجام شد. شواهد روشنی از انگیزه‌های ارزشی پالایش شده برای کمک‌های مالی به موسسات خیریه محیطی، رفاه حیوانات، مذهبی یا معنوی، و کمک‌های بین‌المللی، و همچنین ارائه به انواع دیگر دلایل (به عنوان مثال، هنر یا فرهنگ، آموزش، خدمات بهداشتی، اجتماعی یا خدمات رفاهی نشان می‌دهیم). و باشگاه های ورزشی) وجود دارد.

شیان یان[6] وهمکاران(2018) در پژوهشی به بررسی نقش هایی که سازمان های مردم نهاد دربخش کمک رسانی انجام می دهند پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد این سازمان ها عمدتا نقش های توانمندی مانند مشاور، ظرفیت ساز، تحلیلگر و تامین کننده مالی هستند. نقش های هماهنگ کننده مانند کارگزار و ارتباط دهنده؛ و نقش های تسهیل کننده مانند آغازگر، رهبر، مدافع و ناظر. این نقش‌ها به سازمان‌های غیردولتی اجازه می‌دهد تا وظایف خود را انجام دهند تا مشارکت قابل توجهی در فقرزدایی و کمک رسانی داشته باشند.

همان طور که مشاهده می شود تحقیقات انجام شده از تجربیات کنشگران اصلی کار خیر و کمک رسانی کافی نیست. برای تکمیل و پر کردن بخشی از شکاف دانشی در امور وقف، در پژوهش پیش رو با رویکرد پدیدارشناسانه به بررسی تجربه زیسته فعالان این حوزه پرداخته می شود.

 

مرور نظری

در پژوهش های کیفی نیاز به مرور نظری نیست اما از آنجایی که پژوهشگران به دنبال داشتن بینش نظری هستند مروری بر برخی نظریات مرتبط با موضوع پژوهش ارائه می شود. رخداد رفتارهاي کمک رسان و چیرگی آنها در سطح مناسبات بین فردي تابع متغیرهاي گوناگونی است. رویکردهاي نظري متعددي در عرصه روانشناسی اجتماعی به طور مستقیم به تبیین این امر پرداخته اند و رویکردهاي جامعه شناختی به گونه اي تلویحی تر به چرایی بروز و ظهور اینگونه کنش ها توجه نموده اند(غیاثوند وهمکاران، 1398). براي بررسی علل کمک افراد در شرایط مختلف میتوان از رویکردهاي مختلف بهره گرفت. در سطح خرد و عاملیتی و با توجه به نظریه هاي روانشناسی اجتماعی؛ کمک به دیگران می تواند تحت تأثیر میزان احساس همدلی و دلسوزي افراد باشد. فصل مشترك همدلی و استدلال اخلاقی، دغدغه داشتن نسبت به مسائل دیگران است. با توجه به نظریات باتسون[7] و همکاران (1983 ) معیارهاي «خود را به جاي دیگري گذاردن» با رفتارهاي کمک رسان رابطه نظام مندي دارند و شواهد موجود در این زمینه از نظر ادراکی، اجتماعی و اخلاقی کاملاً معتبر و موثق هستند؛ اما از نظر عاطفی چندان مستند نیست؛ دلیل آن پیچیدگی روابط بین همدلی عاطفی و رفتارهاي کمک رسان است. همحسی شامل پاسخ خاص عاطفی و شناختی به حالتهاي هیجانی شخص دیگر است و شامل همدردي، تمایل به حل مسئله و اتخاذ چشم انداز شخص دیگر است (بارون و همکاران، 1394: 579).

برخی محققان معتقدند که نوع دوستی ناب وجود ندارد، یعنی کمک رسانی همیشه به نحوي به وسیله خودخواهی تحریک میشود که تمایل به دستیابی به پاداش هاي شخصی در قالب احساسات مثبت کمک رسانی است (اسمیت و مکی، 1392: 619).  در واقع برخی پژوهشگران معتقدند که همدلی موجب احساس ناراحتی شخصی میشود. بنابراین کمک کردن به دیگران در درجه اول با هدف کاهش احساس ناراحتی خود است نه احساس ناراحتی دیگران (بدار، 1389 : 261) بر این اساس تفسیري خودخواهانه از همدلی ارائه میگردد نه دگرخواهانه. علاوه بر این آنچه افراد را به همدلی و رفتارهاي کمک رسان ترغیب میکند احساس خوشایندي است که در اثر کمک کردن به دیگران حاصل میشود و این احساس به مثابه پاداشی است که احتمال تکرار رفتار در آینده را افزایش میدهد. انتظار عمل متقابل از سوي کمک گیرنده همراه با انواع پاداشها (احترام، شهرت، سپاسگزاري و…) در این جهان و آمرزش در جهان دیگر است (بارون و همکاران،  1394 :603). طبق نظر هومنز، شرط احساس مسؤلیت افراد هر جامعه ای نسبت به جامعه و مشاركت در فعالیتهای جمعی به میزان پاداشی بر می گردد كه افراد از رفتار خود دريافت كرده باشند. اگر مشاركت و يا احساس مسولیت يک جانبه باشد و فقط از سوی افراد جامعه باشد و جامعه خود را مقید و ملزم به برآورده كردن خواسته و نیازهای مادی و معنوی افراد آن جامعه نکند مسلما تمايل مردم هم برای انجام رفتارهای داوطلبانه كمتر شده و كم كم به خاموشی می گرايد. بنابراين بی تفاوتی اجتماعی يک جاده يک طرفه نیست كه ما از افراد جامعه انتظار مسؤلیت پذيری و درگیری در مسايل جامعه داشته باشیم. جامعه نیز بايد به نوبه خود ملاک الزام برای درگیر شدن افراد در رفتارهای نوع دوستانه را فراهم كند(قاضی زاده و کیانپور، 1394).

عامل دیگري که جامعه را به سوي رفتارهاي کمک رسان سوق میدهد، مسئولیت اجتماعی است. به زعم برکویتز[8] و بیرهوف مسئولیت اجتماعی داراي دو بعد است: برآورده کردن اخلاقی انتظارات دیگران و تبعیت از مقررات اجتماعی. برآورده کردن اخلاقی انتظارات دیگران بر قابل اعتماد بودن و رفتار کردن به عنوان یک عضو خوب و شایسته جامعه متمرکز است. این تعریف شامل احساس تعهد است که با حس ارتباط و پیوستگی به افراد نیازمند مرتبط بوده و به قدرت جهت گیري اخلاقی اشاره دارد. تبعیت از مقررات اجتماعی به پذیرش معیارهاي اجتماعی و پیروي از قواعد اجتماعی معطوف میشود. به عبارت دیگر، بعد اول به معناي عمل کردن بر طبق جوهره انسانی است و بعد دوم، به الزام هاي اجتماعی در شرایط اضطراري اشاره دارد (بیرهوف، 1384 :242). اینکه شهروندان در قبال شرایط اجتماعی منفعل نباشند و احساس مسئولیت کنند بسیار مهم است. مسئولیت اجتماعی، هنجاري است که بر اساس آن باید به افرادي که نیازمند هستند، مخصوصاً کسانی که به کمک ما وابسته اند، بدون هیچ چشم داشتی، کمک کرد (برکوویتز، 1388 :91 ). برکویتز معتقد است هیچ‌کس به کمک دیگری نمی‌شتابد، مگر اینکه 1. ببیند یا بفهمد فردی نیازمند کمک است 2. موقعیت را برحسب نیاز به امداد فرد مصدوم تفسیر کند 3. و با تأکید بر نیاز مصدوم 4. معتقد است برحسب مسئولیتش 5. می‌تواند به او یاری رساند و 6. مصدوم را به جایی ببرد که کمک بیشتری به او برسانند (همان: 472).

 

روش تحقیق

این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و با روش پدیدار شناختی از نوع توصیفی انجام شد. منابع جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، شامل افرادی که فعالیت های کمک رسانی و خیرخواهانه در سطوح وسیع انجام داده اند، می شود. جامعه آماری مورد بررسی کلیه افرادی را شامل می شود که طی سالهای اخیر فعالیت های خیرخواهانه ایی که آثار قابل رویت از جمله مدرسه سازی، مراکز کارآفرینی و توانمندسازی زنان، حمایت از دانش آموزان، تجهیز کتابخانه ها و… انجام داده اند. نمونه ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای انتخاب مشارکت کنندگان تلاش شد تا حداکثر گوناگونی به لحاظ سن، جنس، تحصیلات و نوع فعالیت در بین مشارکت کنندگان وجود داشته باشد، تا امکان دستیابی به روایت های غنی و تجربه های فردی منحصر به فرد فراهم شود. بعد از مصاحبه با 11 نفر (خیر) داده ها به اشباع رسید. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به دلیل مشغله افراد مصاحبه شونده، داده‌ها از طریق مصاحبه‌های تلفنی و آنلاین جمع‌آوری شدند. معیارهای ورود مشارکت کنندگان به پژوهش عبارت از حضور در پروژه های کمک رسانی در سطح کلان و تایید شدن فعالیت انجام شده از طریق پیگیری آثار موجود از فعالیت انجام شده است. رضایت آگاهانه و داوطلبانه برای شرکت در پژوهش پیش از آغاز مصاحبه از اشخاص دریافت شد. هدف از قرار دادن این معیارها آن بود که افرادی انتخاب شوند که پدیده کمک رسانی، کار خیر، وقف و مشارکت داوطلبانه را تجربه کرده باشد تا براساس تجاربشان حداکثر اطلاعات را در پاسخ به سوالات پژوهش ارائه دهند. زمان مصاحبه با اختيار كامل مشارکت کنندگان تنظـيم شـد. مدت‌زمان مصاحبه براساس راحتی، تحمل مشارکت کنندگان تعیین شدکه بین 60 تا 90 دقیقه متغیر بود. با رضایت آگاهانه مشارکت کنندگان، مصاحبه تلفنی به صورت صوتی ضبط شد و بلافاصله پس از پیاده سازی، تحليل شد. مصاحبه ها توسط فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی انجام شد. فرد مصاحبه کننده علاوه بر دانش فردی، توسط استاد (نویسنده مسئول) آموزش داده شد و در حین مصاحبه نیز فرایند جمع آوری داده ها دائما مورد ارزیابی قرار گرفت.

سؤالات كلي در مورد رویکرد افراد به کار داوطلبانه و خیریه، احساسشان به این نوع فعالیت، انگیزه و دیدگاهشان به امور خیر و داوطلبانه بود. چالش های موجود در این مسیر، عوامل موثر بر ماندگاری اثرات کار بود. سوال پرسیده شد در چه زمینه ایی فعالیت دارند و بیشتر تمایل به چه نوع فعالیتی دارند و در زمان انتخاب فعالیت چه عواملی مد نظرشان است و آیا تمایل به شخصی کاری دارند یا متولی امر را پیدا می کنند. جهت تعیین روایی و پایایی یافته ها، از درگیری پیوسته و طولانی مدت، ذهنیت پیش رونده و وارسی توسط شرکت کنندگان بدین صورت که محقق نکات مبهم از مصاحبه ها را از فرد مصاحبه شونده مجدد می پرسید و از آن‌ها خواستند تا تعیین کنند که آیا کدهای استخراج‌شده با دیدگاه ها و تجربیات آن‌ها سازگار هستند. برای سنجش پایایی داده های کیفی، از فرايندهاي ساختمند براي اجرا و تفسير مصاحبه هاي همگرا و از كميته ي راهنما که شامل پژوهشگران فعال در حوزه مسائل اجتماعی و آسیب شناسی هستند، به همراه متخصص روش شناسی کیفی براي ارزيـابي و اجـراي برنامـه ي مصـاحبه استفاده شد. همچنین چهار حوزه رازداری و بی نامی، نقش پژوهشگر در رازداری، توافق آگاهانه و پیامدهای احتمالی مصاحبه ها در راستای ملاحظات اخلاقی پژوهش رعایت شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون براساس مدل براون و کلارک[9](2006) بدین صورت انجام گرفت که ابتدا از متن هر مصاحبه، داده ها شناسایی شدند. سپس بر مبنای کدگذاری باز کدهای اولیه استخراج شدند. در گام بعد، با وارسی کدها، به جستجو و شناسایی قالب مضامین اقدام شد و پس از آن، کدهای مرتبط با هر مضمون در زیر مجموعه آن قرار داده شدند و همخوانی مضامین با کدهای مستخرج و اصلاح و تایید شبکه مضامین صورت گرفت. در مرحله بعد، تعریف و نام گذاری مضامین انجام شد و نهایتا  تدوین گزارش صورت گرفت.

در جدول شماره 1 مشخصات افرادی که با آنها مصاحبه شده است به صورت ناشناس و با اختصاص کد آورده شده است. اشخاصی که جهت مصاحبه انتخاب شدند افرادی بودند که در حوزه مدرسه سازی، توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ساخت کتابخانه، ساخت گرمخانه، حمایت از کودکان کار و خیابانی، حمایت از زنان خیابانی و معتادین فعالیت های مختلفی داشتند.

جدول شماره1- مشخصات مصاحبه شوندگان

شماره کد تحصیلات سن جنسیت نوع  فعالیت
کد 1 مهندسی سازه 68 مرد مدرسه سازی، تجهیز کتابخانه، توانمندسازی زنان
کد2 کارشناسی 40 زن ساخت گرمخانه، حمایت از کودکان کار و زنان خیابانی
کد3 مهندسی عمران 56 مرد مدرسه سازی، درختکاری، حمایت از زنان سرپرست خانوار
کد4 کارشناسی 37 مرد کارگاه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، حمایت از دانش آموزان نیازمند
کد5 کارشناسی 48 زن خانه سازی، حمایت از زنان سرپرست خانوار، حمایت از کودکان کار
کد6 مهندسی مکانیک 60 مرد مدرسه سازی،حمایت از نشر کتاب و تجهیز کتابخانه
کد7 کارشناسی 50 زن حمایت از کودکان بدون سرپرست، حمایت از زنان سرپرست خانوار
کد8 دیپلم 65 مرد حمایت از بیماران خاص، مدرسه سازی
کد9 کارشناسی ارشد 36 زن حمایت از دانش آموزان نیازمند، مدرسه سازی، تجهیز کتابخانه
کد10 کارشناسی ارشد 58 زن مدرسه سازی، حمایت از دانش آموزان محروم
کد11 کاردانی 45 مرد حمایت از دانش آموزان محروم، حمایت از زنان سرپرست خانوار

 

یافته ها

با بررسی مصاحبه ها ابتدا کدهای خام استخراج شدند. سپس از بررسی مجدد کدهای خام، با حذف مفاهیم تکراری43 مفهوم استخراج شد. با دسته بندی کردن مفاهیم به 13 مقوله فرعی و در نهایت این مقولات در 6 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در ادامه به تحلیل هر یک از این مفاهیم ومقولات پرداخته می شود.

  1. نگرش به امور خیریه

این مقوله اصلی با دو مقوله فرعی “نگرش منفی به فرهنگ فعلی وقف” و ” نگرش مثبت به ذات امور خیریه” بدست آمده است.

  • نگرش منفی به فرهنگ فعلی وقف

در رابطه با نگرش منفی به فرهنگ فعلی وقف مصاحبه شوندگان دیدگاه های متفاوتی داشتند. به اعتقاد آنها برخی اتفاقات در سطح جامعه باعث شده مردم نگاه مثبتی به خیریه به شکل فعلی نداشته باشند. اینکه در قبال همراهی با خیریه به دنبال کسب منفعت و حقوقی برای خود هستند نگاه منفی را ایجاد کرده است. همچنین آمیخته شدن با خرافات نیز باعث ایجاد تفکری منفی شده است. از طرفی عدم اعتماد به نهادهای دولتی نیز در نگرش منفی بی تاثیر نیست.

کد3: “برای یک  کار داشتیم کارای ارتباطی از جهت شهرداری و مسایل اداری  پیش میرفتیم جلو، برام پیغام اومد که یه جای دیگه یه زمینی دارند و میخواد یه برجی بسازه، داره این کارو انجام میده که اونجا کارشون رو  انجام بدم. سریع قطعش کردم خیلی راحت، گفتم امکان نداره  کاری کنم”.

کد4: “بابت اعتماد به گروه‌های دیگر حقیقتاً نه اعتمادی نداریم، فید بک هایی که گرفتیم دقیقا این بی اعتمادی ما را تایید کرده، پیش آمده که مثلاً با گروه‌های خیریه دیگری مثل کمیته امداد مثلاً یک فرزند خوانده داشتم که بعد متوجه شدم که ایشون بسیار ثروتمنده”.

  •  نگرش مثبت به ذات امور خیریه

در این رابطه مصاحبه شوندگان بیشتر به درونیات و حالات شخصی خود اشاره داشتند. حسی که به هنگام انجام کار خیر برایشان ایجاد می شود منجر به داشتن نگرش مثبت به ذات امور خیریه شده است. به اعتقاد آنها اینکه می توانند کار خیر انجام دهند عنایت خداست و آنها انتخاب شده اند. در واقع به اعتقاد آنها خدا به کارهای خیر نیازی ندارد و حس خوبی که نصیب افراد می شود آنها را ترغیب به ادامه فعالیت خیر می کند. همچنین به اعتقاد مصاحبه شوندگان اثرات نیک و آرامبخش این دست فعالیت ها در زندگی شان دیده می شود در واقع نیکی آنها به خودشان بازمی گردد.

کد3: “ از نظر مالی از جهت جسمی میتونم چیزی به افرادی به جامعه ای کمک بکنم، این لطف آفرینش به من بوده، و اینکه قابلیتی هستش که خدا در وجود بنده گذاشته و به من گفته که این کار رو بکن، این قابلیتو میتونست در خیلی از افراد بذاره، پس منو انتخاب کرده و من به این نگاه میکنم اگر من انتخاب شدم در این قضیه از طرف خدا، پس باید به درستی مثل خدا کار کنم”.

کد 11: ” وقتی کاری از دستم بربیاد و انجام بدم حس شیرینی برام ایجاد میشه که شاید با خیلی اتفاقات مثبت زندگیم برابری نکنه”.

کد9: ” هنگامی که به شخصی کمک می کنم خودم سراسر آرامش هستم. در واقع حس می کنم به خودم کمک می کنم تا روحم به آرامش برسه و این وسط نه خدا به کار من نیاز داره و نه مطمئنا فرد نیازمندرو تنها میزاره”.

 

 

 

جدول شماره 2- مقوله نگرش به امور خیریه

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
نگرش به امور خیریه نگرش منفی به فرهنگ فعلی وقف عدم اعتماد به نهادهای دولتی

توقعات بخش دولتی با دادن مجوز

آمیخته شدن با خرافات

نگرش مثبت به ذات امور خیریه انتخاب از طرف خدا

داشتن حس خوب

بی نیازی خدا از کارهای خیر

اعتقاد به چرخش نیکی

 

2. کارکردهای امورخیریه

این مقوله با بررسی دو مقوله فرعی ” توانمندسازی” و ” توسعه پایدار” بدست آمده است.

  • توانمندسازی

بحث توانمندسازی از جمله مباحثی است که به دفعات بسیاری تکرار شده است. تاکید مصاحبه شوندگان به لزوم توانمندسازی و جلوگیری از گداپروری نشان دهنده اهمیت موضوع است. با کمک کردن به مستقل شدن افراد از طریق کارآفرینی و تشویق آن ها به قرار گرفتن در چرخه بازتولید کمک رسانی می تواند به توانمندشدن آنها کمک کند. همچنین نگاه چرخشی به بحث کمک رسانی نکته ایی است که نشات گرفته از بحث توانمندسازی است. در واقع هنگامی که فرد درجریان توانمندشدن قرار می گیرد از او خواسته می شود در این چرخه قرار گیرد و نفر بعدی را کمک کند تا به توانمندی برسد.

کد8: ” به قول پدرم اگر می خواهی به کسی کمک کنی بهش ماهی گیری یاد بده نه اینکه ماهی بدی دستش. ماهم تلاش می کنیم برای افراد شرایطی بوجود بیاد که کارکنند و وارد چرخه تولید بشن تا اینکه عادت کنند به گرفتن صدقه”.

کد6: ” به افرادی که در ارتباط هستم همیشه می گم شما کمکی که دریافت کردی رو لازم نیست به مبداش برگردانید، بده به جلوتر، یعنی کمک رو اشاعه بده من دنبال این فکر هستم. از اونا خواهش می کنم که اونا به نوبه خودشون لازم نیست چیزی را به من برگردونن اونا خودشون به نوبه خودشون به دیگران کمک کنند”.

کد10: ” واقعا بعضی مناطق انقدر محروم هستند که شاید کمک کردن مقطعی مثل یک قرص مسکن موقتی دردشون رو کم کنه. در واقع سالها محرومیت کافی هست براشون باید از دل خودشون یک فکری به حال خودشون کنند و بهترین کار یاد دادن ماهیگری هست نه ماهی دادن به دستشون”.

  • توسعه پایدار

یکی از نگاه هایی که در رابطه با کارکردهای خیریه وجود دارد لزوم توجه به توسعه پایدار است. در واقع افراد فعال در این حوزه با توجه به نیازسنجی و برنامه ریزی درست در جهت صرف کردن هزینه ها می توانند کمک کنند به توسعه پایدار منطقه و محدوده ایی که فعالیت دارند. همچنین برای رسیدن به توسعه پایدار نباید محدوده و جغرافیای خاصی را در نظر داشت و به دنبال فایده مند بودن فعالیت بود و مرز و محدودیت قائل نبود.

کد5: ” ما هر وقت احساس کردیم که نیاز است به کار جدیدی، گروه جدیدی زدیم با هدفهای مشخص و رفتیم سراغش، من مقوله عقلانی بودن کمک هم برامون مهمه ولی اینکه بگم مثلا بیام یک سری قواعدو از پیش بگذارم، ما برای هر گروه یکسری اهدافو مشخص کردیم یه سری قوانین را گذاشتیم”.

کد2: هر جایی هر نقطه‌ای از این جهان هستی ببینیم کسی به کمک ما نیاز دارد و از دستمون برمیاد انجام میدم براش، اصلاً زن و مرد و پیر و جوان و کودک و خردسال نداره”. 

جدول شماره3- مقوله کارکردهای امور خیریه

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
کارکردهای امور خیریه توانمند سازی کمک به فعالیت های مستقل

کارآفرینی

تداوم چرخه کمک رسانی

جلوگیری از گداپروری

توسعه پایدار نیازسنجی

فایده مندی فعالیت

بی حد و مرز بودن کمک رسانی

عقلانی عمل کردن

 

3. انگیزه های شخصی

افراد از انجام امور خیریه و کارنیک به دنبال هدف و انگیزه ایی هستند. در این میان ” انجام وظیفه” و ” مسئولیت اجتماعی” دو مقوله فرعی هستند که انگیزه های شخصی را می سازند.

  • انجام وظیفه

هر فرد برای انجام کارهای خود نیاز به انگیزه و محرکی دارد. با توجه به مصاحبه های انجام شده انجام وظیفه از مهم ترین مقولاتی است که به عنوان انگیزه انجام کارخیر وجود دارد. در واقع در هنگامه انجام وظیفه افراد به دنبال دریافت بازتاب نیستند زیرا می دانند توانایی لازم را دارند و در واقع با انجام به وظیفه خود را به آرامش می رسانند و به خود کمک می کنند.

کد7: “به اصطلاح احساس وظیفه ای که آدم حس میکنه در قبال آدمهای دیگری که احتمالا عقب نگه داشته شده اند یا به دلیلی محروم ماندند یا به دلیلی ناتوانی دارند که نیاز دارند توانمند بشوند”.

کد8: “هیچ موقع دیگه با خدا معامله نکردم نگفتم خدا اینکار رو کردم تو برام اینکارو کن عرض کردم خدا به هیچ عنوان این مساله را از من قبول نخواهد کرد من کم کم با مطالعات اومدم جلو احساس کردم بخاطر دل خودم بخاطر آرامش خودم این کارها رو باید انجام بدم”.

کد5: “هممون به عنوان یک انسان وظیفه داریم چون ما همه در واقع یکی هستیم من خودم را جدا نمی بینم مثلا از یه فرد نیازمندی و چون که یکی میبینم به نظرم در واقع کمکی اگر به کسی می کنم انگار که به خودم کمک کردم و این را یک وظیفه میدونم”.

 

  • مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی از دیگر انگیزه هایی است که یک فرد از انجام کار خیر دارد. این مقوله از جمله مواردی است که در خلال مصاحبه ها به دفعات بسیار تکرار شد. در واقع مصاحبه شوندگان اعتقاد دارند که ادبیات مورد قبولشان از کار خیر مسئولیت اجتماعی است. اعتقاد دارند وقتی با نگاه مسئولیت پذیری نگاه می کنند راحتتر کار را انجام می دهند. مسئولیت پذیری اجتماعی قبل از هر چیز، چارچوبی برای نظارت اخلاقی افراد است که بر اساس آن، هر فرد که توانایی کمک رسانی دارد باید اقدام به فعالیت هایی نمایند که شرایط جامعه را بهتر نموده و نه این که فعالیت هایی را انجام دهند که به زیان جامعه باشد.تعهد کاری از جمله مواردی است در پس هر مسئولیتی بوجود می‌آید و انسان مسئولیت‌پذیر انسانیت تقویت شده‌ایی دارد. در واقع افراد با حس مسئولیت پذیری خود به دنبال تسهیل گری برای افراد نیازمند هستند.

کد1: ” ادبیات کاری که ما انجام میدیم با ادبیات کار شما متفاوت هست من بابت کار خیر به جای خیریه و وقف و…  مسئولیت اجتماعی را بهش تکیه داریم و از لفظ مسئولیت اجتماعی استفاده می کنیم و به آن اعتقاد داریم”.

کد2:” تمام هدفمون این بچه هایی که حتی دولت هم به فکرشون نیست، یعنی اون زنی که با دوتا بچه زیر پل نشسته و دغدغه شکم بچه شو داره، ما به اونا میریم غذا میدیم یا بچه هایی که سر چهارراه هستند دارند گل میفروشند و اجیر شدند و حتی غذای درست حسابی بهشون نمیدن بخورند، ما برای اون بچه ها غذا می بریم”

کد9 ” در واقع من با توانایی که دارم مسئولم تا شرایط رو تسهل کنم برای کسانی که توانش رو ندارند همین”.

کد 10: ” واقعا کمک رسانی وظیفه است و مسئولیت تک تک افرادی هست که توانش رو دارند. من ابتدای مصاحبه به همین دلیل کمی تردید داشتم که مشارکت کنم یا خیر. چون اساسا نظرم این هست که کار خاصی نمیکنم و هرچه هست وظیفه و مسئولیتی هست که بر عهده من هست و نیاز به بازگو کردنش نیست”.

 

جدول شماره 4- مقوله انگیزه های شخصی

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
انگیزه های شخصی انجام وظیفه داشتن توانایی

نداشتن توقع از گرفتن بازتاب از خدا

کمک به خود

مسئولیت اجتماعی تسهیل گری

داشتن حس تعهد

تقویت انسانیت

 

4. ماندگاری فعالیت

مقوله ماندگاری فعالیت نیز با دو مقوله فرعی ” پیگیری و نظارت برکار” و ” شفاف سازی فعالیت ها” شناخته می شود. در واقع برای اینکه فعالیتی ماندگارشود لازم است پیگیری شود و در کنار آن شفاف و روشن روند کار مشخص باشد.

 

  • پیگیری و نظارت برکار

برای ماندگاری هر فعالیتی لازم است افرادی که متولی آن هستند مراقب و محافظ آن باشند. در واقع با پیگیری شرایطی ایجاد می شود تا با بازخورد گرفتن از افرادی که تحت پوشش هستند کم وکاستی ها مرتفع شوند. با گرفتن گزارش از افراد حاضر در میدان کار و داشتن ارتباط مستمر با جامعه هدف برنامه هایی را تدوین کنند تا اثرات فعالیت ها تا مدتها باقی بماند و کوتاه مدت نباشد.

            کد1:” اطمینان پیدا کنیم که کاری که داریم انجام می دهیم تاثیر دارد، یعنی تاثیر ماندگار و پایدار دارد، به هدفی که می‌خواهیم می‌رسیم”.

کد 6:”شرط اصلی مشارکت ما در یک پروژه حتما این است که بعد آن بتوانیم پیگیری کنیم، بتوانیم گزارش بگیریم، بتوانیم اثراتش را ببینیم و در طی زمان هم دنبال کنیم”.

کد 9: “خیلی برایمان مهم است که در هوا رها نکنیم امکانات مان را، بلکه اگر احساس مسئولیتی میکنیم و فکر می‌کنیم یک جایی برای مسئولیت اجتماعی فضایی فراهم است حتما می‌خواهیم که فعالیت موثری باشد بنابراین حتما پیگیری میکنیم”.

کد4 : “نوع کار فرق میکنه، یا مثلا ما کارگاه خیریه ای که زدیم برای همین کولبران خانم، خب نیازمند این هستیم که حمایت و پایش بشه”.

  • شفاف سازی فعالیت ها

یکی از قدمهای مهم برای اینکه یک فعالیت ماندگار بماند شفافیت در عمل است. به این معنا که افراد درگیر به طور کامل بدانند چه اتفاقی در حال وقوع است و با دانستن صحیح و جامع با آرامش و تمام وجود به حمایت و حفظ آن بپردازند. همچنین لازم است در رابطه با گروه هدف راستی آزمایی هایی انجام گیرد تا حق به حق دار برسد و به درستی کمک رسانی شود و موازی با آن گزارشات مدون و مناسبی برای همکاران ارائه شود تا با در جریان روند کار قرار گرفتن در تصمیمات خود محکم تر عمل کنند.

کد2: فقط توی رزومه کاری مون گفته میشه توی اون گروهی که فعالیت می‌کنیم برای گروه مون شفاف‌سازی می کنیم که بچه ها ببینید پولی که دادید به این عنوان صرف شد،

کد3: “100 درصد من پیگیر هستم این فضای آموزشی که ساختم، در رابطه با اون بحث درختکاری بحث برخی نیازمندان، برخی از خانواده معتادان برخی از بچه های بی سرپرست خدمتتون عرض بشه که حتما پیگیر هستم حواسم بهش هستش مخصوصا این فضای آموزشی سالی یکی دو بار سر میزنم”.

کد6: ” برای ترویجش هر کاری که لازمه آدم باید بکنه، راجع به پایداری صحبت کردیم دیگه خب پایداری اینه که افراد بیشتری به این مسئولیت اجتماعی واقف بشن و بیان مشارکت کنند پایدار بشه اما خودنمایی نه”.

کد11: ” خوب این واقعیت هست که سطح اعتماد اجتماعی پایین امده و ما به عنوان کسانی که شاید نماینده هستیم و یک فعالیتی را از طرف گروهی انجام می دهیم باید برای اعضا مشخص کنیم که چه کاری را در کجا انجام دادیم تا برای کارهای بعدی اعتماد باقی بماند”.

 

جدول شماره5- مقوله ماندگاری فعالیت

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
ماندگاری فعالیت پیگیری و نظارت بر کار گرفتن بازخورد افراد تحت پوشش

گرفتن گزارش از افراد حاضر در میدان کار

داشتن ارتباط مستمر با جامعه هدف

داشتن برنامه ریزی

شفاف سازی فعالیت ها دادن گزارش به فعالان جهت جلب اعتماد

راستی آزمایی از صحت نیازمندی جامعه هدف

مشخص کردن نوع فعالیت برای فعالان

 

5. چالش های پیش رو

معمولا انجام فعالیت های مختلف چالش هایی را با خود همراه دارد. در مسیر انجام کارهای خیریه نیز چالش هایی وجود دارد که با مقولات فرعی ” عدم اعتماد مردم” و انتخاب مسیر” و ” قوانین دست وپاگیر” شناخته شده است.

  • عدم اعتماد مردم

اعتماد یکی از مهمترین عناصر ارتباطی است. در زمینه انجام کار خیر و کمک رسانی نیز لازم است اعتماد بوجود آید. زیرا برای اثربخش تر شدن فعالیت ها بهتر است از پتانسیل های گروهی استفاده کرد. در این راستا پیشینه ذهنی و به سرانجام نرسیدن پژوه های پیشین و ندادن اطلاعات به موقع توسط متولیان امر، در کاهش اعتماد موثر است. همچنین تفاوت های بین ادیان و اعتقادات و یا ذهنهای قضاوت کننده همگی بر سطح اعتماد موثر هستند.

کد1:”تعداد زیادی از سازمان های مردم نهاد هستند که دارند پروژه هایی اجرا میکنند،ولی الزاما پروژه ها به هدفش نمی‌رسند”.

کد2: ” مثلاً یه کارایی دارن میکنن بعد یکیش این بود قضاوت‌هایی که به ما کردند و از سنگ اندازی هایی که به ما کردن این بود که اینا دارند پول جمع می کنند برای خودشون، اینا همش حرفه همش داستانه، نمیدونم الکیه ما اطلاع رسانی زیاد کردیم، که اگه کسی کمکی داره به ما بکنه که ما داریم این کارها را انجام میدیم، خب خیلیها اعتماد نمیکنن”.

کد4: ” این تنوع ادیان باعث میشه که ما ممیزی‌هایی داشته باشیم از طریق سازمان‌هایی که کمک می خواهیم بکنیم و اینها، یک بازخوردهایی داشته باشه”.

  • انتخاب مسیر

نحو انتخاب نوع کمک رسانی، مسیرهای منتهی به خیریه و به طور کلی انتخاب مسیر درست معمولا فعالان را دچار چالش می کند. گاهی آمیخته شدن عقاید با خرافات منجر به انحراف کشیده شدن مسیر پیشرفت کار می شود. همچنین در زمینه کمک گرفتن لزوم شناسایی همراهان بسیار تاثیرگذار است.

کد1 : “در مورد این که کدام سمن را انتخاب کنیم برای کدام پروژه آرام آرام حساسیت مان بیشتر می‌شود بخاطر این که همان طور که عرض کردم وقتی به حاصل نگاه می‌کنید خیلی از مسیرها را می‌بینید که به اصطلاح اشکال درونش بوده نیمه راه رفته رها شده”.

کد4: ” هدف اصلی این تمایل هست که ما به آنها نزدیک بشیم و آنها به ما اعتماد کنند و قبول کنند ما می خواهیم به آنها کمک کنیم”.

کد 8: ” وقف، امور خیریه، خیریه ماندگار، همش برمیگرده به دیدگاه انسان از دنیا و جهان. هر کدام از این کارها اگر با خرافات همراه بشه از نظر من بطلان کامل هستش، باطل کامله، ولی اگر توش معامله ای نباشه عرض کردم هیچ کاری نیست که من درخواستش بکنم بخوام در مقابلش یه چیزی به من برسه، اگر این هدف باشه بنده باهاش هستم”.

  • قوانین دست وپاگیر

از دیگر چالش های بیان شده مربوط به قوانین دست وپاگیر موجود است. موضوعاتی از قبیل سختی روند ثبت موسسه و گرفتن مجوزهای لازم باعث شده است که بسیاری از افراد براثر عدم رویت مجوز کمک های خود را به دست افراد فعال در این حوزه نمی سپارند. از این رو فعالیت ها بیشتر شخصی باقی می مانند و حوزه فعالیت ها محدود می شود.

کد4: ” ممیزی ها و رصدهایی هست که سازمان های خاص اعمال می‌کنند و قواعد و قوانینی که وجود دارد که دست و پای ما را بسته”.

کد7: “سعی میکنیم کارها رو انجام بدیم یه جنبه یه جهتی که بتونیم این زنجیره را کوتاه کنیم از این بروکراسی خارج بشیم، یا تصمیمات دیگران بر ما اثر نگذاره، به همه دلیل ما گروهها مون رو ثبت رسمی نکردیم، به صورت خیریه و دوستانه نگه داشتیم”.

کد5: ” واقعیتش مشکلی که وجود داره یه مقداری برای ثبت خیریه هست که مسیر هایی که وجود داره مسیرهایی نیست که به راحتی بشه رفت در صورتی که خب من تصورم اینه که باید مسیرا آسون تر از این بشه”.

کد9: “نتیجه وقتی هم که ثبت نشه گروهی که مثلاً همینجوری دوستانه در واقع شروع شده باشه و بخواد ادامه داشته باشه نمیتونه خیلی کمک هاشو گسترش بده”.

جدول شماره 6- مقوله چالش های پیش رو

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
چالش های پیش رو عدم اعتماد مردم به سرانجام نرسیدن پروژه ها

ندادن اطلاعات به موقع

وجود قضاوت منفی

تفاوت ادیان و اعتقادات

انتخاب مسیر جلوگیری از ورود خرافات

انتخاب درست متولی فعالیت

قوانین دست و پاگیر سختی روند ثبت موسسه

کوچک ماندن موسسات

سو استفاده از قوانین

 

6. راهبردهای فعالان

از جمله راهبردهایی که خیرین در زمینه انجام کارهای خیریه دارند نگاه حرفه ایی به روند کار و حفظ کرامت انسانی است.

  • حرفه ایی شدن فعالیت ها

حرفه ایی شدن در هر فعالیتی به معنای انجام کار توسط گروه یا افرادی که در رابطه با آن فعالیت تخصص دارند. در زمینه کار خیر نیز گروه هایی هستند که به صورت تخصصی به شناسایی و صرف امور خیریه می پردازند. از جمله سپردن کارها به سمن ها وموسسات قابل اعتماد فعال در این زمینه است. استفاده از افراد نخبه و صاحب نظربرای مدیریت پروژه ها می تواند بسیار کارساز باشد. در عصر حاضر که با ارتباطات گسترده روبرو هستیم، ابزار تبلیغات می تواند در جذب سرمایه جهت امور خیریه بسیار موثر باشد.

کد1:” کار شخصی هم نه، نمیگم هیچ کار شخصی نمیکنیم حالا مثلا ممکنه در ارتباطات پیرامونیش به دانشجویی برخورد کند که نیاز است حمایت بکنه، اما چون کار توانمندسازی هست حتما یک کار گروهی است”.

کد3: “عیان بودن اگر در مسیر درست باشه اگر آدم احساس بکنه که داری یک چیزی رو آموزش میدی به جامعه و فرهنگ سازی می کنه باید عیان باشه”.

کد 4: “ببینم کار خیر در چه حد هست در توان خودم باشه صد در صد خودم انجام میدم ولی اگر ببینم در توان بنده نیست و نیاز به مشارکت بیشتری داره و اینکه در آن مشارکت ترغیب بکنن برخی از دوستان رو، همکاران رو و….صد در صد دلم میخواد مشارکتی انجام بدیم”.

کد6 : “سعی میکنم یه گروه وارد نخبه رو توش پیدا کنم با اونا کار کنم، کار دیگه ای فایده نداره یعنی آدم بخواد با مشغله این کارارو بکنه میشه خواب و خیال که عملا تو انجامش باز میمونه”.

کد 8: “کار خیر به هر کی بگی میگه خب الان دلم خواست کردم فردا شاید دلم نخواست نکردم ولی مسئولیت چیز دیگه ست، فقط و فقط مسئولیت اجتماعی”.

  • حفظ کرامت انسانی

کار خیر انجام دادن و عمل کردن به مسئولیت اجتماعی باید با احتیاط و تدبیر باشد. زیرا این کارها برای انسانی در حال انجام است که حفظ کرامتش بسیار بسیار سفارش شده است. در روایات اسلامی نیز هست که کار نیک بهتر است پنهانی باشد. در واقع نام افراد گمنام بماند. نیاز به انتشار اسامی افراد نیازمند نیست. بنا به اعتقاد مصاحبه شوندگان هنگامی که فرد نگاه مسئولانه به بحث کمک رسانی دارد، جایی برای منت گذاشتن باقی نمی ماند و در مقابل توقعی برای قدردانی و تشکر ندارد.

کد2: ” ببینید کلا کار خیر باید پنهانی باشه، اگر شما بخواهید به یک گروه خدمت کنید اون قضیه فرق میکنه، اگه شما به یک نفر مد نظرتون باشه مثلا میان میگن یه خانواده ان، اینجوری ان، اونجوری ان ندارند و حالا مرد آبروداریه، نمیدونم ضربه خورده شکست خورده به رکود خورده رکود اقتصادی براش به وجود آمده، اون فرق میکنه که شما اگه بخواین کمکش کنین کاملاً در خفا انجام میشه:

کد 4: “من حالا به دلایل شخصی خیلی نه منتظر بازتابم نه بهش اعتقادی دارم نه هیچی، بنابراین کاری که انجام میشه رو من یکی همون فقط انجام مسئولیت تلقی می کنم و انجامش میدم”.

کد5 : “نه خیر من بازتابش اصلا برام مهم نیست و در واقع کاری که انجام میدم اصلا برام مهم نیست که دیگران چه چیزی فکر می کنند چه پیش داوری میکنن اصلا برام مهم نیست”.

کد 7: “بهش میگن مسئولیت اجتماعی یعنی ما مسئولیم، خیریه و دستگیری از مستمندان و نیکوکاری و نمیدونم اینا بشردوستانه و همه یه منت توش داره، که همچین چیزی نیست وظیفه هر بنی بشری است”.

 

جدول شماره7- مقوله راهبردهای فعالان

مقوله اصلی مقوله فرعی مفاهیم
راهبرد های فعالان حرفه ایی شدن فعالیت کار گروهی

سپردن به سمن های قابل اعتماد

استفاده از افراد نخبه در فعالیت ها و مدیریت پروژه

داشتن تبلیغات حرفه ایی

حفظ کرامت انسانی حفظ گمنامی افراد نیازمند

نگاه مسئولانه به جای منت گذاشتن

عدم نیاز به تقدیر و تشکر

 

 

نتیجه گیری

هدف از این پژوهش بررسی جامعه شناختی تجربه زیسته کنشگران خیر از چالش ها و فرصت های امر وقف به مثابه خیرماندگار  است. در این راستا با انجام مصاحبه های عمیق با افرادی که در این حوزه فعالیت دارند به بررسی تجربه زیسته آنها پرداخته شده است. بررسی های انجام شده  نشان می دهد نگرش افرادی که در زمینه کمک رسانی فعال هستند و کارهای ماندگاری از جمله ساخت مدرسه را انجام می دهند، به فعالیت هایشان نگرشی مثبت به کارهای خیر است. آنها معتقد هستند که کارهای کمک رسانی که دارند بیشتر مسئولیت اجتماعی ایشان است و نباید به دنبال پاداش و منزلت باشند. از دیدگاه مصاحبه شوندگان برخی نگرش های منفی در جامعه وجود دارد که لازم است با برنامه های مدون تلاش شود نگرش های منفی از بین برود. این افراد نگرش مثبتی به فعالیت های بخش دولتی ندارند و اذعان می کنند اکثر افردی که سرمایه خود را دراختیار ایشان قرار می دهند برای کمک رسانی معمولا دچار نوعی بدبینی به نهاد های کمک رسانی دولتی هستند و دلیل آن هم توقعات موجود از کسب امتیاز است یا نیمه تمام ماندن پروژه های شروع شده است. اما از طرفی اعتقاد دارند اینکه آنها توانایی انجام کار خیر را دارند یک لطف الهی است و در واقع با کمک رسانی به خودشان کمک می کنند. همان طور که بدرا (1389) نیز بیان می کند افراد با کمک رسانی در واقع احساسات خود را آرام می کنند و به فکر رسیدن به آرامش هستند، دراین پژوهش نیز به اعتقاد افراد فعال در این حوزه کمک رسانی در گام اول کمک به خوداست و در واقع با نوعی چرخش نیکی در جهان هستی مواجه هستند.

از طرفی بیان شد که لازم است اگر کار خیری صورت می گیرد حتما به این موضوع توجه شود که کارکرد کار خیر چگونه است. به اعتقاد ایشان بهتر است به فکر توانمندسازی افراد نیازمند بود و از گداپروری در این راستا بهتر است به فکر کارآفرینی بود. از طرفی توجه به بحث توسعه پایدار در کمک رسانی نیز به کارکرد مناسب آن کمک می کند. اینکه فرد خیر نیازسنجی کند و به فایده مند بودن فعالیتش توجه کند باعث می شود آن فعالیت، کمکی باشد برای توسعه منطقه ایی که در حال فعالیت است. کمک رسانی بی برنامه باعث به اشباع رسیدن یک منطقه می شود و در همان حالت موقتی می ماند. در این راستا عقلانی عمل کردن کنشگر خیر بسیار مهم است تا فعالیت کمک رسانی از حالت موقتی به یک خیرماندگار تبدیل شود.

یکی از موضوعات مهمی که به دفعات در طول مصاحبه ها تکرار شد انگیزه های شخصی افراد از کار کمک رسانی است. افراد فعال نگاهی مسئولانه به این موضوع دارند. با این نگرش فرد نگاهی از بالا به پایین نسبت به مددجو ندارد بلکه فعالیت خود را انجام وظیفه می داند. با این نگرش توقعی برای دریافت پاداش ندارد بلکه خود را نماینده ایی می داند که یکسری امکانات و توانایی هایی را در اختیار دارد که باید به دست افراد نیازمند برساند. در واقع خود را تسهیل گر می بیند که این کار نوعی مسئولیت اجتماعی اوست. نتایج بدست آمده با نتایج پژوهش بلورفروش و انصاری(1398) که نگرش و انگیزه های شخصی را در جذب کمک های خیرخوانه و رفتار خیر مردم دخیل می دانند همسواست. همچنین پژوهش سندنوس وهمکاران( 2020) نیز انگیزهای ارزشی را در بروز رفتار خیرخواهانه دخیل دانسته است.

مقوله توجه به ماندگاری فعالیت نکته مهمی است که مصاحبه شوندگان به آن اشاره داشتند. در این راستا لزوم نظارت برکار وجود دارد. در واقع فرد کنشگر و فعال باید خود را ملزم بداند تا با افراد تحت پوشش در ارتباط باشد. گرفتن گزارش از عملکرد فعالیت انجام شده باعث می شود کم وکاستی ها شناسایی شود و یا در جایی با یقین به توانمند شدن افراد آنها را از چرخه کمک طلبی خارج کرده حتی در صورت امکان آنها را وارد چرخه کمک رسانی کرد. همچنین برای ماندگار شدن فعالیت لازم است از افراد توانمند به طور مداوم کمک دریافت کرد زیرا برخی کارها به صورت انفرادی امکان پذیر نیست و لازم است از توانایی دیگران نیز استفاده کرد. در این راستا باید فعالیت ها شفاف باشد و گزارشاتی از روند کارها دردسترس باشد تا از سایرین نیز بهره کافی برده شود.

اما در مسیر فعالیت های کمک رسانی چالش هایی نیز پیش روی افراد قرار دارد. از جمله عدم اعتماد مردم و وجود قضاوت های منفی در رابطه با پروژه های کمک رسانی. همچنین تفاوت اعتقادات یا ادیان نیز باعث می شود افراد به هرکسی اعتماد نکنند. گاهی درآمیخته شدن برخی خرافات با کارهای خیر نیز مانعی بر سر راه کارها می شود. عدم شفاف سازی های پیشین نیز منجر شده تا مردم در یافتن متولی مورد اعتماد دچار سردرگمی باشند. یکی از راه های جلب اعتماد داشتن مجوز رسمی است که وجود قوانین دست وپاگیر در راه کسب مجوز باعث می شود بسیاری از افراد از کسب مجوز پشیمان شوند و فعالیت های خود را در سطح همان فعالیت های کوچک مقیاس نگه دارند. همان طور که نتایج پژوهش غلامزاده و همکاران(1400) نیز نشان داد عدم شفافیت، ضعف تبلیغاتی، عدم وجود برنامه در جذب منابع مالی و معنوی از جمله مشکلات موسسات خیریه است.

فعالان این حوزه برای ماندگاری بیشتر فعالیت های خود راهبردهایی را در پیش گرفته اند. از جمله داشتن نگاه حرفه ایی به فعالیت های خود. اینکه باید فعالیت ها را به سمت حرفه ایی شدن سوق داد. به این معنا که کارهای گروهی انجام شود و هر فعالیتی توسط افراد نخبه در آن زمینه انجام شود باعث می شود کار اصولی تر و پایدارتر باشد. همچنین لزوم داشتن بستری برای تبلیغات موثر از راهبردهای مهم ماندگاری کار خیر است. اما باید به حفظ کرامت انسانی نیز توجه شود. داشتن نگاه مسئولانه باعث می شود افراد نیازمند با حفظ شان وشخصیت خود کمک را دریافت کنند. گمنامی افراد و کمک رسانی پنهانی از راهبردهای مهمی است که به ماندگاری فعالیت می رساند.

به طور کلی پیشنهاد می شود دولت نیز با حمایت از سمن ها باعث شوند اعتمادها به فعالیت های خیرخواهانه بیشتر شود. لازم است شرایطی ایجاد شود تا افرادی که در این زمینه فعال هستند بتوانند تبلیغات مناسبی داشته باشند تا نیروهای مناسبی را جذب کنند. ایجاد فضای تعاملی بین سازمان های دولتی و سازمان های مردم نهاد می تواند شرایطی را ایجاد کند تا نیازسنجی های دقیقی با توجه به امکانات دولتی ایجاد شود و در کنار آن از نگرش و تجربیات سازمان های مردم نهاد در توانمندسازی افراد نیازمند بهره ببرند.

منابع

  • امیری پریان، سارا؛ درودیان، علی‌اصغر؛ هنری، حبیب؛ صفانیا، علی محمد. (1401).  تدوین الگوی عوامل مؤثر بر گسترش وقف و ورود خیّران به ورزش با رویکرد توسعۀ عدالت ورزشی و ارتقای سلامت جامعه. پژوهش در دین و سلامت. 8(5)، 520.
  • بارون، رابرت. ا؛ برن، دونا و جانسـون، بلرتـی . (1394 ). روانشناسـی اجتمـاعی ، ترجمـه : علـی تحصیلی، تهران: نشر کتاب آمه.
  • بدار، لوك، دزیل، زوزه، دزیل و لامارش، لوك. (1389). روانشناسی اجتمـاعی ، ترجمـه : حمـزه گنجی، تهران: نشر ساوالان.
  • برکوویتز، لئوناردو. (1388). زمینه روانشناسی اجتماعی، ترجمه: محمدحسین فرجـاد و عبـاس محمدي اصل، تهران: نشر علم.
  • بیرهوف، هانس ورنر. (1384). رفتارهاي اجتماعی مطلوب از دیدگاه روانشناسـی اجتمـاعی ، ترجمه: رضوان صدقی نژاد، تهران: نشر گل آذین.
  • بلورفروش، علی؛ انصاری، محمد اسماعیل. (1398). بررسی عوامل بروز رفتار خیرخواهانه با رویکرد پدیدارشناسی در شهر اصفهان. فصلنامه علمی تربیت اسلامی, 14(30)، 7-19.
  • رضوی زاده، ندا؛ محمدپور، احمد(1389). برساخت تفسیری تجربه­ زیسته­ خیّران مدرسه ­ساز (مورد مطالعه: خیران مدرسه‏ ساز مشهد). راهبرد فرهنگ. 10(11). 14-65.
  • صمدی میارکلایی، حسین؛ صمدی میارکلایی، حمزه (۱39۵). ارتقاء سطح تعهد سازمانی در سازمانهای مردم نهاد: تبیین نقش راهبردیِ رضایت شغلی از طریق مدل معادالت ساختاری. جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، 3(8 ،)۱۵7-۱33.
  • عامری، سیاهویی؛ نازیلا، باقری؛ مهدی، قورچیان، نادرقلی؛ جعفری، پریوش. (1401). بررسی تحلیلی و ارائۀ مدل نهادینه کردن فرهنگ وقف در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی. مجله علمی پژوهشهای فقهی. 18(5)، 433-455.
  • غیاثوند، احمد؛ امینی، سعیده و رضیئی، زینب. (1397). واکنش مردم شهر تهران به وقوع زلزله و تجربیات کمک‌رسانی آن‌ها. پژوهشنامه مددکاری اجتماعی5(15 ).
  • گنجی محمد، نیازی محسن، احسانی راد فاطمه(1394). مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه‌ی پایدار. مطالعات توسعه اجتماعي -فرهنگي; ۳ (۴) :۴۵-۲۵
  • مهدی، رضا (1395). ،مشارکت اثربخش در امور خیریه به مثابه مسیولیت اجتماعی؛ قاعده بازی توسعه پایدار،اولین همایش ملی خیر ماندگار (مطالعه و ارزیابی امور خیر در ایران)،تهران.
  • Bock.D.E, Eastman.J.K, & Eastman.K, L. (2018). Encouraging consumer charitable behavior, The impact of charitable motivations gratitude and materialism. Journal of Business Ethics, 150(4) (1213-1218).
  • Body, A., & Breeze, B. (2016). What are ‘unpopular causes’ and how can they achieve fundraising success? International Journal of Nonprofit and Voluntary Sector Marketing, 21, 57-70.
  • Buckland, J. (1998). From Belief & Development to Assisted Self Reliance Nongovernmental organization, Bangladesh
  • Castells, M. (2006). Information Age, Economics, Society and Culture (A. Paya Ed.  Vol. 2, identity Power): Tehran, Tarhe-Now.
  • Gholamzadeh Nikjoo, R., Partovi, Y., & Joudyian, N. (2021). Involvement of charities in Iran’s health care system: a qualitative study on problems and executive/legal/supportive requirements. BMC health services research, 21(1), 181. https://doi.org/10.1186/s12913-021-06187-9
  • Lempert, D.; Nguyen, H.N(2008). A Sustainable Development Indicator for NGOs and International Organisations. Int. J. Sustain. Soc, 1, 15–44
  • Shivji, Issa G. (2007). Silence in NGO discourse: the role and future of NGOs in Africa. Oxford, UK: Fahamu. p. 84. ISBN 978-0-9545637-5-2
  • Sneddon JN, Evers U, Lee JA. (2020). Personal Values and Choice of Charitable Cause: An Exploration of Donors’ Giving Behavior. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly.;49(4):803-826.
  • Lluis, O. (2016). Religious attitudes and prosaically behavior: A systematic review of published research Religion Brain& Behavior, 6, 169-184.
  • Neumary.M, & Handy.F. (2019). Charitable giving what influences donors choice among different causes? VOLUNTAS: International Journal of Voluntary and Nonprofit Organizations, 30.

Yan X, Lin H, Clarke A. (2018). Cross-Sector Social Partnerships for Social Change: The Roles of Non-Governmental Organizations. Sustainability. 10(2):558. https://doi.

[1] NGO

[2] Oakley

[3] Buckland

[4] Neumary & Handy

[5] Sneddon

[6] Xinya Yan

[7] Batson

[8] Berkowitz

[9]. Brown &Clark

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *