شناسایی دلایل موفقیت خیریه‌ها؛

تحلیل محتوای تجربه‌نگاری‌های ارسال‌شده به چهارمین همایش ملی خیرماندگار

علیرضا اسکندری‌نژاد[1]

فرزین مؤذن‌زاده[2]

معصومه اوحدی[3]

 

چکیده

پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی می‌کوشد تا دلایل موفقیت خیریه‌ها که در اسناد تجربه‌نگاری ارسال‌شده به چهارمین همایش ملی خیرماندگار آمده است را شناسایی و توصیف کند. در این راستا ضمن بررسی پیشینة تجربی این حوزه، تحلیل محتوای کیفی استقرایی به منظور شناسایی مقوله‌ها استفاده شد. ابتدا 20 مقولة اولیه و سپس شش مقولة ثانویه استخراج شد. مقوله‌های ثانویه که شامل ایمان به خدا و لطف الهی، مدیریت مؤثر ارتباطات، عملکرد شفاف و مؤثر، سرمایة انسانی قوی، توجه به مددجویان و بعد رسانه‌ای بودند هریک تشریح شدند. در نهایت نتایج پژوهش با پژوهش‌های مرتبط بین‌امللی مقایسه و پیشنهادهایی جهت سیاست‌گذاری در این حوزه عرضه شد.

کلیدواژگان: مطالعات خیریه، خیرخواهی، نیکوکاری، موفقیت خیریه‌ها

 

مقدمه و طرح مسئله

مباحث پردامنه و پرتکراری در خصوص تأثیرگذاری و تأثیرپذیری خیریه‌ها در ایران و کشورهای دیگر مطرح شده است. بسیاری از پژوهش‌ها بر نقش سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها در پیشرفت کشورها و توسعة شاخص‌های مختلف ملی و بین‌المللی اشاره کرده‌اند (گنجی و همکاران، 1393؛ سلیانی و وثوقی، 1395؛ حبیب‌پور گتابی، 1397؛ داوودی گرمارودی و همکاران، 1398). به هر روی، اهمیت نهادهای بخش سوم بر بسیاری از پژوهشگران و متفکران حوزة اجتماعی روشن و آشکار است. با این حال، علی‌رغم اهمیت این حوزه برای پژوهشگران، ابعاد سازمانی خیریه‌ها و سازمان‌های غیردولتی کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مقصود از ابعاد سازمانی، کنش‌ها، چالش‌ها، تغییرات و رخدادهایی است که در سطح سازمانی به‌صورت مستقل رخ می‌دهد و فارغ از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بررسی می‌شود. پژوهش حاضر که از نوع پژوهش‌های کیفی است تلاش می‌کند تا به ابعاد سازمانی خیریه‌ها و سازمان‌های غیردولتی در ایران بپردازد و کوشش کند تا برخی از مؤلفه‌های سازمانی را با توجه به پرسش اصلی پژوهش پاسخ دهد.

یکی از مقولاتی که می‌توان در بحث از اهمیت وجه سازمانی خیریه‌ها و سازمان‌های غیردولتی مطرح کرد، دلایل شکست یا موفقیت سازمان‌هاست. استخراج و تفسیر تجربه‌های متولیان این سازمان‌ها ذیل دلایلی که برای موفقیت یا شکست سازمانشان تشریح می‌کنند، می‌تواند ابعاد جدیدی از فعالیت این سازمان‌ها در ایران را روشن کند. به هر تقدیر، پژوهش حاضر بنا دارد تا با بررسی تجربه‌های متولیان سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها در ایران، مهم‌ترین مؤلفه‌های مرتبط با موفقیت این سازمان‌ها را استخراج کند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مدیران و کارمندان ارشد سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها بر چه نکاتی به‌عنوان مهم‌ترین دلایل یا علل موفقیت سازمانشان اشاره کرده‌اند؟

به منظور پاسخ به این پرسش، ما از متون تجربه‌نگاری ارسال‌شده به چهارمین همایش ملی خیرماندگار که با تمرکز بر پژوهش‌های حوزة خیر برگزار می‌شود، بهره خواهیم برد. این متون که توسط خود سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها نوشته شده‌اند، منبع ارزشمندی برای تفسیر دلایل موفقیت این سازمان‌ها در ایران به‌شمار می‌روند. بنابراین، پس از بررسی ادبیات و پیشینة این حوزه و ارائة چشم‌انداز روش‌شناختی، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی به تقلیل و تفسیر مؤلفه‌های اصلی به‌دست آمده خواهیم پرداخت.

پیشینة تجربی

در این قسمت برخی از مهم‌ترین پژوهش‌های انجام‌شده که به‌نحوی از انحاء به بررسی تجربیات سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها از منظر موشکافی دلایل موفقیت یا توسعة آنها می‌پردازند، ارائه خواهد شد.

سلطانی و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان «شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت بازاریابی خیرخواهانه و اولویت‌بندی سناریوها» به دنبال شناسایی و اولویت‌بندی سناریوهای موفقیت بازاریابی خیرخواهانه از دید مصرف‌کنندگان است. جامعه آماری پژوهش شامل مصرف‌کنندگان شهر شیراز است. یافته‌های پژوهش نشان داد که از میان عوامل مؤثر بر
موفقیت کمپین‌های بازاریابی خیرخواهانه از دید مصرف‌کنندگان به ترتیب 1.عوامل مرتبط با محل
هزینه‌کرد، 2.عوامل مرتبط با اندازه کمک مالی، 3.عوامل مرتبط با همکاری با سازمان خیریه و
4.عوامل مرتبط با شیوه کمک اهمیت دارد. از میان عوامل مرتبط با محل هزینه‌کرد، نخست کودکان
بی‌سرپرست، دوم موارد بهداشتی و بیماری‌های خاص و در آخر فقر و آموزش از نظر مصرف‌کنندگان
دارای اولویت هستند. در رابطه با عوامل مرتبط با اندازه کمک مالی، یک تا پنج درصد قیمت محصول و
سپس 5درصد قیمت محصول به بالا دارای الوات است. در رابطه با سازمان خیریه، مصرف‌کنندگان
عدم همکاری با سازمان خیریه را نسبت به همکاری با سازمان خیریه ترجیح می‌دهند. در رابطه با
عوامل مرتبط با شیوه کمک، مصرف‌کنندگان شکل غیرپولی را نسبت به شکل پولی ترجیح می‌دهند.

محمدجانی و دستغیب (1397) در پژوهش «عوامل مؤثر بر اثربخشی سازمان‌های مردم نهاد جوانان استان فارس» تلاش کردند تا برخی از عوامل تأثیرگذاری که بر اثربخشی و موفقیت سمن‌ها نقش دارند را مطالعه کنند. این پژوهش با روش میدانی و پیمایشی زمینه‌یابی انجام شده است. یافته‌های این پژوهش نشان‌دهندۀ اهمیت انواع سرمایه و عوامل ساختاری در اثربخشی سمن‌ها است. یافته‌های این پژوهش در مورد میزان اثربخشی سمن‌ها را می‌توان ازیک‌طرف به ماهیت داوطلبانـه سمن‌ها نسبت داد. از طرف دیگر، به‌کارگیری شیوه‌های صحیح مـدیریت و خلاقیـت و نـوآوری اعضـای سمن‌ها می‌تواند از دلایل احتمالی اثربخشی سمن‌ها باشد، زیرا سمن‌های مورد بررسی مربـوط بـه جوانـان هستند که بیشتر از تحصیلات بالایی نیز برخوردارند.

نجف‌آبادی و حسینی (1398) در پژوهشی با عنوان «راهبردها و راهکارهای ارتقا بخش خیریه» به بررسی عواملی پرداختند که می‌تواند بر موفقیت خیریه‌ها و همچنین توسعه و ارتقا فعالیت‌های آنان در زمینه فعالیتشان کمک کند. مسئله این تحقیق که با روش تحلیلی_توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرد، بررسی چگونگی اصلاح و بهبود وضعیت موجود بخش خیریه ایران و معرفی راهبردهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب و موفق شدن خیریه‌ها و مؤسسات نیکوکاری در این زمینه است. نتایج تحلیل آموزه‌های قرآنی و حدیثی و فراتحلیل مطالعات پیمایشی موجود، حاکی از وجود راهبردهایی چون «گفتمان‌سازی انفاق قرآنی»، «توسعه‌بخشی خیریه»، «بهبودبخشی به کیفیت تخصیص وجوه خیرخواهانه»، «بهبودبخشی به کیفیت جمع‌آوری وجوه خیریه» برای ارتقای خیریه به عنوان عوامل مؤثر بر پیشرفت خیریه‌ها است.

سعدآبادی و همکاران (1400) در پژوهش «به‌کارگیری نوآوری اجتماعی جهت بهبود عملکرد مؤسسات خیریه» به مطالعه موردی خیریه سلام بر آرزوها به عنوان یکی از نمونه‌های موفق این زمینه پرداخته‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد به‌رغم امکانات متعدد و افزایش کمک‌های افراد نیکوکار در سال‌های اخیر؛ میزان نیاز کمک افراد نیازمند به خیریه‌ها بیش از گذشته شده است. در این میان، ناکارآمدی خیریه‌ها در پاسخگویی به نیاز این افراد برای دولت‌ها نیز مسئله شده است. این پژوهش تلاش کرده است تا نوآوری اجتماعی را به عنوان یکی از عواملی که بر موفقیت خیریه در زمینۀ دستیابی به هدف و همچنین توسعه و بهبود عملکرد بررسی نماید. در نهایت یافته‌های پژوهش با مطالعه خیریه سلام بر آرزوها پیشنهاداتی را در قالب راهکارهای فوری و بنیادی ارائه کرده است. راهکارهای فوری شامل همکاری و جذب سرمایه جمعی و راهکارهای بنیادی شامل بهبود وضعیت اقتصادی، تخصیص خرده وام‌ها، نوآوری همگانی می‌شود.

چاپمن و همکاران (2020) به نقش اعتماد عمومی در موفقیت خیریه‌ها در جهان پرداخته‌اند. پژوهش آنها به داده‌هایی متکی است که از فشارسنج اعتماد ادلمن[4] به دست آمده‌اند؛ مطالعه‌ای که در 31 کشور انجام شد و 9 سال به طول انجامید. این داده‌ها به جای بررسی زیربخش‌هایی که چشم انداز غیرانتفاعی را تشکیل می‌دهند، برای بررسی اعتماد عمومی به سازمآن‌های غیرانتفاعی استفاده شد. این مقاله برخی از رسوایی‌ها را برجسته می‌سازد که به طور نظری به کاهش اعتماد به بخش منجر شدند؛ مانند دستکاری منابع مالی توسط سازمان صلیب سرخ برای قربانیان 11 سپتامبر. همچنین عناوینی دقیقا در همین مورد را از سراسر جهان در مورد کاهش اعتماد به این بخش جمع‌آوری کرده است. این می‌تواند نتیجه‌ی پاسخ‌گویی افزایش یافته سازمآن‌های غیرانتفاعی و تاثیرات منفی خبرنگاری منفی باشد که یک سازمان به هنگام عدم موفقیت دستیابی به استانداردهای پاسخ‌گویی دریافت می‌کند. نویسنده به نظریه‌ی سرخوردگی اخلاقی ارجاع می‌دهد که می‌گوید سازمآن‌های غیرانتفاعی همان‌طور که معمولا به داشتن درک بیشتری از اخلاقیات شناخته می‌شوند، نسبت به دیگر سازمآن‌ها استانداردهای سطح بالاتری هم دارند. پیمایش ادلمن شامل افراد 18 ساله و بالاتر از 31 کشور بود که تقریبا 1150 نفر در هر کشور به دست آمد. نویسندگان 294176 پاسخ را تنها به یک سوال بازبینی کردند: «چه میزان به سازمآن‌های غیردولتی اعتماد دارید که کار درست را انجام دهند؟» داده‌هایی که در طی دوره‌ای 9 ساله فاکتورگیری و روی نمودار ترسیم شده بودند، ارتباطی ضعیف اما رو به رشدی را از اعتماد به سازمآن‌های غیر انتفاعی نشان می‌دادند و رابطه بین زمان و اعتماد از کشوری به کشور دیگر متفاوت بود.

متارنه و تال (2021) در پژوهش «عوامل موثر بر موفقیت پروژه‌های توسعه‌ای سازمان‌های غیردولتی (NGO) در اردن» به مطالعه عواملی چون ساختار سازمانی، فرهنگ‌سازمانی، تأمین مالی و مشارکت جامعه بر موفقیت پروژه‌های سازمان‌های غیرانتفاعی پرداختند. سازمان‌های غیردولتی (NGOs) با چالش‌های مختلفی مواجه هستند که بسته به کشورهای مختلفی که در آن‌ها فعالیت می‌کنند، متفاوت است. بسیاری از پروژه‌های این سازمان‌ها در مراحل اولیه شکست می‌خورند. داده‌ها از نمونه‌ای شامل ۱۸۱ کارمند از ۴۵ سازمان غیردولتی فعال در اردن با استفاده از پرسش‌نامه جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که پاسخ‌دهندگان سه عامل از چهار عامل را مهم و تأثیرگذار بر موفقیت پروژه می‌دانند.  با این حال، مشارکت جامعه به عنوان یکی از این عوامل به دلیل عدم اهمیت، در نظر گرفته نشده است. این مطالعه چندین توصیه به مقامات محلی، سازمان‌های غیردولتی و اهداکنندگان از جمله یافتن بودجه قابل اعتماد و پایدار و مشارکت دادن جامعه در فرآیند تصمیم‌گیری ارائه می‌کند. رعایت توصیه‌ها باعث افزایش کارایی، عملکرد، موفقیت و فرصت بقا و عملکرد کامل سازمان‌های غیردولتی می‌شود.

حسن و همکاران (2017) در پژوهشی با عنوان «تأثیر شخصیت مدیران پروژه بر موفقیت پروژه در سازمان‌های غیردولتی: نقش میانجی رهبری تحول آفرین» ارتباط بین شخصیت مدیران پروژه با موفقیت پروژه را از طریق میانجی‌گری رهبری تحول‌آفرین بررسی شده است. زمینۀ مطالعه پروژه‌های غیردولتی در حوزۀ آموزش و بهداشت بوده است. داده‌ها از ۱۷۰ مدیر پروژه جمع‌آوری شده است که در ده برنامه مختلف در مناطق مختلف پاکستان درگیر بودند. بر اساس رویکرد پسا اثبات گرایی و یک طرح قیاسی خاص، نتایج مطالعه نشان داد که برونگرایی، توافق پذیری و گشودگی به تجربه پیش بینی کننده های مثبت مستقیم موفقیت پروژه هستند، در حالی که رهبری تحول آفرین به عنوان میانجی این روابط عمل می کند. یکی از ابعاد شخصیتی (یعنی وظیفه شناسی) تنها از طریق رهبری تحول آفرین بر موفقیت پروژه تأثیر غیرمستقیم دارد. هیچ رابطه‌ای بین عامل روان‌رنجوری و موفقیت پروژه پیدا نشد. نتایج مطالعه دارای پیامدهای نظری و عملی در حوزه مدیریت پروژه هستند که در این مطلب موردبحث و بررسی قرار نگرفته‌اند.

نانتاگوپان و همکاران (2017) در مقاله‌ای با عنوان «سطوح و ارتباطات متقابل موفقیت پروژه در پروژه‌های عمرانی توسط سازمان‌های غیردولتی (NGO)» در مورد سطوح و ارتباطات میان موفقیت پروژه‌های توسعه‌ای توسط سازمان‌های غیردولتی (NGOs) در سریلانکا صحبت می‌کند. این مطالعه تاکیید می‌کند که موفقیت پروژه در سازمان‌های غیردولتی در سه سطح، یعنی موفقیت مدیریت پروژه، موفقیت پروژه و موفقیت سازمان غیردولتی، قابل ارزیابی است. نتایج نشان می‌دهد که ارتباطات قویی بین این سه سطح موفقیت پروژه وجود دارد و موفقیت مدیریت پروژه و موفقیت پروژه برای دستیابی به موفقیت سازمان غیردولتی اساسی هستند. هدف این مطالعه پشتیبانی از تحقیقات بعدی درباره پروژه‌های توسعه و همچنین پشتیبانی از طراحی ابزارهای ارزیابی جامع است که به عملکرد پروژه‌ها در سازمان‌های غیردولتی کمک می‌کنند. هدف مقاله درک و شناسایی ماهیت معیارهای ارزیابی، سطوح و ارتباطات میان سطوح موفقیت پروژه در این مطالعه به گسترش تحقیقات موجود برای تأیید حضور سه سطح موفقیت پروژه و ارتباطات میان آنها می‌پردازد. این یافته‌ها می‌توانند به تحقیقات بعدی درباره پروژه‌های توسعه و همچنین به طراحی ابزارهای ارزیابی جامع برای پشتیبانی از شیوه‌های عملیاتی پروژه در NGOها کمک کنند.

سریدار و نگابوشانام (2008) در مقاله «سازمان های غیردولتی در هند – منحصر به فرد بودن و عوامل حیاتی موفقیت، نتایج یک FGD» به بررسی سازمان‌های غیردولتی و ویژگی‌هایی که منحصربه‌فرد بودن عوامل حیاتی که موفقیت این سازمان‌ها را به ارمغان می‌آورند. در چند دهه اخیر، در هند، سازمان های غیردولتی نقش مهمی در ارائه خدمات مختلف به جامعه ایفا کرده اند. افزایش تعداد سازمان های غیردولتی و گستره فعالیت های این سازمان های غیردولتی، نیاز به درک منحصر به فرد بودن، شیوه‌های مدیریتی و عوامل موثر در موفقیت آنها را فراهم کرده است. این نیاز نه تنها از خود سازمان ها بلکه از سوی ذینفعان مختلف این سازمان های غیردولتی ناشی می شود. تحقیقات در این بخش، تنوع سازمان‌های غیردولتی و ویژگی‌های متمایز بخشی را روشن کرده است. برای شناسایی عوامل از بحث گروهی متمرکز و روش تحقیق کیفی استفاده شده است. بر اساس عوامل آشکار شده توسط FGD (بحث گروهی متمرکز)، مدلی از عوامل موفقیت حیاتی توسعه داده شده است.

روش‌شناسی

روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی است. تحلیل محتوای کیفی روشی است که از طریق آن پیام‌های ارتباطی کتبی، شفاهی یا تصویری را تحلیل می‌کنند (کول، 1988). در واقع، تحلیل محتوای کیفی به‌مثابة یک روش تحقیق، روشی است نظام‌مند و عینی جهت توصیف و سنجش پدیده‌ها. از این روش برای تحلیل اسناد نیز استفاده می‌شود. تحلیل محتوا این قابلیت را در اختیار پژوهشگر قرار می‌دهد تا ابعاد نظری کارش را به منظور فهم بیشتر داده‌ها آزمایش کند. از طریق تحلیل محتوا، می‌توان واژگان پرشمار را در قالب مقولات به‌هم‌مرتبط تقلیل داد (کاواناگ، 1997).

روش‌شناسان از رویکردهای مختلف در تحلیل محتوای کیفی سخن گفته‌اند. برخی تحلیل محتوای کیفی را به دو رویکرد استقرایی و قیاسی تقسیم کرده‌اند (الو و کینگاس، 2008). در رویکرد استقرایی، پژوهشگر با استفاده از داده‌های موجود و بدون دخیل کردن پیش‌فرض‌ها و نظریات موجود، مقولات را استخراج می‌کند در حالی که در تحلیل محتوای قیاسی، پژوهشگر با استفاده از نظریات موجود و کلیدواژگان برآمده از مطالعات پیشین به استخراج مقولات می‌پردازد. پژوهش حاضر از رویکرد استقرایی بهره خواهد برد. به همین خاطر، مقولات مستخرج با استفاده از داده‌های خام صورت‌بندی می‌شوند و مطالعات و نظریات موجود تأثیر چندانی در صورت‌بندی مقولات ندارند.

همان‌طور که پیش‌تر مطرح شد، پژوهش حاضر از تجربه‌نگاری‌های ارسال‌شده به دبیرخانة چهارمین همایش ملی خیرماندگار به‌عنوان سند بهره خواهد برد. در چهارمین همایش ملی خیرماندگار، مجموعاً 39 تجربه از سوی سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها ارسال شده است. پس از بررسی متن این تجربه‌ها، 16 تجربه‌ای که از حیث نوآوری و عمق مطالب شایسته‌تر بودند به‌عنوان نمونه‌های هدفمند پژوهش برگزیده شدند.

یافته‌ها

در این قسمت، پس از بررسی 16 متن تجربه‌نگاری که به‌عنوان نمونه‌های هدفمند پژوهش برگزیده شده بودند، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و 20 مقولة اولیه و 6 مقولة ثانویه ذیل دلایل موفقیت خیریه‌ها استخراج شد. جهت تسهیل تفسیر یافته‌ها، به بحث و بررسی پیرامون 6 مقولة ثانویه خواهیم پرداخت.

ایمان به خدا و لطف الهی

یکی از دلایلی که متولیان سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها از موفقیتشان بیان کرده‌اند، ایمان و توکل به خدا و در نهایت لطف خداوند به آنها و سازمانشان است. این مقولة ثانویه که مشتمل بر دو مقولة اولیه است بیان‌کنندة ابعاد روحانی و دینی فعالیت‌های خیر در ایران است که البته می‌توان آثار آن را در سایر کشورها نیز جست‌وجو کرد. می‌دانیم که اساساً فعالیت‌هایر خیر در ایران و جهان عموماً ریشه‌ای دینی دارند و اماکن و نهادهای دینی ازجمله سازمان‌های خیریة دیرینه‌اند؛ از کلیسا در مسیحیت تا مسجد در اسلام. بنابراین جای تعجبی ندارد که فعالان خیر در ایران نیز سبقه‌ای دینی داشته باشند یا انگیزة خود را دینی اعلام کنند. این مقوله در امتداد سایر پژوهش‌ها و ادبیات موجود در این حوزه بار دیگر نقش مؤکد دین در حوزة خیر را نشان می‌دهد.

مدیریت مؤثر ارتباطات

از دیگر مقولات ثانویه که مشتمل بر دو مقولة اولیه است و بر نقش اساسی ارتباطات و روابط بین‌نهادی تأکید می‌کند، مقولة مدیریت مؤثر ارتباطات است. همکاری با نهادهای دولتی و غیردولتی یکی از ارکان اصلی موفقیت خیریه‌هاست که در بیان تجربیات آنها به چشم می‌خورد. باید توجه داشته باشیم که این سازمان‌ها به‌علت محدودیت منابع و بسیاری چالش‌های دیگر همواره نیازمند برقراری و حفظ ارتباط با نهادهای دیگر جامعه هستند. در ایران نهادهای مختلفی ازجمله نهادهای دولتی متولی امور خیر (مثل کمیتة امداد امام خمینی (ره)) و بنگاه‌های خصوصی بنا به اهداف و ضرورت‌ها تمایل دارند تا با سازمان‌های غیردولتی و خیریه وارد تعامل و همکاری شوند. نقش ارتباطات مؤثر در این سازمان‌ها در اینجا مشخص می‌شود که تا چه حد می‌توانند خود را نیروی مؤثری در همکاری جلوه دهند و از منابع و امکان‌های سایر سازمان‌ها و نهادها بهره‌مند شوند. در گام بعدی نیز خیریه‌ها باید تلاش کنند تا ارتباط مؤثری با خیرین خود برقرار کنند. خیرین می‌توانند انگیزه‌های متفاوتی برای انجام کار خیر داشته باشند. خیریه‌های موفق آن خیریه‌هایی هستند که می‌توانند ورای انگیزه‌های تک‌بعدی و محدود به جلب خیرین بپردازند و آنها را در ارتباط مستمر با خود قرار دهند.

عملکرد شفاف و مؤثر

مقولة ثانویة عملکرد شفاف و مؤثر بیشترین شمار مقولات اولیه را در خود جای داده و از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این مقوله که خود مشتمل بر دو جزء شفاف و مؤثر است بر نقش عملکرد مثبت سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها در موفقیتشان تأکید دارد. نخست، نوآوری در فعالیت‌ها مطرح شده است. نوآوری در فعالیت‌ها به معنای ابتکار در موضوع کار خیریه‌ها و نوآوری در کار سازمانی است. سازمان‌های خیریه و غیردولتی باید توجه داشته باشند که انتخاب موضوع فعالیت و نوع مددجویان تأثیر بسیاری در موفقیت آنها خواهد داشت. دست گذاشتن بر اولویت‌هایی که تاکنون به آنها پرداخته نشده یا پرداختن به موضوعات مسبوق به سابقه با روش‌های جدید می‌تواند احتمال موفقیت خیریه‌ها را افزایش دهد. موضوع دیگر، دقت و نظم بالای سازمان‌هاست که می‌تواند آنها را در رسیدن به موفقیت یاری کند. بهره‌گیری از فناوری‌های جدید ازجمله فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی از دیگر موضوعاتی است که خیریه‌ها بیان کرده‌اند و تجربیات بین‌المللی نیز بر این موضوع صحه می‌گذارد. امروزه نقش سیستم‌های ارتباطی و رایانه‌ای جدید در حوزة فعالیت‌های غیردولتی به‌خوبی مشخص شده است و سازمان‌هایی که بتوانند به‌درستی از این فناوری‌ها استفاده کنند می‌توانند هزینه‌های خود را کاهش دهند و جذب منابع را به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش دهند. استمرار در فعالیت‌ها و تمرکز موضوعی از دیگر مقوله‌های استخراج‌شده است که بر اهمیت فعالیت مستمر و مداوم تأکید دارد و فعالان این حوزه را از فعالیت‌های پراکنده و منقطع بر حذر می‌دارد. نهایتاً شفافیت مالی و عملکردی مطرح می‌شود که به‌طور مسلم از مهم‌ترین ویژگی‌های یک خیریه یا سازمان غیردولتی موفق در ایران و جهان است و خود می‌تواند به مقولة دیگر این بخش یعنی جلب اعتماد عمومی منجر شود.

سرمایة انسانی قوی

سرمایة انسانی مفهومی نسبتاً جدید است که در حوزة مدیریت منابع انسانی طرح می‌شود و بر نقش ویژة نیروهای انسانی در پیشبرد اهداف سازمان‌ها اشاره دارد. این مقوله بیان‌کنندة نقش مهم نیروهایی است که به‌نحوی در سازمان‌های غیردولتی و خیریه مشغول به فعالیت هستند. نخست، بهره‌مندی از کارکنان باتجربه و متخصص به‌عنوان یکی از نکات مهم این حوزه بیان شده است. اخذ مشاوره از متخصصان نیز یکی دیگر از مقوله‌های مهم این حوزه است که بر اهمیت نقش مشاوره در سازمان‌ها اشاره دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. مشارکت بالای داوطلبین از موضوعات بسیار مهم حوزة خیر در ایران است که به‌عنوان یکی از دلایل موفقیت توسط خیریه‌ها مطرح شده است. باید توجه داشته باشیم که بهره‌گیری از نیروهای داوطلب می‌تواند بسیاری از هزینه‌های اجرایی را کاهش دهد و در رسیدن به اهداف یاری‌رسان سازمان‌ها باشد. همبستگی و هم‌دلی میان کارکانان سازمان‌ها نیز از دیگر دلایلی است که در این مقوله بیان شده و بر نقش روابط عاطفی و انسانی میان کارکنان اشاره دارد که با توجه به فضای فعالیت‌های خیر در ایران موضوع تعجب‌برانگیزی نیست اما حامل یک پیام بسیار مهم برای این نوع سازمان‌هاست که نباید قواعد مکانیکی سایر بخش‌های جامعه را بر نهادهای بخش سوم تحمیل کرد. نهایتاً داشتن تجربیات موفق پیشینی چه در عرصة خیر و چه در سایر عرصه‌های اجتماعی (مثل بنگاه‌داری اقتصادی) به‌عنوان آخرین دلیل موفقیت خیریه‌ها در مقولة سرمایة انسانی قوی بیان شده است.

توجه به مددجویان

توجه به نقش مددجویان در نظام خیر ایران یکی از موضوعات بسیار مهمی است که در بیان تجربیات به آن اشاره شده است. در مباحث پژوهشی حوزة خیر اغلب به نقش خیریه‌ها و خیرین اشاره می‌شود و به مددجویان کمتر پرداخته می‌شود. در این مقوله به نقش ارزیابی رضایت مددجویان، همدلی نسبت به آنها و دقت در شناسایی درست مددجویان اشاره شده است. کسب رضایت مددجویان خود از نکات مهمی است که خیریه‌های موفق در ایران و جهان به آن توجهی ویژه دارند. همدلی با مددجویان، خصوصاً مددجویانی که درگیر مسائل اجتماعی حاد هستند، می‌تواند کمک بسیار زیادی به کاهش آلام و بازپروری آنها کند. در نهایت موضوع شناسایی دقیق مددجویان مطرح می‌شود که از نکات بسیار مهم این حوزه است. خیریه‌ها و سازمان‌های غیردولتی باید بتوانند با یک رویة عقلایی و دقیق مددجویان مورد نظر خود را کشف کنند و آنها را از افراد سودجو یا مددجویانی که در حوزة موضوعی آنها قرار نمی‌گیرند، تمییز دهند.

بعد رسانه‌ای وسیع

واپسین مقولة استخراج‌شده، بعد رسانه‌ای وسیع است که بر نقش تبلیغات و رسانه‌های دیداری و شنیداری در موفقیت خیریه‌ها در ایران اشاره دارد. یکی از مقولات اولیة مرتبط، تبلیغ خیریه توسط نخبگان است؛ از نخبگان سیاسی و اجتماعی بگیرید تا افراد برجستة رسانه‌ای. در واقع، شناخته شدن خیریه‌ها و اعتماد مردم به آنها گاهی می‌تواند از طریق تبلیغات نخبگانی اتفاق بیفتد. مثلاً بیان نظر یکی از مراجع سیاسی در خصوص یک خیریه می‌تواند تأثیر شگرفی در جذب منابع آن خیریه و اعتماد مردم به آن داشته باشد. از طرفی دیگر، مطرح شدن نامه خیریه‌ها و سازمان‌های غیردولتی در رسانه‌های بزرگ فارسی این امکان را به آنها می‌دهد تا با خیرین و منابع جدیدی تماس برقرار کنند و جذب منابع خود را افزایش دهند. در کل، نکتة حائز اهمیت آن است که خیریه‌ها باید برای تقویت چهرة عمومی خود خصوصاً از طریق رسانه‌ها و مراجع اقدام کنند. گاهی این مسیر می‌تواند بسیاری از کاستی‌ها را به یک‌باره پوشش دهد و سازمان‌ها را در رسیدن به اهداف خود یاری کند.

جمع‌بندی

پژوهش حاضر کوششی بود در مسیر آشکار ساختن ابعاد جدیدی از سازمان‌های غیردولتی و خیریه در ایران. در این مقاله تلاش کردیم تا دلایل موفقیتی که در تجربه‌نگاری‌های ارسال‌شده به چهارمین همایش ملی خیرماندگار مندرج بود را استخراج و مقوله‌بندی کنیم. پس از بررسی مقدمات کار و پیشینة پژوهشی تحقیق و روش کار، یافته‌ها را در شش مقولة ثانویه دسته‌بندی کردیم. ایمان به خدا و لطف الهی، مدیریت مؤثر ارتباطات، عملکرد شفاف و مؤثر، سرمایة انسانی قوی، توجه به مددجویان و بعد رسانه‌ای وسیع مقولاتی بودند هریک را تشریح کردیم. در ادامه یافته‌های پژوهش حاضر را با برخی از یافته‌های مرتبط بین‌المللی مقایسه کرده و نهایتاً پیشنهادهایی را جهت سیاست‌گذاری در حوزة خیر ارائه می‌کنیم.

نتایج پژوهش حاضر با پژوهش متارنه و تال (2021) قرابت دارد. این پژوهش نشان می‌دهند که ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، مشارکت در جامعه، تأمین مالی ازجمله عوامل موفقیت خیریه‌ها در اردن محسوب می‌شوند. پژوهش حاضر نیز نشان داد که عوامل سازمانی، نظیر سرمایه‌های انسانی، عملکرد سازمانی، مدیریت ارتباطات و سایر عوامل فوق‌الذکر، در موفقیت خیریه‌ها اثرگذار است. با این حال، ابعاد جدیدی از عوامل مرتبط با موفقیت در پژوهش حاضر آشکار شد که پیش از این در پژوهش‌های بین‌المللی یا داخلی به آنها اشاره نشده است؛ عواملی نظیر توجه به مددجویان و مباحث دینی مرتبط با ایمان ازجمله عواملی هستند که کمتر به آنها پرداخته شده است در حالی که متولیان سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها آنها را مهم قلمداد کرده‌اند.آ

از یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان برای ارائة راهکارهای سیاست‌گذارانه در حوزة خیر استفاده کرد. متولیان سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ها در ایران به نکات جالب توجهی در خصوص دلایل موفقیتشان اشاره کرده‌اند که می‌تواند بیان‌کنندة نکات بسیار مهمی در سطوح میانی و کلان این اکوسیستم باشد. در سیاست‌گذاری این حوزه می‌توان به چند نکتة کلی اشاره کرد. نخست اینکه داشتن ارتباطات مؤثر و توان رسانه‌ای قوی برای موفق شدن خیریه‌ها بسیار حائز اهمیت است. سیاست‌گذاران باید توجه ویژه‌ای نسبت به این موضوع داشته باشند و ارتباط ارگانیک و نظام‌مند میان دستگاه‌های دولتی، بنگاه‌های خصوصی و سازمان‌های غیردولتی را برقرار و حفظ کنند. در واقع منافع برقراری این ارتباط دوسویه است و علاوه بر سازمان‌های خیریه، دولتی‌ها و خصوصی‌ها هم می‌توانند از مواهب این ارتباطات بهره‌مند شوند. در وهلة بعد، باید به شفافیت این سازمان‌ها اشاره کرد. دست‌کم طی یک دهة اخیر، اعتماد عمومی نسبت به سازمان‌های غیردولتی کاهش پیدا کرده است و خیرخواهی فردی و غیرسازمانی در حال گسترش است. به نظر می‌رسد که بخشی از مشکلات و چالش‌های این حوزه با سیاست‌گذاری دقیق قابل حل است. سیاست‌های دقیق نظارتی که از افراط و تفریط پرهیز کند، به‌کارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات جهت شفافیت بیشتر عملکرد این سازمان‌ها ازجمله نکات قابل ذکر است.

منابع

حبیب‏پور گتابی (1397)، ارزیابی عملکرد سازمان‏های غیردولتی (سمن‏ها) کشور در حوزه زنان و خانواده، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، شماره 79: 45- 86.

داوودی گرمارودی، هما، گلدوزیان، ایرج و طلوعی مقدم، احمد (1398)، «نقش سازمان‏های مردم‏نهاد ملی و بین‏المللی در پیشگیری از جرائم محیط زیستی»، فصلنامه علمی محیط‏زیست و توسعه فرابخشی، شماره 68: 11-28.

سعدآبادی، علی‌اصغر، آرامی‌پور، ندا و محمودی، محمد (1400). به‌کارگیری نوآوری اجتماعی جهت بهبود عملکرد مؤسسات خیریه: مطالعه موردی خیریه سلام بر آرزوها، مجله علوم اجتماعي دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد، 17(2): 191-222.

سلطانی، مرتضی، یزدانی، حمیدرضا و بهرامی، صبا (1398). شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت بازاریابی خیرخواهانه و اولویت‌بندی سناریوها، مجله چشم‌انداز مدیریت بازرگانی، سال هجدهم، 70(37): 55-75.

سلیانی، مسعود و وثوقی، منصور (1395)، «عوامل موثر بر استفاده از ظرفیت سازمان‏های مردم‏نهاد در نظارت بر عملکرد دولت در فرآیند توسعه‏ی محلی»، نشریه توسعه محلی روستایی- شهری، شماره2: 199-220.

گنجی، محمد، نیازی، محسن، احسانی‏راد، فاطمه (1393)، « مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه پایدار»، فصلنامه مطالعات توسعه‏ی اجتماعی- فرهنگی، 3(4): 25- 45.

محمدجانی، محمدرضا و دستغیب، احمدرضا (1397). عوامل مؤثر بر اثربخشی سازمان‌هاي مردم نهاد جوانان استان فارس، نشریه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 17(42): 187-214.

نجف‌آبادی، مصطفی و حسینی، سیدرضا (1398). راهبردها و راهکارهای ارتقا بخش خیریه، معرفت اقتصاد اسلامی، 11(1): 109-91.

-Bayan Tall, Sandra Matarneh, Ghaleb Sweis, Rateb Sweis & Wassim AlBalkhy (2021) Factors affecting the success of development projects of the non-governmental organizations (NGOs) in Jordan, International Journal of Construction Management.

-Cavanagh, S. J. (1997). Content analysis: concepts, methods and applications. Nurse Researcher4(3), 5–16. https://doi.org/10.7748/nr.4.3.5.s2

-Chapman, C. M., Hornsey, M. J., & Gillespie, N. (2020). No Global Crisis of Trust: A Longitudinal and Multinational Examination of Public Trust in Nonprofits. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly, 50(2), 441–457. https://doi.org/10.1177/0899764020962221

-Cole, F. L. (1988). Content Analysis. Clinical Nurse Specialist, 2(1), 53–57. https://doi.org/10.1097/00002800-198800210-00025

-Elo, S., & Kyngäs, H. (2008). The qualitative content analysis process. Journal of Advanced Nursing, 62(1), 107–115. https://doi.org/10.1111/j.1365-2648.2007.04569.x

-Hassan, M. M., Bashir, S., & Abbas, S. M. (2017). The Impact of Project Managers’ Personality on Project Success in NGOs: The Mediating Role of Transformational Leadership. Project Management Journal, 48(2), 74–87.

-Nanthagopan, Y., Williams, N. and Thompson, K. (2019), “Levels and interconnections of project success in development projects by Non-Governmental Organisations (NGOs)”, International Journal of Managing Projects in Business, Vol. 12 No. 2, pp. 487-511.

-Sridhar, K. M., & Nagabhushanam, M. (2008). NGOs in India- Uniqueness and Critical Success Factors, Results of an FGD. Vision, 12(2), 15–21.

[1]  دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی فرهنگی، گروه جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران، a.eskandarinezhad@ut.ac.ir‌‎

[2]  پژوهشگر علوم کامپیوتر در گروه فناوری‌های کامپیوتری (برنامه‌نویسی و هوش مصنوعی)، دانشکده فناوری اطلاعات و برنامه‌نویسی،  دانشگاه ایتمو، سن‌پترزبورگ، روسیه، farzinmoazenzade@mail.ru

[3]  دانشجوی کارشناسی جامعه‌شناسی، گروه جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران، Masoumeh.ohadi@ut.ac.ir

[4] Edelman Trust Barometer

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *