بررسی تأثیر ویژگیهای فردی بر انجام فعالیت خیریه
مصطفی سلیمی فر
استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
mostafa@um.ac.ir
سید سعید ملک الساداتی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
ss.malek@gmail.com
سید حامد حسینی[1]
دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد
Hamedsh2929@gmail.com
چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه ویژگیهای فردی با انجام فعالیت خیریه است که بهصورت مطالعه موردی در شهر مشهد انجامشده است. شیوه گردآوری اطلاعات در این مطالعه، توصیفی- پیمایشی است. نمونهگیری با تخصیص متناسب حجم نمونه به تعداد 389 نفر در مناطق مختلف شهر مشهد انجامشده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه است و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS و R استفادهشده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که زنان بهطور میانگین بیش از مردان، تمایل به انجام رفتار خیریه دارند. افراد خانهدار و بازنشسته بیش از افراد شاغل اعم از دولتی و دارای شغل آزاد تمایل به رفتار خیر دارند. افراد دارای مالکیت منزل مسکونی بیش از مستاجرین و افراد ساکن در منزل پدری رفتار خیریه را از خود بروز میدهند. بین سن پاسخگویان و میزان انجام امور خیریه توسط آنها رابطه مستقیم وجود دارد، بهطوریکه هرچه سن افراد بالاتر میرود گرایش به انجام امور خیریه توسط آنها بیشتر میشود. میان هزینه ماهیانه افراد (درآمد) و تعداد اعضای خانواده با انجام فعالیت خیریه رابطه معنیداری برقرار نیست. نتیجه بررسی نوع فعالیت خیریه افراد نشان میدهد که شهروندان به ترتیب کمکهای خیریه خود را بهصورت پرداخت نقدی، اهدای کالای نو، اهدای کالای کارکرده، فعالیت اجرایی، مشورت در امور و خرید تجهیزات انجام میدهند. درنهایت نتایج مدل لاجیت مرکب در بررسی تأثیر انگیزههای فردی رفتار خیریه نشان میدهد که ضرایب میانگین نوعدوستی، میانگین رضایت درونی و میانگین شأن اجتماعی، معنیدار و مثبت است و لذا به ترتیب نوعدوستی، رضایت درونی، شأن اجتماعی احتمال انجام فعالیت خیریه را افزایش میدهد.
کلیدواژه: اقتصاد خیریه؛ نوعدوستی؛ نقش و عوامل روانشناختی و اجتماعی بر تصمیمگیری.
مقدمه:
در علم اقتصاد فرض بر این است که افراد همواره تصمیمی را که فکر میکنند بهترین تصمیم است میگیرند. این رفتار بر اساس اصل عقلانیت[2] بروز میدهد و درواقع اصل عقلانیت بستر بررسی مدلهای رفتار را در اقتصاد شکل میدهد. در مواجهه با رفتار نوعدوستانه این سؤال مطرح میشود که چرا فردی که برای به دست آوردن درآمد و ثروت سخت تلاش میکند، بهراحتی بخشی از منابع خود را برای فعالیت خیرخواهانه درنظرمیگیرد. همانطور که از تعریف مرسوم دانش اقتصاد برمیآید، اقتصاد مطالعة انتخاب بهینه تحت کمیابی است. این تعریف برای دانش اقتصاد وسعتی فراتر از پیامدهای مالی تصمیمگیریهای اقتصادی را در برمیگیرد. زمانی که مصرفکنندگان میخواهند تصمیم بگیرند که تمام منابع مالی خود را صرف خرید کالا و خدمات برای خود کنند یا اینکه بخشی از آن را به سازمانهای غیرانتفاعی اختصاص دهند، درواقع برای تخصیص منابع محدود (کمیاب) تصمیمگیری میکنند. زمانی که مصرفکنندگان و بازیگران اقتصادی تصمیم میگیرند که بخشی از زمان خود را بهصورت داوطلبانه به فعالیتهای غیرانتفاعی و نوعدوستانه اختصاص دهند و این زمان را صرف استراحت یا کار برای کسب درآمد نکنند، بازهم یک تصمیم اقتصادی اتخاذ میکنند. بنابراین، اینطور نیست که دانش اقتصاد رفتارهای نوعدوستانه را رد کند و آنها را بهطور کامل غیرعقلانی بداند، و برخلاف ایدة رایج، تعاملات نوعدوستانه را ذیل اخلاق طبقهبندی کند، بلکه اقتصاد میتواند چنین تعاملاتی را نیز تحلیل نموده و سیاستگذاری کند. در ادبیات مرتبط با موضوع نوعدوستی و فعالیت خیریه، یکی از مشهورترین متون، بخشی از اولین کتاب پدر علم اقتصاد آدام اسمیت است. اسمیت میگوید:” واضح است که انسان، هرقدر هم که خودخواه باشد، اصولی در ذاتش وجود دارند که او را به سرنوشت دیگران علاقهمند میکنند؛ هرچند که از این کار چیزی جز لذت تماشا بهدست نمیآورد. میتوان به دلسوزی یا ترحم اشاره کرد ـاحساسی که ما از بدبختی دیگران درک میکنیم؛ چه خودمان آن را ببینیم و چه بهشیوهای بسیار ملموس آن را درک کنیم. اینکه ما اغلب از غم و اندوه دیگران اندوهگین میشویم، واقعیتی آشکار است که نیاز به اثبات ندارد”.[3]
موضوع کمکهای خیریه در اقتصاد بخش عمومی از زمان مطالعه مارتین فلدستین[4] در دهه 1970 بهعنوان فضای مطالعاتی مهم و فعال موردتوجه اقتصاددانان قرارگرفته است. در بعد رفتار جامعه نیز آمار نشان میدهد که بخش غیرانتفاعی و فعالیتهای خیرخواهانه در دهههای اخیر در دنیا توسعه قابلتوجهی داشته است. بهعنوان نمونه در آمریکا مردم بیش از 2٪ درآمدهای خود را صرف امور خیریه میکنند. (اندرئونی و پاین[5]، 2013). منابع خیریه که باانگیزه نوعدوستی گردآوری میشود، در اختیار نهادهای واسط (مؤسسات غیرانتفاعی) قرار میگیرد تا در راستای ایجاد منافع اجتماعی و اقتصادی، هزینه گردد. نهادهایی که مبنای تشکیل و اداره آنها، انگیزة داوطلبانه مبتنی بر ایثار و نوعدوستی است، که کارایی بیشتر و هزینههای پایینتر را در پی دارد و آنها را در برخی موارد نسبت به نهادهای خصوصی و بخش دولتی برتری داده تا جاییکه دانش اقتصاد به ارتقای بهرهوری و توسعه علمی و عملی این بخش معطوف شده است (لیونز[6]، 2001). استیگلیتز معتقد است نیل به اهداف اقتصادی، نیازمند تعامل میان دولت، بازار و سایر مؤسسات شامل مؤسسات غیرانتفاعی است. وی تصریح میکند که این مؤسسات نقش مهمی در بخش کشاورزی، صنعت ساختمان و دیگر بخشها ایفا مینمایند. (استیگلیتز[7]،2009).
با توجه به تأکید بر اهمیت کمکهای خیریه که زیربنای بخش غیرانتفاعی را در اقتصاد شکل میدهد، مسئله این است که چه عواملی بر پرداخت خیرخواهانه بهعنوان یک تصمیم اقتصادی اتخاذشده از سوی افراد تأثیرگذارند؟ و افراد تحت تأثیر چه انگیزههای نسبت به انجام فعالیت خیریه اقدام مینمایند؟ پاسخ به این سؤالات و شناسایی این عوامل، در حوزه اقتصاد رفتاری قابل دریافت است. درواقع این شاخهٔ اقتصاد رفتاری است که میکوشد با فراهم آوردن زیربنای روانشناختی واقعگرایانهتر، قدرت توضیحی اقتصاد را در این زمینه افزایش دهد (کامرر و لاونشتاین[8]، 2010).
پیشینه تحقیق:
تاریخچه پژوهشهای اقتصادی پیرامون موضوع کمکهای داوطلبانه به نیمه دوم قرن بیستم برمیگردد. والوزین[9](1968، 1968) از اولین اقتصاددانانی بود که بر روی ارزش اقتصادی کمک داوطلبانه در آمریکا کارکرد. در سطح خرد اقتصادی موضوع اصلی تشویق امور داوطلبانه و بررسی چگونگی مقایسه امور داوطلبانه با فرض حداکثرسازی مطلوبیت بود. افراد ممکن است برای بدست آوردن منافع مشخصی اقدام به کار داوطلبانه کنند (چین من و واندرس من[10] 1999 و اولسون[11] 1965) اما اینیک روی سکه است. روی دیگر سکه پیوند خوردن کمک داوطلبانه با مفهوم نوعدوستی است. تئوری اقتصادی نوعدوستی به این سؤال میپردازد که چگونه مطلوبیت دیگران وارد تابع مطلوبیت افراد میشود. (هاف پنی[12] 1999). محققین با رویکرد تحقیق بینرشتهای به دنبال پاسخ به سؤالات خود بودهاند. (روز- آکرمن 1996).
مطالعات تجربی همبستگی مثبت بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی افراد و کار داوطلبانه (اسمیت[13] 1994) را تأیید میکنند، که متناقض با الگوی تخصیص زمان ذکرشده در بالا است. افرادی که دارای درآمد بالاتر و تحصیلات عالی (و درنتیجه هزینههای فرصت بیشتری) هستند, بیشتر احتمال دارد که داوطلبانهتر از دیگران رفتار کنند. همچنین، ازلحاظ میزان وقت صرف شده توسط داوطلبان، افزایش هزینه فرصت برای داوطلب شدن، تأثیری بر رفتار داوطلبانه ندارد. جنبههای غیراقتصادی مانند انکشاف اجتماعی و شبکههای اجتماعی نسبت به عوامل اقتصادی مانند درآمد تأثیر بیشتری بر تصمیمگیری دارد. عوامل روانشناختی بهویژه مهم هستند (اسمیت و همکاران[14]2015).
اندرئونی و همکاران[15](1996) با استفاده از مدل رضایت درونی، رفتار خیریه اهدای پول و نیروی کار را با حجم نمونه 1000 خانوار در ایالاتمتحده مورد تحلیل قرار دادهاند. بررسی ایشان نشان داد که ویژگیهای فردی بر رفتار خیرخواهانه تأثیر دارد. افراد دارای درآمد و تحصیلات بیشتر و سن بالاتر، زمان و پول بیشتری را صرف امور خیر میکنند. درحالیکه زنان، افراد دارای نژاد غیرسفید و افراد دارای کودکان زیر 3 سال کمتر کمک خیریه انجام میدهند.
بائر، و همکاران[16] (2012) بر پایه مدل رضایت درونی، رابطه بین مشارکت زمان و پول در سطح فردی و کشور با حجم نمونه با 22756 نفر از 22 کشور اروپایی، با استفاده از مدل پروبیت دومتغیره شامل ویژگیهای فردی و همچنین متغیرهای سطح کشور مورد تحلیل قرار دادهاند. یافته تحقیق نشان میدهد که با افزایش هزینه فرصت زمان، گرایش افراد به کمک مالی نسبت به تخصیص زمان، بیشتر میشود. علاوه بر این، پاسخدهندگان بیکار، نسبت به افرادی که بیش از 45 ساعت در هفته کار میکنند کمتر در امور خیر در هردو بعد کمک مالی و اختصاص زمان، مشارکت دارند. زنان نیز کمتر از مردان در فعالیت خیرخواهانه مشارکت دارند. زنان در سن 46 تا 65 سالگی بیشتر در امور خیریه مشارکت میکنند، و زنان در محدوده سنی 16 تا 25 سالگی، کمتر در فعالیتهای داوطلبانه مشارکت دارند. افراد با تحصیلات عالیه بیشتر فعالیت خیریه انجام میدهند. درآمد رابطه U شکل معکوس با احتمال کمک دارد، به این معنی که احتمال کمک مالی با درآمد افزایش مییابد، اما پس از رسیدن درآمد به سطح مشخصی، کمک خیریه کاهش پیدا میکند. فقیرترین و ثروتمندترین افراد، کمتر تمایل به کمک دارند. علاوه بر این، مهاجرین، افراد غیرمذهبی، و خانوارهای با کودکان از سن 0-5 کمتر تمایل به فعالیت خیریه دارند.کیچن و دالتون[17](1990) عوامل مؤثر بر کمک خیریه را در کانادا با دادههای مربوط به هزینههای خانوار 1982 و 1986 موردبررسی قرار داد. این مطالعه دو مدل را ارزیابی کرد، یکی با متغیر وابسته مجموع مشارکت در امر خیر و دیگری کمکهای افراد مذهبی. مدل توبیت با متغیرهای توضیحی هزینه کمک مالی، درآمد، ثروت و سن. تمامی عوامل بهجز هزینه کمک مالی، ارتباط مثبتی با مشارکت عمومی و مشارکتهای مذهبی دارند.یاو[18](2015) عوامل مؤثر بر امور خیریه و رابطه بین آنها را با استفاده از مدل لاجیت دومتغیره و چندمتغیره در ایالاتمتحده امریکا تجزیهوتحلیل کرده است. متغیرهای وابسته وقوع و تکرار کمک داوطلبانه در سال قبل از سال مطالعه و متغیرهای توضیحی شامل درآمد، وضعیت تأهل، سن، مذهب، وابستگی سیاسی، وضعیت فرزندان، اشتغال، موقعیت اجتماعی و وضعیت مسکونی است. در هر دو مورد وقوع و تکرار فعالیت خیریه، پاسخدهندگان دارای درآمد بیشتر، متأهل، مذهبی و شرایط اجتماعی بالاتر، کمک بیشتری میکنند. در تابع وقوع کمک، نتایج نشان داد که افرادی که فرزندان کمتری دارند، بیشتر کمک میکنند. در تخصیص زمان، افراد مسنتر کمتر در فعالیتهای داوطلبانه شرکت میکنند. علاوه بر این، عضویت در احزاب سیاسی تأثیر قابلتوجهی بر فعالیت داوطلبانه دارد. کمک مالی و تخصیص زمان بهطور معنیداری از درآمد، سن، وضعیت تأهل، مذهب، وضعیت فرزند، عامل سیاسی و موقعیت اجتماعی تأثیر میپذیرد، و سایر متغیرهای مستقل دیگر معنیدار نبودهاند.چامپ[19](2009) عوامل مؤثر بر کمک خیریه ازجمله ویژگیهای فردی (سن، جنس، درآمد، تحصیلات، و سطح زندگی)، نگرش نسبت به نوعدوستی و نگرش نسبت به سازمانهای خیریه را موردبررسی قرار داد. نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگیهای فردی بر رفتار خیریه تأثیر نمیگذارد، البته افراد مسنتر تمایل به پرداخت پول بیشتری داشته باشند. جنسیت، درآمد، تحصیلات و محیط زندگی رفتارهای خیریه را تحت تأثیر قرار نمیدهد.ساسمن و همکاران[20](2015) تحت شرایط آزمایشگاهی که در آن شرکتکنندگان شامل 401 نفر بودند دریافتند که افرادی که کمک را عملی غیرمعمول و تکرارناشدنی میدانستند، بیش از کسانی که از کمک خیریه درک فعالیت معمول و قابل تکرار داشتند، فعالیت خیریه انجام میدهند.
نمایر و هندی[21](2017) با استفاده از روش پیمایشی و مصاحبه چهره به چهره با 1011 نفر شهروند بالای 15 سال در استرالیا، بروز رفتار خیریه و عوامل مؤثر بر آن را در بازه زمانی یکسال موردبررسی قراردادند. نتایج بررسی ایشان نشان میدهد که انگیزههای ذهنی نظیر همدردی صرفاً بر تمایل به رفتار خیریه تأثیر دارد و بر میزان کمک خیریه تأثیر ندارد. همچنین ابراز تقاضا و درخواست بیشترین تأثیر را بر تمایل به کمک خیریه داشته است.
مبانی نظری:
مبانی نظری پیرامون بخش خیریه در دو سطح مؤسسات خیریه و رفتار فردی بسط یافتهاند. همچنین در سطح کلان اقتصادی مطالعات و پژوهشهایی بهمنظور بررسی سهم بخش غیرانتفاعی و خیریه در اشتغال و تولید ناخالص داخلی کشورها انجامشده است. در سطح مؤسسات، پژوهشهای اقتصادی بر توضیح چرایی تولید کالاها و خدمات مشخص (مانند کالاهای عمومی) توسط مؤسسات غیرانتفاعی بجای مؤسسات خصوصی و سازمانهای دولتی متمرکز بوده و مؤسسات غیرانتفاعی توسط نظریههای شکست بازار و دولت توضیح دادهشده است. با توجه به این نظریات، بازار و دولت قادر به تولید مقدار کافی محصولات عمومی نیستند. کالاهای عمومی با محدودیت کم در استفاده شناخته میشوند، یعنی مصرفکنندگان نمیتوانند از مصرف کالاها محروم شوند. علاوه بر این، مصرف توسط یک فرد بر مصرف فرد دیگری تأثیر نمیگذارد. بنابراین هیچ انگیزهای برای شرکتهای خصوصی برای تولید این کالاها وجود ندارد. ازاینرو، شکست بازار رخ میدهد. شکست بازار یکی از دلایل اصلی توضیح ضرورت دولت برای تأمین کالاهای عمومی است. شکست دولت میتواند منجر به نارسایی شود؛ زیرا دولت بهمنظور حداکثر سازی آراء، سطح کالاهای عمومی را تنظیم میکند. شکل دیگری از شکست بازار، وجود اطلاعات نامتقارن است که حتی با کالاهای خصوصی رخ میدهد، که بهعنوان شکست قرارداد توصیف میشود (هانسمن[22] 1980). برای کالاها یا خدماتی که کیفیت آن غیرقابل اثبات است، مصرفکنندگان نمیتوانند کیفیت کالا را دقیق ارزیابی کنند. در این مورد، سازمانهای سودآور برای به حداکثر رساندن سود، احتمالاً محصولات و خدمات باکیفیت پایینتر از موارد وعده دادهشده توسط قرارداد یا بازاریابی، را ارائه میکنند. سازمانهای غیرانتفاعی با توجه به ممنوعیت توزیع سود، معمولاً بیشتر کیفیت محصولات / خدماتی که ارائه میدهند، را درنظر میگیرند تا حداکثر سازی سود (هانسمن[23] 1996؛ ویزبورد[24] 1988). بنابراین سازمانهای غیرانتفاعی انگیزه کمتری برای کسب انتفاع حاصل از اطلاعات نامتقارن دارند (هانسمن 1996) و ازاینرو قابلاعتمادتر از سازمانهای سودمحور هستند (هانسمن 1980).
در سطح فردی، در علم اقتصاد فرض بر این است که افراد بر اساس اصل عقلانیت تصمیم میگیرند. دانش اقتصاد دانش مطالعة انتخاب بهینه تحت کمیابی است. تصمیم به تخصیص بخشی از منابع مالی به فعالیت خیریه، تصمیم به اختصاص بخشی از زمان بهصورت داوطلبانه به فعالیتهای غیرانتفاعی و نوعدوستانه اختصاص، تصمیمات اقتصادی است که افراد اتخاذ میکنند. بنابراین تعاملات نوعدوستانه نهتنها ذیل اخلاق طبقهبندی نمیشود، بلکه اقتصاد چنین تعاملاتی را مورد تحلیل قرار میدهد.
در ادبیات مرتبط با نوعدوستی، آدام اسمیت پدر علم اقتصاد در اولین کتاب خود، علاقهمندی به سرنوشت دیگران را موردتوجه قرارداد. اقتصاددانان نوعدوستی موردنظر اسمیت را در قالب کلی زیر وارد ادبیات اقتصادی نمودهاند[25].
در اینجا نمایانگر مصرف شخصی افراد و نمایانگر مطلوبیت سایر افراد است.
بر اساس تئوریهای اولیه مطلوبیت در اقتصاد فرض بر این بوده است که حداکثر سازی مطلوبیت افراد بر اساس مصرف فردی صورت میپذیرد. درحالیکه کمکهای خیریه و رفتار خیرخواهانه منجر به ایجاد مطلوبیت دیگران میشود درواقع تحت تئوری نئوکلاسیکی مطلوبیت قابل توضیح نیست. درواقع افراد در جامعه رفتار خیریه دارند و لذا اقتصاددانان با ارائه تئوریهای مختلف به دنبال توضیح این رفتار بودهاند. بر اساس نظرات اقتصاددانان، نوعدوستی عامل اصلی بروز رفتار خیرخواهانه است. اگرچه در قالب مدلهای مختلفی تحت عنوان نوعدوستی خالص[26]، و نوعدوستی ناخالص[27] بسط یافته است. در نوع دستی خالص (اندرئونی[28] 1988 و 1989 و برگستروم و همکاران[29] 1986) محصول نهایی امور خیر به شکل کالای عمومی ظاهر میشود و بر این اساس تابع مطلوبیت فردی بهصورت زیر بیان میشود:
= 𝑢 (، 𝐺)در اینجا G خروجی مؤسسات خیریه، در جامعهای با n فرد شامل فرد i است.𝐺 =.
در این مدل فرد i از G که مصرف دیگران را شامل میشود، مطلوبیت کسب میکند. لذا این مدل به نوعدوستی خالص مشهور است. درواقع در این مدل کمک فرد i در تولید G مشارکت میکند و از این طریق مطلوبیت فرد افزایش مییابد. درواقع درآمد فرد m به دو بخش مصرف فرد و کمک خیریه تخصیص مییابد.
وار[30](1982) و رابرتز[31](1984) نشان دادند که به میزان کمکهای دولت، کمکهای داوطلبانه کاهش مییابد. این مطالعات مؤید مدل نوعدوستی خالص بود، اما یافتههای مطالعه برنهیم[32](1986) و اندرئونی (1988) میزان جانشینی را کمتر نشان میداد. آبرام و اشمیتس[33](1978، 1984) و کلاتفلتر[34](1985) نشان دادند که میزان جانشینی جبری بسیار ناچیز است. در مدلهای نوعدوستی ناخالص شامل مدل رضایت درونی[35]، مدل کمک خیریه آشکار (شأن اجتماعی) و مدل کمک متقابل، سایر انگیزههای افراد برای انجام فعالیت خیریه موردبررسی قرارگرفته است.
در مدل قبلی، فرض بر این بود که جانشینی کامل جبری بین منابع دولتی و کمکهای خیریه در ایجاد کالاهای عمومی وجود دارد، بهنحویکه منابع کالاهای عمومی از توزیع درآمد میان افراد جامعه مستقل است. اندرئونی (1989) در ابتدای مقاله خود برای ورود به بحث مدل موردنظر و توضیح ماهیت رضایت درونی به تبلیغات صلیب سرخ آمریکا اشاره میکند که ” اهداء خون، برای خود فرد اهداءکننده خوب است”. وی با فرض اینکه افراد بین کمکهای فردی خود و منابع دولت بیتفاوت نیستند، نتیجه گرفت که توزیع درآمد به نفع افراد نوعدوستتر نسبت به افراد دیگر، منجر به افزایش مجموع منابع برای تولید کالاهای عمومی خواهد شد. تابع مطلوبیت مدل مذکور یعنی مدل رضایت درونی بهصورت زیر است:
𝑢𝑖 = 𝑢(، 𝐺، (
مدل رضایت درونی هر دو عامل نوعدوستی و خودخواهی را در خود دارد. در این مدل علاوه بر عامل نوعدوستی (G)، مقدار مطلوبیتی که فرد از کمک کردن () به دست میآورد نیز وارد تابع مطلوبیت میشود.
مدل کمک خیریه آشکار (شأن اجتماعی) که توسط گلیزر و کنراد[36](1996) ارائهشده، تابع مطلوبیت شبیه تابع مطلوبیت مدل رضایت درونی است، اما مکانیزم کسب مطلوبیت در دو مدل متفاوت است. در مدل رضایت درونی، فرد مطلوبیت را بر اساس ازخودگذشتگی و یا درک مسئولیت اجتماعی کسب میکند اما در این مدل، مطلوبیت بر اساس ارتقاء شأن اجتماعی، شهرت و یا دریافت علامتی برای ایجاد ثروت کسب میشود. درنتیجه فرد کمککننده، کمک غیرآشکار نخواهد کرد. به بیان گلیزر و کنراد، فرد بدنبال علامتدهی در خصوص وضعیت خود است.
مدل کمک متقابل توسط کالم (2000)، ارائهشده و در تلاش است رفتار خیرخواهانه را بر اساس انتظار از رفتار متقابل دیگران توضیح دهد. کمک متقابل سه جنبه اساسی دارد 1- کمک متقابل متعادل[37]: هدف ایجاد عدالت در کمکها هدایا و یا اجتناب از بدهیهای اخلاقی است. 2- دوستی متقابل[38]: در این حالت ممکن است گیرنده کمک به دلیل علاقه عاطفی به اهداکننده، متقابلاً به وی هدیه میکند. یا اینکه فرد خیر هدیه فرد دیگر را بخاطر خیرخواهی[39] میپذیرد و یا اینکه فرد خیر، گیرنده کمک را دوست دارد (احساس متقابل). 3- تداوم کمک متقابل[40]: ممکن است کمک بهمنظور دریافت ادامهدار و بیشتر در آینده انجام شود که درواقع نوعی مبادله محسوب میشود تا اهداء. تابع مطلوبیت موردنظر در این مدل بهصورت زیر است.
𝑢𝑖 = 𝑢 (-+،+-(
در این مدل، فرد کمککننده علاوه بر کسب مطلوبیت حاصل از تغییر در مصرف، از اهداء () و دریافت کمک () نیز مطلوبیت کسب میکند. وجود و نشاندهنده ترجیح عدالت و قدردانی است.
روش پژوهش:
در اقتصاد خرد، انتخاب فرد بر اساس بیشینه کردن مطلوبیت است؛ بدین معنی کـه فـرد گزینهای را انتخاب میکند که بیشترین مطلوبیت را برای وی داشته باشد. در مدلهای گسسته نیز از این گـزاره بـرای تعیین انتخابهای افراد استفاده میشود؛ بدین ترتیـب کـه بـرای هـر فـرد، یـک تـابع مطلوبیـت اختصاص مییابد. قسمتی از این تابع مطلوبیت برای پژوهشگر مشخص است؛ یعنی وی مـیتوانـد بخشـی از عوامل تأثیرگذار و سازندة مطلوبیت فرد را مشاهده کند و نقش آن عوامل را توضیح دهد؛ ولی بخش دیگر از عوامل دخیل بر انتخاب فرد بر پژوهشگر پوشیده است و وی نمیتواند آنها را در مطالعة خود وارد کند. این مطلب اساس نظریة «مطلوبیت تصادفی» است که توسط مک فـادن[41](1974) شـکل منسـجم بـه خـود گرفت (ترین[42]،2003). پس تابع مطلوبیت فرد n برای انتخاب گزینه i، دو جزء خواهد داشت.
کــه قســمت مشاهدهپذیری یــا غیرتصادفی معمــولاً بهصورت تــابعی خطــی از متغیــرهــای توضــیحی است.
حال سؤال این است که با توجه به این مطلوبیت تصادفی، فرد چه زمانی گزینة i را انتخاب میکند؟ فـرد زمانی گزینة i را انتخاب میکند که مطلوبیت ناشی از انتخاب این گزینه، از مطلوبیت انتخاب سایر گزینهها بیشتر باشد، یعنی:
چون U متغیری تصادفی است، باید از احتمال وقوع نامساوی فـوق صـحبت کنـیم؛ یعنـی بـا چـه احتمـالی مطلوبیت گزینة i بیشتر از سایر گزینهها خواهد بـود یـا بـه عبـارتی بـا چـه احتمـالی فـرد گزینـة i را انتخـاب میکند؟
عبارت تصادفی است و تابع توزیع دارد که آن را با f() نشان میدهیم و جمله مقداری مشخص است. برای بدست آوردن احتمال انتخاب افراد، باید تابع توزیع مشخص باشد. برای مثال اگر دارای توزیع مقدار حدی نوع یک[43] و کوواریانس بین ها صفر باشد، آنگاه مدل لاجیت عادی خواهد بود. برای مدل لاجیت ساده این عبارات برقرار است:
COV(
توزیع تجمعی این تابع عبارت است از:
ازآنجاکه n تصمیمگیرنده وجود دارد و ها مستقل هستند، توزیع تجمعی این احتمال برابر است با حاصلضرب توزیع تجمعی فردی.
بهعبارتدیگر احتمال انتخاب i توسط فرد n مشروط به مقدار معین روی همه های ممکن بدست میآید. اما در عمل معلوم نیست لذا:
احتمال انتخاب انتگرالی از روی همه مقادیر خواهد بود که با چگالی مربوط به خود وزن میگیرد.
که با انجام عملیات ریاضی میتوان آن را بهصورت زیر نوشت که احتمال انتخاب لاجیت است:
=
با توجه به اینکه مطلوبیت نسبت به پارامترها تابع خطی است، و تمام ویژگیهای مؤثر بر مطلوبیت قابلمشاهده است، مدل لاجیت به این صورت خواهد بود که به مدل لاجیت معمولی مشهور است.
=
در دنیای واقع، برخی از ویژگیهای افراد و انتخابها غیرقابلمشاهده هستند و لذا مدل لاجیت مرکب[44] برای تخمین پارامترهای مربوط به متغیرهای مؤثر بر تصمیم افراد، مطرح میشود. مدل لاجیت مرکب یکی از روشهای گسستة انعطافپذیر و کلی است که سایر مدلها، ماننـد لاجیـت عادی، لاجیت متداخل[45]، لاجیت چندگانه[46]، پروبیت[47]، مقدار حدی تعمیمیافته[48] و…، بـا واردکـردن فرضهای ساده کننده، از مدل لاجیت مرکب استخراج میشوند. لاجیت مرکب یک الگوی بسیار انعطافپذیر است که توانایی تقریب هر الگوی مطلوبیت تصادفی را دارد. این الگو سه محدودیت الگوی لاجیت عادی را با تبعیت از تنوع سلیقه تصادفی، الگوی جانشینی نامحدود و همبستگی بین عوامل مشاهده نشده طی زمان، رفع میکند. الگوی لاجیت مرکب برخلاف الگوی پروبیت تنها به توزیعهای نرمال محدود نیست. مک فادن و ترین (2000) نشان دادند که هر الگوی مطلوبیت تصادفی[49] با هر درجهای از دقت را میتوان توسط یک لاجیت مرکب با انتخاب مناسب متغیرها و توزیع ترکیبی تقریب زد.
در این رابطه همان تابع لاجیت معمولی است که قبلاً به دست آمد:
اگر مطلوبیت برحسب خطی باشد، آنگاه و بنابراین احتمال لاجیت مرکب، میانگین وزنی است از فرمول لاجیت محاسبهشده برحسب مقادیر متفاوت .
با توجه به اینکه تابع مطلوبیت از مجموعه عوامل قابلمشاهده و غیرقابلمشاهده تأثیر میپذیرد و عوامل غیرقابل مشاهده میتوانند در پنهان شوند، میتوان برای استخراج آنها از الگوی لاجیت مرکب با جزء خطا[50] استفاده کرد. در این الگو فرض میشود،
که در آنبردار متغیرهای قابلمشاهده، بردار متغیرهای پنهان، بردار ضرایب ثابت، بردار اجزاء تصادفی با میانگین صفر و اجزاء اخلال IID باارزش بینهایت. ها اجزاء خطا هستند که به همراهبخش تصادفی مطلوبیت را تشکیل میدهند. بدیهی است که در لاجیت معمولی صفر است. بنابراین بخش غیرقابل مشاهده مطلوبیت عبارت است از:
حال با توجه به شناختی که از مدل لاجیت مرکب حاصل شد، با استفاده از این روش به بررسی عوامل انگیزشی فعالیت خیریه در ایران میپردازیم. مدل مرجع در این تحقیق، مدل مطلوبیت ناشی از عوامل انگیزشی مؤثر بر رفتار خیریه است. مدل کلی تابع مطلوبیت بهصورت زیر است.)
در مدل مذکور حداکثر سازی مطلوبیت فرد بر اساس سطح بهینه و در قیمت معین انجام میشود.
روش گردآوری دادهها:
در این پژوهش بهمنظور جمعآوری اطلاعات از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفادهشده اسـت. پرسشـنامه بهعنوان یکی از متداولترین ابزار جمعآوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی، است. در تحقیقات توصیفی و نیـز تحقیقاتی که از گستره جغرافیایی زیادی برخوردار باشد یا افراد جامعه آماری و نمونه آن زیاد باشـند، معمولاً از روش پرسشنامهای استفاده میشود (حافظ نیا، 1387). جامعه آماری در این تحقیق شهر مشهد است و تعیین نمونه و گردآوری دادهها بر این اساس انجام خواهد شد. پرسشنامه طراحیشده شامل دو بخش اصلی شامل انگیزهها و ادراک نسبت به رفتار خیریه، و ویژگیهای فردی پرسششونده است. در بخش اول مشخصات و ویژگیهای فردی از قبیل سن، جنس، تحصیلات و… مورد سؤال قرار میگیرد که در معادله در بردار x جای گرفتهاند، و در بخش دوم سؤالاتی درباره ادراک و عامل انگیزش فعالیت خیریه مطرح میشود که در بردار z معادله فوق قرار دارند و در این تحقیق به پیروی از مبانی نظری،3 نوع عامل انگیزش در کمک خیریه افراد، که در بخش مبانی نظری بیانشدهاند، مورد آزمون قرار میگیرند. برای این منظور در طول تحقیق، معیارهای تعیینکننده هر یک از این انگیزهها شناسایی خواهد شد و متناسب با آنها گویههای مناسبی طراحی و در پرسشنامه جای میگیرد. بدین ترتیب پرسشنامه علاوه بر ویژگیهای فردی، ما را قادر خواهد ساخت که سه متغیر برای اندازهگیری هر یک از انگیزهها، بر اساس گویههای مرتبط با هر عامل انگیزشی، استخراج نماییم. این متغیرها به همراه متغیرهای مربوط به ویژگیهای فردی با استفاده از مدل لاجیت مرکب که توضیح داده شد، مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و بر این اساس فرضیههای تحقیق آزمون خواهد شد.
بررسی تأثیر ویژگیهای فردی بر رفتار خیریه:
این مقاله قصد دارد تأثیر ویژگیهای فردی را بر بروز رفتار خیریه موردبررسی قرار دهد. بدین منظور تعداد 389 پرسشنامه میان افراد مختلف در سطح شهر مشهد توزیع و پس از تکمیل به مرحله استخراج داده رسید. دادههای استخراجشده از پرسشنامهها، با استفاده از نرمافزار SPSS و R مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا جنسیت، سن، شغل،درآمد، تعداد اعضای خانواده، و وضعیت سکونت(مالکیت) بر انجام رفتار خیریه تأثیرگذارند؟ و اینکه کدامیک از عوامل انگیزشی فردی (نوعدوستی، رضایت درونی و شأن اجتماعی) احتمال انجام فعالیت خیرخواهانه را افزایش میدهد.
جدول 1: فراوانی و درصد فراوانی متغیرها | |||
متغیر | سطوح متغیر | فراوانی | درصد |
جنسیت | زن | 166 | 42.7 |
مرد | 223 | 57.3 | |
وضعیت تأهل | مجرد | 91 | 23.4 |
متأهل | 292 | 75.1 | |
مطلقه | 6 | 1.5 | |
سطح تحصیلات | بیسواد | 3 | 0.8 |
سیکل | 74 | 19 | |
دیپلم | 129 | 33.2 | |
کاردانی | 67 | 17.2 | |
کارشناسی | 82 | 21 | |
کارشناسی ارشد | 31 | 8 | |
دکتری | 3 | 0.8 | |
اشتغال | بدون شغل | 25 | 6.4 |
شاغل | 364 | 93.6 | |
نوع شغل | آزاد | 229 | 62.9 |
دولتی | 69 | 19 | |
بازنشسته | 13 | 3.6 | |
خانهدار | 53 | 14.6 | |
وضعیت محل سکونت | ملکی | 176 | 45.2 |
پدری | 67 | 17.2 | |
استیجاری | 144 | 37 | |
اداری | 2 | 0.5 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- جنسیت:
در جدول شماره یک، مشخص است که 43 درصد پاسخگویان زنان و ۵۷ درصد دیگر نیز مردان هستند. میانگین انجام امور خیریه زنان بیشتر از مردان است. این اختلاف بهگونهای است که مقدار t بالاتر از ۲ و معناداری آن نیز کمتر از ۵ درصد خطاست. بنابراین میتوان گفت میزان انجام امور خیریه شهروندان در بین زنان و مردان متفاوت است.
جدول 2: مقایسه میزان انجام امور خیریه شهروندان در بین مشاغل مختلف
جنسیت | فراوانی | میانگین | انحراف معیار | خطای استاندارد | مقدار t | معناداری | |
میزان انجام امور خیریه شهروندان | زن | 166 | 2.32 | 1.48 | 0.12 | 4.767 | 0.001 |
مرد | 223 | 1.63 | 1.37 | 0.09 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- اشتغال:
بر اساس جدول شماره یک، 6 درصد پاسخگویان بدون شغل ولی 94 درصد دیگر شاغل هستند. همچنین، از بین افراد شاغل، 63 درصد در شغل آزاد، ۱۹ درصد دولتی، ۴ درصد بازنشسته و ۱۵ درصد نیز خانهدار هستند. بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) میانگین انجام امور خیریه شهروندان بازنشسته بیشتر از خانهدار و پسازآن نیز بدون شغلها، دولتیها و آزاد قرار دارد. این اختلاف بهگونهای است که معناداری کمتر از ۵ درصد خطاست. بنابراین میتوان گفت میزان انجام امور خیریه شهروندان در بین مشاغل متفاوت است.
جدول 3: مقایسه میزان انجام امور خیریه شهروندان در بین مشاغل مختلف
شغل | فراوانی | میانگین | انحراف معیار | خطای استاندارد | مقدار F | معناداری | |
میزان انجام امور خیریه | آزاد | 229 | 1.75 | 1.34 | 0.09 | 5.126 | 0.001 |
دولتی | 69 | 1.96 | 1.50 | 0.18 | |||
بازنشسته | 13 | 3.45 | 0.78 | 0.22 | |||
خانهدار | 53 | 2.22 | 1.68 | 0.23 | |||
بدون شغل | 25 | 1.98 | 1.67 | 0.33 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- وضعیت محل سکونت:
مطابق نتایج دادههای استخراجشده، 45 درصد پاسخگویان در خانه ملکی، ۱۷ درصد پدری، ۳۷ درصد استیجاری و کمتر از یک درصد در خانه اداری سکونت دارند. بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) میانگین انجام امور خیریه شهروندان دارای منازل ملکی بیشتر از استیجاری و بیشتر از پدری است. این اختلاف بهگونهای است که معناداری کمتر از ۵ درصد خطاست. بنابراین میتوان گفت میزان انجام امور خیریه شهروندان در وضعیت سکونت آنها متفاوت است.
جدول 4: مقایسه میزان انجام امور خیریه شهروندان در وضعیت سکونت آنها
وضعیت سکونت | فراوانی | میانگین | انحراف معیار | خطای استاندارد | مقدار F | معناداری | |
میزان انجام امور خیریه | ملکی | 176 | 2.24 | 1.47 | 0.11 | 6.30 | 0.001 |
پدری | 67 | 1.58 | 1.24 | 0.15 | |||
استیجاری | 144 | 1.73 | 1.46 | 0.12 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- سن افراد:
جهت بررسی رابطه سن افراد و انجام امور خیریه از همبستگی پیرسون استفادهشده است که نتیجه آن در جدول زیر ارائه میگردد. جدول ذیل نشان میدهد که میزان همبستگی بین دو متغیر ۰.12 بوده و این میزان با توجه به سطح معناداری کمتر از پنج درصد، معنادار است؛ بنابراین میتوان گفت بین سن پاسخگویان و میزان انجام امور خیریه توسط آنها رابطه مستقیم وجود دارد. بهطوریکه هرچه سن افراد بالاتر میرود گرایش به انجام امور خیریه توسط آنها بیشتر میشود.
جدول 5:رابطه بین میزان انجام امور خیریه شهروندان و سن آنها
میزان انجام امور خیریه شهروندان | همبستگی | ۰٫117 |
معناداری | ۰٫021 | |
تعداد | 389 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- تعداد اعضای خانواده:
جهت بررسی رابطه انجام امور خیریه و تعداد اعضای خانواده، از همبستگی پیرسون استفادهشده است که نتیجه آن در جدول زیر ارائه میگردد. بر این اساس، میزان همبستگی بین دو متغیر ۰٫08 بوده و این میزان با توجه به سطح معناداری بالاتر از پنج درصد، معنادار نیست؛ بنابراین میتوان گفت بین تعداد اعضای خانواده پاسخگویان و میزان انجام امور خیریه توسط آنها رابطه مستقیم وجود ندارد.
جدول 6:رابطه بین میزان انجام امور خیریه شهروندان و تعداد اعضای خانواده آنها
میزان انجام امور خیریه شهروندان | همبستگی | ۰٫079 |
معناداری | ۰٫121 | |
تعداد | 389 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
- هزینهٔ ماهیانه شهروندان:
در این بخش از تحقیق، بنا بر بررسی رابطه میزان درآمد افراد با انجام امور خیریه است. اما به دلیل عدم آمادگی افراد برای اعلام میزان درآمد، میزان هزینه ماهیانه افراد جایگزین درآمد شده است. جهت بررسی رابطه بین انجام امور خیریه شهروندان و هزینهٔ ماهیانه افراد، از همبستگی پیرسون استفادهشده است که نتیجه آن در جدول زیر ارائه میگردد. بر این اساس مشخص است که میزان همبستگی بین دو متغیر ۰٫07 بوده و این میزان با توجه به سطح معناداری بالاتر از پنج درصد، معنادار نیست؛ بنابراین میتوان گفت بین هزینهٔ ماهیانه پاسخگویان و میزان انجام امور خیریه توسط آنها رابطه مستقیم وجود ندارد.
جدول 7: رابطه بین میزان انجام امور خیریه شهروندان و هزینه ماهیانهٔ آنها
میزان انجام امور خیریه شهروندان | همبستگی | ۰٫071 |
معناداری | ۰٫165 | |
تعداد | 389 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
جدول شماره 8، آمار توصیفی متغیرهای مرتبط باانگیزههای فعالیت خیرخواهانه را به تفکیک نشان میدهد.
جدول 8: آمار توصیفی متغیرهای مرتبط باانگیزههای فعالیت خیرخواهانه
میانگین | انحراف معیار | مینیمم | ماکسیمم | ||
نوعدوستی | 81/3 | 721/0 | 1 | 5 | |
رضایت درونی | 88/3 | 649/0 | 1 | 5 | |
شأن اجتماعی | 62/2 | 542/0 | 1 | 33/4 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
همانگونه که گفته شد، در بخش آمار استنباطی و بهمنظور بررسی و آزمون سنجش تأثیر هر یک از عوامل انگیزش فردی بر فعالیت خیرخواهانه از رگرسیون لاجیت مرکب، استفاده کردیم و بهمنظور برآورد مدل لاجیت از روش درستنمایی بیشینه[51] استفاده نموده و برای شبیهسازی درستنمایی بیشینه 1000 بار نمونهگیری به روش هالتون انجامشده است. پس از بررسی توزیعهای مختلف بهترین توزیع برای ضرایب تصادفی یعنی توزیع نرمال انتخاب شد. نتایج مدل به شرح جدول 9 است.
جدول 9: نتایج رگرسیونی لاجیت مرکب
ضرایب متغیر در مدل | انحراف استاندارد خطا | آماره z | P-مقدار | |
عرض از مبدأ | 26/1 | 349/0 | 62/3 | 000/0 |
میانگین نوعدوستی | 096/0 | 0201/0 | 93/4 | 000/0 |
میانگین رضایت درونی | 573/0 | 0585/0 | 78/9 | 000/0 |
میانگین شأن اجتماعی | 233/0 | 0236/0 | 89/9 | 000/0 |
انحراف معیار نوعدوستی | 906/0 | 0939/0 | 65/9 | 000/0 |
انحراف معیار رضایت درونی | 482/2 | 165/0 | 04/15 | 000/0 |
انحراف معیار شأن اجتماعی | 200/0 | 0151/0 | 22/13 | 000/0 |
کفایت مدل | ||||
R2 مکفادن | آماره خی-دو | P-مقدار | ||
166/0 | 6724/27 | 000/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
نتایج کفایت مدل نشان میدهد که مدل بهخوبی برازش شده است زیرا P-مقدار آزمون کفایت مدل معنیدار بوده است. از طرفی ضرایب میانگین نوعدوستی، میانگین رضایت درونی و میانگین شأن اجتماعی، معنیدار و مثبت بوده است. زیرا در این مدل، با توجه به نتایج، آماره z (93/4) نشان میدهد که متغیر مستقل میانگین نوعدوستی،در سطح 95% اطمینان، ازلحاظ آماری معنادار است زیرا اولاً قدر مطلق این آماره بیشتر از 96/1 بوده ثانیاً P-مقدار (000/0) نیز کمتر از 5 درصد است. همچنین ضریب این متغیر (096/0) مثبت بوده است. با توجه به نتایج، آماره z (78/9) نشان میدهد که متغیر مستقل میانگین رضایت درونی، درسطح 95% اطمینان، ازلحاظ آماری معنادار است زیرا اولاً قدر مطلق این آماره بیشتر از 96/1 بوده ثانیاً P-مقدار (000/0) نیز کمتر از 5 درصد است. همچنین ضریب این متغیر (573/0) مثبت بوده است. با توجه به نتایج، آماره z (89/9) نشان میدهد که متغیر مستقل میانگین شأن اجتماعیدرسطح 95% اطمینان، از لحاظ آماری معنادار است زیرا اولاً قدر مطلق این آماره بیشتر از 96/1 بوده ثانیاً P-مقدار (000/0) نیز کمتر از 5 درصد است. همچنین ضریب این متغیر (233/0) مثبت بوده است. ازاینرو میتوان گفت که به ترتیب نوعدوستی، رضایت درونی، شأن اجتماعی احتمال انجام فعالیت خیریه را افزایش میدهد.
جمعبندی و نتیجهگیری:
امروزه تعاملات نوعدوستانه، ذیل اخلاق طبقهبندی نمیشود، و دانش اقتصاد میتواند چنین تعاملاتی را تحلیل نموده و سیاستگذاری کند. منشأ ادبیات نظری مرتبط با موضوع نوعدوستی و فعالیت خیریه، به نظریات آدام اسمیت برمیگردد که اشاره به علاقهمندی انسان به سرنوشت دیگران داشته است. گزارشهای موجود در خصوص فعالیت خیرخواهانه، نشان میدهد که این فعالیتها علاوه بر رفع نیازهای فردی دیگران، در شاخصهای کلان اقتصادی نظیر اشتغال و تولید ناخالص داخلی تأثیر بسزایی دارد. همچنین نوسانات و ادوار تجاری تأثیر کمتری بر شاخصهای اقتصادی در این بخش نسبت به سایر بخشهای اقتصاد میگذارد. بخشی از مطالعات انجامشده در اقتصاد خیریه، معطوف بر بررسی رابطه ویژگیهای فردی با رفتار خیریه است. در این تحقیق بررسی رابطه جنسیت، سن، شغل،درآمد، تعداد اعضای خانواده، و وضعیت سکونت (مالکیت) بر انجام رفتار خیریه موردتوجه قرارگرفته است. نتیجه مطالعه نشان میدهد که زنان بهطور میانگین بیش از مردان، تمایل به انجام رفتار خیریه دارند. افراد خانهدار و بازنشسته بیش از افراد شاغل اعم از دولتی و دارای شغل آزاد تمایل به رفتار خیر دارند. افراد دارای مالکیت منزل مسکونی بیش از مستاجرین و افراد ساکن در منزل پدری رفتار خیریه را از خود بروز میدهند. بین سن پاسخگویان و میزان انجام امور خیریه توسط آنها رابطه مستقیم وجود دارد. بهطوریکه هرچه سن افراد بالاتر میرود گرایش به انجام امور خیریه توسط آنها بیشتر میشود. میان هزینه ماهیانه افراد (درآمد) و تعداد اعضای خانواده با انجام فعالیت خیریه رابطه معنیداری برقرار نیست. درنهایت نتیجه بررسی نوع فعالیت خیریه افراد نشان میدهد که شهروندان به ترتیب کمکهای خیریه خود را بهصورت پرداخت نقدی، اهدای کالای نو، اهدای کالای کارکرده، فعالیت اجرایی، مشورت در امور و خرید تجهیزات انجام میدهند. نتایج مدل لاجیت مرکب در بررسی تأثیر انگیزههای فردی رفتار خیریه نشان میدهد که ضرایب میانگین نوعدوستی، میانگین رضایت درونی و میانگین شأن اجتماعی، معنیدار و مثبت است و لذا به ترتیب نوعدوستی، رضایت درونی، شأن اجتماعی احتمال انجام فعالیت خیریه را افزایش میدهد.
منابع و مآخذ:
Abrams, B. A., & Schmitz, M. D. (1978). The crowding-out effect of governmental transfers on private charitable contributions. Public Choice, 33(1), 29–39.
Abrams, B. A., & Schmitz, M. D. (1984). The crowding-out effect of governmental transfers on private charitable contributions: cross-section. National Tax Journal, 37(4), 563–568.
Andreoni, J. (1988). “Why free ride?: Strategies and learning in public goods experiments.” Journal of public Economics 37.3: 291-304.
Andreoni, J. (1989), “Giving with impure altruism:Applications to charity andRicardianequivalence”, Journal of Political Economy 97:1447-1458
Andreoni, J., Gale, W. G., Scholz, J. K., & Straub, J. (1996). Charitable contributions of time and money. University of Wisconsin–Madison Working Paper.
Andreoni, J., & Payne, A. A. (2013). Charitable Giving, Handbook of PublicEconomics,Volume 5, University of California, San Diego,USA. American EconomicReview,pp 792-812.
Bauer, T. K., Bredtmann, J. and Schmidt, C. M. (2013). Time vs. money – The supply ofvoluntary labor and charitable donations across Europe. European Journal of Political Economy, 32, 80-94. |
Bénabou R, Tirole J (2003) Intrinsic and extrinsic motivation. Rev. Econom. Stud. 70(3):489–520. |
Bergstrom, T., Blume, L., & Varian, H. (1986). On the private provision of public goods. Journal of public economics, 29(1),pp 25-49. |
Bernheim, B.D, )1986(. On the voluntary and involuntary provision of public goods. American Economic Review 76, 789–793. |
Brown, A. L., Meer, J., & Williams, J. F. (2013). Why do people volunteer? An experimental analysis of preferences for time donations (No. w19066). National Bureau of Economic Research. |
Camerer, Colin & George Loewenstein (2010), “Behavioral Economics: Past, Present,Futuer”, California Institute of Technology, Division of Humanities and Social Science. |
Chinman, M. J., & Wandersman, A. (1999). The Benefits and Costs of Volunteering in Community Organisations: Review and Practical Implications. Nonprofit andVoluntary Sector Quarterly, 28(1), 46-64. |
Chompff, D. (2009). Charity & Willing. The Role of Individual Dispositions and Charity Perceptions on The Willingness to Donate. Enonomics& Business, Maketing. |
Clotfelter, C.T. (1985). Federal Tax Policy and Charitable Giving. The University of Chicago Press, Chicago, IL. |
Feldstein, M(1971), “Hospital Price Inflation: A Study of Nonprofit Price Dynamics.” American Economic Review 61:853–72. |
Frey, B.S. and Jegen, R. (2001) “Motivation Crowding Theory” Journal of Economic Surveys 15(5):589–611
Frey, B. S. (1992a), Economics as a Science of Human Behaviour, Boston and Dordrecht: Kluwer. Glazer, A., Conrad, K.A., )1996(. A signaling explanation for charity. Am. Econ. Rev. 86, 344 1019–1028. Halfpenny, P. (1999). Economic and sociological theories of individual charitable giving: Complementary or contradictory? Voluntas: International Journal of Voluntary and Nonprofit Organizations, 10(3), 197-215 Hansmann, H. B. (1980). The role of nonprofit enterprise. Yale LawJournal, 89, 835-898. Hansmann, H. B. (1996). The ownership of enterprise. Harvard University Press Kitchen, H., & Dalton, R. (1990). Determinants of charitable donations by families in Canada: a regional analysis. Applied Economics, 22(3), 285-299. Kolm, S. C. (2000). Introduction: The economics of reciprocity, giving and altruism. In Iea Conference Volume Series (Vol. 130, pp. 1-46). Basingstoke; Macmillan Press; New York; St Martin’s Press. Lyons, Mark (2001), “Third sector. The contribution of nonprofit and cooperative enterprise in Australia”. Crows Nest (Australia): Allen & Unwin.
Menchik, Paul L. and Burton A. Weisbrod (1987), “Volunteer Labor Supply,” Journal of Public Economics,32, 159-83. Neumayr, M& Handy, F(2017), Charitable Giving: What Influences Donors’ Choice Among Different Causes?, International Journal of Voluntary & Nonprofit Organizations, March 2017 Olson, M. (1965).The logic of collective action: Public goods and the theory of groups. Cambridge, MA: Harvard University Press Roberts, R.D., 1984. A positive model of private charity and public transfers. Journal of Political Economy 92, 136–148. Rose-Ackerman, S. (1996). Altruism, nonprofits, and economic theory. Journal of Economic Literature, 34(2),701–728. Salamon, L and et al, (2013), “The State of Global Civil Societyand Volunteering: Latest findings from the implementation of the UN Nonprofit Handbook”, Working Paper, No. 49. (Baltimore: Johns Hopkins Center for Civil Society Studies) Salamon,L. & Sokolowski, W (2016) The Size and Scope of the European Third Sector, TSI Working Paper No. 12, Seventh Framework Programme (grant agreement 613034), European Union. Brussels: Third Sector Impact. Sargeant, A., Ford, J. B., & West, D. C. (2006). Perceptual determinants of nonprofit giving behavior. Journal of Business Research, 59(2), 155-165. Smith, D. H., (1994). Determinants of Voluntary Association Participation and Volunteering: ALiterature Review. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly. 23(3), 243-263. Smith, SL., Windmeijer, F., & Wright, EW. (2015). Peer effects in charitable giving: Evidence from the (running) field. Economic Journal, vol 125, pp. 1053-1071. Stiglitz. J(2009), Moving Beyond Market Fundamentalism, Annals of Public and Cooperative Economics 80:3, 2009, pp. 345–360 Sussman, A. B., Sharma, E., & Alter, A. L. (2015). Framing charitable donations as exceptional expenses increases giving. Journal of Experimental Psychology: Applied, 21(2), 130. Titmuss, Richard M, (1970). The Gift Relationship. London: Allen and Unwin,. Warr, P.G., (1982). Pareto optimal redistribution and private charity. Journal of Public Economics 19, 131–138. Weisbrod, B. (1988). The nonprofit economy. Cambridge, MA: Harvard University Press Wolozin, H. (1968) “Volunteer Manpower in the U.S. Economy”. Federal Programs for the Development of Human Resources, Vol. 1, Joint Economic Committee, Washington, D.C., pp. 203-214 Yao, K., (2015), Who Gives? The Determinants of Charitable Giving, Volunteering, and Their Relationship, Wharton Research Scholars. 126. Zinsmeister, Karl, (2016) “How Philanthropy Fuels American Success”, Available at:URL:http// www.philanthropyroundtable.org/file_uploads/Phil_Winter16_Almanac.pdf
|
Abstract:The key objective of this article is the test of the effect of individual characteristics in charity giving. The methodology based on descriptive researches and main tool for gathering data is questionnaire and to analyze the data SPSS and R software is used. Sample is include of 389 people, With proportional allocation in Regions in Mashhad.The results show that the women more than men, tend to have do charitable behavior. Housewives and retired people more than employed tend to have charitable behavior. owners is more than tenants have charity behavior. There is direct relationship Between the age of people and doing charity activity. Among the income and number of family members with charitable activities is not a significant relationship. Results show that the people do their own charitable giving In order of preference in the form of cash payment, Donate new goods, donate used goods, Executive activity, Consult on affairs and purchase equipment. Finally, the results of mixed logit model indicate that individual motivations of charity behaviors namely altruism, warm-glow and Conspicuous Increases probability of giving, And the mean of coefficients of these variables are significant and positive.
Key Words: Economics of Charity Giving, Altruism, Role and Effects of Psychological, Emotional, Social, and Cognitive Factors on Decision Making,
[1] نویسنده مسئول
[2]. Axiom of rationality
[3]. The Theory of Moral Sentiments, Part 1, Section 1, Chapter 1
[4]. Feldstein, Martin (1971)
[5]. Andreoni, J., & Payne, A. A. (2013)
[6]. Lyons, Mark (2001),
[7]. Stiglits, (2009)
[8]. Camerer, C & G, Loewenstein (2010).
[9]. Wolozin, H. 1968
[10]. Chinman, M. J., & Wandersman, A. (1999).
[11]. Olson, M. (1965).
[12]. Halfpenny, P. (1999).
[13]. Smith, D. H., 1994
[14]. Smith, SL., Windmeijer, F., & Wright, EW.2015
[15]. Andreoni, J., Gale, W. G., Scholz, J. K., & Straub, J. (1996).
[16]. Bauer, Bredtmann, and Schmidt (2013)
[17]. Kitchen, H., & Dalton, R. (1990).
[18]. Yao (2015)
[19]. Chompff (2009)
[20]. Sussman, Sharma, and Alter (2015)
[21]. Neumayr. M & Handy. F(2017)
[22]. Hansmann, H. B. (1980).
[23]. Hansmann, H. (1996).
[24]. Weisbrod, B. (1988).
[25]. Kolm(2000)
[26]. The Pure Altruism Model
[27]. The Impure Altruism Models
[28]. Andreoni, James(1988, 1989).
[29]. Bergstrom,T., & et al(1986).
[30]. Warr, P.G., 1982
[31]. Roberts, R.D., 1984
[32]. Bernheim, B.D., 1986
[33]. Abrams, B. A., & Schmitz, M. D. (1978, 1984))
[34]. Clotfelter, C.T., 1985
[35]. The Warm-glow Giving Model
[36]. Glazer, A., Conrad, K.A., 1996.
[37]. Balance reciprocity
[38]. liking reciprocity
[39]. benevolence
[40]. continuation reciprocity
[41]. McFadden
[42]. Train
[43]. Type І Extreme Value z =(x-μ)/σ دارد که تابع توزیع به صورت
[44] . mixed logit
[45]. Nested Logit
[46].multinominal logit
[47]. Probit
[48]. Generalized Extreme Value (GEV)
[49]. Random Utility Model
[50]. Error Components
[51] Maximum Likelihood
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.