عضو گروه مطالعات اقتصادی و مدیریت امر خیر مرکز پژوهشی آلاء، به تشریح مفاهیم و مبانی حکمرانی امور خیر در ایران اسلامی در سومین پیشهمایش ملی خیر ماندگار پرداخت و گفت: متأسفانه سازمانهای ارائه دهنده خدمات دولتی و حاکمیتی به جای اینکه با خیریهها تعامل کنند و باعث توسعه آنها شوند، به عنوان رقیب آنها عمل میکنند.
سیدی تبیین کرد؛ مبانی حکمرانی امور خیر در ایران / سازمانهای حاکمیتی با خیریهها تعامل کنند
عضو گروه مطالعات اقتصادی و مدیریت امر خیر مرکز پژوهشی آلاء، به تشریح مفاهیم و مبانی حکمرانی امور خیر در ایران اسلامی در سومین پیشهمایش ملی خیر ماندگار پرداخت و گفت: متأسفانه سازمانهای ارائه دهنده خدمات دولتی و حاکمیتی به جای اینکه با خیریهها تعامل کنند و باعث توسعه آنها شوند، به عنوان رقیب آنها عمل میکنند.
به مرکز پزوهشی آلاء سومین پیشهمایش ملی خیر ماندگار با عنوان «حکمرانی امور خیر؛ مفاهیم و مسائل» شامگاه شنبه، ۲۴ آبانماه همراه با سخنرانی دکتر سیدحسین سیدی، عضو گروه مطالعات اقتصادی و مدیریت امر خیر مرکز پژوهشی آلاء به صورت مجازی برگزار شد.
سیدی طی سخنانی در این پیشهمایش اظهار کرد: تمرکز اصلی موضوعی این همایش بر مطالعه و ارزیابی حکمرانی امور خیر در ایران قرار گرفته که به همین دلیل در این جلسه بر آن شدیم تا به جای پرداختن به تکههایی از پازل حکمرانی امور خیر، به مفاهیم و مسائل حکمرانی و در پی آن حکمرانی امور خیر بپردازیم.
وی در ادامه سخنان خود به تبیین مفهوم حکمرانی پرداخت و گفت: برای بررسی بهتر مفهوم حکمرانی، پیش از اینکه وارد تعریف این مفهوم شویم، نیازمند تبیین پیشنیازهایی با عنوان تفاوت حمکرانی و حکومت هستیم. حکمرانی واژهای است که در ترجمه اصطلاح governance استفاده میشود و در مقابل واژه حکومت یا دولت که ترجمه اصطلاح government است، مورد استفاده قرار میگیرد.
سیدی در ادامه به تبیین تفاوتهای این دو واژه پرداخت و بیان کرد: اولین تفاوتی که بین حکمرانی و حکومت وجود دارد، این است که حکمرانی یک فرآیند است و از ترجمه فارسی این کلمه نیز مشخص است که حکمرانی فرآیند حکم کردن است. حکمرانی فرآیند اداره امور است اما حکومت با توجه به نوع اداره امور کشور میتواند یک فرد، گروه و یا سازمان باشد که در دنیای امروز بیشتر متوجه یک سازمان یا مجموعه سازمانهاست که طبق آن معمولاً سه سازمان دولت، مجلس و قوه قضائیه شکل دهنده آن هستند.
عضو مرکز پژوهشی آلاء افزود: تفاوت دوم این دو مقوله این است که در government دولتها زمام امور را به دست دارند و رابطه دولت ـ ملت برقرار است و یا به عبارت بهتر در حکومت، قدرت به صورت عمودی یا هرمی که در رأس آن حکومت و در پایین آن مردم قرار دارند، جریان پیدا میکند؛ در صورتی که در حکمرانی، سازمانهای غیردولتی که میتوانند سازمانهای اقتصادی، بخش خصوصی، مدنی و … باشند، به صورت افقی یا در عرض حکومت یا دولت قرار میگیرند و دولت برای تصمیمگیری نیاز به مذاکره، مشارکت و تفاهم با تمامی این ذینفعان دارد.
مشارکت مردم؛ مسئله اصلی حکومتها
سیدی تصریح کرد: بر این اساس، مسئله اصلی حضور مردم در حکومتها، مشارکت آنهاست. به این معنا که مردم در ایجاد حکومتها مشارکت کرده و حکومت را انتخاب میکنند که این حکومت میتواند دولت یا مجلس و یا سازوکاری باشد که پس از انتخاب از سوی مردم، اداره امور را به طور کل در دست میگیرد. اما در حکمرانی مسئله حضور مردم یک پله بالاتر از مشارکت است و حضور آنها در تکمیل مشارکت، تبدیل به شراکت میشود. یعنی در این شیوه نه تنها نیاز به مشارکت مردم برای انتخاب سازمانها و افراد برای تشکیل سازو کارهای حکم راندن هستیم، بلکه حتی در اداره امور، أخذ تصمیمات و سیاستگذاریها نیز نیاز به شراکت مردم از طریق بخشهای خصوصی، جامعه مدنی و … داریم.
وی بیان کرد: همانطور که اشاره شد، اداره امور در حکومتها از سوی یک نهاد و یا سازمانهای وابسته به آن صورت میگیرد، اما در مسئله حکمرانی، سه بازیگر اصلی دولت، بخش خصوصی و اقتصادی جامعه و جامعه مدنی نقشآفرینی میکنند که از آن به عنوان بخش سوم اقتصاد یا بخش مردمنهاد نیز نام برده میشود.
سیدی ادامه داد: زمانی که دولت در مسئله حکمرانی به دنبال ایجاد شراکت با سازمانهای بخش خصوصی و جامعه مدنی است، باید یک سری از تصدیگریهای خود را کنار گذارد که این موضوع به معنای اینکه دولت یا حکومت به طور کلی کنار نهاده شود، نیست. از سوی دیگر دولت یا حکومت همچنان سه انحصار کاری اعمال خشونت فیزیکی، امنیت و ارائه خدمات عمومی را در دست خود دارد و در این سه انحصار شراکتی را نمیپذیرد.
عضو مرکز پژوهشی آلاء اظهار کرد: با توجه به تفاوتهای ارائه شده، میتوان گفت که حکمرانی یک موضوع میانرشتهای است که مهمترین رشتههای علمی درگیر در آن نیز شامل حقوق، جامعهشناسی، مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی و … است. همچنین، پژوهشگرانی که بر روی موضوع حکمرانی پژوهش میکنند، بیشتر بر مباحث تکهتکه شدن قدرت یعنی همان تمرکززدایی از دولت، ایحاد رابطه افقی و شراکت بین دولت و سطوح فرودولتی از طریق تبیین شیوههای جدید مشاوره یا مشارکت شهروندان متمرکز هستند.
تعاریف مختلف سازمانها از مسئله حکمرانی
وی گفت: با توجه به مطالب ارائه شده، سازمانهای مختلف بینالمللی که معمولاً سازمانهای سیاستگذار بینالمللی و مؤسسات پژوهشی هستند، تعاریف مختلفی در رابطه با واژه حکمرانی مطرح میکنند. برای مثال سازمان ملل متحد حکمرانی را مجموعهای از اقدامات فردی و نهادی عمومی و خصوصی برای برنامهریزی و اداره مشترک امور میداند که فرآیند مستمری از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت در قالب اقدامات مشارکت و سازگار است.
سیدی بیان کرد: مؤسسه حکمرانی اتاوا نیز تعریفی از مفهوم حکمرانی ارائه کرده است که طبق آن حکمرانی شامل مؤسسات و فرآیندهایی با منافع متفاوت است که چگونگی اعمال قدرت و اتخاذ تصمیم در جامعه را تعیین میکنند. همچنین، در تعریف دیگری که دو نفر از پژوهشگران غربی ارائه دادهاند، حکمرانی توصیفی برای برجسته کردن ماهیت در حال تغییر فرآیند سیاستگذاری است.
دکتر سیدی اظهار کرد: حکمرانی توازن سنتی بین دولت و ملت را به هم میزند و از این رو رابطه بین حکومت و دیگر سازمانهای خصوصی و اجتماعی از عمودی به افقی یا از مشارکت به شرکت تغییر میکند. این مشارکت باعث میشود که قدرت مشروعی به سازمانهای مشارکت کننده داده شود که این سازمانها طی این فرآیند قدرت مشروعی در حوزه تصمیمگیری، سیاستگذاری، اجرا و نظارت پیدا میکنند.
سیدی افزود: حکمرانی در یک بستر شماتیک شامل شهروندان، سنتها، تاریخ، فرهنگ و … است که سه بخش دولت یا حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی در آن با هم همپوشانی دارند و برای اداره مشترک امور برنامهریزی میکنند که در این بستر به رسانهها به عنوان جزئی از بخش خصوصی توجه ویژهای شده است.
وی در ادامه در رابطه با سیر تاریخی پیدایش و استمرار حکمرانی در جهان، اظهار کرد: مبنای این نظریه سیاستگذاری اقتصادی در کشورهاست که میتوانیم آن را به سه دوره مهم تقسیم کنیم. اولین دوره در این تقسیمبندی شامل «دولت بزرگ» میشود که بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شده و تا پایان دهه ۷۰ میلادی ادامه داشت. دخالت حداکثری دولت در اقتصاد، ایجاد صنایع ملی و دولتی و دولت رفاه مهمترین ویژگیهای این دوران است.
سیدی تصریح کرد: با توجه به مشکلاتی که دولت بزرگ داشت، نظریه دولت حداقل یا دولت بازار ارائه شد که این دوران نیز از دهه ۸۰ تا پایان دهه ۹۰ میلادی در سیاستگذاری سازمانها و نهادهای بینالمللی استفاده شد. آزادسازی تجاری، خصوصیسازی، حاکمیت قیمتها یا حاکمیت بازار ویژگیهای مهم این دوران بودند.
عضو مرکز پژوهشی آلاء ادامه داد: همچنین، از اوایل دهه ۹۰ میلادی نیز نظریه حکمرانی شکل گرفت که در ادامه منجر به ایجاد نظریه حکمرانی مطلوب شد. در زمان توسعه دولت حداقل، بحرانهای مالی گسترش یافت و نشان داد که حذف مداخله دولت لزوما مثبت نیست. تجربیات نشان داد که عملکرد اقتصادی دولت حداقل حتی از دولت بزرگ نیز بدتر است.
حکمرانی امور خیر و ۳ نهاد حکومتی
وی در ادامه با اشاره به موضوع حکمرانی امور خیر، تصریح کرد: با توجه به تعریفی که از حکمرانی ارائه شد، حال به بررسی این مقوله در موضوعی خاص یعنی امور خیر میپردازیم. به یک تعبیر میتوانیم فرآیند سیاستگذاری، قانونگذاری، برنامهریزی و اداره امور مرتبط با امور خیر به صورت مشارکت با شراکت سه نهاد حکومت و سازمانهای مردمنهاد و خیریه و بخش خصوصی را به عنوان حکمرانی امور خیر بدانیم.
سیدی بیان کرد: منظور از حکومت در حکمرانی امور خیر در ایران میتواند مشتمل بر سازمانهایی مانند نهادهای صادرکننده مجوز، سازمانهای ارائه دهنده خدمات اجتماعی حاکمیتی یا دولتی، سازمانهای قانونگذار، سازمانهای مردمنهاد و خیریه باشد. البته در این میان شبکههای ملی خیریه مانند شبکه ملی نیکوکاری و … نقش بسیار مهمی دارند.
وی اظهار کرد: حال که موضوع مورد بحث ما امور خیریه است، نیازی نیست که تمامی سازمانهایی که از آنها نام برده شد، سهم برابری در حکمرانی این امور داشته باشند. اگر حکمرانی در امور خیر به خوبی شکل گیرد، انتظار داریم که سهم سازمانهای مردمنهاد و خیریه در این امور سهم مهمی باشد. همچنین، سهم سازمانهای دولتی و حاکمیتی مرتبط با این حوزه و بخش خصوصی نیز در رتبه بعدی قرار دارد.
سیدی ادامه داد: برای دستیابی به مدل مطلوب حکمرانی امور خیر باید به وضعیت فعلی این امور در جامعه بپردازیم و به این سؤالات پاسخ دهیم که چه سازمانهایی و چگونه در این امور مشارکت دارند؟ آسیبها و مسائلی که در این حوزه وجود دارد چیست؟ اولویتبندی در این حوزه چیست و چگونه باید بدانها بپردازیم؟
سیدی در ادامه به موضوع حکمرانی مطلوب پرداخت و تصریح کرد: این مفهوم از ابتدای دهه ۹۰ میلادی و از سوی بانک جهانی و سپس، سازمان ملل متحد و صندوق بینالمللی پول در حوزه اقتصاد مطرح شد که در ادامه نیز به دیگر حوزهها مانند حوزه حقوق بشر و … رسید. حکمرانی مطلوب پاسخی به این سؤال است که حکمرانی باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا اثربخشی مطلوب داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه شاخصهای حکمرانی مطلوب نیز همانند شاخصهای مربوط به مفهوم حکمرانی در سازمانها و مؤسسات مختلف متفاوت است، افزود: نکته مهم این است که این شاخصها در وهله نخست به فرآیند حکمرانی و در وهله دوم به سازمانها بازمیگردد. طبق این تعریف، سازمانهایی که شفاف نیستند، نمیتوانند فرآیند شفافی را شکل دهند.
عضو عضو گروه مطالعات اقتصادی و مدیریت امر خیر مرکز پژوهشی آلاء گفت: در مبحث شاخصهای حکمرانی مطلوب در امور خیر باید به این موضوعات پرداخت که آیا این شاخصها برای این حوزه کافی هستند و یا نیاز به توسعه مفهومی دارند؟ همچنین، اثربخشی این شاخصها در موضوعات مربوط به نیکوکاری، اولویتبندی شاخصها در امور خیر، ارزیابی این شاخصها در وضعیت حکمرانی نهادهای بازیگر در این عرصه، تجربه حکمرانی در بحرانهای ملی و … نیز از جمله مواردی است که میتوانیم به آن بپردازیم.
سیدی با بیان اینکه در موضوع حکمرانی با سه موضوع اصلی سیاستگذاری، حوزه تنظیم و حوزه تسهیلگیری مواجه هستیم، اظهار کرد: با این تقسیمبندی میتوانیم حکمرانی امور خیر را مورد توجه قرار دهیم. یکی از منابع دانشی خوبی که در این حوزه انجام شده، مجموعه کتابهایی با عنوان «آشنایی با نظام وقف و امور خیریه در کشورهای مختلف» است که از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه در ۳۰ جلد به چاپ رسیده است. همچنین، این کتابها با نگاه نگاشت نهادی حکمرانی به نظامهای مدیریت وقف و امور خیر پرداختهاند.
ضرورت پیگیری مشکلات حوزه خیریه
وی با اشاره به برخی از مشکلات حوزه خیریه در موضوعات سیاستگذاری، تنظیمگری و تسهیل امور، اظهار کرد: عدم وجود ارزیابی از وضعیت نیکوکاری به صورت کلان، عدم شناسایی نیازها، عدم وجود نهاد مسئول و هماهنگکننده، فقدان قانون برای خیریهها و … از جمله مشکلات این حوزه است که باید به صورت جدی بدانها پرداخته شود.
ایشان در ادامه افزودند: متأسفانه سازمانهای ارائه دهنده خدمات دولتی و حاکمیتی به جای اینکه با خیریهها تعامل کنند و باعث توسعه آنها شوند، به عنوان رقیب آنها عمل میکنند و به جای اینکه از خیریهها خرید خدمت کرده و وظایف خود را به آنها محول کنند، به رقیبی برای آنها تبدیل شدهاند.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به موضوع حکمرانی غیر انتفاعی، تصریح کرد: زمانی که سازمانهای شرکت کننده در فرآیند حکمرانی شاخصهای حکمرانی مطلوب را دارا باشند، زمینه برای ایجاد حکمرانی غیرانتفاعی شکل میگیرد. حکمرانی غیرانتفاعی فرآیندی برای رسیدن به مأموریتهای اجتماعی سازمان و اطمینان از دوامپذیری این مأموریتها ضمن توجه به همه ذینفعان آن از جمله نیکوکاران، خیران و … است.
سیدی در پایان سخنان خود اظهار کرد: بستری با عنوان دانش، فنآوری و سنتها در حکمرانی غیرانتفاعی شکل میگیرد که دارای سه گروه مخاطب شامل مدیریت و کارکنان خیریه، نیکوکاران و داوطلبان خیریه و مخاطبان و نیازمندان است که این سه گروه باید در یک فرآیند شراکتی و با توجه به نیازهای تمامی این ذینفعان تصمیمگیری کنند. البته امروزه با توجه به نقاط ضعفی که متوجه حکمرانی مطلوب نیز میشود، نظریه حکمرانی پایدار نیز مطرح شده است تا بتواند نقاط ضعف حکمرانی مطلوب را مرتفع کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.