کارکرد احسان و نیکوکاری در تألیف قلوب جامعه اسلامی

میثم خزائی

استادیار گروه حقوق دانشگاه آیت الله بروجردی meisam.khazaee@abru.ac.ir

چکیده

در شرع مقدس اسلام، احسان و نیکوکاری و خدمت به مردم بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. به گونه­ای که بعد از انجام واجبات، هیچ امری، مانند نیکی و خدمت به بندگان خداوند باعث تقرب انسان به درگاه الهی نمی­شود. با توجه به اهمیت احسان و نیکوکاری در اسلام، پژوهش حاضر در صدد بررسی کارکرد احسان و نیکوکاری در تألیف قلوب مردم نسبت به یکدیگر در جامعه اسلامی است؛ با توجه به معنای تألیف قلوب که عبارت است از ایجاد سازگاری و همدلی میان مردم برای همکاری در گذران زندگی، در جمع بندی از آیات و روایات باید گفت اسلام تمام مسلمان­ها را در حكم يك خانواده مى‌داند، بنابراین خدمت­رسانی و احسان به مردم، چه از طریق کمک مالی، و چه از طریق ارتباط و خوش­رویی و اصلاح ذات البین، به عنوان عملي عبادي، به طور غيرمستقيم، موجب احساس همدلي، انس و الفت میان مردم در جامعه اسلامی می­گردد.

کلیدواژگان: احسان، نیکوکاری، تألیف قلوب، انس و الفت

1- مقدمه

اسلام یکی از مهمترین توجهات خود را به احسان و نیکوکاری در حق دیگران معطوف نموده است. به گونه­ای که توجه به انسان­ها، حس همکاری، احسان و نیکوکاری و خدمت رسانی به مردم؛ به ویژه خدمت به مؤمنان و صالحان در قرآن و روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. و به خوبی این امر ثابت می­گردد که در اسلام بعد از انجام واجبات، هیچ امری، مانند نیکی و خدمت به بندگان خداوند باعث تقرب انسان به درگاه الهی نمی­شود. براین اساس ملاحظه می­گردد زمانی که مردى به نبىّ اکرم(صلی الله علیه و آله) گفت: دوست دارم بهترین مردم باشم، فرمودند:«بهترین مردم کسى است که به مردم نفع رساند، پس نافع براى آنها باش»[1](متقي هندي، 1401، ج 16، ص128). همچنین امام صادق(ع) فرمودند که خداوند متعال می­فرمایند: «مردم خانواده من هستند، پس محبوبترين آنان نزد من كساني هستند كه با مردم مهربان‌تر و در راه برآوردن نيازهاي آنان كوشاتر باشند».[2](کلینی، 1407، ج ۲، ص ۱۹۹)

با توجه به اهمیت احسان و نیکوکاری در اسلام، آنچه پژوهش حاضر در صدد بررسی آن است، نقش و اهمیت احسان و نیکوکاری در تألیف قلوب مردم در جامعه اسلامی است؛ زیرا یکی از مهمترین راهکارهای رشد و پیشرفت جامعه همدلی و نزدیک شدن قلوب مردم به یکدیگر است، بنابراین بررسی مسئله مذکور که نتیجه آن تألیف قلوب مردم است، دارای اهمیت به سزائی است.

با بررسی­های انجام گرفته پژوهشی که به کارکرد نیکوکاری در تألیف قلوب نگریسته باشد، انجام نگرفته است؛ بر این اساس پژوهش حاضر به روش کیفی، به نقش و اهمیت خیر رسانی در تألیف قلوب از منظر قرآن کریم و روایات می­پردازد.

 

2- مفهوم شناسی

جهت تبیین دقیق مسئله نیاز است واژه­های ذیل مفهوم شناسی گردند:

2-1- احسان: احسان، مصدر باب افعال از ریشه (ح ‌س ن)، متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدری آن، به معنای زیبایی، خوبی، نیکی، شایستگی، مورد پسند آمده است(زبیدی، 1414، ج ‌۱۸، ص‌۱۴۰).

مفسّران در تعریف احسان از تعاریفی چون، رساندن نفع نیکو و شایسته ستایش به دیگری(طوسی، بی­تا، ج‌۲، ص ‌۱۵۳؛ همو، ج‌۴، ص‌۴۲۶؛ همو، ج‌۶‌، ص‌۱۸۹)، کاری که از سر آگاهی و به شکل شایسته انجام پذیرد(طبرسی، 1372، ج‌۱، ص‌۲۴۸) و نیز انجام کاری به شکل نیکو و با انگیزه خدایی و رساندن خیر یا سودی به دیگری بدون چشم داشت هرگونه پاداش و جبران کردنی (طباطبایی، 1417، ج‌۴، ص‌۲۰؛ همو، ج‌۱۲، ص‌۳۳۲)، استفاده نموده­اند.

فقهاء بدون اینکه تعریفی از احسان ارائه نمایند با استناد به آیات و روایات مربوط به احسان، احکام فقهی در ابواب گوناگونی چون بیع، نکاح، طلاق، جهاد، ضمان و قصاص را استنباط نموده­اند(سرخسی، 1414، ج ۵، ص۴۶‌-‌۴۷؛ ابن قدامه، 1388، ج‌۷، ص‌۴۳۳؛ همو، ج‌۸‌، ص‌۴۸، همو، ج‌۱۰، ص‌۴۶۰؛ محقق حلی، 1408، ج‌۲، ص‌۲0؛ شهید اول، 1417، ج‌۳، ص 181؛ ‌نجفی، 1404، ج ‌۲۰، همو، ج 21، ص 24 و ‌۱۸۰). و حتی براساس آیات ۹۲‌-‌۹3 سوره توبه، قاعده احسان را که کاربرد فراوانی در ابواب گوناگون فقهی نیز دارد، تأسیس نموده­اند(مراغی، 1417، ج‌۲، ص‌۴۷۳)

2-2- نیکی و نیکوکاری: نیکی در لغت به معنای خوبی، حسن، مقابل عیب و بدی، صفت خوب و پسندیده(دهخدا، 1377، ذیل واژه) و نیکوکاری به معنای لطف، کرم، احسان، برّ، خوبی، مبرت، خیر، کار خیر کردن، و دستگیری آمده است(همان).

لغت معادل نیکی در عربی را می­توان واژه «برّ» دانست. برّ به معانیِ مختلف از جمله کار خیر و صلاح، احسان و نیکی، صدق، پیوند، صله رحم، طاعت، عبادت، حجّ، تقرّب، تقوا، لطف، ترحّم آمده و متضمن مفهوم گستردگی است(ابن منظور، 1414، ج۴، ص۵۱؛ راغب اصفهانی، 1412، ج۱، ص۴۰). کار خیر و صلاح، احسان و نیکی و صدق از معانی اساسی و مهم این واژه هستند، که معانی دیگر را به آنها بر گردانده‌اند(ابن منظور، 1414، ج۴، ص۵۱).

مفسّران در بیشتر آیات راجع به بِرّ، از جمله ذیل آیاتِ 44، 177 و 189 سوره بقره؛ آیه 2 سوره مائده و آیه 9 سوره مجادله را به «توسّع در کار خیر» معنی کرده‌اند(طباطبایی، 1417، ج۱، ص۴۲۸؛ طبرسی، 1372، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۱؛ همو، ج۹، ص۴۱۵)

2-3- تألیف قلوب: دومین اصطلاح مطرح، اصطلاح تألیف قلوب است. تألیف قلوب از دو واژه تألیف و قلوب تشکیل شده است:

تألیف:  تألیف که از ریشه «إلف» یعنی انضمام چیزی به چیزی دیگر و اشیاء کثیره (مصطفوی، 1402، ج 1، 106) و اجتماع همراه با میل و رغبت (راغب اصفهانی، 1412، ص80) برگرفته شده است، به معنای ایجاد الفت و دوستی بین دو چیز (ابن منظور، 1414، ج 9، ص 10) و جمع بین آنها بعد از تفرق آنهاست.(زبیدی، 1414، ج 12، ص 90). در فارسی بهترین معنا برای آن کلمه «پیوند» است (قرشى، 1412، ج 1، ص 92).

قلوب: قلوب جمع قلب به معنای دگرگون ساختن و وارونه نمودن است. قلب در لغت به معنای دل یا همان عضو معروف در بدن و تنظيم كننده و جريان دهندۀ خون است كه در سينه قرار گرفته است (قرشى، 1412، ج‌6، ص 25؛ فراهیدی، 1410، ج 5، ص 170)

قلب در اصطلاح قرآنی، در معانی متعددی به کار رفته است. خداوند در آیات متعدد قلب را منشاء خير و شرّ مي داند[3]؛ و یا مخزن رأفت، رحمت، اطمينان و سكينه می داند.[4] همچنین در مواردی مراد از قلب در قرآن[5] روح و نفس انسانی تفسیر شده است(مصباح یزدی، 1378، ص 264). از این رو گفته اند که پیامبر با روح خود وحی را دریافت و به آن شناخت پیدا می کرد ( محمدی ری شهری، 1370، 207-221).

از نظر لغویین مراد از نفس و نفوس در بسيارى از آيات، باطن و درون انسان است كه با قلب و صدر نيز مي سازد(قرشى، 1412، ج 6، ص 30). براین اساس به نظر می رسد معنای مورد نظر از قلب در بحث تألیف قلوب نیز همین معنای روح است.

بنابراین، می‌توان اصطلاح «تالیف قلوب» را به معنای ایجاد سازگاری و همدلی میان مردم برای همکاری در گذران زندگی دانست. در فارسی نیز این ترکیب به معنای ایجاد ارتباط میان کسان، برقراری دوستی و پیوند میان مردم به کار رفته است(دهخدا، 1377، ج۴، ص۵۵۳۷).

تألیف قلوب عنوانی مرکب و برگرفته از کاربرد قرآنی مؤلفه قلوبهم به معنای تألیف شوندگان با مودت و احسان است( طریحی، 1416، ج 5، ص 26) این ترکیب دارای مفهوم اصطلاحی با کاربرد فقهی است که برگرفته از آیه 60 سوره توبه و یادآور حکم شرعی به نام مؤلفه قلوبهم در باب زکات است. مؤلفه قلوب عنوانی است برای گروهی از انسان ها که یک صنف از اصناف هشتگانه مستحقان زکات اند که با هدف جلب و جذب آنان به سوی اسلام یا دفع خطرشان، با استفاده از این سهم از زکات مورد حمایت مالی مسلمانان و حاکم اسلامی قرار می­گیرند(مبلغ، 1391، ص 90)

هر چند معنای اصطلاحی تألیف قلوب، عموما به عنوان يكى از مصارف زكات، مطرح بوده و و مؤلفه قلوبهم كسانى هستند كه به خاطر ايجاد الفت و محبت به آنها زكات داده مى‏شود. و امام و رهبر جامعه اسلامي مي‏تواند در تأليف قلوب هر کس و يا قبيله و دسته‏اي که براي اسلام مصلحت ببيند، از زکات بپردازد(ر.ک: نوری، 1407، ج 7، ص 103). و براي دفاع از اسلام و نيز افزودن به شوکت و عظمت نام آن، مي‏توان پول خرج کرد و تأليف قلوب نمود(عراقی، 1414، ج3، ص 12). لکن آنچه از معنای تألیف قلوب در این پژوهش مدنظر است همان معنای لغوی تألیف قلوب است که عبارت است از ایجاد سازگاری و همدلی میان مردم برای همکاری در گذران زندگی و یا ایجاد ارتباط میان کسان، برقراری دوستی و پیوند میان مردم.

 

3- مبانی اصل تألیف قلوب: شناخت مبانی قرآنی و روایی اصل تألیف قلوب دارای ضرورت است. براین اساس در ادامه سعی می گردد به مبانی اصل تألیف قلوب اشاره شود:

3-1- قرآن: مبانی قرآنی اصل تألیف قلوب را می توان آیات ذیل دانست:

3-1-1- آیه ۱۰۳ آل عمران: خداوند متعال در این آیه می فرماید: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا»[6]

تفسیر آیه: قرآن کریم در آین آیه به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره نموده و مسلمانان را به تفكر در وضع اندوهبار گذشته، و مقايسه آن” پراكندگى” با اين” وحدت” دعوت مى‏كند، و مى‏گويد:” فراموش نكنيد كه در گذشته چگونه با هم دشمن بوديد ولى خداوند در پرتو اسلام و ايمان دلهاى شما را به هم مربوط ساخت، و شما دشمنان ديروز، برادران امروز شديد(مکارم، 1374، ج‏3، ص 29).

همچنین در تفسیر آیه گفته شده است که مراد از” نعمت” همان الفتى است كه خداوند در آیه نام برده است. و مراد به اخوتى هم كه اين نعمت آن را محقق ساخته نيز همان تألف قلوب است. پس اخوت در اينجا حقيقتى ادعايى است نه واقعى، چون برادرى واقعى عبارت است از شركت دو نفر يا بيشتر در پدر و مادر واحد. (طباطبایی، 1417، ج ‏3، ص 371).

3-1-2- آیه۶۰ سوره توبه: خداوند متعال در این آیه می فرماید: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيم‏»[7]

تفسیر آیه: آنچه که در آیه مذکور مورد بحث است، اصطلاح «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» است؛ مقصود از” مؤلفة قلوبهم” كسانى هستند كه با دادن سهمى از زكات به ايشان، دلهايشان به طرف اسلام متمايل مى‏شود و به تدريج به اسلام درمى‏آيند، و يا اگر مسلمان نمى‏شوند ولى مسلمانان را در دفع دشمن كمك مى‏كنند، و يا در برآوردن پاره‏اى از حوائج دينى كارى صورت مى‏دهند(طباطبایی، 1417، ج ‏9، ص 311).

– آیه 63 سوره انفال: خداوند متعال در آیه مذکور می فرماید:« وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»[8]

تفسیر آیه: فراهم ساختن الفت و پيوند دلها از طرق مادى و عادى امكان‏پذير نبود «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِم» ولى اين خدا بود كه در ميان آنها بوسيله ايمان الفت ايجاد كرد «وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ‏» (مکارم، 1374، ج ‏7، ص 231).

3-2- روایات: با بررسی منابع روایی نیز روایات متعددی ملاحظه می گردد، که در آنها به اصل تألیف قلوب اشاره گردیده است:

3-2-1- روایات بخشش غنائم به مؤلفه قلوبهم: در این باره روایات متعددی از پیامبر(ص) نقل گردیده است که بخشی از غنائم را به بزرگان تازه مسلمان و مشرک پرداخت می نمود: به عنوان مثال در روایتی که از انس بن مالک نقل گردیده است، انس بن مالک می گوید هنگامی که در روز حنین پیامبر(ص) غنائم را تقسیم می‏کردند، و مقداری از غنائم را به مردانی از قریش اعطاء کرد، گروهی از انصار در این زمان گفتند خداوند پیامبر(ص) را ببخشد به قریش اعطاء کرد و ما را رها کرد در حالی که قطره های خون آنها از شمشیرهای ما می‏چکد. بعد از این ماجرا پیامبر (ص) انصار را جمع نمود و فرمود: بعد از این ماجرا پیامبر(ص) انصار را جمع نمود و فرمود:«این چه سخنی است که از شما به من رسیده است»؛ فقیهان انصار به پیامبر(ص) اظهار نمودند: یا رسول الله (ص) صاحبان رأی ما چیزی نگفتند اما مردم عوام ما گفتند خداوند پیامبر(ص) را ببخشد، (از غنائم) به قریش اعطاء کرد و ما را رها کرد در حالی که قطره‏های خون آنها از شمشیرهای ما می‏چکد؛ در این هنگام رسول الله (ص) فرمودند:«براستی من به مردمی که دورانی به عهد کفر بوده‏اند مالی را جهت تألیف قلوب می‏دهم؛ آیا راضی نمی‏شوید که اینها با اموالی بروند لکن با قوم و عشیره خود به سمت رسول الله برگردند؟ به خدا سوگند با آنچه بر می‏گردند بهتر است است از آنچه که با آن رفتند». در این هنگام گفتند بلی یا رسول الله به تحقیق راضی گشتیم. در این هنگام پیامبر(ص) فرمودند:«همانا شما با سختی شدیدی مواجه می‏شوید، پس صبر کنید تا اینکه خدا و رسول او را ملاقات کنید درحالی‏که من بر حوض (کوثر) هستم». گفتند: صبر خواهیم کرد»(نیشابوری، بی تا، ج۳، ص۱۰۸)

3-2-3- روایات پرداخت زکات به مؤلفه قلوبهم: در پرداخت زکات به مؤلفه قلوبهم روایات متعددی از پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام نقل گردیده است. به عنوان مثال از زراره منقول است که ایشان از امام صادق(ع) درباره مؤلفه قلوبهم سؤال فرمودند و امام در پاسخ فرمودند:«آنها قومی هستند که به وحدانیت خدا اقرار نموده و عبادت غیر خداوند را ترک کرده و شهادتین را بر زبان جاری نموده‏اند؛ در حالی‏که قبلا نسبت به آنچه که بر پیامبر(ص) نازل شده بود تردید داشتند. پس خداوند نبی اش را امر نمود که با مال و عطایا قلب آنها را تألیف نماید تا اینکه اسلامشان نیکو و بر دینی که وارد آن شده و به آن اقرار نموده‏اند، ثابت قدم گردند»(نوری، 1408، ج‌7، ص 103‌)

 

4- کارکرد احسان و نیکوکاری در تألیف قلوب:

بعد از تبیین معنای واژگان کلیدی، آنچه پژوهش حاضر در صدد احسان و نیکوکاری را به عنوان عاملی جهت تألیف قلوب مردم در جامعه اسلامی بررسی نماید؛ زیرا امام جواد(علیه السلام) زمانی که سه عامل را به عنوان عوامل جلب محبت ذکر می­نماید عامل همدردی در مشكلات با مردم را یکی از این عوامل می­داند[9](إربلی، بی­تا، ج 3، ص143).

کارکرد احسان و نیکوکاری در تألیف قلوب را می­توان در قرآن و روایات به خوبی ملاحظه نمود:

4-1- از منظر قرآن: قرآن کریم در آیات متعدد به احسان و نیکوکاری ترغیب نموده است که در ذیل به برخی آیات اشاره می­گردد:

4-1-1- آیه 90 سوره نحل: خداوند متعال در این آیه می فرماید: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشان، فرمان مي‏دهد»[10].

تفسیر آیه: در تفسیر آیه مذکور عنوان شده است که در این آیه نمونه‌اى از جامعترين تعليمات اسلام در زمينه مسائل اجتماعى، و انسانى و اخلاقى بيان شده است؛ زیرا جامعه انسانى كه گوشه كوچكى از اين عالم پهناور است نيز نمى‌تواند از اين قانون عالم شمول، بر كنار باشد، و بدون عدل به حيات سالم خود ادامه دهد(مکارم، 1374، ج 11، ص  366). اما از آنجا كه عدالت با همه قدرت و شكوه و تاثير عميقش در مواقع بحرانى و استثنايى به تنهايى كارساز نيست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن مى‌آورد؛ زیرا در طول زندگى انسان­ها مواقع حساسى پيش مى‌آيد كه حل مشكلات به كمك اصل عدالت به تنهايى امكان پذير نيست، بلكه نياز به ايثار و گذشت و فداكارى دارد، كه با استفاده از اصل” احسان” بايد تحقق يابد(همان)

اما مساله نيكى به نزديكان (إِيتاءِ ذِي الْقُرْبی) در واقع بخشى از مساله احسان است با اين تفاوت كه احسان در كل جامعه است، وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ در خصوص خويشاوندان و بستگان كه جامعه كوچك محسوب مى‌شود، و با توجه به اينكه جامعه بزرگ از جامعه كوچكتر يعنى جامعه فاميلى تركيب شده، هرگاه، اين واحدهاى كوچكتر از انسجام بيشترى برخوردار گردند، اثر آن در كل جامعه ظاهر مى‌شود، و در واقع وظائف و مسئوليتها به صورت صحيحى در ميان مردم تقسيم مى‌گردد، چرا كه هر گروه در درجه اول به ضعفاى بستگان خود مى‌پردازد، و از اين طريق همه اين گونه اشخاص زير پوشش حمايت نزديكان خود قرار مى‌گيرند(همان، ص 369).

البته اگر “ذى القربى” به مطلق نزديكان اعم از نزديكان در فاميل و نسب و يا نزديكان ديگر معنا شود، آيه مفهوم وسيع­ترى پيدا مى‌كند كه حتى همسايگان و دوستان و مانند آن را شامل مى‌شود (هر چند معروف در معنى ذى القربى، خويشاوندان است) مساله كمك به جامعه‌هاى كوچك (يعنى بستگان و خويشاوندان) از آن نظر كه از پشتوانه عاطفى نيرومندى برخوردار است، از ضمانت اجرايى بيشترى بهره‌مند خواهد بود(همان).

‌بر اساس این تفسیر ملاحظه می­گردد که احسان چه نقش مهمی در تألیف قلوب، همبستگی و همدلی مردم دارد.

 

4-1-2- آیه 195 سوره بقره: همچنین خداوند متعال در این آیه می­فرمایند: «و در راه خدا، انفاق كنيد! و (با ترك انفاق)، خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد! و نيكى كنيد! كه خداوند، نيكوكاران را دوست مى‌دارد»[11]

تفسیر آیه: در تفسیر آیه مذکور عنوان شده است: «در اينكه ميان دو جمله” وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌” و” وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ”، آيا ارتباطى وجود دارد يا نه، با توجه به اينكه تمام تعبيرات قرآن حساب شده است، حتما ميان اين دو رابطه‌اى است و به نظر مى‌رسد رابطه اين است اگر انفاق در مسير جهاد و فى سبيل اللَّه نكنيد، خود را با دست خويش به هلاكت افكنده‌ايد، بلكه مى‌توان مساله را از اين فراتر برد و گفت: اين آيه گر چه در ذيل آيات جهاد آمده است ولى بيانگر يك حقيقت كلى و اجتماعى است و آن اينكه انفاق به طور كلى سبب نجات جامعه‌ها از مفاسد كشنده‌ است، زيرا هنگامى كه مساله انفاق به فراموشى سپرده شود، و ثروتها در دست گروهى معدود جمع گردد و در برابر آنان اكثريتى محروم و بينوا وجود داشته باشد ديرى نخواهد گذشت كه انفجار عظيمى در جامعه به وجود مى‌آيد، كه نفوس و اموال ثروتمندان هم در آتش آن خواهد سوخت و از اينجا رابطه مساله انفاق و پيشگيرى از هلاكت روشن مى‌شود»(مکارم، 1374 ج 2، ص 37 و 38).

بنابراین با انفاق و احسانی که انجام می­گیرد، رابطه همدلی و الفت میان فقیر و غنی به وجود می­آید، در نتیجه فضای جامعه، امن­تر و سالم­تر می­­گردد.

4-1-3- آیه 2 سوره مائده: خداوند متعال در این آیه می فرماید: «همواره در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید»[12].

تفسیر آیه: آنچه در آيه فوق در زمينه تعاون آمده يك اصل كلى اسلامى است كه سراسر مسائل اجتماعى و حقوقى و اخلاقى و سياسى را در بر ميگيرد، طبق اين اصل مسلمانان موظفند در كارهاى نيك تعاون و همكارى كنند(مکارم، 1374، ج 4، ص 253).

اگر اين اصل در اجتماعات اسلامى زنده شود و مردم بدون در نظر گرفتن مناسبات شخصى و نژادى و خويشاوندى با كسانى كه در كارهاى مثبت و سازنده گام بر مى‌دارند همكارى كنند، و از همكارى كردن با افراد ستمگر و متعدى در هر گروه و طبقه‌اى كه باشند، خوددارى نمايند، بسيارى از نابسامانيهاى اجتماعى سامان مى‌يابد(همان، ص 254).

براین اساس ملاحظه می­گردد پیامبر اکرم(ص) در وصیتی به امام علی(ع) یکی از نشانه­های عدالت را چنین می­شناساند که انسان هر چه را برای خود نمی­پسندد برای دیگران هم بد شمارد و هر چیزی را برای خود می پسندد برای دیگران هم دوست بدارد در این صورت در دادگری، عادل و در عدل، اهل قسط خواهد بود[13](ابن شعبه الحرانی، 1404، ص ۱۴).

پس هر انسان باید در جامعه و زندگی خود نسبت به دیگران از محور عدالت نباید خارج شود، عدالت باعث می شود که در خدمت رسانی، ما جانب فرد و گروه خاصی را نگیریم و به صورت تساوی به آنان در جهت رفع نیازها و کمکهای درخواستی شان عمل نمائیم. و این خود موجب انس و الفت بیشتر در جامعه اسلامی می­گردد.

4-1-4- آیه 10 سوره حجرات: خداوند متعال در این آیه می­فرماید: «مؤمنان برادر یکدیگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوی الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید»[14].

تفسیر آیه: در تفسیر آیه فوق اظهار شده است: «همان اندازه كه براى ايجاد صلح در ميان دو برادر نسبى تلاش و كوشش مى‌كنيد بايد در ميان مؤمنان متخاصم نيز براى برقرارى صلح به طور جدى و قاطع وارد عمل شويد(مکارم، 1374، ج 22، ص 169). قرآن در تعبیری جالب همه مؤمنان را برادر يكديگر می­داند و نزاع و درگيرى ميان آنها را درگيرى ميان برادران ناميده كه بايد به زودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد(همان).

جمله” إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ” كه در آيه فوق آمده است يكى از شعارهاى اساسى و ريشه‌دار اسلامى است، شعارى بسيار گيرا، عميق، مؤثر و پر معنى. اسلام سطح پيوند علائق دوستى مسلمين را به قدرى بالا برده كه به صورت نزديكترين پيوند دو انسان با يكديگر آن­هم پيوندى بر اساس مساوات و برابرى، مطرح مى‌كند، و آن علاقه” دو برادر” نسبت به يكديگر است. روى اين اصل مهم اسلامى مسلمانان از هر نژاد و هر قبيله، و داراى هر زبان و هر سن و سال، با يكديگر احساس عميق برادرى مى‌كنند، هر چند يكى در شرق جهان زندگى كند، و ديگرى در غرب. به تعبير ديگر اسلام تمام مسلمانها را به حكم يك خانواده مى‌داند، و همه را خواهر و برادر يكديگر خطاب كرده، نه تنها در لفظ و در شعار كه در عمل و تعهدهاى متقابل نيز همه خواهر و برادرند(همان، ص 172)

با توجه به این توضیحات خدمت­رسانی و احسان، فقط محدود به کمک­های مالی نمی­گردد، بلکه برخی اوقات، احسان و نیکی، برطرف نمودن کدورت­ها و اختلافات و اصلاح بین دیگران است. و در نتیجه این رفتار، تألیف قلوب در جامعه اسلامی محقق می­گردد.

این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که امیرالمؤمنین علی(ع) در بستر شهادت به فرزندان خود و همه مومنان فرمود: من از جدتان رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: اصلاح میان خودتان از عموم نمازها و روزه ها برتر است(ترجمه نهج البلاغه: نامه ۴۷). البته مرحوم مجلسی به نقل از شیخ طوسی آورده است مراد نماز و روزه، مستحبی است (مجلسی، 1403، ج ۷۳، ص ۴۴).

همچنین رسول خدا (ص) می فرماید: «برترین صدقه، اصلاح میان مردم است»[15] (متقی هندی، 1401، ج ۳، ص ۵۸).

 

4-2- از منظر روایات: 

در روایات تأکید فراوانی بر احسان و نیکی شده است. که از فحوای آن­ها به خوبی می­توان تأثیر آن را بر تألیف قلوب مردم در جامعه اسلامی ملاحظه نمود:

4-2-1- ثواب نیک برای ارتباط اجتماعی: از برخی روایات فهمیده می­شود، روابط اجتماعی و داشتن ارتباط با اقوام و دوستان از جمله مصادیق احسان محسوب می­گردد؛ زیرا داشتن ارتباط با خویشان و آشنایان موجب همدلی و همراهی می‌شود و انسان‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

براین اساس در روایات بر این امر نیک اجتماعی تاکید می‌شود و با اشاره به ثواب، مردم را بدان تشویق می‌کنند. امام باقر(ع) در این باره فرمودند:«خوبی دنیا جز در پیوند با برادران و آشنایان نیست»[16](مجلسی، 1403، ج 46، ص 291).

همچنین امام صادق (ع) می­فرماید: «با یکدیگر پیوند و ارتباط داشته باشید، به هم نیکی کنید و نسبت به هم مهربان باشید و همچنان که خداوند عزوجل به شما دستور داده برادرانی نیکوکار باشید»[17] (کلینی، 1407، ج ۲، ص ۱۷۵).

4-2-2- خوشرویی و خوش خلقی  به عنوان خیر و نیکی و نقش آن در تألیف قلوب: یکی دیگر از مصادیق احسان و نیکی، خوش­رویی و خوش­خلقی است. بدون شک انسان زمانی که با دیگران و عطوفت و خوش رو است، انس و الفت میان و او دیگران بیشتر است. در این باره باید گفت انسان لازم نیست که برای انجام کار خیر کارهای سنگینی را انجام دهد؛ زیرا خیررسانی به دیگران در اشکال گوناگونی شدنی است که از جمله آسان‌ترین و بهترین کارها می‌توان به خوشرویی و لبخند در برابر دیگران اشاره کرد. اگر کسی با خوشرویی با دیگران مواجه شود، هم دل دیگران را به دست آورده و هم موجب می‌شود که برای خودش حسنه جمع کند.

این مسئله آن­قدر اهمیت دارد، كه باب مخصوصی در كتاب­های حدیث به نام ” باب ادخالِ السرور علی المؤمنین” وارد شده است. در همین زمینه، پیامبر اكرم (ص) فرموده اند: «همانا محبوب ترین اعمال نزد خداوند، شادمان ساختن مؤمنان است(کلینی، 1407، ج 2، ص 189).

امام علی(ع) در نامه­ای به به مالک اشتر می‌فرماید: «ای مالک! بر قلبت لباس رحمت و محبت بر رعیت بپوشان، و هرگز چونان درنده ای که دریدن آنان را غنیمت می‌شمارد نباش، زیرا مردم دو دسته اند: گروهی برادران دینی تواند، و گروهی که در دین شریک تو نیستند، در آفرینش همانند تواند(نهج البلاغه، نامه53)

همچنین امام باقر(ع) در این زمینه می‌فرماید: «لبخند مرد به روی برادر دینی‌اش حسنه است»[18](کلینی، 1407، ج 2، ص 188).

 

4-2-3- کمک به نیازمندان به عنوان عامل تألیف قلوب: علاوه بر داشتن روابط اجتماعی نیک، در جامعه اسلامی، همة افراد باید در جهت رفع نیازمندی­های یکدیگر بکوشند که این امر علاوه بر اجر وپاداش بزرگ، نتیجه بسیار بارزی در تألیف قلوب و تحقق آرامش برای جامعه دارد.

رسول گرامی اسلام(ص) در این زمینه می­فرماید: «کسی که برای برادر مؤمن خود نیازی برآورد، مانند کسی است که روزگار درازی خدا را عبادت کرده باشد»(مجلسی، 1403، ج 71، ص 315)

همچنین امام صادق (ع) می­فرماید: «مسلمانان موظفند در راه پیوستگی و کمک نسبت به نیازمندان، کوشا و جدّی باشند؛ از عواطف اخلاقی و کمک­های مالی مضایقه نکنند؛ به هنگام گرفتاری و نیاز، یار و یاور هم باشند.»[19](کلینی، 1407، ج 2، ص 175).

در برخی از روایات، خدمت­گذاری یکی از ویژگی­ها و مشخصه­های اصلی مؤمنان دانسته شده است: امام صادق(ع) در این زمینه فرمودند: «مؤمنان خدمتگزار یکدیگرند. گفتم: چگونه؟ فرمود: به یکدیگر فایده و سود می رسانند»[20](کلینی، 1407، ج 2، ص 167). همچنین از آن امام بزرگوار روایت شده است: «سه عمل است كه هر كس یكی از آن ها را انجام دهد، خداوند بهشت را برای او لازم شمرده است: بخشش به هنگام تنگ دستی، گشاده رویی با تمام مردم جهان، و احترام به حقوق مردم»[21](حرّ عاملی، 1409، ج 12، ص 161).

و در جای دیگر از قول پروردگار بزرگ، فرموده است: «مخلوق عیال و روزی خواران من هستند؛ محبوب ترین آن ها از نظر من كسی است كه برای برآوردن نیازهای آنان سعی بیش تری كند و نسبت به آنان مهربان تر باشد»[22] (کلینی، 1407، ج 2، ص 199).

در این حدیث، نامی از مسلمان نیز در میان نیست، بلكه فقط «مخلوق» به كار برده شده كه به غیر مسلمانان و حتی غیر انسان­ها نیز می­تواند توسعه یابد.

5- نتیجه گیری

در جمع بندی از آیات و روایات فوق باید گفت اهتمام به نيازها و مشكلات مسلمانان، به عنوان عملي عبادي و ضرورتي انكارناپذير در جامعه تلقّي مي­گردد كه مورد پذيرش همگان واقع شده است. چنين عملي به طور غيرمستقيم، پيامدهايي در زندگي فردي و اجتماعي آنها برجاي مي­گذارد كه مهم ترين آنها احساس همدلي، انس و الفت به يكديگر است.

در واقع ارتباط صميمانه با ديگران و تلاش براي تأمين نيازهاي مسلمانان در حدّ امكان، دردها و نگراني­ها را كاهش مي­دهد و آن­ها را به پيوند مستحكم احساسات و اهداف مشترك سوق مي­دهد.

و در کلام آخر باید گفت اسلام به عنوان ديني اجتماعي به ارتباط عاطفي و حمايت­هاي مادي و معنوي از همديگر سفارش مي­كند؛ چرا كه ايجاد ارتباط عاطفي در انسان­ها، هم در پرورش نسل و آرامش روان براي آنها و هم در سير به طرف كمال و سعادت، كه هدف آفرينش انسان است، نقش دارد.

 

منابع:

– ابن شعبه الحرانى، أبو محمد الحسن بن على بن الحسين، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليهم، چاپ دوم، مؤسسه نشر اسلامي، 1404، قم

– ابن قدامه، موفق الدین عبدالله، المغنی لابن قدامه، مکتبه، 1388، قاهره

– ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، چاپ سوم، دارالفکر، 1414، بیروت

– أبي الحسن على بن عيسى بن أبي الفتح الاربلي، كشف الغمة في معرفة الائمة، دار الاضواء، بی­تا، بیروت

– دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، چاپ دوم، مؤسسات انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377، تهران

– حر عاملى، محمد بن حسن‌، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1409، ‌قم

– زبیدی، حنفی، محب الدین، سید محمد مرتضی حسین، تاج العروس من جواهرالقاموس، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1414، بیروت

– سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، دارالمعرفه، 1414، بیروت

– شهيد اول، محمد بن مكى عاملى، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، چاپ دوم‌، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417، قم

– عراقى، آقا ضياء الدين، على كزازی، شرح تبصرة المتعلمين، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1414، قم

– طباطبائی، سید محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، 1417، قم

– طبرسی، فضل بن حسن بن فضل، مجمع البیان فى تفسير القرآن، چاپ سوم، انتشارات ناصر خسرو، 1372، تهران

– طريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، چاپ سوم‌، كتابفروشى مرتضوى، 1416، تهران

– طوسی، أبوجعفر، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، دار احياء التراث العربي، بی­تا، بیروت

– فراهیدی،  خليل بن احمد‌، كتاب العين‌، چاپ دوم‌، نشر هجرت‌، 1410، قم

– قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، چاپ ششم، دار الكتب الإسلامية، 1412، تهران

– كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية)، چاپ چهارم، دار الكتب الإسلامية، 1407، تهران

– مبلغ دایمیر دادی، محمد امین، تالیف قلوب و سیاست، مجله معرفت سیاسی، بهار و تابستان 1391، سال 4، شماره 1، صفحه 87- 106

– محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام (ط-اسماعیلیان)، چاپ دوم، مؤسسه اسماعیلیان، 1408، قم

– متقي هندي، علاء الدين علي بن حسام الدين، كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، چاپ پنجم، مؤسسة الرسالة، 1401، بيروت

– مجلسي محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الطهار، چاپ سوم، داراحیاء التراث العربی، 1403، بیروت

– محمدی ری شهری، محمد، مبانی شناخت، چاپ سوم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1370، قم

– مراغى، سيد مير عبد الفتاح بن على حسينى، العناوين الفقهية، دفتر انتشارات اسلامى، 1417، قم

– مصباح یزدی، محمدتقی، نظریه سیاسی اسلام، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1378، قم

– مصطفوى، حسن‌، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، مركز الكتاب للترجمة و النشر، 1402، تهران

– مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلاميه، 1374، تهران

– نجفی، شیخ محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، چاپ هفتم، دارإحیاء العربی، 1404، بیروت

– نورى، محدث، ميرزا حسين‌، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1408، بيروت

– نیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، دار الفکر، بی­تا، بیروت

 

[1]– خَیرُ النّاسِ مَنْ یَنْفَعُ النّاسُ فَکُنْ نَافِعاً لَهُم

[2]– ألخَلقُ عِيالي فَأَحبُّهُمْ إِليَّ أَلْطَفُهمْ بِهمِ وَ أَشعاهُمْ في حَوائِجِهِمْ.

[3]– إِنْ تَتُوبا إِلَى اللّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما(بقره: 225)؛ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ(بقره: 283)؛ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ.كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ (مجادله:22)

[4]– وَ جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً(حديد: 27)

[5]– عَلی قَلبکَ لِتَکونَ مِنَ المُنذِرینَ (آیه 194 سوره شعراء)

[6]– و همگى به وسيله حبل خدا خويشتن را حفظ كنيد و متفرق نشويد و نعمت خدا بر خويشتن را بياد آريد، بياد آريد كه با يكديگر دشمن بوديد و او بين دلهايتان الفت برقرار كرد و در نتيجه نعمت او برادر شديد

[7]– زكات فقط از آن فقرا و تنگدستان و عاملان آنست و آنها كه جلب دلهايشان كنند، و براى آزاد كردن بردگان و قرض‏داران و صرف در راه خدا و به راه ماندگان است، و اين قرارى از جانب خداست و خدا داناى شايسته‏كار است

[8]– و ميان دلهايشان الفت برقرار ساخت، اگر تو آنچه در زمين است همه را خرج مى‏كردى نمى‏توانستى ميان دلهايشان الفت بيندازى، و ليكن خدا ميانشان الفت انداخت كه او مقتدرى است شايسته كار

[9]– «ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِی الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِی الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلی قَلْب سَلیم»

[10]– «أن الله یأمر بالعدل و الإحسان و إیتاء ذی القربی»

[11]-«وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»

[12]– «تعاونوا علی البر و التقوی»

[13]– «…يا علي ما كرهته لنفسك فاكره لغيرك وما أحببته لنفسك فأحببه لاخيك، تكن عادلا في حكمك، مقسطا في عدلك…»

[14]– «إنّما المؤمنون إخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتّقوا الله لعلّکم ترحمون»

[15]– أفضل الصدقة إصلاح ذات البين

[16]– مَا حَسَنَةُ الدُّنیا إلّا صِلَةُ الإخوانِ وَ المَعارِفِ

[17]– تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا وَ كُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً كَمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

[18]– تبسم الرجل فی وجه اخیه حسنهً

[19]– یحق علی المسلمین الاجتهاد فی التواصل والتعاون علی التعاطف والمؤاساة لأهل الحاجة وتعاطف بعضهم علی بعض

[20]– المؤمنون خدم بعضهم لبعض». قلت: وکیف یکون خدما بعضهم لبعض؟ قال: «یفید بعضهم بعضاً

[21]– ثلاثُ من اتی بواحدةٍ منهنَّ اوجبَ اللّهُ له الجنة: الانفاقُ بالاقتارِ و البُشر بجمیع العالم، و الانصاف من نفسه

[22]– الخلقُ عیالی فَاَحَبَّهم الیَّ الطفهم بهم واسعاهم فی حوائجهم

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *