واکاوی مولفه های امور خیر در سرمایه اجتماعی با مطالعه آرمانشهر اسلامی

 

  1. مهدی توسلی، 2. حسن بُلخاری قِهی، 3. فائزه تقی‌پور
  2. کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی ، بنیاد خیریه راهبری آلاء
  3. عضو هیات علمی دانشگاه تهران گروه مطالعات عالی هنر
  4. عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان واحد خوراسگان

 

 

 

چکیده

مقاله پیشروی با هدف بررسی مولفه‌های امور خیرِمشارکت در سرمایه اجتماعی با مطالعه آرمانشهر اسلامی، بر اساس شاخص راهبردی فرهنگی سرمایه اجتماعی (نقشه مهندسي فرهنگي كشور) و با این سوال که مولفه‌های فرهنگی شهر اسلامی بر اساس شاخص راهبردی سرمایه اجتماعی چیست و مولفه‌های امور خیر چه نقشی را دارا می باشند. روش تحقیق پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوا بوده که هم در روش و هم در تکنیک کیفی است؛ در این روش حوزه پژوهش با استفاده از نمونه گیری نظری(هدفمند) 10 کتاب در حوزه شهر اسلامی مورد بررسی قرار گرفت؛ که روش تجزیه و تحلیل پژوهش به صورت نظام مقوله‌ای‌قیاسی در آن صورت پذیرفت و از مجموع یافته‌های این پژوهش بعد از حذف مقوله‌های مشترک، مولفه‌های امور خیرِمشارکت در بُعد سرمایه اجتماعی بدست آمد. نتایج تحلیل پژوهش نشان داد که مولفه‌های امور خیرِمشارکت در آرمانشهراسلامی والاترین علایق و احساسات انسان را در مرکز تمام فعالیت‌های او قرار می‌دهد. مولفه تعاون موجب حصول سعادت جامعه می‌گردد که وقف عمومی ترین پدیده تعاون، همکاری و مشارکت بشری است که می‌توان تعاون را نتیجه طبیعی وقف به عنوان بیمه اجتماعی دانست. شهر اسلامی متکی بر روابط میان افراد است از اینرو اجتماع افرادی که حاضر به همیاری و همکاری با یکدیگر شده‌اند، هدفمند شده و خود را از ناهمواری‌ها و برخورد منافع و تجاوز به حقوق یکدیگر خارج کرده و هریک دارای نقش و جایگاهی خاص در فرآیند توسعه و رشد اجتماع شهری می‌شوند. که وجود این همیاری و مشارکت هرچه گسترده‌تر باشد سرمایه اجتماعی آن شهر و اجتماع غنی‌تر می‌شود.

واژگان کلیدی:  امورخیر، سرمایه اجتماعی، آرمانشهر اسلامی، تعاون، وقف

 

  • مقدمه

شهر اسلامی چگونه شهری است؟ «اسلامی» صفت کالبد آن است یا روح آن؟ یا هردو؟ روح شهر در کجاست؟ در روابط آدم‌ها، در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در کسب و معاش و بازار، در دولت و نهادها و…؟ در نظام سیاسی و قضایی؟

در هیچ فرهنگ و تمدنی شهر صرفا کالبدی بی‌روح و ظرفی بی‌هویت محسوب نمی‌شود که تنها باید مکانی برای زندگی انسان‌ها و محلی برای تأمین حوائج و نیازهای مادی آنها باشد بلکه شهر مفهومی توأمان از ماده و معنا دارد. معنا در غایت، آرمان، اخلاق و نوع روش و نگرشی که شهر نسبت به حیات خود بر می‌گزیند، متبلور می‌شود و این به آن معنی است که کالبد فیزیکی شهر نسبت به معنا بیگانه نبوده و در فرم و صورت خود از معنای حاکم بر زندگی شهرنشینان متأثر است.

شهر قبل از اينكه كالبدي فيزيكي و بي جان باشد، محل زيست انسان است، تجلي گاه اصول و ارزش‌هاي فرهنگي و مورد باور انسان است، تاريخ و جهان بيني سازندۀ خويش را معرفي مي‌كند و نمايشي از نحوۀ نگـرش انسـاني بـه طبيعـت است. شهر در عين حالي كه جلوه‌گر هويت اهل خويش است، نشان دهنده تمايلشان به هويتي كه علاقه دارنـد بـه آن شناخته شوند نيز مي‌باشند، بيانگر رابطۀ اهل آن با يكديگر است و اجماﻻ اينكه شهر شيوۀ زيست ساكنين خـويش را بيان مي‌كند و محل تعاملات فرهنگي و اجتماعي است.(نقي زاده،1385: 60 – 58)

فارابي در فصول منتزعه دو نوع مدينه به طور كلي برشمرده است و مدينه ضروريه كه اعضاي آن براي نيل به ضروريات زندگي تعاون كنند. و مدينه فاضله كه اعضاي آن براي رسيدن به بهترين‌ها تعاون نمايند، هم در زندگي مادي و هم معنوي و فضائل اخلاقی؛ از ديدۀ فارابي، آرمانشهر، شهر كاملي است كه به منظور نيل به هدف و جلب رضايت ساكنانش زير نظر و تحت رهنمود رهبري فرزانه و پرهيزكار قرار گيرد، و اين نظريه با سرزمين مستعمره در تقابل واقع مي شود و معني آن عبارت است از ” دارالسلام” (حکومت اسلام)( کونئو،1384: 65)

با مروری بر اسناد و انتشارات در دسترس، حاکی از موارد فراوانی است که از تعبیر شهر اسلامی سخن به میان آمده است، به رغم این موارد فراوان ، منابعی که به شکل جامع به تبیین (ارکان)، مولفه‌ها، صفات شهر اسلامی پرداخته باشند اندکند و مرجعی در دست نیست تا در آن مرجع ارکان و مولفه‌ها به ویژه مولفه‌های فرهنگی از منابع و متون و نصوص اصیل اسلامی و قرآن کریم استنتاج و استخراج شده باشند. به این ترتیب آنچه در این مجال مطرح خواهد شد ضمن تفاوت با آنچه دیگران (به ویژه غربیان و ترجمه آثار آنان) گفته‌اند، بر دریافت هایی از نظریات نظریه پردازان شهر اسلامی متمرکز خواهد بود و سعی برآن است تا مولفه‌های امورخیر سرمایه اجتماعی شهر اسلامی را تعیین و تبیین نماید. این مولفه‌ها تبیین مولفه‌های بی زمان و بی مکان شهر اسلامی است.

 

1-1 اهمیت و ضرورت پژوهش

شهر در اسلام اهمیت بسیاری دارد و بسیار به آن سفارش شده است و دیانت اسلام با توجه به امکان رشد و تعالی بهتر استعداد های انسان در محیط شهری از منادیان و مشوقان جدی شهرنشینی بوده و تاریخ اسلام نیز با محوریت یافتن مدینه است که وارد مرحله تاسیس خود می شود. شهر یا مدینه به واسطه برخورداری از امکان تجمیع سه حوزه مختلف حیات اجتماعی انسان یعنی اقتصاد، فرهنگ و سیاست در یک مکان به پیشبرد اهداف تکاملی نوع بشر بهتر یاری می‌رساند. با شهر است که انسان قدرت خلیفه اللهی را محقق می‌سازد. شهر نماد گریز نسبی از سیطره طبیعت و بارزترین تجلی قوه خالقیت اوست(فیاض انوش و سنایی راد،1387: 314)

در جهت رفع شبهاتی که در مورد شهر اسلامی یا نقش و تاثیر اسلام و جهان‌بینی و فرهنگ اسلامی در شکل‌گیری مکان زندگی مطرح می شود، ذکر مواردی از امکان بالقوه ایجاد شهر اسلامی و لزوم ایجاد آن ضروری می‌باشد.

اسلام اصولاً دین شهر است ، نگاه اجمالی به تعلیمات اسلامی نیز تاکید اسلام بر موضوع  شهرنشینی را نشان می‌دهد و این تعلیمات بر فرهنگ و رفتار مردمان تاثیر دارد؛ شهر اسلامی مجتمعی است که اهل خود را به سمت معنویات هدایت می‌کند و به اجمال، شهری حافظ انسانیت انسان  و گویای عبودیت او است. در این شهر می‌باید والاترین علایق انسان را در مرکز تمام فعالیت‌های او قرار داد و این محقق نمی‌شود مگر با مشارکت و تعاون.

2-ادبیات پژوهش

در بخش اول به مبانی نظری شهر، آرمانشهراسلامی و سرمایه اجتماعی و رویکردهای مطرح فیمابین پرداخته شده است.

2-1شهر

شهر در معنای تاریخی خود، نقطه ای است که در آن حداکثر تمرکز قدرت و فرهنگ یک اجتماع متبلور می شود. شهر، شکل و نشانه ی روابط منسجم اجتماعی و جایگاه عبادتگاه، بازار، محل قضاوت و تحصیل علم است. در شهر کالای تمدن تکثیر می شود؛ در آنجا تجارب انسانی به علائم ماندگار ، نمادها، الگوهای رفتاری و دستگاه های نظم ترجمه می شوند و در آنجا مسایل تمدن متمرکز می گردد. (مامفورد، 1385: 21)شهر تبلور کالبدی و عینی ارزش های دینی، فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و طبیعی یک ملت در پهنه سرزمینی است .

فوستل دو کولانژ[1] که پیشگام نظریه شهر محسوب می شود نهاد بنیادی شهر را دین دانسته است . هسته اصلی اجتماع پیش از شهرنشینی ، خانواده بود که هسته ی اصلی آن نماد دینی، و ستایش پدر به عنوان پدر دینی، می یافت؛ و اتحاد چندخانواده ، هسته فراتری (قبیله) را تشکیل می داد. و هسته اصلی پیدایش شهر ، اتحاد دینی و پایداری مرکزیت شهر بود. ( وبر ،1384: 87 و88)

نظریه پرداز روسی میخائیل اوخیتوویچ[2] می گوید: « شهر باید یک ارگانیسم تلقی شود نه یک مکان . شهر یک هویت انسانی خاص است که جامعه آن را تعیین می کند و یک مجتمع فرهنگی و اقتصادی به شمار می رود». (کوان ،1389: 104)

شهر بیش از این که قلمرو یا مکان باشد، نوید و پتانسیلی است که بر اخلاق احترام به فضاهای ترکیبی هویت ها استوار است. اگر هوای شهر هنوز می تواند ما را آزاد کند، این آزادی دیگر آزادی فردیتی که قبلا پنهان شده بود نیست، بلکه آزادی درک ترکیبی بودن و مشروط بودن خویش است. (تاجبخش، 1387: 304)

 

2-2 فرهنگ

فرهنگ از نظر مصداقی قدمتی به اندازه تاریخ زندگی جمعی بشری دارد، پرداختن به مفهوم فرهنگ و رسیدن به یک تعریف جامع و مورد وفاق متخصصان امر، علیرغم وسعت، گستردگی و تعدد تعاریف، امری ناممکن نیست.

اولین تعریف و جامع ترین تعریف به زعم متخصصان از تایلور مردم شناس انگلیسی است، وی فرهنگ را مجموعه پیچیده ای شامل دانش، معتقدات، باورها، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، حقوق، قوانین، آداب و رسوم و بالاخره تمام قابلیتها و عادات و رفتاری می داند که انسان به عنوان عضو جامعه خود فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را بر عهده دارد تعریف می کند.( روح الامینی، 1384: 17) ( صالحی امیری و چاوش باشی، 1387)

از دیدگاه ژان ژاک روسو فرهنگ ریشه در قابلیت های انسان و تکامل جویی او دارد؛ و هگل فرهنگ را نشانه رشد، کمال و ارتقاء جامعه انسانی به سطحی متعالی و دستیابی به آزادی و همچنین هویت یابی انسان می شمرد. اما با توجه به خاستگاه فرهنگ و ریشه های اصلی شکل گیری فرهنگ باید به دین و مذهب در پهنه ی سرزمینی یک ملت توجه نمود.

تی. اس. الیوت می گوید که هیچ فرهنگی نمی تواند جز در رابطه با مذهب پدید شود یا گسترش یابد؛ او این سوال را مطرح می کند که آیا هیچ فرهنگی امکان دارد بدون یک زیر بنای مذهبی بوجود آید، یا خود را ابقا کند. (الیوت، 1387: 28و 29) آیا کتاب های دینی آسمانی چون تورات، انجیل، صحف ، زبور و قرآن نقش و تاثیری در فرهنگ انسانی نداشته اند؟ اگر به منبع شناخت و فیضی غیر از انسان هم اعتقاد داشته باشیم، در آن صورت ناگزیر باید دو خاستگاه برای فرهنگ قایل شویم: یکی انسان و دیگری وحی و ادیان الهی. (پیپلز و همکاران،1390: 45-44 )

 

2-3 نسبت فرهنگ و شهر

در تاریخ فرهنگ بشر، اولین تغییر انقلابی ، ایجاد فرهنگ پارینه سنگی[3] بود. هنگامی که انسان ابزارسازی را آموخت، بر استفاده از آتش مسلط شد. زبان و همراه آن نظام های باور و بازنمایی نمادین را ایجاد و الگوهای نوین زندگی اجتماعی را سازمان دهی کرد. دومین انقلاب در زمان میانه سنگی ، و هنگامی بود که انسان شکار و جمع آوری را به قصد کشت، ترک گفت. انسان در شهر انقلاب نو سنگی و ارتقای تمدن مستقر شد. این انقلاب به منزله ی آخرین دستاورد مردم اولیه کره خاکی ، در شبکه ی فرهنگی تمدن، به خودی خود، در حال کامل کردن خود است. شهر نشینی نیز به منزله ی یک تحول فرهنگی در حال جانشین شدن با صور جدید بیانی[4] فرهنگ است که خود زاده ی عصر اتم است. (پیپلز و همکاران،1390: 216)

شهر را تولید کننده فرهنگ می دانند و شهر محصول فرهنگ را دارای این توانمندی می دانند که یک « قالب فرهنگی » باشد. بدیهی است که بدون فرهنگ سازی در زندگی شهری نمی توان انتظار بهبود در «کیفیت زندگی» و افزایش « رضایتمندی شهروندی » را داشت و تنها در بستر توجه به فرهنگ زندگی شهری و بهبود «شاخص های شهرگرایی» است که امکان بهسازی زندگی جمعی در عرصه شهر، ممکن می شود. (بمانیان، 1387: 69)

شهر، اولاً تجلی باورها ، آرمان ها و ارزش های فرهنگی مردم است؛ ثانیاً مشتمل بر ویژگی ها ، فضاها و عناصری است که مردم را در شیوه ی زیستشان راهبری و کمک می کند؛ ثالثاً بر فرهنگ و رفتار مردم تأثیر دارد. (نقی زاده،1390: 50)

حقیقت این است که ساخت های اسلامی به مفهوم رایج از یک طرف تجلی مکتب الهی است و از طرف دیگر تجلی ویژگی های قومی، ملی و سرزمینی. از این رو در مجموعه ی این میراث عظیم فرهنگی و تاریخ تمدن بشری شاهد وجود وحدت ناشی از تعالیم ناب مکتب اسلام و درک و دریافت تمامیت آن، و وجوه افتراق ناشی از حضور خرده فرهنگ ها و عوامل جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی متفاوت هستیم. (نوحی،1388: 11)

 

2-5 آرمانشهر اسلامی

آرمانشهر رساله ای جمعی، ناشی از عمق تفکر یک مردم یا یک فرهنگ است. آرمانشهر طرح یک جامعه ی آرمانی است. آن را نه می توان با افسانه و اسطوره که حافظه ی گذشته ی تخیلی را در بر دارد اشتباه کرد، و نه با هزاره باوری[5] ( دوران دادگری هزارساله مسیح و به طور اعم منظور انتظار موعود و هزاره ی طلایی آینده است.) که خبر از دوران طولانی هرج و مرج و اختلال در روی زمین پیش از رسیدن به آخرالزمان را می دهد. آرمانشهر اراده ی شکل دادن تصویر جامعه بر مبانی آرمان اخلاقی ، مفهومی از عدالت، مفهوم

ی از خوشبختی، مفهومی از کفایت و کارآمدی و مسوولیت است. (آتالی، 1381: 57)

هنگامی که ذهن بشر از بند اسطوره ها رست و آرزوهای خود را در پرتو خرد و دانش دست یافتنی دانست ، تصور شهر آرمانی را از دیار اسطوره ها به قلمرو خرد آورد و سعادت فردی و اجتماعی را در طرح های اندیشه هایی جست که هم بازگوینده ی آرمان او بود و هم نظام های حاکم را به محک آن می سنجید. بنابراین اندیشه آرمان شهری، پیشینه ای به قدمت جامعه ی بشری دارد. (اصیل،1381: 15 ) که با این پیشینه و با توجه به جهان بینی اسلام که آرمان ساز است می توان آرمانشهر اسلامی را برای هر زمان و هر مکان در نظر گرفت. دیدگاه مورد نظر در این مقاله آرمان را نه از منظر علم فلسفه که به اندیشه اتوپیا بلکه آرمان را از منظر علم مدیریت به هدف و غایت جامعه می‌پردازد.

نظریه‌ها در رابطه با آرمانشهر اسلامی دچار تخلط شده است؛ برخی شهر اسلامی را به شهرهای بنا شده یا توسعه پیدا کرده در دوره اسلامی می‌دانند و برخی شهرهای ایجاد شده در جغرافیای سرزمین‌های مسلمان نشین، این مهم فراموش شده که شهر و جامعه از جهان بینی و فرهنگ آن جامعه تأثیر و نقش می‌پذیرد و محیط زندگی انسان هم از لحاظ کالبدی و هم از لحاظ محتوایی را شکل می‌دهد.

بین شهر اسلامی و شهر مسلمانان فرق هست شهر اسلامی همانند متحول شدن ساکن خویش در حال تحول بوده و همواره خویش را با نیازهای زمان، مکان و اهل خود و البته با استناد به مفاهیم و اصول و ارزش‌های اسلامی وفق خواهد داد.(نقی زاده، 80:1385)

شهر آرمانی اسلام شهری است که فضایل انسانی مانند عدالت، مکارم اخلاق، صداقت، بردباری، سخاوت، علم و فرزانگی، امنیت و آسایش و بطور کلی همه ی سجایای دینی در آن موج بزند و البته دقیقا در نگاه به کالبد هرگز از این فضیلت ها غفلت نمی کند و به نوعی درصدد است که فضاها به گونه ای ساخته شوند که برای انسان فضیلتی به همراه داشته باشد و تذکر و یادآوری همراه آن باشد. (صارمی، 1386: 34)

شهر اسلامی عبارت است از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی ، که بر اساس ایده آل های اسلامی ، فرم های ارتباطی و عناصر تزیینی خود را نیز در آن وارد کرده است. اما فراتر از مفهوم اجتماعی ، اصل دیگری بر جامعه مسلمانان حاکم است و آن محدود نبودن به زمان و نداشتن جغرافیای خاص است که مفهوم امت اسلامی آن را تعریف می کند.(بمات،1386: 11)

بنابراین ، هر شهری که «شهر اسلامی» نامیده می شود، به اندازه ای اسلامی است که بتواند آن مفهوم و آن صورت اصلی را به نمایش بگذارد ؛ و به عبارت بهتر ، میزان اسلامی بودن  یک شهر ، با نزدیکی آن به «شهر اصیل اسلامی» متناسب است. (نقی زاده،1390:  41 و 42)

 

2-7 سرمایه اجتماعی

مفهوم سرمایه اجتماعی آنطور که توسط دانشمندان مختلف ارائه شده اغلب در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری متقابل میان اعضای یک گروه یا یک جامعه (رابرت پاتنام)، ارزشها و هنجارهای غیر رسمی ( فرانسیس فوکویاما) و جنبه هایی از ساختار اجتماعی (جیمز کلمن) است که نظام هدفمندی را شکل می دهند و آنها را به سوی دستیابی به منافع مشترک هدایت می کنند. از این رو شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند جوامع را در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع گردد.(حسنوی و پزشکان،1386: 35و36)

مطابق نظر پاتنام (1993)، سرمایه اجتماعی به شکل یک پدیده ی فرهنگی تعریف می شود که میزان ذهنیت مدنی اعضای جامعه، وجود هنجارهای اجتماعی اشاعه دهنده کنش جمعی و میزان اعتماد به نهادهای عمومی را در بر می گیرد.

در تعریف پی یر بوردیو (1993) سرمایه اجتماعی یک کالای خصوصی است که می تواند به سرمایه فرهنگی، ثروت واقعی یا «سرمایه نمادین» که نمایانگر جایگاه اجتماعی است، تبدیل شود. (باغینی، 1387: 176-177)

مفهوم سرمایه اجتماعی را به طور کلی می توان منابعی تعریف کرد که میراث روابط اجتماعی اند و کنش جمعی را تسهیل می کنند. (موسوی و علی پور، 1391: 15)

به عقیده ی فوکویاما سرمایه اجتماعی، یک هنجار غیر رسمی است که موجب ارتقای همکاری بین دو یا چند فرد می شود. (فوکویاما،1999: 1) و در تعریفی دیگر بیان می دارد سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه ی معینی از هنجار ها یا ارزش های غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. (فوکویاما،1385: 11)

به عقیده ی ادواردز سرمایه اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای ناشی از پیوندها و روابط متقابل گروهی و اجتماعی و باز تولید کننده ی آن پیوندها و روابط است. (ادواردز،2004: 81)

پیامدهای سرمایه اجتماعی در جامعه، در دو عرصه صورت می گیرد: «در سطح خرد سرمایه اجتماعی در درون خانواده، گروه ها، احزاب و اقلیت ها وجود دارد. در درون تمام گروه هایی که به نوعی حول یک هدف مشترک با هم همکاری می کنند، سرمایه اجتماعی وجود دارد. اما یک سرمایه اجتماعی هم در سطح کلان است که کل افراد جامعه در آن فضا با هم تعامل می کنند، مجموعه ی ما بعنوان اعضای یک جامعه، یک گروه کلان هستیم که اگر سرمایه اجتماعی در این سطح تقویت شود، تعامل اجتماعی در سطح جامعه، کم هزینه و تسهیل می شود.

3-روش پژوهش

روش مورد استفاده در این پژوهش «تحلیل محتوای کیفی قیاسی» است. تحلیل محتوای کیفی روشی برای تفسیر ذهنی محتوای داده های متنی از طریق فرآیند طبقه بندی منظم کدها و شناسایی تم ها  یا الگوها است. (محمدپور ،1390: 100). تحلیل محتوا از تکنیک‌های مربوط به روش اسنادی در پژوهش علوم اجتماعی می‌باشد. یکی از ویژگی های برجسته ی آن استفاده از مقوله هایی است که غالبا از الگوهای نظری اخذ شده اند. البته این مقولات بارها بر اساس داده ها ارزیابی و در صورت نیاز اصلاح می شوند . نکته ی مهم در این روش این است که در این جا برخلاف سایر رویکردها ، هدف تقلیل داده ها است.(فیلیک،1388: 347)

در این نوع تحلیل کیفی محتوا(نظام مقوله ای قیاسی)، با ارائه و مفروض گرفتن تعاریف مشخصی قبل از شروع پژوهش، به مطالعه متون تعیین شده پرداخته شده و با مقایسه ی تعاریف از پیش تعیین شده و متن های مورد تحلیل به داوری درباره ی وجود یا عدم مصادیق آن تعریف در متن های مورد نظر پرداخته شده است. کاربرد نظام مقوله ای قیاسی با فرمول بندی پیشین، نظریه های استخراجی جنبه های مختلف تحلیل و مرتبط کردن آنها با متن سروکار دارد. هدف اصلی در نظام مقوله ای مقیاسی، ارائه تعاریفی صریح و آشکار از موضوع، ارائه مثال ها (مصداق ها) و نمونه ها، تعیین قوانین کدگذاری برای هر مقوله قیاسی، و تعیین دقیق شرایط کدگذاری یک عبارت متنی به وسیله یک مقوله و سرانجام ارائه تعاریفی از هر مقوله است که می تواند در قالب یک دستورالعمل در کنار یکدیگر قرار گیرند ( میرینگ، 2000).

 

3-1حوزه پژوهش و شیوه نمونه گیری

با توجه به تنوع دیدگاه ها و برداشت ها از مفهوم و اصطلاح شهر اسلامی، منابع موجود در این زمینه نیز بسیار متنوع و پراکنده می باشد. برخی از منابع به مطالعه موردی از شهر اسلامی پرداخته اند، نظیر مطالعه شهر فاس، قاهره، دمشق و غیره. برخی منابع به مسائل هنری و معماری در شهر اسلامی پرداخته اند. برخی از منابع به مطالعه ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی پرداخته اند و همین طور ، تعدادی از منابع، مطالعه تاریخی را شامل می شوند. برخی منابع نیز شهر اسلامی را به عنوان شهر دینی مطرح نموده اند و به ویژگی های ذکر شده از شهر در قرآن و آرمانشهر دینی و شهر منتظران پرداخته اند. بررسی های صورت گرفته چندان تحلیلی نیستند و غالبا نگرش آنها به شهر اسلامی، مقاطع خاصی از تاریخ و مکان های خاصی را در برگرفته است. به طور کلی می توان گفت که تحقیقات انجام شده در مورد شهرهای اسلامی بیشتر به صورت مطالعه ی موردی، تاریخی و توصیفی بوده است.

حوزه پژوهش این تحقیق کتاب های شناسایی شده در مورد شهر اسلامی و آرمان شهر دینی از کتابخانه های معتبر و مراکز اسناد ملی ایران بوده است. اما با توجه به تعداد کم آنها از آنها به صورت غیرتصادفی و هدفمند ، انتخاب گردیده است. بُعد تحقیق که در قالب  سوال مطرح شده است بر اساس شاخص راهبردی فرهنگی سرمایه اجتماعی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی طراحی شده است.

 

 

جدول(1) کتاب های انتخاب شده حوزه پژوهش

  نویسنده عنوان کتاب تاریخ انتشار مکان و ناشر
1 محمد نقی زاده شهر آرمانی اسلام یا فضای حیات طیبه (بایسته های شهر اسلامی بر مینای نصوص دینی) 1390 تهران:نشر شهر
2 جعفر مرتضی العاملی شهر اسلامی:نشانه ها و شناسه ها 1391 مشهد:سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری مشهد ،انتشارات بوی شهر بهشت
3 ابو نصرفارابی سیاست مدنیه 1371 ت‍ه‍ران‌: وزارت‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ و ارش‍اد اس‍لام‍ی‌
4 حمید رضاصارمی ساختار شهر اسلامی: ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر برگرفته از مبانی دین اسلام 1387 تهران: سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور
5 اشرف السادات باقری شهرهای قلمرو فرهنگ اسلامی 1386 تهران: انتشارات امیرکبیر
6 نجم الدین بمات شهر اسلامی 1386 تهران: نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
7 تیتوس بورکهات فاس شهر اسلام 1389 تهران: نشر حکمت
8 هانیه اخوت و همکاران معماری و شهرسازی سنتی در کشورهای اسلامی 1390 تهران‏: هله: طحان‏
9 محمدرضابمانیان و هادی محمودی نژاد نظریه توسعه کالبدی شهر 1387 تهران : سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور
10 الگ گرابار شهر در جهان اسلام 1391 تهران: بصیرت‏

 

3-2روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

تجزیه وتحلیل داده‌ها همچون دیگر روش‌‌های کیفی فرآیندی از استدلال و نظریه‌پردازی را دارد که باید داده‌های خام بدست آمده به صورت نوشتار و روشمند حاصل شود. ابتدا تم ‌های محتواها و سپس ساختن و پرداختن فرضیه‌ها بدانگونه که از داده‌ها بمی‌آید.

ابزار اصلی و محوری تحلیل محتوا، نظام مقوله های آن است. هر واحدی در تحلیل باید کدبندی شود، یعنی در قالب یک یا چند مقوله قرار بگیرد. مقوله به تعریف کمابیش عملیاتی شده ی عناصر متن اطلاق می شوند. هر تعریفی از مقوله باید روشن ، کامل و مناسب باشد. نظام مقوله ها در تحلیل محتوا قبل از این که کدبندی صورت گیرد،مشخص می شود.(محمدپور،1390: 104) و باتوجه به استخراج مقوله‌ها در زیر کدبندی‌های صورت پذیرفته و حذف مولفه‌های تکراری امور خیر در تم مشارکت استخراج گردید.

 

نتیجه گیری

هر تلاشی برای نظم بخشیدن به شهر و محیط (همچون سایر فعالیت های بشری) بایستی در جهت خدمت به انسان و پاسخگویی به فرهنگ و ارزش های مورد احترام وی و همچنین برآوردن نیازهای مادی و روانی و معنوی او باشد، دوم محیط شهر باید بتواند به عنوان رابطی بین حیات دنیوی انسان و غایت او و ماورای طبیعه ایفای نقش نماید و سوم اینکه هر یک از جزئیات هر شهر به همراه کلیت آن، تجلیگاه فرهنگ و ارزش‌هایی باشد که مورد احترام جامعه است. یافته‌های این پژوهش عبارت است از این که مولفه‌های امور خیر مورد بحث در کتب و اسناد معتبر نظریه پردازان و عالمان موضوع شهر اسلامی چیست که بر اساس تحلیل محتوای کیفی استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است.

هر گروه انسانی ، محیطی را بعنوان شهر و مکان زندگی خویش بوجود می آورد که ، اولاً در آن محیط بتواند آنگونه که اعتقاداتش می گویند زندگی کند و ثانیاً کالبد محیط موجود نشانه ی هویت معنوی او و واجد معانی و ارزش ها و بیانگر اصول و باورهای او باشد.

اسلام اصولا دین شهر است ، نگاه اجمالی به تعلیمات اسلامی نیز تاکید اسلام بر موضوع  شهرنشینی را نشان می دهد و این تعلیمات بر فرهنگ و رفتار مردمان تاثیر دارد؛ شهر اسلامی مجتمعی است که اهل خود را به سمت معنویات هدایت می کند و به اجمال، شهری حافظ انسانیت انسان  و گویای عبودیت او است.

در آرمانشهر اسلامی همه افراد و اعضای شهر باید با یکدیگر تعاون کنند تا نظام شهر به نحو احسن کار خود را انجام داده، پا برجا بماند و به سعادت مورد نظر برسد و به هدف و غایت خود که کمال است نایل شوند؛ آرمانشهر اسلامی، جامعه ای است که در آن تعاون برای رسیدن به سعادت حاصل می گردد و امتی که بر این سهم قیام کنند، امت فاضل به شمار می آیند.

وقف را می توان عمومی‌ترین پدیده تعاون، همکاری و مشارکت بشری دانست که از قدیمی‌ترین دوره های تاریخی در جوامع مختلف وجود داشته است. به طور کلی نقش وقف در حیات جوامع انسانی آنچنان وسیع و گسترده است که باید از آن به عنوان یک «نظام» نام برد. نظام به این عنوان که وقف تمام ابعاد و جنبه‌های مختلف یک جامعه انسانی را شامل می‌شود و کمتر اموری از جامعه را می‌توان یافت که از پوشش نظام وقف خارج باشد. وقف به معنای نگهداری و حفظ دارایی و استفاده انحصاری به منظور نوع دوستی و خیرخواهی است. سه فرآیند تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه نتایج طبیعی وقف است که نوعی بیمه اجتماعی است و یکی از عمده‌ترین زیرساخت های اقتصادی جهان اسلام است.

مولفه دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که در آرمانشهر اسلامی باید مدبر و سائسی حاکم شود تا به تنظیم روابط و رعایت عدالت در حقوق افراد بپردازد، از اینرو اجتماع افرادی که حاضر به همیاری و همکاری با یکدیگر شده اند، هدفمند شده و خود را از ناهمواری ها و برخورد منافع و تجاوز به حقوق یکدیگر خارج کرده و هریک دارای نقش و جایگاهی خاص در علوم و فنون می شوند و نظام معیشت آنها به فعل در می‌آید. این شهر باید یارای پاسخگویی نیازهای جسمانی، عاطفی، روحی و اجتماعی انسان را داشته باشد.

امت اسلامی فراتر از زمان جغرافیای خاص، اجتماعی است که یک سری آداب و روش زندگی را به طور مشترک رعایت می کند و جامعه ای است که به سوی یک قبله ی واحد روی می گرداند و قبل از آنکه به عنوان یک محل سکونت مطرح شود به صورت یک جهت نگاه تعریف می شود. شهر یک خانه بزرگ است که هویتی منفک و مجزایی از خانه خدا و خانه مردم ندارد بلکه تنها خانه‌ای وسیع تر و گسترش یافته تر است که به جای خانواده ای محدود، خانواده ای بزرگ تر را در خود جای داده است؛ اسلام روابط اجتماعی میان مسلمانان را تعامل، همکاری، اظهار مهربانی، فایده رساندن به دیگران، و اجتناب از صدمه زدن به آن ها میداند. که تمامی این‌ها به عنوان سرمایه اجتماعی و فرهنگی یک شهر یا یک گروه و طبقه می‌باشد.

در پایان امور خیر در فرهنگ هر جامعه نقشی در مشارکت و رضایت اجتماعی آن جامعه را شکل می‌دهد و والاترین علائق انسان یعنی بندگی وعبودیت باید در تمام فعالیت های انسان ظاهر شده و شهر اسلامی تجلی توحید، اخلاق، اصول و سرمایه اجتماعی باشد. وجود شبكه هاي مشاركت اجتماعي در هر جامعه اي بيانگر ميزان سرمايه اجتماعي آن مي‌باشد . هرچقدر شبكه هاي مشاركت در يك جامعه اي گسترده تر باشد سرمايه اجتماعي غني‌تر است.

 

 

 

 

 

 

جدول(2) مولفه های فرهنگی شهر اسلامی  بر اساس شاخص راهبردی سرمایه اجتماعی

شاخص راهبردی شاخص هدف (بُعد) مولفه های فرهنگی
سرمایه اجتماعی مشارکت *         تعاون در شهر اسلامی

*         همکاری و تعاون بر اساس نیکی و تقوی

*         تعاون برای رسیدن به سعادت

*         روابط اجتماعی بر پایه ی صلح و آشتی استوار می شود

*         شهر اسلامی به منزله ی یک خانه بزرگ

*         متکی بودن شهر اسلامی بر روابط میان افراد و رفع حوائج در گرو زیست جمعی

*         وقف عمومی ترین پدیده تعاون، همکاری و مشارکت بشری

*         وقف اموال و دارایی عالمان دین برای مسجد ونیازمندان

*         نظام وقف کلید شناسایی و  متمایز کننده ی شهر اسلامی از دیگر شهرها

*         نظام وقف که نتایج طبیعی آن عدالت اجتماعی و اقتصادی است

*         تشویق مردم به ایجاد روابط اجتماعی

*         پویایی ، رقابت و همکاری مؤثر با یکدیگر

*         انطباق رفتار اهل شهر در تعامل با سایر شهروندان بر اساس اخلاق

*         متکی بودن شهر بر روابط میان افرادی و واحدهایی بسیار متفاوت

*         بناهای دینی محل شکل دهی سیاسی، اجتماعی، فکری

*         احوال، اعمال(مشارکت) موفق ترین خانواده های باعث شکل گیری شهر اسلامی

*         تجارت عامل اختلاط فرهنگی

*         مسجد خانه و محل اجتماع مومنین

*         فطرت مشترک اساس کار سعادت همگانی

*         پیوند ناگسستنی مردم با وحدت جامعه

*         تمرکز خانه های مسکونی بهترین حالت برای عبادت دسته جمعی و فعالیت های اجتماعی

*         همزیستی

*         نبودن فاصله بین فضای مقدس(مسجد) و مکان زندگی در شهر اسلامی و ارتباط تنگاتنگ بین آنها

*         تشویق به پویایی، رقابت و همکاری موثر با یکدیگر

*         روحیه برابری و برادری وبرابری تمام نژادهای بشری

*         احسان اصل راهبردی برای برنامه ریزی و مدیریت شهر اسلامی

*         پیوند ناگسستنی مردم شهر اسلامی با وحدت جامعه

*         مسلمانان، مسیحیان و یهودیان در جوار یکدیگر در صلح و صفا

*         حضور افراد در جایگاه های مختلف اجتماعی در کنار یکدیگر

 

منابع

آتالی ژ.(1381). «برادری: آرمانشهر نوین» .ترجمه دیلمقانی.ف. تهران:فرهنگ و اندیشه،184صفحه

اصیل  ح . (1381).«آرمان شهر در اندیشه ایرانی» تهران: نشر نی  ، 159 صفحه

الیوت. تی اس.( 1387).«درباره فرهنگ». ترجمه حمید شاهرخ. چاپ چهارم. فرهنگ: تهران. نشر مرکز، 155صفحه.

ایازی س ع ن.( 1387) .«تبیین اندیشه اسلامی پیرامون شهر و شهرنشینی با تأکید بر متون دینی»،مجموعه مقالات نخستین همایش‏ آرمانشهراسلامی،انتشارات دانشگاه اصفهان،چاپ اول.

بمات ن ا.(1386).«شهر اسلامی».ترجمه حلیمی م ح و اسلامبولچی م.تهران:سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 271 صفحه

بمانیان م ر و محمودی نژاد  ه .(1387) .« نظریه توسعه کالبدی شهر». تهران : سازمان شهرداری ها و دهداری های کشور ، موسسه اطلاع رسانی و مطبوعاتی، 302صفحه

پیپلز ج و همکاران . (1390) .« انسان شناسی فرهنگی : جستارهایی درباره قلمرو نظری و عملی انسان شناسی فرهنگی» .ترجمه فاضلی . ن . تهران : آراسته ،334 صفحه

تاجبخش.ک.(1387).«آرمان شهر:فضا،هویت و قدرت در اندیشه اجتماعی معاصر»،ترجمه:خاکباز.ا .تهران: نشر نی،336صفحه

حسنوی ر. پزشکان ا.1386.تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی و نقش آن در توسعه.مدیریت.نیمه اول 1386 . شماره 17. ص 47-35

روح الامینی. م .( 1384) .« زمینه فرهنگ شناسی» . تهران : عطار . 199 صفحه

صالحی امیری  س ر ، چاوش باشی ف .(1387) «الف» .« چالش های فرهنگی شهرنشینی در ایران» . پژوهشنامه مدیریت و برنامه ریزی شهری ، انتشارات دفتر تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام

فکوهی ن .(1387).« انسان‏ شناسی شهری». تهران: نشر نی، 608 صفحه

فیاض اندیش ا و سنایی راد ع .(1387).« شاخصه های کالبد و فرهنگ خانه در منابع اسلامی»، نخستین همایش آرمان شهر اسلامی، دانشگاه اصفهان

فوکویاما ف.1385.پایان نظم:سرمایه اجتماعی و حفظ آن،ترجمه توسلی . غ ع، ت‍ه‍ران‌: حکایت قلم نوین‏‫،137صفحه.

فیلیک .ی.( 1388). «درآمدی بر پژوهش های کیفی در علوم انسانی». ترجمه : جمشیدیان و همکاران، قم: سماء قلم . 352 صفحه

کوان ر.(1389). «فرهنگ شهرسازی».ترجمه بلارک ی. تهران:پرهام نقش.754صفحه

کونئو پ.1384. تاریخ شهرسازی جهان اسلام.ترجمه تیزقلم زنوزی س.تهران: انتشارات سازمان عمران و  بهسازی . 448 صفحه

گال م و همکاران . (1387). «روش تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی» . ترجمه نصر و همکاران . جلد اول و دوم. چاپ چهارم .تهران : انتشارات سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مرکز تحقیق وتوسعه علوم انسانی: دانشگاه شهیدبهشتی

مامفورد ل .(1385) .« فرهنگ شهرها». ترجمه عارف اقوامی مقدم تهران: وزارت مسکن و شهرسازی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری، 736صفحه

محمدپور ا.(1390). «روش تحقیق کیفی ضد روش (منطق و طرح دو روش شناسی کیفی)». جلد 1.تهران:جامعه شناسان

محمدی ب .(1390).«درآمدی بر روش تحقیق کیفی» . تهران:انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی . 179 صفحه

نقی زاده م. (1385).« معماری و شهرسازی اسلامی(مبانی نظری)». اصفهان: انتشارات راهیان. 672 صفحه

نقی زاده م.(1390).« شهر آرمانی اسلام یا فضای حیات طیبه(بایسته های شهر اسلامی بر مبنای نصوص دینی)». تهران:انتشارات موسسه نشر شهر.440صفحه

نوحی  ح.(1388).« تأملات در هنر و معماری». تهران: انتشارات گنج هنر. 392 صفحه

وبر م. (1384). «شهر در گذر زمان».ترجمه کاویانی.ش. تهران:شرکت سهامی انتشار.366صفحه

Monetee, D.R ,Sullivan, T.J.& Dejang C.R. (2002). Applied Social Research.wadworth Tham son .Learning

Mayring. P .( 2000) . Qualitative Contetnt Analysis Forum Qualitative Scocial Research. Online Journal. 1 (2).

[1] Fustel De Coulanges

[2] Mikhail Okhitovich

[3]. Paleolithic

[4]. Expressive

[5] Millenarism

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *