نقش موقوفات در ايجاد و ماندگاري اماكن عام¬المنفعه فرهنگي در بازار تهران
(مطالعه موردي: مسجد مدرسه معمار باشي و مسجد حاج صفرعلي)

محمد کشاورز
استادیار دانشکده ایران¬شناسی، دانشگاه ولی¬عصر(عج) رفسنجان
Email: m.keshavarz@vru.ac.irش
چكيده
وقف يكي از مهمترين ميراث¬هاي معنوي ايرانيان است كه در طول دوره¬هاي تاريخي با توجه به ضرورت¬ها و نيازهاي اجتماعي پديد آمده است. در تهران دوره قاجاريه نيز موقوفات زيادي توسط واقفين در بازار بزرگ تهران به وجود آمد. در آن زمان، تاسیس مساجد و مدارس در بازار تهران، به عنوان اماكن عام¬المنفعه فرهنگي، توجه واقفين را به خود جلب كرد. اين پژوهش با روش توصيفي – تحليلي بر آن است كه نقش موقوفات در تاسيس و حفظ اماكن مذكور را مورد واكاوي قرار دهد. يافته¬هاي پژوهش نشان مي دهد كه انگيزه¬هايي چون احیای دین مقدس اسلام و استمرار احکام دینی، توسعه نهادهاي آموزشي و علمي ‏در ايران اسلامي، دستيابي رايگان عموم مردم به اماكن عام المنفعه¬اي چون مسجد، مدرسه و كتابخانه¬هاي آن¬ها جهت علم آموزي، مكاني براي عبادت و اجتماع مومنين، تقويت و ترويج شعائر ديني، ضرورت براي ترويج علم و دين و در مواردي هم جهت جلوگيري از اختلافات محلي( مسجد حاج صفر علي) سبب تاسيس مسجد و مدرسه¬هاي وقفي شده¬اند. نتيجه پژوهش بيانگر اين است كه مهترين راه رسيدن به اهداف ذكر شده اختصاص رقباتي براي ماندگاري و استمرار فعاليت اين اماكن عام¬المنفعه فرهنگي بوده است.
واژگان كليدي: وقف، بازار تهران، مسجد- مدرسه معمارباشي، مسجد حاج صفرعلي

1- مقدمه
در دوره قاجاریه که هیچ یک از سازمان¬های اجتماعی امروز و دستگاه¬های فرهنگی، بهداشتی، شهرداری و موسسات خیریه دولتی در ایران وجود نداشت، وقف به عنوان یک سرمایه فناناپذير و پرسود و برکت با بهترین ترتیب و نظمی کارهایی را که امروز دستگاه¬های عظیم دولتی و موسسات بزرگ ملی با آن همه سرمایه و افراد و تشریفات و مقررات انجام می¬دهند، انجام می¬داد. در همه شهرهای بزرگ و کوچک و قصبه¬ها و دهستان¬های کشورهای وسیع اسلامی مکاتب، مدارس، بیمارستان¬ها، حمام¬ها، خانه¬ها، خانقاه¬ها، کاروانسراها و پل¬ها به وسیله مردمان نیک¬اندیش و نوع¬دوست فراهم شده بود و گروه بسیاری از مردم به رایگان از آن سازمان¬های اجتماعی بهره-مند می¬شدند و از درآمدهای املاکی که مخارج آن¬ها اختصاص به آن موسسات داشت، سالیان دراز چرخ سازمان¬ها در گردش بود و همواره به وسیله مردمان خیّر و نیکومنش بر شماره آن¬ها افزوده می¬شد. به درستی می توان ادعا کرد که یکی از مظاهر عاليه تمدن و بشردوستی و منابع تعلیم و تربیت و بهداشت عمومی در ایران و سایر ممالک اسلامی «اوقاف و صدقات جاریه» بوده است که متجاوز از هزار سال از درآمد آن¬ها بهترین بیمارستان¬ها و مدارس علمی و سایر موسان خیریه اجتماعی در سراسر کشورهای اسلامی رواج داشته و هزاران دانشمند، فیلسوف، شاعر، نویسنده و پزشک از میان آن¬ها برخاسته¬اند(شهابی ، ۱۳۴۳: ۱). برای مثال می¬توان از مدرسه مروی یا مدرسه سپهسالار نام برد که محل تعلیم و تربیت و تدریس بسیاری از علما و دانشمندان بوده است یا از شبستان مسجد جامع بازار نام برد که محل تعلیم بسیاری از روحانیون بوده و موقوفاتی بر آن دایر بوده است.
از ديرباز انديشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در يک کار عمراني و نيکوکارانه، امري شناخته شده بوده است. با سعه صدري که در بينش اسلامي ‏از جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله يکي از وجوه فقهي، سرچشمه، زمينه¬ساز و علت وجودي بسياري از مظاهر جغرافيايي چون مساجد، تکايا، دانشگاه‏ها، بيمارستان‏ها، رصدخانه‏ها، خانقاه‏ها، زاويه‏ها، رباط¬ها، کاروانسراها، حمام‏ها، آب¬انبارها، قنات‏ها، پل‏ها و ساير مؤسسات خيريه اجتماعي در سراسر کشورهاي اسلامي شده است (باقري ، 1385: 61).
در تهران عصر قاجار نیز اماکن عام¬المنفعه زیادی از طریق موقوفات به وجود آمد. اين اماکن درصد بالايي از بافت معماري تهران قديم را به خود اختصاص مي‏دادند و با تأسيس آن¬ها، جاذبه‏هايي براي مهاجرت مردم جهت اسكان و تجارت به وجود مي‏آمد که نتيجه آن توسعه عمران تهران بود. غالباً انگيزه بناي چنين مکان¬هایی از خيرخواهي و نيکوکاري طبقه حاکمه از سلاطين گرفته تا امرا و ثروتمندان سرچشمه می¬گرفت و براي آن¬ها موقوفاتي تعيين مي‏کردند تا به ارائه خدمات آن¬ها استمرار ببخشند. به طور کلي سياست وقف، نقش بارزي در عمران شهر تهران بر عهده داشته است؛ زيرا نظام وقف از جهتي تشويقي براي تأسيس بناهاي ديني موقوفه با همراه داشتن مفهوم سياسي و کاربردهاي مذهبي به شمار مي‏رفت و از جهتي ديگر موجب مي‏شد تا براي نگهداري و توسعه و تأسيس موقوفاتي از قبيل قيصريه‏ها، سراها، حمام‏ها، خانه‏ها، دکان‏ها و ديگر بناهايي که براي عايدي بيشتر مدام در حال بازسازي و نوسازي و توسعه بودند، اهميت بسيار زيادي قائل شوند و از اين طريق بودجه این اماکن را تأمين کنند. اثرات اوقاف علاوه بر بناهاي ديني مسايل اجتماعي و آموزشي را نيز در برگرفت(همان، 60).
بنابراين يكي از عوامل ماندگاري اماكن عام¬المنفعه موقوفات بوده است. در اين پژوهش بر آن هستيم به اين پرسش پاسخ بدهيم كه وقف چگونه سبب تاسیس و ماندگاری اماكن عام¬المنفعه در بازار تهران شده است؟
فرض پژوهش بر آن است كه واقفان با شناسايي نيازهاي اجتماعي آن زمان اقدام به ساخت اماكن عام¬المنفعه در بازار تهران كرده-اند و جهت ماندگاری اين اماكن رقباتي را بر آن¬ها وقف نموده¬اند.

2- پيشينه و روش پژوهش:
در ارتباط با مسئله وقف و بازار بزرگ تهران تاكنون تحقيقات بسياري صورت گرفته است. مهمترين اين تحقيقات در مجله «وقف، ميراث جاويدان»، «تحقیقات جغرافیایی»، مشکوه و … به چاپ رسيده است. اين پژوهش¬ها سعي كرده¬اند موضوعات مختلفی از قبیل: نقش وقف در گسترش فضاي شهري تهران، آثار اقتصادي و اجتماعي وقف، رديابي وقف در ساختار فرهنگي شهر تهران، بررسي نحوه شكل¬گيري مسجد- مدرسه¬هاي بازار تهران و … را بررسی کنند. در ارتباط با مسجد-مدرسه معمارباشی، عمادالدین شیخ¬الحکمایی ضمن توضیح مختصری درباره واقف، به بازخوانی وقف¬نامه این مسجد- مدرسه پرداخته است.
پژوهش حاضر با تکیه بر روش گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه¬ای و پژوهش ميداني تلاش مي¬كند نقش موقوفات بازار تهران را در ايجاد و حفظ اماكن عام¬المنفعه مورد بررسي قرار دهد. برای این کار ضمن گردآوری داده¬های مربوطه از منابع کتابخانه¬ای، تحقیقات میدانی از متولی مسجد حاج صفرعلی به عمل آمده است.

3- مدارس
در تاريخ اسلام همه‏ مدارس متکي بر وقف، و تحصيل در آن¬ها همگاني و رايگان بوده است. دانش¬آموزان و دانشجويان براي تحصيلات متوسطه و عالي خود هزينه‏اي پرداخت نمي‏کردند و تحصيل در آن¬ها مخصوص قشر خاصي از مردم نبود، بلکه امکانات تحصيل براي همه‏ اقشار جامعه فراهم بود(بختياري ، 1381: 6). ابن خلدون، رواج و گسترش علوم در کشورهاي اسلامي را مرهون اوقاف و فراهم بودن امکانات ادامه تحصيل براي دانش پژوهان مي‏داند و در اين باره مي¬گويد: «گمان مي‏کنم رواج بازار دانش و پيوستگي سند تعليم در دانش‏ها و ديگر صنايع ضروري و در آن سرزمين به سبب فراواني عمران و ترقي حضارت (تمدن و شهرنشيني) و کمک کردن به طالبان دانش از راه وظايف و مقرري‏هايي است که از اوقاف براي آنان معين مي‏شود و در نتيجه با توسعه يافتن اوقاف، موجبات رفاه طالبان علم فراهم مي‏آيد»(ابن خلدون، 1353: 2/894). غنيمه معتقد است که در ممالک اسلامي اوقاف از نظر درآمد و بهره‏ مستمر از بهترين و بيشترين منابع درآمد براي تعليم اسلامي بوده است: «پايداري و استمرار تعليم در اسلام طي قرن‏هاي طولاني و نظم و ترتيب فعاليت علمي در دانشگاه‏ها و دانشکده‏هاي اسلامي به اين منبع مالي بستگي داشته است »(غنیمه، 1377: 301)
مصرف وقف را واقف تعيين مي‏کند. تنوع مصارف وقف نشانگر نيازهاي هر جامعه و جو فرهنگي حاکم بر افکار عمومي هر دوره است. سهم عمده‏اي از موقوفات در کشورهاي اسلامي ‏به ايجاد و تقويت مراکز علمي و مدارس اختصاص دارد. صدها مدرسه بزرگ و کوچک در روزگار خلافت عباسيان و پس از آن، از نظاميه بغداد تا دارالعلم‏هاي بخارا و سمرقند، در سرزمين‏هاي اسلامي عمدتاً از محل موقوفات، اداره مي‏شدند و دانشمندان بزرگي، چون شيخ مصلح‏الدين سعدي و بوعلي¬ سينا در همين مدارس وقفي به تحصيل پرداخته و افتخار آفريدند. خواجه نظام الملک طوسي پس از آن که مدرسه نظاميه بغداد را ساخت، دستور داد تا در اطراف آن، بازار، دکان و گرمابه بسازند و همه آن¬ها را وقف مدرسه کرد تا از محل آن‏ها حقوق استادان و مخارج مدرسه تأمين شود. يکصد سال پيش از آن نيز، ابوالحسن بيهقي در نيشابور مدرسه‏اي تأسيس کرد و مبالغ هنگفتي از اموال خود را براي اداره اين مدرسه و کمک به دانشجويان شاغل در آن وقف کرد. شريف رضي (جمع آورنده نهج¬البلاغه) و برادرش سيد مرتضي علم¬الهدي از بزرگان نقيبان علوي در حوزه عراق، کتابخانه‏هاي معتبر خود را با عنوان دارالعلم به صورت موقوفه در اختيار طالبان دانش گذاشتند. شريف رضي به قدري پشتوانه مالي بر دارالعلم خود تدارک ديده بود که هر دانشجو با در اختيار داشتن کليدي شبانه¬روزي مي‏توانست نيازهاي خود را از دارالعلم تأمين کند. پشتوانه مالي موقوفات از قرن چهارم تا هفتم، آن چنان زمينه آموزش و پرورش را فراهم کرده بود که به عنوان دوران‏ طلايي علمي در تاريخ تمدن اسلامي مي‏درخشند. بسياري از نوابغ و استعدادهاي درخشان که لوازم کافي براي تحصيل علم نداشتند، به صورت رايگان از امکانات موقوفات استفاده کرده و در مدارس وقفي به مدارج عالي علمي نايل شدند. تأثير معنوي اين نهادهاي وقفي و عام¬المنفعه در آن روزگار آن چنان عميق بوده است که دانشمندی چون یاقوت حموی پس از فرار از دم تيغ مغولان و آن گاه که به حوزه عراق بازگشت نقد عمر و حاصل حيات معنوي خود را که تعدادی کتاب از مصنفات خود و يا آثار علمي ديگران بود، همه را بر کتابخانه مسجد زيدي بغداد وقف کرد و در اختيار ابن اثير مؤلف تاريخ معروف کامل¬التواريخ قرار داد تا او اين کتاب‏هاي موقوفه را به آن کتابخانه حمل کند(خسروي ، 1385: 7 – 8 ).
می¬توان گفت از کل موقوفات آموزشی شهر تهران که در دوره¬های قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی پدید آمده¬اند، بیشتر مدارس علمیه متعلق به دوره قاجار است. مانند مدارس امامزاده زید، حکیم هاشم(محمد علیا)، محمدیه، چال، حصار، رضاییه، خانم، دارالشفاء، پامنار، حکیم، رضاقلی خان، میرزاصالح، صدر، مروی، محسنیه، حاج رجبعلی، آصفیه، فرخ خان، شیخ عبدالحسین، دنکی، صنیعیه، میرزاعبدالکریم، معیر، نیاکی، اقبال¬السلطانیه، خازن¬الملک، سپهسالار قدیم، شاهزاده خانم، عبداالله خان، کاظمیه، منیریه، اقصی، سپهسالار جدید، فیلسوف¬الدوله، محمودیه، رضاییه و قندی. در حال حاضر بسیاری از این مدارس یا بر اثر ساخت و سازهای شهری یا به مرور زمان از بین رفته¬اند. از آن جا که مدارس علمیه و مساجد از نظر کارکردی موازی هم هستند – هر دو کارکرد مذهبی دارند – بعضی از واقفین مسجد و مدرسۀ وقفی خود را در کنار هم می¬ساختند مانند امیرکبیر که به وسیله شیخ عبدالحسین، مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین را ساخت. واقفین این مدارس و نیز سایر مردمی که به امر وقف با انگیزۀ آموزش در دورۀ قاجار اقدام می¬کردند، برای اداره این مراکز یعنی پرداخت حقوق استادان، طلاب و خدام، تعمیر و نگهداری مدرسه و غیره، مکان¬های تجاری، مسکونی، زمین، باغ، حقابه و غیره وقف می-کردند. در بعضی موارد که مدرسه موقوفه¬ای نداشت، هزینه¬ها از طرف مجتهدین و مرجع تقلید تأمین می¬شد. به دلیل این که مکان¬های تجاری درآمدزایی هم داشتند، بیشتر این موقوفات از نوع تجاری می¬باشد و به علت موقعیت برتر اقتصادی بازار در اقتصاد شهر تهران در دوره قاجار، بیشتر این موقوفات در محدوده بازار قرار دارند.
بر اساس داده¬های آمار کتاب آمار دارالخلافه تهران از 20 مدرسۀ علمیۀ موجود تا سال 1269 هـ.ق، 13 مدرسه دارای موقوفات است و 7 مدرسه موقوفه ندارد. مدرسه علمیه محمدیه واقع در محلۀ بازار بیشترین موقوفه را داراست(83 رقبه). موقوفات بیشتر از نوع تجاری هستند و بیشترین آن¬ها در بازار تهران مکان¬یابی شده¬اند؛ یعنی 91 مغازه و حجره، زمین، بازار زرگرها غیر از حمام ندرخانی و اعیانی، بازار آقامهدی نواب غیر از هفت طاق و 2 دانگ کاروانسرای یزدیها. توزیع فضایی موقوفات مدارس علمیه در سایر محلات شهر تهران به این ترتیب است: سنگلج(28 رقبه)، عودلاجان(23 رقبه)، چال میدان(4 رقبه) و محله بازار(3 رقبه) (شاه حسيني ، 1377: 113).
یکی از اماکن عام¬المنفعه فرهنگی در محدوده بازار تهران، مسجد مدرسه معمارباشی است. واقف و بانی، آن چنان که از نام این بنا پیداست، حاج ابوالحسن معمار باشی ملقب به صنیع¬الملک است. کار ساخت این بنا در سال 1303 هجری قمری به پایان رسیده است.
بنا بر شیوه رایج و به منظور در امان ماندن از دست برد و نابودی، در هنگام تنظیم سند، تعداد نسخه¬های تهیه شده از هر سند – که همه در حکم سند اصلی¬اند – معمولاً در بالای سطر اول و یا در میان سطر اول و دوم به خط سیاق یا نسخ نوشته می¬شده است . در وقف-نامه این مسجد مدرسه علاوه بر ذکر تعداد نسخه در پایان وقف¬نامه¬، به محل نگهداری هر کدام نیز اشاره شده که عبارتند از :1.نزد واقف 2.نزد متولی ثانی3. کتاب خانه مدرسه واقف4. کتاب¬خانه مدرسه مروی 5. کتاب¬خانه حضرت عبدالعظیم6. کتاب¬خانه حضرت رضا(ع).
بر سر در این بنا کتیبه¬ای سنگی نصب شده است که در آن به نام واقف، رقبات موقوفه و تاریخ وقف اشاره شده است. این کتیبه به خط محمدابراهیم تهرانی مشهور به میرزا عمو و حجاری استاد عبدالرسول حجار است. این مدرسه در دو طبقه ساخته شده و دارای 24 حجره، انبار، دو مدرس و یک کتابخانه است.
طبق وقف¬نامه، واقف تعداد نهصد و پنج مجلد کتاب و قرآن را بر طلاب مدرسه وقف کرده و شرایط استفاده از آن¬ها را بر شمرده است. خوشبختانه کتابخانه این مدرسه اکنون نیز باقی است و نسخه وقف¬نامه این کتابخانه، به تعداد 71 نسخه، چاپ سنگی شده و در ابتدای همین تعداد از کتاب¬ها نصب شده است. بر ابتدای بقیه کتاب¬ها نیز وقف¬نامه¬های مستقلی نوشته شده است و با مهر «وقف مدرسه معمارباشی طهران» مزین شده است(شیخ¬الحکمایی، 1381: 25-26).
نحوه تحصیل و سکونت طلاب در مسجد مدرسه، تأكيد بر حفظ كتب موقوفه مدرسه و قرائت یک جزء آن از قرآن¬های موقوفه مدرسه مهمترین نکاتی هستند که از وقف¬نامه مسجد مدرسه استخراج می¬شود.
از نکات جالب این وقف¬نامه این است که تدریس کتب معقول که خلاف شرع است مانند وحدت وجود و نفي معاد جسمانی و قول به عقول عشره قدغن شده است. مگر برای کسی که در مقام رد و ابطال این مطالب باشد و از عهده رد برآید. و طلبه تازه¬کار که درست خبر ندارد و از اعتقادات علما در این مطالب و در درس خواندن این کتب از برای او خوف فساد در اعتقاد یا حصول شبهه باشد، این گونه کتب را نخواند.
نکته دیگر وقف¬نامه این است که برای کسانی که معتقد به عقاید باطله حکما یا صوفیه یا اهل ضلال که در برخی از عقاید مخالف با آراء فقهای اثنی¬عشری هستند، اجازه سکونت ندهند. در این وقفنامه شیوه امانت دادن به طور کاملا دقیق بیان شده است، که به نحوی بازگو کننده شیوه کتابداری کتاب به طلاب مدرسه و مدرس کتابخانه¬های مدارس در آن زمان می¬باشد(کشاورز، 1388: 86).
واقف املاک و مستغلات ذیل را جهت مصرف کافه فرقه محقه اثنی عشری قرار می¬دهد:
– سه دانگ مشاع از جمله شش دانگ یک باب کاروانسرا و هشت باب دکان متصله به کاروانسرا واقعه در قرب دروازه قدیم شمیران
– شش¬دانگ یک قهوه¬خانه و خانه کوچک متصل به آن و چهار باب دکان متصله به قهوه خانه، واقعه در بازارچه مذکوره در سمت مقابل کاروانسرای مذكور
– شش¬دانگ سه باب دكان و سه دانگ مشاع از خانه متصله به آن¬ها واقعات در محله چال¬میدان در مبدا و كوچه مشهوره به کوچه صغيرها
– شش¬دانگ تیمچه مشهوره به تیمچه حکاکان و یک باب دكان متصل به تیمچه مذكوره که فعلا گیوه¬فروشی است. واقعان در بازار نو
– شش¬دانگ سه باب دکان واقعات در جنب مدرسه موقوفه واقف معظم كه من حيث¬الوضوح و الاشتهار مستغني از تحديد و توصيف است.
– شش¬دانگ یک باب قهوه خانه و یک باب خانه متصله به آن واقعان در قرب مدرسه مذكوره
– ملك واقع در قصبه بقعه متبركه حضرت عبدالعظيم
– شش¬دانگ یک باب کاروانسرا و چهار باب دکان متصل به کاروان¬سرا و یک باب خانه مشتمل بر بیرونی و اندرونی و متصل به کاروانسرا نزدیک دروازه، مقابل چنار بزرگ
در زمینه مصارف موقوفات، واقف ابتدا سه عشر مداخل و منافع تمام مستغلات مذکوره را برای متولی قرار می دهد و سپس وظیفه کتابدار، وظیفه خادم مسجد و مدرسه و مؤذن، وظیفه مباشری که جمع اجرت مستغلات موقوفه نماید، آنچه به واعظ در مسجد مذکور در ماه مبارک رمضان داده شود، چراغهای مسجد و بیت الخلا، آلات و ادوات و لوازمات مسجد و مدرسه از بوریا و جاروب خاکروبه برداشتن و غيرها، تعمیرات لازمه مسجد و مدرسه و بیت الخلا و تنظیف چاه مبال، تعمیرات لازمه مستغلات موقوفه، تعمیرات و صحافی کتب موقوفه مدرسه مذکوره و اگر بعدها واقف کتب دیگر وقف مدرسه نمود، همین حکم بر آن¬ها جاری است. تحميلات دیوانی بأقل ما يندفع به الضرر، و همچنین مصرف قطع دعاوی باطله بالنسبه موقوفات مذکوره، اگر مدعی به هم رسد(شيخ¬الحكمايي، 1381: 30-31).

4- مساجد
از جمله نخستین کارکردهای وقف، وقف زمین جهت احداث مسجد بوده است. اولین مسجد در جامعه اسلامی به این طریق پایه¬گذاری شد. البته در صدر اسلام کارکرد دینی مسجد با سایر کارکردهای اجتماعی و سیاسی به همراه هم بوده است؛ ولی نقش عبادی آن بر سایر نقش¬ها تا به امروز برتری داشته است. ابن بطوطه که از سیاحان مشهور اسلامی است و در سال 725 هجری از قسمت مغرب کشورهای اسلامی مسافرت تاریخی خود را آغاز و شهرهای بزرگ آسیای مرکزی و شرقی را سیاحت کرده است؛ در سفرنامه خود شرح مفصلی از مساجد، مدارس، خانقاهها و بیمارستان¬های موجود در شهرهای اسلامی بیان می¬کند. از جمله می نویسد:« … روزی از یکی از بازارهای شیراز می¬گذشتم، در آن جا مساجدی دیدم که دارای بنایی استوار و فرش¬هایی نیکو بود و در میان مساجد قرآن¬هایی در جلد حریر بر روی کرسی دیده می¬شد … پیری نیکومنظر و خوش¬لباس نشسته و مشغول تلاوت قرآن بود. بر او سلام کردم و نزدیکش نشستم… گفت این مسجد را من ساخته¬ام و موقوفات بسیاری برای قاریان و غیر آنان وقف کرده¬ام …»؛ این نمونه یکی از هزاران نمونه مساجدی است که در نقاط مختلف کشورهای اسلامی وقف شده است و نقش حیاتی و مهمی در احیای دین مقدس اسلام و استمرار احکام دینی ایفا کرده¬اند. به موجب آماری که در سال 1328ش توسط «اداره آمار اوقاف» منتشر شده است تا این زمان در جامعه اسلامی ایران بیش از 7229 مکان موقوفه دینی شامل مساجد، امامزاده و مدرسه دینی وجود داشته است(بهروان ، 1368: 89 ).
از نكات درخور توجهي كه با مراجعه به وقف¬نامه¬هاي بسياري از مساجد روشن مي¬شود، موقوفات بسياري است كه واقفان مساجد يا ديگر افراد نيكوكار وقف كرده¬اند: خانه¬ها، باغ¬ها، مزرعه¬ها، مغازه¬ها، املاك و … در بسياري از وقف¬نامه¬هاي مساجد به جز تعميرات و امور مربوط به مساجد، كارهاي خير ديگري چون، اطعام فقيران، وعظ و خطابه، تعليم و قرائت قرآن كريم، تدريس علوم گوناگون و … نيز به عنوان موارد مصرف اوقاف مساجد ذكر شده است(حائري ، 1378: 271 ).
مساجد جامع در حکم نخستين دانشگاه¬هاي عمومي براي عبادت و ارشاد و آموزش در امر دين و دنياي مسلمانان بود که از زمان تأسيس مسجد¬النبي در مدينه‏ منوره به عنوان خانه‏ خدا مورد تعظيم و احترام نومسلمانان قرار گرفت. از اين رو ديگر نهادهاي عبادي و آموزشي پس از مسجدالنبي در جاي¬جاي جزيره¬العرب و پس از آن در سرزمين‏هايي که به قلمرو اسلام پيوست با پشتوانه‏ مشروع‏ترين و مقبول‏ترين اموال موقوفه تأسيس گرديد. با فزوني آمد و شد مسلمانان به اين آموزشگاه¬هاي عمومي، ديگر نهادهاي آموزشي چون دارلقرآن، دارالعلم، مدرسه، دارالحديث، خانقاه، کتابخانه، مکتب يا کتاب به عنوان رسمي‏ترين نهادهاي آموزشي علمي در سرزمين‏هاي اسلامي بنيان گرديد، بانيان و واقفان اين مراکز بيشتر خلفا، سلاطين، اميران، وزيران و توانگران نيکوکار بودند که گذشته از سنخيتي علمي، خدمت به علم و عالمان را وظيفه و رسالت حکمراني و انساني خود مي‏دانستند. امامان، پيشوايان مذاهب و دانشمندان نيز به فراخور توان مالي خود مسجد يا خانه‏ شخصي را وقف بر تعلم و تعليم شاگردان و پيروان خود مي‏کردند. در تاريخ آموزش و پرورش اسلامي از اين گونه نهادهاي عبادي-آموزشي بسيار است(كسايي ، 1378: 44 – 45).
نمونه عيني آن مسجد جامع تهران است كه در مركز بازار واقع شده است. در جنوب صحن آن كتابخانه چهلستون قرار گرفته است كه محل تحصيل طلاب علوم ديني بوده است. آيت الله سيد عبدالله تهراني كليه كتاب¬هاي خود را جهت استفاده اين طلاب وقف كتابخانه مزبور مي¬كند.
باید توجه داشت که امر آموزش ابتدا در مدارس معمول بوده است؛ اما كم¬كم به مساجد نيز سرايت مي¬كند، به طوري كه درمي¬يابيم موقوفات بزرگي به اين منظور اختصاص يافته تا با بهره¬وري از عايدات آن¬ها هزينه زندگي علمايي كه در مساجد به تدريس اشتغال داشتند تأمين و شرايط لازم براي آنان و طلاب فراهم شود. اين گونه موقوفات كمك مي¬كند تا شهرت علمي مساجد حفظ شود و براي هميشه جزو مراكز علمي در سراسر جهان اسلام باشند(ساعاتي ، 1374: 21).
همچنین، یکی از اهداف از ايجاد مساجد برگزاری شعائر مذهبي بوده است و بسیاری از خلفا، حكام، وزرا، علما و ثروتمندان براي تحقق اين هدف كوشيده¬اند. به همين جهت وجود كتاب در مساجد ارتباط داشت با فزوني قرآن¬هايي كه در آنها قرار داده مي¬شد تا افرادي كه به مساجد رفت و آمد مي¬كردند، آنها را قرائت كنند، زيرا قرائت قرآن كريم از عبادات شمرده مي¬شود، لذا قديمي¬ترين كتبي كه بر مساجد وقف مي¬شدند، قرآن¬ها بودند. به طوري كه اكثر كتابخانه¬هاي مساجد – صرف نظر از حجم و مكان آن¬ها – كتابخانه¬هاي قرآني بودند(همان، 67). شايان ذكر است كه نحوه مصرف عايدات موقوفات در زمينه قرآن كريم در وقف¬نامه¬هاي مربوطه به طور كامل بيان شده است(كشاورز، 1388: 90).
مساجد به محض احداث توسط واقفین، شخصیت مستفلی می¬یافت و مرافق و اموال منقول و املاک موقوفه بر مسجد، دارایی آن به شمار مي¬رفت و از درآمد همین موقوفات یک قسمت و یا تمام هزینه زندگی امام، مؤذن، خادم، حافظ قرآن، مدرس و معید، خطیب و واعظ، فراش و بواب، معلم و طلاب و معاشرخوان و حتی مصدر(دارنده منصب صدارت حفاظ) تأمین و پرداخت می¬شد(عبیدالکبیسی، 1364: 116)
به همین جهت، ساخت، حفظ و نگهداری، تعمیرات و تأمین نیازهای مساجد، همواره مورد توجه و دغدغه خاطر مؤمنین بوده است و از گذشته تا حال سعی کرده¬اند نیازهای مربوط به مساجد برآورده شود: از قبیل ساخت؛ تعميرات؛ تامين آب؛ روشنايي؛ تامين فرش، حصير و زيلو؛ ساخت حوض و آب نمودن آن؛ اندود بام مسجد، حفر چاه و لاروبي چاه مسجد؛ تمیز نمودن و تعویض آب حوض مسجد؛ سرویس-های بهداشتی؛ نگهداری و ساخت مأذنه؛ مؤذن؛ درخت توت مسجد(نگهداری و مراقبت و هرس درخت توت)؛ مُهر و جای مربوطه؛ بلندگو و سیستم صوتی؛ امام جماعت و مسئله¬گو؛ مُکبِّر؛ خادم؛ نظافت مسجد و زیراندازهای آن؛ کتاب¬ها، قرآن¬ها و کتب ادعیه مسجد؛ سفیدگری ظروف مسی و همچنین خرید و نگهداری آن¬ها؛ خرید گلاب و عطر و معطر نمودن مسجد(معراجي، 1385: 242-244).
برای نمونه چگونگی شکل¬گیری و استمرار فعالیت¬های مسجد حاج صفرعلی طبق وقفنامه و تحقیق میدانی از متولی مورد بررسی قرار می¬گیرد:
مسجد حاج صفرعلي در سر گذر لوطي صالح بازار تهران واقع شده است. اين مسجد توسط حاج صفرعلي معمار وقف شده است. ظاهراً صفرعلي از معماران اصفهاني بوده كه جهت انجام كارهاي معماري به تهران مي¬آيد. پس از مدتي كار در زمينه معماري با تهيه مصالح ساختماني از محل كوره¬پزخانه¬هاي تهران صاحب اموال فراواني مي¬شود. پس از آن رهسپار خانه خدا مي¬شود و پس از بازگشت از سفر حج، تصميم مي¬گيرد كه مسجدي را در محل گذر لوطي صالح احداث كند.
اما چگونگی شکل گیری مسجد حاج صفرعلی بدین طریق بوده است که مردم گذر لوطی صالح به دلیلی نبود مسجد در محله خود جهت انجام فرائض دینی به مسجد گذر هفت تن مراجعه می کردند. ظاهرا بر اثر یک سری اختلاف نظر بین مردم گذر لوطی صالح و گذر هفت تن مشاجراتی شکل می¬گیرد که منجر به تحقیر مردم گذر لوطی صالح می¬شود. از آن پس مردم گذر لوطی صالح به فکر ایجاد مسجدی در محله خود می افتند. حاج صفرعلی، که از ثروتمندان محله بوده، در این کار پیشگام شده و مسجدی را احداث می¬کند و برای حفظ آن رقبانی را قرار می¬دهد(مصاحبه با عليرضا مهران فرد، 22/10/88).
طبق سند اوليه وقفنامه که در سال ۱۲۷۱ ه.ق به رشته تحریر در آمده است، چهار باب مغازه ششدانگ و پنج باب مغازه سه دانگ برای تامین هزینه¬های مسجد وقف می¬شود. شرح مصارف رقبات مسجد بدین گونه بوده است: یک عشر حق¬التولیه، باقیمانده صرف تعمیر و آبادی مسجد، استخدام یک نفر خادم جهت آب کشیدن و چراغ روشن کردن، ماهی پانزده هزار دینار به امام مسجد و ما بقی صرف تعزیه¬داری خامس آل عبا سیدالشهدا(ع) و سایر ائمه و انبیا و شهدا(وقفنامه مسجد حاج صفرعلی، اسناد شخصی علیرضا مهران¬فرد، متولی مسجد حاج صفرعلی).
پس از حاج صفرعلی فرزند ارشد او، محمدتقی، به مانند پدر به شغل معماری اشتغال داشته است. به علت رشد و تخصص بالا جزء معماران سلطنتی می¬شود. او نیز به مانند پدر رقباتی را وقف حسینیه جدیدالبنای خود واقع در گذر لوطی صالح می¬کند. طبق وقف¬نامه سال ۱۲۹۸ق تعداد ششدانگ یک باب حمام جديدالبنا، شش¬دانگ یک باب خانه، سه¬دانگ از شش¬دانگ مشاع یک باب دکان عطاری و شش¬دانگ یک باب آب انبار جهت مصرف در حسینه خود قرار می¬دهد.
وی درآمد حاصل از رقبات را صرف مخارج تعمیرات املاک موقوفه جهت رونق و آبادانی همیشگی اعیان موقوفه، تومانی یک هزار دینار حق التولیه متولی و مابقی صرف روضه¬خوانی خامس آل عبا سيدالشهداء و سایر شهدای دشت کربلا از قبیل اجرت سه نفر روضه¬خوان و قند و چای و قهوه و قليان و سایر ملزومات متعلقه به مجلس روضه به اقتضا و مصلحت وقت و زمان به هر قسم که متولی صلاح بداند، قرار می¬دهد(وقفنامه حسینیه حاج محمدتقی معمار، اسناد شخصی علیرضا مهران¬فرد، متولی مسجد حاج صفرعلی).

5- نتيجه¬گيري:
وقف از جمله کارهای پسندیده¬ای است که با توجه به ضرورت¬های اجتماعی توسط واقفان پدید آمده است. مردم ایران در طول تاریخ در ساخت اماکن عام¬المنفعه مشارکت داشته¬اند. از جمله این اماکن عام¬المنفعه فرهنگی مساجد و مدارس هستند. در تهران دوره قاجاری، ضرورت ایجاد مسجد و مدارس توسط مردم به خوبی درک ¬شد و برخی از ثروتمندان با اهدافی چون ترویج علوم دینی و احیای دین مقدس اسلام، دستيابي رايگان عموم مردم به اماكن عام المنفعه¬اي چون مسجد، مدرسه و كتابخانه¬هاي آن¬ها جهت علم آموزي، مكاني براي عبادت و اجتماع مومنين و … اقدام به ساخت مسجد و مدرسه کردند.
واقفان برای حفظ و ماندگاری این اماکن رقباتی را بر آن¬ها اختصاص دادند. نحوه استفاده از موقوفات به گونه¬ای بود که تعمیر و نگهداری این اماکن در اولویت قرار داشت. پس از آن سایر مصارف موقوفات چنان با ظرافت و آینده¬نگری تنظیم می¬شد که بعدا محل اختلاف واقع نشود. همچنین برای فعالیت در این اماکن طوری برنامه¬ریزی می¬شد که حق¬التولیه، حقوق امام جماعت، مدرس، خادم و سایر افرادی که به نحوی با مسجد و مدرسه سرکار داشتند، کاملا شفاف و معین باشد و همین قضیه سبب ماندگاری این فعالیت¬ها و آثار خیر می¬شد.
یکی دیگر از دلایل حفظ موقوفات توسط متولیان این بود که در وقفنامه¬ها شرایط متولی برای چندین نسل آینده به دقت بیان می-شد که مسجد و مدرسه همواره متولی داشته باشد و خللی در ساختمان و فعالیت¬های آن ایجاد نشود.

6- منابع:
– ابن خلدون، عبدالرحمن(1353)، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، ج 2، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
– باقري اشرف السادات (1385)، « نقش وقف در آبادي شهرها »، وقف ميراث جاويدان ، پائيز، سال 14، ش 55.
– بختياري، صادق (1381)، «وقف و نقش آن در توسعه اقتصادي و اجتماعي »، وقف ميراث جاويدان ، سال 10 ، ش 39-40 .
– بهروان، حسين (1368)، « وقف در جامعه اسلامي ايران »، مشكوه ، ش 25
– حائري، محمد حسن (1378)، « تاثير وقف بر اقتصاد اسلامي » ، مشكوه ، ش 25 .
– خسروي، محمدعلي(1385)، «سهم موقوفات در ساختار فرهنگی کشور»، وقف ميراث جاويدان، سال 10 ، ش 55، صص 5- 10.
– ساعاتي، يحيي محمود (1374)، وقف و ساختار كتابخانه هاي اسلامي، ترجمه احمد اميري شادمهري، مشهد: بنياد پژوهش¬هاي اسلامي آستان قدس رضوي.
– شاه¬حسینی، پروانه(1377)، «ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دورۀ قاجار تا جمهوری اسلامی»، تحقیقات جغرافیایی، ش 48، ص 110-120 .
– شهابي، علي اكبر(1343)، تاريخچه وقف در اسلام ، تهران : اداره اوقاف تهران .
– شيخ¬الحكمايي، عماد الدين (1381)، مسجد مدرسه معمارباشي تهران، وقف ميراث جاويدان، سال 10، ش 37 .
– عبيدالكبيسي، احمد (1364)، احكام وقف در شريعت اسلام، ترجمه احمد صادقي گلدر، تهران : اداره كل حج و اوقاف.
– غنیمه، عبدالرحیم(1377)، تاریخ دانشگاه¬های بزرگ اسلامی، ترجمه نورالله کسایی، تهران: دانشگاه تهران
– كسايي، نورالله (1378)، « وقف در خدمت نهاد هاي علمي – آموزشي»، وقف ميراث جاويدان، سال 7 ، 27 .
– کشاورز، محمد(1388)، شناسایی اماکن وقفی بازار تهران و توصیف وقفنامه¬های مربوطه، پایان¬نامه مقطع کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی- بنیاد ایران¬شناسی.
– مصاحبه با عليرضا مهرانفرد، نسل پنجم واقف، تاريخ: 22/10/88 مكان: بازار بزرگ تهران
– معراجي، سعيد (1385)، وقف سنت ماندگار ، تهران: اُسوه.
– وقف¬نامه حسینیه محمدتقی معمار، اسناد شخصي عليرضا مهران فرد(نسل پنجم واقف).
– وقف¬نامه مسجد حاج صفر علي، اسناد شخصي عليرضا مهران فرد(نسل پنجم واقف).

تصویر وقفنامه مسجد حاج صفرعلی، اسناد شخصی علیرضا مهران¬فرد، متولی موقوفه

[متن وقفنامه]
هوالواقف علی السرائر
بسم الله الرحمن الرحیم
ذلک الکتاب علی ثلثه نسخ
وقف مؤبد و حبس مخلد نمود توفیق شعار افتخار الحاج حاجی صفرعلی معمار دکاکین مفصله ذیل را که در قرب تکیه خدا آفرین واقعست بر مسجد جدیدالبنا … [سجع مهر:] «عبده صفرعلی»
رقبات منفصله نه رقبه می باشد :
دکان انبار سوخت ششدانگ، حدود اربعه آن: به¬ خانه ¬حاجی محمدصادق علاقبند، به دکان علافی، به شارع عام، به¬ دکان ¬حاجی محمدصادق علاقبند
دکان علافی ششدانگ، حدود اربعه آن: به شارع خاص، به شارع عام، به خانه استاد علی اکبر نجار، به دکان انبار سوخت
دکان بقالی شش دانگ، حدود اربعه آن: به شارع عام، به خانه واقف، به دکان حاج عبدالکریم، به دکان حاجی محمد صادق علاقبند
دکان عطاری مشترک سه دانگ، حدود اربعه آن: به دکان خبازی، به شارع عام، به دکان مشهدی علی بقال، به اعیانی خانه خود واقف
دکان کله¬پزی و دکه متصله به آن شش دانگ، حدود اربعه آن:‌ به دکان کربلایی ابراهیم عطار، به شارع عام، به خانه آقا محمدرضای علاف، به دکان آقا محمدرضای علاف
دکان علافی پشت مسجد سه دانگ، حدود اربعه آن: به مسجد واقف، به شارع عام، به دکان حاجی عبدالرحیم، به قصابی
دکان قصابی سه دانگ، حدود اربعه آن: به دکان علافی، به شارع عام، به شارع عام، به دکان بقالی
دکان سبزی¬فروشی سه دانگ، حدود اربعه آن: به دکان قصابی واقف، به دکان … علافی، به شارع عام، به دکان کبابی
دکان کبابی سه دانگ، حدود اربعه آن: به سبزی فروشی، به شارع عام، به دکان مشهدی علی و … ، به انبار علافی
خود که مسجد مرقوم نیز در محله بازار و قریب به تکیه خداآفرین واقعست که همه ساله متولی شرعی آن دکاکین مرقومه را به اجاره شرعیه داده منافع آن را جمع¬آوری نموده بعد از وضع یک عشر که حق¬التولیه است اولا به استحضار امام مسجد به قدری که در آن سال مسجد مرقوم و دکاکین مرقومه تعمیر به هم رسانیده منافع صرف تعمیر و آبادی آن نماید که مسجد و موقوفات آباد و با رونق بوده باشد و از آنچه باقی بماند یک نفر خادم متدین به جهت خدمت مسجد و آب کشیدن و چراغ روشن کردن برقرار نموده به اقتضای زمان اجرت او را برسانند و به قدر کفایت و حاجت بوریا و روشنایی مسجد را بدهند و از آنچه باقی بماند ماهی پانزده هزار دینار به امام مسجد بدهند و مابقی آن را آنچه باشد در همان مسجد صرف تعزیه¬داری جناب خامس آل¬عبا سیدالشهداء سلام الله علیه و سایر ائمه امام علیهما السلام و انبیاء و شهداء آنچه از لوازم تعزیه¬داری است صرف نمایند به اقتضاء و مصلحت زمان و دقت به هر قسم که متولی صلاح بداند به استحضار امام مسجد صرف نماید و تولیت املاک موقوفه را مادام¬الحیوه به نفس نفیس خود واگذار و برقرار نمود و بعد از خود به اصلح و اتقی و ارشد اولاد ذکور خود که صلاحیت تصرف در املاک موقوفه داشته باشند واگذار کرد و در¬ صورتی¬که متعدد و همگی صلاحیت داشته باشند با اکبر است و همچنین نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن ما تعاقبوا و تناسلو و العیاذ بالله در صورت انقراض اولاد ذکور از ذکور مفوض است به ذکور از اناث از نسل واقف به نهج مسطور و در صورت انقراض تولیت مرقومه مفوض است به احدی از متدینین که از اهل بلد و با صلاحیت باشد و رشد و تقوی باشند و در قرب مسجد مرقومه ساکن و صاحب خانه باشند و در صورت تعدد به قرعه معین نمایند مقرراً مادام الحیوه واقف خیر مواقف حق¬التولیه به جهت خود برقرار ننموده است و آنچه تمامی موقوفات شود بدون اخذ عشر حق¬التولیه می¬بايد از قرار مرقوم صرف شود و بعد وفاته اولاً یک عشر حق¬التولیه متولی به جهت خود بپردازد و مابقی را به ترتیب مسطور صرف نماید که در صرف ترتیب معتبر است از قرار مسطور صیغه صحیحه شرعیه بنهج مسطور جاری و جمیع شرایط صحت وقف از قبض و اقباض و تسلیم و تسلم به عمل آید فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه و کان ذالک تحریرا فی 14 شهر صفرالمظفر سنه 1271
[سجع مهر:]«عبده صفرعلی»
[سحع مهر:] «عبده صفرعلی»
[سجلات:]
1- بسم الله تعالی
اعتراف الواقع بجمیع ما زبر و سطر فی لدی حرره الخاطی فی الرابع من شهر محرم الحرام من شهور سنه 1273. [سجع مهر: ]«الراجی محمد ابن محمد حسین»
2- بسم الله تعالی
قد اعترف الحاج صفرعلی زید توفیقه بوقف الدکاکین المسطوره و هی تسعه اربع منها تامه کامله و خمسه التصنیف کما سطر و رقم فیه لدی اللهم زید توفیقاته و جمیع المؤمنین و کتب الداعی فی الثامن عشر من شهر محرم الحرام 1273. دکاکین موقوفه نه دکان و نه دکه متصل به آنهاست دکان شش دانگی چهار و سه دانگ پنج تا واضح باشد. [سجع مهر:] «عبده سید مرتضی محمد محسن الحسنی الحسینی»
3- بسم الله تعالی
حضر خیر الحاج علی المعمار و اعترف بوقفه تمام الدکاکین الثلثه و انصاف الدکاکین خمسه المسطورات بحدود الجمیع علی المصرف مفصله و التولیه المزبوره بتمام الشریط الوقف صحه و لزوما من الاقباض و غیره فی شهر جمادی الاولی ثلثه و سبعین بعد الالف و مأتین من الجهره النبویه فی الثلث نسخ حرره 1273.[سجع مهر:] «المحتاج الی ربه الغنی الاعلی علی»
4- اعترف الواقف بجمیع ما زیر فیه.[سجع مهر:] «رب نجنی بمحمد و علی»
5- ذلک الکتاب علی ثلثه نسخ اعترف الواقف زید عزه بما سطر فیه لدی الجانی. [سجع مهر:] «عبده محمدتقی»
6- اعترف الواقع زید عزه بما سطر فیه لدی. [سجع مهر:] «عبده حسینعلی»
7- اعترف. [سجع مهر:] «اسحق»
8- اعترف الواقف بما رقم فیه لدی. [سجع مهر:] «عبده الراجی محمدتقی»
9- اعترف الواقف زید عزه بما سطر فیه لدی الجانی. [سجع مهر:] «عبده محمدتقی»
10- قد اعترف الواقف بما فیه لدی اقل حقیر صادق زه باف. [سجع مهر:] «عبده محمدصادق»
11- اعترف الواقف بما فیه لدی اقل الحاج نصر الله تاجر همدانی. [سجع مهر:] «عبده الراجی محمدتقی»
12- اعترف الواقف بما فیه لدی. [سجع مهر:] «عبدالراجی محمدتقی»
13- الشهود حاجی محمد کلاهدوز مشهور به همدانی. [سجع مهر:] «عبدالراجی حاج محمد» [سجع مهر:] «یا امام زین العابدین»
14- لیس لوقعتها کاذبه. [سجع مهر:] «عبده الراجی محمدتقی»
15- من الشاهدین کربلایی جعفر علاف. [سجع مهر:] «محمد جعفر»
16- انه من الشاهدین. [سجع مهر:] « عبده علینقی الحسینی»
[یادداشت اداری:]
«سجع مهر:» «ورود به دفتر کل اوقاف / به تاریخ 14 جدی 1338/ نمره 206»
یک قطعه تمبر باطل شده
به تاریخ چهاردهم برج جدی قوی ئیل 1298 تحت نمره 206 در دفتر وقفنامجات اداره اوقاف ثبت شد.
[امضاء:] «تقی»

تصویر وقفنامه حسینیه محمدتقی معمار، اسناد شخصی علیرضا مهران¬فرد، متولی موقوفه

]متن وقف¬نامه[
هو الواقف علي السرائر و الضمائر
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد الله الواقف علي النيات و المطّلع علي النّيات و الصّلوه و السّلام علي محمّد المبعوث بالمعجزات الباهرات و علي الله الدينهم كاشف اسرار آقاي بهاء الملك و الحكماي
و بعد علي مضمون ما في حديث القدسي يابن آدم الحاكم تقول ما لي و ما لك من مالك الا ما اكلت و أفْنَيْتَ و ما لبست و … و ما تصدقت و ابقيت و قوله صلي الله عليه و آله اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلث صدقه جاريه او علم ينتفع به او ولد صالح يستغفر له و به ملاحظه آن¬كه چون وقف بساتين و بيوتات و حبس طواحين و حانوتات در اين نشاء دلگشا اولاً و بالذات مثمر فوايد دنیویه و موجب اطفاي حرارت وارادت در عقبات اخرويه مي¬گردد و از آنجايي كه اشرف خيرات و افضل مبرات اوقاف و صدقات جاريه است لهذا توفيق سبحاني و سعادت جاوداني شامل حال و كافل احوال خير مآل عاليجاه عزت و سعادت همراه اشرف الحاجي حاجي محمدتقي معمار ولد مرحوم مغفور حاجي صفر علي معمار گرديده وقف مؤبد شرعي و حبس مخلد ملي نمود همگي و تمامي املاك مسطوره ذيل محدود به حدود ذيل را كه متولي شرعي آن هرساله آن¬ها را به اجاره شرعيه داده مداخل و منافع شرعيه آن ها را هر ساله هر چه حاصل شد
ششدانگ يك باب حمام جديد البناء واقعه در سر گذر لوطي صالح طهران/ جنوبي به خانه خود واقف ، شرقي به خانه … واقف، غربي به خانه درويش … نقيب، شمالي به خانه وقفي /
ششدانگ يك باب خانه واقعه بين آب¬انبار و حمام مسطور مزبور/ به حمام، به آب¬انبار، به راهرو حمام، به خانه مشهدی حسین بقال/
و سه دانگ مشاع از جمله ششدانگ یک باب دکان عطاری که سه دانگ دیگر آن وقف بر مسجد مرحوم ابوی ایشان و دکان محدود به حدود اربعه ذیل است/ به باغ متصل به خانه حاج مسطور، به دکان خبازی سنگکی، به دکان عالیجاه میرزا عبد¬الحمید، به شارع عام،
و ششدانگ یک باب آب انبار واقعه در تحت همین خانه وقفی فوق/
جمع آوری نموده از منافع موقوفات اولاً مخارج تعمیرات املاک موقوفه را مقدم بدارد که اعیان موقوفه آباد و با رونق بوده باشد و بعد آنچه بماند از قرار تومانی یک هزار دینار متولی از برای خود حق التولیه بردارد و مابقی را در حسینیه جدید البناء واقف که واقعه در سر گذر لوطی صالح قرب کوچه حاج صفر علی مرحوم مرقوم است صرف مخارج روضه¬خوانی سالیانه جناب خامس آل عبا سیدالشهداء و سایر شهدای دشت کربلا از قبیل اجرت سه نفر روضه¬خوان و قند و چای و قهوه و غلیان و سایر ملزومات متعلقه به مجلس روضه به اقتضا و مصلحت وقف و زمان به هر قسم که متولی صلاح بداند، بنماید و تولیت موقوفه را مادام¬الحیوه به نفس نفیس خود واگذار و برقرار نمود و بعد از خود با تقی و اورع و اکبر اولاد ذکور خود که صلاحیت تصرف در موقوفه داشته باشند واگذار کرد و همچنین نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن ما تعاقبوا و تناسلوا و در صورت انقراض اولاد ذکور از ذکور مفوض است به ذکور از اناث از نسل واقف به نهج مسطور و خدای نخواسته در صورت انقراض مفوض است به احدی از متدینین که از اهل بلد و با صلاحیت و رشد و تقوی باشند و در قرب حسینیه مرقومه ساکن و صاحب خانه باشد و در صورت تعدد به قرعه معین و مشخص گردانند مقررا واقف خیرالمواقف مادام¬الحیوه به جهت خود حق-التولیه بر قرار ننموده است و آنچه تمامی موقوفات شود باید بدون اخذ حق¬التولیه از قرار مرقوم صرف شود و بعد وفاته متولی شرعی بعد از جمع¬آوری مداخل آنچه را که حاصل شده اولاً به جهت تعمیر و عدم انهدام اعیان موقوفه و بعد از اخذ حق التولیه خود از قرار مذکور فوق و بعد به جهت اقامه عزا و مصیبت¬داری جناب سید¬الشهداء سلام الله علیه و آله المعصومین از قرار مسطور صرف نماید و صیغه وقف به نهج مسطور جاری شد و جمیع شرایط صحت وقف از قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و غیرها به عمل آمد و کان ذالک فی یوم التاسع عشر ربیع الثانی و یوم … سلطانی1298 .

]سجلات[
حاشيه بالا وسط:
1- اعترف الواقف الموفق بتمام ما رقم فيه لدي الاقل ، محل مهر علي اكبر
2- قد اعترف الحاج الواقف زيد توفيقه بجميع ما رقم و سطر في هذه السطرين … الاقل … كتبه الاقل الطلاب عبدالله ريحاني، محل مهر مشاراليه
3- عند تعالي مطابق … المعتبر الممهور بامهار جمع من الاعلام حرره … ، [مهر: ناخوانا]
4- اعترف الواقف الموفق بتمام ما رقم فيه محل مهر حمزه 1298
حاشيه بالا چپ :
5- نعم قد حضر الواقف الموفق و زيد توفيقه و اعترف بوقوع الوقف علي جهد المعظم و التي … المذكور في التوليه لدي الجاني عبدالله الموسوي، 1298، محل مهر جناب مستطاب شريعتمدار آقاي آقا سيد عبد الله سلمه الله تعالي
6- جري عقد الوقف المسطور علي نهج المزبور علي التوليه المرقوم مع الاقباض حررها في الثاني عشر من جمادي الاخر … 1298، محل مهر جناب مستطاب حجه الاسلام آقاي حاجي …
7- بسم الله خيرالاسماء، قد اعترف بوقف ما ذكر علي السطر و القبض و التوليه حسب ما فصول لدي الاحقر في غره رجب المرجب الحرام 1298، محل مهر جناب حجه الاسلام حاجي ميرزا حسن آشتياني سلمه الله تعالي
8- قد اقرّ و اعترف بجميع ما سطر في الورقه بتمّها و رقّها … بعبد العاشر العائر محمد المدعو بالمناقب … اللواساني ، محل مهر مشاراليه
حاشيه راست پائين :
9- مضمون متن را شاهدم كمترين محمد ابراهيم بزاز ولد مرحوم آقا حسين بزاز، محل مهر مشاراليه
10- موافق مضمون متن جناب افتخار الحاج حاجي محمد تقي معمار املاك مفصله متن را وقف نمود محل حرف و شبهه نيست، من الشاهدين اقل الحاج عبد العلي بزاز طهراني، محل مهر حاجي مزبور
11- موافق شرح متن حجج الحاج عاليجاه حاجي محمد تقي معمار املاك مفصله را وقف نمود، من الشاهدين علي ذالك مرحوم … ميرزا اسماعيل آشتياني ، محل مهر مشار اليه
حاشيه راست وسط:
12- بر مراتب متن واقف مزبور حاجي محمدتقي معمار ديواني در حالت صحت اقرار نمود، اقل حاجي ابو طالب معمار ديواني الحرر الشهر جمادي الثانيه 1298، محل مهر مشاراليه
13- در وقف نمودن خيرالحاج حاجي محمدتقي معمار املاك مفصله متن را حرف و شبهه نيست و اين احقرالعباد حاجي ابوالحسن رئيس معمارخانه مباركه شاهدم و از حاج محمد تقي اقرار شنيدم، محل مهر حاج مشاراليه
14- موافق با شرح متن جناب حاجي محمد تقي املاك مفصله را … اقل عباد شاهدم ان¬شاءالله تعالي ثواب آن در آخرت … در كار ايشان شامل … شاهدم، محل مهر عبدالحميد.
15- موافق شرح جميع متن املاك مفصله را عاليجاه اشرف الحاج حاج محدتقي معمار وقف شرعي نموده است، اقل العباد ابوالقاسم صراف، غره شهر رجب المرجب 1298، محل مهر مشاراليه
16- املاك مشروحه متن را فخرالحاج حاجي محمدتقي معمار وقف نمود و آنچه در اين ورقه درج نموده¬انداز روي شرع مطهر صحيح است و اين حقير فقير ميرزا حسين آشتياني شهادت دارم و اقرار هم شنيدم ، محل مهر مشاراليه
17- اقرّ بما رقم فيه، محل مهر مشاراليه
حاشيه بالا راست:
18- بر مراتب مسطور متن خيرالحاج حاجي محمدتقي اقرار و اعتراف نمود تحريراً جمادي الثاني 1298، محل مهر … محمود
19- بر مراتب متن واقف اعتراف نمود، تحريراً شهر … 1298، اقل ميرزا حسن مستوفي شهير لله¬باشي ، محل مهر جناب ميرزا حسن
20- بر مراتب مسطوره متن خيرالحاج حاجي محمد اقرار و اعتراف نمود.
21- اقرّ الواقف المعزز المحرم الحاج محمدتقي معمار بجميع ما رقم و زبر فيه حرره الاقل ابوطالب شيرازي في 25 شهر جمادي الثانيه 1298، محل مهر ابوطالب
22- بسم الله تعالي، اعترف الواقف الموفق من الوقف و القبض و التوليه و سايرها شرح فيه في السادس و العشرين جمادي الاخري

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *