بررسی اندیشه نظام احسن در مثنوی مولوی
پدیدآور: یوسف اندرخورد
چکیده:
نظام احسن به معنای بهترین و کاملترین نظامی است که خدا آفریده است. سؤال این است که آیا نظام فعلی خلقت کاملترین جهان ممکن است؟ آیا علیرغم علم، قدرت و خیرخواهی خداوند، ایجاد جهانی کاملتر از این امکان پذیر نبود؟ آفرینش جهانی که در آن هیچ شر و زشتی وجود نداشته باشد. مسئله شرور یکی از بارزترین موضوعاتی است که بسیاری از منکران خداوند آن را مسئلهای جدی در برابر خداباوران میدانند و مدعی هستند در برابر این پرسش که «با وجود خدای مهربان و قادر مطلق، چرا چنین شروری وجود دارد یا بایـد داشـته باشد؟نمیتوان پاسخ شایسته ای نهاد و ایـن دلیـل محکمـی بـر ضـعف مـدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا است و نتیجه آن نفی وجـود خداونـد است. هدف این پژوهش بررسی نظام احسن در اندیشه مولوی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی میباشد. نتیجه پایاننامه حاکی از آن است که مولانا با بیانات مختلف، نسبیت شر را اثبات کرده و آن را از ضروریات زندگی دنیوی بشر میداند. بدون وجود شرور، نه تنها بسیاری از موارد در حجاب ابهام باقی می-ماند، بلکه بسیاری از فضایل و هنرهای انسانی نیز شکوفا نشدهاند. از طرف دیگر، او معتقد است که هیچ شر مطلقی در جهان وجود ندارد و همچنین معتقد است که بین خود شر نسبیتی وجود دارد.
کلیدواژهها: خیر،شر،مثنوی مولوی،عرفان و تصوف،نظام احسن
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.