چکیده مقاله:
آرمانشهری که در آن فاصله های اقتصادی و اجتماعی افراد به حداقل می رسد و برقراری قسط و عدالت مهمترین شاخصه آن است، کرامت انسانها حفظ میشود و نوع دوستی و همکاری در آن شکل گرفته است، میسر نخواهد شد مگر با اراده و عمل جمعی. ساختن یک جامعه بهتر در امید اجتماعی ایرانیان تبلور یافته اما محدودیتهای فرهنگی مانع از رشد و هدایت آن به سمت اراده و عمل میگردد . برتری نفع شخصی بر جمعی، ضعف فرهنگ کار گروهی و سطح نامطلوب اعتماد اجتماعی، انتظار انجام همه کارها از حکومت و رابطه عمودی قدرت از این دست مولفه های فرهنگی هستند که همداستان شدن جمعیتها برای انجام امور خیر و برخورد مسئولانه در ارتباط با آسیبهای اجتماعی را به طورجدی به مخاطره می اندازند. از سویی خلقیاتی چون عاطفی بودن، مهربانی، همدلی، احسان و صدقه دادن به نیازمندان، امکانهایی را برای گشایش و تقویت ظهور امر خیر جمعی فراهم می آورد . تاثیرات مولفه هایی از فرهنگ دینی بر فرهنگ عامه چون تکافل اجتماعی و وقف نیز نقاط قوت و امکانهایی است که تقویت آن در فرهنگ عامه میتواند در گسترش نیکوکاری و خیر جمعی موثر باشد. بر این اساس در این نوشتار سعی خواهد شد تا با رویکرد تاریخی و بر اساس مطالعه اسنادی به بررسی آراء ایرانشناسان و محققین فرهنگ عامه ایرانی پرداخته و به یک جمعبندی در ارتباط با مولفه هایی از فرهنگ ایرانی که مقوی یا مضعف شکل گیری نیکوکاری جمعیاند پرداخته و امکان و محدودیت های آن را بررسی نماید.
کلیدواژه ها:
فرهنگ عامه، خلقیات ایرانیان، خیر جمعی، وقف، تکافل اجتماعی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.