به گزارش روابط عمومی پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری (خیر ماندگار)، به مناسبت هفته پژوهش، پنجاه و نهمین نشست تخصصی خیرماندگار با موضوع « واکاوی تقابل فرهنگ نیکوکارانه با فرهنگ گداپروری» و با سخنرانی دکتر ثریا معمار، هیئت علمی دانشگاه اصفهان و گروه پژوهشی پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری و دکتر مریم سادات موسوی، مدیر مرکز طرح به اضافه شما، روز سه شنبه 21 آذرماه از ساعت 14 الی 16 به همت این پژوهشکده و همکاری دانشکده الهیات و معارف اهلالبیت (ع) در تالار صائب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، بصورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر ثریا معماربا بررسی دغدغههای خیرین از جمله عادت کردن مددجویان به کمکها و تنپروری ابراز نگرانی کرد و اظهار کرد: بهنظر میرسد با توجه به وجود کمکهای خیرین، پس از مدتی مددجویان در جهت بهبود زندگی خود دیگر گامی بر نمیدارند و تغییری در زندگی آنها دیده نمیشود.
دوگانه توانمندسازی و گداپروری
عضو هیئت علمی با ارائه مباحث نظری به شرح مسئله پرداخت و با اشاره به “نظریه زیمن” در خصوص سنخ فقیر به مباحث خود ادامه داد. وی افزود: معمولا افراد جامعه بر اساس یک سری ملاکهای عینی مثل درآمد، سطح منزلت اجتماعی، میزان تحصیلات با یکدیگر متفاوت هستند. در سختی و عسرت بودن برخی افراد، میزان درآمد پایینتر آنها نسبت به بقیه افراد جامعه، منزلت اجتماعی کمتر و … حس فقیر بودن آنها را در ذهن دیگران ایجاد میکند، در صورتی که در بعضی موارد حتی آنها خود را فقیر نمیدانند ولی به محض اینکه مردم برچسب فقیر بودن را به آنها میزنند، به افرادی نیازمند به کمک تبدیل میشوند و در این روند، فرد برای دریافت کمک باید فقر خود را به خیر ثابت کند تا بتواند کمک دریافت کند که این فرآیند، فرآیندی بسیار خطرناک دانست.
معمار به اهمیت طریقه رفتار کردن افراد جامعه و خیرین با افراد نیازمند اشاره کرد و چگونگی برخورد با آنها جهت جلوگیری از پرورش احساس فقیر بودن در خود را، بسیار قابل تامل دانست. وی افزود: این ما هستیم که در ارتباطات اجتماعی سنخ فقیر را میآفرینیم و یک منزلت اجتماعی را به آنها میبخشیم که تنها صفات منفی را دارند. بعضی از آنها با نداشتنها و با ابراز نداشتههایش، خود را به خیرین معرفی میکند که طبیعتا مشکلات زیادی در پی آن به وجود میآید.
توانمندسازی مددجویان به جای حمایت بیش از حد
این عضو گروه پژوهشی پژوهشکده، به چند سوالی که هر خیر باید از خود در جهت توانمندسازی مددجویان به جای حمایت بیش از حد از آنها و وابسته کردنشان به خود بپرسد، اشاره کرد همچون: چرا کمک و اقدام به کار خیر میکنیم؟ ماهیت کمکی که ما به دیگران میکنیم چیست و چطور باید به دیگران کمک کنیم که ضمن حفظ کرامت و شخصیت انسانیشان، از برچسب فقیر زدن به آنها هم از دیدگاه ما و هم از نظر خودشان جلوگیری کنیم. وی در ادامه خیرین را به دو دسته تقسیمبندی کرد؛ خیرین با اقدامات خودخواهانه و خیرین با نیات دگرخواهانه و خیرخواهانه. دسته اول، خیرین با اقدامات خودخواهانه، افرادی هستند که اقدامات خود را بر اساس منزلت اجتماعی خود و تبلیغاتشان انجام میدهند که با انتشار عکس و فیلمها، افراد فقیر ناشناخته را به دیگران میشناسانند و عزت نفس آنها را از بین میبرند و علاوه بر فقیر پروری، منش تکدیگری را نیز رقم میزنند. از نظر معمار، این دسته خیرها را خیرینی هستند که ضرری که میرسانند بیشتر از کمکی است که میکنند و بعضا با تحقیقاتی که انجام میدهند آبروی فردی که در محله آبرومندانه زندگی میکرده است را از بین میبرند. در مقابل آنها، خیرینی هستند که بانیات دگرخواهانه و خیرخواهانه، مخفیانه کار میکنند و بسیار مراقبت میکنند تا آبروی افراد و عزت نفسشان خدشهدار نشود.
اهمیت حفظ عزت نفس مددجویان
در ادامه معمار راهکارهایی در جهت چگونگی توانمندسازی نیازمندان ارائه داد و افزود :”باید به این نکته فکرکنیم و راههایی را در راستای جلوگیری از لگدمال شدن عزت نفس مددجویان و تحقیر و طردشدگی آنها پیش بگیریم.” در ذیل راهکارهای وی را مطرح میکنیم:
- ناشناس کمک کردن، کسانی که کمک میدهند و کمک میگیرند بهتر است یکدیگر را نشناسند تا عزت نفس مددجو حفظ شود و آشنایان و همسایگان متوجه مشکلات آنها نشوند،
- آموزش کسانی که در خیریهها کار میکنند جهت تعامل مناسب با مددجویان،
- بهره گیری از کمکهای استراتژیک در جهت حل ریشههای فقر بجای کمکهای پراکنده و بی هدف؛ بدین ترتیب ترغیب خیرین به کارگروهی و مشارکت آنها با یکدیگر و همچنین کمک بصورت غیر مستقیم به خانوادههای نیازمند، با ایجاد شغلی برای آنها و یا تامین خرج تحصیل خانواده و … تا بدین فرد بتواند روی پای خود بایستد و مشکلاتش را خود حل کند و احساس کند خودش نیازهای خانوادهاش را مرتفع میکند نه خیرین، بدین ترتیب تلقی نیازمند و مستمند بر طرف میشود،
- اولویتبندی نیازها و افزایش تحقیقات و مطالعات در این زمینه؛ بررسی چیستی امر خیر، خیر چه نوع کمکی میتواند ارائه دهد تا مددجویان از چرخه فقر و نداری نجات پیدا کنند، چون فقر یک مقوله چند بعدی است و فقط نیازهای مادی نیست، بنابراین اینکه خیر چه کمکهایی میکند خیلی مهم است،
- جلوگیری از موازی کاری، خیرین از کارهای یکدیگر مطلع باشند و با شناسایی و اولویتبندی نیازهای مناطق مختلف از دوباره و چندباره کاری ها جلوگیری کنند.
نفی کمک رسانی بدون قید و شرط
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ادامه تئوری “مبادله هومنز” در جامعه شناسی را مطرح کرد که 3 مفهوم اصلی” تعادل، انتظار و عدالت توزیعی” را دارد و سه گزاره “موفقیت، محرک و محرومیت اشباع” را مورد بررسی قرارداد: گزاره موفقیت، وقتی فردی برای کاری پاداش میگیرد مایل است مجددا آن را تکرار کند، گزاره محرک، هر چه محرکی خاص در گذشته بیشتر ثمر بخش بوده یعنی اثرگزاری آن بیشتر بوده، گزاره محرومیت اشباع، هرچه در گذشتهای نزدیک شخص خاصی پاداش خاصی دریافت کرده باشد، ارزش آن واحد پاداش برای وی کمتر میشود و ارزش کمتری برای آن قائل است.
وی در ادامه اذعان داشت: ما با در نظر گرفتن این سه گزاره، در کمک رسانیها میتوانیم از گداپروری و عادت به کمک جلوگیری کنیم؛ ما باید بجای کمک رسانی بدون قید و شرط یک مطالبه هرچند ناچیز داشته باشیم و مددجو در ازای کاری که انجام داده به او کمک شود، کمک گرفتن از خود افراد در جهت کار خیری که برای آنها انجام میشود و مشارکت با آنها میتواند اثر مثبتی در ذهنیت آنها ایجاد کند، همچنین در نظر گرفتن زمانبندی متناسب با کمکی که به افراد انجام میشود بجای کمک رسانی بصورت متناوب و پی در پی که پس از مدتی این کمک بی ارزش میشود و به این ترتیب از رخوت و بی میلی و اشباع شدن فرد از کمکها جلوگیری کنیم.
معمار در جمعبندی سخنان خود گفت: “برای رهایی از دوگانه گداپروری و توانمندسازی افراد، بهتر است انجمنهای کمکرسان در جهت توانمندسازی گروههای اجتماعی وقت بگذارند و تا آنجایی که امکان دارد اجازه ندهند این افراد خود را فقیر، ناتوان و اعانه بگیرتصور کنند و از طرفی هم باید تصور خیرین را تغییر دهیم که خیرین فکرنکنند باید صدقههایی به مددجویان بدهند که این اعانه فقط اعانه مالی هست و بدین ترتیب وجدان خود را آرام کنند و به پیچیده بودن فقر رقم بزنند. باید بصورت ساختاری ساختارهایی که نابرابری را خلق میکنند بررسی کنیم و اجازه دهیم گروههایی که از امکانات برخوردار نیستند خودشان صدای خودشان باشند و ما بتوانیم با شنیدن صدای آنها زمینههای تغییر را برایشان فراهم کنیم.”
کژکارکردهای پنهان خیریهها
در ادامه مدیر مرکز طرح به اضافه شما اذعان داشت که همواره با مطرح شدن بحث امر خیر، امر همکاری پیش میآید و افراد در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا منافعی را بهدست آورند. موسوی این منافع را به به سه دسته تقسیم کرد: “منافع مشترک، منافع متقابل و منافع کمک رسان (خدمتی به دیگران داده میشود ولو اینکه بعد مادی آن خیلی در نظر گرفته نشود که این امر در همه هستی ساری و جاری است) ”
وی شرایط کمک رسانی را با اشاره به حدیثی از پیامبر (ص) توضیح داد:” اگر سائلی نزد شما آمد به دو روش با او برخورد کنید، یا چیزی که در توان دارید به او اعطا کنید یا اگر نمیتوانید کمک کنید به گونهای که در شان آن فرد است اورا رد کنید و اگر نمیتوانید با مال خود به مردم رسیدگی کنید با اخلاق خود با آنها مدارا کنید.” موسوی با ارائه مثالهایی به کژکارکردهای پنهان خیریهها اشاره کرد و از تجربیات خود و مرکز خود در خصوص افزایش عزت نفس مددجویان و از طرفی در مقابل آنها افراد نیازمند و تنپروری که با کار خیر بی برنامه و بدون استراتژی بر تعدادشان افزوده شده بود تا پیامدهای بدی همچون افزایش نرخ طلاق به امید بهره گرفتن از کمکهای خیریه اشاره کرد. وی در نهایت با ارائه مثالهای عینی از تجربیات خود در مرکز به اضافه شما افزود: خیرین و خیریهها به این دلیل که برنامه مشخص، استراتژی تعیین شده و راهکارهایی برای رسیدگی به امر نیازمندان ندارند ناخواسته آسیبهایی را ایجاد میکنند که منجر به گداپروری و تکدیگری میشود .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.