تبیین مدلهای سازمانی بخش سوم و نقش آنها در حکمرانی امور خیر
مهدی توسلی1، فاطمه عبدالعظیم بیگ2
1. دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
2. کارشناسی ارشد برنامهریزی رفاه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی (نویسنده مسئول)
چکیده
با توجه به این واقعیت که سازمانهای اجتماعی و نهادهای مردمی نقش فزاینده و موثری در تولید و توزیع خدمات در جامعه دارند؛ دانش ما در مورد حاکمیت و نقش آنها در حکمرانی امور خیر محدود است. در این مقاله سعی بر آن است که ابتدا با تعریف و شناخت ویژگی های NGOها و NPOها به شباهت و تفاوت آنها پرداخته شود و در پایان با توجه به تعریف صحیح از آنها ایفای نقش آنها در حکمرانی مطلوب امور خیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. به نظر میرسد، نظام حکمرانی مناسبی برای نقش آفرینی این سازمانهای اجتماعی ترسیم نشدهاست. نظامی که در آن سازمانهای اجتماعی در کنار بخش دولتی و بخش خصوصی به صورت موثر و کارآ به ایفای نقش ذاتی و قانونی خود بپردازند. زمانی که در جامعه شرایطی وجود دارد که اولویتها و تقاضاها نامتجانس هستند، بخش سوم می تواند به عنوان پاسخی به مسائل عمومی عمل کرده و نارساییهای دولتی را پوشش دهد. حکمرانی یک فرآیند است که فراتر از دولت و حکومت به کار برده میشود و NGOها و NPOها در این فرآیند نقش مهمی ایفا میکنند. دولت نیز برای فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری در یک سطح با دیگر نهادها قرار میگیرد. نهادهای مدنی نیز، نه به عنوان مشارکتکننده صرف، بلکه به عنوان شریک در این فرآیند حضور دارند. با توجه به ویژگیهای حکمرانی مطلوب از نظر سازمان ملل از قبیل مشارکت، اجماع محوری، پاسخگویی، کارایی، و غیره، با توجه به مطالعات صورت گرفته، این مقاله بر این مسئله تأکید دارد که این شاخصها به تمامی بازیگران این عرصه باز میگردد. به طوری که کارایی، اثربخشی، شفافیت، حاکمیت قانون، و غیره باید در نهادهای مردمی نهادینه باشد تا نقش اثرگذاری در حکمرانی داشته باشد. در بین بازیگران حکمرانی، نهادهای مردمی بیشترین اشتراک ذاتی و کارآمدی را در بین بازیگران عرصه حکمرانی دارند، یعنی میتوانند نه تنها به عنوان تسهیلگر بلکه به عنوان پیشران فعالیتها و خدمات به ایفای نقش خود بپردازند.
واژگان کلیدی: سازمانهای غیردولتی، سازمانهای غیرانتفاعی، حکمرانی، امور خیر، بخش سوم
مقدمه
رفع فقر و محرومیت و دستگیری از نیازمندان جامعه امری ضروری و مهم است، که دولتها آن را در سیاستگذاریها و تصمیمگیریها آن را مد نظر قرار میدهند و در جهت رسیدن به این اهداف تلاش میکنند. در کنار نقش مهم دولت در این عرصه، نباید از نقش و تأثیر سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی غفلت نمود. خیریهها و سازمانهای غیرانتفاعی به عنوان نهادهای مردمی، اثرات و کارکردهای زیادی در جامعه انسانی دارند. توانمندسازی، کارآفرینی، و دستگیری از محرومین جامعه از جمله کارکردهای مهم این سازمانهاست. دولتها نیز به این امر واقف شدهاندکه مشارکت و همکاری سازمانهای مردم نهاد، اثربخشی برنامهها را در امر توسعه افزایش داده و موجب تعامل بیشتر دولت و این بخش، و در نهایت حکمرانی خوب خواهد شد. این سازمانها نقش واسطهای را برای ارائه خدمات به محرومین جامعه داشته و میتوانند به عنوان بازوی دولت عمل کرده و با مشارکت افراد جامعه مکمل بخش دولتی باشند. نوشتار حاضر با تأکید بر نقش سازمانهای بخش سوم در تلاش است تا ضمن بیان ویژگیها و تفاوت این سازمانها، بر نقش آنها در حکمرانی امور خیر تأکید کند. یافتههای این پژوهش میتواند مقدمهای برای شناخت تفاوت بین سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی بوده و در جهت توجه به حکمرانی امور خیر و مشارکت با دولت مورد استفاده قرار گیرد.
NGO
تاریخچه
در سال 1945، سازمان ملل متحد برای اولین بار ایجاد شد تا به عنوان یک آژانس بین دولتی عمل کند. این آژانس میانجیگری بین چندین دولت است. برای اجازه دادن به برخی از گروههای منافع بینالمللی و آژانسهای غیردولتی برای شرکت در جلسات این قدرتها و اطمینان از وجود یک سیستم کنترل و توازن مناسب سازمان ملل متحد اصطلاحی را برای تعریف آنها به عنوان ویژگی غیردولتی تعیین کرد. با این حال، اولین سازمانهای غیردولتی بینالمللی، با این تعریف، از قرن هجدهم شروع میشوند. تا سال 1904 ، بیش از 1000 سازمان غیر دولتی مستقر در جهان وجود داشت که در سطح بینالمللی برای همه چیز از آزادی زنان و افراد برده گرفته تا خلع سلاح جنگ فعالیت میکردند. جهانی شدن سریع منجر به گسترش سریع نیاز به این سازمانهای غیردولتی شد زیرا منافع مشترک بین دولتها اغلب از حقوق بشر و محیط زیست به نفع سود و قدرت چشمپوشی میکردند. اخیراً، حتی نظارت بر ابتکارات سازمان ملل متحد باعث افزایش نیاز به سازمانهای غیردولتی بشردوستانه بیشتر برای جبران فرصتهای از دست رفته شدهاست. (بریجت، 2020)
تعاریف
گروه داوطلبانه، افراد، یا سازمانهایی،که معمولاً وابسته به هیچ دولتی نیستند و برای ارائه خدمات یا حمایت از سیاست عمومی تشکیل میشود. اگرچه برخی از NGO ها شرکتهای انتفاعی هستند، اکثریت قریب به اتفاق، سازمانهای غیرانتفاعی هستند. برخی سازمانهای غیردولتی، به ویژه سازمانهای مستقر در کشورهای اقتدارگرا ممکن است توسط دولتها ایجاد یا کنترل شوند. طبق اکثر تعاریف، احزاب سیاسی و سازمانهای جنایتکار یا خشونت طلب چریکها NGO محسوب نمیشوند. موضوعاتی که توسط سازمانهای غیردولتی مطرح میشوند دامنه نگرانیهای انسانی را در بر میگیرد. به عنوان مثال، حقوق بشر، حفاظت از محیط زیست، امدادرسانی در برابر بلایا و کمک به توسعه، و دامنه فعالیتهای آنها ممکن است محلی، ملی یا بینالمللی باشد. بعضی از سازمانهای غیردولتی عملکردهای نیمه دولتی را برای گروههای قومی که فاقد دولت خود هستند انجام میدهند. بودجه غیردولتی ممکن است از طریق کمکهای خصوصی، سازمانهای بینالمللی، دولتها یا ترکیبی از این سرمایهها تأمین شود. (مارگارت، 2020)
NGO مخفف سازمان غیردولتی است و عملکرد آن میتواند از سازمانهای خدماتی گرفته تا گروههای مدافع حقوق بشر و گروههای امداد بسیار متفاوت باشد. سازمانهای غیردولتی به عنوان یک سازمان بینالمللی که توسط یک معاهده بینالمللی تأسیس نشدهاست توسط سازمان ملل تعریف میشود، برای بهرهمندی جوامع از سطح محلی تا بینالمللی فعالیت میکنند. سازمانهای غیردولتی نه تنها به عنوان کنترل و تعادل برای دولت و دولتمردان عمل میکنند بلکه در ابتکارات گستردهتر دولتی مانند واکنش امدادرسانی به یک فاجعه طبیعی نقش مهمی دارند. اگر سابقه طولانی خدمات سازمانهای غیردولتی در زمینه اجتماعات و ایجاد ابتکارات در سراسر جهان نبود، در حال حاضر، علاوه بر قحطی، فقر، و بیماری، مسائل بسیار بزرگتری برای جهان وجود داشت. (جانسون، 2020)
ویژگیها
سطح قابل توجهی از ساختار: سازمانهای غیردولتی نهادهایی نهادینه شده، دارای تاسیس، کار برنامهای، کارمندان تمام وقت یا کارمندان با کار موقت هستند و اهداف، قابل اندازهگیری را با استفاده از شاخصهای مختلف کارایی برنامهریزی میکنند.
فعال در جامعه مدنی و بخش خصوصی: از دیدگاه نهادی، NGOها نهادهای جداگانهای از دولت هستند، به این معنی که آنها نهادهای دولتی نیستند و حتی اگر بودجه دولتی دریافت کنند، توسط دولت کنترل نمیشوند،
از طریق کار درآمدزایی نمیکنند: بر خلاف سایر سازمانهای بخش خصوصی، سازمانهای غیردولتی سود صاحبان یا مدیران را هدف قرار نمیدهند، این بدان معناست که درآمد بیشتری برای سازمان هزینه میشود. اگر سود غیرقابل اجتناب باشد، نمیتواند بین کسانی که سازمان را مدیریت یا هدایت میکنند توزیع شود اما منبع دیگری برای راه اندازی پروژهها، ابتکارات، برنامهها یا فعالیتهای جدید است که مکمل یکدیگر هستند.
توسعه فعالیتهای خودگردان و خودکفایی اقتصادی : سازمانهای غیرانتفاعی فعالیتهای خود را مدیریت و کنترل میکنند این بدان معناست که رویههای خود را تنظیم میکنند و مستقل از کنترل خارجی هستند.
حمایت از فعالیتهای داوطلبانه: یکی از ویژگیهای سازمان غیردولتی مدیریت، مشارکت داوطلبانه شهروندان در مأموریت اعلام شده، برنامه اقدام مدنی، و وضعیت است. اصطلاحاتی مانند “خیریه” یا “سازمانهای داوطلب” از ویژگیهای سازمانهای غیرانتفاعی نشئت میگیرد. به دلیل اینکه زمینه فعالیت آنها در بخشهاست. آنها بیانگر انواع موضوعات و نگرانیهای مردم عادی هستند و دقیقتر از احزاب سیاسی و بازار، که قادر به انعکاس واقعیت نیستند، فعالیت میکنند. (دوهام، 2010)
مثال
بسیاری از NGOها وجود دارند که برای موضوعات خاص مانند حمایت از حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان محیط زیست یا بهداشت کار میکنند. کمیته بینالمللی صلیب سرخ، روتاری بینالمللی ، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی از NGOهای شناخته شدهای هستند که در سراسر جهان فعالیت میکنند.
NPO
تاریخچه
اعتقاد بر این است که اولین سازمان خیریه در جهان در لندن مستقر شدهاست. تصور میشود سال 1741 زمانی است که مفهوم غیرانتفاعی برای اولین بار در جهان پدیدار شد. گفته میشود بیمارستان فدلینگ در لندن اولین نهاد غیرانتفاعی است که در عصر بشر وجود داشته است. صلیب سرخ در سال 1881 تاسیس شد و بعداً، YMCA در سال 1884 تاسیس شد. قبل از ظهور قوانین مدرن افراد غیرانتفاعی به دادن حقوق زیاد به کارمندان شاغل در سطح بالاتری از سلسله مراتب سازمان پرداختند. با اجرایی شدن قوانین جدید که شرایط مربوط به ایجاد مشاغل غیرانتفاعی را بیان میکرد، محدودیت حقوق کارمندان سازمانهای غیرانتفاعی به وجود آمد. با این حال، این یک تصور غلط رایج است که یک سازمان غیرانتفاعی کاملاً متشکل از داوطلبان و کارمندان با حقوق صفر است. کارمندان حقوق بگیر در بخش غیرانتفاعی وجود دارند، اما حقوق آنها زیاد نیست. (یانگ، 2013)
تعاریف
یک سازمان غیرانتفاعی به مشاغلی گفته میشود که توسط سازمان خدمات درآمد داخلی وضعیت معاف از مالیات به آن اعطا شدهاست زیرا هدف اجتماعی را پیش میبرد و منافع عمومی را تأمین میکند. کمکهای مالی به یک سازمان غیرانتفاعی به طور معمول برای اشخاص و مشاغل سازنده مالیات کسر میشود و سازمان غیرانتفاعی هیچ گونه مالیاتی برای کمکهای دریافتی یا پول دیگری که از طریق فعالیتهای جمعآوری سرمایه بدست آورده است پرداخت نمیکند، NPOها نمیتوانند سیاسی باشند، و این به ما توضیح میدهد که چرا بسیاری از آنها فعالانه به دنبال لحنی غیرحزبی در ارتباطات خود هستند. این سازمانها باید در مقالات سازماندهی خود صریحاً قید کنند که از طرف هیچ نامزدی در هیچ کارزار سیاسی شرکت نخواهند کرد یا برای اهداف سیاسی هزینه نمیکنند. (کنتون، 2020)
NPOها برخی از مهمترین عملکردها را در جامعه پشتیبانی و تقویت میکنند. بنابراین، نقشی حیاتی دارند. هدف NPOها صرفاً سودآوری نیست. هدف اصلی دستیابی به رسالت اجتماعی آنها است. بنابراین، تمرکز آنها سود نیست. ماهیت غیرانتفاعی فعالیت آنها اندازهگیری مازاد درآمد را به عنوان یک اعتبار فاقد اعتبار می کند، شاخص موفقیت، موفقیت از منظر مالی قابل اندازهگیری نیست زیرا این هدف اصلی سازمان نخواهد بود. بر این اساس، فقط با استفاده از اقدامات مالی ممکن است نماینده عملکرد NPO نباشد. محورهای مختلف این سازمانها در مقایسه با سایر بخشها به این معنی است که NPOها عملکرد اقتصادی خود را در موارد مختلف اندازهگیری میکنند. شرکتهای غیرانتفاعی مجاز به توزیع هر نوع مازاد درآمد نیستند. با وجود این محدودیت، NPOها از نظر اقتصادی میتوانند، کارکنان یا داوطلبان خود را برای کار خود تعدیل کنند، اما چنین سازمانهایی به طور کامل یا قابل توجه توزیع درآمد خود را ممنوع میکنند. سازمانها در توزیع درآمد خود مشمول ممنوعیت کامل یا قابل توجه هستند. نهادهای بخش سوم بودجه عمومی را جمعآوری میکنند و تحت یک نظام مالیاتی مطلوب قرار دارند. NPOها فعالیت خود را انجام میدهند و به طور سنتی، نسبت به نهادهای دولتی و بخش خصوصی، کمتر تحت مقررات دولت قرار میگیرند. ایجاد فرصت بیشتر دیده شدن، برای اقدامات NPOها و جلوگیری از سوءظن در مورد بینظمی آنها برای مزایای مالیاتی و جمعآوری کمک مالی از سوی دولتها ضروری است. سرانجام، واقعیت اقدام به نفع اهداف اجتماعی بدان معناست که این نهادها برای انجام فعالیت خود روی تعداد زیادی داوطلب حساب میکنند. (رودریگز و همکاران، 2020)
سازمانهای غیرانتفاعی برای کمک به جامعه مانند توسعه امور خیریه ، تجارت و دین تأسیس میشوند. با این حال، یک شخصیت حقوقی جداگانه به غیر از اعضای خود دارد و هدف اصلی آنها ارائه خدمات بدون قصد کسب سود همانند سازمانهای تجاری است. منبع اصلی درآمد برای چنین سازمانهایی “کمکهای مالی” و “کمکهای دولتی” است که قطعی نیست. هدف اصلی این سازمانها خدمت به جامعه است. هیچ مازادی بین اعضای خود توزیع نمیشود. بودجه عمده با کمک مالی و کمک در سازمان غیرانتفاعی انجام میشود. سازمان غیرانتفاعی نیز به عنوان یک نهاد حقوقی جداگانه در نظر گرفته شدهاست. اعضای منتخب سازمان مدیریت را بر عهده دارند. بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی به کمک فعال داوطلبان وابسته هستند.
ویژگیها
معافیت مالیاتی: سازمانهای غیرتجاری از پرداخت مالیات به دولت معاف هستند. بنابراین، آنها میتوانند کل درآمد خود را در پیشرفت سازمان تنظیم کنند. این سازمانها از بار مالیاتی عاری هستند، یعنی مجبور نیستند مالیاتی را به صورت مالیات بر درآمد به دولت بپردازند، اما برای بدست آوردن این مزیت باید پروندههای مناسب کارهای خود را در قالب سازمان یافته حفظ کنند.
کمکهای دولتی: سازمانهای غیرانتفاعی برای بهبود سازمان و منافع جامعه، تخصیصهای مختلفی را از دولت در قالب کمکهای دولتی دریافت میکنند.
بدهیهای تعریف شده: در صورت بروز هرگونه اختلاف، طلبکاران دارای حقوق صریح و قانونی برای طرح شکایت از سازمان هستند. آنها فقط میتوانند بدهیهای خود را با داراییهای سازمان پس بگیرند و مالک، هیچگونه بدهی با داراییهای شخصی خود را پرداخت نمیکند.
جبران خسارت ذاتی: سازمانهای غیرانتفاعی خدمات را مدیریت میکنند و به بخش نادیدهگرفته شده یا مورد غفلت جامعه مانند کودکان فقیر توجه میکنند.
سازمانهای غیرانتفاعی بدون هیچگونه امید به پاداش به صورت پولی و غیرپولی برای بهبود بشریت تلاش میکنند. اعضای آن با ارادت نسبت به جامعه کار میکنند و خدمات خیریه مختلفی را ارائه میدهند که دولت و سرمایهگذاران مختلف، کمک به این سازمانها را پیشنهاد میدهند. (پارچی، 2020)
مثال
از نمونههای سازمان غیرانتفاعی میتوان به باشگاههای ورزشی، سازمانهای اجتماعی یا تفریحی، موسسات آموزش عمومی، و بیمارستانهای دولتی اشاره کرد.
شباهت سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی
شباعت تشکلهای غیردولتی و سازمانهای غیرانتفاعی، بیشتر از تفاوتهای آنهاست. هر دو نوع سازمان به طور کلی در جهت منافع جامعه و رفاه بشری و یا بهبود جهان کار میکنند. (ویدمارک، 2018)
یک سازمان غیردولتی و یک سازمان غیرانتفاعی هر دو نه با هدف سودآوری بلکه برای منافع اجتماعی کار میکنند.
بنیادهای بزرگی که اسم آنها را شنیدهاید، اکثراً NGO هستند و در مقایسه با NPOها دامنه وسیعتری دارند. رهبران هر دو نوع سازمان از فعالیتها یا کمکهای دریافتی سود نمیبرند. بنابراین، هر دو هنوز برای سودآوری کار میکنند، اما نه برای منافع شخصی بلکه در جهت کمک به بسیاری از بخشهای جامعه، چه در سطح محلی و چه در سطح بینالمللی. هر دو سازمان همچنین به دنبال اعطاهای مختلف برای کمک به تحقق و امکان بخشیدن به اهداف خود هستند.
خواه یک سازمان غیردولتی باشد یا NPO برای فعالیت، نکته مهم گشودن فرصتهای شراکت و وحدت در داخل و خارج از سازمانهای مربوطه است. (فولر، 2013)
تفاوت سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی
با این حال، به طور کلی تفاوت بین یک سازمان غیردولتی و سازمان غیرانتفاعی معمولاً مسئله دامنه است. در حالی که بیشتر سازمانهای غیردولتی غیرانتفاعی هستند ، تعداد کمی از سازمانهای غیرانتفاعی سازمانهای غیر دولتی هستند. دلیل این امر آنست که سازمانهای غیردولتی معمولاً پروژه های بزرگ – حتی بینالمللی را بر عهده میگیرند و اغلب در مناطق نیازمند جهان تمرکز میکنند. یک NGO میتواند به هر سازمانی که به طور مستقل از دولت برای ارتقا تغییر کار میکند، مراجعه کند، اما معمولاً در مناطقی است که ممکن است یک دولت نیز در آن نقش داشته باشد. هیچ دولتی بر آنچه سازمان غیردولتی انجام میدهد نظارت نمیکند و هیچ فردی از دولت مستقیماً در تصمیمات یا اقدامات آن نقش ندارد.
NGO مخفف سازمان غیردولتی است، كه در آن به انجمنی كه توسط شهروندان تشكیل شده اشاره دارد كه كاملاً مستقل از دولت برای انجام طیف وسیعی از خدمات و كاركردهای بشردوستانه عمل میكند. این یک نهاد غیرانتفاعی است. که بسته به میزان دسترسی و اتصال در سطح منطقهای، ملی یا بینالمللی کار میکند. میتواند به عنوان یک اعتماد، جامعه یا یک شرکت ثبت شود. این سازمانها بودجه خود را از دولت، بنیادها، مشاغل و افراد خصوصی دریافت میکنند. برای جلب توجه دولت به گلایههای شهروندان، حمایت از سیاستهای عمومی، ارتقا مشارکت سیاسی با ارائه اطلاعات، تعدادی از فعالیتها را انجام میدهد.
سازمان غیرانتفاعی یا NPO یک نهاد حقوقی است که توسط گروهی از افراد برای ارتقا اهداف فرهنگی، مذهبی، شغلی، یا اجتماعی تشکیل شدهاست. بودجه اولیه توسط اعضای یا معتمدین NPO جمع میشود. از آنجا که سازمان یک نهاد سودآور غیرانتفاعی است ، وجوه مازاد خود را به جای توزیع آن در بین اعضای سازمان در ارتقا اهداف سازمان اعمال میکند
یک NGO یک انجمن افراد است، که به جای هدف تجاری برای ارتقا اهداف بشردوستانه یا همکاری کار میکند. از طرف دیگر، NPO سازمانی است که برای ارتقا هنر، علم ، آموزش یا هر هدف اجتماعی یا فرهنگی دیگری تأسیس شدهاست، که قصد دارد به جای تقسیم آن بین اعضا، از سود خود در ارتقا اهداف خود استفاده کند. (سوربی،2017)
NPO مخفف سازمان غیرانتفاعی است. سازمان غیرانتفاعی یک شخصیت حقوقی است که با هدف ترویج فرهنگ، دین، و اهداف اجتماعی توسط گروهی از مردم تشکیل شدهاست. اعضا مسئول جمعآوری وجوه اولیه سازمان هستند. سپس از بودجه مازاد برای پیشبرد اهداف اجتماعی استفاده میشود. خبر خوب این است که این نوع سازمانها از مالیات رایگان و سایر کارهایی که توسط شرکتها یا واحدهای تجاری انجام می شود برخوردار است.
سازمانهای غیردولتی توسط مردم عادی تشکیل میشوند و به طور مستقل از دولت کار میکنند در حالی که سازمانهای غیرانتفاعی نهادهای قانونی هستند که توسط گروهی از مردم برای ارائه خدمات یا محصولات تشکیل شدهاند.
سازمان غیردولتی (NGO)سازمانی است که، توسط دولت فدرال، ایالت یا محلی اداره میشود. بیشتر آنها پایگاه عضویت دارند. NGO یک سازمان و بر شخصیت سازمانی متمرکز است، نه دولت. NPO مخفف سازمان غیرانتفاعی است و بر ویژگی اقتصادی تمرکز دارد اما هدف آن فقط کسب سود نیست.
جدول تفاوتها
اصطلاحات بنیادی سازمان غیرانتفاعی NPO سازمان غیردولتی NGO
مفهوم سازمانی است که برای ارائه کالاها و خدمات به مردم تأسیس شده و بر اساس این اصل کار میکند که هیچ عضوی سود یا زیان سهام خود را دریافت نخواهد کرد. به سازمانی غیردولتی گفته میشود که توسط شهروندان عادی تشکیل شده و به طور مستقل از دولت کار میکند
نماینده سازمانهای غیرانتفاعی سازمانهای غیردولتی
ثبت تحت نظر بخش هشت اقدام شرکتها مصوب 1956 تحت اقدام اعتماد عمومی
شخصیت یک نهاد قانونی است که توسط گروهی از مردم برای ارائه خدمات یا محصولات تشکیل شدهاست. سازمانهای غیردولتی توسط مردم عادی تشکیل میشوند و به طور مستقل از دولت کار میکنند.
منطقه عملیاتی/ دامنه فعالیت محدود
در سطح داخلی وسیع
در سطح منطقهای، ملی و بینالمللی
اهداف و کارکرد ترویج هنر، علم، پژوهش، تجارت و سایر اهداف مورد استفاده فعالیت به منظور بهبود جامعه و شرایط اقتصادی، آگاهیبخشی در حوزه حقوق بشر، قدرت زنان، جلب توجه دولت به گلایههای شهروندان، حمایت از سیاستهای عمومی، و ارتقا مشارکت سیاسی با ارائه اطلاعات
تأمین بودجه بودجه اولیه توسط اعضای یا معتمدین جمعآوری میشود. از آنجا که سازمان یک نهاد سودآور غیرانتفاعی است، وجوه مازاد خود را به جای توزیع آن در بین اعضای سازمان، در ارتقا اهداف سازمان اعمال میکند. این سازمان ها بودجه خود را از دولت ، بنیادها مشاغل و افراد خصوصی جمع می کنند.
رابطه با دولت موسسات غیرانتفاعی در بسیاری از کشورهای جهان، از نظر مالی به دولت وابسته هستند و مبالغی را به عنوان کمک دریافت میکنند، اما موسسات غیرانتفاعی هم هستند که به علت ضعف روابط دولت و این بخش، به سمت الگوی مالی مستقل حرکت کردهاند. سازمانهای غیردولتی سازمانی که نیست که توسط دولت فدرال، ایالت، یا دولت محلی اداره میشود و بیشتر آنها پایگاه عضویت دارند.
NGO یک سازمان و بر شخصیت سازمانی متمرکز است، نه دولت. هیچ دولتی بر آنچه سازمان غیردولتی انجام میدهد نظارت نمیکند و هیچ کس از دولت مستقیماً در تصمیمات یا اقدامات آن نقش ندارد.
حکمرانی
مفهوم حکمرانی
حکمرانی به خاطر عدم اعتماد به دولت شکل گرفتهاست. چرا که بسیاری از مردم از توانایی دولت برای رفع مشکلات اجتماعی ناامید شدهاند و این امر موجب تجدید نظر در تئوریهای سنتی مدیریت دولتی شد. بر این اساس باید گفت حکمرانی واژهای قدیمی است که اخيرا احیاء شده و از مهمترین و جذابترین مفاهیم در علوم اجتماعی، به ویژه مدیریت دولتی شدهاست (عليزاده و الوانی، ۱۳۸۹: ۲). همچون سایر مفاهیم علوم اجتماعی، تعاریف متعددی از مفهوم حکمرانی ارائه شدهاست. اعمال قدرت اقتصادی، اداری و سیاسی در ابعاد اجرایی، قانونگذاری، و قضایی برای مدیریت امور عمومی کشور در همه سطوح، شامل سازوکارها، فرایندها و نهادهایی که از طریق آن شهروندان و سازمانهای مردم نهاد، منافع خود را ابراز کنند و از حقوق قانونی خود، استفاده و تعهدات و تکالیف خود را ایفا و اختلافات خود را با میانجیگری حل و فصل کنند، حکمرانی است (ناظمی اردکانی، ۱۳۸۷: ۱۰۹). به تعبیر دیگر میتوان حکمرانی را مفهوم فرایندهایی دانست که سازمانها و نهادهای عمومی و حکومتی امور عمومی را به انجام میرسانند، منابع عمومی را اداره میکنند و تحقق حقوق بشر را تضمین مینمایند (زارعی، ۱۳۸۳: ۱۵۹).
تعاریف حکمرانی
حکمرانی از نظر سازمان ملل
حكمراني مجموعهاي از اقدامات فردي و سازمانی، عمومي و خصوصي براي برنامهريزي و اداره مشترك امور است و فرآيند پایداری از ايجاد تفاهم ميان منافع متفاوت و متضاد است كه در قالب اقدامات مشاركتي و سازگار جریان مییابد و شامل نهادهاي رسمي (که برای رعایت قانون قدرت یافتهاند) و ترتيبات غيررسمي و سرمايه اجتماعي شهروندان است.” (بردبار، ضرابی زاده، صالحی، 1394)
حکمرانی از نظر موسسه حکمرانی اوتاوا
موسسه اتاوا حکمرانی را شامل سازمانها، فرآیندها و قوانینی در جامعه میداند که تعیین میکنند چگونه قدرت اعمال میشود، چگونه تصمیمات مهمی که جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند گرفته میشوند و چگونه منافع متفاوت در این تصمیمات مورد توجه قرار میگیرند (درخشه، شجاعی، 1394)
حکمرانی از نظر ریچارد و اسمیت
حکمرانی برچسبی توصیفی است که برای برجسته کردن ماهیت در حال تغییر فرایند سیاستگذاری در دهههای اخیر، به کار برده شده است. به ویژه این مفهوم توجه ما را به تنوع بازیگران و عوامل حاضر در فرایند سیاستگذاری جلب میکند. درنتیجه حکمرانی خواستار آن است که تمامی بازیگران و موقعیتهای فراتر از هستة اجراییِ حاضر (دولت) در فرایند سیاستگذاری را نیز در نظر بگیریم. (یزدانی زازرانی، 1391)
حکمرانی از نظر اتحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی
مفهوم حکمرانی توسط افراد مختلف از بسیاری جهات قابل درک است. تعریف آن اغلب به اهدافی که باید دنبال شود، نهادهای درگیر و فضای سیاسی اجتماعی بستگی دارد. بسیاری از تعاریف مربوط به حاکمیت بر فرایندها، ساختارها و ترتیبات مربوط به اداره یک نهاد یا واحد سازمانی متمرکز است. ISSA تعریف خود را از حاکمیت با آنچه که اعمال قدرت و قدرت منفی را تأکید میکنند همسو میکند. بانک توسعه آسیا (ADB) حاکمیت را به عنوان “نحوه اعمال قدرت در مدیریت منابع اقتصادی و اجتماعی یک کشور برای توسعه” توصیف میکند. در چارچوب مدیریت تأمین اجتماعی، ISSA حکمرانی را به روشی تعریف می کند که مرجع واگذار شده از اختیارات خود در طراحی، اجرا و نوآوری در سیاستها، قوانین، سیستمها و فرایندهای سازمان، و درگیری ذینفعان خود بهره میبرد. حکمرانی خوب حاکی از آن است که اعمال اختیاراتی نظیر: مسئولیتپذیری، شفافیت، قابل پیشبینی بودن، مشارکت، و پویایی است. (اتحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی، 2020)
حکمرانی خوب
حکمرانی خوب مفهومی است که از سالهای میانی دهه 90 میلادی با گسترش اقتصاد نهادگرایی سخت مورد توجه محافل آکادمیک قرار گرفتهاست. حکمرانی خوب به معنای سازوکارها، فرآیندها و نهادهایی است که به واسطه آن شهروندان، گروهها، و نهادهای مدنی منافع خود را دنبال میکنند و حقوق قانونی خود را به اجرا میگذارند. (شاه آبادی و ثمری، 1396)
حکمرانی خوب ایجاد تغییر و تحولاتی است که به دموکراسی و مشارکت شهروندان و همچنین توسعه اجتماعی- اقتصادی منجر شود. حکمرانی به معنای سیستمی پیچیده از تعاملات بین ساختارها، سنتها، کارکردها و فرآیندهاست که سه ارزش اصلی: پاسخگویی، شفافیت، و مشارکت را در بردارد. (دباغ و نفری، 4:1388)
حکمرانی خوب نظامی از ارزشها، سیاستها، و نهادهاست که جامعه به کمک آن، اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی خود را به وسیله سه بخش؛ دولت، جامعه مدنی، و بخش خصوصی مدیریت میکند. (قلی پور، 4:1387)
حکمرانی خوب، بیانگر تغییر پارادایم نقش دولت و حکومتها و مشارکت یکسان همه مردم در فرآیند تصمیمگیری است که باعث میشود، صدای همه مردم زمانی که تصمیمات گرفته، و منابع تقسیم میشوند به گوش برسد. (مقیمی و اعلایی و اردکانی، 171:1390)
حکمرانی خوب امور خیر
با توجه به شاخصهای حکمرانی خوب از نظرسازمان ملل همچون: مشارکت، اجماع محوری، پاسخگویی، کارایی، اثربخشی، شفافیت، مسئولیت پذیری، برابری، و حاکمیت قانون، این شاخصها میتواند برای تمامی بازیگران این عرصه به عنوان معیار قرار گیرد. دولت و بخش خصوصی و بخش سوم میتوانند با معیار قرار دادن این شاخصها به حکمرانی خوب دست پیدا کنند. NGOها و NPOها نیز به عنوان سازمانهای بخش سوم از این قضیه مستثنا نیستند و حکمرانی خوب امور خیر با توجه به نقش سازمانهای اجتماعی، فعالیتها، خدمات و سطح تأثیر آنها متفاوت میباشد.
جمعبندی
با توجه به نوین بودن موضوع حکمرانی در جوامع، و با توجه به ابفای نقش بازیگران این عرصه که دولت بخش دوم و بخش سوم هستند، و با توجه به بستر فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف، ارتباط این بازیگران با یکدیگر متفاوت است. در این مقاله بر این نکته تأکید میشود که سازمانهای اجتماعی بخش سوم میتوانند در حکمرانی خوب تأثیر به سزایی داشته باشند که از آن به عنوان حکمرانی امور خیر یاد میشود. در این مقاله ابتدا به تعریف سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی پرداخته، و ویژگیها، شباهتها و تفاوتهای آنها تبیین گردید. با توجه به تعریف حکمرانی و حکمرانی خوب و حکمرانی امور خیر، نقش و جایگاه این سازمانها تبیین گردید. طبق جدول تفاوت و بیان سازمانهای مذکور و ماهیت آنها، میزان تأثیر سازمانهای بخش سوم در حکمرانی امور خیر به میزان دخالت سایر بازیگران اعم از دولت و جهتگیریهای آنان بستگی دارد. بخش سوم میتواند به عنوان هادی، ناظر، همکار، مکمل، تنظیمگر، تسهیلگر، پیشران و مطالبهگر به ایفای نقش بپردازد. برای اینکه سازمانهای بخش سوم بتوانند اهداف خود را در جهت حکمرانی مطلوب محقق سازند و در مسیر مشارکت و به عنوان تکمیلکننده دولت قدم بردارند، باید توازن منطقی بین آنان رعایت شود.
فهرست منابع
بردبار غلامرضا, ضرابي زاده شيما, صالحي طاهر (1394) «ارائه الگوي حکمراني خدا مدار» مديريت اسلامي، دوره 23 , شماره 2، از صفحه 9 تا صفحه 41
دباغ، سروش، نفری، ندا (1388). تبیین مفهوم خوبی در حمرانی خوب، مجله مدیریت دولتی، شماره 3، صفحه 3 تا 18
درخشه جلال، شجاعی جبّار (1394) «شاخصهای حکمرانی خوب در اندیشه و عمل امام علی (ع)« پژوهشهای علم و دین، دوره 6، شماره پیاپی 11، صفحه 17-36
زارعی، محمدحسین (1383) «حکمرانی خوب، حاکمیت و حکومت در ایران» مجله تحقیقات حقوقی، شماره 40، صفحه 155 تا 202
علیزاده ثانی، محسن، الوانی، سیدمهدی (1386) «تحلیلی بر کیفیت حکمرانی خوب در ایران» مجله مطالعات مدیریت بهبود و تحول، شماره 53، صفحه 1 تا 24
قلی پور، رحمت الله (1387). حکمرانی خوب و الگوی مناسب دولت، مجمع تشخیص مصلحت نظام، دفتر گسترش و تولید علم
مقیمی، سیدمحمد، اعلایی، اردکانی، مصطفی (1390). سنجش شاخصهای حکمرانی خوب و نقش دولت الکترونیک در ارتقای آن، فصلنامه مدیریت فناوری اطلاعات، شماره 8، صفحه 171 تا 188
ناظمی اردکانی، محمد، (1387) «حکمرانی خوب با رویکرد اسلامی» مجله مصباح، شماره 76، صفحه 107 تا 128
یزدانی زازرانی محمدرضا (1391) «بررسی رابطۀ مفهومی و تأثیر حکمرانی بر سیاستگذاری عمومی، پژوهشهای روابط بینالملل» دوره 2، شماره 4 – شماره پیاپی 4، صفحه 109-142
Duhalm, S. (2010). The role and importance of public relations at non-governmental organizations. Studies and Scientific Researches. Economics Edition, (15).
Fowler, A. (Ed.). (2013). Striking a balance: A guide to enhancing the effectiveness of non-governmental organisations in international development. Routledge.
Johnson, Bridget. (2020, August 29). The Basics of Non-Governmental Organizations. Retrieved from https://www.thoughtco.com/ngo-definition-3555283
Karns, Margaret. (2020,feb 24) “Nongovernmental organization”. Encyclopedia Britannica. Retrieved from https://www.britannica.com/topic/nongovernmental-organization
Ortega-Rodríguez, C., Licerán-Gutiérrez, A., & Moreno-Albarracín, A. L. (2020). Transparency as a key element in accountability in non-profit organizations: A systematic literature review. Sustainability, 12(14), 5834.
Prachi M. (2020). Non-profit organization. Retrived from https://theinvestorsbook.com/non-profit-organization.html#FeaturesofNon-profitOrganization
Surbhi S. (2017). Difference Between NGO and NPO
David Weedmark.(2018). NGOs vs. Nonprofits
WILL KENTON. (Apr 29, 2020) Nonprofit Organization (NPO) Retrieved from https://www.investopedia.com/terms/n/non-profitorganization.asp
Young, D. R. (2013). If not for profit, for what?. (1983 Print Edition) Lexington Books.
https://www.rotary.org/en/about-rotary
https://ww1.issa.int/guidelines/gg/174436
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.