به نام خدا
خیر ایرانی-خیرِ عراقی؛ مقایسه الگوی فعالیتهای خیر دینی ایرانیان و عراقیان در آیین پیادهروی اربعین[1]
محمدرضا پویافر[2]
چکیده
آیین پیاده روی اربعین یکی از بزرگترین اجتماعات زیارتی سالانه مسلمانان در جهان و یکی از پرجمعیت ترین آیین های زیارتهای پیاده در دنیا به شمار می رود. یکی از ویژگی های این آیین پیاده روی در کنار تجربه دینی حاصل از حضور در این کنشِ دینیِ جمعی، مشارکت در فعالیت ها و خدمات رایگانِ داطلبانه برای زایران است که مفهوم خیرِ دینی را عینیت می بخشد. نمودهای این فعالیتها و مشارکت های خیر دینی دو سپهر عراقی و ایرانی دارد. از یک سو، عراقیان به عنوان میزبانان اصلیِ این آیینِ بزرگ سهم اصلی و اکثریت در خدمات به زایران را بر عهده دارند. از سوی دیگر همراه با توجه به افزایش روز افزون زایران ایرانی، سهم و مشارکت آنان در خدمات به زایران هم در حال افزایش است. آنچه در این پژوهش مورد بررسی بوده، الگوهای فعالیت و مشارکت در انواع جلوه های خیر دینی در آیین پیاده روی اربعین با مقایسه بین دو شکل فعالیتها و خدمات عراقیان و ایرانیان است. روش پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده مشارکتی با ثبت داده هایی همچون عکس، فیلم و یادداشتهای میدانی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش هفت نوع فعالیت خیر دینی شامل خدمات «اسکان، تغذیه و استراحت»، «بهداشت، سلامت و پزشکی»، «خدمات فنی و تعمیراتی»، «فرهنگی و مذهبی»، «خدمات ویژه کودکان»، «فعالیتهای سیاسی و ایدئولوژیک» و «خدمات تسهیل سفر» مهم ترین دسته بندیها مربوط به خدمات زایران را شامل میشود. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی کلی فعالیت ها و خدمات عراقیان و ایرانیان به رغم شباهتهای کلی در الگو و تنوع در فعالیت های ارایه شده، شامل تفاوتهای اساسی، از جمله در الگوی مدیریت و تأسیس موکبها، نقش حکومت در سازمان دهی اجرایی اربعین، انگیزههای سیاسی و انقلابی از فعالیت های خیر دینی، میزان رقابت برای خدمت رسانی میشود.
کلیدواژهها: خیر دینی، زیارت، اربعین، تجربه دینی.
طرح مسأله
هر ساله سیل مشتاقان و زایران اباعبدالله(ع) در اربعین حسینی به زیارت کربلا میروند. آیین پیادهروی اربعین که پیشینهای عراقی دارد، امروزه هویتی بینالمللی یافته و علاوه بر جمعیت مشتاقان عراقی، پذیرای زایران شیعه از سراسر جهان، به ویژه ایران است. این آیین عزاداری شیعه که به ویژه پس از سقوط صدام در سال 1381 در ابعادی بزرگ و جهانی از سر گرفته شد، آیینی است که در ذات خود حرکت به سوی مقصدِ محبوب، هدفِ مقدس و دیدار مولای شیعیان را دارد. در عین حال، حرکت در این آیین ویژگی تمایزبخش و هویت آفرین است. وقتی زایران پس از رسیدن به کربلا و زیارتی کوتاه بلافاصله عزم بازگشت میکنند، ذات آمیخته با حرکت و دور از سکون این آیین بیشتر نمایان میشود. آیین پیاده روی اربعین هم مانند تمامی آیینهای مشابه، جلوهای از تجربه دینی در بسترِ «تجربه زیارت» است. این تجربه دینیِ زیارتیِ در حرکت، در مسیر خود جلوه گاه و نمودی از انواع کنشهای دینی اعم از مناسک و آیینهای واجب و مستحبی است. اما در میان ابعادِ مختلف این تجربه دینی در آیین اربعین، وجه «تجربه دینیِ امرِ خیر» کمتر مورد توجه و بررسی بوده است. در واقع بخش مهمی از آنچه در این «آیینِ در حرکت»، اتفاق می افتد، انواع کارهای خیری است که در مسیر پیاده روی به سوی کربلا انجام میشود. هر کسی که تجربه زیارت اربعین را در کربلا داشته در بازگشت به وطن حتماً روایت و خاطرات زیادی را از انواع خیرات و نذورات و کمکها و کارهای داوطلبانهی «صواب» با نیتِ «ثواب» برای اطرافیان خود بازگو میکند که همگی به نوعی در چارچوب «امرِ خیرِ دینی» یا به تعبیر دقیقتر «احسانِ دینی[3]» تعریف میشوند.
آنچه مسلم است، در تاریخ پر نوسان تعامل دو ملت ایران و عراق که گاه – مانند جنگ 8 ساله- پر از تنش و خصومت بوده، پیوندها و گسستهای زیادی بین مردم این دو کشور رخ داده است. همچنین، به دنبال اشتراکات دینی و فرهنگی، از دیرباز شکلهای مختلفی از رفت و آمد بین این دو سرزمین وجود داشته است. بر همین اساس، در بستر آیین بزرگ پیادهروی اربعین و فعالیتهای خیر و نیکوکاریِ دینی در آن، شکلهای نوینی از این تعاملات هم بروز و ظهور یافته است. آنچه هریک از دو طرفِ عراقی و ایرانی در پرداختن به امرِ خیرِ دینی در بستر آیین اربعین انجام میدهند، هم به لحاظ شکل و تنوع از فعالیتها و هم از نظر معنا و تجربه شخصی از آنچه انجام میدهند، میتواند متفاوت و در عین حال در تأثیر و تأثّر متقابل با طرفِ مقابل باشد. به بیان دیگر، از یک سو شکل کلی، تنوع و الگوی فعالیتهایی که در دو سپهر ایرانی و عراقی به عنوان «تجربه خیرِ دینی» در اربعین به نمایش گذارده میشود با هم متفاوت است و از سوی دیگر معنا و ادراکِ افراد و گروههای ایرانی و عراقی از نوع و روش فعالیت در این عرصه نیز با هم تفاوت دارد.
بنابراین، مطالعه نمودهای امر خیر و تجربه خیرِ دینی در هر یک از دو سوی ایرانی و عراقی آن با تمام تنوع و صورتبندیها و شکلهای گوناگونی که در خود دارد، به نوبه خود موضوع مهمی برای پژوهش است. به بیان سادهتر، پرسش اساسی که سنگ بنای این پژوهش بوده این است که جلوههای الگوی فعالیتهای خیر در آیین اربعین چگونه است؟ و همچنین این که تجربه های کنش خیر دینی بین ایرانیان و عراقیان چه تفاوت ها و شباهتهایی دارد؟ در عین حال میتوان گفت یکی از نتایج و دستاورهای مهم مورد انتظار در پایان این پژوهش، علاوه بر تحلیل و شناساییِ گسترهی فرهنگی(مادی و غیر مادی)، کارکردها، معانی و ادراک از تجربه دینی در فعالیتهای خیر در اربعین، شناسایی و واکاویِ آسیبهای موجود در نحوه انجام فعالیتهای نیکوکاری حول محور اربعین (اعم از موقوفاتِ با نیتِ اربعین، نذورات، اطهام و سایرِ خیرات)، نحوه مدیریت و چالشهای آن است. این دستاورد یک نتیجه مهم در اصلاح و بهبود روشهای مدیریت امور خیریه در ایران است؛ امری که با شناخت هرچه بیشتر جلوههای امر خیر در آیین اربعین حسینی به دست میآید.
مبانی نظری و ادبیات پژوهش
سفر زیارتی، پدیده جدیدی نیست. مدتهاست که دین، یک انگیزه تمام عیار برای سفر به حساب میآید و سفر مذهبی به عنوان قدیمیترین شکل سفرهای غیر اقتصادی شناخته میشود(جاکوفسکی و اسمیت، 1992 به نقل از تیموتی و السن، 1392: 13) سالانه میلیونها نفر با اهداف دینی به مکانهای مقدس قدیمی و مدرن در نقاط مختلف جهان، سفر میکنند. جاکوفسکی(2000 به نقل از همان) تعداد افرادی که در طول سال به سفرهای زیارتی میروند را حدود 240 میلیون نفر برآورد میکند که اکثر آنها را مسیحیان، مسلمانان و هندوها تشکیل میدهند.
زیارت در انگلیسی معادل واژه pilgriamage و به معنی سفری است که زائر به آن میپردازد. اصطلاح انگلیسی، متشق از واژه peregrims (بیگانه) است و در جریان بسط معنی، به کسی اطلاق میشود که به کشورهای دیگر سفر میکند. زیارت سفری است برخوردار از معنی و اهمیت برای شخصی که به آن سفر همت میگمارد، خواه از حیث عرف عام و در ظاهر «دنیا ورز»، مثلاً در دیدار از آرامگاههای قهرمانان یا هنرمندان و آهنگسازان مشهور و خواه در بافت دینی و دقیقتر آن که با هدفهای گوناگون دینی صورت میپذیرد. برخی از این هدفها عبارتند از: انجام وظیفه دینی، اجرای اعمال عبادی، اقرار به ایمان، توبه کردن، کفاره گناهان، یافتن معجزه، در پی درمان یا مشاوره برآمدن اقدام عملی در جهت نوسازی معنوی. همچنین واژه زیارت در مورد سیر و سفر درونی روح یا روان فردی که در جستجوی مقصد غایی آرمانهای دینی خویشتن است، به کار برده میشود. زیارت سفری در جستجوی یک تجربه است که بر زندگی معنوی و روحانی فرد تأثیر میگذارد.
زیارت در مسیحیت، یک مفهوم چند وجهی است که شامل سفر(پیدایش 12: 9-1)، تحمل تبعید(پیدایش 4: 16-1)، زندگی کردن همانند یک زائر مسافر و تلاش برای یافتن سرزمین حقیقی(عبرانیان 11: 16-1) است. زیارت کاتولیکی، شامل سفرهای عبادی، توبه، شکرگزاری یا وفای به عهد میشود(فولادی و نوروزی، 1394: 10).
بنابراین با دقت در کلمه زیارت میتوان به ریشه قرون وسطایی که در آن نهفته است، پی برد. ریشه آن از کلمه لاتین به معنای کسی که به جای دوری میرود گرفته شده که به طور ضمنی، معنای سفر (به خصوص سفر به مکانی دور) به جایی مقدس برای انجام فرایض دینی در آن نهفته است. این تعریف زیارت، تا اوایل قرن بیستم، تعریف قابل قبولی بود. اما امروزه این واژه در گفتگوهای روزمره برای اشاره به سفر به مکانهای غیر مقدس و غیر روحانی نیز به کار میرود. امروزه، سفر چه از لحاظ فاصله مکانی و چه از لحاظ مدت اقامت ممکن است کوتاه باشد و حتی ممکن است که هیچ مسافرت فیزیکی و واقعی صورت نگیرد وزائر به طور مجازی به سفر برود. از دیدگاه برخی، قرن بیستم به تعریفی جدید و انعطاف پذیر تر از زیارت احتیاج دارد: زیارت، «سفری واجد معناست».
جالب است اشاره کنیم که در سالهای اولیه هزاره سوم، صاحب نظران در زمینه گردشگری، بین سفرهای زیارتی و گردشگری تفاوت قائل شدند؛ چرا که پیش از آن عامه مردم برای هر گونه سفری از کلمه زیارت استفاده میکردند. با این حال با وجود تفاوتهای ظاهری، سفرهای زیارتی و سکولار شباهتها و مشترکات زیادی با هم دارند. با دنبال کردن مراحل زیارتها میتوان به برخی از این شباهتها پی برد. اگر چه شباهتها بسیار زیادند، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که به هر حال سفرهای زیارتی با انگیزهی مهم انجام فرایض دینی انجام میشوند، حال آنکه چنین چیزی را در زیارتهای سکولار مدرن شاهد نیستیم (تیموتی و اُلسن، 1392: 44-43). آنچه در حین سفر زیارتی تجربه می شود چند عنصر اساسی در خود دارد:
یکی از مفاهیم کلیدی زیارت این است که همواره زائر به دنبال یک سفر سرشار از معناست (به عبارت سادهتر، گاهی به آن جست و جو هم می گویند). تمامی زائران ویژگیهای مشترکی دارند. آنها به دنبال نوعی تجربه عرفانی، معنوی و دینی هستند و انتظار دارند که به آن برسند. این تجربه شامل گذر از دنیای مدرن و بدون معنویت و درک دنیایی مقدس و روحانی است. اما چنین تجربههایی ممکن است چنان زودگذر باشند که بعضی حتی نفهمند چه بر آنها گذشته است؛ شاید پس از سفر و زمانی که از هتلهای شلوغ محل اقامتشان به سکوت خانه خود پی میبرند، بتوانند در مورد مسافرت خود تمرکز فکر کنند و دریابند که چنین تجربهای داشتهاند. میتوان این تجربهها را به روشهای گوناگون و با اصطلاحات متفاوت توصیف کرد(تیموتی و اُلسن، 1392: 46-45).
2- سفر
مسلماً زیارت کردن یک سفر فیزیکی است؛ به همین دلیل، اصلی را که ترنر (1978) مطرح کرد«گردشگر یک نیمه زائر، و زادر یک نیمه گردشگر است»، ترنر (1978)، از سوی همه صاحب نظران در زمینه گردشگری پذیرفته شده است. تا اواخر قرن بیستم، سفر کرئن یکی از مهمترین عناصر تجربه زیارتی بودن است. با این حال انقلاب رسانههایی همچون«تلویزیون و اینترنت» تا حدی این پیش فرض را تغییر داده است. گر چه سفر فیزیکی همواره به زائران یادآوری میکند که آنها در جست و جوی امری مقدس هستند، اما آنچه برای یک سفر زیارتی لازم به نظر میرسد، سفر درونی و جست و جوی معناست. گاهی مسیری که زائر برای دست یافتن به معنا باید آن را بپیماید، در طول زمان شکل میگیرد، و منحرف شدن از این مسیر از صحت و اعتبار تجربه برین زائر میکاهد. به طور مثال میتوان به تجربه حج در مکه اشاره کرد. منحرف شدن از نحوه زیارتی که در طول قرنها شکل گرفته است، منجر به از دست دادن اعتبار زیارت میشود. از دیگر نمونههای آن میتوان به به سانتیگو دی کامپوستلا در اسپانیا و زیارت شینگتون بوداییها در جزیره شیکوتوی ژاپن و مناسک حج در مکه اشاره کرد.
سفرها ممکن است فردی یا گروهی انجام شود. وقتی زائران در طول سفر یا در پایان آن با هم همراه میشوند، گروهها و جوامعی بر پایه دوستی و یکدلی شکل میگیرد. این جوامع دو ویژگی دارند: ویژگی نخست برابری است که باعث میشود زائران آزادانه و فرغ از هر گونه شأن و مقام با افراد هم عقیده و همفکراست. افراد دوست دارند با کسانی که از نظر فکری به آنها نزدیکند و علایق و تجربههای یکسان دارند، ارتباط برقرار کنند.
تلاش برای پربار بودن و یافتن معنا در سفرهای زیارتی، فرصت تجاری را در اختیار برای شرکتهای کوچک و بزرگ قرار میدهد برگزاری تورهای مسافرتی، راهنمای تورها، فراهم کردن مکانهای اقامتی، تهیه کتابهای راهنما و خودآموزها و فروش سوغاتیها و یادگاریها، تنها بخشی از فرصتهای شغلی است که در نتیجه گدشگری به دست میآید. در قرون وسطی، سوغات در خود زیارتگاهها و حرمها فروخته میشد. برخی از ین سوغاتیها عبارتند از : نشانی زائر در بازگشت، به عنوان مایه فخر و مباهات از آن استفاده میکرد، عتیقههایی که چندان اصل و با ارزش هم نبودند (مثل گوشی ماهی معروفی که میگفتند متعلق به سانتیاگو است و در جریان زیارت سانتیاگو دی کامپوستلا)، آب مقدس، و اشیای با ماهیت دنیوی و مادی، مانند جواهرات و پارچه. امروزه از زائران انتظار میرود که همان رفتار زائران قرون وسطایی را داشته باشند. البته اشاره کرد که خرید سوغاتی منحصر به زائران نیست و در بین همه گردشگران مشترک است. تحقیقات گستردهای در مورد سود اقتصاد ناشی از فروش سوغاتی در مکانهای زیارتی انجام گرفته است.
3– مکان مقدس
زیارت، سفری است به یک مکان مشخص که به ملاقات با خدا و یا یک شخصیت آسمانی و الهی – که بسته به جهان بینی و نظام اعتقادی شخص متفاوت است – منجر میشود. بدین ترتیب هر مکانی که در این جهان در دایرهی تقدس قرار میگیرد، اعم از مکانهای طبیعی و یا ساخته دست بشر، مانند اهرام، کوهها، کلیساها، بیشه زارها و یا … به نوعی مقدس به شمار میرود. در قرون وسطی، مکانهای زیارتی در جذب زائران با یکدیگر رقابت میکردند. هر مکان زیارتی همچون صومعهها و کلیساهایی که مکان نگهداری از تابوت و اشیاء اولیاء خدا بوده و یا معجزات بیشتری در آنها مشاهده شده بود، زائران بیشتری را به خود جذب میکرد امروزه نیز در بیشتر زیارتهای مذهبی و سکولار، انتظار معجزه و وقایع خارق العاده وجود دارد. (جکسون و هنری، 1983) به عنوان مثال، میلیونها نفر برای شفای معجزه آسای بیماریهای خود به لودز سفر میکنند.
مکانهای زیارتی جدید، به طور مرتب در حال تغییر و تحول هستند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود. پس از واقعهی 11 سپتامبر، گرند زیرو در نیویورک به صورت یک مکان زیارتی سکولار در آمده است (کوساک و دیگانس، 2003) والیس (2002: 7) این واقعه وحشتناک را فرصتی برای تغییر ملی میداند: «ما فقط به نیت به جا آوردن فرایض دینی از مکانهای مقدس دیدن نمیکنیم، ما به دنبال ایجاد تغییر هستیم…» زیارتهای دورهای به این گونه مراکز انتخاب شده، نوعی تزکیه روح برای زائرانی است که میخواهند با نیرویی مضاعف به زندگی روزمره خود با گردند. با توجه به شهرت سنت اندرو، کلیسایش در قرون وسطی محبوبیت زیادی داشت و پس از سانتیاگو دی کامپوستلا، مهمترین زیارتگاه مسیحیان محسوب میشد. اما امروزه کلوپ گلف کلیسای سنت اندرو، از پر طرفدارترین زمینهای بازی گلف و به عبارتی، از محبوبترین زیارتگاههای سکولار محسوب میشود(تیموتی و اُلسن، 1392: 53-51).
مفهوم امر خیر (احسان یا نیکوکاری)
دو واژه امر خیر(نیکوکاری)[4] و بشر دوستی[5] غالباً به جای یکدیگر استفاده میشوند. در عین حال با وجود شباهتهای مفهومی زیاد، تفاوتهایی هم بین آنها وجود دارد. هر دو واژه کنش برای کمک یا نشان دادن حسن نیت نسبت به سایر افراد جامعه را توضیح میدهند. علاوه براین، هر دو واژه به عنوان کنش یا عملی بدون چشمداشت برای حمایت، یاری، یا جمع آوری سرمایه مالی برای دیگران هم معنا میشوند. اما مهمترین تفاوت بین این دو واژه به طرز تلقی عمومی که از آنها در جامعه شکل میگیرد مربوط میشود. بر این اساس، تصور از امر خیر عموماً به یاری به دیگران(انسان یا غیر انسان) مربوط میشود که از طریق بخشش مستقیم – نه لزوماً مالی- برای حل مشکل دیگری معنا میشود. این کمکها به طور مستقیم با هدف کاهش نیازمندی و تسکین آلام بشری است. از سوی دیگر، انسان دوستی، عشق به نوع انسان و تلاش برای بهبود موقعیت و شرایط دیگران از طریق کمکهای خیرخواهانه یا بخشش(انفاق) است. مردم عموماً چنین بیان میکنند که بشر دوستی یک نوع کنش بلند مدت است، در حالی که کار خیر، عمدتاً بر فعالیت کوتاه مدت و اثر فوری تمرکز دارد.
با یادآوری یک مثل معروف تفاوت ظریف نیکوکاری و بشردوستی بیشتر روشن میشود. همه ما این مثل را شنیده و به کار بردهایم که اگر به فرد نیازمندی ماهی بدهیم، او فقط برای یک روز سیر خواهد شد. اما اگر به او ماهی گیری یاد بدهیم، برای همه عمر او را سیر کردهایم. در واقع معنای نیکوکاری بیشتر به ماهی دادن به نیازمند و معنای بشردوستی به آموزش ماهی گیری به او مربوط میشود (samples.jbpub.com).
نیکوکاری و بشردوستی همواره طی اعصار و فرهنگهای مختلف به شیوههای متفاوتی تعریف شدهاند. هر دو مفهوم به نوعی به انگیزه و اشتیاق برای تغییر مثبت در زندگی دیگران مربوط میشود. بشردوستی دقیقاً به معنای ابراز حسن نیت به نوع بشر است. از سوی دیگر نیکوکاری پاسخی همدلانه و نوع دوستانه است که غالباً برای کاهش رنج و سختی و تسکین آلام بشری انجام میگیرد. هر دو مفهوم به یک نوع رابطه مستقیم یا غیر مستقیم بین فرد توانمندِ یاریگر و دیگران در قلمرو زندگی مدنی و از طریق فعالیتهای داوطلبانه و خودجوش مربوط میشود تا اینکه لزوماً از طریق اقدامات منحصراً دولتی یا به شدت ساخت یافته انجام شود.
بشر دوستی بنا بر تعریف عام آن در غرب به معنای عمل داوطلبانه برای خیر عمومی است. بر این اساس، «داوطلبانه» به معنای عمل بدون اجبار و در عین حال رایگان است. همچنین «عمل(کنش)» به فعالیتهایی همچون بخشش، ارائه خدمات، پیوند ارتباطی اشاره دارد. «خیر عمومی» نیز به فراهم آوردن کالاها یا بهبود کیفیت زندگی افراد نیازمند، بدون تفکیک و استثنا قائل شدن بین آنان است. این بهبود در کیفیت زندگی ممکن است شامل کاهش درد و رنج با تأمین نیازهای اولیهای مثل غذا و سرپناه یا با فراهم آوردن نیازهای غیر اساسی مثل تفریح، آموزش و خودشکوفایی باشد. به طور سنتی هم سوژه(عامل) و هم ابژه(هدف) بشردوستی، انسان و گروههای انسانی است. درعین حال در قرنهای اخیر، سایر موجودات زنده و خود محیط زیست هم محل توجه و هدفِ فعالیتهای بشردوستی قرار گرفتهاند. البته تعاریف گوناگون دیگری از مفهوم بشردوستی هم وجود دارند که به سنت غیر غربی تعلق دارند(چیک، کرامارک و رونی، 2015: 364).
بخش مهمی از تعاریف ارائه شده در سنت غیر غربی متعلق به سنت دینی در جوامع اسلامی است. مبنای این تعاریف عمدتاً دامنه وسیعی از عملِ خیر را شامل میشود. به عنوان نمونه، در سنت اسلامی، کار خیر عبارت است از «آنچه که عقل یا شرع به آن ترغیب کرده است»( http://wikifeqh.ir). بر این اساس، امر خیر میتواند از ازدواج یا فراهم آوردن زمینه آن برای دیگری تا کمک به تأمین معیشت یک انسان- چه مسلمان و چه غیر مسلمان- و حتی عملی از روی مهربانی با یک حیوان یا گیاه باشد.
در عین حال حتی در سنت فرهنگی جوامع اسلامی نیز تفاوت بین معنای امر خیر(نیکوکاری) و بشردوستی به شکل دیگری در باورها و ارزشهای عمومی جامعه شکل گرفته است. به عنوان نمونه، نیکوکاری و کار خیر بیش از مفهوم «بشردوستی»، معنای بخشش مالی و کمک مستقیم به تأمین یا بهبود زندگی سایر انسانهای نیازمند را با خود دارد. در مقابل، بشردوستی شامل انواع کمکهای غیر مادی و عموم فعالیتهای عام المنفعه برای بهبود زندگی و سلامت انسان تعریف میشود. این تفاوت با نگاهی به اهداف چهارگانه جمعیت هلال احمر و صلیب سرخ جهانی به خوبی نمایان خواهد بود. همه کشورها و جوامع عضو فدراسیون جهانی صلیب سرخ و هلال احمر، علاوه بر تعهد به اصول هفت گانه (انسانیت و بشردوستی[6]، بیغرضی[7]، بی طرفی[8]، عدم وابستگی و استقلال[9]، خدمات داوطلبانه[10]، وحدت و یگانگی[11] و جهان شمولی[12]). چهار هدف اصلی را دنبال میکنند که عبارتند از: 1- تلاش برای تسکین آلام بشری، 2- تأمین احترام انسانها، 3- حمایت از زندگی و سلامت انسانها و 4- کوشش در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها(javananhelal.ir). در این میان، هدف اول از اهداف اصلی یادشده، تلاش برای تسکین آلام بشری است، هدفی که از طریق فعالیتهای داوطلبانه در چارچوبی بشردوستانه تعقیب میشود.
در عین حال، نهادی غیر دولتی و عام المنفعه مانند هلال احمر، دربردارنده مجموعه فعالیتهایی است که هم شامل فعالیتهای یاریگری در بحران و امدادرسانی در بروز حوادث و مخاطرات و هم شامل کمکهای خیر و نیکوکاری مستقیم برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت نیازمندان است. وظایف سازمان امداد و نجات و سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر در کشور ما که اولی وظیفه امدادرسانی به حادثه دیدگان در مواقع بحرانی و حادثه و دومی استفاده از توان توانمندان برای کمک به نیازمندان را برعهده دارد، به خوبی گویای این دو بخش متمایز از فعالیتهای خیرخواهانه و بشردوستانه است.
اما تمایز مهم دیگر بین امر خیر(نیکوکاری) و بشردوستی در سنت شرقی- اسلامی، به تعریفِ هدف از امر خیر(ابژه) مربوط میشود. در سنت و فرهنگ اسلامی، امر خیر نه فقط شامل انسان مؤمن، بلکه شامل همه انسانها و نه تنها شامل انسانها، بلکه شامل تمامی مخلوقات عالم- که نشانهای از آفرینش خداوند هستند- میشود. بنابراین، امر خیر در فرهنگ اسلامی فراتر و وسیعتر از بشردوستی است، چرا که بشردوستی حداقل یک تمایر بسیار اساسی با امر خیر دارد و آن هم ابژه است. ابژه در بشردوستی، منحصراً انسان و در امر خیر، تمام عالم خلقت است.
مفهوم تجربه دینی
ویلیام جیمز، معتقد است که منشأ و لبّ تجربه شخصی دینی در مراتب عرفانی آگاهی قرار دارد[13]. به این معنا، ویلیام جیمز تجربه دینی را به آگاهی و شناخت دینی مرتبط میداند. ویلیام جیمز معتقد است پیش از هر چیز میتوان پرسید که عبارت «مراتب عرفانی آگاهی» به چه معناست؟ او چهار نشانه را ذکر میکند که هرگاه تجربهای واجد این چهار نشانه باشد، میتوان آن تجربه را عرفانی خواند:
1- وصف ناپذیری[14]: سهل الوصول ترین نشانهای که به موجب آن، حالتی نفسانی را در رده احوال عرفانی قرار میدهد، سلبی است. کسی که این حال به او دست میدهد، فوراً میگوید، تعبیر ناپذیر است و نمیتوان در قالب الفاظ ، گزارشی رسا از محتویات آن ارائه کرد. نتیجهای که کیفیت این حالت باید مستقیماً به تجربه در آید؛ نمیتوان آن را به دیگران ابلاغ کرد یا انتقال داد. به لحاظ این ویژگی، احوال عرفانی بیشتر شبیه حالتهای احساسیاند تا حالتهای عقلی.
2- معرفت بخش بودن[15]: احوال عرفان با اینکه به حالات احساسی بسیار شبیهاند، به نظر آنهایی که این احوال را تجربه میکنند، حالتهای شناختی نیز هستند. احوال عرفانی مراتبی از بصیرت به اعماقی از حقیقتاند که عقل استدلالی به کنه این اعماق نمیتواند راه بَرَد. احوال عرفانی، اگرچه تماماً ناگفته میمانند، نوعی اشراق، انکشاف و سرشار از معنا و نفوذند و علی القاعده حس غریبی از حجیت را تا مدتی به دنبال دارند.
هر حالت نفسانی که دارای این دو ویژگی بالا باشد نامیده میشود. دو صفت بعدی با قطعیت کمتری نشانه تجربه عرفانی است؛ اما معمولاً در این تجربهها یافت میشود:
3- زودگذر بودن[16]: احوال عرفانی مدت زیادی دوام نمیآورند. به استثنای موارد نادر، به نظر میرسد که نیم ساعت یا حداکثر یکی دو ساعت، مرزی است که پس از آن، احوال عرفانی در پرتو رزمرّگی محو میشوند. اغلب پس از محو شدن، کیفیت آنها ممکن است- البته به طور ناقص- در خاطر زنده شود. اما این کیفیت وقتی که احوال عرفانی باز میگردند، بارز و مشخص است و از بازگشتی به بازگشت دیگر، مستعد بسط مدام در جهت آن چیز یاست که به صورت غنا و نفوذ باطنی احساس میشود.
4- انفعالی بودن[17]: اگرچه میتوان با تمهیداتی ارادی، مانند تمرکز، اجرای تمرینات خاص بدنی یا به روشهای دیگری که در کتابهای سلوک تجویز میشود، وقوع احوال عرفانی را تسهیل کرد، همین که نوع خاص آگاهی شروع میشود، عارف احساس میکند که گویی خودش به حال تعلیق در میآید و گاهی واقعاً به تسخیر و تصرّف قدرتی برتر در آمده است(جیمز، 1393: 15-14).
برخی نویسندگان پنجمین ویژگی را نیز افزودهاند:
5- نوعی آزمایش شخصی است: انسان به طور انفرادی حالات تجربی را درون خود میآزماید. بنابراین، تجربه امری خصوصی و شخصی است و در این صورت متن تجربه را نمیتوان به دیگران منتقل کرد. هرگز نمیتوان یک تجربه را بسته بندی کرد و آن را روانه دیگران ساخت.
بر اساس آنچه گفته شد، تجربه دینی به ویژه برای یک مسلمان میتواند در بستر متنوع زیر محقق شود:
- مناسک دینی فردی/ عبادتهای فردی واجب یا مستحبی
- مناسک جمعی دینی اعم از مناسک واجب یا آیینهای مستحبی
- زیارت
- دعا و نیایش
- دهش و دریافتِ خیر(احسان) دینی
در این میان، زیارت، حالتی ویژه دارد که در حین آن ممکن است عبادت فردی، مشارکت در یک اجتماعی عبادی جمعی و به خصوص، دعا و نیایش هم انجام شد(پویافر، 1397).
مفهمِ خیر دینی و وجوه سه گانهی آن
1- خیر دینی به مثابه داوطلبانگی
در معنای لغوی، کار خیر شامل کمک به نیازمند در انواع شکلهای مادی (مالی و غیر مالی) حمایت انسانی و اخلاقی و … میشود. این معنا البته بیشتر به واژه نیکوکاری[18] نزدیک است. اما در عین حال واژه دیگری همچون بشر دوستی (انسان دوستی)[19]، است که معنایی عامتر را شامل میشود. بین این دو واژه تمایزی ظریف وجود دارد. امور خیریه شامل کمکها و حمایتهای انسانی است که معمولاً – چه مالی و چه غیر مالی- اما به صورت مستقیم به فرد نیازمندِ کمک ارائه میشود. در مقابل، فعالیتهای بشردوستانه، شامل تمام کارهای داوطلبانهای است که مستقیم و غیر مستقیم برای مصالح انسانهای دیگر و نوع بشر بدون هیچ چشم داشتی انجام میشود. در این معنا بشر دوستی شامل کمک به پاکی محیط زیست حفاظت از خاک، هوا و آب و حتی مراقبت از جانوران و گیاهان که به طور غیر مستقیم به منافع نوع بشر هم مربوط میشود. در عین حال کار امور خیر و نیکوکاری هم، به ویژه با ارجاع به محتوای باورهای اسلامی، میتواند معنایی عام از جمله هر نوع کار داوطلبانه برای کمک به نوع بشر، مانند کمک به حفظ محیط زیست و حفاظت از گیاهان و جانوران را شامل شود. بنابراین میتوان گفت: خیریه (نیکوکاری) و «بشر دوستی» عملاً معنایی مشابه دارند(پویافر، 1395).
اما «خیر دینی» مفهومی است که به نظر میرسد وجه تمایز آن با کلیت مفهوم خیر، بیش از هر چیز به نیتمندی در کنش خیر مربوط میشود در واقع امر خیر دینی آن نوع فعل خیری را شامل میشود که با نیت دینی انجام میشود. این نیت دینی میتواند اعم از قصد قرب الهی، برآورده شدن حاجات، کسب ثواب و رضایت خداوند و سایر انگیزشهای دینی باشد. یادآوری این نکته هم بجاست که با داشتنِ نیتمندی دینی هر امر خیر و به طور عام هر فعالیتی داوطلبانه و انسان دوستانه میتواند امر خیر دینی باشد.
با این وجود شکلهای خاصی از خیر هستند که صرف نظر از نیتمندی به دلیل ماهیت آن، خیر دینی تلقی میشوند. تمام آنچه به عنوان امر خیر مرتبط با نمادهای دینی تلقی میشوند، قابلیت اطلاق به امر خیر دینی دارند. به عنوان مثال کارهای که در مناسبتهای دینی، در مکانهای دینی، به نام شخصیتها و ائمه انجام میشوند، مثل نذریهای مردم در دهه اول محرم، مصداق خیر دینی هستند. اما غلبه و رواج عام این نوع از خیر دینی موجب میشود که مصداقهای دیگر آن از جمله قصد الهی و دینی که میتوانند برای همه فعالیتهای عام المنفعه که به مثابه خیر دینی تعریف شوند، کمتر مورد توجه قرار گیرند.
بنابراین همانطور که اشاره شد امر خیر دینی به یک معنا تجربه داوطلبانگی و فعالیت عام المنفعه نیز هست این فعالیت عام المنفعه در شکل نهادی و سازمان یافته شده آن در قالب سمنها (سازمانهای مردم نهاد[20]) و مؤسسات خیریه در سطح جامعه دیده میشود. در واقع سمنها و مؤسسات خیریه، اشکال نهادی شده داوطلبانگی و امور خیر را بر عهده دارند. در عین حال خود مؤسسات خیریه هم شکلی از سازمانهای مردم نهاد به شمار میروند که تاکید و اتکای بیشتری به منابع مردمی برای فعالیتهای خود دارند. بر این اساس خدمت به زایران امام حسین(ع) در اربعین چه در قالب مؤسسات خیریه، هیأتهای مذهبی یا خدمات فردی نوعی کنش داوطلبانه عام المنفعه هم تعریف میشود.
2- خیر دینی به مثابه مشارکت دینی
مفهوم خیر دینی علاوه بر داوطلبانگی معنای مشارکت دینی را هم با خود به همراه دارد. حضور و مشارکت در کنش خیر یک نوع مشارکت اجتماعی تعریف میشود. فعالیت و مشارکت در امور خیریه دینی هم به عنوان یک شکل خاص از مشارکت اجتماعی، یعنی مشارکت دینی تعریف میشود. در واقع همان طور که حضور در مناسک جمعی واجب و آیینهای مستحبی دینی به عنوان شکلی از مشارکت دینی و در کل مشارکت اجتماعی تعریف میشود، حضور و خدمت در موکبهای مسیر پیادهروی زیارتی اربعین هم به عنوان یک نوع مشاکت دینی تعریف میشود. چرا که این کنش در دل یک رویداد دینی رخ میدهد و مشارکت داوطلبانه در آن، مصداق بارزی از مشارکت دینی خواهد بود. بنابراین علاوه براین که مشارکت در خیر دینی در خلال مراسم، مناسک و آیینهای دینی مصداق مشارکت دینی است، حتی ذاتِ خودِ امر خیر دینی هم مثل نذورات و خدمات رایگان به دینداران (به عنوان نمونه خیاطی و نانوایی که در یک مناسبت مذهبی یا با نیتی دینی، به صورت صلواتی کار میکند)، بدون آن که در یک مراسم یا آیین دینی برگزار شود، میتواند مشارکت دینی به شمار آید. بر این اساس، وقف هم که مدل حرکت عام المنفعه سنتی کار آمدی است، با وجود آن که نه در خلال یک مراسم و مناسک دینی و نه با ویژگیهایی مثل نذری دادن و خدمات مناسبتی به مومنان، اما با مشارکت فرد در اصلاح و بهبود امور مردم با نیت الهی انجام میشود، مصداق بارز یک امر خیر دینی است. بنابراین، امر خیر دینی چه به صورت فعالیت داوطلبانهی عام المنفعه در خلال آیین و مناسک دینی، چه به صورت خدمات مناسبتی به صورت رایگان برای مومنان و چه به صورت فعالیت در الگوهای خیر دینی همچون وقف، مصداقها و انواعی از مشارکت اجتماعی در معنای خاص آن، یعنی مشارکت دینی را نشان میدهد.
3- خیر دینی به مثابه تجربه دینی
حضور در کنش خیر خواهانه دینی برای فرد مشارکت کننده معنایی ویژه به خود دارد حتی میتوان گفت این مشارکت برای کسی که از یک غذای نذری میخورد، شربتی مینوشد، و از تاکسی صلواتی استفاده میکند هم میتواند در شرایطی خاص دارای معنای عمیقی باشد درک این معنا که همان تجربه معنوی است به ویژه اگر در حین حضور در یک آیین و مناسک دینی باشد، مضاعف و با احتمال وقوع بیشتری همراه خواهد بود. در نتیجه هم در جریان دهش و هم در جریان دریافت خیر دینی، معنایی دینی حس میشود، عمیقاً تجربه میشود و یک تجربه معنوی میتواند شکل بگیرد به این تعبیر، علاوه بر دعا و نیایش و مناسک فردی و جمعی، حتی خیر دینی هم میتواند بستر درک تجربه دینی باشد این نوع تجربه دینی از خلال رابطه با امر مقدس -که در اینجا موضوع و هدف از کار خیر را تعریف میکند- رخ میدهد. در امور خیری که موضوع آن دهش و دریافت مادی است این معنا بیشتر درک میشود به همین دلیل تک تک دانههای برنج نذری که برای یک معصوم (به خصوص امام حسین (ع)) طبخ شده جلوهای مقدس دارد. اگر مقداری از این برنج به زمین بریزد مؤمن خم میشود و دانههای آن را جمع میکند که زیر پای دیگران نرود.
از سوی دیگر خود آن غذا مثل یک پارچه متبرک برای مومنان اهمیت و معنای خاص دارد بسیاری از مردم شیعه یک ظرف غذای نذری را برای مدتها در یخچال نگهداری میکنند و به مرور هر بار کمی از آن را در غذای روزانه خود مخلوط میکنند تا متبرک و با برکت شود(پویافر، 1397).
اشتیاق زیاد مردم برای استفاده از یک وعده غذای مهمانسرای حرم امام رضا (ع) در حالی که این غذا به صورتی کاملاً معمولی طبخ و فقط در مجاورت حرم عرضه میشود، نشان دهنده همان معنای تقدس است که در در خیرات مادی موجب دادن وجه «تجربه دینی» به «امر خیر دینی» میشود. علاوه بر این، امر خیر دینی به ویژه برای خدمت دهندگان در آن، معنای دینی خاصی دارد که کاملاً وابسته به انگیزشها و اهداف دینی مؤمن است. این اهداف از قرب الهی تا برآورده شدن حاجات، کسب ثواب و رضایت امام معصوم را شامل میشود. بنابراین به طور کلی میتوان با توجه به درک معنای خاص مقدس و دینی در حین مشارکت در امر خیر دینی به ویژه در دهش دینی، فعالیت و مشارکت در خیر دینی را در بردارنده تجربه دینی هم دانست.
براساس آنچه گفته شد امر خیر دینی همان کنش خیر یا فعالیت داوطلبانه عام المنفعه است که با نیت دینی یا در بستر و موقعیت مکانی – زمانی دینی رخ میدهد. این کنش داوطلبانه حداقل از سه وجه «داوطلبانگی»، «مشارکت دینی» و «تجربه دینی» برخوردار است. هر سه این وجوه یا ابعاد در یک مجموعه مرکب در بستر آیین پیادهروی اربعین جلوه گر میشود. میزان بالای جمعیت زائر و تراکم آن اهمیت دینی امام حسین (ع) و اربعین و سیّالیت جاری در ذات این آیین موجب میشود که خیر دینی اربعینی به شکل فزایندهای واجد استعدادِ خودمولد بودن و تکثیر مداوم باشد. بنابراین نه تنها در موکبها و مبیتها و پایگاههای هیأتهای مذهبی، سازمانها و گروهها، بلکه در هر نقطه از جای جای مسیرهای پیادهروی به سوی کربلا این جلوههای خیر دینی، حتی از یک کودک خردسال تا پیرزن عراقی قابل مشاهده است.
چارچوب روش شناختی این پژوهش مبتنی بر روش پژوهش کیفی است. در این میان، ترکیبی از روش مردمنگاری و پدیدارشناسی استفاده شده است. بر این اساس، برای گردآوری اطلاعات از تکنیک های مصاحبه های عمیق نیمه ساختیافته، مشاهدات میدانی مشارکتی در قالب ثبت عکس، فیلم و یادداشت های میدانی استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات از فنون تحلیل و تفسیر مضامین استفاده شده است. مصاحبهها با سه گروه انجام شده که شامل 1- زایران ایرانی، 2- موکب داران(یا مسئولان موکبهای) ایرانی و 3- موکب داران (یا مسئولان موکبهای) عراقی شده است.
تعداد مشارکت کنندگان در هر بخش مطابق با جدول زیر بوده است[21]:
زائر | مسئول/ عضو موکب ایرانی | مسئول/ عضو موکب عراقی | جمع | |
مرد | 24 | 37 | 20 | 81 |
زن | 22 | 5 | 7 | 34 |
جمع | 46 | 42 | 27 | 115 |
در مجموع 115 مصاحبه با مشارکت کنندگان در سه گروه زایران، موکبهای ایرانی و موکبهای عراقی انجام شده است.
ثبت اطلاعات حاصل از مشاهدات میدانی هم با یادداشتهای میدانی، ضبط صدای پژوهشگر در توضیح مشاهدات خود، عکس و فیلم انجام شده است. همانطور که اشاره شد، کدگذاری و تحلیل محتواییِ مصاحبههای انجام شده در کنار تفسیر دادههای حاصل از مشاهدات میدانی تیم پژوهش در قالب یادداشتهای میدانی، عکسها و فیلمها، مبنای این یافتهها بوده است.
یافته ها
انواع فعالیتها و خدمات خیر دینی
بزرگترین و پرتکرارترین بخش خدمات خیر دینی در اربعین، اسکان، استراحت و تغذیه است. این، شاید هم به دلیل اهمیت این خدمات برای زایرانی است که کیلومترها دور از وطن، پیاده پای در مسیر زیارتِ امام خود نهادهاند و هم به این دلیل که آنچه عموم دینداران به طور سنتی به عنوان خیر دینی تصور میکنند، در حیطه خدمات اسکان و تغذیه، به ویژه نذرهای غذایی میگنجد. به همین دلیل حتی موکبها و گروههایی که خدمات غیر از اسکان و تغذیه را هم به زایران ارائه میدادند، در بیشتر موارد خدمات خود را در کنار اسکان و تغذیه عرضه میکردند.
شکل عرضه مواد غذایی و نوشیدنیها به خصوص از سوی عراقیان، به مسأله بهداشت و سلامت ارتباط مییابد، موضوعی که خود به طور مستقل به عنوان یک حوزه کاری وسیع در خدمات اربعین مورد توجه است. پزشکان، پرستاران، امدادگران و سایر فعالان در موکبها یا گروههای خادمِ این بخش هم در بخش عراقی و هم ایرانی فعالیت داشتند. ویزیت پزشکی، اورژانس، خدمات پزشکیارانِ جوان، خدمات دارویی، برخی خدمات بیمارستانی مانند رادیولوژی، آزمایشگاه و جراحیهای محدود بخشهای مهمی از فعالیتهای حوزه بهداشت، سلامت و پزشکی بودند. در عین حال، کارِ گروههایی که با ماساژ و شستشو و درمان تاول پای زایران، ارائه برخی گیاهان دارویی و همچنین کمک به تمیزی و نظافت مسیر پیاده روی با جمع آوری زباله و پاک سازی مسیر به حفظ سلامتِ زایران خدمت میکردند هم در خدمات مربوط به بهداشت، سلامت و پزشکی قرار میگیرند. بخش دیگری از فعالیتها و خدمات خیر در اربعین، خدمات فنی و تعمیراتی نام گرفته است. تعمیر وسایل زایران از ساک و چمدان تا کالسکه، تلفن همراه و حتی عینک آنها تا آرایشگاه در حیطه این نوع خدمات قرار میگیرند.
اما جلوهای متفاوت از احسان دینی در اربعین به خدمات فرهنگی و مذهبی مربوط میشود. البته این نوع فعالیتها هم شامل برنامهها جمعیِ دینی همچون برگزاری نمازهای جماعت، مراسم دعا، سوگواری، روضه و سخنرانی میشود، هم طرحهایی همچون قرائت و ختم جمعی قرآن، آشنایی با معارف نهج البلاغه و هم پاسخگویی به سؤالات شرعی زایران. اما در بخش دیگری از فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، انتقال مفاهیم دینی و اعتقادی از طریق برنامههای فرهنگی و هنری مدنظر بوده است. این فعالیتها از اجرای موسیقی، تواشیح، نمایش و تعزیه تا تهیه توزیع محتوای فرهنگی در موضوعات دینی همچون مهدویت و انتظار، عاشورا و امام حسین (ع)، شبهات دینی، بیداری اسلامی، اتحاد مسلمانان و مقابله با بدعتها و ارتجاع دینی را شامل میشود. در نهایت، فعالیتهای رسانهای و حضور رسانههای مختلف شیعه از ایران و عراق هم بخش دیگری از فعالیتهای فرهنگی بود.
با توجه به اهمیت حضور کودکان در کنار بزرگترهای خود، پاسخ به نیاز آنان هم مورد توجه بخشی از فعالان امور خیر در اربعین قرار داشت. برنامههای ویژه کودکان شامل مسابقات مختلف دینی، هدایای مناسب کودکان و اجرای برنامههایی همچون کتابخوانی و برپایی ایستگاه نقاشی بخشهای مهم این نوع خدمات بودهاند. در عین حال، تهیه و توزیع کارتها یا مچ بندهای مشخصات کودکان برای جلوگیری از گم شدن و جداشدن آنها از خانواده و همراهان خود، کاری بود که برخی موکبها برای رفع دغدغههای خانوادهها نسبت به فرزندان خردسال خود، انجام میدادند.
اگر تعریف از امر خیر را هر نوع کمک بدون چشمداشتِ منعفت شخصی، به صورت داوطلبانه و انسان دوستانه بدانیم، باید پذیرفت که بخشی از آنچه که گروههای مذهبی یا قرائتهای متفاوتِ دینی یا حتی همراه با تفکرات سیاسیِ دینی در اربعین انجا میدادند هم به نوعی در دایره امر خیر دینی در اربعین قرار میگیرند. بر پایه همین استدلال بوده که بخشی به عنوان فعالیتها و خدمات سیاسی و ایدئولوژیک در فعالیتهای خیر اربعینی در نظر گرفته شده است. در این بخش، هم فعالیت گروههای همسو یا موافق با ایدهها، آرمان و اهداف جمهوری اسلامی و نوع قرائتِ رسمی از دین که مورد حمایت آنان است و هم تفکرات متفاوت و بازاندیشانهی شیعی، در اربعین قابل بحث است.
بخش دیگری از خدمات خیر در اربعین مربوط به کارهایی میشد که در خدمتِ تسهیلِ سفر زایران بود. حمل و نقلِ رایگان (صلواتیِ) زایران از مرز ایران و عراق تا نجف یا شهرهای دیگر و همچنین جابجایی زایران در بخشهایی از مسیر پیادهروی که از سوی رانندگان عراقی انجام میشد، در کنار فعالیت موکبها و گروههایی برای کمک به جابجاییهای کوتاه زایران کم توان، با استفاده از ویلچر، گاریهای چهارچرخه و سایر وسایل مشابه، بخش مهمی از این نوع فعالیتها را تشکیل میداد. بخش دیگری از خدمات مربوط به تسهیل سفر هم به ارائه امکانات مخابراتی و اینترنت رایگان برای زایران مربوط میشد تا آنها بتوانند با همراهان با خانواده خود تماس بگیرند، یا نیاز خود به اینترنت را رفع کنند. در نهایت این که، برای هدایت بهتر زایران و جلوگیری از حیرانی و گم گشتگی آنان، بخشی از خدمات موکبها و گروهها به خدمات راهنمایی سفر و همچنین خدمات امور گمشدگان اختصاص داشت.
اما علاوه بر فعالیتها و خدمات خیری که در دسته بندیهای بالا قرار میگیرند، خدمات متنوع دیگری هم انجام میشد که گاه به نظر بسیار ساده میرسد، اما به نوبه خود نقشی اثرگذار برای خوشایندتر شدن تجربه حضور در پیاده روی اربعین را برای زایران ایفا میکرد. این خدمات از کارِ سادهای همچون دادن دستمال کاغذی به زایران، تا کمک به حمل آسانتر ساک و کوله پشتیها، از واکس زدن کفش زایران تا ایجاد امکانات شارژ تلفن همراه و توزیع لباسهای راحتی در موکبها را شامل میشد. مجموعه آنچه گفته شد در چارچوب الگوی فعالیتهای خیر دینی در اربعین، در هر دو بخش ایرانی و عراقی در جدول زیر آمده است.
جدول 1- الگوی کلی فعالیتهای خیر دینی در اربعین
نوع فعالیت | مؤلفهها | شاخصها و مصداقها | سهم نسبی فعالیت بخش ایرانی یا عراقی | |
ایرانی | عراقی | |||
اسکان، استراحت و تغذیه | اسکان و اقامت | مبیت، موکبهای اسکان | ** | *** |
تغذیه | غذا، نوشیدنی، میان وعدهها | ** | *** | |
استراحت | چادرهای استراحت، صندلی و مبل | * | *** | |
بهداشت، سلامت و پزشکی | خدمات تخصصی پزشکی | ویزیت پزشکی و خدمات تشخیصی | *** | ** |
خدمات بیمارستانی و دارو | ارائه رایگان داروها، خدمات آزمایشگاهی، رادیولوژی | *** | ** | |
نظافت | طرح جای پای یار، ساخت و تجهیز سرویس بهداشتی و حمام | *** | بسیار کم | |
خدمات غیر رسمی | ماساژ، درمان تاول پا، طب سنتی و گیاهان دارویی | ** | ** | |
خدمات فنی و تعمیراتی | تعمیرات | تعمیر ساک وکیف، تعمیر کفش، تعمیر عینک، تعمیر گاری و کالسکه، تعمیر لباس | ** | ** |
خدمات عمومی | آرایشگاه، خدمات نرم افزاری تلفن همراه | * | بسیار کم | |
فرهنگی و مذهبی | فعالیتهای مذهبی | نماز جماعت، مراسم سخنرانی و سوگواری، قرائت یا آشنایی با قرآن، نهج البلاغه | *** | * |
فعالیتهای فرهنگی | همایشهای فرهنگی، موسیقی، نمایش، تعزیه، نقاشی و خطاطی، | *** | * | |
فعالیتهای رسانهای | شبکههای ماهوارهای شیعی | * | * | |
پرچمها، پیکره سازی ها و نگارگریها | پرچمها، تصویرسازیها از اهل بیت، پیکره سازی اهل بیت، ماکتهای ضریح، گهواره، کجاوه، بازسازی صحنههای حوادث عاشورا | صفر | *** | |
خدمات ویژه کودکان | – | مسابقات، هدایا، ایستگاه نقاشی، کتابخوانی | ** | * |
سیاسی و ایدئولوژیک | فعالیتهای همسو | مقابله فکر با جریانِ تکفیری، نمایشگاهها، توزیع هدایای فرهنگی سیاسی، موکبهای نیابتی، دعوت از شخصیتهای غیر مسلمان | * | * |
فعالیتهای معارض | سید صادق شیرازی، شیخ یمانی، منصور هاشمی خراسانی | صفر | * | |
خدمات تسهیل سفر | حمل و نقل | خودروهای صلواتی، ویلچر و گاری | صفر | *** |
ارتباطات | تلفن، اینترنت | * | * | |
راهنمایی زایران | راهنمایی مسیر، امور گمشدگان | * | * | |
سایر فعالیتها | – | شارژ تلفن همراه، بخش امانات، دستمال کاغذی | ** | ** |
تمامی فعالیتها و خدمات یادشده در اربعین به طور کلی در دو چارچوب «خیرِ مستقر» و «خیر در حرکت» دستهبندی کرد. خیر مستقر شامل فعالیتهایی است که از سوی موکبها یا در مبیت ها و مضیف ها در پذیرایی و خدمت رسانی به زایران انجام میشود. اما خیر در حرکت، فعالیتهایی است که افراد یا گروههایی در حین حرکت در مسیر پیاده روی به زایران ارائه میدهند. از نگاهی دیگر، جلوههای خیر دینی در اربعین در دو شکل «خیر گروهی» و «خیر فردی» قابل دسته بندی است. شکل گروهیِ خیر دینی شامل فعالیت سازمانها و نهادها، گروههای داوطلب و همچنین خانوادهها و طوایف انجام میشود. اما شکل فردی به آنچه که یک فرد به تنهایی به زایران عرضه میدهد مربوط میشود.
آنچه در مورد سازماندهی و امور اجرایی بیشتر مورد بحث بوده، مربوط به فعالیتهای موکبها مربوط میشود. حتی آنچه که شیعیان عراق در میزبانی از زایران در خانههای خود انجام میدهند، چندان مشمول این بحث نیست. این سازمان دهی در ایران شکل بسیار نهادی و پیچیدهای دارد. ستاد اربعین که متولی آن وزارت کشور است با همکاری نمایندگانی از نهادهای مرتبط با دفتر رهبری ساماندهی امور مربوط به اربعین از سوی ایران را مدیریت میکنند. اما این مدیریت فراتر از یک ساماندهی، عملاً به سازماندهی و برنامه ریزی متمرکز منجر شده که در نتیجه بخش زیادی از آن چه در فعالیتهای ایرانیِ اربعین مشاهده میشود در نتیجه ورود مستقیم این ستاد و نهادهای زیر مجموعه آن برای اجرای برنامهها و انجام فعالیتها و خدمات در اربعین است. ستاد اربعین که با همکاری تعداد زیادی از سازمانها، نهادها و وزارتخانههای کشور فعالیت میکند علاوه بر اموری که الزاماً باید آنها را برعهده داشته باشد (مثل امور کنسولی و خروج مرز، امنیت، بهداشت و تسهیل حمل و نقل) بر موارد دیگری از جمله جمع آوری کمک، تجهیز و به کارگیری منابع و امکانات برای خدمات اربعین مداخله مستقیم دارد. از سال 96، علاوه بر نظارت و تأیید مجوز فعالیت موکبها در اربعین، ستاد اربعین تهیه شناسنامه موکبها و الزام موکب داران به اخذ شناسنامه مورد تأیید موکب که شامل مشخصات اعضای موکب هم میشود را آغاز کرده است. در نتیجه، عملاً یک نوع گزینش در فعالان اربعین در عراق رخ میدهد.
در عین حال، نوع مدیریت وساماندهی امور اربعین در ایران، منجر به شکل گیری مدلهای متفاوتی در تأسیس موکبها شده است. مدلهای تأسیس «تمرکزگرای ستاد اربعین»، مدل «سازمانی-حاکمیتی»، مدل «داوطلبانه-دوستانه» و مدل «سمنها مؤسسات غیردولتی» چهار مدل مهم تأسیس موکبهای ایرانی است. در عین حال، نحوه شکل گیری موکبهای ایرانی بیشتر از طریق فرایندی رسمی یا نیمه رسمی و برپایه روابط کاری و یا مناسباتِ اجتماعیِ غیر شخصی که در فعالیتهای اجتماعی شکل میگیرند، است.
نحوه تأمین هزینهها و جلب منابع و امکانات برای موکبهای ایرانی علاوه بر فعالیتهای داوطلبانه مردمی، شامل استفاده از امکانات، خدمات و حتی بودجه عمومی کشور هم میشود. در این میان، اطلاع رسانی و دعوت به کمکهای مردمی هم در بسیاری از موارد با استفاده از امکانات عمومی و حاکمیتی انجام میشود.
برای تأمین زمین و ساختمان موکب، گروههای ایرانی از روشهای مختلفی استفاده میکنند، هماهنگی از طریق ستاد اربعین و نهادهای مرتبط با آن، دفتر مراجع تقلیدِ قم و برقراری ارتباط و استفاده از همکاری گروهها و افراد مؤثر یا مالکان زمینها در عراق روشهای کلی دریافت حق بهره برداری یا امکان مشارکت در استفاده از یک زمین یا ساختمان یا موکب برای فعالیت یک موکب ایرانی است.
در نهایت در مورد نظام تقسیم کار در موکبهای ایرانی باید گفت که بنابر مدلهای تأسیس غالب در بخش ایرانی، روابط و نحوه تقسیم کار بین اعضای موکبهای ایرانی نسبت به بخش عراقی، شکل رسمیت یافته و نهادی شده تری دارد. این نظام تقسیم کار از یک تقسیم کار دوستانه و ساده در موکبهای کوچکِ چند نفره تا نظامی به نسبت سلسله مراتبی در موکبهای بزرگ وابسته به سازمانها و نهادهای عمومی یا حاکمیتی متغیر است. با این وجود، مبنای تقسیم کار دانش، مهارت یا تخصص فرد است که بر اساس علاقه و انگیزه او برای انجام بخشی از امور اجرایی موکب انجام میشود.
در سوی مقابل، در عراق ستادی با عنوان ستاد موکبهای حسینی برای تنظیم جایابی و صدور مجوز فعالیت مجوزها وجود دارد. فراتر از این کار، این ستاد تقریباً هیچ نوع مداخله اجرایی در فعالیتهای اربعین ندارد. در عین حال، بخش زیادی از موکبهای عراقی به واسطه سازماندهی داوطلبانه خانوادهها، عشیره و طوایف و همچنین گروههای محلی و صنفی فعال شدهاند. فعالیت عراقیان در خدمت رسانی به زایران اربعین، تفاوتهای بارزی با خدمات ایرانیان دارد. عراقیها فعالیت خود را تقریباً از ابتدای ماه صفر که زایران از استانهای مختلف عراقی روانه کربلا میشوند، آغاز میکنند. در مقابل، فعالیت ایرانیان حداکثر از 15 روز پیش از اربعین آغاز میشود. اعضای موکبهای عراقی در بیشتر از موارد بر اساس روابط خانوادگی یا شخصی گردهم میآیند. خانواده و عشیره رکن مهمی در شکل گیری یک موکب عراقی است. اما این تنها الگوی مهم در موکبهای عراقی نیست. روابط محلی و صنفی هم پایه دیگری برای تأسیس یک موکب عراقی به شمار میرود. بخش کوچکتری از موکبهای عراقی هم از سوی مؤسسات و نهادهای غیر دولتی تشکیل میشوند. بر این اساس، مدل تأسیس موکبهای عراقی شامل مدلهای تأسیس «خانوادگی-عشیره ای»، مدل «محلی-خویشاوندی»، مدل «صنفی-منطقه ای»، و مدل تأسیس از سوی «سمنها و مؤسسات غیر دولتی» چهار مدل تأسیس در موکبهای عراقی است. البته مدل تأسیس از سوی مؤسسات غیر دولتی در عراق، اساساً خالی از حضور مؤسسات تجاری و اقتصادی و تنها با مشارکت مؤسسات غیر دولتی عام المنفعه همچون خیریهها محقق میشود. خلاصه این مدلهای تأسیس در مقایسه بین دو شکل ایرانی و عراقی در جدول زیر آمده که به خوبی نشان دهنده تفاوتهای دو شکل ایرانی و عراقی در تأسیس موکبها دارند.
برای تأمین هزینهها و جلب منابع، عراقیان تا حد زیادی متکی به منابع خانوادگی، محلی و مردمی هستند که به صورت داوطلبانه و بدون مداخله دولت در جمع آوری آن گرد میآید. آنها در بسیاری از موارد، با استفاده از پس انداز و کمکهای سالانه اعضای یک خانواده یا عشیره اقدام به برپایی موکب و ارائه خدمات به زایران میکنند. در عین حال، بخش کمی از منابع به ویژه در مدل تأسیس از سوی سمنها و مؤسسات غیر دولتی با استفاده از کمک اعضا و خیّران عضو موسسه تأمین میشود.
برای تأمین زمین و ساختمان برای موکبهای عراقی که در کشور خود به ارائه خدمات میپردازند، در بسیاری از موارد از ملک شخصی فرد یا خانواده استفاده میشود.در عین حال، بخش دیگری از موکبها از زمینهای دولتی که در حاشیه مسیر فرعی پیاده روی برای ایام اربعین در اختیار قرار داده میشود و همچنین از امتیاز بهره برداری از زمینهای متعلق به آستان قدس علوی یا حسینی برای خدمات اربعین استفاده میکنند.
اما در مورد نظام تقسیم کار در موکبهای عراقی آنچه اهمیت دارد، نقشِ پر رنگ بزرگِ خانواده یا عشیره در تعداد زیادی از موکبهاست. او است که تعیین کننده وظایف هر کس در موکب است. در عین حال، این نحوه تقسیم کار، نشان دهنده یک نظام پیچیده و چند لایه سلسله مراتبی در تقسیم کار موکبهای عراقی نیست. بیشتر موکبهای عراقی، موکبهایی ساده و کوچک با تقسیم وظایفی ساده بین اعضای آن هستند. در عین حال، موکبهایی که متعلق به سازمانها و نهادهای مختلف اعم از سمنها یا آستانهای مقدس هستند، از نظامی به نسبت پیچیدهتر در تقسیم کار برخوردارند. اما در مجموع تقسیم کار در موکبهای عراقی به طور ساده بر اساس علاقه مهارت و تخصص فرد برای انجام بخشی از امور انجام میشود.
جدول 2- مدلهای تأسیس موکبها در دو بخش ایرانی و عراقیِ خیر دینی در اربعین
بخش ایرانی | بخش عراقی |
مدل تمرکزگرای ستاد اربعین | مدل خانوادگی-عشیره ای |
مدل سازمانی-حاکمیتی | محلی-خویشاوندی |
مدل داوطلبانه-دوستانه | مدل صنفی-منطقه ای |
مدل سمنها مؤسسات غیردولتی | مدل سمنها و مؤسسات غیر دولتی |
در بخش ایرانی، بخش مهمی از حضور سازمانها و نهادها مربوط به سازمانها، دستگاههای اجرایی و نهادهای حاکمیتی ایرانی یا مؤسسات عمومی برخوردار از بودجه عمومی است. این سازمانها و نهادها از شهرداریها تا وزارتخانهها، از دستگاههای حاکمیتی مستقل از دولت همچون سپاه و بسیج تا آستانهای مقدس که تحت اداره مستقیم حکومت قرار دارند و از مؤسسات اقتصادی وابسته با دولت تا بنگاههای اقتصادی غیر دولتی را شامل میشوند. بر اساس محتوای مصاحبههای انجام شده، بخشی از این سازمانها، در شرح وظایف و حتی بودجه سالانه خود، فعالیت در اربعین را قرار دادهاند. در این میان، نقش و حضور نهادهایی همچون کمیته امداد امام خمینی هم در نوع خود جالب توجه است. علاوه بر بخش دولتی، مؤسسات خیریه، سمنها و گروههای مردمی هم بخش دیگری از نقش آفرینی نهادی در بخش ایرانی اربعین را تشکیل میدهند. بنابراین میتوان گفت نقش آفرینی نهادها و مؤسسات ایرانی در اربعین به طور خلاصه در چهاربخش قابل دسته بندی است: «نهادهای حاکمیتی و عمومی»، «مؤسسات خیریه، سمنها و گروههای مردمی»، «شرکتها و مؤسسات اقتصادی» و «سایر مؤسسات عمومی». همانطور که اداره بخشی از مؤسسات خیریه و مردم نهاد بر اساس ایفای مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی انجام میشود، بخشی از خدمات خیر دینی در اربعین هم بر مبنای ایفای مسئولیت اجتماعی برخی مؤسسات و شرکتهای اقتصادی انجام میشود.
اما در بخش عراقی، تقریباً تمامی آنچه از حضور نهادها و مؤسسات مشاهده میشود، در قالب یکی از دو نوع فعالیت «مؤسسات خیریه و عام المنفعه غیر دولتی» و «آستانهای مقدس»، به ویژه آستان مقدس علوی، حسینی و عباسی در حال انجام است. در دستهبندی نهادها، سازمانها و مؤسسات فعال در اربعین، آستانهای مقدس ایرانی به ویژه آستان قدس رضوی به دلیل اداره حاکمیتیِ آن در دسته نهادهای حاکمیتی و عمومی قرار گرفتهاند. اما در عراق به دلیل آنکه آستانهای مقدس مستقل از دولت و با نظارت و هدایت مرجعیت دینی شیعه هدایت میشوند، به عنوان یک دسته جداگانه تعریف شدهاند.
جدول 3- انواع نهادها و مؤسسات فعال در خیر دینی اربعین
بخش ایرانی | بخش عراقی |
نهادهای حاکمیتی و عمومی | آستانهای مقدس |
مؤسسات خیریه، سمنها و گروههای مردمی | |
شرکتها و مؤسسات اقتصادی | مؤسسات خیریه و عام المنفعه غیر دولتی |
سایر مؤسسات عمومی |
تفاوتهای خیر اربعینی ایرانی و عراقی
بر اساس یافتههای پژوهش و مقایسه ویژگیهای الگوی فعالیتها خدمات خیر دینی اربعین در دو سپهر ایرانی و عراقی به طور خلاصه در 11 محور دسته بندی شده است.
نخست این که در حالی که فعالیتها و خدمات خیر دینی در میان موکبهای عراقیها بیشتر بر اساس روابط شخصی شکل میگیرد، موکبهای ایرانی بیشتر به صورت نهادی و بر مبنای روابط غیر شخصی سازماندهی میشود.
دوم این که در فعالیتهای بخش ایرانی، حکومت نقش بسیار پر رنگی دارد، به طوری که فراتر از ساماندهی، باید نام نحوه نقش آفرینی حاکمیت ایران را سازماندهی و مداخله مستقیمِ اجرایی گذارد، همان گونه که سایر حوزههای اجتماعی کشور هم مبرّا از این نوع مدیریت و مداخله مستقیم نیست. در مقابل، در بخش عراقی کمتر اثری از حضور و فعالیت مستقیم دولت وجود دارد.
سوم این که در بخش ایرانی، میزان زیادی انگیزشها و اهداف سیاسی و انقلابی در فعالیتها قابل مشاهده است. آنها اربعین را میدانی برای تعقیب و تلاش برای تحقق آرمانهای انقلابی مانند رسیدن به مسجد الأقصی، فتح مکه یا احیای بقیع میدانند. در مقابل، در بخش عراقی چنین مواضعی بسیار کمتر است. در عین حال عراقیها هم به میزان قابل ملاحظهای به پاسداشت و ترویج اندیشه مبارزه با تکفیریها، در رأس آنها داعش که آن را دشمن امنیت داخلی خود میدانند، توجه داشتند.
چهارم این که رقابت عراقیها برای خدمت رسانی به زایران، رقابتی از جنسِ تلاش برای میزبانیِ هرچه بیشترِ زایران برای اثباتِ محبتشان به حسین بن علی (ع) و بهره بردن هرچه بیشتر از خیر و فضایل این خدمت است. در مقابل، رقابت در میان ایرانیها، در برخی موارد برای کسب اعتبار اجتماعی و حتی سیاسی حاصل از این نوع فعالیتها و خدمات است.
پنجم این که، بر اساس ارزیابی مشارکت کنندگان که از تحلیل محتوای مصاحبهها به دست آمده، میزان خلوص، سادگی و خدمت بی تکلف عراقیها در اربعین به طور واضحی احساس میشود. هرچند این روحیه در میان خادمان ایرانی اربعین هم وجود دارد، اما یافتههای پژوهش بر اساس ارزیابی مشارکت کنندگان در مصاحبهها نشان دهنده وجود این ویژگی رفتاری به عنوان یکی از وجوه تمایز خیر دینی عراقی است.
ششم این که بهداشت، تمیزی و آراستگی در خدمات دهی و فعالیت موکبهای ایرانی به طور بارزی بیشتر از عراقیهاست. در این میان عراقیها هم به دلیل سطح توسعه یافتگی اقتصادی و اجتماعی و هم به دلیل تفاوت باورمندی نسبت به مسأله بهداشت در پیاده روی اربعین، توجه کمتری به این موضوع داشتهاند. هرچند آنها هم طی سالهای اخیر به این موضوع اهتمام بیشتری کردهاند، اما یکی از عوامل مهم در این زمینه، اعتقاد به تقدس و پاکی تمام آنچه در این مسیر وجود دارد از سوی عراقیهاست، اعتقادی که برای برخی از عراقیها موجب میشود آنها هرگونه تصور آلودگی و امکان انتقال بیماری در این مسیر را نادرست و ناروا بدانند.
هفتم این که بر اساس نظر برخی از زایران، ایرانیان در خدمات دهی به زایران نوعی خسّت به خرج میدهند و برای ارائه خدمات، مثلاً غذای نذری برای هر فرد، محدودیت قائل میشوند. این در حالی است که عراقیها تقریباً هیچ محدودیت و آداب محدود کنندهای در این مورد قائل نیستند.
هشتم این که ایرانیان در خدمات دهی خود اولویت را به هم وطنان خود میدهند، اما عراقیها اینطور عمل نمیکنند و برای خدمت رسانی خود، هیچ محدودیتی بر اساس ملیت، نژاد و گرایشهای دینی قائل نمیشوند. البته یک توجیه برای چنین رویکردی در موکبهای ایرانی میتواند محدود بودن خدمات ایرانی برای زایران ایرانی باشد.
نهم این که در برخوردهای شخصی و مواجهه متقابل بین زایران با اعضا و خادمان موکبها چه از سوی ایرانیان با عراقیها و چه برعکس، برخی از زایران به وجود نوعی روحیه تکبر نسبی در برخورد خادمان موکبهای ایرانی با زایران، در مقایسه با برخورد خادمان موکبهای عراقی با زایران اشاره کردهاند. در عین حال، تفاوت موجود در این زمینه به هیچ وجه تفاوت بارزی نیست و هر دو گروه زایران و موکب داران ایرانی و عراقی در مورد رفتار طرف مقابل با زایران ارزیابیِ غالباً مثبتی داشتهاند.
دهم این که خلاقیت و تنوع در فعالیت و خدمات از سوی فعالان و موکبهای ایرانی به مراتب بیشتر از آنی است که در میان موکبها و فعالیتهای عراقی قابل مشاهده است. در حالی که عراقیها بیشتر به خدمات اسکان و تغذیه اهتمام دارند، تنوع فعالیتها و خدمات در سایر خدمات غیر از اسکان و تغذیه، همچون فعالیتهای فرهنگی و مذهبی از سوی موکبهای ایرانی بیشتر مشاهده شده است.
و در آخر این که نظم و تدبیر در اداره امور و داشتن یک نوع برنامه مدیریتی برای فعالیتها و خدمات از سوی موکبهای ایرانی بیشتر از موکبهای عراقی قابل مشاهده بوده است. این تفاوت میتواند به تفاوت در مدلهای تأسیس موکبهای ایرانی نیز مربوط شود که بیشتر بر اساس روابط و مناسبات غیر شخصی بین اعضای موکب سامان یافتهاند.
مجموعه تفاوتهای یادشده در بالا بین خدمات خیر دینی در دو بخش ایرانی و عراقی در جدول زیر خلاصه شده است.
جدول 4- تفاوتها در الگوی خیر دینی اربعین بین ایرانیان و عراقیها
شاخص | بخش ایرانی | بخش عراقی |
الگوی مدیریت و تأسیس | روابط غیر شخصی | روابط شخصی |
نقش حکومت | بسیار پر رنگ | بسیار اندک |
انگیزههای سیاسی و انقلابی | بسیار غلیظ و شدید | بسیار اندک |
رقابت برای خدمت رسانی | رقابت برای کسب اعتبار اجتماعی | رقابت بر نفسِ خدمت |
خلوص و سادگی | کمتر | بیشتر |
بهداشت، تمیزی و آراستگی | بیشتر | کمتر |
جیره بندی خدمات | بیشتر | کمتر |
قوم گرایی در ارائه خدمات | بیشتر | کمتر |
برخوردهای شخصی با طرف مقابل | محترمانه گاه آمیخته با تکبر | محترمانه و فروتنانه |
خلاقیت و تنوع در خدمات | بسیار بیشتر | کمتر |
نظم و تدبیر در اداره امور | بیشتر | کمتر |
تفاوتهایی که بین سپهر ایرانی و عراقی در خدمات خیر دینی اربعین مشاهده شده، زمینههایی را برای ترکیب نقاط قوت در هریک از دو بخش و رسیدن به الگویی بهینه و مطلوب در خیر دینی در میدانِ اربعین را نشان میدهد. در این مورد، در بخش پیشنهادها بیشتر خواهیم گفت.
تمام آنچه در خدمات خیر دینی در اربعین در دو بخش عراقی و ایرانی مشاهده شد، اعم از خدمات اسکان و تغذیه، خدمات بهداشت و سلامت، فنی و تعمیراتی، فرهنگی و مذهبی، خدمات کودکان، فعالیتهای سیاسی و ایدئولوژیک و سایر فعالیتهای خردِ فردی، همگی در امتداد انگیزش و شورِ حضور و خدمت رسانی در اربعین عراقی پدید آمده و گسترش یافته است. اما این توسعه و گسترش فعالیتها به ویژه با حضور و تأثیر مشارکت ایرانیان، در حال تغییر در الگوی فعالیتهاست. تغییر در نحوه ارائه مواد غذایی و استفاده از ظروف یک بار مصرف از سوی عراقیها یکی از این تغییرات است. هنوز این پرسش پابرجاست که آیا به بهای بهبود وضعیت بهداشتی همچنان باید استفاده از ظروف یک بار مصرف را در موکبها گسترش داد، یا برای حفظ الگوی سنتی پذیرایی در اربعینِ عراقی باید جلو تغییرات ناگهانی در این الگوی خدمت رسانی با استفاده از ظرفهای قابل شستشوی را گرفت و به جای آن شستشوی مناسب ظروف را ترویج کرد؟
همچنین تعداد زیادی از موکبهای عراقی برای جلب نظر زایران ایرانی که دست رد به تعارفِ غذا و آب و چای عراقی میزدند، شروع به تغییر در نوع مواد غذایی و نحوه طبخ و عرضه آن و همچنین عرضه چای ایرانی در کنار شای عراقی کردهاند. بازهم این پرسش پابرجاست که این تغییر به نفع ذائقه ایرانی آیا باید موجب خرسندی گروههای مشارکت کننده و زایران ایرانی باشد، یا این که بهتر است به فکر راه حل بهتری در تغییر نگرش ایرانیان نسبت به پذیرایی عراقیها بود؟
از این دست پرسشها در مورد تغییراتی که در الگوی فعالیتهای خیر دینی در اربعین وجود دارند، موجب میشود تا زمینه برای پژوهشهای بیشتر در مورد خیر دینی در اربعین باز بماند. در هر حال، ارتباط بین فرهنگی که بین دو ملت ایران و عراق در بستر اربعین شکل میگیرد موجب پیوند بین آنها در خدمات رسانی به زایران هم شده است. این پتانسیل موجب شکل گیری گونههای مختلفی از همکاری بین ایرانیها و عراقیها برای برپایی موکبها شده است. این تعامل فرهنگی که از یک سو موجب شکل گیری همکاریهای بین دو طرف در فعالیتهای مختلف شده، از سوی دیگر موجب تأثیرپذیری متقابل برای نحوه ارائه خدمات به زایران هم شده است. به عنوان نمونه موکبهای ایرانی تلاش میکنند تا برخی از شکلهای پذیرایی سنتی عراقی را در موکبهای خود استفاده کنند و در مقابل عراقیها هم ویژگیهای مناسبی همچون توجه بیشتر به بهداشت و نظافت و همچنین توجه بیشتر به فعالیتهای فرهنگی و خدماتی غیر از اسکان و تغذیه را در دستور کار خود قرار دادهاند.
مشارکت این زایران در اربعین اشتیاق آنها را برای کمک به موکبها در سالهای بعد مضاعف میکند. از آنجا که تدارک برای برپایی موکبها و خدمات رسانی در اربعین به همراه جمع آوری کمکها و اقلام و وسایل و تجهیزات و مواد غذایی –مانند عراق- در ایران هم از ماهها قبل از اربعین آغاز میشود، این زایران آمادگی این را مییابند که برای تقویت خدمات و فعالیتهای خیر در اربعین سال بعد، کمک و مشارکت بیشتری کنند. این تدارک در مساجد و پایگاههای مختلف به ویژه طی سه ماه منتهی به اربعین و به طور خاص از آغاز محرم که هیأتها فعالیت خود را برای سوگواری امام حسین (ع) از سر میگیرند، بیشتر میشود. در نتیجه تعداد بیشتری از مردم آمادگی و گرایش پیدا میکنند تا در سالهای آینده علاوه بر زائر و دریافت کننده خدمات خیر، نقش عضو یکی از موکبها را بر عهده گیرند. در آن صورت، نه تنها یک مخاطب خیر دینی، بلکه ارائه دهنده آن نیز خواهند بود.
آنچه فرد به عنوان خادم یا عضو یک موکب اربعین تجربه میکند، در واقع بخشهایی از ویژگیهای تجربه دینی را با خود دارد. چرا که میتواند همچون یک تجربه دینی حین عبادت یا زیارت یک مکان مقدس، «وصف ناپذیر»، «معرفت بخش» و «زودگذر» باشد. به خصوص آن که این تجربه یک تجربه خصوصی و شخصی برای اوست که به طور انفرادی حالات تجربی را درون خود میآزماید. بنابراین دومین مفهوم پردازی مهم حاصل از نتایج این پژوهش، علاوه بر «چگالی مفهومی»، مفهومِ «تجربه خیر دینی» است که دلالت بر تجربه مندیِ دینی در خلال مشارکت در امرِ خیر دینی دارد. این، همان حالت ویژهای است که مؤمن شیعه همزمان که برای زیارت پای در مسیر کربلا میگذارد، میتواند با خدمت رسانی به زایران دیگر، آن را تجربه کند. خدمت رسانیای که انواع مدلهای مختلف خیریه دینی از وقف تا نذر را در موضوعات مختلف آنها در بر میگیرد. این مدلها و مصداقها شامل از اسکان و تغذیه و خدمات پزشکی تا وقف محصولات فرهنگی، نذر زمان و سایر موقوفات و نذورات در موضوعات و مصداقهای نوین امر خیر میتواند تنوع داشته باشد.
بر اساس جمع بندی پیشنهادهای ارائه شده از سوی مشارکت کنندگان که در فصل یافتهها به طور مشروح مورد بحث قرار گرفت، مهمترین موارد پیشنهاد در بهبود و اصلاح الگوی فعالیتها و خدمات خیر دینی در اربعین شامل موارد زیر خواهند بود.
1- کاهش تصدی حاکمیتی و واگذاری حداکثری امور به مردم
اصرار بر ادامه مداخله مستقیم حاکمیت و نهادهای مرتبط با آن در امر برنامه ریزی و فعالیتهای اربعین، حاصلی جز صرف غیر ضروریِ هزینهها و منابع انسانی در راستای فعالیتِ ناکارآمدی و اثرگذاری اندک همراه با زایل کردن اعتماد عمومی را نخواهد داشت. ضمن آنکه تحقق هدف یک نظام حکمرانیِ سیاسی با مدعا و آرمان استقرار و پیاده سازی جامعه نمونه اسلامی لزوماً در گروِ تصدیِ کامل همه امور از جمه امور خیر، امور دینی و امورِ خیریِ دینی نیست. میتوان گفت با واسپاری امور اجرایی و سطح مداخله در فعالیتها به گروههای مردم نهاد(NGOs) و بخشهای غیر دولتی و مردمی به صورت واقعی کارکردهای مختلفی مورد انتظار خواهد بود. بنابراین پیشنهاد نخست این پژوهش کاهش تصدی حاکمیتی در امور مربوط به فعالیتها و خدمات اربعین و رساندن سطح فعالیتهای آن به حداقل وظایفِ اصلی در مواردی همچون امور کنسولی، امنیت، بهداشت و ترابری است.
2- خدمت به زایران بدون توجه به نامها و پرچمها
در مقابل رفتار مورد انتقادی همچون ایجاد موکبهای بزرگ و با تابلوهای و پرچمهای بزرگ بر فراز ساختمانها و خدمات و امکانات زیاد که نوع تحقیرِ موکبهای ساده عراقی است و نوعی حس رقابت جویی را در طرف عراقی هم تلقین میکند و همچنین در مقابل اصرار به ارائه خدمات به نام نهادها و سازمانهای ایرانی، آنچه میتواند موجب اعتماد سازی هرچه بیشتر در میان عراقیان و اثربخشی و رضایتمندی هرچه بیشتر از خدمات ایرانیان باشد، کنار گذاشتن تعصب به مطرح شدن نامها و آرمها و پرچمهای سازمانی و در عوض خدمت گروهها و خادمان ایرانی در موکبها و مبیت ها عراقی، به عنوان یک بدنه واحد است. در مشاهدات میدانی پژوهش هم موکبهای عراقی مختلفی مشاهده شدند که تعدادی از خادمان ایرانی – اعم از نیروهای متخصص همچون پزشکان و پرستاران تا خادمان برای خدمات عمومی- در آنها مشغول فعالیت بودند. آنها به خوبی توانستند شکلی از یک همکاری مؤثر بودن ایجاد سوء تفاهم در طرف مقابل و ایجاد تضاد و رقابتهای منفی را نشان دهند.
3- توجه به حفظ الگوهای سنتیِ اربعینِ عراقی
از آنجا که توجه بیش از حد موکبها و فعالان ایرانی در اربعین به ظواهر و رنگ و لعاب خدمات، آنها را از تخریب الگوی سنتی فعالیتها و خدمات سنتی از سوی عراقیها غافل میکند، ضرورت دارد تا مؤسسات و گروههای فعال و دست اندرکار خدمات در اربعین به حفظ سادگی در عین تنوع و خلاقیت در ارائه خدمات برای حفظ شکلهای سنتی خدمت رسانی عراقیها در اربعین توجه جدی کنند. به عنوان مثال میتوان پیشنهاد کرد که برخی موکبهای ایرانی تمعداً از شکل پذیرایی و خدمات رسانی عراقی به شکلی ساده الهام بگیرند و به جای یک موکب بزرگ با ساختمانی وسیع، از چند موکب ساده با سازههای موقت مانند چادر برای ارائه خدمات خود استفاده کنند.
4- آموزشهای فرهنگیِ پیاده روی اربعین
پیشنهاد دیگری که برخی مشارکت کنندگان به ویژه ایرانیها به آن اشاره داشتند، فرهنگ سازی برای اصلاح رفتارِ زایران، به ویژه رفتار مناسب ایرانیها درخلال پیاده روی اربعین بود. آگاه سازی و آموزشِ مواردی همچون نریختن زباله، رعایت کردن شأن ایام عزاداری و نخندیدن و سایر موارد مشابه که بیشتر به رفتار زایران حین حضور در پیاده روی اربعین، حضور در موکب یا مبیت متعلق به عراقیها و مواجهه با زایران دیگر مربوط میشود، از جمله مصداقهای چنین پیشنهادی است. تعدادی کاریکاتور در ابتدای مسیر پیاده روی که از سوی عراقیها برای تذکر دادن برخی رفتارهای نامناسب از سوی زایران نصب شده بود، از معدود نمونههای توجه به این کار مهم در میان فعالیتها و خدمات خیر دینی در اربعین به شمار میرفت. اما همچنین خلأ توجه بیشتر به چنین فعالیتهایی از سوی ایرانیان احساس میشود.
5- تلاش برای آگاه سازی دینی
محور اصلی این پیشنهاد که مانند پیشنهاد بالا مورد نظر تعدادی از مشارکت کنندگان هم بوده، افزایش شناختِ زایران نسبت به مفاهیم مهم دینی از جمله رسالت امام حسین (ع) و نهضت عاشورا و همچنین مفاهیم مهدویت و انتظار است. درک صحیح از مفهوم اصیل عاشورا و اهداف آن و در امتداد این شناخت، معرفت به مهدی موعود(عج) و مفهوم انتظار برای فرج او و طراحی برنامههایی برای گفتگو و رفع شبهات در این مورد، میتواند در خلال برنامههای فرهنگی موکبهای اربعین، به عمق بخشی در تجربه زیارتی زایران کمک کند.
6- فراهم کردن زمینه حضور بیشتر زنان
باتوجه به پتانسیلهای مشارکت زنان برای مشارکت در انواع فعالیتها و خدمات به زایران، پیشنهاد میشود که ستاد اربعین علاوه بر تعریف کارگروهی برای بانوان که به عنوان یک زیر مجموعه از کمیته فرهنگی و آموزش فعالیت دارد، شرایط و تسهیلاتی برای حضور هرچه آسانتر زنان و دختران جوان به ویژه در قالب گروهها و مؤسسات غیر دولتی در میدانِ خیر دینی اربعین فراهم کنند. با این کار، امکان فعالیتهای متنوعتر و خلاقانهتر و همچنین برنامهها و خدماتی که توجه بیشتری به نیازهای خاص زنان دارند، افزایش خواهد یافت. در نتیجه امکان و انگیزش بیشتری برای حضور زایرانِ زنِ ایرانی در اربعین – که میتوانند خادمانِ اربعین در سالهای بعد باشند- فراهم خواهد شد.
منابع
- تیموتی، دالن.جی و السن دانیل اچ(1392)، گردشگری دین و سفرهای معنوی، محمد قلی پور و احسان مجیدی فرد، تهران، انتشارات جامعه شناسان
- جیمز، ویلیام(1393) تجربه دینی: اصل و منشأ، در: «درباره تجربه دینی»، گزیده مایکل پترسون و دیگران، ترجمه مالک حسینی، تهران، چاپ دوم، انتشارات هرمس.
- پویافر، محمدرضا (1397) پدیدارشناسی تجربه زیارت، مدیریت پژوهش و برنامه ریزی آستان قدس رضوی.
- پویافر، محمدرضا (1395)، ازخیر قدسی تا خیر عرفی؛ بررسی پیامدهای مرزبندی بین امور خیر در جامعه ایرانی، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی خیر ماندگار، مطالعه و ازیابی امور خیر در ایران، صص 552-531
- فولادی، محمد، محمد جواد نوروزی(1394)، جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه؛ بررسی و مقایسه، معرفت ادیان، شماره 25 ص 7-35
- Cheek, Dennis W, France Michal Kramarek and Patrick Rooney(2015), Charity and Philanthropy: Overview, International Encyclopedia of the Social & Behavioral Sciences, 2nd edition, Volume 3, pp. 364-370
- javananhelal.ir
- wikifeqh.ir
[1] – این مقاله مستخرج از پژوهشی است که با بخش مهمی از هزینه های آن با حمایت بنیاد خیریه راهبری آلاء و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تأمین شده است.
[2] – دکتری جامعهشناسی، استادیار جامعهشناسی دانشگاه علوم انتظامی امین-تهران، mrpouyafar@gmail.com
[3]– مفهوم «خیر» در ادبیات درون دینی مسلمانان، مفهومی بسیار وسیع و بدون التزام به «دیگری» است. در مقابل، «احسان» که در قرآن هم مصادیق گوناگونی از آن معرفی شده، به معنایِ انجام «کارِ خیر در حقِ دیگری» است. این «دیگری» میتواند اعمِ از انسان، سایر موجودات زنده(گیاهان و جانوران) و حتی طبیعت بیجان(محیط زیست باشد).
[4] – Charity
[5] – Philanthropy
[6] -Humanity
[7] – Impartiality
[8] – Neutrality
[9] – Independence
[10] – Voluntary service
[11] – Unity
[12] – Universality
[13] – Mystical States of Consciousness
[14] – ineffability
[15] -noetic quality
[16] – transiency
[17] – passivity
[18] – Charity
[19] – Philanthropy
[20] – NGO: Non-Governmental Organization
[21] – در این جدول موکبهایی همچون موکب آیت الله سید صادق شیرازی یا طرفداران منصور هاشمی خراسانی به عنوان موکبهای ایرانی محسوب شدهاند. همچنین اگر مشارکت کننده، یک خادمِ ایرانی در یک موکب عراقی بوده، در شمار مصاحبه با موکب داران عراقی قرار گرفته است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.