بسمه تعالی
معرفی صندوقهای وقفی در مسیر تجمیع سرمایه و مشارکتهای مردمی در فعالیتهای اقتصادی
دکتر محمد جواد ایروانی
استاد دانشگاه تهران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
ایمان استاد
کارشناسی ارشد مالی بانکداری دانشگاه تهران
Iman.ostad@ut.ac.ir
چکیده
یکی از راهکارهای برون رفت از کمبودهای سرمایهای در مشکلات اقتصادی، کمبود نقدینگی و نیز تحریمهای ظالمانه دشمنان توجه عمده به ظرفیتهای داخلی است. قرار گرفتن مشکلات کمبود سرمایهای دولت برای به سر انجام رساندن فعالیتهای خود و تخصیص بودجه به سازمانهای تحت نظارت خود، در کنار حجم بالای سپردههای بانکی و همچنین وجود انگیزههای اعتقادی و دینی در اکثریت مردم ایران اسلامی، ما را به فکر استفاده از مشارکتهای مردمی در فعالیتهای اقتصادی میاندازد. یکی از این راهکارها استفاده علمی و بهینه از وقف به خصوص وجوه وقفی در قالب صندوقهای وقفی است. صندوقهای وقفی صندوقهایی هستند که به جمعآوری داراییهای وقف شده توسط افراد میپردازند تا با استفاده از بازدهی ناشی از آنها، در کنار ارضاء نیازهای معنوی افراد در جهت برقراری سطح بالاتری از رفاه و عدالت اجتماعی گامهایی را بردارند. لازمه استفاده کارا و اثربخش از این صندوقها آشنایی با وقف، صندوقهای وقفی، انوع آنها، ویژگیهای آنها، اهداف آن، تفاوتهای آنها با موسسات خیریه و همچنین معضلاتی است که این صندوقها و به طور کلی امر پسندیده وقف در کشور ما با آن روبرو است.
واژگان کلیدی : وقف، انوع وقف، وقف داراییهای مالی، موسسات خیریه، صندوقهای وقفی، مدیریت موقوفات
مقدمه
با توجه به چشم انداز رتبه نخست در منطقه در جایگاه علم و فناوری که در سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شده است، تولید علم در زمینه سیاستگذاریها را میتوان یکی از مسائل با اهمیت این روزهای ایران اسلامی دانست. فراهم آوردن تمام زمینههای مناسب مورد نیاز در راستای توسعه آموزش و پژوهش از جمله تمهیدات مالی به تنهایی، خارج از توان دولتها بوده و هست. یکی از بهترین روشهای تامین منابع مورد نیاز در راستای این امر، استفاده از مشارکتهای مردمی است که از جمله مهمترین آنها میتوان به وقف اشاره کرد. وقف امری است که هم در دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی به آن توجه ویژهای شده و هم از دیرباز در فرهنگ مردم ایران زمین وجود داشته است. وجود تمام زمینههای فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک وقف در بطن جامعه، فرصت بسیار مناسبی را فراهم کرده است تا با استفاده از انجام تحقیقات و پژوهشها و آشنا کردن موسسات وقفی و مردم با آنها قدمهای مثبت، مفید و سازندهای در جهت توسعه برداشت. قدمهایی که با استفاده از ظرفیتهای بالقوهای که در فرهنگ و عقاید مردم ایران زمین وجود دارد بسیاری از مشکلات در راستای توسعه و برقراری عدالت نسبی بیشتر در جامعه را فراهم میکند.
نیکو شمرده شدن این امر توسط ایرانیان و موقوفات بسیاری که توسط آنها ایجاد میشود و همچنین ظرفیتهای توسعه و رشد بسیاری که در قالب صندوقهای وقفی وجود دارد ما را بر آن داشته است تا با معرفی وقف و صندوقهای وقفی، ساز و کارهای لازم برای رشد و توسعه را با استفاده از آنها بررسی و مرور کنیم. صندوقهای وقفی از روشهای تامین مالی از طریق سرمایهگذاری داراییهای وقفی است که در امر آموزش و پژوهش به شکل گستردهای در سطح جهان از آن استفاده میشود. بودجه دانشگاههای دولتی بسیاری از کشورهای پیشرفته از طریق صندوقهای وقفی تامین میشود.
در ادامه این مقاله به بررسی دقیق وقف و صندوقهای وقفی میپردازیم تا که بتوانیم با استفاده از این ساز و کار قدمهای مثبتی در جهت ارتقاء سطح رفاه و عدالت اجتماعی برداریم.
تعاریف
به طوری که در فرهنگهای فارسی آمده است وقف در لغت به معنی ایستادن و نگهداشتن و توقف و حبس کردن و منحصر کردن چیزی برای استفاده کسی است. به عبارت دیگر، وقف بر پایه انفاق مال قابل بقا و استمرار، و استفاده مداوم از منافع و عوائد آن در امور خیر است. آنچه وقف میشود را موقوفه مینامند. در تعریف عین موقوفه آمده است که اعطاکننده آن شرط کرده است در آن تصرفی نشود و برای ایجاد درآمد باقی بماند و درآمدش در اهداف خیر به کار رود. بر اساس این دیدگاه اموالی که وقف میشود همه چیز میتواند باشد، مسکوکات و معادلهای آنها مانند حسابهای سپرده، اوراق بهادار، سهام، مستغلات، داراییهای شخصی مانند ماشین، جواهرات و همچنین منافع و اقدامات داوطلبانه (کارکردن افراد به صورت مجانی در نهادهای خیریه) که ارزش آن بر اساس اجرتالمثل تعیین گشته در دفاتر ثبتی به عنوان منبع درآمد موسسه ثبت میشود. این مورد اخیر به شکل فراوان تحت عنوان اقدامات داوطلبانه رواج دارد. [1]
صندوقهای وجوه وقفی (صندوقهای وقفی)، نهادهای مالی جهت توسعه، استمرار و پویایی فعالیتهای وقفی میباشند. هدف از شکلدهی صندوقهای وجوه وقفی و نیکوکاری، جلب مشارکت خیرین با هر اندازه موقوفه و مدیریت موقوفات بوده به نحوی که علاوه بر حفظ ارزش موقوفات، عواید و منافع حاصل از داراییهای وقفی در تحقق اهداف غیرانتفاعی دینات واقف به کار گرفته شود. از این رو به برای اعمال مدیریت حرفهای جهت تحقق و ارتقاء اهداف خیرخواهانه واقفان، امکان بلوکه شدن داراییهای وقفی و کارایی پایین آنها در طی زمان به حداقل میرسد. تشکیل صندوقهای وجوه وقف با توجه به انواع اهداف وقف و پذیرش موقوفات به صورت داراییهای فیزیکی، انواع اوراق بهادار و در شرایطی حتی پول امکانپذیر میباشد. [2]
وقف
واژه هاي وقف، حبس، منع و تسبيب همگي به معناي (ايستادن، نگهداشتن، توقف، به حالت ايستاده ماندن، آرام گرفتن) در راه خدا است. [3] در دين اسلام به معناي نگهداري دارايي معيني و حفظ کردن آن در حين منفعت بردن از آن ميباشد.
وقف پول در مقايسه با وقف اموال غير منقول از امتيازهاي زيادي برخوردار است از جمله آنکه پول در دسترس همگان است، قابليت انتقال دارد و در مکان هاي متعدد قابل استفاده است، همچنين امکان بهره برداري از آن بسيار است و علاوه بر آن داراي مثل است و با از بين رفتن عين مثل جانشين آن ميشود و اصل پول از بين نميرود. البته فقيهان در وقف پول اختلاف نظر دارند. در اين مورد مي توان به مقالات متعددي مراجعه کرد و نظرات مختلف ايشان را از نظر گذراند.[4] اين طور استنباط مي شود که در صورت برقراري بعضي شرايط امکان وقف پول وجود دارد. حتي اگر حالتي را در نظر بگيريم که امکان وقف پول از لحاظ فقهي وجود نداشته باشد باز راههاي متفاوتي در بعضي مقالات معرفي گرديده است مثل تاسيس بنياد خيريه و وقف آن. [5]
ماده 55 قانون مدنی در مقام تعریف حقوقی و اصطلاحی وقف بیان میکند که “وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود”. از واژه عین مالی که در ماده مذکور آمده است استنباط میشود که مال مورد وقف باید به صورت عین باشد و سایر انواع اموال قابل وقف کردن نیست. همچنین منظور از حبس ممنوع کردن نقل و انتقال و یا تصرفاتی است که موجب تلف عین میشود زیرا مقصود از وقف انتفاع همیشگی موقوف علیهم از مال موقوفه است. حبس باید دائمی باشد تا با گذشت زمان آنچه را واقف تاسیس نموده است از بین نرود. به همان نحو که مالکیت مفهومی دائمی است مگر این که سبب قانونی باعث انتقال آن به غیر شود وفقیت نیز باید چنین مفهومی داشته باشد، خواه طبق مقررات جدید، خود اصالت و شخصیت یابد[1] و خواه به عقیده بعضی از فقها به موقوف علیهم منتقل گردد[2]. منظور از تسبیل در ماده مذکور این است که واقف از استفاده منافع موقوفه به طور شخصی صرفنظر کرده و مقرر نماید که در راه خدا و امور خیریه و اجتماعی مصرف گردد و میتوان گفت ماهیت آن اباحه منافع برای موقوف علیهم است. با این وصف در عقد وقف نمیتوان شرط عوض کرد و یا خیار فسخ قرارداد و یا آن را اقاله کرد زیرا این موضوعات با مقتضای ذات عقد که تسبیل منافع است در تضاد میباشد و چنین شرطی باطل و مبطل عقد خواهد بود (علامه حلی در تذکره و قواعد).[6]
از دیدگاه مختلف وقف را میتوان طبقهبندی نمود که در جدول زیر خلاصه شده است : [7]
طبقهبندی وقف | انواع وقف | شرح |
وقف به اعتبار ذینفعان (موقوف علیهم) | وقف خیری (عام) | وقف بر جهات و مصلحت عموم مانند وقف مسجد یا وقف بر فقرا |
وقف فامیلی، اهل (خاص) | وقف بر شخص یا اشخاص مانند وقف بر اولاد | |
وقف مشترک | ترکیب وقف عام و خاص | |
وقف به اعتبار نوع موقوفه | اموال منقول | وقف اموالی که نقل و انتقال آنها بدون اینکه تغییر یابد، ممکن باشد |
اموال غیرمنقول | وقف اموالی که به صورت ملک ثابتالاصل است مانند وقف خانه، باغ یا زمین | |
وقف به اعتبار مدت زمان وقف | وقف موبد (الیالابد) | بر اساس نظر فقهای شیعه، تابید از شروط وقف است و بین وقف و حبس از این حیث تفاوت قائل شدهاند. |
وقف موقت | چنانچه موقف مقید به قید زمانی خاصی شده باید که پس از انقضای آن موقوف از وقفیت خارج میشود | |
وقف به اعتبار مشروعیت وقف | وقف صحیح | وقفی که در آن احکام شرع از هر جهت رعایت شده باشد |
وقف غیر صحیح | وقف مالی که بر خلاف احکام شرع صورت گیرد. مثل وقف اموال مسروقه یا وقف بر گناه | |
وقف به اعتبار نوع استفاده از موقوفه | وقف انتفاع | از این وقف تحت عنوان اصول وقف یاد میشود. مانند احداث حسینیه در زمین ماکی خود |
وقف منفعت | مقصود از این نوع وقف کسب درآمد مادی است. مثلا وقف مغازه برای مدرسه | |
وقف به اعتبار مدیریت موقوفه | موقوفات متصرفی | موقوفاتی که اداره آنها قانونا بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است |
موقوفات غیر متصرفی | موقوفاتی که دارای متولی و ناظرند و سازمان اوقاف و امور خیریه حسب مورد نظارت استصوابی بر آن دارد. | |
موقوفات مستقل | آستانهای مقدس حضرت رضا (ع)، حضرت معصومه (س)،شاهچراغ (ع) و عبدالعظیم حسنی (ع) و موقوفات فاقد متولی خاص آنها و نیز موقوفاتی از طرف ولی فقیه که برای آنها نائب التولیه تعیین شده یا بشود به موجب تبصره 2 ماده قانون اوقاف از شمول این قانون مستثنی شدهاند. |
صندوقهای وقفی و موسسات خیریه
با توجه به آنچه گفته شد یکی از راهکارهای تشکیل سرمایه به منظور استفاده در اموری که موجب رشد، پیشرفت و توسعه میشود استفاده از مشارکتهای مردمی به منظور جمعآوری سرمایه است. همانطور که در برخی کشورها استفاده از انگیزه خیرخواهی افراد به منظور تبدیل سرمایههای خرد به سرمایههای کلان مفید واقع شده است در ایران اسلامی میتوان با تکیه بر اعتقادات و انگیزههای دینی و مذهبی در کنار انگیزههای خیرخواهی به تشکیل سرمایه پرداخت تا هم سرعت تشکیل سرمایه و هم میزان سرمایه گردآوری شده افزایش یابد. از راهکارهای گردآوری افرادی با چنین انگیزههایی میتوان به استفاده از صندوقهای وقفی اشاره کرد. صندوق وقفی نهاد مالی است که با استفاده از آن میتوان سرمایه افرادی با انگیزههای مذکور را گردآوری کرد. با توجه به شرایط اقتصادی چنین نهاد مالی میتواند یکی از مشکلات در مسیر رشد و توسعه که تجمیع سرمایه و منابع است را با استفاده از مشارکت مردم حل نمود. بنابراین تشکیل صندوقهای وقفی و استفاده بهینه از منابع موقوفات را میتوان یکی از ضرورتهای امروز جامعه امروز ما برای قرار گرفتن در مسیر توسعه نامید که علاوه بر آن به گسترش عدالت اجتماعی نیز کمکهای شایانی خواهد کرد.
به شکل صریحتری گروهی از نهادهای مالی که با استفاده از منابع مالی وقف برای دانشگاهها، موزهها، بیمارستانها و بنیادهای خیریه در بازار سرمایه، سرمایهگذاری میگنند صندوقهای وجوه وقفی نام دارند که درآمد حاصل از سرمایهگذاری آنها برای اداره آن موسسات (هزینههای عملیاتی جاری و هزینههای سرمایهای) مصرف میشود. صندقهای وقفی حائز شرایط معافیت مالیاتی هستند. هیئت امنای صندوقهای وقف، اهداف سرمایهگذاری قابل قبول را تعیین میکنند. صندوقهای وقف را یا در درون خود سازمان و یا از طریق مدیران سرمایهگذاری برون سازمانی اداره میکنند.
معمول است که مدیران صندوقهای وقفی در دارایی بلندمدت سرمایهگذاری میکنند و هدف اصلی آنها حفظ اصل سرمایه باشد. از این رو این صندوقها سهامی را ترجیح میدهند که سود سهم مداوم دارند و تغییر قیمت آنها نسبت به بقیه کمتر است. به علاوه صندوقهای وقفی داراییهای خود را هم در اوراق قرضه دولتی و هم در اوراق قرضه شرکتهای معتبر سرمایهگذاری میکنند. هدف دوم که از اهمیت به سزایی برخوردار است ایجاد جریان درآمدی مداوم برای حمایت مالی از نهادهای ذینفع میباشد.[2]
با توجه به ضرورتي که براي تشکيل و بهره برداري از اين نهادها حس مي گردد و با توجه به تجربيات گوناگون جهان در زمينه صندوقهاي وقفي در عرصه عمل به نظر مي رسد بهتر باشد علما و مسئولين با اين تجربيات بيشتر آشنا گرديده و با استفاده از تجربه صندوقهای وقفي موجود در جهان، صندوقی بومی که با شرايط محيط و امکانات ما هماهنگي دارد و در چارچوب ارزشي نظام ما ميگنجد، اختیار یا طراحی شود. با اين منظور به آشنايي بيشتر با موسسات خيريه و صندوق هاي وقفي ميپردازيم.
«موسسه خيريه» نهادي است غيرتجاري، غيرانتفاعي و غيردولتي که با هدف آماده ساختن و بالا رفتن سطح افراد يا موسسات ديگر (مردمي يا دولتي) کمک هاي مالي را به نهادهاي غيرانتفاعي ديگر (از جمله جمعيت هاي خيريه) ميرساند.
«مرکز اتحاديه نهادهاي خيريه در آمريکا» موسسه خيريه را اينگونه تعريف کرده است : موسسه خيريه موسسهاي است غيرانتفاعي و غير دولتي که داراي صندوق وقفي و منبع مالي [موقوفات با عوايد] مخصوص به خود است، به گونهاي که ميتواند هزينه فعاليتهاي آموزشي، مذهبي، خيريه يا هر خدمت عمومي ديگري را تامين کند. به خصوص از راه کمک به نهادها و موسسات خيريه ديگر که با همان اهداف فعاليت ميکند.
در آغاز قرن بيستم عدهاي از پيشتازان فعاليتهاي مدني و نيکوکاري در آمريکا، ساختار جديدي مشابه مديريت شرکتهاي تازه تاسيس يافته آن دوران، براي مديريت موسسات خيريه به وجود آوردند. هدف اين گونه موسسات خيريه (چه خاص و چه عام) دادن کمک مالي يا خدمات به طور مستقيم به مردم نبود، بلکه هدف آنها ايجاد بستر مناسب و يا ابزاري به نام (نهادهاي خيريه علمي)[3] در راه اصلاح جامعه، و حل مشکلات از راه مبارزه با ريشه هاي فقر و عقب ماندگي بود.
نهادهاي خيريه بايد داراي شرايط زير باشند :
- به انجام فعاليتهاي خيريه بپردازند.
- ميتوانند توسط فرد يا افرادي و يا موسسات تجاري تاسيس شوند.
- زير نظر هيات مديره يا هيات امنا اداره شوند.
- کمکها يا هداياي نقدي، مستغلات، اوراق بهادار مالي را از نيکوکاران دريافت کنند.
- ميتوانند اموال موقوفه[4]را تبديل به اوراق بهادار کنند.
- از دولت مستقل بودن و به دور از اشراف مستقيم دولت فعاليت کنند.
- به دنبال سود و منافع نباشند، چون غيرانتفاعي هستند.
- چنين موسسه اي در طبقه بندي جزو موسسات معاف از ماليات (ماليات بر درآمد) است. ولي مشمول ماليات بر توليد میباشد. (به نسبت 1% يا 2% از درآمد ناشي از فعاليتهاي سرمايه گذاري و توليدي)
در آمريکا اين موسسات به دو گونه طبقه بندي مي شوند :
- موسسات خيريه خاص[5]: شامل موسسات خيريه تاسيس شده توسط افراد مستقل يا موسسات خيريه وابسته به شرکتهاي تجاري يا موسسات خيريه فعال و عملياتي مي باشد. چنين موسسه اي توسط نيکوکاران يا نمايندگان آنها تاسيس مي شود. موسسان، اعضاي هيات مديره[6] يا اعضاي هيات امنا را تعيين مي کنند و نيز سياست توزيع عوايد و اموال موسسه را به موجب قانون در چارچوب اهداف موسسه، مشخص مي کنند.
اينگونه موسسات به موجب قانون ماليات آمريکا که موسسات را به هزينه کردن اموال خود براي اهداف جامعه و نه منافع شخصي ملزم مي کند، ميتوان به سه گونه تقسيم نمود :
الف- موسسه خيريه خاص و مستقل[7]
ب ـ موسسه خيريه وابسته به شرکتها[8]
ج ـ موسسه خيريه فعال يا اجرايي[9]
- موسسات خيريه عمومي: گروه دوم با نام «موسسات خيريه عام[10]»و داراي قوانين خاص خود مي باشند. در اين گونه موسسات اعضاي هيات مديره يا امنا بايد داراي حقوق مساوي باشند و تابع مقررات گروه اول يعني موسسه خيريه خاص نيستند، زيرا قوانين حاکم بر گروه دوم با آزادي عمل بيشتر، و از معافيتهاي مالياتي بيشتري برخوردار است. اين گونه موسسات توسط گروهي از اشخاص با هدف خدمت به بخشي از جامعه يا محله خود تاسيس ميشوند. معمولا صندوقي(وقفي) از اموال اهدايي نيکوکاران تاسيس و به نهادهاي خيريه، افراد و يا نهادهاي دولتي براي انجام اهداف معيني و با هدف بالا بردن سطح زندگي در منطقه کمکهاي مالي ميکنند. گاهي اين موسسات صندوقهاي مستقلي (با هدف خدمت مشخص) که توسط يک نيکوکار يا مجموعهاي از افراد يا يک شرکت تجاري اهدا مي شود، تشکيل ميدهند. اهداکننده (يا واقف) مي تواند نام خاصي را براي آن صندوق تعيين کند و مديريت آن توسط هیئت مدیره انجام ميشود و کمکها توسط کارمندان و اعضا به مستحقان ميرسد.
طبق قانون آمريکا موسسات خيريه مجازند کمکهاي مالي خود را تا زماني که هدف آنها نيکوکاري باشد به هر نهاد يا شخصي تقديم کنند پس همه اشخاص، موسسات غيرانتفاعي، جمعيتها و نهادهاي دولتي (محلي يا بين الملل) مجاز به دريافت اهدايي و کمک مالي خيريه (وقف[11]) هستند ولي ديده ميشود بيشتر اين اهداييهاي مالي از طرف موسسات خيريه به نهادهاي غيرانتفاعي به آنهايي پرداخت ميشود که به موجب قانون سازمانها (c3-501) در چارچوب نهادهاي داراي حق دريافت کسر ماليات هستند يعني نهادهايي که در زمينه اهداف ديني، خيريه يا علمي فعاليت ميکنند.
ايجاد موسسات خيريه از نظر تاريخي به چند عامل اصلي برميگردد :
- اين موسسات در اصل منبع مهم مالي هستند که با استفاده از روشهاي نوين سعي در حل مشکلات اجتماعي جامعه دارند.
- فعاليتهاي خيريه و غيرانتفاعي جزئي از فرهنگ نيکوکاري و داراي ريشههاي عميق ديني در تاريخ اين سرزمين است.
- بي شک باورهاي ديني ريشه دار، نقش اساسي در پيدايش فعاليتهاي نيکوکاري و خيريه در جامعه دارد زيرا اولا توسط رهبران مذهبي تاييد و تبليغ ميگردد. ثانيا مردم ديندار مفهوم ديني وصي بودن و اينکه ثروت از طرف خدا به انسان ميرسد و انسان وصي خدا، در رساندن اين اموال به ديگران ميباشد را باور دارند.
- فعاليتهاي خيريه با انگيزههاي انساني و نوع دوستي در کنار انگيزههای ديني دليل ايجاد و گسترش اين نهادها ميباشند.
مردم هم براي کمک به اين خيريهها انگيزههاي متفاوتي دارند، اولين و مهمترين آنها مسائل ديني و مذهبي است و بعضي ديگر انگيزه جاودانه کردن نام خانوادگي خود را دارند برخي هم براي استفاده از کسر ماليات از اين روش استفاده ميکنند. زيرا افراد شخصا نميتوانند در کمکهاي مالي خود به نيازمندان از کسر مالياتي استفاده کنند بلکه بايد از راه موسسات خيريه عمل کنند. اين مساله در ايجاد موسسات نقش گسترده اي نداشته ولي در ميزان کمکها موثر بوده است. [8]
انواع صندوقهای وقفی
صندوقهای وقفی از لحاظ مالکیت و طول عمر دارای انواع مختلفی میباشند که در جدول 8 خلاصه شده است : [10]
نوع طبقه | نوع صندوقها | شرح |
از لحاظ مالکیت | صندوقهای نمایندگی سرمایهگذاری[12] | شرکت خدمات به عنوان عامل و نماینده سازمان خیریه خاص عمل میکند و هر زمان سازمان خیریه یاد شده میتواند دستور دهد که دریافت کنندگان منافع وقف چه کسانی باشند و در زمان معینی هم کل داراییها به سازمان خیریه برگشت داده میشود. |
صندوقهای وقف و اعانات دائمی[13] | اصل موضوع وقف یا اعانه برای همیشه دست نخورده باقی میماند و تنها عواید یا درآمد حاصل از اصل وقف میتواند برای مصرف و یا اضافه شدن به اصل در دسترس باشد. | |
از لحاظ طول عمر | صندوقهاق وقف و اعانات دائمی | اصل موضوع وقف یا اعانه برای همیشه دست نخورده باقی میماند و تنها عواید یا درآمد حاصل از اصل وقف میتواند برای مصرف یا اضافه شدن به اصل در دسترس باشد. |
صندوقهای وقف و اعانات با عمر محدود | به محض رسیدن به شرایط خاص، اصل مبلغ وقف شده یا اعانه شده نیز میتواند به مصرف برسد. |
ساختار صندوقهای وجوه وقفی
ساختار کلی صندوقهای وجوه وقفی در جهان
موسسه خیریه یا واقفان داراییهای موضوع وقف یا اعانه را ازطریق شرکت خدمات مدیریت وقف و اعانه و یا آنچه بنیاد نامیده میشود اداره میکنند. آنها با کمک این بنیادها اقدام به تاسیس صندوق وقف مینمایند و بدینوسیله داراییهای موضوع وقف را به طور موثر، ساده و منعطف اداره میکنند.
بنیادهای خیریه، صندوقهای متنوعی را به صورت حرفهای اداره میکنند. در کشورهای پیشرفته، بنیادهایی را میتوان یافت که تا 100 صندوق را اداره میکنند. به صندوقهای وقفی مدرن دنیا پول نقد، اوراق بهادار پذیرفته شده در بورسها، اوراق بهادار شرکتهای غیر سهامی عام، املاک و مستغلات، بیمهنامه انبوهی از داراییهای فیزیکی و واقعی دیگر هدیه و هبه میشود. هدف این بنیادها آن است که کمک کنند تا صندوق وقفی شکل بگیرد تا خیرانی که وقت و تحصص کافی ندارند و یا حتی همه منابع مالی را ندارند، بتوانند سازماندهی لازم را انجام دهند. برای اداره وجوه وقف و اعانه از طریق تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری دو رویه معمول است :
- خود واقف با تاسیس تشکیلاتی که به آن بنیاد اختصاصی میگویند، منحصرا داراییهای همان وقف را اداره کند. این بنیاد صرفا داراییهای واقفان خاصی را با تشکیل صندوق واحد یا صندوقهای متعدد اداره میکند. در مورد وقفهای برزگ مثل بنیاد راکفلر رویه عمل به همین شکل است. دانشگاههایی که میلیادها دلار درآمد وقف دارند نیز خودشان بنیاد اختصاصی برای اداره این وجوه تاسیس میکنند.
- رویه دوم این است که موقفان متعدد نزد یک بنیاد صندوقهای خود را تشکیل دهند. واقفان کوچک صندوق خود را نزد یک بنیاد تاسیس میکنند که اختصاصی آنها نیست و برای واقفان مختلف صندوقهای مختلف را اداره میکند. این بنیاد مرکب از مدیران حرفهای سرمایهگذاری است که مدعیاند داراییهای واقفان را به بهترین شکل سرمایهگذاری میکنند.
همچنین موسساتی نیز وجود دارند که خدمات مدیریت وقف[14] ارائه میدهند و بر صندوقهای وقفی مدیریت حرفهای اعمال میکنند.
تفاوت موسسات خيريه و وقف
موسسات خيريه در چارچوب قانون تجارت و آيين نامه مربوطه توسط جمعي از افراد با نيت غيرانتفاعي تشکيل ميشود و اهداف فرهنگي اجتماعي را دنبال ميکند و در اساسنامه آن تصريح ميشود چنانچه موسسه منحل شد پس از رد ديون مربوطه اگر امکانات و اموال مازاد داشته باشد در راستاي اهداف موسسه صرف امور عام المنفعه ميشود و نحوه اداره موسسه نيز با هیئت مديره و تشکيل مجمع ساليانه همراه ميباشد؛ منتها نهاد وقف با تنظيم وقفنامه و قبض وقف شکل ميگيرد و يک شخصيت حقوقي ايجاد ميگردد و متولي مدير موقوفه محسوب ميشود و اگر چنانچه بنا به ضرورتهايي موقوفه تبديل به احسن گردد ملک ديگري خريداري و با همان اهداف مورد بهره برداري قرار ميگيرد. البته برخي اشخاص که کار گروهي انجام ميدهند براي ماندگاري بيشتر اهداف خود پس از اينکه موسسه را تشکيل دادند اموال آن را وقف مي کنند.[10] در آلمان نيز که يکي از کشورهاي موقوفه خيز و باني بنيادهاي خيريه است ديدگاه سنتي وقف عبارت از اين ميباشد که سرمايهاي در اختيار قرار ميگيرد که ميبايد سود يا عوايد آن براي انجام دادن مقصود و يا مقاصد واقف کفايت کند. در آنجا وقف ابزاري است که به کمک آن گرايشهاي کاملا معين و ثبت يافته فرهنگي در مقابل تحولات روز ميتواند پشتيباني شود.
موسسات خيريه اموال دريافتي را گاه به صورت مستقيم در خدمات هزينه ميکنند و گاه صندوق وقفي ايجاد ميکنند. با توجه به اينکه تراست[15] ترتيبي است که در آن دارايي شخص يا اشخاصي با هدف مشخص توسط شخص يا اشخاص ديگري نگهداري ميشود و منافع آن با توجه به نوع تراست به شخص يا اشخاص معين (تراست اختصاصي[16]) و يا به عامه مردم (تراست عمومي[17]) مي رسد؛ مي توان موسسات خيريه و صندوقهاي وقفي را از نوع تراستهاي عمومي دانست.
صندوقهاي وقفي يکي از انواع شرکتهاي سرمايه گذاري ميباشند که به وقف و امور خيريه به عنوان سرمايه گذاري نگاه کرده و سعي در استفاده از عايدات سرمايههاي وقفي دارند. به عبارتي اين صندوقها روي وجوه دريافت شده از موسسات خيريه سرمايه گذاري کرده و عايدات آن را به موسسات تحويل ميدهند تا صرف اهداف خاص موسسه گردد. گاه اين صندوقها توسط خود موسسات خيريه ايجاد ميشوند و گاه به صورت مستقل به عنوان يک شرکت سرمايهگذاري داير ميشوند. بسيار متنوعند و اهداف زيادي را دنبال ميکنند و به شکلهاي مختلفي هم طبقهبندي ميگردند. ميتوان آنها را براساس مالکيتشان به دو نوع صندوقهاي نمايندگي سرمايه گذاري[18] و صندوقهاي وقفي سازماني[19] طبقه بندي کرد. در نوع اول شرکت خدمات به عنوان عامل و نماينده سازمان خاصي عمل ميکند و طبق خواسته سازمان خيريه منافع وقف را به دريافت کنندگان ميدهد و گاه کل داراييها را به سازمان خيريه برگشت ميدهد. ولي در نوع دوم هرسال فقط بخشي از عوايد وجوه وقف شده را به سازمان خيريه مورد نظر برميگرداند. اين نوع به واقفان اطمينان بيشتري ميدهد که اصل سرمايه وقفشان به هيچ دليلي مصرف نخواهد شد.
در روش ديگر تقسيم بندي اين صندوقها به دو نوع صندوقهاي وقف و اعانات دائمي[20] و صندوقهاي وقف و اعانات با عمر محدود[21] تقسيم مي شوند. در مورد اول اصل موضوع وقف يا اعانه براي هميشه دست نخورده باقي میماند ولي در مورد دوم به محض رسيدن به شرايط خاص اصل مبلغ وقف شده يا اعانه شده نيز ميتواند به مصرف برسد.
صندوقهاي وقف و اعانه را به شکل گستردهتری مي توان طبقه بندي کرد :
- صندوقهاي اختيارمندانه
- صندوقهاي حوزه علاقه
- صندوقهاي با مصارف معين شده
- صندوقهاي بورس تحصيلي
- صندوقهاي وقف سازماني
- صندوقهاي با نظر واقف
نکته قابل تامل که باید به آن دقت شود ساز و کار صندوقهای وقفی است. به عنوان مثال میتوان شکل زیر را که نمای کلی نحوه فعالیت یک صندوق وقفی مربوط به دانشگاه است را در نظر گرفت. همانطور که مشخص است وجوه و داراییهای وقفی ابتدا در داخل این صندوق به عنوان داراییهای وقفی (اصل وقف) جمعآوری میشوند. سپس صندوق وقفی داراییهای خود را که به واسطه وقف صورت گرفته توسط مشارکت افراد جامعه گرد آمده است را به شکل سبد سرمایهگذاری[22]، سرمایهگذاری میکند. تشکیل سبد سرمایهگذاری متنوع موجب کاهش ریسک این صندوق تا سطح ریسک بازار[23] میشود. در اثر این سرمایهگذاری بازدهی برای صندوق کسب میشود. قسمتی از منابع مالی ایجاد شده از این بازده کسب شده به حساب عملیاتی دانشگاه واریز شده تا تمهیدات لازم برای دانشجویانی که نیازمند کمک هزینههای تحصیلی هستند اندیشیده شود، قسمتی دیگر صرف پرداخت یکسری از هزینهها و حقوقها میشود و در نهایت قسمتی از آن هم دوباره وارد صندوق وقفی میشود. نکته مهمی که اینجا باید به آن اشاره کرد این است که اصل وقف در این صندوقها به هیچ عنوان نباید مورد استفاده برای پرداخت هزینهها گردد (که این خود مطابق با اصول اسلامی در مورد وقف میباشد) بلکه از محل ناشی از بازده کسب شده به وسیله سرمایهگذاریهایی که به وسیله وجوه وقفی صورت میگیرد باید در حد مقدور، بودجه لازم برای پرداخت هزینهها و فعالیتهای عملیاتی تامین شود.
اهداف و نتایج صندوقهای وقفی
از جمله مهمترین اهداف صندوقهای وقفی میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- جمع آوري ثروت و کمک بهينه به افراد محروم
- اطمينان از توزيع مجدد کارآمد و بهينه وجوه جمع آوري شده به گروههاي خاص محروم و نيازمند بر اساس شرايط واقفان
- بالابردن سطح رفاه افراد نيازمند
- تقويت ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي و گسترش برنامه هاي آموزشي
- بالا بردن سطح سلامت افراد محروم جامعه
- فراهم ساختن تسهيلات براي فعاليتهاي مذهبي
- تشويق افراد نيکوکار به امور خيريه مثل وقف
- با فعاليت صحيح اين صندوقها به بخشهاي نيازمند جامعه که کمک به آنها هدف افراد نيکوکار و موسسات خيريه است کمک بيشتري نسبت به زماني که انگيزه خيرخواهي روش سنتي خود را طي کند خواهد شد.
- فعاليت اين صندوقها سبب کاهش بيکاري در سطح جامعه مي شود.
- تشويق به بکارگيري ابزارهاي مالي اسلامي و ابزارهاي توسعه آن
- يکي ديگر از نتايج اين صندوقها مي تواند کم شدن فاصله طبقاتي باشد.
ضرورتهاي ايجاد صندوقهاي وقفي
با درنظرگرفتن سابقه و کارکرد خوب اين صندوقها درکشورهاي غربي و مشابهت اهداف آنها با فرهنگ اسلام، بعضي کشورهاي مسلمان مثل لبنان، ترکيه، اردن و اخيرا کويت، سودان و الجزيره تلاش ميکنند تا خواص وقف را گسترش داده و قوانين مربوطه را وضع کنند و شکلهاي جديدي از بهره برداري از موقوفات را ارائه دهند. در کشور ما سرمايهگذاري وقف هنوز همان شيوه سنتي خود را دنبال ميکند در حاليکه روح عصر موجود شيوههاي جديد سرمايه گذاري را ميطلبد. با توجه به ضرورتهايي که در زير به برخي از آنها اشاره ميشود بايد موانع فقهي و قانوني تشکيل چنين صندوقهايي برطرف گردد و اداره موقوفات از شکل سنتي خود خارج شود و بسترسازيهاي مناسب براي ايجاد و فعاليت آنها مهيا گردد :
- گسترش بهرهوري از اوقاف براي توسعه عمومي ضروري مينمايد همانگونه که بعضي از حکومتهاي عربي به برنامه ريزي براي اوقاف به عنوان يک ضرورت نگريسته و آن را در برنامه توسعه عمومي دولتشان گنجاندهاند.
- وقف ميتواند بارهاي مالي بودجه دولت را در زمينه توسعه کاهش دهد و از طريق کمک به دولت در اقدامات و برنامههاي دولتي فرصتي را براي آن فراهم کند و همچنين در حمايت از برخي برنامههاي موسسات حکومتي شرکت کند.
- صندوقهاي وقفي و درآمدهاي آن ميتواند در حل آثار جنبي خصوصي سازي و ايجاد اشتغال براي بيکاران موثر باشد و به اين مورد بايد توجه خاص شود زيرا بيکاري منشا همه تباهيهاست و با حل آن بسياري از مشکلات فرهنگي و امنيتي جامعه برطرف ميگردد و براي جذب انرژيهاي جامعه در راس آن جوانان فرصت هاي زيادي را ايجاد ميکند.
- با توجه به حجم کم درآمد موقوفات در ايران که به علت نحوه بهره برداري از موقوفهها ميباشد بايد به فکر روشهايي جديد براي سرمايه گذاري در موقوفهها بود تا بتواند تامين کننده نيازهاي گسترده موجود در جامعه شود.
- مشکلاتي که در امر بهرهبرداري از موقوفهها به روشهاي کنوني مثل اجاره دادن موقوفهها پيش ميآيد باعث زيان ديدن آنها ميشود. مثل تاخير در پرداخت مال الاجاره و رجحان منافع مستاجر به منافع وقف که زيانهاي سنگيني را متوجه وقف ميکند و يا مشکل بزرگ خرابي و فرسودگي عمارتها و ساختمانهاي وقف شده که سبب عقب ماندگي اوقاف و تجاوز به آن شده است.
- وقف پول و ايجاد صندوقهايي که توان بهرهبرداري و سرمايهگذاري در آن را داشته باشند نسبت به وقف اموال غيرمنقول آنگونه که رواج دارد از امتيازهاي مهمي برخوردار است از جمله آنکه پول در دسترس همگان است، قابليت انتقال دارد و در مکانهاي متعدد قابل استفاده است و امکان بهرهبرداري از آن بسيار است و علاوه برآن داراي مثل است و با از بين رفتن عين مثل جانشين آن ميشود. در ضمن ممکن الوصول بودن سرمايههاي وقفي يک نيروي مالي قابل جايگزين ايجاد ميکند که از اقتصاد کشور حمايت ميکند. بررسي تخميني خدمات وقف پول بيان ميدارد که مزايايي بيشتر از وقف خانه و ملک دارد.
- صندوقهاي وقفي ميتوانند در راستاي کاستن حجم دولت در فرآيند توسعه به مدرنيزه شدن جوامع اسلامي کمک کنند و اين مفهومي فراتر از کمک مالي يک طرح و يا ياري رساندن به افراد است. مشارکت وقف در راه اندازي پروژههاي اجتماعي يکي از ويژگيهاي اصلي وقف است.
- با ايجاد صندوقهاي وقفي ميتوان توجه خاصي به برخي طبقات اجتماعي مثل خانواده، زنان، جوانان، اطفال و يا افرادي با نيازهاي خاص مبذول داشت. (با متنوع کردن صندوقهاي وقفي)
- صندوقهاي وقفي بعد از استقرار، نظامي را تشکيل ميدهند که ميتواند از بحرانها جلوگيري کند.
- اين نهادها ميتوانند حداقل استقرار مالي را براي برخي زمينههاي توسعه اجتماعي فراهم کنند.
- تامين بودجه برخي طرحهاي بنيادي از طريق نظام سرمايهگذاري با ايجاد اين صندوقها ميسر ميشود.
- اين نهادها در خصوصي سازي مشارکت دارند و به بهبود آثار اجتماعي آن کمک ميکنند.
- ايجاد صندوقهاي وقفي راهي براي بهينهسازي درآمدهاي موجود است. [11]
دلایل ناکارآمدی وقف در ایران
متاسفانه ما خود را از بهرهمندي منابع وقف اموال سيال و برخي دارائيهاي مالي که امروز در شکل جديد جوامع کارآمد ميباشد محروم کردهايم:
- اداره اوقاف در موارد موقوفات متصرفی به جاي نظارت به موقوفات به اداره آنها ميپردازد در حاليکه بررسيهاي صورت گرفته نشان ميدهد اداره اوقاف در اين حوزه تخصص لازم و کافی را ندارد و بازده ناشی از فعالیتهای آن کم است. اوقاف بايد حسابرسان متخصص داشته باشد تا بررسي کنند که سرمايهگذاريها به شکل بهرهوری به کار برده ميشوند.
- عنصر اصلي بقاي موسسات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خودگرداني آنهاست در حاليکه سازمان اوقاف، وقفهاي متصرفه زيادي را نگهداري ميکند و هزينه نگهداري آنها بالا رفته است. اصولا از نظر شرعي هم، هر موقوفه با توجه به وقف نامه و اهدافش بايد مستقلا اداره شود که اين کار مديران حرفهايي است که بتوانند اين وجوهات را به درستي اداره کنند و صندوقهاي وقفي مثل هر نهاد مالي ديگر، به متخصصان مالي و حرفهاي آزموده واگذار شود.
- عملکرد اوقاف عمدتا به روش اجارهداري محدود شده است در حاليکه ميتواند از روشهاي جديد مشارکت و انواع روشهاي سرمايهگذاري در بازار پولی و مالی و در چارچوبهای تعیین شده استفاده نماید.
- عدم توجه به نيازهاي جديد جامعه در نوع وقف و عدم تشريح و تبيين اين نيازها براي مردم يکي ديگر از دلايل وضعیت فعلی وقف در ايران ميباشد. همچنين اوقاف بايد مردم را از نتيجه اقدام و عمل خود در برابر مصرف درآمدهاي اوقاف مطلع کند. اگر چنين باشد مردم در عمل اطمينان بيشتري به امانت داري متوليان و اداره اوقاف پيدا ميکنند.
- يکي از مکانيزمهايي که بايد بازنگري شود و نواقص آن در راستاي اهداف وقف رفع شود بحث ساماندهي نظام مالياتي ميباشد. تجربه موجود در کشورهاي صنعتي نشان ميدهد که روشهاي مالياتي ميتواند در جهت گسترش وقف قرار گيرد.
با توجه به وضعيت وقف در ايران و مسائل عنوان شده، ايجاد صندوقهاي وقفي ميتواند برخي از مشکلات مطروحه را رفع کند.
در بخش وقف مثل هر بخش ديگري به برنامه ريزي نياز است و ضرورت دارد که با توجه به ارتباط وقف با شريعت برنامهريزي انجام گردد. در عين حال ديدگاه جديد بر نقش توسعهاي وقف تاکيد دارد. براي اداره و تنظيم موسسات وقف بعضي از اصول مورد نياز عبارتند از :
- فعاليتهاي وقفي بايد توام با برنامه ريزي باشد.
- در ساختار آنها بر خدمات عمومي تمرکز شود.
- از طريق ساختار سازماني نهادي وقف ميتوان حمايت از انفاق کنندگان را براي طرحهاي مختلف تقويت کرد.
- ساختارهاي سازماني و اداري آن ساده باشند.
- ساختار سازماني آن در رابطه با حجم کارکنان انعطاف پذير باشند.
- در توزيع اختيارات براي کنترل امور تعادل رعايت گردد و در صورت نياز در برخي امور کارهاي اجرايي را به مجموعههاي خصوصي واگذار کند.
- بين اداره سرمايه گذاري دارییهاي وقف و اداره برنامههاي خدمات وقفي جدايي ميباشد.
- ارتباطات سازماني به گونهاي کارآمد باشند.
- سرمايه گذاري داراییها در زمينههاي مختلف متعادل باشد.
- در سرمايه گذاريها مقررات شرعي رعايت گردد و از ريسک بالا اجتناب شود.
- اين موسسات بايد بر حسب نوع ساختارشان بر اساس استانداردهاي کاملا حرفهاي اداره شوند.
- ساختار تشکيلاتي اين موسسات بايد بر اساس اوضاع و احوال قوانين کشور باشد و در صورت نياز قوانين مربوطه وضع شوند.
- بخش وقف به گونهاي باشد که به عنوان رقيب ديگر سازمانهاي غيرانتفاعي عمل نکند.
- مامور اجرايي بايد متکي به نوآوري، ابتکار و خلاقيت باشد.
- مديريت اين موسسات بايد به گونهاي باشد که بين بررسيهاي جمعي و تصميمات شخصي تعادل ايجاد کند.
- اين موسسات بايد داراي درجه بالايي از ارتباطات با موسسات حکومتي و ساير سازمانهاي موجود در جامعه باشد.
- کارکنان بايد صلاحيتهاي علمي، تخصصي براي نوع کاري که به عهده دارند را داشته باشند و به اندازه کافي در آن زمينه تجربه حرفهاي داشته باشند.
- در اداره داراییهاي وقفي بايد مراقب بود که با پاسخگويي کامل به نيازهاي امروز پرداختهاي آتي را به خطر نيندازيم.
- به شخصيت حقوقي رسمي غيردولتي موقوفات تاکيد شود. اين وضعيت به آنها اجازه ميدهد که از نظر مالي خودگردان باشند.
- اصل شفافيت بايد در عملکرد اين صندوقها رعايت گردد. آنها بايد گزارشهاي مالي خود را به عموم اعلام کنند تا اعتماد مردم و ساير نهادهاي رسمي را جلب کرده و آمار کمکها و اهداييهاي خود را ارائه دهند. همچنين بايد ترازنامه مالي خود را به مقامات دولتي ارائه دهند.
- مديريت اين نهادها بايد غيرمتمرکز باشد و همانگونه که در تجربه ساير کشورهاي موفق در اين زمينه مشاهده ميشود دولت با مکانيزمهاي خاص همچون سپر مالياتي از آنها حمايت کند.
- شخص مدير در اين صندوقها بايد مسئول اداره کارآمد و موثر وجوه بوده و خود را اصلا درگير کارهاي اجرايي نکند.[12]
نتیجهگیری
با توجه به اینکه از زمانهای قدیم، موقوفات بسیاری اعم از انتفاعی و منفعتی در کشور وجود داشته و مجموعا سرمایه عظیمی را تشکیل میدهند، اما بهرهوری و بازده آنها عموما پایین است، تاسیس صندوقهای موقوفات به عنوان ابزاری برای بهرهور ساختن موقوفات منفعتی موجود و نیز جلب مشارکت خیرین و سرمایههای خرد و کوچک -که هر یک به تنهایی قادر به تامین سرمایه لازم برای ایجاد یک موسسه انتفاعی فرهنگی خدماتی با اهداف خیرخواهانه نیستند- و با تجمیع و مدیریت علمی و تخصصی این گونه سرمایهها و به کارگیری آنها در فعالیتهای سودده و کم ریسک عالمانه، عواید بیشتری را کسب و در نیات واقفین هزینه کند. از جمله آثار و پیامدهای تاسیس اینگونه صندوقها میتوان به تامین نقدینگی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی و رفع مشکلات و ایجاد رونق و اشتغال در شرایط فعلی و نیل به اهداف بلند سیاستهای اقتصاد مقاومتی اشاره نمود.
نکتهای که در این مهم حائز اهمیت است توجه و دقت در مسائل فقهی و حقوقی برای تاسیس این صندوقها و رعایت دقیق احکام شرعی و قانونی وقف و اجرای امینانه نیات واقفین برابر مفاد وقفنامههای موجود است و تنها از این طریق است که میتوان خاطر و اعتماد مردم برای وقفهای جدید را – البته متناسب با شرایط و نیازهای روز – جلب نمود. قوانین و مقررات لازم، اساسنامهها، ضوابط مالی و مدیریتی این صندوقها باید شفاف، صریح و غیرقابل تفسیر بوده و گزارشهای مالی آنها با استفاده از حسابرسان خبره و متعهد به اطلاع ذینفعان و عموم برسد.
یکی از پیش نیازهای این کار باور و الزام سازمان اوقاف به دست کشیدن از اداره موقوفات منفعتی و اکتفا بر نظارت آنها از طریق نظارت بر صندوقهای موقوفات میباشد. در واقع این صندوقها نقش واسطه بین موقوفهها و ذینفعان (موقوف علیهم) و سازمان اوقاف را به عهده دارند. در مورد موقوفههای غیرمتصرفی متولیان آنها خود میتوانند به صورت انفرادی و یا در قالب مشارکت با چند موقوفه و یا مشارکت و سرمایهگذاری در صندوقهایی که بر این منظور تشکیل میشوند – با لحاظ شروط مورد نظر خود و متناسب با نیات واقف مربوطه – بنمایند.
منابع
- دانشگاه آزاد اسلامی و معاونت پژوهشی، (1388). امکان سنجی تاسیس صندوق وقف آموزش عالی در ایران و نقش صندوقهای وقفی در تامین مالی دانشگاه آزاد اسلامی.
- رهنمای رودپشتی، فریدون و همکاران، زمینهیابی تشکیل صندوقهای وجوه وقفی در ایران با رویکرد تامین مالی توسعه آموزش و پژوهش و تولید علم.
- سياح، سجاد، طرح پيشنهادي تاسيس موسسه وقف مالي به عنوان يک نهاد اسلامي، مجموعه مقالات کنفرانس بين الملي تامين مالي اسلامي، ص 48.
- سعادت فر، جواد، امکان سنجي فقهي وقف پول، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمايه، دانشگاه مفيد، 1384.
- رضايي، مجيد، وقف و امور خيريه در بازار سرمايه، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمايه، دانشگاه مفيد، 1384، ص 146.
- دانشگاه آزاد اسلامی و معاونت پژوهشی، (1388). امکان سنجی تاسیس صندوق وقف آموزش عالی در ایران و نقش صندوقهای وقفی در تامین مالی دانشگاه آزاد اسلامی.
- سیاح، سجاد، (1386). طرح پیشنهادی تاسیس موسسه وقف مالی به عنوان نهاد مالی اسلامی، (مجموعه مقالات کنفرانس بینالمللی تامین مالی اسلامی) گردآوری : مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف، 30 مهرماه 1386. ص 204 تا 225.
- بوريس، اليزابت، نهادهاي وقفي و خيريه در آمريکا، ترجمه: صادق عبادي، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 58، تابستان 86، صص 80- 95.
- عبده تبریزی، حسین، (1384). نهاد مالی صندوقهای وقفی در جهان و اصول اسلامی حاکم بر فعالیت آن در ایران، نشریه مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق علیه السلام فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام، شماره 25.
- رياحي ساماني، نادر، چگونه وقف کنيم،مشهد، مهبان، بهار 1383.
- عبده تبريزي، حسين، سياستهاي مالي در سازمانهاي وقفي و خيريه جهان، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 45، بهار83، صص 34- .49
- سالاران، الهه، صندوقهای وقفی و تشکیل سرمایه. پژوهشگر دانشگاه مفید.
[1] ماده 3 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه مصوب 1363
[2] محقق در شرایع و علامه در قواعد و محقق ثانی در جامع المقاصد و شیخ محمد حسن نجفی در جواهرالکلام
[3] Scientific Charity
[4] Endowment
[5] Private Foundation
[6] Board Of Directors
[7] Endowment Foundation
[8] Corporate Foundation
[9] Operating Foundation
[10] Community Foundation
[11] Endowment
[12] Investment Agency Funds
[13] Organization Endowment Funds
[14] Endowment Management Services
[15] Trust
[16] Private Trust
[17] Public Trust
[18] Investment Trust
[19] Organization Endowment Funds
[20] Permanent Endowment Funds
[21] Term Endowment Funds
[22] Portfolio
[23] منظور از ریسک بازار، ریسک ناشی از ساز و کار کلی بازار و اقتصاد است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.