ایده آموزش تخصصی علم اقتصاد و راهاندازی کسبوکار:
بهرهگیری از رسانههای جمعی و نوین در اجرا و بازتولید امور خیر آموزشی در زمینه کارآفرینی
مرضیه عسکری، کارشناس ارشد علوم اجتماعی(مطالعات فرهنگی)
09103142705
چکیده
دنیای امروز و فرهنگ معاصر آکنده از رسانههاست. رسانههای جمعی و رسانههای نوین همچون تلفنهای همراه و رایانههای شخصی که از ارتباطات اینترنتی بهره میگیرند، در فرهنگسازی، بازنمایی فرهنگ موجود، حفظ ارزشها و الگوها، جهتدهی به نهادهای اجتماعی و شکلدهی به نظام شخصیت افراد میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند. با عنایت به این موضوع که آموزش شامل آموزشهای علمی و آموزشهای مهارتی، خود از مصادیق امر خیر هستند و اگر به صورت هدفمند و اصولی انجام شوند میتوانند باعث خوداتکایی نیازمندان شده و درآمدهای مالی برای آنان به همراه داشته باشند؛ لذا سرمایهگذاری خیرین در حوزههای نوین آموزش علم اقتصاد با استفاده از خدمات اینترنتی مانند طراحی سایتها و اپلیکیشنهای آموزشی که امکان به اشتراکگذاری محتوا در فضاهای مجازی را نیز دارا هستند و همچنین آموزش کارآفرینی و راهاندازی کسبوکارهای جدید(استارتآپها) به خصوص تجارتهای الکترونیکی در اینترنت و تبلیغ و اشاعه آن در رسانههای جمعی میتواند به عنوان ایدهای در دستورکار و اولویتهای خیرین و کارآفرینان خیر قرار گیرد. با توجه به معضل بیکاری و پیامدهای اجتماعی آن برای خانوادهها، اجرای چنین برنامههای آموزشی با هدفگذاری بر روی گروه سنی جوانان و میانسالان میتواند به اشتغال،درآمدزایی و رفاه آنان و به طور ویژه به توانمندسازی زنان کمک کند چرا که مشارکت اقتصادی زنان ایرانی از شاخص جهانی آن بسیار کمتر است. به علاوه، ویژگی آموزش، افزون شدن آن در جریان انتقال و یادگیری است که افراد آموزش دیده خود میتوانند از راه تدریس دانش و تخصصشان در زمینه اقتصاد و کارآفرینی به کسب درآمد و ایجاد شغل برای سایرین مبادرت ورزند و این کار خیر را بازتولید کنند. در نهایت میتوان گفت آگاهی یافتن از اصول علم اقتصاد در سطح خرد و کلان، باعث ارتقای درک و تحلیل مردم از شرایط و مسائل اقتصادی روز جامعه ایران میگردد و به بهبود کیفیت زندگی و تصمیمگیریهای اقتصادی آنان در زندگی روزمرهشان یاری خواهد رساند.
کلمات کلیدی: اینترنت، آموزش، درآمدزایی، کارآفرینی
مقدمه
در جامعه مدرن، اقتصاد تبدیل به هدف و ارزش متعالی میگردد که تحقق این ارزش متعالی از طریق کار انسانی امکانپذیر است. اندیشه مدرن نه تنها از کار تولیدی به عنوان فعالیتی با شأن و منزلت متعالی ستایش میکند، بلکه آن را پایه و اساس جامعه مدرن و متمدن قرار میدهد. در آثار مهم اقتصاد سیاسی کلاسیک، کار به عنوان عنصر سازنده دنیای اقتصادی تلقی میشود. آدام اسمیت کتاب ثروت ملل خود را با این عبارت آغاز میکند: « کار سالانه هر ملتی منشاء اصلی تأمین تمام نیازمندیها و وسایل آسایشی است که در سال مصرف میکنند. »(غنینژاد، 1395، ص67).
رسانههای مدرن و فضاهای مجازی ابزاری برای انتقال اطلاعات با ابعادی فرهنگی هستند. امور خیریه که داوطلبانه و مردمیاند، افزون بر کارکردهای اجتماعی و اقتصادی مانند کاهش نابرابریهای گوناگون، موجب ظهور فضاهای اجتماعی و فرهنگی شدهاند که در آنها تعاملاتی میان کنشگران اجتماعی اعم از خیران و واقفان و بهرهگیران از امور خیر و وقف برقرار میگردد و توجه ویژه به این بسترها و فضاهای شکل گرفته میتواند نقش فراوانی در ترویج و بازتولید امور خیر ایفا کند. امروزه خیرینی وجود دارند که علاوه بر صرف سرمایه و وقت خود برای فعالیتهای خیرخواهانه، هدف خود را ایجاد اشتغال برای آسیبدیدگان اجتماعی مانند معلولین، معتادان بازیابی شده و زندانیان آزاد شده قرار دادهاند. در بسیاری از کشورها رشتههای دانشگاهی تخصصی مرتبط با امر خیر و مراکزی برای رتبهبندی و ارزیابی عملکرد خیریهها و نظارت بر آنها وجود دارد، اما در ایران بیشتر امور خیریه براساس دغدغههای دلی و نه نیازسنجیهای دقیق صورت میگیرد. اینترنت فرصتهای بسیار جالبی برای خلاقیتهای عملی و تولید محتواهای فرهنگی در اختیار افراد میگذارد و با تسهیل ارتباطات میان گروهها و جنبشهای پراکنده، میتواند مجرایی برای مشارکت برابر در فرآیندهای بحث و تصمیمگیری در زمینه امور خیر فراهم سازد. گسترش فرهنگ کارآفرینی که منجر به تغییراتی در روند تولید، بهرهوری و توانافزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد میگردد، میتواند به شاخصهای رشد و توسعه اقتصادی جامعه کمک شایانی نماید. همچنین یادگیری دانش و تخصص و آشنایی با افراد و تجربیات جدید آنها، سپهر تازهای پیش روی افراد جویای کار و شاغل برای طی فرآیند موفقیت شغلی میگشاید.
بیان مسئله و ضرورت
جامعه امروز ایران به شدت نیازمند همگرایی نسلهای مختلف مردم برای حل مشکلات و معضلات مختلف خود است و شکلگیری زمینه این همگرایی اجتماعی میتواند از سوی خیران و نهادهای علمی صورت گیرد. در ایران با توجه به جمعیت بالا و منابع طبیعی فراوان، تولید ملی در سطح کمی است و جمعیت تحصیلکرده اشتغال مولد چندانی ندارد. همچنین بسیاری از شرکتها به علت نرخ بهرهوری پایین و نبود تقاضا در آستانه تعطیلی قرار دارند و موقعیت رقابتی کشور در بازارهای جهانی نیز نامطلوب است. لذا، رویکرد توسعه کارآفرینی امری لازم به نظر میرسد. با توجه به اهمیت و نقش کارآفرینی در رفع مشکلات اقتصادی جامعه مانند بیکاری، بسترسازی برای فرهنگ حامی کارآفرینی و تربیت کارآفرینان ضرورتی مهم برای کشور و یکی از وظایف و چشماندازهای آموزش عالی است. وضعیت آموزش کارآفرینی به ویژه در سطح آموزش عالی، الگوی منسجمی ندارد و دچار پراکندگی و سردرگمی است. ضعف دستگاههای سیاستگذاری در شناخت کارآفرینی و نبود تجارب قبلی در کشور برای توسعه کارآفرینی و پشتیبانی از کارآفرینان از موانع اصلی در این حوزه محسوب میشوند(شریف و همکاران، 1390، ص90).
آمار اشتغال و بیکاری در بهار 1396 حاکی از آن است که 26.4 درصد از جمعیت فعال در رده سنی 29-15 سال بیکار هستند و تعداد بیکاری زنان در این دامنه سنی نسبت به مردان بیشتر است. روند تغییرات نرخ بیکاری جوانان 29-15 ساله نشان میدهد که این میزان در بهار 96 نسبت به بهار سال 95، 1.5 درصد و نسبت به زمستان 95، 0.9 درصد رشد داشته است(اقتصاد نیوز، 1396). در ایران، خوداشتغالی به ویژه در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی هنوز شایع نشده است و اغلب آنان پس از اتمام تحصیل در جستوجوی استخدام در دستگاههای دولتی و شرکتهای بزرگ هستند. یکی از دلایلی که در کشور ما با اندکی افزایش در تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی خیلی زود با پدیده بیکاری آنها روبهرو میشویم همین امر است.
شرایط کنونی اقتصاد کشور به گونهای است که توسعه کارآفرینی میتواند فرصت مناسبی برای مواجهه با بحران اشتغال و افزایش قابلیتهای تولیدی و خدمات فراهم سازد. در این راستا نقش زنان اهمیت بسیاری دارد. یکی از راههای ورود زنان به حوزه کارآفرینی، توانمندسازی آنان است. توانمندسازی زنان نه تنها کمک میکند که آنها به عنوان یک کارآفرین، کسبوکار خود را هدایت کنند، بلکه ارتباط زنان را با دیگران در اجتماع و محیط کار و تجارت افزایش میدهد. بزرگترین مشکل زنان در مرحله راهاندازی، تأمین سرمایه و کمبود تجربه در برنامهریزی مالی است. در صورتی یک فرد کارآفرین نامیده میشود که در اندیشه تغییر و بهبود شرایط کارش باشد، فکری نو در سر داشته باشد، در برابر عدم قطعیت پایدار باشد و از قدرت رهبری و بسیج منابع در جهت هدف خویش برخوردار باشد و در شرایط نابرابری جنسیتی این خصوصیات به سختی در زنان شکل میگیرند(خانپور و فدایی، 1393، ص69).
توزیع مشارکت زنان و مردان در بازار کار، تأثیر زیادی بر جریانات زندگی آنان دارد و برنامههای مختلف توسعه در بخش اشتغال نتوانستهاند به افزایش قابلیتها و مهارتهای نیروی کار به خصوص زنان یاری رسانند. بنابراین، ضرورت آموزشهای تخصصی کارآفرینی به منظور ایجاد کسبوکارهای جدید، استفاده از ظرفیتهای بدون استفاده، توسعه ظرفیتهای موجود و حل مشکلات اجتماعی میتواند به مأموریت جدی دانشگاهها برای تربیت نیروی انسانی کارآمد تبدیل گردد که موسسههای خیریه و کارآفرینان خیر نیز با اختصاص سرمایه، وقت و تجارب خود در این زمینه میتوانند در اجرای چنین طرحی برای کاهش بحران بیکاری در کشور نقش قابل توجهی ایفا نمایند.
زمینه بحث
کینز[1] اقتصاد را رشتهای از منطق یا شیوه تفکر تعریف میکند. اقتصاد صرفاً محدود به استدلال قیاسی و فراتر از آن استدلال ریاضی نیست، بلکه شامل شکلهایی از استدلال استقرایی شهودی و عقل سلیم نیز هست. او در مقدمهای که برای کتاب درسی اقتصاد در کمبریج نوشته میگوید: « تئوری علم اقتصاد بیشتر نوعی روش است تا دکترین. دستگاهی از تفکر، تکنیکی برای اندیشیدن که صاحب آن را قادر به نتیجهگیریهای صحیح میسازد». به اعتقاد کینز، اقتصاد امکان رهایی انسان از نیازهای مطلق و محو مبارزه برای معیشت را فراهم میآورد؛ به طوری که افراد پس از آن میتوانند انرژی خود را در جهت هدفهای غیراقتصادی هدایت کنند و به موضوعهایی با اهمیت و معنای بیشتر بپردازند(غنینژاد، 1395، ص176).
کینز در مورد کمبود تقاضای مؤثر که موجب پیش آمدن وضعیت اشتغال ناقص میشود توضیح میدهد: در تمام طول تاریخ بشر، میل به پسانداز همیشه قویتر از میل به سرمایهگذاری بوده است. ضعف انگیزه برای سرمایهگذاری، همیشه عامل مشکل اقتصادی بوده است. ممکن است که امروزه علت این ضعف، اهمیت حجم سرمایههای انباشته شده باشد، در حالی که در گذشته ریسک و خطرات گوناگون، نقش پررنگتری داشتهاند. اما نتیجه یکی است. میل فرد به افزایش ثروت شخصی با امساک از مصرف، به طور کلی قویتر از انگیزه کارآفرین برای افزایش ثروت ملی از طریق به کار گرفتن نیروی کار به منظور ایجاد ثروتهای بادوام است(همان، ص 194).
کارآفرینی[2]، فرآیند پویایی برای ایجاد ارزش افزوده است. خود محصول ممکن است جدید باشد یا نباشد یا ممکن است منحصربهفرد باشد یا نباشد، ولی ارزش باید به نحوی توسط کارآفرین[3] با امنیت بخشیدن و اختصاص دادن منابع و مهارتهای لازم ایجاد گردد. کارآفرینی همچنین شامل توانایی ساخت یک تیم اقتصادی برای پیاده سازی مهارتها و استعدادها است. فن حس کردن فرصتهایی که دیگران آن را آشوب یا نابسامانی میبینند. فرآیندی که بتواند با استفاده از خلاقیت چیز نویی را همراه با ارزش جدید و با استفاده از شناخت، منابع و به کارگیری ریسک در زمان مشخص تولید کند کارآفرینی نامیده میشود(خانپور و فدایی، 1393، ص68).
کارآفرینی اجتماعی با ویژگیهایی چون ترجیح داشتن منافع عمومی، رفع نیازهای اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، استفاده از خرد جمعی، تمرکز بر روی ظرفیتهای بلندمدت، خلاقیت و نوآوری در ارتباط است. در کارآفرینی اجتماعی هدف اصلی اشتغالزایی و کاریابی برای افراد جامعه بدون توجه به سود تجاری شخص کارآفرین است(مجمع عالی کارآفرینان ایران، 1396).
استارتآپ[4] یا راهاندازی کار جدید به این معناست که یک فرصت را به درستی تشخیص دهیم و ارزشی را حول آن فرصت طراحی کنیم. یکی از دلایلی که منجر به شکست استارتآپها میشود همین عدم تشخیص فرصتها و استفاده درست از آنها است. معمولا استارتآپها برای خود مدل کسبوکار[5] ندارند و همین مسئله باعث میشود استعدادها و ایدههایشان از مسیر خارج شود. بهترین ایدهها در فضای استارتآپ ایدههایی هستند که در عین سادگی، مشکلی را از مشتریان برطرف کنند، درآمدزایی شفافی داشته باشند و زمانی که تبدیل به محصول یا خدمتی شدند مشتریان زیادی طرفدار آن باشند(مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا، 1397).
براساس اعلام اکونومیست[6] در خصوص فعالیت استارتآپها در کارآفرینی، رتبه ایران در میان 138 کشور جهان در سال 2015، 106 و در سال 2016، 80 و در سال 2017، 57 و در سال 2018، 65 بوده است. چهار سازمان جهانی شامل بانک جهانی[7]، اکونومیست، دیدهبان جهانی کارآفرینی[8] و مدرسه کسبوکار جهانی که فعالیت استارتآپها را در دنیا رصد میکنند، میگویند یکی از مهمترین مسائل سنجش درجه توسعهیافتگی کشورها اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. زنان دنیا با این که دوسوم ساعت کار میکنند، اما فقط یکدهم درامد و یکصدم مالکیت را در جهان دارا هستند. این شرایط برای زنان کارآفرین نیز صدق میکند که علاوه بر اینها باید چالش سقف شیشهای[9] یا نگاههای جنسیتی را نیز تحمل کنند(پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، 1397).
پیشینه تجربیات بشری و وضعیت کنونی ایران در ارتباط با آموزش کارآفرینی
تحقیقی که با عنوان بررسی و ارزیابی وضعیت موجود آموزش کارآفرینی بر کارآفرین شدن دانشجویان در آژانتین انجام شد، نشان داد که دانشجویان دورههایی را به ترتیب اولویت برای آموزش کارآفرینی پیشنهاد کردند که عبارتند از: مقدمهای برای کارآفرینی و کسبوکار، خلاقیت و نوآوری، کارآفرینی اجتماعی، امور مالی و سرمایهگذاری، تدوین طرح کسبوکار و مدیریت واحدهای شغلی. تحقیقی بر روی 519 نفر از دانشجویان چهار دانشگاه اسکاتلند نشان داد که آموزش کارآفرینی بر افزایش مهارتهای دانشجویان در توانایی و به کارگیری خلاقیت در کارهای گروهی، اعتماد به نفس، مهارتهای ارتباطی و مدیریت تأثیرگذار بوده است(شریف و همکاران، 1390، ص 92).
تحقیقات در آمریکا نشان میدهد که آمریکاییها به طور روزافزون در حال انتخاب کارآفرینی هستند. براساس نتایج یک پژوهش، حدود 65 درصد از کارگران ترجیح میدهند به جای کار برای دیگران در یک واحد شغلی، کارآفرین باشند یا به طور مستقل کار کنند(پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، 1395).
نتایج تحقیقی در ایران با عنوان دانشگاه کارآفرینی؛ مفهوم، زمینههای پیدایش و نحوه دستیابی نشان داد که تحولهای اجتماعی، اقتصادی، محیطی و نیز تحولهای درونی دانشگاهها در دهههای اخیر در پیدایش دانشگاه کارآفرین اثرگذار بودهاند و دانشگاه کارآفرین به مفهوم داشتن کنش کارآفرینانه در راهبردها، ساختارها و عملکردهای دانشگاه بوده و در عمل منجر به ایجاد ظرفیتهای داخلی در آن برای انتقال فناوری و اثرگذاری در توسعه اقتصاد محلی و ملی و از طرف دیگر باعث افزایش درآمدهای دانشگاهها شده است و در مسیر تبدیل دانشگاهها به دانشگاه کارآفرین لازم است آنها ابعاد ساختاری، مدیریتی و فرهنگی خود را متحول کرده و با گسترش زیرساختهای مورد نیاز، زمینه را برای ایفای کارکردهای جدیدتر فراهم کنند(فکور، 1387، ص35).
محمد زالی، رئیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در مصاحبهای به سه نقش و راهکار دانشکدههای کارآفرینی در توسعه استارتآپها اشاره کرد و گفت: آموزش کارآفرینی نخستین گام این دانشکدهها برای توسعه و پیشرفت در این عرصه است. اکنون بیش از 15 دانشگاه کشور در عرصه کارآفرینی فعالیت و رشتههای کارآفرینی ارائه میکنند. او درباره دومین نقش دانشکدههای کارآفرینی عنوان کرد: ایجاد و توسعه مراکز شتابدهی کسبوکارها، شناسایی و جذب دانشجویان مبدع و مبتکر را به دنبال خواهد داشت. این گروه از دانشجویان با ایدههای نوی خود میتوانند در دانشکدهها مستقر شده و کسبوکارهایی را شکل دهند و سومین نقش دانشکدهها در رشد استارتآپها، تجاریسازی فناوریها و الگوهای اختراعات ثبت شده است. دانشگاهها برای تجاریسازی محصولات و فناوریها میتوانند از منابع در اختیار بخش خصوصی و کارآفرینان که به اصطلاح به آنان فرشتگان کسبوکار میگوییم استفاده کنند.
زالی همچنین گفت: سیاستگذاری و برنامهریزیهای تکمحور در آموزش عالی، دانشگاه و دانشجو را از مهارتآموزی و کارآفرینی دور ساخته است. شیوههای آموزش در دانشگاهها طی دهههای گذشته تفاوت چندانی نداشته است، در حالی که سرعت رشد و توسعه فناوری در جهان، روزبهروز بر ضرورت مهارتافزایی دانشآموختگان میافزاید. خلاء زیرساختهای قانونی نیز چالش دیگری است که دانشکدههای کارآفرینی در ایران را از مسیر دستیابی به اهدافشان دور میسازد. او با ارائه مثالی از آمریکا خاطر نشان کرد: در این کشور قانونی وجود دارد که براساس آن اساتید دانشگاه سهمی از پژوهش و اختراعات ثبت شده با بودجههای دولتی دارند و میتوانند از مجوز آن برای ایجاد شرکتها و استارتآپها استفاده کنند. تقویت دانشکدههای کارآفرینی، آموزش عالی را از چالش مدرکسازی به سوی مهارتپروری و خوداشتغالی سوق خواهد داد(پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، 1397).
سعید منصورافشار کارآفرین 63 ساله ایرانی است که در دهه هفتاد اقدام به راهاندازی شرکت «هوراند» کرد. صنایع الکترونیک منصورافشار با برند هوراند، سازنده سیستمهای صوتی و کنفرانس و تجهیزات سالنهای آمفی تئاتر است. این شرکت اکنون 27 نوع محصول ارائه میکند و علاوه بر پوشش بازارهای داخلی مقاصد صادراتی مهمی در افغانستان، عراق، عربستان، مصر، نیوزیلند، کانادا و آلمان دارد. سیستم صوتی دور دریاچه لایپزیک آلمان و یک سالن کنفرانس در تورنتو کانادا از محصولات صادراتی این شرکت است. هوراند به منظور پیشگیری از چالشهای پیوستن به تجارت جهانی، جهت کار خود را به سمت خدمات فنی و مهندسی تغییر داده است و یک تیم تحقیقاتی سازماندهی کرده که در حال مطالعه بر روی هوش مصنوعی است، چون شرکت هوراند در بخش صنایع تصویری در انتقال تصویر به صورت محدود از فناوری هوش مصنوعی استفاده میکند. آقای منصورافشار در مصاحبهای به ذکر دیدگاههای خود درباره کارآفرینی و نقش مهم علم و آموزش در موفقیت شغلی میپردازد و میگوید: یک اختلاف دیدگاهی که من با مسئولین دولتی در بخش صنعت دارم این است که آنها تصور میکنند با وام دادن میتوانند کارآفرین تولید کنند، در حالی که کارآفرین باید آموزش ببیند و شاگردی کند. تبدیل شدن یک فرد به کارآفرین و صاحب کسب و پیشه یک روند و پروسه است نه یک پروژه. در جامعه ما بسیاری از افرادی که وارد صنعت میشوند با آموزش و نگرش میانهای ندارند و به همین دلیل متأسفانه در حال حاضر فاصله بین تأسیس و تعطیلی یک واحد صنعتی به کمتر از 6 ماه رسیده است، چون که بسیاری از آنان یکی از الزامات مهم کارآفرینی که اصل تغییر است را نمیفهمند؛ به این معنا که سیر تحولات صنعتی را درک نمیکنند. من به پرسنل فنی میگویم باید فلسفه بخوانند. چرا؟ چون به نظرم علوم انسانی به تکنسین قدرت تفکر میدهد و تولید اندیشه میکند. چنین افرادی به کارشان علاقهمند خواهند بود و به آن احترام خواهند گذاشت. این افراد قادر به درک منطق توسعه اقتصادی و ارجحیت منافع ملی بر منافع فردی خواهند بود. از کارکنان میخواهم کتابهایی را بخوانند و خلاصه کتاب یا برداشتشان از کتاب را در جلسهای برای سایرین توضیح دهند. آنها بابت این کار و وقتی که میگذارند امتیاز و پاداش هم میگیرند. بنابراین، به جز 3 نفری که آبدارچی هستند همه کتاب میخوانند. 12-10 نفری هم قادرند کتابهای فلسفی مانند جمهور افلاطون[10] یا کتابهای هابز[11] را بخوانند. بعضی هم کتابهای متفکرین جدیدتر مانند فریدمن[12] و هایک[13] را میخوانند. نشریه هم میخوانند. افرادی که در تیم فروش مشغول هستند موظفند روزانه نیم ساعت روزنامه بخوانند. برای شرکت ما روزانه 7 روزنامه خریداری میشود. پرسنل آگاه و باسواد در ردیف سرمایههای شرکت محسوب میشوند. ما نیاز به پرسنل دلسوز نداریم، بلکه نیازمند پرسنل آگاه هستیم. با وام بانکی، کارآفرین ساخته نمیشود. من دو بار در دهه 60 ورشکست شدهام. اولین تجربه مشارکت من و دوستان در کار تیمی به شکست انجامید، به خاطر این که عادت نداریم همدیگر را تحمل کنیم. به یاد داشته باشیم که منطق اقتصاد بسیار بیرحم است و با کسی شوخی ندارد. برخی ورشکستگیها ناشی از بیاطلاعی از تئوریهای مدیریتی است(پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، 1397).
شرح ایده و فرآیند اجرا
آموزش و به اشتراکگذاری علم، تخصص و مهارت در زمینهها و شاخههای مختلف از سوی افرادی که واجد آنها هستند از مصادیق امر خیر محسوب میشود که میتواند به آگاهی، پرورش قابلیتهای فردی و تفکر خلاق، ارتباطات اجتماعی موثر و بهبود کیفیت زندگی آحاد مردم جامعه کمک ویژهای نماید. با توجه به میزان بیکاری جمعیت تحصیلکرده دانشگاهی کشور و بهرهوری و راندمان پایین کاری در ایران، از نظر نگارنده این متن، اجرای طرحهایی مبنی بر آموزش اصول بنیادین علم اقتصاد و راهاندازی کسبوکار و کارآفرینی با استفاده از رسانههای نوین ارتباطی به عنوان رویکردی در مواجهه با بحرانها و معضلات اجتماعی-اقتصادی کشور توسط خیرین و نهادهای خیریه قابل توجه به نظر میرسد. این ایده درصدد است تا به خیرین نقشی تأثیرگذارتر و فراتر از ارائه کمکهای مالی نقدی به نیازمندان، فقرا و محرومان اعطا کند و در تلاش است تا از تواناییهای انسانی و سرمایههای مالی آنان در جهت ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی مردم و قرار دادن کشور در مسیر توسعه اقتصادی که به رفاه همگانی منجر خواهد شد بهره ببرد. علت طرح این موضوع با خیرین ایرانی به این خاطر است که دولتها در ایران یا دغدغهای برای کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و گسترش سرمایههای فرهنگی مردم از طریق آموزش نداشتهاند یا در صورت انجام برنامههایی در این زمینه به دلیل شناخت ناکافی، قانونگذاریها و سیاستگذاریهای ضعیف، بوروکراسی و هزینههای بالای غیرموثر، نتیجه کارآمدی از اقداماتشان حاصل نشده است. در حالی که اگر بخش خصوصی و کارآفرینان خیر با انگیزه بالا در این حوزه فعال شوند، تولید و بازتولید امور خیر آموزشی در مقیاس محلی و ملی اثربخشی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
از مواردی که باید در محتوای آموزش کارآفرینی مد نظر قرار بگیرد عبارتند از: فرآیند مسئلهیابی و جستوجوی راهحلهای جدید و ناب، آشنایی با شرایط راهاندازی کسبوکار و تهدیدهای آن، آموزش تجربههای کارآفرینان موفق و شکست خورده و برقراری ارتباط با کارآفرینان یا موسسات کارآفرینی، کسب مهارت در تحلیل فرصتها، تلفیق آموزشهای نظری و عملی و تسلط بر تواناییهای علمی و پژوهشی. روشهایی که برای پیادهسازی و کاربست این ایده توسط خیرین بر مبنای تخصص خودشان یا صرف هزینههای مالی برای تحقق آن توسط افرادی دیگر در نظر گرفته شده است عبارتند از:
- طراحی سایتهای اینترنتی و اپلیکیشنهای مخصوص تلفن همراه و تبلت، با محتوای یادگیری اصول علم اقتصاد و کارآفرینی در قالب کتابها، مقالههای الکترونیکی و ویدئوها و فیلمهای آموزشی در این زمینه که امکان دسترسی رایگان و نشر آنها برای همگان با استفاده از پست الکترونیکی شخصی و فضاهای مجازی مهیا باشد. خیرین برای تبلیغ این فناوریها میتوانند از بخش تبلیغات روزنامهها، مجلات و سایتهای اینترنتی پربازدید بهره ببرند.
- به کارگیری افراد متخصص برای ترجمه مقالات بهروز اقتصادی از ژورنالهای معتبر خارجی و معرفی کتابها، نظریهها و اندیشمندان معاصر پرآوازه حوزه اقتصاد در سطح ملی و جهانی و ارائه این دادهها در قالب متون چاپی یا الکترونیکی به دانشجویان و اساتید دانشگاههای کشور به خصوص دانشکدههای اقتصاد که با تدریس و استناد به این متون میتوانند به ارتقای سطح کیفی آموزش تخصصی علم اقتصاد کمک شایانی نمایند.
- ساخت کتابخانههایی متشکل از کتابها و مجلات اقتصادی و کارآفرینی داخلی و خارجی در دانشگاههای سراسر کشور و ارائه خدمات و مشاورههای الکترونیکی در حوزه راهاندازی کسبوکار توسط کارآفرینان(خیر).
- ساخت دانشکدههای کارآفرینی در تمامی شهرهای ایران و ارائه آموزشهای تخصصی در حیطه مشاغل مناسب برای هر منطقه جغرافیایی-محیطی که به تولید کار و افزایش درآمدهای شهروندان منجر شود.
- برگزاری همایشها و کارگاههای آموزشی برای اساتید و دانشجویان دانشگاهها در زمینه کارآفرینی، مدیریت تجاری و ریسکپذیری و شناسایی افراد مستعد و با انگیزه در این زمینهها در هر گروه آموزشی دانشگاهی برای برقراری ارتباط مستمر دانشگاهیان با کارآفرینان در هر حوزه خاص و معرفی آنان به واحدهای شغلی برای عرضه و اجرای ایدههای جدیدشان.
- ارائه طرحهای پرورش و تقویت خلاقیت/رویاپردازی و آموزش کارآفرینی به مدارس دبیرستانی و آشناسازی دانشآموزان با بازار کار و تجربیات کارآفرینان ایرانی. این امر میتواند به آنها در درک تواناییها و علایق خود برای انتخاب رشته دانشگاهی و انتخاب شغل آینده یاری رساند و از هدر رفتن استعدادها و انرژیشان در مسیر نادرست جلوگیری نماید.
- ساخت موسسات خصوصی در شهرهای مختلف ایران برای آموزش مبانی علم اقتصاد در سطح خرد و کلان به افراد میانسال و فراهم نمودن فضایی برای بحث و تحلیل علمی(نه عامیانه) شرایط و مشکلات اقتصادی روز جامعه ایران مانند تورم، رکود، بیکاری و اشتغال، هدفمندی یارانهها، عملکرد بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه کشور و سیاستهای پولی و مالی دولت. این موسسات آموزشی میتوانند پل ارتباطی دانشگاه با عموم مردم باشند و دستاوردهای نظری و عملی تولید شده در دانشگاهها را با جامعه به اشتراک بگذارند.
ارائه پیشنهادها و راهکارهای تکمیلی
- ساخت سریالهایی درباره زندگی شخصی و حرفهای کارآفرینان بزرگ و همچنین درباره کسبوکارهای بیثمر و تعطیل شده(زیرا بسیاری از کسبوکارهای شکست خورده دچار اشتباهات مشابهی شدهاند و درس گرفتن از اشتباهات دیگران میتواند راز موفقیت تازهکاران باشد) بر مبنای شخصیتهای ایرانی و خارجی توسط صدا و سیما یا تهیهکنندگان خصوصی. تاکید بر سریالها به عنوان رسانه پیشنهادی برای آموزش، تبلیغ و بازتولید امور خیر در این نکته نهفته است که این تولیدات به واسطه واکنشهایی که در مخاطبان خود ایجاد میکنند(مانند بازپردازی معنادار روایتهای مندرج در متن سریالها براساس زمینههای زندگی روزمرهشان) و قادرند هوش و حواس آنها را به خود جذب کنند، در میان رسانههای معاصر کمتر نظیری پیدا میکنند. بخش بزرگی از لذت تماشای سریالها به خاطر صحبت کردن درباره آنها با دیگران است. فرآیند صحبت با دیگران در مورد سریالهای دیده شده چیزی شبیه قصهگویی، تفسیر و ربط دادن و انتقال بحث از داستان به رویدادهای دنیای واقعی است. مخاطبان با فکر کردن به مضامین سریالها در غیر اوقات تماشای آنها، شکافهای موجود در متن سریالها را با کاربرد دانش و تجربههای زندگیشان پر میکنند و داستان را زنده نگاه داشته و تداوم میبخشند. به علاوه، این امر به رشد تخیل و نوآوری مخاطبان در زمینههایی دیگر نیز یاری میرساند.
- کمکهای مالی خیرین به پروژههای پژوهشی متعلق به دانشگاهها و توسعه صنعت نشر دانشگاهی برای تولید دانش و بهرهگیری از دستاوردهای آن در ایجاد مشاغل سودمند برای گروههای مختلف مردم.
- تأمین مالی فناوریها و ابزارهایی که به ارتقای کیفیت کاری و بازدهی سرمایه در واحدهای شغلی منتهی میشوند به خصوص در مناطق محروم با مشارکت پایین اقتصادی و جمعیت بالای بیکار.
- حمایتهای مالی به افراد تازهکار در راستای گسترش تجارتهای اینترنتی و استفاده از فرانچایز(نشانسپاری تجاری)[14] برای کسب درآمد و کارآفرینی.
- ارزیابی عملکرد موسسات و سازمانهای دخیل در حوزه آموزش کارآفرینی برای دستیابی به نتایج بهتر و پیشرفتهای فردی و سازمانی و نقد همهجانبه برای ارتقای کارایی و بهرهوری اقتصادی.
نتیجهگیری
در اندیشه مدرن کار انسانی منشاء ثروت تلقی میشود. یکی از اهداف نگارش مقاله حاضر بیان این موضوع است که باید از پنداشتن دولت به عنوان کارفرمای بزرگ در اقتصاد فاصله گرفت و بهای بیشتری برای نقش و کارایی بخش خصوصی در توسعه اقتصادی کشور قائل شد. دولتها تنها متولیان ایجاد مشاغل در کشور نیستند، بلکه اگر دانشآموختگان آموزش عالی یا مردم عادی جامعه از آموزشهای تخصصی در ارتباط با شرایط بازار کار و راهاندازی کسبوکارها بهرهمند شوند، در آن صورت میتوانند به انجام کارهایی مستقلانه که برایشان لذتبخش و چالشبرانگیز است و تواناییهایشان را آشکار میسازد مبادرت ورزند، با تولید کالاها یا ارائه خدمات(به خصوص محصولاتی که جدیدند یا نیاز و مشکلی را برطرف میکنند) سهم قابل توجهی در درآمد سرانه ملی به خود اختصاص دهند و شاخصهای اقتصادی و کیفیت زندگی در ایران را ارتقا بخشند.
در پایان میتوان خاطر نشان ساخت که اگر بتوان رابطه بین فعالیتهای خیریه و ابعاد استفاده از رسانههای مدرن به خصوص خدمات مبتنی بر اینترنت را شناسایی کرد، با برنامهریزیهای صحیح و اجرای طرحهای خلاقانه میتوان میزان این گونه اقدامات مردمی و داوطلبانه را افزایش داد. نکتهای که باید بدان اشاره نمود آن است که فعالیتهای خیریه گستره فراوانی دارند و تنها شامل حوزههای سنتی کمک مالی به نیازمندان و وقف ملک و دارایی نمیشوند. خیرین ایرانی با سرمایهگذاری یا صرف هزینههای مالی در حیطه آموزش و اشتغالزایی برای رده سنی جوانان و میانسالان میتوانند گام مهمی در تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و بهبود معیشت و رفاه مردم جامعه بردارند. به علاوه، دانش و تخصص واجد این خصلتاند که با آموزش دادن و در حین استفاده بازتولید شده و بر غنایشان افزوده میشود که همین ویژگی میتواند تأثیرات آنها را تا دههها و نسلها پابرجا نگاه دارد و بر همین اساس، حوزه آموزش باید به طور خاص به عنوان اولویت کاری خیرین و کارآفرینان خیر لحاظ گردد. استفاده از رسانههای ارتباطی مجازی نیز به منظور نیازسنجی امور خیر و ارزیابی عملکردهای سازمانی خیریهها اهمیت ویژهای دارد.
منابع
-خانپور، آرزو و فدایی، عارفه.(1393). نقش آموزش عالی در کارآفرینی و اشتغال زنان در حوزه شیشهگری سنتی(مطالعه موردی بر دانشگاه هنر اسلامی تبریز). مجله پژوهش هنر، شماره 6، صفحات 72-67.
-شریف، سید مصطفی، جمشیدیان، عبدالرسول، رحیمی، حمید و نادری، ناهید.(1390). تحلیل وضعیت آموزش کارآفرینی در آموزش عالی ایران. مجله توسعه کارآفرینی، شماره 11، صفحات 106-87.
-غنینژاد، موسی.(1395). اقتصاد و دولت در ایران(پژوهشی درباره ریشهها و علل تداوم اقتصاد دولتی در ایران). تهران: انتشارات دنیای اقتصاد.
-غنینژاد، موسی.(1395). گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد. تهران: انتشارات دنیای اقتصاد.
-فکور، بهمن.(1387). دانشگاه کارآفرین. مجله رشد فناوری، شماره 5، صفحات 42-35.
-به راستی کارآفرینی چیست؟(19 فروردین 1395). بازیابی شده در 14/9/1397، از پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، http://www.modirinfo.com
-راهکارهای دانشکدههای کارآفرینی در توسعه استارتآپها یا کسبوکارهای نوپا(17 مهر 1397). بازیابی شده در 14/9/1397، از پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، http://www.modirinfo.com
-سقفهای شیشهای برای زنان کارآفرین(2 آذر 1397). بازیابی شده در 11/9/1397، از پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، http://www.modirinfo.com
-شرکتی که همه در آن کتاب میخوانند؛ گفتوگو با کارآفرینان برتر ایرانی(26 مهر 1397). بازیابی شده در 29/8/1397، پایگاه جامع اطلاعرسانی کارآفرینان، http://www.modirinfo.com
-کارآفرینی اجتماعی چیست؟(14 فروردین 1396). بازیابی شده در 7/8/1397، از مجمع عالی کارآفرینان ایران، http://saeiran.org
-هفت خوان استارتآپی مطالعه موانع داخلی موفقیت استارتآپها در ایران(1 شهریور 1397). بازیابی شده در 16/9/1397، از مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا، http://ictstartups.ir
[1] John Maynard Keynes(جان مینارد کینز، اقتصاددان انگلیسی برجسته و تأثیرگذار قرن بیستم)
[2] Entrepreneurship
[3] Entrepreneur
[4] Start-up
[5] Business Model
[6] Economist(هفتهنامه خبری و بینالمللی به زبان انگلیسی که در لندن منتشر میشود)
[7] )World Bankبانک جهانی نام دیگر بانک بینالمللی ترمیم و توسعه IBRD)) است)
[8] Global Entrepreneurship Monitor(یک کنسرسیوم دانشگاهی مرکب از گروههای علمی-پژوهشی است که هدف اصلی آن ارزیابی و ارائه دادههای پژوهشی معتبر در سطح بینالمللی در خصوص فعالیتهای کارآفرینانه است)
[9] Glass Ceiling
[10] Republic(از مشهورترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی غرب به شمار میآید. کتاب شامل 10 نمایشنامه به صورت گفتوگو میان سقراط و افراد دیگر است و در آن به مسائلی مانند عدالت، نوع حکومت و حقیقت پرداخته میشود)
[11] Thomas Hobbes(از فیلسوفان سیاسی برجسته انگلستان بود که بیشتر به سبب کارهایش در فلسفه سیاسی و کتاب لویتان که بنیان بسیاری از نظریههای قراداد اجتماعی را در فلسفه سیاسی به وجود آورده است شهرت داد)
[12] Milton Friedman(اقتصاددان و آماردان آمریکایی بود که در سال 1976، نوبل اقتصاد را به دلیل پژوهش بر تحلیل مصرف، نظریه و تاریخچه پولی و پیچیدگی سیاست پایدارسازی به دست آورد)
[13] ) Friedrich August Von Hayekاو به عنوان یکی از بزرگترین اقتصاددانان و فیلسوفان سیاسی سده بیستم شناخته میشود که در سال 1974 موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. وی به دفاع از لیبرالیسم کلاسیک و بازار آزاد و مخالفت با سوسیالیسم شهرت دارد)
[14] Franchising (نشانسپاری تجاری) بدین معناست که شرکتی برند و لگوی خود را به صورت قرض یا کرایه در اختیار افراد واجد شرایط قرار میدهد و با این کار کمک میکند که دیگران از اعتبار او استفاده و به واسطه آن درآمدزایی کنند. البته باید توجه داشت که این کار زمانی باید صورت گیرد که مطمئن شویم دیگران میتوانند از طریق لگو و اعتبار شما کسب درآمد کنند)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.