تبیین عوامل موثر بر مشارکت داوطلبانه- خیرخواهانه زنان

محمد صالح طیب نیا [1]

حوریه ربانی اصفهانی[2]

 

چکیده :

در ایران و جوامع اسلامی انجام کارهای خیر  نه تنها در زمان فعلی بلکه در زمان های گذشته نیز زمینه ی مناسبی برای مشارکت زنان در اجتماع بوده و به آن اهتمام ویژه شده است. زنان متمول جامعة عصر صفوی نقش مهمی در سوق دادن امالک و دارایی های خود به سوی فعالیت های خیریه شهری از طریق اوقاف به عهده داشتند. توجه این زنان به امور خیریه و آبادانی اکثراً برای ساختن ابنیه عمومی و عام المنفعه و برخی در جهت تداوم آموزش و فرهنگ و کمک به تقویت علم و دانش بوده است .  به طوری که تعداد بسیاری از نهاد های آموزشی عصر صفوی به همت زنان مرفه این عصر دایر شده بود. (زرین بافت شهر، 1384 :93)

در عصر حاضر تشویق زنان و فراهم آوردن امکان حضور آنان  در سازمان های غیر دولتی آنان را به نیرویی سازنده تبدیل کرده و مشارکت اجتماعی آنان در جهت توسعه را بهبود می بخشد . با توجه به این که فعالیت در چنین سازمان هایی ، داوطلبانه و غالبا بدون نفع اقتصادی می باشد بررسی و تبیین عواملی که سبب مشارکت زنان به عنوان قشر عظیمی از جامعه، در این نهادها و امور خیر می گردد ضروری به نظر می رسد . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی و تبیین این عوامل متناسب با پتانسیل های زنان در پنج حوزه فردی ، خانوادگی ، اقتصادی ، اجتماعی و مذهبی پرداخته است .

 

 

 

واژگان کلیدی : مشارکت ،  زنان ، فعالیت داوطلبانه ، خیرخواهانه، خیریه ، سازمان غیر دولتی

 

 

 

 

  • مقدمه :

در جهان امروز مشارکت گسترده ی مردم در تمامی فعالیت های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی یکی از ملزومات دستیابی به توسعه پایدار به شمار می رود ( رحیمی و یزدخواستی ، 1391 ، 321) مشارکت به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن یا در گروهی شرکت جستن و با آن همکاری کردن است (بیرو ، 1370 ، 257) مشارکت اجتماعی بر فعالیت های داوطلبانه و ارادی دلالت می کند که از طریق آن ها اعضای یک جامعه در امور محله ، شهر و روستا شرکت می کنند . مشارکت اجتماعی از بی تفاوتی ، تک روی و عدم وجود حس تعاون و تحرک جلوگیری کرده و نابرابری ها را در جامعه کاهش می دهد . (فرجی و فعلی ،1389، 171) .

یکی از راههای جلب مشارکت افراد در جامعه، سازمان های غیر دولتی (NGO) [3]می باشند .سازمان های غیر دولتی پدیده ای جدید در حیات اجتماعی جوامع غربی محسوب می شوند که رشد شتابان آن ها از نیمه دوم قرن بیستم و در پی مسایل ناشی از جهانی شدن آغاز شده است . این سازمان ها به دنبال بسیج نیروی مردمی و داوطلب برای بهبود وضعیت جامعه ، رفع کاستی ها ، بروز و ظهور دیدگاهها و دستیابی به توسعه پایدار هستند . در این بین زنان نیز از این وضعیت مستثنی نبوده و فرصت حضور در سازمان های غیر دولتی به عنوان نمادی از مشارکت را خواهند داشت . تشویق زنان و فراهم آوردن امکان حضور آنان  در سازمان های غیر دولتی آنان را به نیرویی سازنده تبدیل کرده و مشارکت اجتماعی آنان را بهبود می بخشد.

در ایران و جوامع اسلامی انجام کارهای خیر  نه تنها در زمان فعلی بلکه در زمان های گذشته نیز زمینه ی مناسبی برای مشارکت زنان در اجتماع بوده و به آن اهتمام ویژه شده است. زنان متمول جامعة عصر صفوی نقش مهمی در سوق دادن امالک و دارایی های خود به سوی فعالیت های خیریه شهری از طریق اوقاف به عهده داشتند. توجه این زنان به امور خیریه و آبادانی اکثراً برای ساختن ابنیه عمومی و عام المنفعه بوده است. به علاوه برخی در جهت تداوم آموزش و فرهنگ و کمک به تقویت علم و دانش نیز تلاش می کردند به طوری که تعداد بسیاری از نهاد های آموزشی عصر صفوی به همت زنان مرفه این عصر دایر شده بود. (زرین بافت شهر، 1384 :93)

با توجه به مطالب بیان شده و با توجه به این که فعالیت در چنین سازمان هایی ، داوطلبانه و غالبا بدون نفع اقتصادی می باشد بررسی و تبیین عواملی که سبب مشارکت زنان به عنوان قشر عظیمی از جامعه، در این نهادها و امور خیر می گردد ضروری به نظر می رسد . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی و تبیین این عوامل متناسب با پتانسیل های زنان پرداخته است .

  • پیشینه تحقیق :

فرجی و فعلی (1389) در مقاله ای تحت عنوان مشارکت زنان در سازمان های غیر دولتی به بررسی تاثیر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی بر میزان مشارکت زنان در این گونه سازمان ها  با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین 80 نفر از زنان 19-30 می پردازند. آنان بیان میدارند که با بالا رفتن سرمایه های فرهنگی و اجتماعی افراد مورد مطالعه میزان مشارکت آنان نیز افزایش می یابد.

شادی طلب (1382) با ارائه الگویی تبیینی مشارکت اجتماعی زنان را مورد مطالعه قرار داده است . یافته های پژوهش نشان می دهد مشارکت مذهبی خیریه ای( شرکت در کارهای خیریه ، خرید جهیزیه و …) بالاترین سطح مشارکت زنان را در برگرفته و مشارکت های دیگر( شرکت در سازمان های صنفی و کارگری ، گروهها و احزاب سیاسی ،تعاونی ها و …)  در سطح کمتر از متوسط قرار دارد

یزدان پناه (1382) پژوهشی را پیرامون مشارکت اجتماعی زنان انجام داده است. در این پژوهش عوامل بازدارنده از مشارکت بررسی گردیده و یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل خانوادگی ، شخصیتی ، اجتماعی و فرهنگی دست به دست هم داده و فرد را نامشارکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ جو بار می آورند.

با بررسی مقالات و پژوهش های صورت گرفته دیده می شود که پژوهش های صورت گرفته غالبا در مورد مشارکت اجتماعی زنان در عرصه های اجتماعی به صورت میدانی و کلی پرداخته و عوامل موثر بر میزان مشارکت زنان به ویژه در انجام کارهای خیر مورد نظر نبوده است.

  • چارچوب نظری

اینگلهارت[4] معتقد است مشارکت افراد در جامعه تحت تاثیر متغیرهایی مانند تحصیلات رسمی ، موقعیت اقتصادی – اجتماعی ، سطوح مهارت اطلاعات ، مهارت های ارتباطی و تجربه های شغلی افراد و تقلیل تفاوت های جنسی در وظایف سیاسی می باشد . وی همچنین معتقد است سه عامل باعث افزایش مشارکت زنان در مغرب زمین شده است : ارتقاء تحصیلات و اطلاعات سیاسی و  تغییر هنجارهای حاکم بر مشارکت زنان که کمتر بر نیازهای آنی تاکید داشته و بر حق ابراز نظر تاکید می ورزند (اینگلهارت ، 1373، 378)

پاتنام [5]مشارکت افراد را در اجتماعشان ناشی از میزان سرمایه اجتماعی آنان می داند . وی سرمایه اجتماعی را شامل سه بخش در نظر می گیرد  که عبارتند از : الف- شبکه ها : یعنی روابط اجتماعی و میزان تعامل آنها با همدیگر ب- همیاری : رابطه تبادلی بین افراد مبنی بر این که سودی که اکنون اعطا شده در آینده بازپرداخت شود ج- اعتماد : حاصل پیش بینی پذیری رفتارهای دیگران است . وی معتقد است این شاخص ها باعث گسترش شبکه های اجتماعی شده و منجر به مشارکت مدنی می شود.(توسلی ، 1384، 15)

توکویل[6] نیز به بررسی دلایل مشارکت اجتماعی می پردازد و مانند پاتنام معتقد است که سرمایه اجتماعی و مشارکت تاثیر متقابل دارند . مشارکت عمومی فرد را از انزوا خارج ساخته و به سوی منافع همگانی می کشاند که این امر موجب ارتقاء سرمایه اجتماعی می شود . از طرف دیگر سرمایه اجتماعی منجر به تسهیل روابط اجتماعی می شود و دستیابی به اهداف را آسانتر کرده و مشارکت اجتماعی افراد را در ساخت اجتماعی میسر می کند . (خوش فر ، 1378، 262)

بوردیو [7]نیز همانند پاتنام سرمایه اجتماعی را بر مشارکت موثر می داند و در کنار آن سرمایه فرهنگی را نیز در مشارکت اجتماعی موثر می داند . از نظر بوردیو عضویت در شبکه های اجتماعی مختلف مانند : عضویت در انجمن های داوطلبانه ، احزاب سیاسی و اجتماعی و انجمن ها به عنوان عضویت در جامعه تلقی می شود و بیانگر حجم شبکه های ارتباطی افراد و نشان دهنده میزان سرمایه اجتماعی آنان می باشد(فرجی و فعلی ، 1389 ، 4)

متغیرهای بیان گردیده با میزان تاثیر متفاوت از مردان،  در نوع مشارکت زنان نیز موثر است ، به گونه ای که بر اساس برخی تحقیقات ، مشارکت زنان در امور مدنی (شرکت در سازمانهای صنفی ، گروهها، احزاب سیاسی ،  تعاونی ها و …) پایین و میانگین مشارکت خیریه ای ( شرکت در کارهای خیریه ، هیئت ها ، روضه ها ، سفره ها ، جلسات قرآن و جشن های مذهبی،  برنامه های خرید جهیزیه برای خانواده های نیازمند ) بسیار بالاتر از سایر انواع مشارکت است (فرجی و فعلی ، 1389  ، 176) . این امر می تواند به عنوان نقطه قوتی در جهت به کارگیری زنان در عرصه امور خیر به کار گرفته شود  و بادر نظر گرفتن متغیرهای موثر با  افزایش و بهبود مشارکت زنان در سطح اجتماع ، هم از یک سو برای سایر بانوان ایجاد انگیزه  کند تا بر کوشش ها و تلاشهایشان بیفزایند و هم از سوی دیگر ، بر سطح کلان برداشت ها و باورهای یک جامعه در کلیت آن تاثیر مثبت می گذارد.

 

  • عوامل موثر بر مشارکت زنان در امر خیر

عوامل موثر بر مشارکت زنان در امر خیر در پنج دسته عوامل فردی ، خانوادگی ، اقتصادی ، اجتماعی و مذهبی بررسی می گردد.لازم به ذکر است که این عوامل در مشارکت مردان نیز موثر و در بعضی موارد مشترک می باشد ولی میزان تاثیر گذاری آن در زنان و مردان متفاوت بوده است.

الف عوامل فردی

در خصوص عوامل فردی : زمینه عاطفی – احساسی ، تقویت انگیزه ، سطح سواد و سن فرد تاثیر بسیار موثری بر مشارکت زنان در امر خیر دارد که در ذیل به آن ها پرداخته می شود.

  • زمینه عاطفی احساسی

بخش قابل توجهی از فعالیت های روزمره هر انسانی تنها بر اساس خواست عواطف، جامه عمل می پوشد (سجادی ، 1391 ، 21). عواطف با تمام گونه هایش خاصیت حرکت زایی دارد (نجاتی ،1381 ، 31) و به عبارتی زندگی انسان ها در بسیاری از زمینه ها عرصه فرمانروایی احساسات است .

قدرت حرکت آفرینی عواطف ،دانشمندان را بر این واداشته است که نقش خرد را در این رابطه به دقت بررسی کرده و تنافی و تعامل احساسات و عقل را مدنظر قرار دهند . شهید مطهری در این باره می گویند : تجلیات روحی خواستن ، شیفته شدن ، حرارت و حرکت دادن ، از کانون دل ریشه می گیرد و فکر ، اندیشه ، دوراندیشی ، حسابگری و …. از تجلیات کانون عقل ، دومین مرکز در روح انسان می باشد . گاهی بین این دو توافق و هماهنگی حاصل می شود و عقل پسند دل را تصدیق می کند ولی بسیاری اوقات اختلاف جایگزین توافق بین آن دو می گردد. (مطهری ،1384 ، 771)

در زنان، بعد عاطفی‌ و احساسی‌ نیرومندتر است‌ و طبق‌ تحقیق‌ و تصدیق‌ همة‌ کارشناسان‌‌ و متخصصان‌ در ابعاد حیات‌ زن، عواطف‌ در زنان به طور عام ،  قویتر و شکوفاتر است‌ و همین عامل زمینه مساعدتری برای فعالیت وی در امور خیر را فراهم می نماید . این امر به ویژه در زمینه مشارکت زنان با برانگیختن عواطف به حمایت جسمی – روانی در فعالیت هایی همچون : پرستاری از کودکان ، بیماران و افراد مسن ، کمک به افراد فقیر و…دیده می شود .

  • تقویت انگیزه

انسان ها نه فقط از لحاظ توانایی انجام کار بلکه از لحاظ میل یا اراده انجام کار یا انگیزه متفاوت هستند. انگیزه ها را گاهی به عنوان نیازها ، تمایلات ، سلایق یا محرک های درونی تعریف می کنند . انگیزه ها که چراهای رفتاری هستند ،دلیل اصلی عمل به شمار می روند . بنابراین انگیزه ، ایجاد یا به طور کلی وجود چنان حالت کشش و رغبت و تمایلی در فرد است که او را به انجام عملی در جهتی خاص بر می انگیزد.در واقع مجموعه شرایط و عواملی که باعث می شود فرد از درون به فعالیت درآید انگیزه است. عوامل گروهی ، اجتماعی و روانی نقش چشمگیری در شکل دادن به نحوه رفتار افراد ایفا می کنند . انسان به وسیله انگیزنده های گوناگون ، متغیر ، پیچیده و در مواردی همبسته و وابسته و تاثر از عوامل زمانی و مکانی برانگیخته می شود.(محسنی و همکاران،1392 ، 172) .

مشارکت زنان در انجام امور خیر نیز تحت تاثیرعوامل انگیزشی متفاوت بوده و در نوع و میزان آن تاثیر بسزایی دارد .  این عامل در زنان بسیار متاثر از احساسات بوده و عواطف زنانه به عنوان فاکتوری اثر بخش در این اقدامات دیده می شود. به عنوان نمونه  می توان تاسیس خیریه محک توسط خانم قدس با انگیزه حمایت از بیماران سرطانی را بیان نمود که ایجاد آن تحت تاثیر بیماری سرطان فرزند ایشان بوده و در حال حاضر خدمات فراوانی را در کل کشور ارائه می نماید .(https://www.mahak-charity.org/main/fa )

  • سطح سواد

میزان تحصیلات افراد به عنوان فاکتوری تاثیر گذار در مشارکت اجتماعی بیان شده و بالطبع در مشارکت در امر خیر نیز بسیار موثر می باشد. پایین بودن سطح سواد زنان باعث می شود که آنها نیاز چندانی به مشارکت در دوره های آموزشی و ترویجی در حوزه های مختلف را احساس نکنند یا نتوانند از فواید این دوره ها استفاده کنند.صالحی امیری (1388)در پژوهش خود با عنوان” نقش زنان در برنامه های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی کشور : چالش ها و راهبردها “به این موضوع پرداخته و تاثیر سطح تحصیلات به میزان مشارکت زنان را بیان داشته است . ( صالحی امیری ، 1388 )  با توجه به شرایط فعلی و افزایش چشمگیر زنان در عرصه آموزش و روابط اجتماعی می توان در جهت بهبود مشارکت آنان در امر خیر اقدام نمود .

  • سن

سن معمولا بر اساس دوره کودکی ، نوجوانی ، بزرگسالی ، والدینی و بازنشستگی شناخته می شود. چون در سنین مختلف درآمد و زمان فراغت متفاوت است ، بنابراین مشارکت اجتماعی فرد نیز در مراحل سنی مختلف ، یکسان نمی باشد. برخی از تحقیقات نشان داده است که ارتباط سن و انجمن پذیری و مشارکت اجتماعی به صورت رابطه U معکوس است، به گونه ای که از سن 18 تا29 سالگی عضویت یگانه و 30-59 سالگی عضویت چند گانه است و در مقابل جمعیت 60 ساله و بیشتر ، در انجمن ها حضور کمتری دارند. (ناطق پور و فیروز آبادی ، 1384 ، 65)

سن یکی از عواملی است که می توان در بالا بردن میزان مشارکت زنان از آن بهره گرفت . زنان در سنین مختلف بسیار مستعد انجام فعالیت های خیرخواهانه می باشند ولی در برخی برهه ها به دلیل پررنگ بودن نقش تحصیل ، همسری و به ویژه مادری زمان کمتری برای انجام این کار دارند .  پس از سپری شدن این دوران و با بزرگ شدن بچه ها ، تحصیل آنها و یا ازدواجشان مسئولیت های زمان بر زنان بسیار کاهش یافته و ایجاد خلا عاطفی برای آنان می کند .این عارضه که یکی از پدیده های سنین میان سالی به نام سندرم آشیانه خالی نامیده می شود ، نوعی افسردگی است که پس ازآن که آخرین فرزند ، خانه را ترک کرد در زن و مرد ایجاد می شود.در این دوره اگر فعالیت جبرانی ، به خصوص از سوی مادر انجام نشود در مواردی ممکن است منجر به افسردگی مادر( و حتی پدر ) شود . (سادوک و سادوک ، 2007، ترجمه رضاعی، 1390،). در این سندرم ، ناامیدی در فرد او را در وضعیت غیر فعالی قرار می دهد که نمی تواند موقعیت های مختلف را سنجیده و در مورد آنها تصمیم بگیرد . با گذشت زمان ، فرد همه امید خود را از دست داده و افسردگی عمیق جایگزین آن می شود.( خالدیان وسهرابی ، 1393 ، 93) یکی از راهبردهای درمانی ارائه شده توسط روانشناسان در پیشگیری و کاهش این عارضه  انجام کار گروهی و مشارکتی می باشد . حضور زنان در این سنین در عرصه های خیریه ای  با بالا بردن حس اعتماد به نفس ، و ایجاد روحیه به دلیل انرزی مثبت انجام کار خیر نه تنها عارضه موجود را کاهش و یا حذف می کند ، بلکه پتانسیل های موجود در جامعه را جهت بهبود شرایط افراد نیازمند (عاطفی ، جسمی ، مالی )  به کار می گیرد . در نقاط بسیاری از مناطق جهان مشارکت بالای زنان در این سن در NGO ها دیده می شود. در خصوص بازه های سنی دیگر نیز می توان از پتانسیل دختران مجرد ، مجرد قطعی ، مطلقه و یا بیوه در جهت مشارکت در امور خیر  بهره گرفت که نه تنها در جهت بالابردن میزان مشارکت خیرخواهانه بلکه در جهت جلوگیری از افسردگی و دیگر آثار انزوای اجتماعی بهره برد.

ب-عوامل خانوادگی

میزان مشارکت اعضای خانواده در امر خیر و تربیت دو گزینه ای است که در این حوزه مورد بررسی قرار می گیرد.

  • میزان مشارکت اعضای خانواده در امر خیر

مشارکت اعضای خانواده در انجام اعمال خیرخواهانه تاثیر بسیار زیادی در میزان فعالیت دیگر اعضا در این امور دارد.خانواده هایی که فرهنگ خیر و نیکوکاری به شکل صحیح ، اصولی و خداپسندانه در آنها نهادینه شده این امر را سالیان متوالی به فرزندان خود نیز منتقل کرده و خیران آینده را تربیت می کنند .

پارسونز در خصوص مشارکت اجتماعی ، زنان را به دلیل دارا بودن نقشی مادرانه ، فوق العاده عاطفی و خاص گرا متاثر از خانواده و الگوهای موجود در محیط خانواده ( مثل مشارکت اعضا آن ) دانسته و آن را در شرکت در انجمن ها و سازمانهای غیر دولتی موثر می  داند.(یزدان پناه ، 1387، 133)

کریشنا و آفف (2002)  در نتایج تحقیقات خود در این حوزه بیان می دارند  افرادی که در خانواده هایی هستند که خانواده آنان با کمک دیگران به حل مشکلات اجتماعی مبادرت ورزیده اند ، افراد آن خانواده ها از سهم و میزان بیشتری از سرمایه ی اجتماعی برخوردارند.(کریشنا و افف، 2002، 118) . دکتر محمد احمد پور داریانی نیز در مقاله ای با عنوان کار آفرینی ارزشی ، بیان می دارد که کارآفرین ارزشی در بستر خانواده ای رشد کرده و پرورش می یابد که انفاق و دست گیری از ایتام و فقرا در صدر باورهای عملی اش قرار دارند . او از مرحوم حسین همدانیان موسس خیریه همدانیان به عنوان نمونه یاد کرد.(انصاری و همکاران ،1389 ،32)

البته استثنائاتی نیز در این زمینه وجود دارد و بعضی موارد عملکرد نادرست منجر به اثر عکس می شود مثلا پدری که با وجود نیاز فرزندان ، همه اموال خود را صرف امور خیریه می کند تاثیری معکوس در مشارکت خانواده در این امور می گذارد.

  • تربیت

تربيت عبارت است از فعاليتي هدفمند و دو سويه ميان مربي و متربي، به منظور كمك به متربي در راستاي تحقق بخشيدن به قابليت‌هاي وي و پرورش شخصيت او در جنبه‌هاي گوناگون فردي، اجتماعي، جسمي، عاطفي، اخلاقي و…   . در اين تعريف، چند نكته مورد توجه مي‌باشد: نخست اينكه تربيت، فعاليت و عمل است و به آن به عنوان يك واقعيت نگريسته شد. دوم ، تربيت فعاليت هدفمند و برنامه‌ريزي شده است. سوم، تربيت دو سويه و در اثر تعامل مطلوب و تأثير و تأثر متقابل مربي و متربي محقق مي‌شود. چهارم ، تربيت داراي عناصري است و عناصر اصلي آن مربي و متربي است. بدون وجود اين دو، تربيت معنا پيدا نمي‌كند. البته در اينجا مراد از مربي، صرف معلم و مربي انساني نيست، بلكه شامل ساير عوامل تأثيرگذار نيز مي‌باشد. پنجم، هرچند تربيت دو سويه است، اما غرض اصلي كمك به متربي و پرورش وي است. ( بناری ، 1383 ، 69).

در زمینه تربیت زنان خیر اصول تربیتی مشابهی در خصوص زنان و مردان وجود دارد و تفاوت چشمگیری در خصوص تفاوت جنسی دیده نمی شود. در این جا تربیت در دو بعد والدینی و اجتماعی بیشترین تاثیر را دارد.

الف – تربیت والدینی

در فرهنگ قرآن به برقراری رابطه عاطفی افراد بشر با یکدیگر به مثابه ی یک اصل تربیتی توجه شده است (فتال نیشابوری ، 1375 ، ج 1، 3) و سرآمد این رابطه عاطفی در ارتباط والدین و فرزندان دیده می شود.  والدین  نخستین الگوی تربیتی فرزندان هستند و با توجه به این نقش ، مسئولیتهای دشواری را بر عهده دارند. مسئولیتهایی که باعث رشد و شکوفایی عواطف و فضایل اخلاقی آنها و در پی آن فرزندانشان می شود. برای تربیت صحیح و اصولی ، والدین بایستی رفتارهای خوب و شایسته را به صورت عملی در معرض نمایش فرزندان بگذارند تا امیال فطری کودکان نیز با توجه به این رفتارها از حالت بالقوه به فعلیت برسد . امیرمومنان علی (ع) در این زمینه می فرمایند : چگونه کسی که خود صالح نگردیده است می تواند دیگری را اصلاح کند (تمیمی آمدی ،1373 ، ح524 ،ص4)

هماهنگی میان افعال و گفتار والدین نیز نکته ی دیگری است که در تربیت فرزند بسیار حایز اهمیت است و در کلام معصوم به ویژه حضرت علی(ع) به آن توجه شده است . ایشان در این زمینه می فرمایند : ای مردم سوگند به خدا ،که شمارا به طاعتی ترغیب نمی کنم مگر آن که از شما پیشی گیرم و شما را از معصیتی منع نمی کنم مگر آن که پیش از شما از آن باز می ایستم(نهج البلاغه ، خطبه 175)  .

در زمینه تربیت افراد نیکوکار این اصول بسیار حایز اهمیت می باشد . احتمال این که والدین خیر ، فرزند خیر تربیت کنند به مرتب بیشتر از والدینی است که هیچ گونه دغدغه ای در این زمینه ندارند . به عبارت دیگر فرزندان همواره الگوهایی را پیش چشم دارند که دغدغه همنوعان و کمک و رفع گرفتاری از آنها را دارند و همین امر موجب نهادینه شدن حس نوعدوستی و کمک به افراد نیازمند  در آنها می شود. در این حوزه به نظر می رسد میزان اثر پذیری دختران به دلیل موانست و تعامل عاطفی بیشتر با والدین  چشمگیرتر باشد.

ب- تربیت اجتماعی

منظور از تربیت اجتماعی پرورش جنبه یا جنبه هایی از شخصیت آدمی است که مربوط به زندگی در میان جامعه است تا از این طریق به بهترین شکل حقوق و وظایف و مسئولیتهای  خود را نسبت به هم نوعان خود بشناسد و آگاهانه و با عشق برای عمل به آن وظایف و مسئولیتها اقدام کند . به تعبیری دیگر می توان تربیت اجتماعی را آشنا ساختن فرد با روحیات اجتماعی و آموختن راه و رسم زندگی کردن با دیگران و آن گاه پرورش روحیه تعهد و التزام عملی به انجام وظایف خویش دانست.(عمرانی و همکاران ، 1395 ، 12)

دوستان و گروه همسالان از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تربیت اجتماعی افراد به حساب می آیند . افراد به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی گرایش زیادی به ارتباط و الگوبرداری از این دو گروه داشته و فرصت زیادی را به همنشینی با آنان اختصاص می دهند . همین همنشینی و رفاقت ،زمینه تاثیر پذیری آنان از یکدیگر را فراهم می نماید . حضرت علی (ع) در سیره تربیتی خود به این امر توجه داشته و به گونه ای بسیار ظریف آن رابیان می دارند . ایشان در توصیه به فرزندشان امام حسن (ع) می فرمایند : ” سل عن الرفیق قبل الطریق و الجار قبل الدار ” : قبل از پرسش از راه و مسیر ، از همراهت پرسش نما (نهج البلاغه ، نامه 31)

در کشورهای پیشرفته در امر خیر ، تربیت اجتماعی ، زنان و مردان را به سمت انجام عمل خیر هدایت نموده و در این زمینه آن را به صورت امری نهادینه درآورده است . بسیاری از دانشگاههای برتر جهان ، پژوهشگاهها ، اندیشکده ها و دیگر مراکز مهم توسط موقوفات و درآمدهای ناشی از کارهای خیرخواهانه که به طور مستمر در افراد جامعه تقویت می شود اداره می گردد .

ج- عوامل اقتصادی

انجام فعالیت های داوطلبانه خیرخواهانه در اشکال متفاوتی چون کمک های اقتصادی ، ارائه خدمات پزشکی ، انجام فعالیت های داوطلبانه ، حمایت از نخبگان علمی و …. صورت می گیرد . یکی از بارزترین این فعالیت ها مشارکت اقتصادی به اشکال گوناگون از جمله وقف ، تامین هزینه پروژه های خیرخواهانه ، احداث مدرسه ، بیمارستان و… می باشد . برخی توانمندی های اقتصادی زن مسلمان از جمله ، مهریه ،نفقه ،ارث و حق مالیکت او بر در آمد ناشی از فعالیت اقتصادی از جمله عواملی است که وی را مستعد فعالیت در در امر خیر نموده که به بررسی آن ها می پردازیم .

  • مهریه

مهریه از جمله حقوق اقتصادی زن در اسلام است که مرد موظف است در صورت مطالبه زن آن را پرداخت نماید .خداوند در سوره  نسا ایه 4 در این خصوص می فرماید : ” و اتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شی ء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا ” ؛  مهر زنان را (به طور کامل) به عنوان یک بدهی (یا یک عطیه) به آنها بپردازید و اگر آنها با رضایت خاطر، چیزی از آن را به شما ببخشید، آن را حلال و گوارا مصرف کنید.

  • نفقه

خداوند در سوره نسا ایه 34 به موضوع  نفقه پرداخته و بیان می دارد : ” الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من الموالهم “مردان، عهده دار امور زنانند ؛ به سبب برتری هایی که خداوند (از نظر اجتماعی) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفاق هایی که از اموال شان (در مورد زنان) می کنند. در این خصوص نه تنها زنها موظف به تامین هزینه های زندگی نیستند بلکه می توانند با صرفه جویی در نفقه پرداختی، بخش مازاد آن را در هر زمینه ای که مایل باشند همچون کار خیر ، استفاده کنند.

  • ارث

در این خصوص قرآن کریم در ایه 7 سوره نسا به صراحت می فرماید : زنان مانند مردان، از اموالی که پدر و مادر و نزدیکان به جای می گذارند ، سهم دارند ؛ خواه آن مال کم باشد یا زیاد ، این سهمی است تعیین شده و پرداختی :” للرجال نصیب مما ترک الوالدن و الاقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان و الاقربون مما قل منه اوکثر نصیبا مفروضا  ” . بر اساس این آیه مالکیت ارث زنان ، تنها در اختیار خودشان است و پدر ، شوهر و … در آن سهمی ندارند.

  • درامدهای ناشی از اشتغال و فعالیت های اقتصادی

قرآن کریم بر خلاف دوران جاهلیت که هیچ گونه حق کار و دستمزدی برای زن قائل نبودند و همه دسترنج او را پدر یا شوهرش تصاحب می کردند ، اعلام می کند که زنان مانند مردان مالک بهره کار و زحمات شان هستند: ” للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن و سئلوا الله من فضله ان الله کان بکل شی ء علیما ” ؛ مردان و زنان از آنچه به دست می آورند، نصیبی دارند (و نباید حقوق هیچ یک پایمال گردد) و از فضل (و رحمت و برکت) خدا برای رفع تنگناها یاری طلبید و خداوند به هر چیز دانا است. (نسا ، 32)

با توجه به بررسی مبانی قرآنی حقوق اقتصادی زن در خانواده روشن می گردد که در اسلام حقوق اقتصادی زنان و مالکیت آنان محترم شمرده شده است ، یعنی زنان صاحب و مالک دارایی خود هستند ، چه آن را به صورت مهریه و  یا نفقه ( تحت شرایطی) به دست آورده باشند ویا از پدرو مادر  ، همسر یا خویشان به ارث برده باشند. در هر صورت آنان حق خرید و فروش اموال خود را داشته و می توانند به میل و صلاحدید خویش آن را خرج کنند ، بدون آن که لازم باشد جوابگوی کسی باشند. از این روی می بینیم در دوره صفوی زنان به ویژه زنان طبقه اشراف که از ثروت زیادی بهره مند بودند ، به وقف اموال جهت امور مختلف پرداخته اند. در این دوره زنان ایران خصوصا زنان پایتخت صفوی (اصفهان) حضور پر رنگ و موثری در این عرصه داشتند به گونه ای که تحقیقات نشان می دهد در اصفهان ، بیش از 57 وقف نامه از دوره صفوی در بایگانی اداره اوقاف این شهر وجود دارند که در میان آن ها 17 وقف نامه از سوی بانوان خیّر تنظیم شده اند . (احمدی ، 1376 ،101 ) با توجه به مطالب بیان شده می توان نتیجه گرفت که توانمندی اقتصادی زنان مسلمان  به دلیل مهریه ، نفقه ، ارث و درامدهای ناشی از اشتغال و  فعالیت های اقتصادی  آنها و این مساله که مسئولیت تامین هزینه های زندگی بر عهده آنان نیست زمینه مناسبی است که زنان را برای انجام کارهای خیر مستعد می سازد.

د- عوامل اجتماعی

در جامعه اسلامي بنابر آموزه‌هاي متعالي ديني، و استناد به متون اسلامي، تفاوتي در توانايي زن و مرد در مباحث بنيادي و شناخت‌شناسي ديده نمي‌شود. تفاوت فقط در نقش‌ها و مسئوليت‌هايي است كه در آفرينش انسان به دو جنس زن و مرد افاضه شده است . از نظر اسلام ميدان و عرصه فعاليت اجتماعي، اقتصادي و سياسي براي زن كاملاً باز است و بحث توانمندسازي زنان مي‌تواند در جامعه اسلامي با بهره‌گيري از پشتوانه اعتقادات مذهبي در جهت اصلاح قوانين و صدور احكام ثانويه فقها در بسياري از زمينه‌ها بستر رشد زنان را فراهم نمايد. در خصوص توانمندسازی و تربیت زنان خیر ، نقش آموزش و رسانه بسیار موثر می باشد.

الف – آموزش

آموزش و تحصیلات از دیگر متغیرهای موثر بر مشارکت افراد در فعالیت های اجتماعی داوطلبانه به عنوان گونه ای از سرمایه اجتماعی می باشد . لایبسون و ساکردوت (2000) بیان میدارند میزان اعتماد و کوشش در حل مسائل محلی در بین افراد با تحصیلات کالج بیشتر است . بین سالهای رسمی آموزش در مدرسه و سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم وجود داشته و دلیل آن تا حدودی ناشی از محیط های نهادی مدارس و دانشگاهها در تشویق افراد به انجمن پذیری و آموزه های اخلاقی آنان در جهت تعاون و همیاری می دانند . (ناطق پور و فیروز آبادی ، 1384 ، 66) حضور و مشارکت زنان به عنوان نیمی از نیروی بالقوه جامعه ، می تواند نقش موثری در پیشرفت جامعه داشته باشد . از بین بردن تفاوت ها و شکاف های جنسی در بخش های گوناگون اقتصادی و نیز آموزش و پرورش به کارایی بالاتر زنان در جامعه می انجامد . تجربه های کشورهای جنوب شرق آسیا نشان داده است که سرمایه گذاری در آموزش زنان موجب افزایش تولید اجتماعی شده و زمینه را برای رشد و توسعه ی بیشتر فراهم می سازد . (عمادزاده ، 1382، 116)

رسیدن به حد مطلوب مشارکت اجتماعی زنان ، به افزایش قابلیت‌ها و توانمندی‌های زنان از طریق فراهم آوردن و در اختیار قراردادن کلیه امکانات لازم جهت باروری و بالفعل درآمدن استعدادهای آنان، مشخصاً از طریق آموزش و ارتقای سطح آگاهی‌های همه جانبه‌ی آن‌ها بستگی دارد ؛ چرا که این دارایی انسانی زمانی منبع توسعه خواهد بود که قابلیت و توانایی شرکت و تأثیرگذاری بر فرایند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در جامعه را داشته‌باشد و بدین منظور بایستی آموزش دیده و به عبارت واضح‌تر توانمند باشد. از سوی دیگر این مهم ، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و مسؤولانه‌ی دولت‌مردان و نهادهای مدنی به‌منظور تغییر و بهبود موانع ساختاری اجتماعی می‌باشد . این‌جاست که آموزش هم به‌عنوان زمینه و بستر مستقل مشارکت و هم به‌عنوان عامل غیرمستقیم و مؤثر در رفع دیگر موانع ساختاری مشارکت اجتماعی مطرح می‌شود.

بدیهی است تأکید بر اهمیت آموزش و افزایش سطح آگاهی اجتماعی ، مکمل دیگر برنامه‌ریزی‌ها و تغییرات بنیادین در وضعیت حقوقی، فرصت‌های شغلی، باورهای فرهنگی، استراتژی‌های مدیریت کلان اجتماعی و شأن و جایگاه اجتماعی زنان، خواهد بود و در این صورت است که می‌توان به مشارکت واقعی و در خور شأن اجتماعی زنان بدان‌گونه که بتواند جامعه را از توان و استعداد خدادادی آنان بهره‌مند سازد، امیدوار بود. آموزش ازطریق افزایش ذخیره سرمایه انسانی باعث رشد و کارآیی نیروی کار می‌شود و موجبات رشد اقتصادی را فراهم می‌کند . دگرگونی‌های شتابنده دانش و فناوری در سده‌های اخیر و افزایش نقش زنان در توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی موجب شده‌است کشورهای پیشرفته‌ی جهان دریابند که توسعه‌ی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورشان بدون توجه به زنان امکان‌پذیر نیست. . مشارکت زنان در امر خیر نیز این قاعده مستثنی نبوده و آموزش سهم ویژه ای در ارتقاء آن دارد

  • آموزش عمومی

آموزش در مفهوم عام، شامل هر نوع انتقال مفاهيم و تأثيرگذاري در ذهن فراگير، به منظور ايجاد يادگيري در وي مي‌باشد، خواه اين تأثيرگذاري در قالب رسمي و از پيش طرح‌ريزي شده باشد ؛ همانند آنچه در مراكز آموزشي، و به ويژه در كلاس درس انجام مي‌گيرد و خواه به صورت خود به خودي و بدون طراحي و برنامه‌ريزي قبلي باشد؛ همانند تأثيري كه از برنامه‌هاي آموزشي تلويزيوني و يا مطالعه كتاب و مجله و مانند اينها ناشي مي‌شود (همت بناری ، 1390 ، 38).  در حوزه مشارکت در امر خیر به ویژه مشارکت زنان ، نقش آموزش عمومی از طریق رسانه ،  مساجد ، کانون های فرهنگی – ورزشی و همچنین برگزاری کارگاهها و همایش ها در جهت ایجاد انگیزه بسیار مهم است که متاسفانه بسیار کم به آن پرداخته شده است . این در صورتی است که به دلیل وجود تعداد بسیاری از  زنان غیر شاغل و ارتباط مستمر آنان با رسانه و یا محیط های نام برده می توان با انجام آموزش و اطلاع رسانی صحیح ، مشارکت زنان را در حوزه امر خیر افزایش داد.

1-1-1 آموزش چهره به چهره

ارتباطات دوسویه و چهره به چهره از دیرباز یکی از موثرترین و کارآمدترین نوع ارتباط بوده و مخاطب، بازخوردها و فیدبکهای پیام را به راحتی در اختیار فرستنده قرار می دهد. در اﯾـﻦ ﻧـﻮع آﻣﻮزش ﻣﺮﺑﯽ وآﻣﻮزشﮔﯿﺮﻧﺪهﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و رودررو ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣـﯽ ﮐﻨﻨـﺪ وﻓﺮاﮔﯿـﺮ آزاداﻧـﻪ اﺟـﺎزه ﺻﺤﺒﺖ، ﭘﺮﺳﺶ و اراﺋﻪ ﻧﻈﺮ دارد. سه فاکتور منش ،منطق وشور و علاقه در این جا حایز اهمیت است .این روش با بهره گیری از تاثیر مستقیم بر مخاطب و عواطف و احساسات او ، در جهت جذب زنان بسیار موثر بوده و در صورت اجرای صحیح بسیار کاربردی می باشد

1-2 آموزش اختصاصی

آموزش در مفهوم خاص خود،‌ در قالب و شرايط ويژه‌اي صورت مي‌گيرد كه عبارت است از: فعاليت‌هايي كه با هدف آسان ساختن يادگيري از سوي آموزگار يا معلم طرح‌ريزي مي‌شود و بين آموزگار و يك يا چند يادگيرنده به صورت كنش متقابل جريان مي‌يابد (سیف ، 1368،30 ) به عبارت ديگر، فعاليتي است كه معلم و شاگرد با هم در كلاس درس انجام مي‌دهند (شریعتمداری ، 1374،82). در حوزه آموزش اختصاصی امر خیر میتوان به دانشگاههایی که با تعریف رشته های مرتبط با امور خیر( رشته هایی در جهت آموزش نحوه مدیریت منابع خیریه ها ،  جذب خیر و مشارکت کننده ( مالی ، فعالیت داوطلبانه ) و….  )  به طور ویژه به این امر پرداخته اند از جمله کشور آمریکا به عنوان  پیشتاز و پس از آن انگلیس می توان اشاره نمود.

نوع دیگر از از این فعالیتها به شکل حمایت تحصیلی از افراد نخبه است . برخی موسسات به حمایت مادی و معنوی از افراد نخبه پرداخته تا در جهت شکوفایی استعداد آنها در آینده اقدام کنند .  این گونه اعمال باعث رشد پتانسیل انجام فعالیت های خیرخواهانه در آینده این افراد می گردد.در ایران مدرسه نوآوری اجتماعی روشنا  در این زمینه فعالیت دارد . ماموریت این مدرسه فعالسازی ظرفیت نخبگانی بالقوه کشور برای مواجهه با مسایل پیچیده اجتماعی است و در همین راستا 10 نفر از کارآفرینان اجتماعی مجرب و فعال در سطح کشور را مورد حمایت مادی و معنوی قرار داده است . (http://roshana-school.ir/about-us/)

ب-  نقش رسانه

امروزه رسانه ها از جمله قدرتمندترین عوامل در ایجاد ارتباطات اجتماعی ، انتقال و نشر انواع دانش ها و پیام ها و ایجاد دگرگونی های وسیع در نگرشهای جمعی به شمار می آیند (عامری و همکاران ، 1393 ، 23). گیدنز معتقد است : ” رسانه ها نیروی محرک و تهدید کننده فرهنگ هستند . رسانه گذشته از آن که خود فرهنگ غالبی را ترویج می کند ، از عناصر فرهنگ ساز است . رسانه ها با انعکاس داده های فرهنگی یک جامعه بایستی کوشش کنند که مینیاتوری از فرهنگ کلی جامعه باشند. رسانه ها به عنوان پل ارتباطی میان نخبگان و جامعه نقش آفرینش فرهنگی را بازی نموده و مشارکت فرهنگی را نهادینه می سازند (آغاز و جعفر نژاد ، 1386، 92) تلویزیون به عنوان یکی از پرمصرف ترین رسانه ها و  مصرف فرآورده های فرهنگی آن ، در میان مدت و دراز مدت در اندیشه و نگرش مخاطبین تاثیر می گذارد . همچنین از طریق برجسته کردن ، هدایت دادن ، پررنگ کردن و یا به حاشیه بردن و کم رنگ کردن امور و رویدادها ، دستور کاری برای ذهن و ارتباط با محیط اجتماعی فراهم می آورد.(میرسعید قاضی و اسماعیلی ،1381 ،24)

در زمینه فعالیت در امور خیر توسط زنان نیز، رسانه از روش های زیر تاثیر بسیاری می تواند داشته باشد.

1- 1   فرهنگ سازی امر خیر

رسانه و به ویژه تلویزیون با ایجاد بستر مناسب و نگرش مثبت  ، در خصوص مشارکت در امور خیریه  توسط زنان بسیار موثر بوده و میتواند با معرفی زنان خیر و نمایش دادن آثار فعالیت های آنها به ترویج این فرهنگ حسنه و ترغیب زنان به امر خیرمبادرت ورزد. همچنین نمایش فیلم ها ، سریالها و مجموعه های مستندی که به اثرگذاری زنان در این حوزه به طور مستقیم یا غیر مستقیم می پردازد بسیار راهگشاست. به عنوان مثال نمایش سریالهایی که کمک به همنوع و دغدغه مندی در این زمینه را نشان می دهد به شکل غیر مستقیم فرهنگ نیکوکاری را ترویج می کند و با توجه به بالا بودن مصرف رسانه توسط زنان غیر شاغل می تواند در جهت حرکت این گروه به همکاری و مشارکت در امور خیر در جامعه موثر باشد. محسنی در پژوهش خود در این زمینه بیان میدارد میزان مصرف رسانه همچون  تلویزیون ، رادیو  ، اینترنت ، تلفن ، روزنامه ، مجله و موبایل سهم عمده ای را در انگیزه مشارکت زنان در سازمان های مردم نهاد داشته است . ( محسنی و همکاران، 1392، 185)

2-1  اطلاع رسانی

اطلاع رسانی صحیح در زمینه های مختلف، در مشارکت افراد در آن موضوع بسیار موثر بوده و هر چه این اطلاع رسانی شفاف تر ، اصولی و جذاب تر باشد درصد بیشتری از افراد را جذب همکاری می نماید . در این زمینه اطلاع رسانی برنامه ماه عسل در خصوص کمک به آزادی زندانیان در ماه رمضان سال 96 منجر به جمع آوری نزدیک به 15 میلیارد وجه نقد شد که نشان از میزان تاثیر اطلاع رسانی در جذب مشارکت را دارد.

یزدان پناه و صمدیان در تحقیق خود به وجود رابطه بین اطلاع زنان از وجود نهادهای مشارکتی و میزان فعالیت اشاره کرده و بیان می دارند بین آگاهی از وجود انجمن ها و نهادها و مشارکت اجتماعی زنان رابطه معناداری وجود دارد( یزدان پناه و صمدیان ، 1387 ،147). انجام فعالیت مشارکتی داوطلبانه در امر خیر نیز از این موضوع مستثنی نبوده و هر چه اطلاع رسانی بهتر و مفیدتری ارائه شود میزان مشارکت زنان با توجه به حمایت گری ذاتی آنها بیشتر می گردد.

  • عوامل مذهبی

هر جامعه ای متناسب با نظام فرهنگی خود ، نوع ویژه ای از مشارکت مردمی را داراست .عوامل مذهبی از جمله عوامل موثر در میزان مشارکت اجتماعی در جوامع مختلف می باشد که برگرفته از مبانی دینی همچون مسیحیت ، یهود ، زرتشت و اسلام می باشد . بر این مبنا در جامعه ی ایران ، غالب اشکال مشارکت مردم در بافت و ساختار ارزشهای مذهبی صورت گرفته است و اصیل ترین احساسات ، عواطف و خواست های ایرانیان ریشه در باور ها و ارزش های مذهبی دارد (مسجد جامعی ، 1377، 222) مشارکت و یاری گری در فرهنگ ایرانی و اسلامی با تاکید بر جنبه های روانی و معنوی و رشد شخصیت باعث پیدایش و آفرینش دانش و آگاهی شده است و در از بین بردن دشواری ها و گشودن مرزهای بسته به راههای تازه کمک می کند.(آغاز ، 1381 ،227) با نگاهی گذرا به منابع اسلامی در می یابیم اعمالی که از نظر اسلام نیک شمرده شده اند اعمالی هستند که خیرخواهی و دگر خواهی در آن بروز و ظهور دارد  و به نوعی منفعت دیگران در آن است . (گنجی و همکاران ، 1394 ، 26 ) مشارکت زنان در امر خیر نیز به عنوان نوعی از مشارکت اجتماعی داوطلبانه از این قاعده مستثنی نبوده و ابعاد مذهبی در میزان و نوع آن بسیار موثر است. به عنوان نمونه آمار مشارکت خیریه ای مذهبی زنان  بر اساس تحقیق شادی طلب در سال 1382 بسیار بیشتر از دیگر اشکال از مشارکت های آنان و 3.04 می باشد که در مقایسه با میانگین دیگر مشارکت های اجتماعی 1.88 بسیار بیشتر بوده  است .(طلب،1382 ، 169)

این نوع مشارکت در قالبهای متفاوتی جلوه گر می گردد که بارزترین آن ها  عبارتند از :

الف : مناسک  :که شامل پرداخت خمس ، زکات ، کفاره ،انجام قربانی و موارد دیگر می گردد که زنان به طور مستقیم در آن فعالیت نموده و یا به طور غیر مستقیم با تشویق همسر به این امر خیر مبادرت می ورزند.

ب-  مراسم ها : که عرصه گسترده ای را در برمی گیرد و شامل انجام عزاداری در ایام سوگواری همچون محرم و صفر و …، افطاری دادن در ماه رمضان ، ولیمه دادن به مناسبت ازدواج ، تولد فرزند و یا خرید خانه ، و موارد دیگر می باشد . در این زمینه مشارکت زنان در برگزاری این مراسم ها از طریق پرداخت همه یا بخشی از هزینه ها و یا  انجام فعالیت بدنی داوطلبانه همچون آشپزی ، پذیرایی و… در جهت برگزاری این مراسم است.

ج- ساخت ابنیه : در این زمینه به خصوص مشارکت در ساخت ابنیه مذهبی مثل مسجد ، حوزه علمیه بسیار دیده شده و در زمان فعلی به ساخت دانشگاه ، مدرسه ، خوابگاه ،بیمارستان ،  پرورشگاه و… می توان اشاره نمود .

نتیجه گیری :

مشارکت در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است .در این جوامع گسترش فرهنگ مشارکت سبب حضور بیشتر مردم در عرصه های گوناگون و استفاده بیشتر از نیروهای بالقوه آنان می شود . در این بین توجه به مشارکت زنان ، به عنوان بیش از نیمی از جمعیت جامعه تاثیر بسزایی در رشد و شکوفایی کشور دارد.

از نظر دین مبین اسلام نیز ميدان و عرصه فعاليت اجتماعي، اقتصادي و سياسي براي زن كاملاً باز است و بحث توانمندسازي زنان مي‌تواند در جامعه اسلامي با بهره‌گيري از پشتوانه اعتقادات مذهبي در جهت اصلاح قوانين و صدور احكام ثانويه فقها در بسياري از زمينه‌ها بستر رشد زنان را فراهم نمايد. زمینه فعالیت داوطلبانه خیرخواهانه یکی از این عرصه هاست که حضور حداکثری زنان را می طلبد. توانمندی اقتصادی زنان مسلمان  به دلیل مهریه ، نفقه ، ارث و درامدهای ناشی از اشتغال و  فعالیت های اقتصادی  آنها و این مساله که مسئولیت تامین هزینه های زندگی بر عهده آنان نیست یکی از زمینه هایی است که زنان را برای انجام کارهای خیر مستعد می سازد.  این پژوهش به بررسی  مشارکت زنان در فعالیت های داوطلبانه خیرخواهانه پرداخته و عوامل موثر بر میزان فعالیت را بیان نموده است . عوامل موثر بر مشارکت زنان در امر خیر در پنج دسته عوامل فردی ، خانوادگی ، اقتصادی ، اجتماعی و مذهبی می باشد که هرکدام به سهم خود تاثیر بسزایی در میزان مشارکت بانوان در امر خیر دارد. در نمودار زیر خلاصه و جمع بندی تحقیق به شکل نمودار درختی بیان گردیده است . امید است که با توجه ویژه به عوامل و پتانسیل های ویژه زنان شاهد افزایش مشارکت آنان در فعالیت های خیرخواهانه باشیم

نمودار 1 : جمع بندی مطالب به شکل نمودار درختی

منابع فارسی :

  1. احمدی ، نزهت ، 1376 ، وقف نامه های بانوان در دوره صفوی ، وقف میراث جاویدان ، سال 5 ، شماره 19و20 ، 98 -103
  2. آغاز ، محمد حسن ، 1381 ، فرهنگ یاریگری و مشارکت در ایران ، مجموعه مقالات دولت ، مردم و همگرایی ، تهران آن ، 225-254
  3. آغاز، محمد، جعفرنژاد ، احمد ، 1386، نقش رسانه ها و افکار عمومی در سازمان دهی توسعه و بهبود افق چشم انداز توسعه با رویکردی بر رادیو و تلویزیون ، مجموعه مقالات اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی ، شورای عالی انقلاب فرهنگی، 223-246
  4. انصاری ، منوچهر ، احمدپور داریانی ، محمود ، بهروزآذر ، زهرا ،(1389) ، ویژگیهای فردی اثر گذار بر توسعه ی کارآفرینی در موسسه های خیریه ی استان تهران ، توسعه کارآفرینی ، سال2، شماره 8، 37-64
  5. اینگلهارت ، رونالد ،1373، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی ، ترجمه مریم وتر ، تهران ، انتشارات کویر
  6. بناري ، علي‌همت، 1383، نگرشي بر تعامل فقه و تربيت با تأكيد بر نقش فقه بر تربيت، قم مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
  7. بناري ، علي‌همت، 1390، رابطه تعليم و تربيت با تأكيد بر ديدگاه اسلام، اسلام و پژوهش‌هاي تربيتي،  سال سوم، شماره دوم، پاييز و زمستان ، 37 ـ 56
  8. بیرو ، آلن ، 1370 ، فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمه باقر ساروخانی ، تهران : نشر کیهان
  9. تمیمی آمدی ، عبدالواحد بن محمد ، 1373، غررالحکم و دررالکلم ، ترجمه محمد خوانساری ، تهران ، دانشگاه تهران
  10. توسلی ، غلامعباس ، 1384 ، مفهوم سرمایه در نظریات کلاسیک و جدید ، نامه علوم اجتماعی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، شماره 26
  11. خالدیان ، محمد ، سهرابی ، فرامرز ، 1393، اثر بخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی ، مطالعات روانشناختی بالینی ، شماره 15 ، سال4 ­­،­تابستان 79- 102
  12. خوش فر ، غلامرضا ، 1387 ، تاثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی ، پایان نامه دکتری جامعه شناسی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران
  13. زرين بافت شهر،‌ فريبا، 1384، فعاليت هاي اقتصادي زنان صفوي در زيارت گاه شهر اردبيل، ترجمه محمد مروار ، تاريخ پژوهان، سال اول ، شماره 3
  14. سادوک ،جیمز ، سادوک ،آلکوت ،2011، خلاصه روانپزشکی : علوم رفتاری –روانپزشکی بالینی ، ترجمه فرزین رضاعی ، تهران ،انتشارات ارجمند
  15. سجادی ، ابراهیم ، 1391 ،قرآن و ارزش اخلاقی ، عواطف و احساسات ، پژوهشهای قرآنی ،سال 17 ، شماره 4 ، زمستان ، 20-43
  16. سيف، علي‌اكبر،1368، روانشناسي پرورشي، تهران، آگاه
  17. شادی طلب ، ژاله ، 1382 ، مشارکت اجتماعی زنان ، فصلنامه پژوهش زنان ، دوره 1، شماره 7 ، پاییز ،141-176
  18. صالحی امیری ، ر ، 1388 ، زنان و توسعه ، تهران ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، مرکز تحقیقات استراتژیک
  19. شريعتمداري، علي،1374، رسالت تربيتي مراكز آموزشي، تهران، سمت
  20. عامری ، محسن ، سهرابی رنانی ، مریم ، حسین راد ، مهدی ، دائی ، فاطمه ، 1393 ، موانع مشارکت زنان در فعالیت های فرهنگی ، مدیریت فرهنگی ، سال8 ، شماره 24ر ، تابستان ، 21-36
  21. عمرانی ، سید مسعود ، افسر دیر ، حسین ، عمرانی ، مرجان سادات ، 1395 ، راهکارهای تربیت اجتماعی و عاطفی نوجوانان در قرآن و احادیث ، پژوهشنامه معارف قرآنی ، سال6 ، شماره 23، 7-23
  22. فتال نیشابوری ، محمد ابن احمد ، 1375، روضه الواعظین و بصیره المتعلمین ، قم ، رضی
  23. فرجی ، لیلا ، فعلی ، جواد ،1389 ، بررسی تاثیر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی بر میزان مشارکت زنان در سازمان های غیر دولتی ، برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی ، شماره 4 ، زمستان ، 167-198
  24. عمادزاده ، مصطفی ، 1382، اهمیت سرمایه گذاری در آموزش زنان ، پژوهش زنان ، دوره 1، شماره 7 ، پاییز ، 115-140
  25. گنجی ، محمد ، نیازی ، محسن ، احسانی راد ، فاطمه ،1394 ، مشارکت در امور خیریه و وقف پیش درآمدی بر توسعه پایدار ، مطالعات توسعه اجتماعی – فرهنگی ، دوره 3 ، شماره 4 ، بهار ، 25-45
  26. محسنی ، رضاعلی ، خوشفر ، غلامرضا ، بابایی ، قربانعلی ، ابراهیمی ، میترا ، 1392 ، بررسی عامل های موثر بر انگیزه مشارکت زنان در سازمان های مردم نهاد ، زن و جامعه ، سال4 ، شماره 2، تابستان ، 167-190
  27. مسجد جامعی ، احمد ،1377، مشارکت فرهنگی و فرهنگ مشارکت ، پیوند ، پنجمین کنگره سراسری انجمن های اولیا و مربیان کشور
  28. مطهری ، مرتضی ،1384، مجموعه آثار ، چ2، تهران ، انتشارات صدرا
  29. ناطق پور ، محمد جواد ، فیروز آبادی ، سید احمد (1384) ، سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر شکل گیری آن در شهر تهران ، جامعه شناسی ایران ، دوره 6 ، شماره 4 ، زمستان ، 59-91
  30. نجاتی ، محمد عثمان ،1381، قرآن و روانشناسی ، ترجمه عباس عرب ، چ 5 ، تهران ، امیر کبیر
  31. یزدان پناه ، لیلا ،1382، بررسی عوامل موثر بر میزان مشارکت اجتماعی، پایان نامه دکتری جامعه شناسی ، دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران
  32. یزدان پناه ، لیلا ،صمدیان ، فاطمه ، 1387 ، تاثیر ویژگی های فردی و اجتماعی بر مشارکت اجتماعی زنان کرمان ،مطالعات زنان ، سال6، شماره 2 ، پاییز ، 127-149

منابع لاتین و سایت ها:

  • Krishna ,A and Uphoff, N, (2002) . Mapping and measuring social capital through assessment of collective action to conserve and develop watersheds Rajasthan ,India .. Published in Grootaert, C and Bastelaer , Cambridge Univ.press
  • http://roshana-school.ir/about-us
  • https://www.mahak-charity.org/main/fa

هیات علمی دانشکده اهلبیت (ع) ، دانشگاه اصفهان ،رییس مرکز پژوهشی آلاء [1]

[2]  دانشجوی دکتری مطالعات زنان ، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه تربیت مدرس ،تهران ، کارشناس مرکز پژوهشی آلاء

[3] Non Governmental Organization

[4] Englehart

[5] Putnam

[6] Tocqueville

[7] Pierre Bourdieu

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *