مشارکت اثربخش در امور خیریه به مثابه مسئولیت اجتماعی؛ قاعده بازی توسعه پایدار

رضا مهدی

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، iamahdi@yahoo.com

 

چکیده

دستاوردهای بشر و جوامع در فرایند توسعه و اهداف توسعه جهان در افق 2030 نشان می‌دهد که پیشرفت کنونی در شأن نیاز امروز و آتی بشر نبوده و انسانها و جوامع نیازمند سرمشق جدیدی برای توسعه با اهداف پایداری هستند. یکی از محورهای کلیدی توسعه پایدار، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و ایفای تعهد مدنی اشخاص حقیقی و حقوقی متناسب با مأموریت‌ها و بهره‌مندی از مواهب طبیعی، مادی و معنوی است. با توجه به تنوع و تعدد سبد و طیف موسع مسئولیت‌های اجتماعی، مشارکت اثربخش، آگاهانه و داوطلبانه در امور خیریه یکی از اقلام ماندگار در سبد تعهد مدنی امروزی است. از این‌رو، لازم است تلاش و تدبیر شود که اولا فرهنگ مسئولیت پذیری اجتماعی اشخاص با نیت خیرخواهانه توسعه، ترویج و ارتقا یابد، ثانیا نظام و سازوکارهای کارآمد برای جریان‌سازی تعهدات اجتماعی به سمت‌وسوی امور خیریه، طراحی و نهادینه شود. از منظر اقتصادی و بهره‌وری منابع فیزیکی و غیر فیزیکی، فعالیتها و خدمات سازمان‌های خیریه و افراد خیر قابل قبول و موجه می‌باشد. به‌علاوه، فرهنگ و فضای همدلانه که لازمه آرامش و تأمین کیفیت زندگی از بعد ذهنی است، به‌واسطه مشارکت مؤثر در امور خیریه توسعه و بهبود می‌یابد. همچنین، از منظر مسئولیت اجتماعی، فعلیت امور خیریه تابعی از توانمندی و نیت خیّر و نیازها و اقتضائات محیطی و جامعه هدف خیّر است. بنابراین، از منظر مسئولیت اجتماعی مشارکت مؤثر و اثربخش در امور خیریه یکی از الزامات اساسی برای توسعه پایدار بوده و رعایت این قاعده می‌تواند آثار و برکات قابل توجهی برای تعالی انسان‌ها و جوامع داشته باشد.

 

کلمات کلیدی: خیر عمومی، مسئولیت اجتماعی، تعهد مدنی، خیّر، خدمات داوطلبانه.

 

مقدمه

بی تردید و با هر بررسی، دستاوردهای بشر و جوامع در فرایند توسعه و اهداف توسعه جهان در افق 2030 نشان می‌دهد که پیشرفت کنونی در شأن نیاز امروز و آتی بشر نبوده و انسانها، جوامع و جهان در ابعاد نرم و سخت، نیازمند سرمشق جدیدی برای توسعه با اهداف پایداری هستند. یکی از ابعاد و محورهای کلیدی توسعه پایدار، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و ایفای تعهد مدنی انسانها، سازمانها و نهادها متناسب با مأموریت‌ها و بهره‌مندی از مواهب طبیعی، مادی و معنوی است. با توجه به تنوع و تعدد سبد و طیف موسع مسئولیت‌های اجتماعی، مشارکت اثربخش، آگاهانه و داوطلبانه در امور خیریه یکی از اقلام ارزشمند و ماندگار در سبد تعهد مدنی امروزی است. از این‌رو، لازم است تلاش و تدبیر شود که فرهنگ مسئولیت پذیری اجتماعی اشخاص حقیقی و حقوقی با نیت خیرخواهانه توسعه، ترویج و ارتقا یابد و شاید مهم‌تر از آن، نظام و سازوکارهای کارآمد برای جریان‌سازی تعهدات اجتماعی به سمت‌وسوی امور خیریه، طراحی و نهادینه شود. از منظر اقتصادی و بهره‌وری منابع فیزیکی و غیر فیزیکی، فعالیتها و خدمات سازمان‌های خیریه و افراد خیر قابل قبول و موجه می‌باشد. به‌علاوه، فرهنگ و فضای همدلانه که لازمه آرامش و تأمین کیفیت زندگی از بعد ذهنی است، به‌واسطه مشارکت مؤثر در امور خیریه توسعه و بهبود می‌یابد. همچنین، از منظر مسئولیت اجتماعی، فعلیت امور خیریه تابعی از توانمندی و نیت خیّر و نیازها و اقتضائات محیطی و جامعه هدف خیّر است. از این‌رو، از منظر مسئولیت اجتماعی مشارکت مؤثر و اثربخش در امور خیریه یکی از الزامات اساسی برای توسعه پایدار بوده و رعایت این سازوکار می‌تواند آثار و برکات قابل اعتنایی برای تعالی انسان‌ها و جوامع در زندگی فردی و اجتماعی و دستیابی آسان به حیات طیبه مد نظر قرآن کریم داشته باشد. با توجه به اهمیت توسعه پایدار و نقش مسئولیت اجتماعی اشخاص در تحقق آن، در این مقاله مشارکت اجتماعی خیرخواهانه و داوطبانه افراد و اشخاص به مثابه یک مسئولیت اجتماعی در تحقق توسعه پایدار مورد بررسی قرار گرفته است.

 

مبانی و ادبیات مسئولیت اجتماعی

تاکنون درباره مفهوم مسئولیت اجتماعی اشخاص حقیقی و حقوقی تعاریف متعددي ارائه شده است (مهدی، 1392). برخي معتقدند که مسئولیت اشخاص حقوقی نسبت به جامعه و مردم فراتر از توليد کالا و ارائه خدمت است. سازمان­ها باید این مسئولیت را حس­کنند كه مسائل جامعه بخشی از مسائل و مشکلات آنها بوده و و باید نسبت به حل مسائل جامعه اقدام كنند. اگر سازمانها بصورت مهار گسیخته بسوی اهداف خود یکه­تازی کنند، مصالح جامعه را زیر پا خواهند گذاشت و خیر جامعه فدای منفعت سازمان خواهد شد (الوانی، 1373: 418). ورتر و چاندلر اين سوال را مطرح كرده اند كه مديران پرمشغله چه برداشتي از اصطلاح مسئوليت اجتماعي سازمان دارند؟ سپس به بررسي برخي از برداشت‌هاي موجود پرداخته اند. در بسياري از موارد، اين فرايند به منزله‌ي هدردادن پول به شمار مي‌رود و افراد آن را نوعي مشكل سازماني قلمداد مي‌كنند. از طرف ديگر، اين فرايند بر برآورده كردن نيازهاي ذي‌نفعان تاكيد دارد. در رويكردي متفاوت با این نگرشها كاپلان  و نورتون معتقدند كه تأكيد بر عملكرد قانوني و اجتماعي در نقشه استراتژي به معناي طرح مجدد رويكرد سنتي ذي‌نفعان نيست. ما مسئوليت شركت‌ها نسبت به كاركنان، شهروندان و جوامع را از اين جهات مهم مي‌دانيم كه اجراي نامناسب فرايندهاي قانوني و اجتماعي، توانايي شركت را براي فعاليت، رشد و ارايه ارزش به سهامداران، به خطر مي‌اندازد. حتي برخي شركت‌ها بر اين عقيده‌اند كه تحقق تعالي اين فرايندها، منافع بلندمدت سهامدار را تقويت مي‌كند (كاپلان، نورتون، 1386: 193). فريدمن معتقد است روندهایی که بتوانند به جای درآمد هر چه بیشتر برای سهامداران، با قبول مشاركت رسمی در مسئولیت­های اجتماعی، جامعه آزاد ما را  از ریشه تضعیف کنند معدود هستند. این آموزه اساساً مخرب است، این ادعا كه تجارت باید حامی فعالیت‌های خیریه باشد و بویژه به دانشگاه­ها کمک کند، به منزلۀ استفاده نابجا از منابع مالی متعلق به شرکت­ها، در جامعه مبتنی بر اقتصاد آزاد تلقی می­شود. شرکت­ سهامی، ابزاری در دست سهامداران است (فریدمن، 1380: 165). فريدمن معتقد است كه حل مسائل اجتماعي بخشي از وظائف دولت و نهادهاي اجتماعي بوده و وظيفه بنگاههاي كسب و كار نمي باشد. او به مديران گوشزد مي‌كند كه ارزشهاي فردي پيرامون دغدغه‌هاي زيست‌محيطي و يا منابع جامعه نبايد دارايي سهامداران را تهديد كند (لانتوس، 2001 : 19). فریدمن متعقد است مسئولان شرکت­ها در وضعیتی نیستند که بتوانند نیازهای نسبی، ضرورت مسائل اجتماعی یا مقدار منابعی را که سازمان باید صرف مساله خاصی کند، مشخص كنند. از نظر فريدمن، مدیرانی که منابع شرکت را صرف خواسته­های شخصی خود می­نمایند، احتمالاً در مسیری نادرست گام بر می­دارند و یا گمراه هستند. چنین فکری و  حالتی موجب می­شود تا به صورت نامعقول، میزان مالیات­هایی را که بر سهامداران، کارکنان و مشتریان تحمیل می­شود افزایش دهند. به طور خلاصه سازمانهای تجاری باید با راندمان بالایی، خدمات خود را ارائه نمایند و حل مسائل اجتماعی را به افراد علاقه­مند و سازمانها و نهادهای دولتی واگذارند (امیدوار، 1384 : 186).

استارک معتقد است بسیاری از اخلاق­گرایان تجاری یک حوزه محدود اخلاقی را اشغال کرده و از گوشه و کنار مسائل حقیقی جهان که اکثر مدیران با آن­ها برخوردارند، خود را منفك كرده اند. سود را غیر اخلاقی دانسته و از شرکتهای تجاری می­خواهند برای اثبات حقانیت خويش به خود صدمه بزنند (صالحي و مطهري نژاد، 1390: 51-34 ). یک روش عملی­تر، فروش شرفتمندانه یک محصول خوب را با سود معتدل می­پذیرد. لازم است یک مدیر بداند که چه کاری از نظر اخلاقی و اجتماعی درست است و بدون این که کار و شرکتش را خراب کند آن را انجام دهد (Ciulla, 1991: 38). دراکر معتقد است مسئولیت اجتماعی کسب و کار در دو حوزه متجلي می­شود: 1) آثار و عوارض اجتماعی و 2) مسائل و گرفتاریهای جامعه. هر دو حوزه مورد توجه مدیران بنگاههاست. چرا كه، حيات و ممات بنگاهها وابسته به جامعه است. حوزه نخست به آنچه بنگاه با جامعه می­کند می پردازد و حوزه دیگر به آنچه بنگاه می­تواند برای جامعه انجام دهد می­پردازد. از نظر دراكر هر کس مسئول پیامد و عوارض کار خود است. در مسئولیت­پذیری نسبت به آثار و پیامدهای اجتماعی شرکت تردید نیست (امیدوار، 1384: 187).

برخي از مهمترين تعاريف مسئوليتهاي اجتماعي سازمانها و بنگاههاي كسب و كار بر اساس مطالعات صالحي و مطهري نژاد بشرح زير ارائه شده است (صالحي و مطهري نژاد، 1390: 51-34 ) :

درک فرنچ و هیز ساورد: مسئولیت اجتماعی، وظیفه­ای است برعهدۀ موسسات خصوصی به این معنا که تأثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار می­کنند، نگذارند. میزان این وظیفه به طور روشن تعریف نشده است ولی عموماً مشتمل است بر وظایفی نظير آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیت­های غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف­کننده از کیفیت محصولات. هم­چنین وظیفه­ای است مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه.

گریفین و بارنی : مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان باید جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه­ای که در آن فعالیت می­کند، انجام بدهد.

رابینسون: مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد.

سترو و داگلاس و هاستد: مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می­گیرد.

چانگ: جامعه برای موسسات بازرگانی، فرصت­های مختلفی را ایجاد کرده­ است كه آن­ها به عمل سودآور می­پردازند. در عوض سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته­های جامعه را برآورده کنند. این تعهد، مسئولیت اجتماعی است.

کیث دیویس: مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمان­های تجاری بخش  خصوصی که آن­گونه تصمیم بگیرند که در کنار سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد.

گاننون: وقتی كه سازمان به گونه­ای رفتار می­کند که گویی از روی وجدان عمل می­نماید، می­گوئیم که با احساس مسئولیت اجتماعی عمل می­کند. بعضی­ها متعقدند که یک سازمان می­تواند دارای وجدان باشد. (الوانی، 1377 : 16-15).

مسئولیت­پذیری اجتماعی عبارت است از ارتباط یک سازمان با ارزش­های اخلاقي، شفافیت اقدامات، روابط کارمندان و پیروی از ملزومات قانونی و محترم شمردن جامعه­ای که در آن عملکرد دارند. مسئولیت­پذیری اجتماعی، چیزی فراتر از اقدامات خدمات­رسانی گاه­به گاه به جامعه­ است. در واقع، مسئولیت­پذیری اجتماعی نوعی فلسفه سازمانی است که موجب تصمیمات استراتژیک، انتخاب شریک تجاری، اتخاذ شیوه­های خاص و نهایتاً توسعه نام تجاری سازمان می­شود. مسئولیت پذیری اجتماعی در مورد نهادها و سازمانهايی به کار می رود که فراتر از تعهدات قانونی خود به مدیریت و کنترل تأثیری که بر جامعه و محیط خود دارند می­پردازند. مسئولیت­های اجتماعی به ویژه شامل چگونگی ارتباط سازمان با کارمندان، تامین­کنندگان، مشتريان و جوامعی است که در آن فعالیت دارند و نیز در بردارنده میزان تلاشی است که هر سازمان در حفاظت از محیط­زیست به عمل می‌آورد. مسئولیت­ اجتماعی سازمان شامل انتظارات اقتصادی، قانونی، اخلاقی و مصلحتی یک جامعه از سازمان­هایی است که در برهه زمان خاصی در آن جامعه به فعالیت می­پردازند.

ایران­نژاد پاریزی: مسئولیت اجتماعی تعهد تصمیم­گیران برای اقداماتی است که بطور کلی علاوه بر تامین منافعاشان، موجبات رفاه جامعه را فراهم آورند. در عین حالی که زیان به جامعه نمی­رسانند و در صورت رساندن زيان ملزم به جبران آن هستند. (ايران نژاد، 1371: 24).

نجف بیگی:  مسئولیت اجتماعی، انتظار جامعه از سازمان­هاست تا در جهت مصالح مردم و حفظ محیط زیست و رفع مشکلات اجتماعی در کنار هدفهای اصلی خود که همان هدف­های اقتصادی است، فعالیت کنند. مسئولیت اجتماعی تعهدی است فراتر از آنچه قانون و هدف­های اقتصادی آن را برای اهداف بلندمدت سازمان­ها كه برای جامعه ضروری و سودمند است، لازم می­دانند (نجف بیگی،  1383 : 264). مسئولیت سازمان­ها این نیست که صرفاً اثربخش باشند، بلکه مسئولیت آنها این است که به جامعه­ محلي و ملي، خدمت كنند. سازمانها و بنگاهها تأثیر عمده­ای بر نظام اجتماعی دارند، از اين رو، فعالیت آنها باید به گونه­ای باشد که اثرات مثبت حاصل از فعالیت خود را به حداکثر برسانند و اثرات منفی را به حداقل کاهش دهند و بعنوان تأثیرگذارترین عضو جامعه، نگران نیازها و خواسته­های درازمدت جامعه باشند و در جهت رفع معضلات آن­ها بکوشند. بدین ترتیب مسئولیت اجتماعی تدابیر و رفتارهای تجاری در حوزه­های کارگری، مصرف­کننده­ها، حمایت­های زیست محیطی، حقوق بشر، ضوابط رفتاری- اخلاقی و اطاعت­پذیری، فعالیت­های اجتماعی، و خیرخواهی شرکتی را در بر می­گیرد. در واقع توسعه و اجرای تدابیر و استراژی­های این حوزه­ها، ابعاد کلیدی مسئولیت اجتماعی شرکت را تشکیل می­دهد. مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت­ها، این اجزاء را به هم وصل می­کند و فعالیت­ها را حول یک چارچوب خاص که حمایت­کننده تجارت و تقویت کننده گفتگو با ذی­نفعان اصلی می­باشد، سازمان می­دهد (امیدوار، 1384: 108).

کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل: مسئولیت اجتماعی شرکتی در پی این است که شرکت­ها تا چه اندازه با اهداف و نیازهای جامعه در ارتباط هستند و چقدر روی اهداف و نیازهای جامعه تأثیر می­گذارند. تمامی گروه­های اجتماعی مایلند که کارکرد و نقش معینی را اعمال کنند یا بتوانند به مرور زمان باعث تحول جامعه شوند.

انجمن تجارت برای مسئولیت اجتماعی: هر چند که تعریف جامعی از مسئولیت اجتماعی شرکت­ها در دست نیست ولی این مفهوم عموماً به تصمیم­گیری تجارت بر مبنای اصول اخلاقی، اطاعت از ابزارهای قانونی و احترام به مردم، اجتماع و محیط­زیست اطلاق می­شود. به طور مشخص­تر این گروه مسئولیت اجتماعی شرکت­ها را چنین تعریف کرده است: عملکرد شرکت­ها به شیوه­ای که توقعات، عمومی و همگانی، اخلاقی و قانونی که جامعه از تجارت دارد را بر آورده سازد. مسئولیت اجتماعی شرکت­ها توسط رهبران شرکت­ها باید بیش از یک مجموعه قواعد دست و پاگیر، یک ژست اتفاقی و یا اقداماتی برای تحریک بازار و بازاریابی، روابط عمومی یا سایر منافع تجاری در نظر گرفته شود. از این مهم­تر، این مفهوم باید به عنوان یک مجموعه جامعی از تدابیر، عملکردها و برنامه‌هایی که انسجام بخش­ فعالیت­های تجاری و فرایند تصمیم­گیری که توسط مدیران ارشد حمایت می­شود، در نظر گرفته شود.

شورای توسعه پایدار برای تجارت جهانی: تعهد تجارت مبنی بر مشارکت و مساعدت در توسعه اقتصادی پایدار، همکاری با کارگران، خانواده­هایشان، اجتماع و جامعه تا آن حد که کیفیت زندگی آن­ها بهبود پیدا کند تعریف می­کند. مطابق با تعریف این شورا، مسئولیت اجتماعی شرکت­ها، در کنار رشد اقتصادی و توازن محیط زیست، عمود سوم توسعه پایدار است.

گروه مشاوران سازمان بین­المللی  استاندارد که مسئولیت اجتماعی را برای تمامی سازمان­ها اعم از دولتی، غیردولتی، انتفاعی و غیرانتفاعی قائلند این تعریف کاربردی را از مسئولیت اجتماعی سازمانی پذیرفته­اند که ابزاری است برای توازن بخشیدن سازمان­ها برای اعمال موضوعات زیست­محیطی، اجتماعی و اقتصادی به شیوه­ای كه به مردم و اجتماعات موجود در جامعه خیر و منفعت برسانند.

با اقتباس از صالحي اميري و مطهري نژاد (1390: 51-34 ) با مرور ادبيات و مفاهيم مي توان مشخصات و اصول اساسی مسئولیت اجتماعی سازمانها را به‌شرح زير معرفی کرد:

– مطابقت با قوانین و مقررات،

– تعهدات اختیاری و داوطلبانه،

– حسابرسی،

– اصل فرا گیری و فعالیت مؤثر در تمام ابعاد و بخشها،

– شفافیت،

– انعطاف­پذیری در قبال تنوعات و نیازها،

– مشارکت پایدار،

– رفتار اخلاقی،

– توسعه پایدار و پايداري توسعه و پيشرفت.

سازمان بین­المللی استاندارد، مسئولیت اجتماعی سازمانها را به‌شرح زير معرفي می‌کند:

– حقوق بشر (اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون اصلی سازمان بين المللي كار)،

– موضوع محیط کار و کارگران (سلامت و امنیت شغلی)،

– دوري از رفتارهای تجاری غیرعادلانه مثل ارتشاء، فساد و کارهای غیررقابتی،

– جنبه­ها و ابعاد زیست­محیطی حاکمیت شرکتی،

– مسئله مصرف­کننده­ها و بازار،

– فعالیت اجتماعی،

– توسعه اجتماعی،

گرچه مفاهيم و تعاریف بکار رفته برای تبيين و توصیف­ مسئولیت اجتماعی سازمانها و بنگاهها مختلفند برخي نقاط کلیدی مشترک بشرح زير قابل تشخیص و معرفي است (صالحي و مطهري نژاد، 1390: 55-42 ):

—  مسئولیت اجتماعی یک مفهوم تجاری داوطلبانه است و دربارۀ فعالیت­هایي است که شامل هماهنگی فعالیت­های سارماني با مسائل اجتماعی بدون الزام قانونی، دارد.

—  مسئولیت اجتماعی شامل تأکید عمده بر روی فعالیتهای تجاری و عواقب این فعالیتها بر روی جامعه است.

—  مسئولیت اجتماعی در رابطه با نقش مدیریت، ابتکارات و اقدامات مدیریتی تأثیر اجتماعی مدیریت و نظام­های مدیریت می­باشد.

—  مسئولیت اجتماعی در باره نقش تجارت در جامعه و انتظارات جامعه از سازمانها بحث می­کند.

—  مسئولیت­ اجتماعی درباره سنجش و بهبود عملکرد فعالیتهای بنگاهها و بر روی ابعاد اقتصادی، زیست­محیطی و اجتماعی می­باشد و در صدد پیشبرد اهداف توسعه پایدار است.

—  مسئولیت اجتماعی مرتبط با تعریف رسیدگی و گزارشدهی عملکرد به کسانی است که توسط فعالیت­های تجاری تحت تأثیر قرار می­گیرند. بعبارتي، مسئولیت در برابر تمامی ذی­نفعان نظير کارکنان، سهامداران، مصرف­کنندگان، جامعه، مشتريان و محیط­زیست است (امیدوار، 1384: 107-102)

با توجه به مجموعه تعاریف و بررسی­ها می­توان نتیجه گرفت که مسئولیت­پذیری اجتماعی اشخاص مفهومی انعطاف­پذیر و چندوجهی است (مهدی، 1393). در عین حال که یک شیوه و روش می­باشد، یک هدف نیز هست. مسئولیت اجتماعی بخش سازنده راهبرد سازمان است. شیوه­ای که سازمان در عرضه تولیدات و يا خدمات به بازار اتخاذ می­کند. از منظر دیگر، مسئولیت­پذیري اجتماعی در جهت برقراری مشروعیت اقدامات یک سازمان در جامعه از طریق توجه اولیه به نیازها و دغدغه­های ذی‌نفعان تلاش می­کند (بعد هدف‌مندي مسئولیت­پذیری). موفقیت مسئولیت­پذیری اجتماعی در یک سازمان مبين این است که تا چه حد یک سازمان توانسته است در حین اجرای مدل­سازمانی خود بخوبی نیازهای ذی­نفعان را نیز جهت­یابی کرده و پاسخگو باشد. مسئولیت­پذیری به معنای قائل شدن ارزش برای ارتباطات به هم وابسته­ای است که بین سازمان، گروه­های ذی­نفع، نظام اقتصادی و افراد و جوامع مرتبط وجود دارد. مسئولیت­پذیری اجتماعی وسیله­ای است برای بحث تعهداتی که یک سازمان باید نسبت به جامعه خود داشته باشد. شیوه­ای برای پیشنهاد ایده­های سیاست­گذاری در مورد عمل به تعهدات ذکر شده و نیز ابزاری است که به کمک آن می­توان منافع دو جانبه سازمان و جامعه را در عمل به تعهدات معین نمود. به طور خلاصه، مسئولیت­پذیری اجتماعی بر ارتباطات یک سازمان با ذی­نفعان تأکید می­کند (Chandler, 2006 :10).

 

توسعه پایدار و قاعده‌بازی

پایداری و توسعه پایدار از جمله مفاهیمی است که دارای معانی و برداشتهای مختلف و در حال تکوین و تحول است. اندیشمندان در هر حوزه‌ای تأکید دارند که اصل بر پایداری است و باید ارزش‌ها و اصول آن را ترویج کرد. از یک فعال زیست محیطی گرفته تا یک اقتصاددان، از مهندس تا جامعه‌شناس، همگی پایداری را به عنوان یک اولویت مطرح می‌کنند، هرچند هر یک فهم متفاوتی از این مفهوم داشته و از منظری خاص به آن می‌نگرند. اما نکته مهم این است که چگونه جهان پایدار قابل تحقق عینی است. پاردایم پایداری نگاهی به آینده دارد و فراتر از رشد کمی، توسعه کیفی و توسعه انسانی را مورد توجه قرار می‌دهد. این مسأله در برنامه توسعه ملل متحد نیز به درستی ذکر شده است: توسعه مسئولیتی چندوجهی برای دستیابی به زندگی با کیفیت برای همه افراد است. توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به هم وابسته بوده و متقابلا شکل دهنده به عوامل توسعه پایدار می‌باشند. مهم توجه همزمان به هر سه بعد در تحقق پایداری است. در حوزه محیط زیست باید دانست بهره‌مندی از محیط زیست سالم از حقوق شهروندی است که در نسل سوم حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، در بعد اقتصادی توجه به کیفیت بسیار مهم بوده و توسعه پایدار فراتر از رشد اقتصادی صرف تعریف می‌شود (Doane, 2001). همچنین، جامعه‌ای از منظر اجتماعی پایدار محسوب می‌شود که دارای مشخصات زیر باشد (Afgan and Carvalho, 2010):

– افراد می‌توانند نهایت توانمندی‌های خود را در زندگی شکوفا کنند، رشد فکری کرده و برای کار و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی آماده شده و از زندگی خود لذت ببرند (ارتقای کیفیت زندگی)،

– افراد فهم و دانش خود را از الزامات و رویه‌های محلی، منطقه‌ای و جهانی افزایش دهند،

– افراد در شکل‌دهی به جامعه مردم سالار، متمدن و روشنفکر نقش ایفا نمایند،

– افراد می‌توانند تبادل عقاید را برای توسعه جامعه دانش‌محور و ترویج همگرایی و همکاری برای توسعه تسریع کنند،

– افراد بتوانند دستاوردهای فنی برای افزایش مزایای جامعه دانش بنیان را ارزشیابی و ارزش‌گذاری کنند.

بنابراین، پایداری مشتمل بر مفاهیمی نظیر فقرزدایی، شهروندی، صلح، اخلاقیات، مسئولیت‌پذیری در چارچوب محلی و جهانی، مردم سالاری، حکمرانی خوب، عدالت و امنیت، حقوق بشر، تنوع فرهنگی، الگوهای تولید و مصرف، حفاظت از محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی، تنوع زیست محیطی و نمای زمین است و زمانی حاصل می‌شود که افراد اصول احترام و نگهداری از اجتماع زندگی، پاسداری از اجتماع، زندگی همراه با درک، مهربانی و عشق، بناسازی جوامعی مردم‌سالار، عادلانه، مشارکت پذیر، پایدار و صلح جو، نگهداری از ثروت‌ها و زیبایی‌های زمین، برای نسل‌های آینده و کنونی را بپذیرند (جاودانی و میلی‌منفرد، 1392). بنابراین در حال حاضر نگرش تک بعدی به واژه توسعه مطرود است. یک جامعه توسعه یافته جامعه‌ای است که از تمامی امکانات زیستی و بینش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برخوردار باشد و بر این اساس توسعه در معنای عدالت اجتماعی معنا می‌یابد (مطیعی، 1380). رسیدن به این بینش به آگاهی افراد وابسته است؛ به انسان‌هایی نیاز است که علاوه بر توانمندی‌های اقتصادی، دارای بینش اجتماعی- فرهنگی نیز باشند. از این‌رو، یکی از قواعد کلیدی توسعه پایدار ایفای مسئولیت اجتماعی و تعهد مدنی و دستگیری داوطلبانه و کریمانه از همه آحاد جامعه است. بدیهی است بخشی از این دستگیریها می‌تواند و باید معطوف به امور مالی و امداد در بعد اقتصادی برای افراد نیازمند و مستضعف معیشتی- مالی باشد.

 

نتيجه‌گيري

همچنان که در چکیده و مقدمه مقاله تأکید شده دستاوردهای بشر و جوامع در فرایند توسعه و اهداف توسعه جهان در افق 2030 نشان می‌دهد که پیشرفت کنونی در شأن نیاز امروز و آتی بشر نبوده و انسانها، جوامع و جهان در ابعاد نرم و سخت، نیازمند سرمشق جدیدی برای توسعه با اهداف پایداری هستند. یکی از ابعاد و محورهای کلیدی توسعه پایدار، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و ایفای تعهد مدنی انسانها، سازمانها و نهادها متناسب با مأموریت‌ها و بهره‌مندی از مواهب طبیعی، مادی و معنوی است. با توجه به تنوع و تعدد سبد و طیف موسع مسئولیت‌های اجتماعی، مشارکت اثربخش، آگاهانه و داوطلبانه در امور خیریه یکی از اقلام ارزشمند و ماندگار در سبد تعهد مدنی امروزی است. از این‌رو، لازم است تلاش و تدبیر شود که اولا فرهنگ مسئولیت پذیری اجتماعی اشخاص حقیقی و حقوقی با نیت خیرخواهانه توسعه، ترویج و ارتقا یابد، ثانیا نظام و سازوکارهای کارآمد برای جریان‌سازی تعهدات اجتماعی به سمت‌وسوی امور خیریه، طراحی و نهادینه شود. از منظر اقتصادی و بهره‌وری منابع فیزیکی و غیر فیزیکی، فعالیتها و خدمات سازمان‌های خیریه و افراد خیر قابل قبول و موجه می‌باشد. به‌علاوه، فرهنگ و فضای همدلانه که لازمه آرامش و تأمین کیفیت زندگی از بعد ذهنی است، به‌واسطه مشارکت مؤثر در امور خیریه توسعه و بهبود می‌یابد. همچنین، از منظر مسئولیت اجتماعی، فعلیت امور خیریه تابعی از توانمندی و نیت خیّر و نیازها و اقتضائات محیطی و جامعه هدف خیّر است. بنابراین، از منظر مسئولیت اجتماعی مشارکت مؤثر و اثربخش در امور خیریه یکی از الزامات اساسی برای توسعه پایدار بوده و التزام به این قاعده ارزشمند می‌تواند آثار و برکات قابل توجهی برای تعالی انسان‌ها و جوامع داشته و انسان و جامعه را از فقر و فروبستگی خودساخته نجات دهد. همچنین، با این قاعده می‌توان به حیات طیبه مورد نظر حق تعالی در کتاب آسمانی تقرب جست.

 

منابع

الواني، سيدمهدي (1373)، مديريت عمومي، نشر ني، تهران.

اميدوار، علي رضا  (1384)، سياستگذاري حكومت در ترويج مسئوليت اجتماعي شركتها در ايران، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي، رشته سياستگذاري عمومي.

ايران نژاد پاريزي، مهدي (1371)، مسئوليت اخلاقي و اجتماعي مديريت، نشريه دانش مديريت، شماره 18.

جاودانی، حمید و جعفر نیلی منفرد (1392). دانشگاه پایدار گذرگاهی برای برزیستی با کیفیت، مجموعه مقالات دومين همايش آموزش عالی وتوسعه پايدار، مؤسسه پژوهش و برنامه‌ريزی آموزش عالی.

دراكر، پيتر (1383)، مديريت در جامعه آينده، ترجمه خانقايي غلامحسين، تهران، نشر فرا.

فريدمن، ميلتون (1380)، سرمايه داري و آزادي، ترجمه غلام رضا رشيدي، نشر ني، چاپ اول، تهران.

كاپلان، رابرت و نورتون، ديويد (1386)، نقشه استراتژي، ترجمه علينقي مشايخي، حسين اكبري، مسعود سلطاني، امير ملكي، گروه پژوهشي صنعتي آريانا، تهران.

صالحي اميري، س. ر.، مطهري نژاد، س.م. (1390)، درآمدي بر مسئوليتهاي فرهنگي- اجتماعي بنگاهه و سازمانها در ايران، قم، نشر يوسف زهرا (ع).

مطیعی لنگرودی، سیدحسن (1380). راهبردهایی درارتباط با تحقق عدالت اجتماعی وتوسعه پایدار، مجله دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه تهران، شماره 157.

مطهري‌نژاد، سيدمجيد (1386)، الگوي مديريت و برنامه‌ريزي فرهنگي در سامان، مركز آموزش ايران خودرو.

مهدي، رضا (1392)، کارآموزی اثربخش، مسئولیت اجتماعی بنگاههای کسب و کار، اولین همایش ملی کارآموزی، دریچه ای بسوی ارتباط دانشگاه و صنعت: 33-21.

مهدی، رضا ()،تحلیل وضعیت آموزش و بهسازی منابع انسانی بنگاهها از منظر مسئولیت اجتماعی، فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی، پائیز 93، شماره 2: 156-137.

نجف بيگي، رضا (1383)، سازمان و مديريت، مركز انتشارات علمي دانشگاه آزاد اسلامي، تهران.

والتون، جان (1384)، پرورش راهبردي منابع انساني، جلد 1، ترجمه ناصر ميرسپاسي، داريوش غلامزاده، نشر مير، تهران.

Afgan, Naim Hamdija and Carvalho, Maria G. (2010). The Knowledge Society: A Sustainability Paradigm, Cadmus, Volume I, Issue 1.

Coelho, Philip – Mcclure, James (2002), The social responsibility of corporate management, Ball state university.

Ciulla, Joanne (1991), why is Business Talking About Ethics, California Management Review, February.

Doane, Deborah & Alex Mac Gillivray (2001).Economic Sustainability The business of staying in business New Economics Foundation, The SIGMA project in Harvard University. Available in: http://isites.harvard.edu/fs/docs/icb.topic140232.files/RD_economic_sustain.pdf

Werther , Wiliam B & Chandler, David (2006), strategic  CORPORATE SOCIAL RESPONSIBILITY, sage publications, California.

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *