گونهشناسی ماهیت امور خیریه در شبکههای مجازی
(با تأکید بر پیامرسان تلگرام)
مهری بهار1، سجاد حاجیحسینلو2، اکبر بیات3
1 دانشیار گروه ارتباطات اجتماعي دانشكاه تهران، Mbahat@ut.ac.ir
2 دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم اجتماعی_مطالعات فرهنگی،دانشگاه کاشان، نویسنده مسئول مکاتبات: hajiho3ynlo@yahoo.com
3 دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم اجتماعی_مطالعات فرهنگی، دانشگاه کاشان akbar.bayat2015@gmail.com
چکیده
زمینه و هدف: سنت دینی و فرهنگی در کنار ابزار مدرنیته امکانات گستردهتری در برای کنش متقابل و در امتداد آن امور خیریهرسان فراهم آورد است. هدف این مطالعه درک چیستی و ماهیت جدید آنها میباشد. این مطالعه نشان داده است که کمکرسانی نسبت به گذاشته، محتوای تازهای را در حال تجربه کردن است.
روششناسی: تحلیل محتوای کیفی بهعنوان یکی از روشهای رایج در پژوهشهای علوم اجتماعی استفاده شده است. با این روش در عین پیگیری و آشکارسازی معنای پنهان، سعی در استخراج و بررسی عمیق دادهها داریم. شیوه نمونهگیری از دادهها براساس مطالب قید شده در گروههای مختلف شبکه پیامرسان تلگرام و سایت موسسات خیریهرسان میباشد. حجم نمونه براساس اشباع نظری جمعآوری شده است.
یافتهها: براساس برساختگرایی اجتماعی و در امتداد روششناسی استقرایی، دادهها در دو بخش فردمحور و سمنها در قالب حوزهها، مفاهیم و سپس مقولات نظری دستهبندی شدهاند. هشت مقوله اختصاصی برای کمکرسانی فردمحور و بیست عنوان در زیرمجموعه سمنها قابل شناسایی است.
نتیجهگیری: مدرنیته در روند رشد تکوینی خود ابزاری در اختیار کنش گران اجتماعی قرار داده است که مفهوم خیریه را از محتوای گذشته جدا کرده و ماهیت جدیدی به آن بخشیده است. فردمحوری، انسانگرایی، دین باوری، نیازسنجی خُرد، گمنامی و غیرشخصی شدن سمنها عمدهترین جایگاهی است که شبکههای مجازی در میان افراد گسترش دادهاند.
واژگان کلیدی:
امور خیریه، مدرنیسم، سمنها، شبکههای مجازی، تحلیل محتوای کیفی
مقدمه و بیان مسئله
بنا به تأکید قرآن به احسان و نیکوکاری و در آستانه پیریزی مدینه النبی در صدر اسلام؛ ازجمله مفاهیمی که همسو با ساختار جامعه اسلامی بهظهور رسید، نهادهای مالی وقفرسان بود. چنانچه «در نصوص اسلامی و عبارتهای فقها، ماهیت وقف را خیر، نیکی و بّر، و مشروعیت آن را بهدلیل مفید بودن برای مصالح اجتماعی و انسانی دانستهاند» (نوری، 1379، ص42). هرچند کتاب الهی باوجود تأکید مؤمنان به امور وقفی مصادیق خاصی را برای آن در نظر نیاورده است؛ اما به نظر میرسد «که احسان متناسب با چگونگی کاربرد آن، در سه معنای “انجام کار نیک”، “نیکی کردن به دیگری” و “انجام کاری به شکل کامل و بهترین شکل آن” بهکار رفته است» (اسدی، 1389، ص96). همچنین تاریخ فلسفه اجتماعی در گستره جغرافیای فرهنگ اسلامی گویای مواجهه متفکرین این حوزه با چنین فعالیتهایی میباشد. فارابی ذیل مفهوم تدبیر منزل و خواجه نصیر طوسی در چگونگی برقراری انسجام جمعی در تشریح فضایل مدینه، پایه تعاون را از محوریترین موضوعات یکپارچگی اجتماعی عنوان میکنند.
رسانههای مدرن در این میان بهسبب ماهیت تکوینیشان در دودسته مجزا ولی پیوسته قابلپیگیری هستند؛ در بعدی خصلت فرهنگی به خود میگیرند و در بخشی دیگر ابزاری برای انتقال اطلاعات بهشمار میروند. رسانهها به همان میزان که بازتابنده واقعیت هستند، در جایی دیگر واقعیت را بهنحو خاصی سازماندهی میکنند؛ تاجاییکه برساخت بودن جهان اجتماعی در چشمانداز ضمنی رسانهها صورت میپذیرد. یافتن پاسخ به چگونگی بهرهگیری ما از ابزار ارتباطجمعی، جایگاه مرکزی آن را در هستی اجتماعی کنشگران نیزمشخص می شود. «براین اساس مخاطبان، تنها گیرنده پیام نیستند بلکه فرستنده هم هستند، بهطوریکه فعالان جدید ارتباطی، یعنی فرستنده/ مخاطب پیام، بهعنوان شاکله اصلی اینترنت مطرح میباشند» (کاستلز، 1393، ص148). پذیرش چنین نگاه کارکردی و عملگرایانه موضعی است که مقاله حاضر در ضمن بدنه تحقیق بههمراه دارد. البته لازم به یادآوری است که رسانهها هرچند بهطور خاص نسبت به واقعیت عاملان اجتماعی، محتوای مستقلی برای خودسامان بخشیدهاند،اما از این موضوع آگاهی داریم که در نسبتی که با هستی انسان برقرار میکنند، ماهیت تکوینی خود را تثبیت میکنند. بر این اساس درهمآمیزی این دو افق فکری گفتمان ویژهای را مطالبه میکنند که ما را به درک فرایند جاری در حوزههای مختلف فرهنگ و جامعه هدایت میکند. در همین زمینه مشاهده میشود که «افراد متصل به اینترنت علاقهمند به آشنایی با افراد بیشتری بودند، اجتماعیتر بودند و تمایل به این داشتند که در کارهای جمعی شرکت کنند، زیرا تعاملهای آنلاین آنها نهتنها جایگزین تعامل آفلاین آنها نشد بلکه به تقویت آن انجامید… همچنین در افزودن به محتوای رسانه بهصورت آنلاین، همانکه در بالا تعاملی بودن خوانده شد، بهاندازه هر بافت اجتماعی دیگری فرصتهایی برای اتصال و تعامل پیچیده و پُربار بین مردم به دست میدهد» (ماتسون، 1392، ص285- 286). ابعاد حضور فنّاوری در هستی اجتماعی ما تحولاتی را بههمراه دارد زیرا «از یکسو تکنیکها و ابزار در اختیار انسان ظرفیتهای جدیدی را بنابه زمینه و شرایط فرهنگی او ایجاد مینمایند و از سوی دیگر تکنولوژی درگذر زمان و حضور در زندگی مردم و خصوصاً در حوزه دین و فرهنگ از شیئی خاص به عنصر و پدیدهای فرهنگی تبدیل میشود» (بهار، 1388، ص69).
امر خیریهمدار با داشتن ریشه دینی و فرهنگی در حیات اجتماعی، مواجهه با مدرنیته را در گذار تاریخی تجربه میکند و به همین نسبت صورتبندی متمایزی ازآنچه درگذشته داشته است تجربه کرده است. بهعنوان مثال دیوار مهربانی یکی از شکلهای فراگیر این جریان بود که در چند سال اخیر در نقاط مختلف کشور بر اثر مواجه کاربران با فضای مجازی به صورت همهگیر تکثیر پیدا کرد. «امروزه رسانههای کنش متقابل، مفهوم سنتی فرستنده و گیرنده را دگرگون ساختهاند. اینگونه رسانهها بیشتر بهسمت مشارکت گرایش دارند. این تغییرات نیازهای پژوهشی و الگوهای نظری تازه بهوجود آوردهاند و دارای اثرات جنبی اجتماعی_ روانی، پیامدهای واقعی اجتماعی و ابزاری برای دگرگونی اجتماعیاند» (هنسون و جریس، 1378، ص12). در همین اعتقاد، فردگرایی و امکان انتخابهای مناسب، بارزترین وجه دستاوردهای فنشناختی معاصر هستند که فضای چندبعدی برای إعمال سلیقهها و رشد نوآوریهای فرهنگی مهیا میسازد. مطالعات فرهنگی در بستر این اندیشهها و با چرخش بهسمت فرهنگ عامه جایگاه ویژهای به تفسیر غیر ایدئولوژیک رایج از هستی اجتماعی بخشید. از دیدگاه فیسک «فرهنگ عامه در کل و تلویزیون بهطور خاص، قادر به تولید لذتهای “غیرمجاز” و لذا معانی شورشی و برهم زننده هستند … یک قرائت محدود از صورتها (دالها)ی متن نشان میدهد که مدلولها در خود متن وجود ندارد، بلکه برون متنی است» (مهدیزاده، 1379، ص31). چنانچه عینیترین و ذهنیترین وجه فرهنگی این موضوع را میتوان در الگوهای رفتاری و سبکهای زندگی[1] مختلف در قالب مد (اعم از پوشاک، خانه، نوع غذای مصرفی تا …) جستجو کرد. «شبکههای مجازی دماسنج تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع هستند. با رصد و پایش این شبکهها میتوان فهمید در درون لایههای مختلف اجتماعی چه چیزی در جریان است. با اتکا به واکنشها و افکار منعکس شده مردم در این شبکهها حتی تحولات آینده را پیشبینی کرد» (ضیاییپرور، 1395،ص11). پیامرسان تلگرام خود به تولید محتوای مطالب اقدام نمیکند بلکه محوریت کاربر از مزایایی است که به مخاطب بخشیده است. این نرمافزار مدرنیته فضای منحصربهفردی را با مشخصات ویژه بهکاربران خود برای دستیابی به اهداف موردنظر مهیا کرده است. براساس آمار منتشرشده توسط سایت خبری تابناک تعداد کاربران ایرانی استفادهکننده از نرمافزار تلگرام بالغبر 45 میلیون نفر اعلامشده است[2].
مسئله مقاله پیشرو بیش از آنکه به چالش سنت و مدنیته بپردازد، قابلیت آشکارشدگی و ظهور گفتمانهای تازه خیریه محور دین در مدرنیته را پیگیری میکند. و این در حالی است که تشیع در میان نحلههای منشعب شده از اسلام بهسبب وفق خود با نیازهای اکنون پیروان خود بهمثابه رویکرد مترقی، ساختار منعطفی را پیشنهاد میکند. با توجه به اهمیت تکنولوژی مدرن و گسترش شبکههای مجازی، با تغییر در ساختار ارتباطی روبرو هستیم که این دگرگونی روابط، پیامدهایی در رفتار خیریه شهروندان بههمراه دارد؛ تاجاییکه گفتمانهای دور از عرف رایج در رفتار خیریه بهظهور رسیدهاند؛ و جایگاه سنتی در گذشته را برای رسیدن به گونههای جدید شخصی شده به کنار گذاشتهاند. ظهور تشکیلات خودبنیاد دور از دیوانسالاری به بخشی از بدنه کنش نیکوکارانه در اجتماعات مجازی تبدیل شده است. این بنیادها بهسبب نیازسنجی واقعی و فراخوان عمومی در گروهها، سوپرگروهها و کانالهای تلگرامی برای کمک به افراد نیازمند کارکرد مثبتی در جهت بسیج منابع مالی و خدماترسانی از خود نشان دادهاند. بهنظر میرسد بخشی از این شبکهها و بنیادهای خیریه خارج از چارچوب فقهی و دور از نظارت سازمان حج و اوقاف قرارگرفته باشند. عدم شناسایی این بخش از جامعه دور از مجرای رسمی و دولتی میباشد و نیاز به پژوهش مجزایی را مطالبه میکند. مطالعات فرهنگی معتقد است که «شکلبندیهای متفاوت فرودستی اجتماعی که شامل اکثریت جامعه ما میشود موجب پیدایش و انتشار فرهنگ عامیانه خودشان شده است» (فیسک، 1376، ص13). و پیگیری رمزگذاری در این موقعیت محتوای جاری در فرهنگ روزمره را برای شناخت بیشتر دستهبندی میکند.
در این مقاله جامعه مورد مطالعه برای سنخشناسی[3] کنشهای خیریه توجه خود را به این تشکیلات خودگردان خیریهرسان و امور فردی مجزا اختصاص داده است. بر این اساس هدف اصلی مقاله پیشرو مشخص کردن نسبت رابطه شبکههای مجازی با امر خیریهمدار است و سؤالات مقاله نیز در رابطه با روش گردآوری دادهها ماهیت تماتیک پذیرفته و حول موارد زیر قابلپیگیری هستند؛ بهاینترتیب که 1. چرخش امور وقفی چه سویههایی از نیاز را پوشش داده است؟ و 2. صورتبندی اعمال نیکوکارانه نسبت به گذشته چه ماهیتی پذیرفته است؟ 3. آیا امر خیر در فضاهای مجازی با فضاهای سنتی تفاوتهایی دارند؟
چارچوب مفهومی
براساس شیوه استقرایی، جهانبینیهای منتظم (ایدهها) روابط پیچیدهای را شکل میدهند که به حالت دوسویه در بینالاذهانی کنشگران پدیدار میشود. این «الگوهای تعامل اجتماعی نتیجه تحول سیستم معنا یا قراردادهای اجتماعی است که مردم تولید میکنند. و پرسشهای مهم برای پژوهشگران تفسیری پیش میآید که عبارت است از اینکه: مردم چه باوری را درست میپندارند؟ چگونه آنچه را انجام میدهند، تعریف میکنند؟ …» (Neuman,2013, p38). با چنین رویکردی، نگرش برساختارگرایی در تحقیقات اجتماعی، به دنبال شناسایی و فهم سازه معنا در زندگی روزمره میباشد. همچنین بهزعم اندیشمندان اجتماعی در نگرش کیفی با «توصیفهایی که از خلال دیدگاه نظری تصویر میشوند، خود، خرده نظریه هستند. نظریههای منفرد در شبکههای نظری جای میگیرند. و این شبکهها، خود در مفاهیم پایه و پیشفرضهایی ریشه دارند که نظریههای تبیینگر و توصیفات بر روی آنها ساخته و پرداخته میشوند. میتوان مجموعه مفاهیم و پیشفرضهای باهم مرتبط را یک “طرح مفهومی” نام گذاشت. مشخصه فعالیتهای علمی، اعم از مشاهده، تعریف، طبقهبندی و تبیین، آن است که همگی درون طرح مفهومی صورت میگیرد» (فی، 1390، ص128).
برساختگرایی با بنپایه گفتمان محور به ابعاد تاریخی معنا و پیامدهای حاصل از آن توجه دارد. معنا نیز بهوسیله زبان در چارچوب مفهوم بازنمایی معنا پیدا میکند. زبان در این رویکرد شامل «هر صدا، کلمه، تصویر و یا شئ که کارکرد نشانهای دارد و با نشانههای دیگر یک سیستمی را میسازد که قادر به سازماندهی و انتقال بیان معنا است» (Hall, 1997, p19). هال در ادامه این مطلب بعد از پرداختن به قراردادی بودن نشانهها، دریافت معنا را نوعی پیمان اجتماعی برای نشانهها (گستره زبان روزمره برای مردم انگلیس و اسکیموها در برخورد با شرایط جوی فصل زمستان را مثال میآورد) در نظر میگیرد که بین کنشگران هر فرهنگ زبانی به تثبیت میرسد. بهعبارت دیگر امروزه همه ما در چارچوب مفهومی «نسبیت فرهنگی یا زبانی میاندیشیم» (ide, p22). زبان (در معنای وسیع کلمه) چنانچه “خانه وجود ما باشد” در امتداد آن تجربه ما از هستی بهمثابه واقعیتهای اجتماعی متمایزی از آنچه در گذشته تحقق یافته بود را در بر میگیرد. زیرا زبان به دلیل تاریخی بودن، مفاهیم خاص و گفتمان ویژهای را مطالبه میکند.
فیسک نیز شکل گیری یک گفتمان و تثبیت معنا در زمینه اجتماعی را در قالب نظام کدگذاری متصور میشود «رمزها نظامهایی هستند که نشانهها در آن سازمان یافته است. قواعدی بر این نظامها حاکم است که همه اعضای جامعه بهکار برنده آن رمز بر سرش توافق دارند. از اینرو، تقریباً همه جنبههای زندگی اجتماعی را که قراردادی است، یا قواعد مورد توافق اعضای جامعه بر آن حکومت میکند، میتوان رمزدار خواند» (فیسک، 1386، ص97). بهعبارتی دیگر، فیسک کل زندگی را در احاطه کدگذاریهایی قرار میدهد که معنای بافت را سازهبندی و تولید میکنند، بر ایناساس رمزگان در سه سطح مختلف قابل مقولهبندی است که شامل «واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی» (فیسک، 1380 و اسماعیلی، 1393، ص71) میباشد. «1. واقعیت: واقعهای که قرار است از تلویزیون پخش شود، پیشاپیش با رمزهای اجتماعی رمزگذاری شده است؛ 2. بازنمایی: رمزهای اجتماعی را رمزهای فنی به کمک دستگاههای الکترونیکی رمز گذاری میکنند؛ 3. ایدئولوژی: رمزهای ایدئولوژی، عناصر یادشده را در مقولههای “انسجام” و “مقبولیت اجتماعی” قرار میدهند» (شرفالدین و اسماعیلی، 1390،ص90). فیسک در تئوریبندی نظری خود بیشتر تلویزیون را مورد توجه قرار داده بود ولی جایگاه طرح مفهومی در رویکرد کیفی بهمثابه افقهایی هستند که پژوهشگر در اختیار دارد. در امتداد مقولهبندی فیسک باید «بین قدرت مخاطبان رسانه در شالودهشکنی محتوای رسانهای و مقاومت در برابر آن از یک طرف و قدرت محتوای رسانهای در شکل دادن به ادراک عمومی درباره جهان از طرف دیگر، توازن برقرار ساخت» (دوروکس، 1387، ص129). چارچوب نظری این مطالعه نشان میدهد که مقاله حاضر به دادههای نوشتاری و تصویری در راستای رویکرد مطالعات فرهنگی توجه دارد.
تحلیل محتوای کیفی در بخش نظری همراه با ظهور دادهها سامان مییابد و چشمانداز پژوهشی را مشخص میکند. در کنار این موضوع، وقایع جمعی در پیوند سطح خرد (کنشهای میان فردی) و کلان (نهادها و گروههای بزرگ) اجتماعی است که بهصورت مشترک عینیت خود را پیدا میکنند؛ بنابراین توجه به این اصل، ساختهای جدیدی که در شبکه پیچیده تعامل کنشگران وجود دارد معرفی میکند، زیرا جزء اهداف مرکزی این مطالعه میباشد. نمودار چارچوب مفهومی نشان از آن دارد که مفاهیم فیسک جایی بین سطح خرد و کلان ایستادهاند و زیستجهان با مرکزیت معنا ساختار طرح مطالعه را طراحی کرده است.
نمودار شماره: 1، طرح مفهومی مطالعه
روششناسی
روشهای کیفی از نظر معرفتشناسی و هستیشناسی در جهت مخالف با آنچه روشهای کمی در پی پاسخگویی به سوالات پژوهشی هستند طراحی شدهاند. در انگاره استقرایی «محققان کیفی از سطح جزء (گردآوری دادهها) به سطح کل (الگوسازی، نظریهسازی) حرکت میکنند. به این معنا که ورود محقق به میدان یا بستر مطالعه و آغاز به تحقیق از سطح مشاهده و گردآوری دادهها، یک فرایند استقرایی و تجربی تلقی میشود» (محمدپور، 1389، ص31) که در پی آگاهی یافتن از درونمایه بستر مورد مطالعه میباشد. «تحلیل محتوای، روش پژوهشی است که با استنباط از مجوعهای از روشها به استباط معتبر از متن میرسد. که شامل استنباط از فرستنده پیام، خود پیام و یا مخاطبان از پیام میباشد. … در فهرست زیر به چند نمونه قابل توجه اشاره میشود: مقایسه رسانهها یا سطح ارتباطات، شناسایی اهداف و ویژگیهای دیگر از ارتباط، بازتاب الگوهای فرهنگی گروهها، نهادها و یا جوامع و توصیف روند در محتوای ارتباطات است» (Weber, 1990, p 9). انعطافپذیری این روش برای تحلیل دادهها از مزایای است که در اکثر تحقیقات اجتماعی تمایل مضاعفی برای کاربرد آن بین پژوهشگران مشاهده میشود. همچنین تحلیل محتوای کیفی برای رسیدن به معنای عمیق، سعی در دستهبندی منتظم از گونههای پنهان در الگوهای کنشی دارد. «تمرکز تحلیل محتوای کیفی اغلب بر شناسایی مقولات یا تمها است که بهطور مختصر بیان کننده مجموعه کامل اطلاعات، و برجستهکردن محتوای کلیدی میباشد» (Drisko & Maschi, 2016, p 80). دستیابی به ساختار پنهان هدایت کننده رفتار اعضاء، و فهم هر آن چیزی است که کنشگران اجتماعی عمل متقابل خود را درک میکنند. جمعیت نمونهگیری مرتبط با چارچوب نظری در دو حوزه مجزا از هم: فرد محور[4] و سمنها[5] بهشیوه هدفمند[6] دادهها گردآوری شدهاند. روش جمعآوری دادهها به شکل اسنادی و مشاهدهای در فضای مربوطه از بین کانالها و گروهها شبکهها مجازی تلگرام صورت گرفته است. گردآوری دادهها بر اساس تبلیغات خیریه صورت گرفته در گروهها و کانالهای مختلف جمعآوری شده است. لازم به یادآوری است که اکثر کانالهای غیر مرتبط و تخصصی نیز با انعکاس کارهای نیکوکارانه به نحو موثری در بازتاب آن مشارکت دارند. در مقولهبندی یافتهها، کدهایی که هر موسسه در کانال تلگرام برای معرفی خود در نظر گرفته است، بهعنوان معرف در نظر آوردهایم.
یافتهها
براین اساس یافتهها در سه صورت کلی قابل جمعبندی هستند؛ گروهی از افراد خیریهرسان که بهصورت انفرادی و در حوزههای خاص اقدام به فعالیت میکردند. گروه دیگر نیز نیمهمستقل؛ ولی در برخی شرایط از کمکهای دولتی نیز بهرهمند میشوند. و در آخر دستهای از موسسات که با اتکاء به اعضاء داوطلب اقدام به انجام فعالیتهای عامالمنفعه میکنند. همچنین برای طولانی نشدن مفاهیم استخراجی صرفاً به برخی از موارد اشاره شده است چراکه مقولهبندی مفاهیم خصلت آن را دارد که در عین اختصار موارد قابل تعمیم را بهطور وسیع پوشش دهد.
فردمحور
این گروه بدون سازماندهی منسجم، با ویژگی کنش تک عاملی در صدد کمکرسانی هستند. در قالب هشت عنوان که شامل مقولات روزشمار مذهبی، سنتی، تغییرات جوی، سلامت، ارتقاء علمی، موقعیتمندی، کمبودهای محلی و کمکهای مستقیم مالی خلاصهسازی شده است
جدول شماره: 1، حوزه فعالیت افراد مستقل از موسسات خیریهرسان
ردیف | امور خیریه | مفاهیم استخراجی | مقولات |
1 | نذورات | پخش گوشت مرغ در عید قربان به جای گوشت گوسفند و… | روزشمار مذهبی |
2 | مراسم ملی | دیوار مهربانی، روزشمار رسمی | سنتی |
3 | فصلهای سال | دیوار مهربانی، روزشمار رسمی | تغییرات جوی |
4 | خدمات پزشکی | خدمات رایگان پزشکان مربوط به تخصصهای فردیشان، دارویی و… | سلامت |
5 | امکانات آموزشی | تدریس و رفع اشکال درسها، لوازم التحریر، کتاب درسی، تعمیر مدارس و.. | ارتقاء علمی |
6 | اقتصاد | پرداخت آنلاین، توزیع سهام بازار بورس و … | کمکهای مستقیم مالی |
7 | جغرافیایی | سرمایش و گرمایش، هدیه 100 عدد چتر در استانهای شمالی، بلایی طبیعی و… | کمبودهای محلی |
8 | موارد خاص | انتشار آگهی توزیع رایگان اقلام خوراکی، مصرفی و… با محدودیت زمانی، توزیع کیسههای پارچهای به جای خرما و… | موقعیت مندی فرد |
در این گروهبندی، افراد زیرمجموعه آن بهگونههای متفاوت و عموماً غیررایج با توجه به زمان و مکان دست به اعمال نیکوکارانه میزنند. واقعیتهای اجتماعی در قالب رمزگان تازه با محوریت فرد_نیاز رمزگزاری میشود. عدم تبعیت از کدگزاریهای معمول ساختار واقعیت را به نحو دیگری بازنمایی میکند که بهشیوه معمول قابل بازخوانی نمیباشد. بهعنوان مثال دیوار مهربانی[7] رفتار نیکوکارانهای است که فارغ از سنت دینی_فرهنگی هستی مجزایی در بین الاذهانی کنشگران خیّر پیدا کرده است. این رفتار همگانی، رمزهای ایدئولوژک را در نوع جدید از انسجامیابی و مقبولیت عمومی قرار داده است. بهعبارتدیگر، مشروعیت آن را نشانههایی سامان دادهاند که افراد یاریرسان و نیازمند در کمال گمنامی اقدام به عمل میکنند. دوری از سلطه هژمونیک از کلیشههای گذشته در اینگونه از کمکرسانیها ماهیت ویژهای در فرهنگ عامه تشکیل داده است. انتشار خبرهای مربوط به این حرکت خودجوش در شبکه مجازی تلگرام، به تنهایی کنشگران منفرد اجتماعی را وارد حوزه کلان جمعی و زیستجهان مشترک میکند. در این شرایط معنای امر خیر نه از سطوح بالا به پایین، بلکه در خرد جمعی ظهور مییابد. رفع نیازهای آنی و روزمره، توجه به هزینههای پایین مالی، انجام سریع و خارج از بوروکراسی حاکم و نبود وقفنامه از مواردی هستند که در بخش یاد شده مشاهده میشود. در معنای کلی میتوان اشاره کرد که طیفبندی فضای واقعی/ مجازی حاصل از مدرنیته در معادلهسازی دیگری با قطببندی سنتی/ مدرن دیده میشود.
سمنها
موسسات بنیاد محور با انسجام از پیش تعیین شده، و با هدف مشخصی در جهت کارهای عامالمنفعه از طرف گروهی از مردم تشکیل میشوند. این گروهها به ثبت رسمی شرکتها میرسند تا دامنه فعالیتهای خود را در گستره وسیعی تحت پوشش قرار دهند. همچنین ثبت رسمی برای بنیادهای کمکرسان، توانایی جذب مشارکت داوطلبانه بالایی را در پی دارد.
جدول شماره: 2، حوزه فعالیت موسسات خیریهرسان با ثبت رسمی (نیمه مستقل)
ردیف | امورخیریه | مفاهیم استخراجی | مقولات |
1 | مذهبی | سفرهای زیارتی معلولین با همکاری نهادهای رسمی ، انتشار کتابهای مذهبی | ترویج دین |
2 | اقتصادی | معرفی برای اشتغال، توجه به معلولیتهای جسمی در اشتغال، کمک هزینههای درمانی و تحصیلی، صندوق قرضالحسنه، پرداخت آنلاین | فراهم آوردن زمینه اشتغال |
3 | پزشکی | پوشش کل حوزههای درمانی بیماریهای عمومی | سلامت |
4 | طرف قراردادی مردم | پرداخت نصف قیمت در هنگام خرید از مغازهها شناسایی شده یا خدمات | شیوه سنتی |
5 | همکاری یا نهادهای دولتی | فرمانداری، شهرداری، اوقاف، شورای شهر | مشارکت مدنی |
6 | هنری | برپایی نمایشگاههای معلولین، تهیه فیلم کوتاه، جشنواره صنایع دستی | دیده شدن |
7 | عمرانی | مناطق کمبرخوردار، توسعه شهری، مدرسهسازی، احداث پل | رفع محرومیت |
8 | نیازهای معیشتی | تهیه غذا، وسایل ضروری زندگی | خدمات انسانی |
9 | فرهنگی | مسابقات شعر، ترویج فرهنگ تندرستی، | آموزش |
10 | ورزشی | دعوت از ورزشکاران، ورزشهای مختلف | تفریح |
11 | اعتیاد | بهداشت و سلامت، آموزش، مشاوره روانشناسی، کاریابی | جامعهپذیری |
12 | پژوهشی | ترجمه و تالیف کتاب، نرمافزار | علم |
13 | خانواده | بدسرپرست، بیبضاعت، از کار افتاده، سالمندان | مددجویی |
14 | زنان | بازتوانی بانوان، مشاور حقوقی، مشاغل خانگی | حضور فعال |
15 | اجتماعی | حمایت از خانواده زندانیان، فقرزدایی، خشونت، طلاق | کنشهای شایع |
16 | کودکان | کودکان طلاق، کار، نگهداری از خردسالان، سرطانی | آیندهسازی |
17 | حیوانات | حمایت از حیات وحش | دوستار محیطزیست |
18 | محیط زیست | جنگل و مراتع | دوستار طبیعت |
19 | امور بین الملل | همسران اتباع خارجی، صلح جهانی | میان فرهنگی |
20 | مسکن | تهیه، تعمیر، اجاره | نیازهای ضروری |
سمنها، در گذشته نیز فعالیتهای شبکه مجازی اینترنت تجربه کردهاند. پایگاه اطلاعرسانی این شرکتها با ورود اینترنت به کشور، عرصه فضای مجازی را یکی از گزینههای مناسب برای جذب مشارکت در نظر گرفت. گام بهگام با ظهور نرمافزارهای پیامرسان جدید (فیسبوک، وایبر، واتسآپ و تلگرام)، همواره فعالیت خیرخواهانه این بنیادها به همان سمت تمایل پیدا کرد. این بنیادها، با وفادری به پیوندهای سنتی_دینی، تمام تلاش نیکوکارانه خود را بر محور همان گفتمان متمرکز کردهاند. کانونهای عامالمنفعه در نسبت با گذشته، سازمان یافتگی گستردهای در دوران جدید بههمراه دارند. وجود سازمان از پیش تعیین شده، امکان تجمع افراد با نگرشهای همسان را به آنها بخشیده است؛ تا پهنه جغرافیایی گستردهای برای حوزه فعالیت مورد نظر داشته باشند. هدف فعالیت این بنیادها شامل جذب سطوح مختلف امر نیکوکارانه، ایفای نقش میانجی بین دولت و نیازمندان محلی، تسریع در کمکرسانی، ساماندهی اعضا داوطلب، کثرت نیازهای اجتماعی و … از دلایل تشکیل سمنها میباشد. رمزهای اجتماعی، محتوای ایدئولوژیک مسلط را در گونههای مختلف بازنمایی حفظ کرده است. بهعبارتدیگر، پیوند معرفتشناختی با گذشته و گسست هستیشناختی از آن، اصلیترین تمایز قابل مشاهده بهنظر میرسد.
نتیجهگیری
دستگیری از نیازمندان سنت پسندیده دینی است که افراد با درک متقابل همنوعانشان در سایه تأکید فرامین مقدس عمل میکنند. امور خیریه در مسیر حرکت تاریخی، تحولات گوناگونی را در رابطه با زمینه اجتماعی مختص به خود (زمانی_مکانی) پذیرا شده است؛ و معرفت ما نسبت به امر خیریه با گذشت زمان به گونه متناقضی ساخت یافته است. گمنامی فرد کمکرسان و غیرشخصی شدن موسسات خیریه در اثر برخورد با بوروکراسی، افق نوینی در برابر جامعه گشوده است. طی چند سال اخیر، دستیابی به ابزار پیشرفته امکانات جدیدی فراهم آورد است که کنشگران عرصه اجتماعی در اثر برخورد با وسایل مدرن به جهتگیریهای مختلفی از آنچه در گذشته دیده شده است، تمایل پیدا کنند. پیگیری این ایستارهای فرهنگی در فضای متعلق به این ابزار، سنخهای متمایزی میآفریند. امر خیریه و وقف با نگهداشت فرهنگ دینی در چرخش به سمت مدرنیته پاسخگوی نیاز اجتماع میشود. فرهنگ عامه به تولید محتواهایی اقدام میکند که با عبور از سلطه تئوریک و نفی هژمونی غالب از طرف گروه نخبه، به بازسازی فرایند امر خیریه یاری میرساند. آشنایی خیرین و تعامل چهره به چهره با نیازمندان، کنش بیواسطهای برای درک و نیازسنجی دقیق مهیا کرده است. فضای مجازی و در راستای آن پیامرسان تلگرام بهمثابه عرصه عمومی کنش که پیامدهای واقعی بههمراه دارد، صورتبندی ماهیت رفتار نیکوکارانه را بیشتر در معنای خُردنگر و وابسته به زیستجهان فکری مشارکتکنندگان بازنمایی میکند. شیوههای جدید کمکرسانی صیانت از مفهوم وقف را در اثر توجه به نیازهای فردی بعد انسانیتری را تجربه میکند. سمنها گاهی با ادغام در بهزیستی، پتانسیلهای جدیدی برای کمکرسانی ایجاد میکنند. هرچند در این صورت از تعریف سازمانهای مردم نهاد فاصله میگیرند؛ اما مطلوبیت و غایت پیشرو، عاملی در گرایش برخی از این سازمانها به سمت نهادهای دولتی است. یافتههای بخش نخست با وجود پذیرش مقولهبندی محدودتر رمز موفقت خود را در معنای تمایل بیشتر افراد به شکل خصوصی و فارغ از سنت گذشته در رفتار افراد خیریهرسان میبیند. این نظم ساختیافته، با عدم مرکزیت روبرو است، زیرا تبلیغات تلگرامی محیط آزاد و رهایی تجربه میکند به تعبیر گیدنز بیبستر شدن روابط اجتماعی، حوزه عمومی گستردهتری را در بافت اجتماعی نهادینه میکند. اعتماد متقابل مردم به درخواست نیاز و پاسخگویی به آن مطالعه دیگری را مطالبه میکند. نتایج این مطالعه با در نظر گرفتن نقش رسانهها در چشمانداز معنایی اندیشههای فیسک، هال و اندیشمندان کنش متقابل همسو میباشد.
منابع
اسدی، علی. سیمای مهر مفهوم شناسی و مصادیق احسان در قرآن، مجله معرفت اخلاقی، 1389، سال اول، شماره 4، صفحات 96- 114.
اسماعیلی، رفیعالدین. نقد و بررسی روشهای کاربردی در تحلیل متون تصویری و ارائه الگوی مناسب، مجله عیار پژوهش در علوم انسانی، 1393، سال چهارم، شماره دوم، صفحات 63_96.
بهار، مهری. تکنولوژی و تغییرات فرهنگی_دینی، مجله جهانی رسانه، 1388، شماره 4، صفحات 67 – 84.
دوروکس، اوئن. تحلیل محتوای بازنماییهای رسانهای در جهان نابرابر، ترجمه سیدمحمد مهدی زاده، مجله رسانه، 1387، شماره 73، صفحات 127- 144.
شرفالدین، سیدحسین و اسماعیلی، رفیع الدین. الگوی شخصیتی مرد در فرهنگ اسلامی_ایرانی و انعکاس آن در سینما (تحلیل موردی، فیلم سینمایی واکنش پنجم)، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی، 1390، سال سوم، شماره اول، صفحات 81- 106.
ضیاییپرور، حمید. کارکرد ارتباطی و رسانهای شبکههای اجتماعی مجازی در ایران، مدیریت رسانه، 1395، شماره 17، صفحات 9-11.
فیسک، جان. در آمدی بر مطالعات ارتباطی، ترجمه مهدی غبرایی، دفتر مطالعات و توسعه رسانه، 1386، تهران.
فیسک، جان. فرانوگرایی و تلویزیون، ترجمه حسام الدین آشنا، مجله رسانه، 1376، شماره 31، صفحات 8- 13.
کاستلز، مانوئل. قدرت ارتباطات، ترجمه محمد آذری نجف آبادی، دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، 1393، تهران.
کریپندوروف، کلوس. تحلیل محتوا مانی روششناسی، ترجمه هوشنگ نائبی، نشر نی، 1390، تهران.
ماتسون، دونالد. گفتمانهای رسانه تحلیل متون رسانه، ترجمه عبدالحسین کلانتری و بهزاد احمدی، دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، 1392، تهران.
محمدپور، احمد. فرا روش (بنیانهای فلسفی و عملی روش تحقیق ترکیبی در علوم اجتماعی و رفتاری)، نشر جامعهشناسان، 1380، تهران.
مهدیزاده، سید محمد. نظریههای رسانه: اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی انتشارات همشهری، 1393، تهران.
مهدیزاده، سیدمحمد. مطالعات فرهنگی؛ رهیافتی انتقادی به فرهنگ و جامعه نو، مجله رسانه، 1379، شماره 41، صفحات 22- 35.
نوری، محمد. نگاهی معرفتشناسانه به وقف اسلامی، مجله میراث جاویدان، 1379، سال هشتم، شماره 2، صفحات 42- 49.
هنسون، جریس و رولا، اومانا. تکنولوژیهای جدیدی ارتباطی در کشورهای در حال توسعه، ترجمه داوود حیدری، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، 1378، تهران.
Weber, Robert Philip. Basic Content Analysis, 1990, Sage Publications, Inc.
Stuart Hall. Representation_ Cultural Representations and Signifying Practices (Culture, Media and Identities Series), 1997, Sage Publications & Open University.
JAMES W. DRISKO
JAames W. Drisko & Maschi Tina. Content Analysis, 2016, Published in the United States of America by Oxford University Press.
Neuman, W. Lawrence. Social Research Methods_ Qualitative and Quantitative Approaches, 2013, Pearson.
[1] Lifestyles
[2] برای مشاهده بیشتر مطالب به این آدرس مراجعه شود: http://www.tabnak.ir/fa/news/581354 /
[3] Typology
[4] فرد خودش به تنهایی و جدا از افراد دیگر اقدام به عمل نیکوکارانه میکند.
[5] مخفف سازمان مردم نهاد است. این بنیادهایی خیریهرسان برای کمک به افراد بیبضاعت در دودسته سازماندهی شدهاند، آنهایی که به ثبت دولتی رسیدهاند و از کمک نهادهای دولتی نیز برخوردارند، و بنیادهایی که برای امور نیکوکارانه در هیچ یک از مقطع فعالیت وابسته به نهادهای رسمی نیستند.
[6] purposive
[7] مکانهایی در سطح شهر که به منظور قرار دادن لباس برای افراد نیازمند در نظر گرفته شده است. عبارت زیر گویای نگرش اصلی چنین مکانهایی میباشد: “نیاز داری بردار نیاز نداری بذار.”
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.