بررسی میزان اعتماد مردمی به خیریه های دولتی و غیردولتی
سعید مسعودی پور
دکتری مدیریت بازاریابی و پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع). masoodipoor@isu.ac.ir
علیرضا زمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت مالی دانشگاه امام صادق(ع).
چکیده:
از آنجایی که بخش عمده منابع خیریه ها معمولاً از کمک های مردمی تامین می شود، ایجاد و کسب اعتماد به عنوان یکی از ضروریات هر خیریه ای به شمار می رود. تا زمانی که افراد اعتماد کافی به موسسه خیریه پیدا نکنند، احتمال کمی وجود دارد که حاضر باشند به آن خیریه کمک کنند. در این پژوهش تلاش شده است تا سطح اعتماد عمومی به دو نوع خیریه دولتی و خیریه غیردولتی بررسی شود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 474 نفر از شهروندان تهرانی هستند که مورد پرسش قرار گرفتند. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که سطح اعتماد به این دو خیریه، بالاتر از متوسط قرار دارد. در مقایسه میزان اعتماد به خیریه های دولتی و غیردولتی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به عبارت دیگر میزان اعتماد به هر دو خیریه، در یک سطح اندازه گیری شد. اما با این تفاوت که در خیریه های غیردولتی، تجمع داده ها در مرکز توزیع قرار گرفت اما در خیریه های دولتی به صورت نسبتاً متوازن در سطوح مختلف پخش شد. این موضوع به این معنی است که خیریه های دولتی، موافقان و مخالفان شدیدتری نسبت به خیریه های غیردولتی دارند. همچنین تفاوت معنی داری بین متغیرهای دموگرافیک(مانند سن، تحصیلات و جنسیت) در میزان اعتماد به این دو نوع خیریه ملاحظه نشد.
کلمات کلیدی:
اعتماد؛ خیریه؛ بخش دولتی؛ بخش غیردولتی.
- مقدمه
اندیشمندان مدیریت، اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعارض، سبکهای رهبری، پیش فرضهای مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمانی، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی میدانند. در 15 سال گذشته نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت سازمانها در کانون تـوجه مـطالعات سازمانی قرار گرفته است(پورعزت و دیگران، 1388، ص104). اعتماد به عنوان سنگبنای مهم رفتار اجتماعی و ساز و کار همبستگی بـرای نظام اجتماعی، مورد توجه صاحبنظران بسیاری قرار گرفته است. اعتماد به عنوان جزء اصلی و هستۀ مرکزی سرمایۀ اجتماعی در بیشتر نظریات مربوط به سرمایۀ اجتماعی از جمله نظرات جیمز کلمن، بوردیو، پوتنام و فوکویاما آمده است. پوتنام معتقد است بخش اعظم عـقبماندگی اقـتصادی در جهان ناشی از فقدان اعتماد متقابل است. او معتقد است اعتماد، همکاری را تسهیل میکند و هرچه سطح اعتماد در جامعهای بالاتر باشد، احتمال همکاری هم بیشتر خواهد بود. اعتماد مستلزم پیشبینی رفـتار یـک بازیگر مستقل است. شما برای انـجام کـاری صرفا به این دلیل که فردی میگوید آن را انجام خواهد داد به او اعتماد نمیکنید، بلکه تنها به این دلیل به او اعتماد میکنید که با توجه به شناختتان از خلق و خـوی او، انـتخابهای ممکن او، تبعاتشان و توانایی او را حس مـیزنید کـه این کار را انجام خواهد داد. پوتنام در چگونگی تبدیل اعتماد شخصی به اعتماد اجتماعی که لازمۀ جوامع مدرن کنونی است میگوید اعتماد اجتماعی در جوامع مدرن از دو منبع مرتبط یعنی هنجارهای معاملۀ متقابل و شبکههای مشارکت مـدنی نـاشی میشود(شایگان، 1387، ص42).
اعتماد از عناصر و مؤلفههاى اصلى مدرنيته است. موضوع ريسك و مخاطره با انواع اعتماد در ارتباط است. اعتماد بنيادى، اضطراب را كاهش داده، نوعى احساس تداوم و نظم دررويدادها يا امنيت وجودى در فرد به وجود مىآورد. اعتماد، شـيوه ضرورى و اجتناب ناپذير نظم اجتماعى است و جزء لاينفك زندگى اجتماعى در نظر گرفته شده، ماهيت نـهادهاى مدرن وابسته به ساز و كارهاى اعـتماد بـه نظامهاى انتزاعى به ويژه نظام هاى تخصصى است. طى تحقيقات بهعملآمده، اين نتيجه حاصل شده است كه هرچه يك جامعهاى دموكراتيكتر باشد اعتماد در بين مردم بيشتر خواهد بود. عوامل اصلی در بازآفرينى (بازگرداندن) اعتماد عمومى عبارتند از: روح شفافيت، فرهنگ پاسخگويى وانسجام مردم. پيامـد كمـبود اعتماد در جامعه، مشاركت كمتر افراد جامعه است. اعتماد، يك حس ظريف و شكننده انسانى است كه با ايده سرمايه اجتماعى پيوند خورده است. اعتماد منجر به بروز رفتارهاى مشاركتى و كاهش تعارض و هـمچنين كاهش هزينه انجام كارمىشود. بنا به مطالب مذكور مىتوان ادعا كرد كه: «اعتماد علت و معلول دموكراسى است» (قلی پور و پیران نژاد، 1387: 223).
اعتماد يكى از جنبههاى مهم روابط انسانى و زمينهساز مشاركت و همكارى مـيان اعضاى جامعه است. اعتماد بنيان بسيارى از تعاملات و كنشهاى روزمره در جوامع انسانى چه در ارتباط ميان فردى و چه در ارتباطات اجتماعى بين گروهها است. اعتماد مفهوم مبهمى است كه از ابعاد مختلف به آن پرداخـته شده و اين امر تا حدودى به كثرت معنا، ابعاد و انواع مختلف آن انجاميده است. به اعتقاد رابرت اعتماد يكى از سه مسألهى بزرگى است كه انديشمندان مديريت دولتى همواره بـا آن مـواجه بودهاند. فقدان اين عنصر به محدود شدن انعطاف و آزادى عمل منجر مىشود. اعتماد نقش روابط غيررسمى را ايفا مىكند و به عدم وابستگى به مقررات و رويههاى رسمى و قانونى مىانجامد. به نظر مـىرسد در اكثـر جوامع به علت مجموعهاى از عوامل مانند از خود بيگانگى، فقدان سرمايه اجتماعى، وجود رسـانههاى انـتقادى و بـه ويژه عدم پاسخگويى نهادهاى دولتى، اعتماد مردم به دولت كاهش يافته است. اين مسأله در صورت بىتوجهى در بـلندمدت آسـيبهاى فـراوانى را در پى خواهد داشت. در اين مقاله ابتدا مفهوم اعتماد بررسى مىشود و سپس تأثير برخى متغيّرهاى مهم مـورد تأكيد در مبانى نظرى در افزايش با كاهش اعتماد عمومى به سازمانهاى دولتى مورد بررسى و ارزيابى قرار مـىگيرد. (زاهدی و دیگران، 1390: 70) تعاریف زیادی از اعتماد در ادبیات رفتار سازمانی دیده میشود:
- اعتقاد و باور به صداقت، شخصیت و توانمندی یک رهبر(Robbins & Coulter,1999)
- ایمان دوجانبه به مقاصد و رفتارهای یک فرد یا سازمان(,1998 Kreitner & Kinicki)
- اعتماد راسخ نسبت به امانت، راستی و عدالت طرف مقابل(Funk and Wagnalls,1985)
اصطلاح اعتماد سازمانی[1] به چندین شکل مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از اشکال اعتماد تحت عنوان اعتماد بین سازمانی[2] است که در مورد اعتماد میان دو سازمان است. برخی از محققان بر روی رابطه میان کارگران و مدیران میانی (مثل سرپرستان) متمرکز می شوند، در حالی برخی دیگر بر روی رابطه میان کارگران و کسانی که سازمان را اداره میکنند (مانند رهبران ارشد) تمرکز دارند. نقش اعتماد درون سازمانی در رابطه با گروهها و تیمهای کاری میتواند به عنوان یکی از جنبههای اعتماد سازمانی در نظر گرفته شود.
لایان اعتماد را باور قوی به اعتبار، صداقت و توان افراد، انتظاری مطمئن و اتکا به ادعا یا اظهار نظر دیگران بـدون آزمون آن میداند. از دید میزتال، اعتماد ، اطمینان به دیگران به رغم احتمال و امکان فرصتطلبی، عدم قطعیت و مخاطرهآمیز بـودن آنـان اسـت و زتومپکا اعتماد را شرط بندی درباره کنشهایی میداند که دیگران در آینده انجام خواهند داد. به این ترتیب به طـور کـلی مـیتوان گفت که اعتماد، پذیرفتن دیگران در ارتباط با مصالح فرد است؛ انتظار رفتار مفید داشتن از دیگران یا دستکم مضر نبودن کنش آنها برای مصالح و منافع اعتماد کنند. اعتماد در معنای کلی بازگوی این باور است کـه دیـگران با کنش خود به آسایش یا رفاه اعتمادکنندگان کمک کرده و از آسیب زدن به آنـها یـا منافعشان خوداری کنند. بنا به تعریف افه اعتماد، فرضیشناختی است که کنشگران فردی یا جـمعی/گروهی در تـعامل با دیگران به کار میبندند. این فـرضشناختی، با تـرجیحات و تمایلات رفتاری دیگران از لحاظ آمادگی آنها برای کمک، همکاری و پرهیز از اقدامات خودخواهانه، فرصتطلبانه و خصمانه ارتباط دارد. اعتماد تسهیلکننده رفتار جمعی، ایجادکننده فضای اجتماعی مبتنی بر مشارکت و مشوق توجه بـه مـنافع و علایق جمعی است. به اعـتقاد گـیدنز اعتماد ابراز اطمینان نسبت به اشخاص یا نظامهای مجرد، براساس نوعی جهش به ایمان است که مـعمولا مشکل نادانی یا بیاطلاعی را بـرطرف مـیسازد. او اعـتماد را عامل احساس امـنیت وجـودی میداند که موجود انـسانی مـنفرد را در نقل و انتقالها در بحرانها و در حال و هوای آکنده از خطرهای احتمالی قوت قلب میبخشد و به پیش مـیبرد. گیدنز همچنین اعتماد را از عناصر و مؤلفههای اصلی مدرنیته میداند و مـعتقد اسـت که چـهار زمـینه مـحلی اعتماد یعنی خویشاوندی، اجتماع مـحلی، سنت و کیهانشناسی مذهبی بر فرهنگهای پیش از مدرن تسلط دارند، حال آنکه در دوران مدرن اعتماد به نظامهای انتزاعی و نمادها و نظامهای کـارشناسی جای این نوع اعتماد را گرفته اسـت (شیانی و دیگران، 1388، ص111و 112). با این توضیحات میتوان گفت اعتماد عبارت است از تمايل فرد به قبل خطر در يك موقيعت اجتماعى كه اين تـمايل مـبتنى بر حس اطمينان به اين نكته اسـت كه ديگـران بهگونهاى كه انـتظار مـىرود عـمل نموده و شيوهاى حمايت كنـنده در پيش خواهند گرفت (غفاری و دیگران، 1390،ص675).
- انواع اعتماد
2.2.1- اعتماد بـنیادی[3]
اعتماد بنیادی نگرشی است که فرد نسبت به خود و دنیای پیرامون خود دارد و موجب تـقویت این احساس میشود که افراد و امور دنیا قابل اعتماد و دارای ثبات و استمرار هستند. اریکسون عتقد است این اعتماد، محصول فرایندهای دوره نوزادی اسـت. «اگر دیـگران نیازهای اصلی مادی و عاطفی نوزاد را تأمین کنند، حس اعتماد در کودک به وجود مـیآید، اما عـدم تأمین این نیازها، سبب میشود نوعی بیاعتمادی نسبت بـه جـهان، به ویـژه در روابط شخصی به وجود آید.
2.2.2- اعتماد میانفردی[4]
این اعتماد حاصل روابط مستقیم و چهره به چهره میان اعضاء جامعه است. زتومپکا در توضیح این نوع اعتماد اظهار مـیدارد: «باریکترین شـعاع اعتماد در بین اعضای خانواده اسـت کـه فضایی مـملو از صـمیمیت و نـزدیکی بر آن حاکم است. این اعتماد معطوف به افرادی است که آنها را به اسم میشناسیم و با آنها به عنوان دوست، همسایه، همکار و شریک تـجاری رابـطه چهره به چهره داریم.
با توجه به اینکه صمیمیت و نـزدیکی از مشخصههای مهم اعتماد مـیانفردی در جـوامع سنتی است، در چنین جوامعی خطوط مشخصی بـین خودی و بیگانه وجود دارد، بنابراین دایره اعتماد محدود به کسانی است که به یک جـمع خاص تعلق دارند. با تغییر جوامع از سـنتی بـه مـدرن، وضعیت گذشته متحول شـده اسـت. در اثر این تحول دامنه اعتماد از محدوده دوستان و آشنایان فراتر رفته و شکل دیگری از اعتماد تحت عنوان عام یا تعمیم یافته به وجـود آمـده است.
2.2.3- اعتماد تعمیم یافته یا عام[5]
این نوع اعـتماد در سـطحی گستردهتر از خـانواده، دوستان و آشـنایان قـرار میگیرد. زتومپکا معتقد است هـدف یا جهتگیری اعتماد، ممکن است معطوف به جنسیت (من به زنها اعتماد دارم، اما به مردها اعتماد ندارم)، سن (من بـه افـراد میانسال اعتماد دارم و به افراد جوان اعـتماد نـدارم)، نژاد (من بـه سفید پوسـتها اعـتماد دارم و به سـیاه پوسـتها اعتماد ندارم)، قومیت (من به ترکها اعتماد دارم و به فرانسویها اعتماد ندارم) و مذهب (من به مسیحیها اعتماد دارم، ولی به یهودیها اعـتماد نـدارم) باشد. (جواهری و بالاخانی، 1385: 4)
2.3- نـظريههاى اعـتماد عمومى
در حوزه جامعهشناختى، اعتماد به عنوان ويژگى روابط اجتماعى يا ويژگى نـظام اجـتماعى مفهومسازى مىشود. اين ديدگاه برخلاف ديدگاه روانـشناسى اجـتماعى بر زمينههاى اجـتماعى تـأكيد مىكند. به طور کلی نظرات اعتماد عمومی را می توان به دو دسته زیر تقسیم کرد.
2.3.1- نظريهپردازان كلان اعتماد عمومى
برخى نظريهپردازان مانند اسپنسر، تونيس، دوركيم، زيمل، ماركس، وبر، اينگلهارت، پوتنام، فوكوياما و لومان به عوامل ساختارى و كلان اعـتماد معتقد هستند. همهى اين نظريهپردازان سطح تحليل كلان را براى بررسى خود دربارهى اعتماد برگزيدهاند. همين طور در بررسى و تـحليل مـفهوم اعتماد، سطح مطالعهى خود را بر روى ساخت اجتماعى متمركز كردهاند. نظريهپردازان كلاننگر، اعتماد را به عنوان ويژگى روابط اجتماعى و يا ويژگى نظام اجـتماعى و بـه طور كلى بـه عنوان يك ويژگى جمعى، مـفهوم سازى مـىكنند.
2.3.2- نظريهپردازان خرد اعتماد عـمومى
در مـقابل نظريههاى كلان اعتماد، نظريههاى خرد در تحليل و بررسى اعتماد به عوامل فردى و خرد توجه دارند. يعـنى عـواملى كه متأثر از برخوردها، مبادلات و ويژگىهاى زيستى، روانـى و شـخصيتى فرد يا افـراد اسـت. نـظريهپردازانى چون اريكسون، كلمن، بـلاو، جانسون و كريستوفر مرو از اين منظر به بررسى و تحليل اعتماد عمومى پرداختهاند. همهى اين نظريهپردازان اعتماد را بهعنوان يك ويژگـى فـردى و متأثر از كنشهاى افراد در نظر مىگيرند. در اين مـيان بـه نـظر مـىرسد كه مـناسبترين راه براى بررسى عـوامل مـؤثر بر اعتماد عمومى، دورى از هرگونه خردنگرى و كلاننگرى محض و بررسى جامع اعتماد هم از طريق پرداختن به وجه كنـش و هـم از طـريق پرداختن به وجه ساخت اجتماعى مفهوم اعـتماد اسـت. در مـيان نـظريههاى خـرد و كلان اعـتماد، نظريه پردازانى چون گيدنز هرگونه تقليلگرايى را در بررسى مفهوم اعتماد رد كرده و بر ارتباط پديدههاى خرد و كلان و تركيب و تلفيق اين دو سطح در تحليل و بررسى اعتماد عمومى تأكيد مىكنند. (زاهدی و دیگران، 1390: 72)
گيدنز چهار زمينه اصلى اعتماد در فرهنگ هاى پيش از مدرن را به قرار زير از يكديگرمتمايز مىسازد: اولين زمينه اعتماد، نظام خويشاوندى است كه در بيشتر محيط هاى پيش از مدرن، سازماندهى رشتههاى روابط اجتماعى را در راستاى زمان و مكان فراهم مىسازد. دومين زمينه اعتماد، اجتماع محلى است. سومين زمينه مبتنى بر اعتماد، مذهب است. دين، حسن اعتماد به رويدادهاى طبيعى و اجتماعى را ايجاد مىكند. چهارمين زمينه اعتماد، سنت است. سنت برخلاف دين به مجموعه خاصى از اعتقادات و عملكردها ارجاع ندارد، بلكه به شيوه اين اعتقادات و عملكردها بهويژه در رابطه با زمان مربوط مىشود. سنت به شيوهاى بنيادى در امنيت وجودى دخيل است، چرا كه اعتماد تداوم گذشته، حال و آينده را حـفظ مىكند. گيدنز اعتقاد دارد كه هيچ يك از چهار كانون اصلى اعتماد و امنيت وجودى در محيط هاى پيسش از مدرن به همان اندازه، در دوران مدرن اهميت ندارد. هرچند روابط خانوادگى به ويژه درقالب خانواده براى اكثر مردم هنوز اهميت دارند، اما ديگر حاملان پيوندهاى اجتماعى بسيار سازمانيافته در پهنه زمانى-مكانى به شمار نمىآيند. در جوامع مدرن كه نظام هاى انتزاعى تسلط دارند، اعتماد بسيار مهم است. ديگر نياز نداريم فقط به كسانى كه پيوسته در مـعرض ديدمان هستند و فعاليت هايشان را مستقيما مىتوان بازنگرى كرد، اعتماد كنـيم. اعتماد هنگامى ضرروى مىشود كه در نتيجه فاصلهگيرى روز افزون زمانى و مكانى، ديگر اطلاع كاملى از پديدههاى اجتماعى نداشته باشيم. به نظر گيدنز در جوامع نوين، افراد هـرچه فـاصله زمـانى-مكانى بيشترى ازهم داشته باشند، به اعتماد نـياز بـيشترى دارند. (قلی پور و پیران نژاد، 1387: 235- 238)
- اعتماد در سازمان های خیریه
بسیاری از افرادی که می بخشند، به ویژه زنان و افراد متعلق به نسل جدید، یک تبیین شفاف از این که پولهای آنها صرف چه کارهای میشود را خواستارند. آنها همچنین این فرصت را خواستارند تا در مورد این که پولهایشان چگونه هزینه شود، انتخاب کنند(,p481994Braus,). پاسخگویی خیریهها، منجر به ایجاد شفافیت سازمانی شده و شفافیت به عنوان مهمترین و اصلی ترین عامل شکلگیری اعتماد شناخته میشود. اعتماد مخاطبین به یک خیریه منجر به شکل گیری تعهد نسبت آن خیریه شده و در نهایت رفتار بخشیدن و کمک به آن خیریه از سوی مخاطبان انجام خواهد شد.
شکل 143. چرخه شکل گیری اعتماد و تاثیر آن بر بخشش
اعتماد به مثابه یکی از دارایی های سازمانی در رابطه با بخش غیرانتفاعی بیشتر از هر چیز دیگری دارای اهمیت است، چرا که هسته انگیزبخش برای درگیر کردن و ایجاد تعهد در افراد خیر است. بخشیدن زمان و پول برای یک هدف مطلوب به وسیله اطمینان به این که زمان و پول هزینه شده دارای یک اثر مثبت است، شکل میگیرد.
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که اعتماد از کجا میآید؟ برخیها گفتهاند که اعتماد غریزی و حاصل از تمایل انسان قدیم برای به اشتراک گذاری غذا در جوامع مبتنی بر شکاراست. برخی دیگر گفتهاند که اعتماد افراد بیرون از ترس از مجازات برای انجام ندادن آن چیزهایی که از آنها انتظار میرود، برای رسیدن به خواستههای شخصی، برای اثبات همدردی، هویت یابی و روابط دوستانه اعتماد انجام می شود. بر اساس مدل زیر سه عامل اصلی تعیین کننده اعتماد سازمانی است: ویژگیهای اعتماد کننده، ویژگیهای سازمانی که به آن اعتماد میشود و ریسک ادراک شده.
- ویژگیهای اعتماد کننده تحت عنوان گرایش اعتماد کننده به اعتماد نشان داده شده است. به عبارت دیگر برخی افراد هستند که بیشتر از دیگران اعتماد میکنند.
- ویژگیهای مربوط به سازمانی که به آن اعتماد میشود تحت عنوان امانت[1] آمده است. بر اساس این مدل سه عامل بر روی اعتماد به سازمان اثرگذار است.
- توانایی: شایستگی که سازمان مورد اعتماد در یک موضوع یا دامنه خاصی داراست.
- خیرخواهی[2]: تمایل سازمان برای انجام خوبی در مورد اعتماد کنندگان
- تمامیت[3]: آیا سازمان دارای مجموعه ای از ارزش های محوری برای هدایت رفتار هست؟
(Becky & etal, ؟ , 5-6)
ریسک پذیری در ارتباط |
پیامد |
تمایل درونی اعتماد کننده |
توانایی |
خیرخواهی |
تمامیت |
اعتماد |
ریسک ادارک شده |
شکل 144. مدل اعتماد سازمانی(Mayer & etal, 1995)
- روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شهروندان تهرانی هستند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده شد. با در نظر گرفتن p=0.05 و در سطح اطمینان 99 درصد و مقدار e=0.06 حجم نمونه برابر با 459 محاسبه خواهد شد. از میان پرسشنامههای جمع آوری شده، تعداد 474 پرسشنامه قابل استفاده بدست آمد که تحلیلهای آماری بر روی آن انجام میگیرد. در خصوص مشخصات جمعیت شناختی نمونه مورد مطالعه باید گفت 59.2 درصد از پرسش شوندگان مرد و 40.8 درصد آنها زن هستند. 49.8 درصد آنها مجرد، 48.5 درصد آنها متاهل و 1.5 درصد متارکه و 0.2 آنها همسرشان فوق کرده است. مدرک تحصیلی نمونه مورد مطالعه عبارت است از: حدود 13 درصد افراد زیردیپلم، 14 درصد دیپلم، 24 درصد فوق دیپلم، 37 درصد لیسانس، 11 درصد فوق لیسانس و یک درصد دکتری. میانگین سنی نمونه نیز برابر با 25 سال محاسبه شده است.
- تحلیل داده ها
از آنجایی که آزمون نرمال بودن نشان داد توزیع دادههای بدست آمده نرمال نیست، لذا باید از آزمون های ناپارامتریک برای تحلیل دادهها استفاده کرد. برای این کار از آزمون ناپارامتریک دوجملهای[6] استفاده می شود. آزمون دوجملهای را هم می توان برای آزمودن نسبت موفقیت یک جامعه استفاده نمود و هم میتوان برای اندازه گیری میانگین یک عدد به صورت ناپارامتریک استفاده نمود. از این آزمون در صورتی که دادههای نسبی ما نرمال نباشند و بخواهیم آزمون اندازه میانگین یک جامعه را برای آن صورت دهیم و همچنین در صورتی که مقایسه اندازه گیری دادهها رتبه ای باشد استفاده می شود(سبحانی فرد و اخوان، 1394، ص147). نتایج این آزمون برای اعتماد به بخش دولتی و بخش غیردولتی در جدول زیر محاسبه شده است.
Category | N | Observed Prop. | Test Prop. | Exact Sig. (2-tailed) | ||
اعتماد به خیریههای دولتی | Group 1 | <= 3 | 288 | .65 | .50 | .000 |
Group 2 | > 3 | 153 | .35 | |||
Total | 441 | 1.00 | ||||
اعتماد به خیریههای غیردولتی | Group 1 | <= 3 | 307 | .68 | .50 | .000 |
Group 2 | > 3 | 142 | .32 | |||
Total | 449 | 1.00 |
با توجه به جدول فوق از آنجایی که مقدار sig کمتر از پنج صدم بدست آمده است، فرض صفر رد شده و فرض مقابل آن پذیرفته می شود. نتیجه آزمون نشان می دهد که اعتماد مردم به هر دو نوع خیریه ها (دولتی و غیردولتی) بزرگتر مساوی حد متوسط است و این یعنی مردم به این دو نوع خیریه اعتماد دارند.
اما حال می خواهیم ببینم که آیا بین میزان اعتماد مردم به خیریه های دولتی و اعتماد مردم به خیریه های غیردولتی، تفاوتی وجود دارد؟ برای این کار از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف دو نمونه ای که یکی از آزمون ناپارامتریک مقایسه میانگین دو جامعه مستقل است استفاده می شود. فرضیات آماری این آزمون به شکل زیر است:
نتایج آزمون در جدول زیر نشان داده شده است:
جدول . نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنوف دو نمونه ای
trust | ||
Most Extreme Differences | Absolute | .062 |
Positive | .044 | |
Negative | -.062 | |
Kolmogorov-Smirnov Z | .907 | |
Asymp. Sig. (2-tailed) | .383 | |
a. Grouping Variable: group |
با توجه به این که مقدار sig بیشتر از پنج صدم بدست آمده است لذا دلیلی برای رد فرض صفر وجود ندارد و بر این اساس فرض برابری میانگین دو جامعه تایید می شود. اما برای آنکه بتوانیم تحلیل دقیقتری از اعتماد مردم نسبت به خیریههای دولتی و غیردولتی بدست آوریم، مناسب است که پراکندگی دادهها در این دو متغیر را با یکدیگر مقایسه کنیم. برای این کار از آزمون لون که به بررسی مقایسه واریانسهای دو گروه می پردازد، بهره باید گرفت. در جدول زیر نتایج اجرای این آزمون برای دو متغیر گفته شده آمده است.
Levene’s Test for Equality of Variances | ||
F | Sig. | |
18.582 | .000 |
با توجه به رد شدن فرض صفر در جدول فوق باید گفت که واریانسهای این دو متغیر برابر نیستند. به این معنی که پراکندگی اعتماد به خیریههای دولتی و پراکندگی اعتماد به خیریههای غیردولتی در نمونه مورد مطالعه متفاوت است. در جدول زیر شاخصهای توصیفی برای این دو متغیر آمده است. همانطور که مشخص است اعتماد به خیریههای دولتی واریانسی برابر با 1.9 دارد در حالی که واریانس اعتماد به خیریههای غیردولتی معادل 1.4 است.
با توجه به جدول فوق، ضریب چولگی هر دو متغیر در یک سطح گزارش شده است اما ضریب کشیدگی آنها متفاوت است. «اگر مقدار ضریب کشیدگی بیشتر از 3 باشد میگوییم منحنی نمونهها ما بلندتر از نرمال بوده و اگر کمتر از 3 باشد منحنی نمونههای ما کوتاهتر از نرمال است» (سبحانی فرد و اخوان، 1394، 96). با این توضیح باید گفت که هر دو نمودار کوتاهتر از نرمال است. برای این که تصویر بهتری از فاصله توزیع این دو متغیر نسبت به توزیع نرمال داشته باشیم، میتوان نمودار هیستوگرام این دو متغیر همراه با خط نرمال را به صورت زیر ترسیم کرد.
شکل. نمودار هیستوگرام اعتماد به خیریه های دولتی
شکل. نمودار هیستوگرام اعتماد به خیریه های غیردولتی
به طور خلاصه باید گفت که اگر چه به صورت میانگین اعتماد مردمی به دو خیریه بخش دولتی و بخش غیردولتی در یک سطح قرار دارد، اما تنوع و تکثر اعتماد به خیریههای دولتی بیشتر از خیریههای غیردولتی است. به عبارت دیگر میزان اعتماد اکثر افراد به خیریههای غیردولتی در سطح متوسط گزارش شده است، اما در مورد خیریه های دولتی تقریباً تفاوتی از نظر تعداد افرادی که در سطوح مختلف اعتماد (از خیلی زیاد تا خیلی کم) قرار دارند، وجود ندارد.
بررسی تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان اعتماد
برای بررسی تفاوت معناداری بین جنسیت زن و مرد در دو شاخص میزان اعتماد به خیریهها، از آزمون من ویتنی استفاده شد که با توجه به جدول زیر و مقدار sig محاسبه شده، می توان نتیجه گرفت که تفاوت معناداری در میزان اعتماد در دو جنسیت زن و مرد وجود ندارد. علاوه بر این تفاوت معنی داری در دو گروه افراد متاهل و مجرد در خصوص میزان اعتماد به خیریه های دولتی و غیردولتی دیده نشد.
|
|
اما در خصوص نقش تحصیلات در میزان اعتماد از آزمون کروسکال والیس استفاده شد که بر اساس جدول زیر نتایج آن بدست آمد.
اعتماد به خیریه های دولتی | اعتماد به خیریه های غیردولتی | |
Chi-Square | .549 | 3.971 |
df | 2 | 2 |
Asymp. Sig. | .760 | .137 |
با توجه به جدول فوق، تفاوتی در سطح تحصیلات مختلف در اعتماد به خیریه های دولتی و غیردولتی دیده نمی شود، اما با ترسیم نمودار میانگین اعتماد در سطوح مختلف تحصیلات مشخص می شود که هر چه تحصیلات افزایش می یابد، میزان اعتماد بیشتر می شود. البته با توجه به رد فرض صفر، امکان تعمیم پذیری این رابطه به جامعه وجود ندارد.
- جمع بندی
بدون شک مهم ترین عامل برای جلب کمک های مردمی توسط یک خیریه چه در شکل دولتی و چه در شکل غیردولتی، عنصر اعتماد است. مردم زمانی حاضر می شوند کمک های مالی و مادی خود را از طریق یک سازمان به دست نیازمندان برسانند که نسبت به عملکرد آن سازمان اعتماد داشته باشند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که تفاوت معناداری در خصوص میزان اعتماد مردم به خیریه های دولتی و خیریه های غیردولتی وجود ندارد. به عبارت دیگر میزان اعتماد مردم به هر دو به یک اندازه است. اما نکته قابل توجه در تحلیل اعتماد مردمی به خیریه های دولتی و غیردولتی، توجه به نمودار میله ای این دو سوال است.
همان طور که مشخص است در نمودار اعتماد به خیریه های غیردولتی، بیشترین فراوانی در سطح متوسط قرار دارد، در حالی که در نمودار اعتماد به خیریه های دولتی، تقریبا پراکندگی دسته ها یکسان است(به زبان آماری فرض صفر آزمون کای دو در اعتماد به خیریه های دولتی رد نشده است) با این توضیح باید گفت که خیریه های دولتی در عین آنکه طرفدارانی سرسخت و دو آتیشه(!) دارند، مخالفان جدی و به شدت متنفر هم دارند(!) در حالی که این موضوع در خیریه های غیردولتی به این شدت نیست و اکثر مخاطبان در مرکز نمودار یعنی در دامنه اعتماد متوسط (کمی بیشتر یا کمتر) قرار گرفته اند. دلیل این موضوع چه می تواند باشد؟ این فرضیه که «طرفداران خیریه های دولتی کسانی هستند که تعلق و گرایش بیشتری به ساختار سیاسی کشور داشته و یا به واسطه تمایلات و گرایشات مذهبی خود، اعتماد زیادی به نهاد دولتی پیدا کرده اند، در حالی که مخالفان اعتماد به دولت کسانی هستند که تصور فاسدانه ای از حکومت را در ذهن داشته و آن را به همه شئون و امور مرتبط با دولت تسری می دهند»، تا چقدر می تواند درست باشد؟ چرا این تکثر و شدت تقابل تصویرهای شکل گرفته از اعتماد در خصوص خیریه های غیردولتی در ذهن مخاطبان شکل نگرفته است؟
آزمون کای دو انجام شده نشان داد که پراکندگی وضعیت اعتماد به خیریههای دولتی و خیردولتی به یک شکل نیست. در حالی که مقایسه میانگین دو جامعه فرض برابری میزان اعتماد به دو نوع خیریه را تایید کرد.
منابع
- پورعزت، علی اصغر؛ قلی پور، آرین؛ حضرتی، محمود (1388)، بررسی تأثیر رهبری خدمتگذار بر اعتماد سازمانی و توانمند سازی در سازمان های دولتی، مجله مدیریت دولتی(دانشگاه تهران) ، شماره 2 (از صفحه 103 تا 118)
- جواهری، فاطمه؛ بالاخانی، قادر (1385)، رسانه جمعی و اعتماد: بررسی تأثیر رسانه های جمعی بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهروندان تهرانی)، مجله علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد) ، شماره 7 (از صفحه 1 تا 29)
- زاهدی، شمس السادات؛ خانباشی، محمد؛ رضایی،الهام (1390)، افزایش اعتماد عمومی بر پایه ارتقای فرهنگ پاسخ گویی، مجله پژوهشنامهی مدیریت اجرایی ، شماره 5 (از صفحه 69 تا 94)
- ساعدی، علی محمد؛ عبادی نژاد، علی؛ حسینی مقدم، علی (1391)، بررسی و تبیین شاخص های اعتماد به پلیس، مجله دانش انتظامی، شماره 54 (از صفحه 7 تا 44)
- شایگان، فریبا (1387)، بررسی میزان اعتماد مردم به پلیس (مطالعه موردی شهر تهران)، مجله دانش انتظامی، شماره 39 (از صفحه 39 تا 59)
- شایگان، فریبا؛ جریانی، حمید (1390)، اعتماد به پلیس: مطالعه تطبیقی میزان اعتماد به پلیس مردم پکن و تهران به پلیس، مجله مطالعات مدیریت انتظامی، سال ششم؛ شماره 3 (از صفحه 417 تا 434)
- شیانی، ملیحه؛ زاهدی، محمد جواد؛ علی پور، پروین(1388)، اعتماد و مشارکت (بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در شهر تهران)، مجله جامعه شناسی ایران، دوره دهم، شماره 2 (از صفحه 109 تا 135)
- غفاری، سید رامین؛ مرادی، محمود؛ نیک بخت، داوود (1390)، سطح بندی و برنامه ریزی فضاهای گردشگری روستایی بخش مرکزی شهرستان بویر احمد، مجله مطالعات و پژوهش های شهری و منطقه ای، شماره 11 (از صفحه 97 تا 118)
- قلی پور، آرین؛ پیران نژاد، علی (1387)، ارتقای اعتماد عمومی و دموکراسی الکترونیکی: تبیین نقش دولت الکترونیک، مجله مدرس علوم انسانی ، شماره 56 (از صفحه 219 تا 256)
Funk and Wagnalls, Standard Desk Dictionary, Harper & Row, 1985.
S.P. Robbins and M. Coulter, Management (6th ed.), Prentice Hall, 1999.
- Kreitner and A. Kinicki, Organizational Behavior (4th ed.), Irwin McGraw-Hill, 1998.
[1] trustworthiness
[2] benevolence
[3] integrity
[1] Organizational trust
[2] interorganizational trust
[3] Basic trust
[4] Inter personal trust
[5] Generalized trust
[6] Binominal
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.