نقش وقف در پایداری مدارس علمیه با تاکید بر مدارس شهرستان فردوس در خراسان جنوبی

 

چکیده:

مدارس علمیه یکی از مهمترین نهادهای مذهبی و سیاسی تاثیرگذار در حیات جامعه بشری محسوب می شود که از دیرباز با توجه به سنت حسنه وقف و اتکا به همت عالمان دینی شکل گرفته اند. شهرستان فردوس با توجه به قدمت و دیرینه طولانی آن و مسجد جامعی که در اواخر قرن6 ه.ق در این خطه شکل گرفته، نشان از توجه وافر مردمان و حاکمان این منطقه به بحث مذهب، آموزش و توسعه علوم دینی بوده است. علاوه بر این برخاستن علما و بزرگانی از این سرزمین در چند سده اخیر نشان از رواج تحصیل علوم دینی در این شهر  بوده است که ایجاد مدارسی چند گواهی بر این مدعاست. این پژوهش که بر پایه مطالعات توصیفی – تحلیلی و با روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای، اسنادی و میدانی صورت گرفته است درصدد این است که اهمیت موضوع وقف و تاثیر آن را بر شکل دهی و پایداری مدارس علمیه شهرستان فردوس بیان کند. از اهداف اصلی این پژوهش، شناساندن این مدارس در شهرستان فردوس که طبق سنت حسنه وقف شکل گرفته اند و نقش این سنت در شکل دهی به آنان است.

کلیدواژه: وقف، مدارس علمیه، فردوس، خراسان جنوبی

 

مقدمه:

مدرسه یکی از گونه های معماری در دورۀ اسلامی است که به علت اهمیت آموزش علوم دینی و مذهبی به صورت گسترده ای در جهان اسلام رشد و توسعه داشته است. فضای تعلیم علوم دینی ابتدا در مساجد قرار داشت ولی به تدریج به علت رشد تعداد دانش پژوهان یا طلاب علوم دینی و افزایش دروس آموزشی و از همه مهم تر نیاز به محلی برای اقامت و زندگی طلاب، مدرسه فضا و شکل معماری خاص خود را در هر منطقه پیدا کرد. در این مدارس ابتدا علوم دینی مانند فقه، حدیث و تفسیر تدریس می شد ولی به تدریج دروس دیگری مانند طب و ریاضیات نیز بدان اضافه شد (کسایی، 1374: 137). با رواج مدارس از قرن سوم، این محل نیز، در کنار مراکز پیش گفته، محل تحصیل طالبان علوم دینی شیعیان گشت (ناجی، 1386: 499-501). (بهترین اثر در تائید این موضوع، الانقض کتاب مشهور عبدالجلیل قزوینی رازی است که در قرن ششم در معرفی مراکز علمی شیعیان و رونق علوم دینی در شهرهای شیعه نشین، به مدارس آنان در شهرهای مختلف ایران از جمله سبزوار، ری، قم، کاشان، ورامین، آبه، ساری و غیره اشاره کرده است (قزوینی رازی، 1358: 34-38). در دوران قاجار و به ویژه از اواخر قرن سیزدهم هجری قمری که جریان ظهور مؤسسات و پدیده های نوین تمدنی شد گرفت، واژگان حوزه و علمیه نیاز کاربردهای دیگری یافت که حاصل آن تحول معنا و مفهوم آنها بود (دولت آبادی، 1336: 25).

همراه با کلمه ی حوزه، «علمیه» نیاز در سال های منتهی به مشروطیت مفاهیم جدیدی یافت. این واژه به عنوان نام خاص، ظاهراً نخستین بار اسم روزنامه ای گشت که توسط اعتضادالسلطنه از سال 1280 ق/ 1242 ش به سه زبان فارسی، عربی و فرانسه منتشر می شد. بعد از آن در محرم1316ه.ق علمیه نام مدرسه ای گشت که در تهران توسط احتشام السلطنه (1314ش) تاسیس شد. انتخاب این عنوان برای مدرسه ی مذکور بدان سبب بود که تا پیش از آن در تاریخ اسلام و ایران، مدرسه جایگاه تعلیمات عالیه بود، اما همزمان با ایجاد این مدرسه، مدارس دیگری نیز از جمله مدرسه رشدیه (تأسیس رمضان 1911 ق)، ابتدائیه (تأسیس محرم 1316ق)، مدرسه شرف (تأسیس ربیع الاول 1316 ق)،  مدرسه افتتاحیه (تأسیس شعبان 1316 ق) و غیره در تهران و سایر شهرهای کشور تأسیس شد که غالباً به تعلیمات مقدماتی و به ویژه تعلیم کودکان اختصاص داشت (دانشیار، 1391: 85). شهر فردوس که در شمال غربی شهر بیرجند قرار دارد و از نظر جغرافیایی و تقسیمات کشوری، مرکز شهرستان فردوس در استان خراسان جنوبی است. نام قدیم این شهر» تون «بود که در سال 1308 ش به » فردوس «تغییر یافت. در کلیۀ منابع تاریخی از این شهر به نام» تون «یاد شده است. شهر فردوس در سال 1347 ش بر اثر زلزلۀ مهیبی ویران شد و پس از آن شهر فعلی در سمت شرق و شمال شرقی محدودۀ شهر اولیه احداث شد. در محدودۀ شهر قدیم فردوس آثار ارزشمندی از گذشته بر جای مانده است که از آن جمله می توان به مسجد جامع قدیم (متعلق به دورۀ سلجوقی و حتی قدیم تر)، مسجد کوشک (متعلق به قرون نخستین اسلامی تا صفوی)، بقعۀ امامزاده یا امامزادگان (متعلق به دورۀ تیموری و صفوی)، حوض سیدی (890ق) و مدارس تاریخی حبیبیه (911 ق) و علیا اشاره کرد (انیسی، 1395:4). توجه عالمان و حاکمان این منطقه نسبت به یادگیری علوم و فرهنگ دینی سبب شکل گیری مدارسی چند در این سرزمین از گذشته های دور تاکنون می باشد که با توجه به ایجاد تاسیسات متعدد آموزشی-عبادی، موقوفات بسیاری به عنوان پشتوانه مادی این تاسیسات منظور گردیده است. این مقاله قصد دارد تا به بررسی و معرفی مدارس علمیه این شهرستان که با توجه به سنت به وقف شکل گرفته و پایدار مانده اند بپردازد. در این پژوهش ابتدا تاریخچه و سیر تحول شهر به صورت اجمال بیان شده است و سپس به معرفی مدارس علمیه و معرفی اسناد وقفی مربوطه آنان می پردازیم.

روش تحقیق:

پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است از آن جایی که شکل گیری مدارس علمیه و پایداری این بناها در شهرستان فردوس با توجه به سنت وقف مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته روش پژوهش در این تحقیق بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بر پایه اطلاعات اسناد وقفی شکل گرفته است تا مصادیق کاربردی و عینی نهاد وقف را در پایداری مدارس علمیه این شهر مشخص نماید.

 

پیشینه تاریخی فردوس:

سیر تحول شهر تون تاریخ شهر تون در پیش از اسلام روشن نیست و نام آن در منابع این دوره ذکر نشده است. اطلاعات موجود در مورد این شهر در دوره اسلامی اندک و در پاره ای موارد مبهم است. ورود اسلام به تون را می توان در حدود سال فتح خراسان یعنی 28 ه.ق و حتی زودتر از آن دانست (یاحقی، بوذر جمهری، 1374: 24).

نام تون نخستین بار در نقشه خراسان در کتاب صورة الارض (۳۶۷ق) نوشته ابن حوقل ذکر شده است (ابن حوقل، ۱۳۴۵: ۱۶۳). مؤلف ناشناس کتاب حدود العالم من المشرق الى المغرب (۳۷۲ق) تون را به عنوان یکی از شهرهای قهستان ذکر می کند و در این کتاب «ترشیز، کندر، ینابد، تون و کری شهرک هایی» دانسته شده است «از حدود کوهستان و نشابور با کشت و برز بسیار» (ناشناس، ۱۳۴۰: ۹۰). مقدسی در کتاب معروف خود احسن التقاسیم فی المعرفة الاقاليم (۳۷۵ق) تصویر روشنی از تون به دست می دهد و می نویسد: «آباد و پرجمعیت است. مردم جولاهه و پشم کار هستند، دانشمندان بزرگ نیز دارد. دژی دارد جامعش در میان شهر است. از کاریزی که در جامع ظاهر می شود، می آشامند» (مقدسی، ۱۳۶۱: ۴۳۶). جیهانی در کتاب اشکال العالم (نیمه دوم قرن ۴ق) از تون به عنوان شهری آبادان و بزرگ در منطقه قهستان یاد می کند. او در کتابش از کرباس های خوب و زیلوها که در تون بافته و به نیشابور و سایر نقاط برده می شوند، یاد می کند (جیهانی، ۱۳۶۸: ۱۵۶).

ناصر خسرو قبادیانی در نیمه اول قرن ۵ ه.ق از تون دیدار می کند و آن را چنین توصیف می کند: «… شهر تون، شهری بزرگ بوده است، اما در آن وقت که من دیدم اغلب خراب بود و بر صحرایی نهاده است و آب روان و کاریز دارد و بر جانب شرقی باغ های بسیار بود و حصاری محکم داشت. گفتند در این شهر چهارصد کارگاه بوده است که زیلو بافتندی و در شهر درخت پسته بسیار بود و در سرای ها و مردم بلخ تخارستان پندارند که پسته جز بر کوه نروید و بنا شد…» (قبادیانی ،1335: ۱26). همه اینها نشانگر این امر است که تون شهری آباد و پر رونق در قرون اولیه اسلامی بوده است. از تحولات این شهر در دوره سلجوقیان (۴۳۱- ۵۹۰ق) اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی وجود مسجد جامع شهر که به امروز به اسم مسجد جامع قدیم شناخته می شود و ایوان باشکوه قبلی آن، که احتمالا متعلق به نیمه دوم قرن 6 ه.ق است، گواهی بر رونق و اهمیت شهر در این دوره است. در نیمه دوم قرن 5 ه.ق شاهد ظهور اسماعیلیان در این منطقه هستیم. در سال ۴۸۴ ه.ق قلعه هایی در منطقه قاین و تون به تصرف آنها در می آید (یاحقی و بوذرجمهری، ۱۳۷۴: ۵۱).

در نیمه اول قرن 7 ه.ق و پیش از حمله مغول، شهر تون به دلیل قرارگیری در مسیر راه های تجاری، از رونق اقتصادی برخوردار بود. شهر تون در سال ۶۵۳ق توسط سپاه هولاكو فتح شد و اهالی آن قتل عام شدند و شهر غارت و ویران شد. رشیدالدین فضل الله در کتاب جامع التواریخ (۷۱۰ق) ذکر می کند که سپاهیان هولاكو در جریان تصرف شهر تون، بخش شهرستان آن را تصرف می کنند (رضوی، ۱۳۸۸: ۱۶۳). این گفته نشان می دهد در این دوران احتمالا تقسیمات شهری کهن ایران یعنی شهرستان و ربض در شهر تون وجود داشته است. بدین ترتیب شارستان شهر احتمالا در همان محل ارگ تون بود و در پیرامون آن یعنی ربض، بازار و خانه های مسکونی واقع بوده و در گرداگرد آنها نیز باغ ها و اراضی کشاورزی قرار داشته است. این احتمال با تصویری که در سالهای بعد حمدالله مستوفی در کتابش نزهت القلوب (۷۴۰ق) از شهر تون ارائه میدهد همخوانی دارد. وی می گوید: «این زمان شهری وسط است وضع آن شهر چنين نهاده اند که اول حصاری بغایت بزرگ نهاده و خندق عمیق بی آب دارد و بازار در گرد حصار درآورده و شهر و خانه در گرد بازار و باغات و تودستان ها در گرد خانه ها و غله زار در گرد باغات و در گرد غله زارها بندها بسته که آب می گیرند و آب بدان غله می برند و در آن بندها خربزه بی آب زراعت می کنند بغایت شیرین می باشد و آب از کاریزها است و هوایش معتدل و حاصلش غله و میوه و ابریشم باشد» (مستوفی، 1336: ۲۰۷). همه اینها نشان از حیات و رونق اقتصادی شهر تون در زمان ایلخانان مغول (۶۵۴ – ۷۵۰ق) دارد.

از تاریخ شهر تون در دوره تیموریان (91۱-77۱ق) اطلاعات روشنی در دست نیست. ظاهراً شهر تون از حمله تیمور (۷۷۱- ۸۰۷ ق) در امان بود و آسیبی به آن وارد نیامد. بنابراین می توان انتظار داشت که ساختار کالبدی آن در این دوره تغییر چندانی نسبت به گذشته پیدا نکرده باشد. حافظ ابرو در کتاب جغرافیای حافظ ابرو (۸۱۷ق) از تون به عنوان شهری قدیمی که قلعه ای محکم دارد، یاد می کند (حافظ ابرو، ۱۳۴۹: ۳۶).

در دوره صفوی شهر تون به علت نزدیکی خراسان به ماوراء النهر، از گزند حمله ازبکان در امان نبود و چندین مرتبه این شهر به تصرف آنها در آمد و نبردهایی بر سر بازپس گیری آن توسط صفویان با قوای مهاجم رخ داد (یاحقی و بوذرجمهری، ۱۳۷۴: ۶۴). در دوره صفویان، تون اهمیت می یابد و به پایگاه اصلی ایشان در جنوب خراسان تبدیل می شود. شاه طهماسب (حک ۹۳۰ – ۹۸۴ ق) یکی از امرای نامدار خود به نام سلیمان خلیفه ترکمان را به حکومت تون منصوب می کند. به دستور شاه ارگ بزرگ تون مرمت و بازسازی می شود (آذری دمیرچی، ۱۳۵۰: ۴۴). همچنین کتیبه ای در مسجد کوشک که در قسمت جنوب غربی شهر واقع است تاریخ ساخت آن را ۹۸۴ ق و در زمان شاه طهماسب ذکر می کند (نوغانی، ۱۳۶۶: ۱۸۷). ميرزا مهدى خان استرآبادى منشى نادر شاه در جهانگشاى نادرى که ما را از دوران افشاريه و اقدامات و فتوحات نادر شاه آگاه مى سازد در خصوص شهر تون در این دوره هم صحبت به میان آورده است: «تون شهرى است بخراسان در 426 كيلومترى مشهد و 72 كيلومترى گناباد و دامنه كوههاى كلات. حمد اللّه مستوفى آنرا از شهرهاى اقليم چهارم ذكر مى‏كند كه طولش از جزاير خالدات «صب‏ك» و عرضش از خط استواء «لدك»  مى‏باشد. به نقل مستوفى اين شهر در زمان قديم بسيار آبادان بوده ولى بعهد او شهر متوسطى شده است و همو از خندق و حصار و باغهاى اين شهر و بخصوص خربزه شيرين تون شرح مفصلى مى‏آورد. اعتماد السلطنه به نقل قول از مسافرى بنام محمد مجدى مى‏گويد شهر تون بسبك شهرهاى چين ساخته شده است يعنى مدور با دو حصار و خندق عميق (استرآبادی، 1377: 467).

در این دوره بازار به صورت خطی به سمت جنوب شرقی توسعه می یابد که ساخت مدرسه حبیبیه در سال ۹۱۱ ق در کنار آن دلیلی بر این مدعاست. در دوره سلطنت نادرشاه (۱۱۴۸- ۱۱۶۰ق)، حکومت تون و طبس به یکی از رؤسای طایفه زنگویی واگذار می شود. حاکمان زنگویی در دوره های زندیه و قاجار نیز در این منطقه قدرت داشتند (یاحقی و بوذرجمهری، ۱۳۷۴: ۶۴).

در دوره قاجار صنیع الدوله در کتاب مرات البلدان، تصویری از شهر تون به دست میدهد که با آنچه حمدالله مستوفی از آن ارائه میدهد تفاوت چندانی ندارد. ولی نکته ای که وی مشخصاً به آن اشاره می کند وجود بازار، مسجد و کاروانسراهای آجری است که نشانگر اهمیت آنها به عنوان فضاهای شاخص شهری در آن دوره است (صنیع الدوله، ۱۳۶۷ج ۱: ۸۱۵). در سفرنامه خراسان و کرمان اثر افضل الملک‏ که قسمت اول آن مربوط به حوادث تاریخی و جنبه جغرافیایی شهرها در بخش خراسان در سال 1320 ه.ق می باشد از تون و وضعیت اشتغال مردم یاد کرده است: «شهر تون شهرى‏ بزرگ بوده است اما در آن وقت كه من ديدم اغلب خراب بود و بر صحرائى نهاده است و آب روان و كاريز دارد و بر جانب شرقى باغهاى بسيار بود و حصارى محكم داشت. گفتند در اين شهر چهارصد كارگاه بوده است كه زيلو بافتندى و در شهر درخت پسته بسيار» (افضل الملک، بیتا: 147). در جایی دیگر اظهار داشته است که: « شهر تون هم جزء حكومت طبس است از آن جهت عماد الملك در اين شهر باغ و عمارت مخصوص و در اطراف املاك مخصوصه دارد» (همان، 143).

 

پیشینه مدارس علمیه فردوس:

تون به دارالمومنین معروف بوده است و برخاستن علما، فقها و افراد صاحب نام و درس خوانده از این شهر در طول تاریخ، بویژه طی سه چهار سده اخیر می نماید که تحصیل علوم دینی در این شهر رواج داشته و مدارسی چند که با همت واقفان خیراندیش اداره می شده است، پرچم علم و دیانت را در این شهر حاشیه نشین کویر برپای می داشته است. در زیر نام و معرفی مختصر چند تا از این مدارس که تا همین اواخر برجای بوده است، می آید (یاحقی، بوذر جمهری، 1374: 74).

 

مدرسه علمیه حبیبيه:

این مدرسه در ضلع جنوبی خیابان فرهنگ در سال ۹۱۱ (ه. ق) در دوران صفویه بدست میرزا حبیب الله پسر علاء الدين تونی ساخته شد. این مدرسه تعداد زیادی از طلاب را در دروس مقدماتی فقه و اصول تربیت کرده است و از راه در آمد املاك و آسیاب هایی که بر آن وقف بوده، اداره می شده است (یاحقی، بوذر جمهری، 1374: 74).

ساختمان این مدرسه به شکلی ساخته شده است که در تمام فصول سال زمانی که آفتاب تمام صحن مدرسه را فرا گیرد، ظهر شرعی آغاز می شود. در سال ۱۳۴۷ بر اثر زلزله خسارت فراوانی دید و در سال های بعد از انقلاب سازمان حفظ و آثار باستانی با همکاری اداره اوقاف شهرستان، آن را بازسازی کرد (جوادی، 1385: 45). این مدرسه از سال 1364 مورد بهره برداری قرار گرفت و در این سال 34 نفر طلبه و 5 مدرس داشته است (یاحقی، بوذر جمهری، 1374: 139) هم اکنون این مدرسه با مدیریت حجة الاسلام و المسلمین آقای انصاری با تعداد زیادی از طلاب فعال است و دروس مقدماتی – رسائل و مکاسب تدریس می شود (جوادی، 1385: 45). بر اساس وقف نامه موجود، این مدرسه در سال ۹۱۱ ق توسط حاج میرزا حبیب الله پسر علاءالدین تونی ساخته شده است و به همین دلیل به نام «حبیبیه» شهره شده است. اهمیت این مدرسه در این است که این بنا یکی از آثار نادر برجای مانده از دوران حکومت شاه اسماعیل صفوی (۹۰۷- ۹۳۰ق) است و می توان آن را احتمالاً قدیم ترین بنای موجود صفوی در منطقه خراسان برشمرد. نقشه این بنا شباهت بسیار زیادی به طرح مدرسه شاه مشهد به تاریخ ۵۶۷ ق در افغانستان دارد که می توان از آن به عنوان قدیم ترین مدرسه در قلمرو ایران بزرگ (ایران فرهنگی شامل ایران و افغانستان و تاجیکستان و ورارود) تا دوره صفوی نام برد.

موقوفات:

یکی از مهم ترین اسناد وقفی متعلق به مدرسه حبیبیه، وقف نامه حاج میرزا حبیب اللّه است که این مدرسه را در سال 911 ق با تصدی گری حسین مجدی بنا کرد و موقوفاتی را چون موقوفه ملک سعدآباد و شادکی و غیره را جهت نگهداری این بنا در نظر گرفت و به مصرف حقوق طلاب، خادم، مؤذن و قرائت قرآن رساند.

 

مدرسة عليا:

بانی این مدرسه مير على بيك نامی است که آن را در سال 1235 بنا کرده است و در سال های پیش از زلزله کتابخانه کوچکی داشته است که مورد استفاده طلاب بوده است. بعدها اراضی میان دو مدرسه عليا و حبیبیه را تسطیح کردند و به صورت باغی مشجر به نام باغ علمی درآوردند. بنای همه این مدارس بعد از زلزله به صورت مخروبه درآمده و قسمت های زیادی از آن تسطیح شده است (یاحقی، بوذر جمهری، 1374: 74).

مدرسۀ علیا فاقد هرگونه کتیبه ای است که تاریخ ساخت آن را مشخص کند. متون تاریخی نیز مطلب صریحی در این مورد بیان نمی کنند. ویژگی های کالبدی و نیز خصوصیات اصلی معماری مدرسه و وقف نامۀ آن و نیز بررسی تاریخی شهر، آگاهی هایی به دست می دهند که می توانند در مورد تاریخ احتمالی ساخت بنا راهگشا باشند. ویژگی های معماری مدرسۀ علیا شباهت زیاد آن به مدرسۀ حبیبیه را  که در سال 911 ق ساخته شده است نشان می دهد؛ ولی مدرسۀ علیا در مجموع از ویژگی ها و خصوصیات کامل تری برخوردار است. بنابراین می توان انتظار داشت که این بنا پس از مدرسۀ حبیبیه احداث شده باشد. به علاوه موقعیت قرارگیری بنا در کنار بازار اصلی شهر و در مسیر توسعۀ آن یعنی در سمت مشرق مدرسۀ حبیبیه، گواه دیگری بر این مدعا است.

شایان ذکر است که ساخت مدرسۀ علیا در آن زمان نیاز به پشتوانۀ مالی محکم و در واقع بانی ثروتمند و قدرتمندی داشت. با توجه به قدرت گرفتن خاندان زنگویی در دورۀ حکومت نادرشاه افشار (1148-1160 ق) در شهر فردوس، این احتمال وجود دارد که این مدرسه در همین دوران یعنی دورۀ افشاریه و تحت تأثیر بی واسطۀ معماری مدرسه هم جوارش یعنی حبیبیه، ولی در ابعاد بزرگ تر و به نشانۀ تفاخر و نمادی از حاکمیت جدید در این شهر بنیان گذاشته شده باشد. بررسی وقف نامۀ این مدرسه در دورۀ قاجار می تواند در تقویت چنین فرضیه ای تا حدود زیادی مؤثر واقع شود .در بخشی از وقف نامه مدرسه به تاریخ 1235 ق، مقارن با دورۀ سلطنت فتحعلی شاه قاجار (1212- 1250 ق) چنین آمده است: « … میر علی بیک خلف الصدق عالی شأن مرحوم  مغفور میر مرتضی بیک عرب زنگویی نایب بلده تون شده ارادۀ تعمیر مدرسۀ مخربه ]مخروبه] واقعه در بلدۀ مزبوره در محله میدان در جنب مدرسۀ قدیمه مشهور به حبیبیه در غرب آن واقع است و هر دو بر کنار شارع عام می باشد نموده و وقف مؤبد و حبس مخلد شرعی نمود …». این مطلب نشان می دهد که اولاً این مدرسه در زمان مذکور وجود داشته ولی مخروبه بوده و بانی قصد تعمیر آن را داشته است. ثانیاً در وقف نامه نام مدرسۀ «قدیمۀ حبیبیه « ذکر شده است که منظور از ذکر صفت» قدیمه «احتمالاً اشاره به قدمت بیشتر آن از مدرسۀ علیا است. ثالثاً خود میرعلی بیک متعلق به خاندان عرب زنگویی بود، طایفه ای که مردانش از زمان نادرشاه تا دورۀ قاجار در تون حکمفرمایی می کردند. به این ترتیب این احتمال وجود دارد که علت اصلی تعمیر و نیز وقفِ منابعی برای نگهداری این مدرسه به دست میرعلی بیک زنگویی، احداث آن توسط یکی از افراد همین خاندان در گذشته بوده است. در نتیجه هدف از تعمیر این مدرسه در واقع حراست از این میراث خانوادگی و زنده نگه داشتن نام بانی اثر  که امروزه روشن نیست بوده است (انیسی، 1395: 17-18).

مدرسه علميه شيخ فردوس:

مدرسه شیخ در  نزدیک میدان صاحب الزمان و مدرسه حبیبیه در شهر فردوس واقع است. ساخت این مدرسه قدیمی در حدود سال ۱۲۰۵ ق توسط فردی به نام کربلایی محمد حسین شیخ آغاز شد، ولی از آن جا که واقف در سفر کربلا فوت کرد، ادامه ساخت آن توسط برادر و پسرانش دنبال شد و در نهایت در سال ۱۲۱۱ ق به پایان رسید (یاحقی، محمد جعفر، بوذرجمهری، خدیجه1374: 74). این مدرسه تاریخی یکی از مرکزهای مهم علمی و فرهنگی شهر فردوس بوده است و طلاب زیادی در آن به تحصیل اشتغال داشته اند.

موقوفات:

براساس وقف نامه موجود که در دست متولی است، موقوفات مدرسه عبارت اند از 1- نود فنجان آب بلده 2- دوازده فنجان از آب قنات سعدآباد با اراضی سعدآباد که درآمد آن باید صرف تعمیر، شهریه طلاب و سایر هزینه های مدرسه شود. ضمنا واقف ۵۲ فنجان آب بلده بر اولادش وقف مدرسه کرده به شرط آنکه در مدرسه تحصیل کنند و دست کم چند آیه قرآن تلاوت نمایند (پسندیده، 1396: 107).

 

مدرسه علمیه شیخ مجتبی قزوینی:

مدرسه مذکور در شهر فردوس، خیابان ابن یمین در جنب مصلای امام خمینی قرار گرفته است. این مدرسه با همت و پیگیری های آیت الله اسماعیل فردوسی پور و با کمک خیرین و مراجع در سال 1384 ساخته شد. البته فاز یک مدرسه در حدود 20 سال قبل بر آن در دو طبقه بنا شده بود که با پیگیری های آن مرحوم به بهره برداری رسید.فاز دوم مدرسه شامل کتابخانه در سال 1386 آغاز و پس از دو سال به بهره برداری رسید. ساختمان سالن اجتماعات در سال 1388 آغاز و تا کنون تکمیل نشده است. سبب نام این مدرسه نیز ارادت فراوان آیت الله فردوسی خود، علامه شیخ مجتبی قزوینی بوده است.

موقوفات:

یکی از موقوفه های مهم مدرسه علمیه شیخ مجتبی قزوینی، موقوفه ورثه خانم فاطمه نور صفا است که در مهر ماه 1401 به رشته تحریر درآمده است در این وقف نامه 5/2 فنجان آب از قنات بلده فردوس منقسم از موقوفه صفویه به مصارف مدرسه علمیه حاج شیخ مجتبی قزوینی رسیده است و متولی این امر را  مدیر وقت مدرسه علمیه حاج شیخ مجتبی قزوینی تعیین کرده اند و در انتها به مهر و امضای مدرسه علمیه شیخ مجتبی قزوینی، صدیقه و مبارکه برزو، عزرا و زهرا کبیری و مجید عباسی رسیده است (منبع: اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی موقوفه ورثه خانم فاطمه نور صفا مربوط به سنه 1401).

یکی دیگر از وقف نامه های مهم این مدرسه، وقف نامه غلامرضا برزو و عذری کبیری می باشد که در سال 1400 نگاشته شده است. در این سند اذعان شده که یک فنجان آب صفویه که عذری کبیری از مادرشان حوا نورصفا به ایشان منتقل شده است و دو فنجان آب از مادر غلامرضا برزو به نام کوچک نورصفا که به ایشان و دو خواهرشان منتقل شده است و به چهار گروهِ علما، صالحین، فقرا و    منتقل می باشد به هیچ کدام از این افراد منطبق نیست و و تصمیم گرفته اند که این سه فنجان آب صفویه را به مدرسه علمیه شیخ مجتبی قزوینی و حجه الاسلام آقای عباسی مدیر مدرسه علمیه واگذار نمایند تا هزینه طلاب علوم دینی آن حوزه شود و در انتها به مهر و امضای مدرسه علمیه شیخ مجتبی قزوینی، صدیقه، غلامرضا و مبارکه برزو، مجید عباسی، سید علی اکبر فضلی، سید حسن محمدزاده رضایی رسیده است (منبع: اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی موقوفه غلامرضا برزو و عذری کبیری مربوط به سنه 1400).

هبه نامه

یکی دیگر از اسناد متعلق به مدرسه علمیه حاج شیخ مجتبی قزوینی، هبه نامه حمید مرادنیا فرزند غلامرضا است که در سال 1400 این سند به نگارش درآمده است و موضوع آن سه دانگ مشاع از شش دانگ عرصه و اعیان زمین مزروعی به مساحت 75/1518 متر مربع واقع در شهر فردوس است که به مدرسه علمیه حاج شیخ مجتبی قزوینی هبه شده است و در آن اذعان شده است که مسئولین وقت مدرسه علمیه موظف اند حتی المصلحه عین ملک و ثمرات آن را حفظ و به نفع مدرسه بهره برداری نمایند و در انتها به مهر و امضای شاهدان و گواهان رسیده است (منبع: اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، هبه نامه حمید مرادنیا مربوط به سنه 1400).

 

مدرسه الزهرا (س) فردوس:

این مدرسه در سال 1374-1375 توسط مرحوم آیت الله فردوسی پور تأسیس گردیده است. تعداد طلبه های موجود در این مدرسه به تعداد 139 نفر می رسند که از آن ها تعداد 10 نفر خوابگاهی هستند. تعداد 20 استاد در این مدرسه مشغول به تحصیل هستند که یک استاد بصورت تمام وقت و مابقی بصورت حق التدریسی در امر آموزش مشغول هستند. متولی مدرسه از بدو تأسیس تاکنون مرحوم آیت الله فردوسی پور و حجت الاسلام و المسلمین محمد فردوسی پور هستند و مدیران مدرسه از بدو تأسیس تاکنون سرکار خانم شهرآئینی و سرکار خانم شهناز شهیدزاده هستند و علمای شاخص مدرسه مرحوم ایه الله فردوسی پور، حجه الاسلام جناب اقای محمد فردوسی پور، حجه الاسلام جناب اقای بابایی ماهانی، حجه الاسلام علیرضا کامجو و حجه الاسلام شاکری هستند. این مدرسه موقوفه ندارد و طلابی هم که جهت تحصیل به این مدرسه حضور پیدا می کنند از مکان هایی چون فردوس ، روستاهای تیغاب، سرایان، بغداده، سه قلعه، خانکوک، اسلامیه و باغستان هستند.

موقوفات:

یکی از موقوفه های مهم مدرسه الزهرا (س)  فردوس، موقوفه محمد اطهری فرزند علی اکبر متولد سال 1318 و خانم جاه طلب می باشد که در سال 4/1/1394 جاری شده است و سه دانگ از شش دانگ یک باب منزل مسکونی به مساحت 450 متر مربع واقع در خیابان حافظ شهر فردوس پلاک 61 بر هزینه های مدرسه علمیه خواهران الزهراء فردوس وقف نموده اند به شرط اینکه مدرسه در ماه رمضان یک ختم قرآن به نیت واقف برگزار و افطاری بدهد و در دهه آخر ماه صفر نیز عزاداری سید الشهداء برگزار و ثواب را به روح واقف هدیه نماید. و اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان فردوس متولی این امر باشد (منبع: اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی محمد اطهری و سرکار خانم جاه طلب مربوط به سنه 1394)

نتیجه گیری:

مدارس علمیه در شهر فردوس از گذشته‌های دور جایگاهی والا در میان مردم داشته و افرادی که در آن نیز به تحصیل می پرداخته اند بسیار مورد احترام بوده‌اند. این دیار چندین مدرسه علمیه تاریخی دارد که قدمت آن به سال‌ها قبل برمی‌گردد. وجود مدرسه علمیه علیا مربوط به دوره صفویه واقع در این شهر گواهی بر این ادعا است. ظرفیت های فرهنگی شهر فردوس، منش واقفان و باورهای اعتقادی مردمان این سرزمین  به گونه ای بوده است که شرایط را جهت وقف علمی و آموزشی فراهم آورد. عمده ترین مصادیق این گونه وقف را می توان در ایجاد مدارس علمیه، کمک هزینه طلاب، هزینه نگهداری و مخارج ساختمان، ایجاد کتابخانه و خرید کتاب و سایر لوازم جانبی مدرسه دانست. با مطالعه اسناد وقفی می توان به این نتیجه رسید که وقف عامل بسیار مهمی در شکل گیری و پایداری این گونه مدارس بوده است.

منابع:

آذری دمیرچی، علاء الدين (۱۳۵۰) «جغرافیای تاریخی فردوس» هنر و مردم، ش ۱۰۶: ۴۲- ۴۶.

انیسی، علیرضا (1395) مدرسۀ تاریخی عُلیا در فردوس؛ تحلیل و بررسی معماری، فصلنامه اثر، ش 72، 3-20.

ابن حوقل، محمدبن علی (1366) صوره الارض، مترجم جعفر شعار، چاپ دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر.

استرآبادى، ميرزا مهدى خان (1377) جهانگشاى نادرى، چاپ اول، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى: تهران.

افضل الملک، غلامحسین خان (بیتا) سفرنامه خراسان و کرمان، به اهتمام قدرت الله روشنی (زعفرانلو)، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه مشهد.

پسندیده، محمود (1396) حوزه علمیه خراسان: مدارس علمیه خراسان جنوبی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.

جوادی، حسین (1385) تاریخ و مشاهیر فردوس، مشهد: همیاران جوان.

جیهانی، ابوالقاسم بن احمد (۱۳۷۴) اشكال العالم. ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروزه منصوری، تهران: علمی و فرهنگی.

حافظ ابرو، شهاب الدین عبدالله (۱۳۴۹) جغرافیای حافظ ابرو (قسمت ربع خراسان)، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.

دولت آبادی، یحیی (1336) حیات یحیی، تهران: کتابفروشی ابن سینا.

دانشیار، مرتضی (1391) اصطلاح حوزه علمیه تاریخچه پیدایی و تحولات معنایی، پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، سال چهل و پنجم، ش1: 81-94.

رضوی، سید ابوافضل. (۱۳۸۸) شهر، سیاست و اقتصاد در عصر ایلخانان. تهران: انتشارات امیر کبیر.

صنیع الدوله، محمدحسن خان (۱۳۶۷) مرآت البلدان. به کوشش عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، ج ۱، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

قزوینی رازی، عبدالجلیل (1358) النقض موسوم به بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض، به کوشش میرجلال الدین محدث اُرمَوی، تهران، انجمن آثار ملی.

قبادیانی مروزی، ناصرخسرو (1335) سفرنامه ناصرخسرو، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: انتشارات زوار.

کسایی، نورالله (1374) مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن ها، تهران: امیرکبیر.

مقدسی، ابو عبدالله محمد بن احمد (1361) احسن التقاسیم فی معرفه الاقاليم، ترجمه علی نقی منزوی، جلد 1 و 2، تهران: شرکت مولفان و مترجمان ایران.

مستوفی، حمدالله (1336) نزهه القلوب، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران: نشر طهوری.

نوغانی، احمد (۱۳۶۸) «آثار تاریخی شهر فردوس»، مشکوه، ش ۱۷، ص ۱۸۵- ۱۹۳.

ناشناس (1362) حدود العالم من المشرق الى المغرب، کوشش منوجهر ستوده، تهران: کتابخانه طهوری.

ناجی، محمد رضا (1386) فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، تهران: امیر کبیر.

یاحقی، محمدجعفر؛ بوذر جمهری، خدیجه (1374) فردوس/تون (تاریخ و جغرافیا)، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.

 

 اسناد:

اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی محمد اطهری و سرکار خانم جاه طلب مربوط به سنه 1394

اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، هبه نامه حمید مرادنیا مربوط به سنه 1400

اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی موقوفه غلامرضا برزو و عذری کبیری مربوط به سنه 1400

اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی موقوفه ورثه خانم فاطمه نور صفا مربوط به سنه 1400

اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، آرشیو، وقف نامه عادی موقوفه ورثه خانم فاطمه نور صفا مربوط به سنه 1401

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *