سرمایه اجتماعی و امورخیریه در حکمرانی خوب
مژگان آسا¹ ، محمد رضا اخضریان کاشانی²
(1)دانشجوی دکتری جامعه شناسی m.asa94@yahoo.com
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران(2)
چکیده
امروزه حکمرانی خوب به پویش ها یا فرایند های تصمیم گیری ،چگونگی کاربرد قدرت وچند وچون روابط دولت وشهروندان(افراد وگروه ها)اشاره دارد.به گونه ای بنیادین حکمرانی درپیوند با چگونگی کاربرد قدرت،تعامل وپاسخگویی معنا می یابد وبا این پرسش هامواجه ست: چگونه تصمیم ها گرفته می شود؟چه کسانی تصمیم گیرنده می باشند؟ارتباط وتعامل دولت وشهروندان چگونه باید باشد؟ بنابراین حکمرانی خوب درکناربخش دولتی به جلب اعتمادشهروندان ومشارکت آنها به منظورمشروعیت بخشی وانسجام اجتماعی درقالب فعالیت های داوطلبانه مثل فعالیت های خیریه وشکل دهی فرصت های سیاسی واجتماعی اعضا خودنیازدارد که سرمایه اجتماعی می تواند تاثیری کارساز دراین امرداشته باشد.
این مقاله بارویکرد توصیفی وباروش کتابخانه ای واسنادی ،رابطه میان سرمایه اجتماعی وامور خیریه را در حکمرانی خوب مورد بررسی قرارداده ست.دراین زمینه حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گرفت . همچنین مولفه های اعتماد اجتماعی،انسجام اجتماعی وتعلق اجتماعی به عنوان مولفه های سرمایه اجتماعی ازدید صاحب نظران کلاسیک ومدرن جامعه شناسی مورد توجه واقع شد وسپس سیرتحول خیریه ها در نظام حکمرانی ایران ونیز آسیب شناسی اجمالی موسسات خیریه در دهه اخیر ایران در پرتو دید پژوهشگران و صاحب نظران بررسی گردید ومشخص شد تقویت مشارکت مردمی در جامعه مدنی به منظور تقویت سرمایه اجتماعی ونیز رفع یا اصلاح مسائل ساختاری نهادهای خیریه توسط حکمرانی خوب در مواردی همچون عدم شفافیت وعدم تقارن اطلاعات در زمینه های حقوقی وآماری واقتصادی وعدم نظارت بر موسسات ونهادهای خیریه از جانب حکمران ، ضروری به نظر می رسد .
کلمات کلیدی:حکمرانی خوب،سرمایه اجتماعی،امورخیریه،آسیب شناسی

مقدمه:
حکمرانی خوب دارای سازوکار تعاملی میان سه بخش دولت،بخش خصوصی وجامعه مدنی ست که به موجب آن کشورها با به کارگیری ظرفیت ها و توانمندی های خود در مسیر توسعه پایدار گام برمیدارند. درواقع موضوع و محور حکمرانی خوب چگونگی دستیابی به حکومتی است که بتواند زمینه ساز توسعه ی مردم سالار و برابر خواهانه باشد و البته زمینه ساز این مشارکت فعال و توسعه دمکراتیک ،توجه به سرمایه اجتماعی ست که در ایران اسلامی منابع فرهنگی فراوانی برای تولید سرمایه اجتماعی وجود دارد و از جمله آنها تاکید بر خیر و خیرخواهی و احسان و نیکوکاری است .
حکمرانی خوب
در دهه های اخیر یکی از اهداف مهم در جوامع انسانی در زمینه ی دستیابی به توسعه ونیز مشروعیت بخشی به حاکمیت ، استفاده از مشارکت مردم در حکمرانی توسط حاکمان بوده ست.
حکمرانی خوب از اواخر دهه ی 1980 میلادی توسط بانک جهانی مطرح گردید که طبق آن تحقق برنامه توسعه با حکمرانی خوب محقق می شود( world Bank,1992 ( در واقع حکمرانی خوب در ابتدا رویکرد اقتصادی داشت به این معنی که هدف آن دستیابی به توسعه اقتصادی بود(میدری ،خیرخواهان ،1383)بانک جهانی برای اجرای طرح حکمرانی خوب در کشورهای جهان،شش شاخص را در نظر گرفت چنان که هریک از کشورهای جهان طبق آن شاخص ها عمل کند و الگوی بیان شده (درقالب شاخص)را دنبال نماید می تواند از حمایت ها و کمک های نهاد های بین المللی مرتبط استفاده کند .شاخص های شش گانه ذکر شده از این قرار ست:
1_حق اظهار نظر و پاسخگویی 2-ثبات سیاسی و عدم خشونت3-کارایی و اثربخشی دولت 4-کیفیت مقرارت تنظیمی 5-مبتنی بر قانون بودن (حاکمیت قانون)6-کنترل فساد ( Kaufmann,1999,P.17)
به شرح کوتاهی از شاخص های شش گانه بسنده میکنیم :
1-حق اظهار نظر و پاسخگویی: مردم قادر باشند دولت را در زمینه اقدامات تاثیر گذار عمومی مورد بازخواست و سوال قرار دهند مثلا در زمینه ی آزادی بیان ، آزادی مطبوعات ……
2-ثبات سیاسی و عدم خشونت:وجود سامان سیاسی و ثبات رژیم حاکم و رهبران آن،تداوم سیاست های جاری حاکم و احتمال بی ثباتی حکومت و سقوط آن .
3 -کارایی و اثر بخشی دولت:کارامدی دولت در انجام وظایفی مثل کیفیت تصمیم گیری،سیاست گذاری عمومی،کیفیت خدمات شهروندی و استقلال آنها از فشارهای سیاسی .
4-کیفیت مقررات تنظیمی :توانایی حکومت در سیاست هایی مثل کنترل قیمت ها،نظارت کافی بر سیستم بانکی ، قوانین تسهیل کننده بخش خصوصی و قوانین و مقررات خدمات دولتی .
5 -حاکمیت قانون:پیروی دولتمردان وشهروندان از قوانینی که رعایتشان الزامی ست.
6- کنترل فساد:کار آمدی واثربخشی تدبیرها درجهت کنترل فساد قدرتمندان ومقامات رسمی که درجهت منافع شخصی خود حرکت می کنند چه در سطح خرد وچه در سطح کلان ( World Bank.org )
یونسکو در سال 2002حکمرانی خوب را مکانیسم ها ، فرایندها ونهادهایی دانست که شهروندان،گروه ها ونهادهای مدنی، منافع مدنی خود را توسط آن هادنبال می کنند وبه کمک آنها حقوق قانونی خود را اجرایی می کنند وتعهداتشان را برآورده می سازند وتفاوت هایشان را تعدیل می کنند(UNESCAP,2002,P.1)و(http://www.unescap.org )
همچنین برنامه عمران سازمان ملل (UNDP ) درسال 2010 حکمرانی خوب را در اداره امور مشترک وبرپایه اصولی مانندحاکمیت مبتنی برقانون و مشارکت گسترده مردم در روندهای حکمرانی تعریف کرده ست. UNDP,2010 ))
همچنین نباید از نظر دور داشت که در فرهنگ دینی اسلام نیز بارها به ایده ی حکمرانی خوب اشاره شده ست که در قرآن،روایات وسیره پیامبر(ص) وائمه اطهار(ع)مشهودست ودلالت های فراوانی در این زمینه درقرآن ،سیره نبوی ونهج البلاغه می توان یافت.دین مبین اسلام،انسان را خلیفه الله وآیت خداوند برروی زمین می داند وخدمت به مردم را از وظایف حاکمان بر می شمارد ومشورت ونظرخواهی از مردم رااز تکالیف حاکمان قرار داده ست(ولایی،1377 ص146 به نقل از رهنورد ودیگران،1398) چنان که خداوند در سوره ی مبارکه آل عمران آیه 164 می فرماید:”همانا خداوند بر مومنین منت گذاشت که ازبین آنهارسولی برگزید تا آیاتش را بر ایشان تلاوت نمود وآنها را پاکیزه کرد وبه آنهاکتاب وحکمت تعلیم دهد(آل عمران،164)
در اینجا اصلی ترین هدف حکمرانی خوب،تعلیم وتزکیه نفوس مردم ست.تعلیم وتربیت در حکمرانی خوب شامل انواع تعلیم وتربیت ها مانند تعلیم وتربیت عقلانی،اخلاقی ،عاطفی ، سیاسی و…خواهد بود ونیز بادقت وتفحص در سیره نبوی متوجه این امر می شویم که آن حضرت همواره با صحابه ی خود مشورت می نمود ودر حکومت حضرت علی(ع )نیز ایشان همواره کارگزاران حکومتی را به رعایت حقوق مردم دعوت می نمود که در نهج البلاغه می توان مشاهده کرد(عیوضی ودیگران،1396)
چارچوب ورهیافت نظری:
سرمایه اجتماعی وحکمرانی خوب
در زمینه حکمرانی خوب توجه به دونکته ضروری به نظر می رسد : نخست آن که حکمرانی خوب دارای سازوکارهای تعاملی میان سه بخش دولت،بخش خصوصی وجامعه مدنی ست که به موجب آن کشورها با به کار گیری ظرفیت ها وتوانمندی های خود در مسیر توسعه پایدار گام بر می دارند .در واقع در اینجا دولت ،حکمران مطلق محسوب نمی شود وبین دولت،جامعه مدنی وشهروندان وبخش خصوصی ارتباط متقابل ایجاد می شود وبدون تعامل درست شهروندان وجامعه مدنی وانجمن های اجتماعی وسیاسی با حکومت ، حکمرانی خوب تحقق نمی یابد(سردارنیا ،1388)چراکه قدرت و یاضعف بیش از حد یکی از بخش های ذکرشده ،سامان اجتماعی را مختل خواهد کرد.بدین گونه می توان گفت موضوع ومحور حکمرانی خوب ،چگونگی دستیابی به حکومتی ست که بتواند زمینه ساز توسعه ی مردم سالار وبرابر خواهانه باشد(میدری،1383 ص 259)

روابط بین دولت،بخش خصوصی وجامعه مدنی در حکمرانی خوب
( UNDP:2000 ) به نقل از قلی پور 1383

دیگر آن که لازم ست بین حکومت وحکمرانی تمایز قائل شد.حکومت نهادهای سیاسی- اداری ودستگاه های قانون گذاری،اجرایی،قضایی ونظامی راشامل می شود که وظیفه شان برقراری نظم وامنیت واداره ی جامعه و برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان ست.درحالی که حکمرانی به پویش ها یا فرایندهای تصمیم گیری چگونگی کاربرد قدرت وچند وچون روابط دولت وشهروندان(افراد وگروه ها )اشاره دارد.به گونه ای بنیادین حکمرانی در پیوند با چگونگی کاربرد قدرت ،تعامل وپاسخگویی معنا می یابد وبا این پرسش ها مواجه ست:چگونه تصمیم ها گرفته می شود؟چه کسانی تصمیم گیرنده می باشند؟ارتباط وتعامل دولت وشهروندان چگونه باید باشد؟و…پرسش هایی که در سطح محلی،منطقه ای،کشوری ،جهانی ونهادی مطرح می شود(Plumptre,1999 ,P.3 به نقل از سردار نیا ،1388)
بنابراین حکمرانی خوب در کنار بخش دولتی به جلب اعتماد شهروندان ومشارکت آنها برای مشروعیت بخشی وانسجام اجتماعی نیاز دارد.
حال این پرسش مطرح می شود که حکمرانی خوب با تکیه به چه عاملی خاصی می تواند به جلب اعتماد شهروندان ومشارکت آنان در زمینه های گوناگون فرهنگی،سیاسی،اجتماعی ( وبه خصوص امور خیریه)بپردازد؟وسازوکارهای آن کدامند؟
به بیان دیگر از آنجا که حکمرانی خوب بدون وجود اجتماعات وگروه هایی که مبتنی بر نظام تعاملات وارتباطات بهینه بین شهروندان باشد موجودیت نمی یابد حکمرانی خوب با چه ساز وکارهایی می تواند این تعاملات وارتباطات را بهبود بخشد وموجودیت خود را ابقا کند؟
ازاین عامل خاص،تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شودکه نظریات فراوانی نیز در ارتباط باآن شکل گرفته شده ست وردپای آن را – البته نه به طور اشاره مستقیم به خود اصطلاح-می توان در آثار کلاسیک های جامعه شناسی چون توکوویل ودورکیم ردیابی نمود.
توکوویل که از چهره های سیاسی قرن نوزدهم ست اعتقاددارد از طریق زندگی انجمنی واخلاقی،احساسات وعقاید جدیدی ایجاد می گردد،قلب ها گشوده می شود وفهم وشناخت ارتقا می یابد واین حاصل تعامل افراد با یکدیگر می باشد(محمدی، 1384 ص 44) به نظر او سازمان های داوطلبانه می توانند به ایجاد وتقویت سرمایه اجتماعی کمک کنندکه البته این سرمایه اجتماعی از سه منبع عمده تغذیه می شود:
1-به وسیله ویژگی های فردی وشخصیتی(خانواده)2-به وسیله باورها و ارزش های اخلاقی اکتسابی افراد 3- به وسیله تصورات جمعی اعضا(پاتنام،1380،ص 14) درواقع در اندیشه ی او سرمایه اجتماعی باعث تقویت شبکه های اجتماعی می گرددومردم درتعامل با یکدیگر قرار می گیرند وزمینه اعتماد پذیری آنان افزایش می یابد و بدین ترتیب زندگی عمومی شهروندان دارای انسجام می شود وهمین تاثیرات بر افراد باعث می شود احساسات وافکار آنهاارتقا یابد وبینش انسان گسترده گردد(چاندراک،1377 ،ص11)
دورکیم در کتاب تقسیم کار خود درجامعه می نویسد یک ملت تا زمانی می تواند زنده بماند که بین دولت وملت،گروه های اجتماعی ثانویه ای موجود باشد تا افراد را به عمل جمعی دعوت کند .بحث دورکیم در این زمینه همان مباحثی ست که سرمایه اجتماعی معاصر برآن تاکید می ورزد.(محمدی،1384،ص 44 به نقل از نوابخش وفائقی، 1393،ص 141)
پاتنام از صاحب نظران معاصر درباره سرمایه اجتماعی بیان می کند: سرمایه اجتماعی به ترویج هنجارها وارزش های مردم سالاری یاری می رساند ودر جهت رفع مشکل کنش جمعی در جامعه نقش دارند(پاتنام ،1380 ص 280) همچنین سرمایه اجتماعی به تعاملات افراد در شبکه های اجتماعی ،هنجارها واعتماد اشاره دارد که هماهنگی وهمکاری برای کسب منافع متقابل را میسر می سازد( putnum,2000 P. 19)
پاتنام پس از انتشار کتاب “بولینگ یک نفره”(2000)به شناخته شده ترین چهره ی سرمایه اجتماعی تبدیل شد.کاربرد”بولینگ ” در عنوان کتابش استعاره ای از فعالیتی اجتماعی ست که افراد را نسبت به بیگانه بریک مبنای مکرر ومستمر گرد هم می آورد وبه ایجاد وحفظ دامنه وسیع تری از شبکه ها وهنجارها که اعتماد وتعامل را تقویت می کند یاری می رساند.(نوابخش وفائقی،1393،ص 174)
در واقع پاتنام سرمایه اجتماعی را مبنایی برای اعتبار جامعه در نظر می گیرد ودراین مطالعه ،کاهش سرمایه اجتماعی(آمریکا)رادر نتیجه ی کاهش عضویت وفعالیت شهروندان جامعه در انجمن های مدنی داوطلبانه در نظر می گیرد او معتقدست سرمایه اجتماعی از طریق اعتماد سازی قادرست اعضایش را دارای احساس تعلق نماید وهرچه این احساس تعلق وتعاملات اجتماعی در شهروندان قوی تر باشد مشارکت آنها در سازمان ها و موسسات خیریه داوطلبانه بیشترخواهد بود.به نظر او “در جامعه مدنی،سازمان های غیر دولتی به عنوان نهادهای مدنی،مولد ودر برگیرنده ی سرمایه اجتماعی هستند وزمینه را برای توسعه اجتماعی فراهم می کنند.”(پاتنام ،1380،ص309)
بنابراین درسطح فردی، افراد با مشارکت در اجتماع محلی وفعالیت های داوطلبانه،کنش هایی مثل اعتماد،انسجام وهمکاری را می آموزند وباورود آنها در عرصه عمومی،توسعه اجتماعی میسر وفراهم می گردد.پس انجمن های داوطلبانه ،سازمان خصوصی وگرو ه های اجتماعی باعث تقویت شبکه ای در جامعه مدنی می گردد وبا پیوندهای اجتماعی که دراین شبکه ها ایجاد می شود اعتماد اجتماعی تقویت می گردد وبه تبع آن ،کنش های مبتنی بر مشارکت اجتماعی(مثل مشارکت در امور خیریه) نیز “در رفع مشکل کنش جمعی ” و مسائل جامعه افزایش می یابد.
ازدیگرصاحب نظران معاصر که نقش سرمایه اجتماعی را در انجام امور داوطلبانه موثر می داند کلمن ست..به نظر او سرمایه اجتماعی منبعی ست که قادر به ارتقا سطح روابط فردی به روابط اجتماعی ست وعاملی برای توسعه اجتماعی محسوب می شود.به نظر او عناصری چون درخواست کمک از یکدیگر ،اعتقاداتی مانند لزوم کمک به دیگری (مثلا اعتقادات مذهبی)،ظرفیت بالقوه اطلاعات ووجود هنجارهای موثر ونیرومند در گروه که اعضا رابه مشارکت به نفع جمع تشویق می کنند در افزایش سرمایه اجتماعی موثرست(نوابخش،فائقی 1393 ص 169) وحضور اورا در عرصه های اجتماعی ومشارکت اجتماعی گسترش می دهد.او براین باور ست که وجود روابط وپیوندهای دیرینه بین اعضای جامعه عاملی برای هنجارهای کارآمد ست ضمن آن که به شکل گیری اعتماد اجتماعی نیز کمک می کند.(کلمن،1377 ص 80)
ازدیگر مولفه های سرمایه اجتماعی می توان به انسجام اجتماعی اشاره کرد.اهمیت آن بدین جهت ست که انسجام اجتماعی،پایه نظم اجتماعی را شکل می دهدچنان که دورکیم اشاره می کند هرگاه انسجام اجتماعی ،نیرومند باشد انسانها تمایل بیشتری برای ارتباط با یکدیگر پیدا می کنند .پس روابطشان با بایکدیگر وگروه افزایش پیدا می کند وافزایش همبستگی در گروه باعث می شود کوشش آنها برای تعامل بایکدیگر بیشتر شود(آبراهامز،1369 ص 196)
همچنین بوردیو معتقدست :سرمایه اجتماعی مجموعه منافع بالفعل وموارد بالقوه ای ست که دردسترس فرد یا گروهی ست که شبکه ای نسبتا بادوام ومستمر از ارتباطات نهادینه شده دارند( Field,2003 P.15
باتوجه به آن چه گفته شد وبا تاکیدی که در سرمایه اجتماعی بر مولفه های اعتماد اجتماعی،احساس تعلق وانسجام اجتماعی وجوددارد می توان اذعان نمود که سرمایه اجتماعی از ملزومات رسیدن به جامعه مدنی ست ونیز از ابزارهای اصلی برای ظرفیت سازی درون اجتماع به حساب می آید.(لازم به ذکرست “جامعه مدنی به حوزه ای از روابط اجتماعی اطلاق می شود که فارغ از دخالت قدرت سیاسی ست ومجموعه ای از نهادها،موسسات،انجمن ها ،تشکلات خصوصی ومدنی را در بر می گیرد.” بشیریه،1374،ص 324)
پس زمانی که انسان ها از طریق تعاملات ومشارکت اجتماعی به رفع نیاز های متقابل اقدام می کنند بستر مناسب تری برای تحقق اهداف ومنافع جمعی فراهم می گرددیعنی از آنجا که در جامعه مدنی ،توجه به مشارکت اجتماعی در قالب انجمن ها وسازمان های غیر دولتی داوطلبانه مورد تاکیدست هرچه این ارتباطات ومشارکت گسترش بیشتری داشته باشد اعتماد اجتماعی ،احساس تعلق وانسجام اجتماعی غنی تری وجود خواهد داشت وبنابراین سرمایه اجتماعی نمود بیشتری پیدا خواهد کرد .
کمک به بالندگی واستواری
(ابو الفتحی وقنبری،1398)
کمک به

به بیان دیگر،وضعیت سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای از ظرفیت دولت ونهادهای دولتی (حکمرانی دولتی)برای جلب اعتماد شهروندان تبعیت می کند وفضای مناسبی برای فعالیت آزادانه ی نهادهای جامعه مدنی وعملکرد مناسب در راستای منافع عمومی جامعه به وجود می آورد این بدین معنی ست که سرمایه اجتماعی در حوزه هایی چون انسجام اجتماعی،همکاری ومشارکت با حکمرانی خوب ارتباط دارد.(ابوالفتحی وقنبری،1398)
با توجه به آن چه تاکنون گفته شد به خوبی می توان میان سرمایه اجتماعی وحکمرانی خوب پیوندی وثیق برقرار نمود .
امورخیریه
نهادهای خیریه از جمله نهادهای غیر انتفاعی هستند که برمبنای سوددهی شخصی شکل نگرفته اند بلکه هدف آنها خیر عمومی ست و غیر دولتی بودن ، غیر انتفاعی بودن، غیرسیاسی بودن ،داوطلبانه بودن ومستقل بودن را از ویژگی های این نهاد ها منظور کرده اند(کاظمی نجف آبادی،حسینی 1399)
درادبیات اقتصادی نهاد خیریه با عنوان “بخش سوم”در کنار دو بخش خصوصی (انتفاعی) وبخش عمومی(دولت )قرار می گیرد وانتفاعی که از فعالیت ها حاصل می شود برای اهداف از پیش تعیین شده سازمانی مصرف می گرددنه بین صاحبان سهام یا مدیران(( Salamon ,1992
نه فعالیت عمده را به طور کلی می توان برای فعالیت های خیریه در نظر گرفت هرچند در برخی کشورها همه ی این فعالیت ها وجود ندارد .این فعالیت ها شامل :1-خدمات عمومی 2-حمایت از افراد ناتوان ،مشاوره خانواده،وکالت وخدمات امداد ونجات3- حوزه سلامت 4- خدمات مرتبط با آموزش 5- خدمات انسانی جهت خدمت به افراد بیکار وآموزش نیروی کار 6-سازمان های دینی ومذهبی با کارویژه ارتقا معنوی شهروندان 7- فرهنگ وهنر 8-ورزش وسرگرمی 9-سازمان های منفعت متقابل جهت دفاع از حقوق زندانیان ،مستاجران ومحرومان جامعه(لیونر ،2002،ص43-20 )به نقل از احمد وند وخراسانی 1397
امور خیریه که بر بستر مشارکت جمعی شهروندان جریان دارد برای رفع شکاف طبقاتی جامعه وکمک رسانی به گروه های کمتر برخوردار جامعه وخیر عمومی وهمگانی قدمهای محکمی بر می دارد وبا مشارکت در امرخیر فرصت ها وامکاناتی را خلق می کندکه باعث کاهش نابرابری ورفع احساس تبعیض در افراد نیازمند می شود والبته اگردر جامعه بسترهایی برای فعالیت های داوطلبانه با رویکرد امر خیر فراهم شود این اقدامات خواه ناخواه به صورت شبکه های درهم تنیده بسط می یابد وباشیوع آن در جامعه نهادینه می شود.
پس در ضمن مشارکت اجتماعی وکنش های داوطلبانه شهروندان،زمینه مساعدی برای پرداختن به امور خیریه ایجاد خواهد شد.
همچنان که پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد بین پایبندی به ارزش ها وهنجارهای اجتماعی وفرهنگی اعضای یک جامعه ومشارکت آنها در امورخیریه رابطه مستقیمی وجوددارد.(نیازی وهمکاران،1391)
وانگ وگرادی (2008)در پژوهش خود تحت عنوان بررسی رابطه کنش داوطلبانه ،سرمایه اجتماعی وکمک های خیریه طی تحلیلی ثانویه روی دو گروه مذهبی وغیر مذهبی به این نتیجه رسیده اند که اعتماد اجتماعی در نتیجه ی پیوند بین شبکه های اجتماعی ومشارکت مدنی درهر دو گروه به دست می آید ودر نهایت افرادی که مذهبی ترند تمایل بیشتری به انجام فعالیت های داوطلبانه دارند( Graddy & Wang,2008 )
گنجی وهمکاران (1394)طی پیمایشی تحت عنوان “مشارکت در امور خیریه ووقف،پیش درآمدی بر توسعه پایدار”اشاره می کنند که بین متغیرهای اعتماد اجتماعی ،انسجام اجتماعی،تعلق وتعهد اجتماعی وعدالت ودین داری با مشارکت در امور خیریه رابطه آماری مستقیمی وجوددارد.
اقبال ساجد (2017) طی پژوهشی تحت عنوان “نقش سازمان های جامعه مدنی در حکمرانی خوب در پاکستان” استدلال می کند نقش جامعه مدنی در تقویت ساختارکشور های توسعه یافته ،آن جوامع را شفاف تر وبا تعهدو پاسخگویی متعهدانه تر وبالاتر تبدیل نموده ست( Sajid،2017)
باید به این نکته توجه نمود چنان که انتظار می رود توجه به فعالیت های خیریه ومشارکت در امور خیریه متاثر از عقاید،ارزش ها،هنجارها وفرهنگ آن جامعه ست با تفحص در فرهنگ ایرانی اسلامی متوجه می شویم اصیل ترین احساسات ،عواطف وخواست های ایرانیان ریشه در باورها وارزش های مذهبی دارد(مسجدجامعی، 1377)
در واقع از سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عناصر توسعه پایدار انسانی می توان به عنوان ابزاری موثر برای پیشگیری وبه حداقل رساندن مشکلات هر جامعه ای سود جست.در جامعه ایران نیز زمینه رشد وارتقا آن از فرهنگ غنی اسلامی حاکم برجامعه ی ایرانی نشات می گیرد واین امردر فرهنگ مشارکت اسلامی کاملا مشهودست .امورخیریه به عنوان کنش واقدامی داوطلبانه درجهت خیر عمومی ونفع اجتماع یک شاخص برای شناسایی مشکلات کلی وعمومی وتوسعه استراتژی ها وبالفعل کردن پتانسیل های بالقوه برای پرداختن به آنها در جهت رفع یا تقلیل شان ست(موسوی وهندی،1395)
امور خیریه وسرمایه اجتماعی در فرهنگ اسلامی
با نگاهی به قرآن کریم میتوان مفهوم سرمایه اجتماعی را درآن مشاهده نمود(سوره مبارکه آل عمران آیه 102)
“همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید وپراکنده نشوید ونعمت خدارا درباره خود به یاد آورید آنگاه که باهم دشمن بودید پس میان دلهای شما الفت افکند پس به نعمت او برادر یکدیگر شوید وشما بر لب گودالی ازآتش بودید پس شما را از آن برهانید خداوند این چنین نشانه های خود را برای شما روشن می کند شاید هدایت یابید”
بهترین معنای قرآنی سرمایه اجتماعی “الفت”ست که در آیه بالا ذکرشده ست وقیدی که برای تاکید برای الفت آورده مبنی براین ست که خداوند آن را پدید آورده ست(درخشه وردادی،1390)
( Williams &Loret de Mola 2007)معتقدند در دین اسلام کمک به همه انسان ها وظیفه هر مسلمان ست واسلام از جمله ادیانی ست که کمک های اجتماعی(سرمایه اجتماعی)برون گروهی (میان گرو ههای مختلف)را میان پیروان خود گسترش می دهد درحالی که ادیان دیگر مثل مسیحیت ،این رابطه را در پیروان آن دین مدنظر دارد.
طبق بررسی مقایسه ای سالمون در مقایسه با ادیان دیگر اهمیت بیشتری به فعالیت های دگرخواهانه وامور خیریه نشان می دهد،(Salamon,1997,p.6)
فوکویاما ارزش های اخلاقی مانند مشارکت ،صداقت،اعتماد واز خود گذشتگی را موجب ایجاد سرمایه اجتماعی بین اعضای یک گروه(مذهبی) می داند.(روحانی وزروانی ،1387)
دین به مفهوم عدالت توجه ویژه دارد وانگیزه هایی غیرمادی برای تولید سرمایه اجتماعی را به وجود می آورد ومشوق مردم برای ایثار ،ازخودگذشتگی ونیکوکاری وانفاق برای دستیابی به اهداف برترست. در واقع مشارکت در امور خیریه در میان ادیان وبه ویژه دین اسلام (چنان که ذکرشد) دارای جایگاهی ممتازست وبخش مهمی از شاکله ی مشارکت شهروندان در امر جمعی در قالب عمل خیر عمومی مثل صله رحم،تعاون وهم یاری،ایثار،پیمان اخوت،وقف و…نمایان ست

سیر تحول خیریه ها در نظام حکمرانی ایران
نیکوکاری وخیریه مختص به زمان ومکان خاصی نیست وهمواره درهمه ادیان وجوامع وجود داشته ست اگرچه ازابتداجنبه رسمی نداشت.درایران نیز از دهه ی آخر قرن سیزدهم هجری رسیدگی به امور خیریه یکی از وظایف دولت شمرده شد چرا که در این دوره سپهر اجتماعی ایران متاثر از فضای قانون خواهی ودموکراسی طلبی بود .دراین دوران موسسات خیریه فراوانی تاسیس وراه اندازی شد که در بین آنها خیرخواهی فعال بانوان نیز مشاهده می شود .درعصر پهلوی خیریه ها ازمنشا مردمی خود جدا شدند وبه دولت متصل شدند وحضور خیریه های مدرن غیر دولتی در جامعه به شدت کاهش یافت(تاجبخش ودیگران،1382)
پس از انقلاب اسلامی نیز سازمان هایی مثل خیرین مدرسه ساز،کمیته امدادامام خمینی(ره)به وجودآمد. گفته می شود حدود یک سوم از مدارس ایران با همکاری اعضای این انجمن تهیه یا ساخته شده اند وخیرین در داخل وخارج ایران دراین زمینه به ساخت مدرسه بخصوص دراستان های کمتر برخوردار اقدام نموده اند.
کمیته امداد امام خمینی نیز ماهیتی دولتی-مردمی دارد ومقداری از بودجه آن توسط هشت میلیون صندوق صدقه نصب شده فراهم می گردد(روزنامه شرق،5 آبان 1392)این کمیته بزرگترین و فعال ترین نهاد خیریه دولتی -مردمی ست که 15 درصد از کل عرضه وجوه خیر را در کشور به خود اختصاص می دهد(طغیانی،1395 ص 280)
همچنین موسسات دولتی مثل بنیاد پانزده خرداد،بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی،سازمان اوقاف وامورخیریه و…را می توان جزء متولیان امور خیریه درایران برشمرد.
آسیب شناسی موسسات خیریه در دهه اخیرایران در پرتو دید پژوهشگران وصاحب نظران
انجام فعالیت های خیریه در ایران دارای قدمتی طولانی ست با این حال امروزه سهم کمتری درمقایسه با سایر کشورها به خود اختصاص داده ست .مطابق گزارشWGI که با توجه به آمارهای 140 کشور جهان وارجاع به آمارهای موسسه گالوپ منتشر می شود ایران درسال 2016 دارای جایگاه 52 قرار دارد(احمد وند وخراسانی 1397)
موسسات خیریه معمولا با وجود کارکردهای مفید ی که دارند ممکن ست توسط سودجویان به عنوان فرصتی برای انجام فعالیت های منفعت طلبانه وغیر قانونی بدل شوند .این سود جویی به کشور یا جامعه خاصی مربوط نمی شود وجنبه بین المللی پیدا کرده اند(Gibelman & Gelman،2004)
الف)آسیب های حقوقی جرم شناختی
از جمله شایع ترین آسیب ها در این حوزه،جرم های ارتکابی مثل کلاهبرداری وخیانت در امانت را می توان نام برد.کلاهبرداری وخیانت در امانت زمانی اتفاق می افتد که این منابع مالی با توسل به روش های فریبکارانه اکتساب شده باشد ویا برای مقاصد مدنظر اعانه کننده و فرد خیر مصرف نگردد ویا اتلاف شود که از جمله دلایل آن فقدان قوانین ومقررات نظارتی شفاف وجامع ،ضعف سازوکارهای اداری واجرایی،ساختار پیچیده وغیرشفاف برخی از موسسات واعتماد غیر متعارف مردم به سازمان های خیریه را می توان نام برد.(فرجیها واصغری ، 1390 )
ب)آسیب های اقتصادی
از مهم ترین این آسیب ها عدم وجود اطلاعات متقارن وشفاف در انتخاب متولیان ومدیران این موسسات ست که نتیجه آن عدم توازن در معاملات می باشد چراکه برای بسیاری از خیرین مهم ست بدانند مبالغ پرداختی شان در چه مسیری خرج می شود (احمدوند وخراسانی،1395 )
پ)آسیب های اجتماعی ومدیریتی
از مهم ترین آنها عدم وجود بانک اطلاعات منسجم ونبود زیر ساخت های لازم برای سازمان دهی مطلوب کنش های خیر خواهانه ست(پیشین)
ت)آسیب های مربوط به فاصله بین وضعیت مطلوب ووضعیت موجود
وضعیت مطلوب در بخش خیریه به معنای برابری عرضه وتقاضای وجوه خیر ویا حتی فزونی عرضه بر تقاضای این وجوه ست.
طبق گزارش سالانه CAF که شاخص جهانی بخشش را براساس سه معیار بخشش به غریبه ها،بخشش پولی وبخشش زمانی رتبه بندی می کند وضعیت موجود ایران دراین زمینه وضعیت مطلوبی نیست وایران دارای جایگاه ضعیفی در این رابطه می باشد.در واقع تحلیل عرضه وتقاضای وجوه خیریه در کشورحاکی از مازاد تقاضا وکمبود عرضه در وجوه خیر می باشد(کاظمی نجف ابادی وحسینی،1398)
ث)آسیب های روشی ومحتوایی
تمرکز بر افراد به جای اشخاص،شفافیت پایین،مشکلات مالی وعدم اتصال شبکه ای از مهم ترین آسیب های روشی ست وبی توجهی به نیازهای غیر مادی نیازمندان ،استمرار روابط نا عادلانه در توزیع اولیه منابع وبی نصیب ماندن فرد نیکوکار از فواید ارتباط مستقیم با نیازمندان از مهم ترین آسیب های محتوایی خیریه ها محسوب می شوند.(آرام،1395)
نتیجه گیری:
باتوجه به مباحث مطرح شده دراین مقاله،چنین نتیجه گیری می شود که در حکمرانی خوب بی گمان مشارکت مردمی در جامعه مدنی مقوم سرمایه اجتماعی ست وحکمرانی خوب باید با بسترسازی برای رشد وپیشرفت موسسات ونهادهای خیریه از طریق فراهم آوردن زمینه شکل گیری سرمایه اجتماعی در قالب اعتماد اجتماعی،انسجام اجتماعی وتعلق اجتماعی شهروندان با یکدیگر تاکید کند تا بتواند از پتانسیل های شهروندان در این زمینه استفاده مطلوب نمایدودر مسیر توسعه پایدار انسانی گام های بلندی بردارد بخصوص که در فرهنگ اسلامی ما زمینه های چنین توسعه و پیشرفتی به خوبی مهیا ست ودر متون مختلف اسلامی برآن تاکید شده ست .
همچنین در بررسی آسیب شناسی موسسات خیریه در کشور مشخص شد ،موسسات خیریه دارای کارنامه ی چندان موفقی در بازتولید سرمایه اجتماعی ارائه ننموده اند وهمسو بودن با ویژگی های عمده حکمرانی خوب را به چالش کشیده اند بنابراین به نظر می رسد تقویت مشارکت مردمی در جامعه مدنی به منظور تقویت سرمایه اجتماعی ونیز اهتمام به رفع یا اصلاح مسائل ساختاری نهادها وموسسات خیریه توسط حکمرانی خوب در مواردی همچون عدم شفافیت وعدم تقارن اطلاعات در زمینه های حقوقی ،آماری واقتصادی ونیز عدم نظارت بر موسسات ونهادهای خیریه از جانب حکمران ضروری به نظر می رسد و می تواند به خوبی بخش های سه گانه ی حکمرانی(بخش دولتی ،بخش خصوصی و جامعه مدنی )را در تعامل متقابل و ارتباط دیالکتیکی مناسبی قرار دهد ونویدبخش توسعه وپیشرفت پایدار کشور در جنبه های گوناگون انسانی،فرهنگی،اقتصادی وسیاسی شود .
منابع
ابراهامز،جی اچ،مبانی ورشد جامعه شناسی،انتشارات چاپخش،1369،تهران
ابوالفتحی،محمد،قنبری ،لقمان ،بررسی موانع وراهکارهای تحقق حکمرانی خوب در ایران با تاکید بر سرمایه اجتماعی در سطح کلان،فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاست،سال هشتم،تابستان 1398(شماره پیاپی 59)
احمدوند،ولی محمد،خراسانی،رضا،نهادهای خیریه درایران،فرصت ها وچالش ها، دومین همایش ملی خیر ماندگار،دی ماه 1397،
آرام،محمدرضا،آسیب شناسی خیریه هادربستر نظریه تکافل اجتماعی،اولین همایش ملی خیر ماندگار،1395
بشیریه، حسین،جامعه شناسی سیاسی،نشر نی ،1374،تهران
پاتنام،رابرت،دموکراسی وسنت های مدنی،انتشارات روزنامه سلام،1380،تهران
تاجبخش،کیان، ثقفی،مراد،کوهستانی نژاد،مسعود،سرمایه اجتماعی وسیاست های اجتماعی(بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران امروز)،رفاه اجتماعی شماره 10
چاندراک،نیرا،جامعه مدنی ودولت،مترجم فریدون فاطمی ووحید بزرگی،نشرمرکز،1377،تهران
درخشه،جلال،ردادی،محسن،کژکارکردهای سرمایه اجتماعی ونقش دین در بهبود آن،جستارهای سیاسی معاصر،پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی،بهار وتابستان 1390،سال دوم ،شماره اول.ص 73-94
روحانی صراف،جواد،زروانی،مجتبی،ارزش های دین اسلام(تشیع) وسرمایه اجتماعی،مجموعه مقالات همایش سرمایه اجتماعی وتوسعه در ایران،موسسه تحقیقات وتوسعه انسانی
سردارنیا ،خلیل،اثر سرمایه اجتماعی بر حکمرانی خوب،فصلنامه سیاسی- اقتصادی ،1388شماره 259-260 ص 132-145
طغیانی،مهدی،اقتصاد وقف وامورخیریه،انتشارلت دانشگاه امام صادق(ع)،1395،تهران
عیوضی ،محمد رحیم،مرزبان،نازنین ،صالحی،معصومه،فصلنامه راهبرد،1396زمستان ،سال 26 شماره 85 ص55-85
فرجیها،محمد،اصغری،محمد،کلاهبرداری وخیانت درامانت از طریقرموسسه های خیریه:رویکرد تطبیقی،مجله کار آگاه،1390فدوره دومفسال پنجم،شماره 17 ص6-23
قلی پور،رحمت الله،تحلیل وامکان سنجی الگوی حکمرانی خوب در ایران با تاکید برنقش دولت ،1383زمستان ،دانش مدیریت،شماره 67،ص85-111
کاظمی نجف آبادی،مصطفی،حسینی،سید رضا،آسیب شناسی نهادهای خیریه درایران با تاکید بر استخراج راهبردها وراهکارهای ارتقاء بخش خیریه با استفاده از تکنیک SWOT ،دوفصلنامه جستارهای اقتصادی،1399
کلمن،جیمز،بنیاد های نظریه های اجتماعی،نشرنی ،1377،تهران
گنجی،محمد،نیازی،محسن،احسانی راد،فاطمه،مشارکت در امور خیریه ووقف ،پیش درآمدی بر توسعه پایدار،فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی،1394،دوره 4،شماره 3،ص25-45
محمدی،محمدعلی،سرمایه اجتماعی وسنجش آن،1384،دانشکده علوم بهزیستی وتوانبخشی تهران
مسجدجامعی،احمد،مشارکت فرهنگی وفرهنگ مشارکت،1377،مجله پیوند،پنجمین کنگره سراسری انجمن های اولیا ومربیان
موسوی ،میرطاهر،هندی،حمیدرضا،کنشگری در امور خیریه به مثابه سرمایه اجتماعی،اولین همایش ملی خیر ماندگار،1395
میدری،احمد،خیرخواهان،جعفر،حکمرانی خوب بنیان توسعه،1383،مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی،دفتر بررسی های اقتصادی
میدری،احمد،تغییر در سیاست های بانک جهانی وپیدایش نظریه حکمرانی خوب،1383،مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی،تهران
نوابخش،مهرداد،فائقی،سحردرآمدی برسرمایه اجتماعی با تاکید بر رویکرد جامعه شناسی شهری،1393،انتشارات فرهنگ وتمدن
نیازی،محسن، گنجی، محمد،عسگری، اسما،تاثیر میزان پایبندی به ارزشها بر مشارکت پاسخگویان در امورخیریه،1391 مجموعه مقالات همایش ملی وقف ،دانشگاه کاشان
Field,J.”Social Capital, “published by Rutledge,2003,LONDON,UK .
Gibelman,M&Gelman “A loss of credibility:Patterns of wrong doing among Nongovermentalorganization,2004,Voluntas.
Kaufman,D,Kraay,A&Zoido-Lobaton,P”Governance Matters”,World Bank policy research working Paper NO.2196,1999,Washington D.C:World Bank.
Plumptre,T&Graham, J,”Governance &Good Governance”,Desember 1999,institute on Governance.
Putnum,R,Bowling Alone:The collapse and revival of American community ,Touchstone Book,published by Simon and Schufter,2000,New York.
Sajid,I,”The impact of civil society organization on Good Governance “,Scientific Journal of Management and social science,2017,Volume 1,ISSU1.pp2-10
Salamon,L,M&,Anheier ,H.K,The Third World’s Third sector in comparative perspective”,1997,The Johns Hopkins University institute for policy studies.
UNESCAP”What is Good Governance “2002,
Wang,L& Graddy,E,”Social Capital,Volunteering,and charitableGiving Vohuntas:inter actional journal of Valentrry and Nonprofit organization,2008.
Williams,P,J,&Loret de Mola,F,Religion and the Social Capital among Mexican immigrants in southwest Florida,2007
http://info. World Bank.org/governance/wgi/#Reports
http://info. World Bank.org/governance/wgi/index.aspx#doc
World Bank.world Development report ,1999,New York: Oxford University Press.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *