راهبرد حکمرانی مطلوب در امور خیر؛ با تأکید بر فضای مجازی
محمدرضا اخضریان کاشانی1، مهدی احمدی2*
استادیار مرکز مطالعات انقلاب اسلامی دانشگاه تهران.1
2*.دانشجو کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران
Mehdiahmadi0842@yahoo.com

چکیده
یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سالهای اخیر مطرح گردیده است مفهوم حکمرانی خوب می¬باشد. حکمرانی در اصطلاح اسلامی به معنای مدیریت صحیح و تدبیر امور جامعه برای اصلاح دنیا و آخرت مردم است که بر اساس قانون الهی و حاکمان ماذون از طرف خدا برای رسیدن به کمال نهایی انسان اعمال می¬شود. حکمرانی مطلوب هر چند به معنای فرایند به کار گیری سیاست¬ها و تصمیم گیری¬ها از سوی مقامات رسمی در دستگاه سیاسی است در مفهوم اسلامی با کاربرد امر خیر که برای آن پیدا می¬شود، مفهومی فراتر پیدا می¬کند.از این رو، منظور از حکومت حکمرانی امور خیر در ایران می‌تواند شامل سازمان‌هایی مانند نهادهای ارائه دهنده خدمات اجتماعی حاکمیتی یا دولتی، سازمان‌های قانون‌گذار، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه باشد. لذا، پيشرفت فضاي مجازي اين امكان را براي نظام حكمراني به وجود آورده است تا بتواند الگوي حكمراني خوب و مولفه‌هاي آن را به شكل مطلوب اجرا نمايد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد معتبر تدوین شده است. بنابراین سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که فضای مجازی چه تأثیری بر حکمرانی مطلوب در امور خیر دارد؟ فرضیه¬ای که مطرح می-شود این است که هر چند حکمرانی امور خیر در فضای مجازی در کشور ما متناسب با تحولات این فضا گسترش نیافته است. لذا، لگوی حکمرانی خوب با ایجاد سرمایه¬ی اجتماعی موجب توسعه و ارتقاء شاخص¬ها در سطوح مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی می¬شود.
کلید واژه¬ها: حکمرانی مطلوب، امور خیر، فضای مجازی، فرصت ها و چالش ها

مقدمه
از آنجا که رشد و کمال و سعادت در دیدگاه¬های اعتقادی نظام¬های سیاسی یکسان نیست؛ برخی آن را به رشد و تعالی از طریق ارزش¬های الهی و برخی دیگر به بهره برداری از امکانات مادی دنیا تعریف می¬کنند. حکمرانی در اصطلاح اسلامی به معنای مد یریت صحیح و تدبیر امور جامعه برای اصلاح دنیا و آخرت مردم است که بر اساس قانون الهی و حاکمان ماذون از طرف خدا برای رسیدن به کمال نهایی انسان اعمال می¬شود. حکمرانی خوب به عنوان یک فرآیند، روندی در جهت توسعه سیاسی- اجتماعی از طریق تعامل و هماهنگی و همکاری میان دو نهاد دولت و جامعه مدنی است. از این رو، همکاری و هماهنگی این دو نهاد میتواند باعث رشد اخلاق مدنی مثبت در جهت تقویت نظام سیاسی و کارامدی نظام سیاسی شود. لذا، حکمرانی مطلوب هر چند به معنای فرایند به کار گیری سیاست¬ها و تصمیم گیری¬ها از سوی مقامات رسمی در دستگاه سیاسی است در مفهوم اسلامی با کاربرد امر خیر که برای آن پیدا می¬شود، مفهومی فراتر پیدا می¬کند که می¬توان گفت حکمرانی مطلوب برای بستر سازی و پیاده کردن اخلاق سیاسی و کمال یابی بشر است.
از این رو، یکی از مولفه¬های حکمرانی مطلوب جریان آزاد اطلاعات و قابلیت هر چه بیشتر آسان و دسترسی سریع برای تمام آحاد مردم و شفافیت سازی در این میان است. بر اين اساس مي‌توان گفت فضاي مجازي با ابزارهايي كه در اختيار حاكميت مي‌گذارد، الگوي حكمراني خوب را در جامعه می‌تواند، ترويج ‌دهد و نظام حاكميت را در بهتر شدن عرضه خدمات، مشاركت فعال مردم در فرايندهاي تصميم‌گيري، افزايش پاسخگويي، شفافيت و اثربخشي حاكميت كمك ‌كند. لذا، برای تحقق مفهوم حکمرانی فضای مجازی، حکومت‌ها سعی می‌کنند حاکمیت سرزمینی خود را در فضای مجازی بازتعریف و اعمال کرده، سیاست‌هایی را برای شکل‌دادن به فعالیت‌ها در فضای مجازی تدوین و اجرا کنند، رویه‌های عمل قانونی و مشروع را در فضای مجازی تعیین و روابط میان بازیگران و گروه‌های اجتماعی مختلف را تنظیم کنند. بنابراین، منظور از حکومت در حکمرانی امور خیر سازمان‌هایی مانند نهادهای صادرکننده مجوز، سازمان‌های ارائه دهنده خدمات اجتماعی حاکمیتی یا دولتی، سازمان‌های قانون‌گذار، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه باشد. البته در این میان شبکه‌های فضای مجازی از گرام نقش بسیار مهمی دارند. این موارد بیانگر این است که امور خیریه در فضای مجازی در کشور ما دارای چالش¬ها و مشکلاتی می¬باشد. از این رو، در این مقاله به دنبال این می¬باشیم که حکمرانی مطلوب در امر خیر در فضای مجازی چه جایگاهی دارد. لذا، در این پژوهش با استفاده از روش توصفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است فضای مجازی چه تأثیری بر حکمرانی مطلوب در امور خیر دارد؟
در پاسخ به این سؤال فرضیه¬ای که مطرح می¬شود آن است که هر چند حکمرانی امور خیر در فضای مجازی در کشور ما متناسب با تحولات این فضا گسترش نیافته است. لذا، لگوی حکمرانی خوب با ایجاد سرمایه¬ی اجتماعی موجب توسعه و ارتقاء شاخص¬ها در سطوح مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی می¬شود. بنابراین هدف کلی این مقاله این است که نشان دهد الگوی حکمرانی خوب با زمینه¬ی اجتماعی متفاوت، ماهیت خاص نظام سیاسی و جنبه های اصولی در سیستم فضای مجازی موجب همکاری و اعتماد بین نیروهای اجتماعی و دولت در عرصه ی مدیریت عمومی و راهبری توسعه و کاهش هزینه¬های دولت می¬شود و زمینه¬ی تحول و اثربخشی در امور گوناگون را فراهم می¬کند. بنابراین فضای مجازی باعث می‌شود تا اصل مکان و فیزیکی محور بودن در فضای حقیقی از بین برود و افراد بتوانند بدون حضور در مکان خاص، در فرایندهای حاکمیت مشارکت داشته باشند.
اهداف
1. آشنایی با مفهوم حکمرانی مطلوب
2. نظام حکمرانی خیریه‌ها و مدیریت امور خیر
3. بررسی تأثیر فضای مجازی بر امور خیر در ایران
4. فرصت ها و چالش های حکمرانی امور خیر
تعریف حکمرانی:
مركز سكونتگاههاي انسانی سازمان ملل متحد حكمراني را بدين صورت تعريف مي¬كند«حكمراني مجموعه¬اي از اقدامات فردي و نهادي، عمومي و خصوصي براي برنامه ريزي و اداره مشترك امور است و فرايند مستمري از ايجاد تفاهم ميان منافع متفاوت و متضاد است كه در قالب اقدامات مشاركتي و سازگار حركت مي¬كند و شامل نهادهاي رسمي و ترتيبات غيررسمي و سرمايه اجتماعي شهروندان است»(فرکوش،1390: 164).
مسئله اصلی در حکمرانی، بسیج همه منابعی است که الزاماً در اختیار حکومت نیستند و در بردارنده همه منابع سیاسی، فنی و .. میباشد که در سه سطح سیستماتیک، مدیریتی و سیاسی مطرح می باشد. از منظر سیستماتیک حکمرانی فراتر از حکومت بوده و مبین وجود ساختارهای داخلی و خارجی مبتنی بر قدرت سیاسی و اقتصادی است که از طریق این ساختارها مشکلات مربوط به کمبود منابع، تولید و توزیع سامان، می¬یابد. از دید مدیریتی و اجرایی نیز چنین رویکردی به حکمرانی نمایانگر چارچوبی هنجاری و ارزش گونه برای ارائه خدمات دولتی و عمومی به نحوی کارا، شفاف و پاسخگو است. حکمرانی از بعد سیاسی نیز مشخص کننده دولت مشروع و دارای اختیارات قانونی است. چنین تعریفی از حکمرانی، که به مراتب وسیعتر هم هست، به عنوان، حکمرانی دموکراتیک شناخته می¬شود و تأکید آن، بر سیاستهای مردمسالار و نیز همبستگی میان، سیاستهای آزادیخواهانه و رشد اقتصادی است(حسینی،1398: 47).

حکمرانی مطلوب
ایده حکمرانی مطلوب با تأثیرپذیری از آرمانهای مردم سالاری، برای اولین بار توسط بانک جهانی در سال1989 مطرح و به تحت عنوان زمامداری و توسعه در سال 1992تبیین گردید. پارادایم حکمرانی خوب نتیجه ضرورت اتخاذ رویکردهای جدید در مدیریت مسائل پیچیده حکومتداری و همچنین تغییرات سریع فناوری در اواخر دهه نود میلادی بود که باعث شد رویکرد جدیدی با نام حکمرانی خوب در حکمرانی نوین به وجود آید. از این رو، حکمرانی خوب به عنوان پاردایم جدید در اداره بخش عمومی را ایجاد کرده است. این الگو به‌خصوص از دهه 1980 به بعد توسط نهادهای بین المللی و در پاسخ به اوضاع نامطلوب جوامع در حال توسعه و حرکت آنها به سوی توسعه ارائه شد(امام جمعه¬زاده، 1395: 9).
یکی از واژه هایی که اخیرا با آن به صورت گسترده مواجه هستیم حکمرانی خوب است.حکمرانی در لغت به معنای اداره و تنظیم امور است و به رابطه میان شهروندان و حکومت کنندگان اطلاق می¬شود از این رو می-توان چنین استنباط نمود که، سیستم حکمرانی، چارچوبی است که فرآیند متکی بر آن است. حکمرانی مجموعه¬ای از اقدامات فردی و نهادی، عمومی و خصوصی برای برنامه ریزی و اداره مشترک امور و فرایند مستمری از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت و متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار قرار می-گیرد و شامل نهادهای رسمی ترتیبات غیر رسمی و سرمایه اجتماعی شهروندان است(دینارفرکوش،1390: 164).
براي حكمراني خوب نيز تعاريف گوناگوني ارائه شده است. به عبارت ديگر، هر كدام از تعاريفي كه براي اين مفهوم بيان شده، بعد يا ابعاد خاصي از آن را مورد توجه خود قرار داده است و بر مبناي آن، به تعريف اين مفهوم پرداخته است. در واقع حكمراني خوب را مي¬توان بر اساس ويژگي¬هاي آن و يا بر اساس فرآيند آن تعريف كرد(محمدی،1398: 61). تعريف انستيتو تكنولوژي توكيو: مفهوم حكمراني به مجموعه پيچيده¬اي از ارزش¬ها، هنجارها، فرايندها و نهادهايي اطلاق مي¬شود كه به وسيله آنها جامعه به طور رسمي و غيررسمي به اداره فرايند توسعه و رفـع تعارضات مي¬پردازد. حكمراني مستلزم حكومت، جامعه مدني (فعالان اجتماعي و اقتصادي، نهادهاي جامعه محور و گروههاي ساختار نيافته، رسانه¬ها و غيـره) مي¬شود كـه درتمام سطوح، محلي، ملي،منطقه¬اي و جهاني معنا مي¬يابد(Doornbos,2003: 17).
تمامی تعاریف جهت تعریف حکمرانی بیانگر مفهومی وسیع‌تر از حکومت هستند. کاربرد جدید این واژه فقط شامل بازیگران و نهادهای دولت نمی‌شود؛ بلکه شامل سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی می‌شود. از این روی اصطلاح مذکور حکمرانی دولت را در برمی‌گیرد. اما با درگیر کردن بخش خصوصی و جامعه مدنی از آن فراتر می‌رود. هر سه آنها برای توسعه انسانی پایدار، ضروری هستند(مرکز پژوهش¬های مجلس شورای اسلامی،1383: 194). اصطاح مذکور حکمرانی دولت را در بر می¬گیرد. اما با درگیر کردن، بخش خصوصی و جامعه مدنی از آن فراتر می¬رود. هر سه آنها برای توسعه انسانی پایدار، ضروری هستند. دولت، محیط سیاسی و حقوقی مناسب به وجود می¬آورد، بخش خصوصی اشتغال و درآمد ایجاد می¬نماید و جامعه مدنی هم تعامل سیاسی و اجتماعی گروه¬های فعال برای مشارکت در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تسهیل می نماید(میدری و خیرخواه، 1383: 194). می¬توان گفت جوهره حکمرانی به روابط اجزای درون حکومت و بخشهای غیر حکومتی اشاره دارد(kaufma,210: 4). لذا، در حقیقت حکمرانی خوب اصطاحی که نشانه تغییر پاردایم نقش حکومت است و اینکه اولویت¬های گوناگون، بر مبنای نیازها و خواست سطوح و اجزاء گوناگون، یک جامعه تحقق پیدا می¬کند(Abdellatif,2003: 5). از این رو، اساسی¬ترین مفهوم قابل درک از واژه حكمرانی، آن است كه دیگر نمی¬توان دولت را تنها كنشگر مستقل و دارای قدرت در جامعه (در یک زمان خاص) دانست، بلكه امروزه بخش عمومی و بخش خصوصی، به شیوه¬های گوناگون، به هم وابسته بوده، سهم قابل توجهی از خط مشی¬های بخش عمومی بر اساس مراوده بخش دولتی و بخش خصوصی، توسعه یافته و اجرا می¬شود. بنابراین نظریه حکمرانی خوب که محصول دنیای مدرن و در پاسخ به نیازهای جدید جامعه جهانی مطرح شده، الگوئی است به منظور منطقی کردن نقش دولت و تعامل آن با مردم در جهت بهبود هرچه بیشتر ارائه خدمات عمومی و در نظر گرفتن منفعت عمومی. این الگو مشتمل بر فرآیندها و مکانیزم¬هائی است که بواسطه آن سازمان¬ها و نهادهای عمومی و حکومتی امور عمومی را به انجام رسانند، منافع عمومی را اداره و تحقق حقوق بشر را تضمین می¬کنند(وفاجو و دیگران،1397: 196).

شاخص¬های حکمرانی مطلوب
سه تن از پژوهشگران بانك جهاني، دانيل كوفمن ، آرت كراي و پابلو ـ زويـدو ـ لوبتون در سلسله پـژوهشهايي كه به تازگي براي بانك جهاني انجام داده¬اند، تـلاش كردند تا يافته¬هاي موسسات بين¬المللي همچونICRG ، Freedom House ،Heritage Foundation، EIU و… در مورد شاخص¬هاي پيشنهادي آنها براي تفسير وضعيت اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور با يكديگر ادغام كرده و شاخص¬هاي كلي و جديدي تحت عنوان شاخصهاي حكومتي معرفي كنند. اين پژوهشگران كار خود را با طرح اين فرضيه آغاز كرده¬اند كـه «چگونـه رسوم و نهادهايي كه از مجراي آنها قدرت در يك كشور اعمال مي¬شود، در رشد و توسعه آن كشور موثرند»(مرکز پژوهش ها،1383: 4).
بدیهی است که برای ارزیابی عملکردی هر سیستم باید عملکرد را با اهداف آن مورد مقایسه قرار داد. در اینجا برای حکومت خوب می¬توان اهداف زیر را در نظر گرفت:
– بازساخت جامعه ی مدنی برای تقویت و اعتلای بیشتر سازمان ها، نهادها و جوامع محلی؛
– کاهش فقر و جدایی گزینه ای اجتماعی، قومی و فرهنگی در کشور؛
– افزایش مشارکت شهروندان و صاحبان منافع در فرایندهای سیاسی؛
– کاهش فساد و افزایش سلامت اداری؛
– بهبود کیفیت معاش و افزای امکان زندگی برای همه شهروندان؛
– حفظ و توسعه مردم سالاری؛
– ایجاد فرصت و امکان برای شهروندان به منظور نشان دادن مطالبات شان؛
– اعتلای امنیت، برابری و پایداری در کشور(امامی،1394: 25).
كوفمن و همكارانش اين «رسوم و نهادها» را حكمراني ناميده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسي قرار داده¬اند. حكمراني با تعريفي كه در بالا از آن ارائه شد، مشتمل بر سه ركن اصلي است:
1. فرايند انتخاب دولت، نظارت بر دولت و جابه جايي آن با دولتي ديگر؛
2. ظرفيت و توانايي دولت براي تدوين و اجراي سياست¬هاي منطقي و صحيح؛
3. ميزان توجه و احترام شهروندان و دولت به هنجارهايي كه روابط اقتصادي و اجتماعي فيمابين آنها را تنظيم مي¬كند.
گروهی دیگر از محققان با بیان ویژگی های حکمرانی خوب به ارائه تعریف از آن پرداخته¬اند. آنان (تیلور 200، موبیس 2001، ویس 2000و تیسدل 1994) معتقدند حکمرانی خوب دارای ویژگیهای ذیل است:
– وجود و تقویت ساختارهای مردم سالارانه در جامعه.
– شفافیت، پاسخگویی، هوشمندی و توسعه مشارکت جویان
– توجه و واکن به درخواستهای مردم
– ایجاد خط مشیهای مناسب اقتاادی برای تسهیل توسعه
– احترام به حقوق بشر و حاکمیت قانون(قلی پور،1387: 74).

برخی از صاحب نظران با تلفیق ابعاد سیاسی – حقوقی و اقتصادی مختصات دولت را در الگوی حکمرانی خوب به شرح ذیل بیان می¬نماید:
مؤلفه ها خصوصیات
دولت مردم سالار اصول حاکمیت مردم، حاکمیت دولت به جای تادیگری آن، شهروندمداری، برابری سیاسی شهروندان، مدیریت شفاف، انتخاب شهروندی، محوریت قانون
دولت پاسخگو مدیریت پاسخگو، پاسخگویی شهروندی، همراهی مسئولیت و قدرت، نظارت صاحبان اصلی قدرت(شهروندان،) ممیزهای مالی و برنامه¬ای
دولت مشارکتی مشارکت آزاد و واقعی، ایجاد تشکلهای مدنی قدرتمند، ایجاد رسانه¬های آزاد و نیرومند، مشارکت دادن شهروندان و سایر کنش گران در فرایند تصمیم گیری
دولت عدالت
محور دسترسی اقلیتها به ساختار قدرت، حق برابر شهروندی، مدیریت متکی بر عدالت و
اصناف
دولت کارا و
اثربخش مدیریت دولتی متعهد، فزونی نیروهای تحول آفرین، کیفیت و توان بالای نیروی
انسانی، مشارکت همه کن گران در هدف گذاری، نگرش راهبردی و تعیین دقیق
راهبرد
(قلی¬پور،1387: 129-131).
روی هم ¬رفته، حکمرانی خوب در بسیاری از موارد، بیانگر فهرستی از ویژگی¬های پسندیده¬ای است که حکومت باید داشته باشد و نیز دربردارنده نگرانی¬های هنجاری در مورد اموری است که دولت باید انجام دهد(مانند کاهش فقر، حفظ ثبات سیاسی، یا ارایه خدمات پایه¬ای(Giffinger & Gudrun, 2010).
نظام حکمرانی خیر:
فعالیت¬های خیریه و نیکوکاری که در هر جامعه¬ای رخ می¬دهد همانند پدیده¬های دیگر، متأثر از عقاید، ارزش¬ها، فرهنگ و آداب و رسوم آن جامعه است. مشارکت مردم در امور خیریه را می¬توان به نوعی، کارآفرینی اجتماعی نامید(گنجی و دیگران،1394: 29). امروزه فعالیت¬های اقتصادی کشورها به طورکلی در سه بخش خصوصی (بخش اول،) دولتی (بخش دوم) و سازمانهای امور خیریه (بخش سوم) شکل می¬گیرند. انگیزه داوطلبانه¬ی مبتنی بر ايثار و نوع دوستی نهادهای بخش سوم (وقف و امور خیریه) به نسبت نهادهای خصوصی (بخش اول) اقتصاد را از کارایی بیشتری برخوردار می¬كند و هزينه¬های کمتر آن به نسبت بخش دولتی (بخش دوم،) در ارایه خدمات اجتماعی و عام المنفعه، باعث توجه روزافزون جوامع به این بخش شده است(Lyons,2001: 12).
شواهد نظری و تجربی نشان می دهند، کنشهای خیرخواهانه¬ی انسان¬ها تا حدود زيادی ريشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی در گرايش¬های نوع دوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه¬ی شهروندان مؤثر است. برگر معتقد است شهروندانِ با اعتقادات مذهبی قوی در مقايسه با سايرين، مشارکت بیش تری در فعالیتهای ديرينه و کمک به قشرهای آسیب پذير و نیازمند داشته¬اند. یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سالهای اخیر مطرح گردیده است مفهوم “حکمرانی خوب” میباشد. این اصطلاح از اواخر دهه 80میلادی وارد ادبیات توسعه سیاست و مدیریت گردیده و امروزه یکی از مباحث اساسی در ارزیابی کشورها در عرصه جهانی به شمار می¬آید. بر این اساس، مسئله اصلی حضور مردم در حکومت‌ها، مشارکت آن‌هاست. یعنی در این شیوه نه تنها نیاز به مشارکت مردم برای انتخاب سازمان‌ها و افراد برای تشکیل سازو کارهای حکم راندن هستیم، بلکه حتی در اداره امور، أخذ تصمیمات و سیاست‌گذاری‌ها نیز نیاز به شراکت مردم از طریق بخش‌های خصوصی، جامعه مدنی و … داریم(سیدی،1399).
حاکمیت موثر سازمان‌های غیردولتی و موسسات نیکوکاری از موضوعات چالش‌برانگیز بین متخصصان توسعه جامعه مدنی است؛با این حال، «حکمرانیِ خوب»، به‌طور کلی به تقسیم اختیار تصمیم‌گیری اشاره دارد، به‌طوریکه قدرت و منابع در دستان یک فرد یا گروه واحد متمرکز نیست. منظور از حکومت در حکمرانی امور خیر در ایران می‌تواند مشتمل بر سازمان‌هایی مانند نهادهای صادرکننده مجوز، سازمان‌های ارائه دهنده خدمات اجتماعی حاکمیتی یا دولتی، سازمان‌های قانون‌گذار، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه باشد. بازیگران و عناصر جامعهی مدنی در قالب شبکههای متعدد باهم تعامل دارند و ساختار اجتماعی و سیاسی از جنبهی سلسله مراتبی خارج و به ساختاری افقی تبدیل می¬شود(صفریان،1396: 165).
با برقراری الگوی حکمرانی خوب و ساختار آن در روابط اجتماعی تفکر عمودی وسلسه مراتبی جایگاه خود را از دست میدهد و اجزاء به طور هوشمندانه در قالب شبکه و در منطق آن و با ابزارهای نوین ارتباطی با هم در تعامل هستند(holohan,2010: 85 ). از دیدگاه نظریه حکمرانی،هدف حکمرانی خوب، به حداکثر رساندن بهزیستی عمومی وتوسعه پایدار انسانی،رضایت مادی ومعنوی با رفع نیازهای اساسی وحمایت از حقوق اساسی از قبیل آزادی وگسترش دایره انتخاب هاست(ابراهیم پور،1395: 27).
مسئله حکمرانی امر خیر تابعی از چند مسئله مهم است و اگر این مسائل حل شود و سازوکاری برای آن‌ها وجود داشته باشد، می‌توانیم بگوییم که امر خیر یک حکمرانی مطلوب دارد. کشور ما یا هر کشوری که قصد داشته باشد حکمرانی امر خیر را به درستی محقق کند، باید چند مقوله را مد نظر قرار دهد. مقوله اول، عدالت است. چارچوب عدالت یکی از موضوعات مهم و بنیادین است که ابتدا باید تعریف شود و براساس آن نیز سازوکارهایی که در حوزه امر خیر معنادار هستند ارائه و اجرا شوند. یکی از مواردی که در مورد حکمرانی امر خیر رویکرد دولتی‌نگر به مسائل است. مسئله امر خیر یکی از موضوعاتی است که در حوزه اجتماعی تعریف می‌شود، یعنی جامعه باید آن را مدیریت کند، اما در کشور ما به این مسئله نیز همانند سیاست و اقتصاد از بالا نگریسته می‌شود، یعنی نوعی سلسله‌مراتب طولی برای آن وجود دارد که دولت در رأس آن قرار گرفته است و مابقی باید مجری سیاست‌هایی باشند که دولت‌ خواهان اجرای آن هستند(اخضریان،1399).
با توجه به این شرایط از دهه ی 1990 الگوی حکمرانی خوب مطرح شد که در آن دولت، جامعهی مدنی و بخش خصوصی در ساختاری افقی و در کنار همدیگر بهصورت متوازی سازماندهی میشوند. در این الگو ساختار و فرآیندها و همچنین ماهیت دولت که دارای ابعادی حقوقی و سیاسی است، به گونهای شکل میگیرد که برآیند کلی آن مبتنی بر راهبری و تسهیلگری امور و کارآمدی در رفع نیازها و رفاه عمومی و بهطورکلی حرکت در مسیر اصلی می-باشد(صفریان،1396: 148).
فضای مجازی و امور خیر
فناوري ارتباطات و وجه مشخص آن، يعني اينترنت در زمان ما، تحولات بي سابقه را به دنبال داشته اند؛ تا آن جا كه به وجه غالب جهان معاصر تبديل شده است. گسترش فزاينده فناوري اطلاعات و ارتباطات، كه مانوئل كاستلز از آن به عنوان «جامعه شبكه¬اي » ياد مي¬كند، منجر به تحول و دگرگوني در ابعاد مختلف سياسي، امنيتي، اقتصادي و اجتماعي شده است. کاستلز ارتباطات الکترونکی را فرصت برای تقویت مشارکت سیاسی و ارتباط افقی میان شهروندان می¬داند. از دیدگاه او امروزه فضای مجازی موجب تسهیل انتشار و اصلاح اطلاعات و ارائه امکاناتی برای تعامل و مباحثه در عرصه¬های خودمختار و الکترونیک شده است(کاستلز،1388: 15)..
تعاملات انسانی در این فضا بر خلاف فضای واقعی که به شکل رودررو و در یک سرزمین واحد است، به شکل جهانی است و در این فضا معمولاً افراد ناشناس باقی می¬مانند رسانه¬های همگانی امروزه يکی از مهمترين منابع تولید ارزش¬هايی همچون اعتماد و مشارکت اجتماعی¬اند. رايزمن معتقد است رسانه¬های همگانی حالت ايستای دنباله روی و همرنگی اجتماعی را خنثی می¬کنند و افراد را بر می¬انگیزاند تا شخصاً در مسائل اجتماعی درگیر شوند و در زندگی سیاسی مشارکت پیدا کنند(اختر محققی و اخضریان،1397: 97). با گسترش ارتباطات و فناوری¬های نوین ارتباطی و اطلاعاتی جهان وارد عرصه جدیدی شده است که دیگر نمی¬توان با معیارهای سنتی آن را توصیف کرد؛ ظهور تکنولوژی¬های الکترونیکی منجر به شکل¬گیری فضای مجازی شدکه بارزترین شکل چنین فضایی اینترنت و وجود شبکه¬های متعدد در آن است. پيشرفت فضاي مجازي اين امكان را براي نظام حكمراني به وجود آورده است تا بتواند الگوي حكمراني خوب و مولفه‌هاي آن را به شكل مطلوب اجرا نمايد. امكاناتي كه فناوري اطلاعات و ارتباطات در اختيار حاكميت قرار مي‌دهد.
شبکه¬هاي اجتماعی مجازي فضایی¬اند که اجازه می¬دهند افراد در جامعه¬اي جدید، به طور مجازي زندگی کنند. هابرماس بر این باور است که قلمرو عمومی، که آن را سپهر عمومی یا عرصۀ عمومی می¬نامد. بنابراین، به این معنی می¬توان گفت که شبکه¬هاي اجتماعی، جماعت¬هایی در وضعیت مدرن و واسطه¬اي میان جامعه و دولتهاي مدرن¬اند که وارد مسائل مربوط به امر عمومی می¬شوند(بخشی،1392: 40). از دید کاستلز، یک جامعه شبکه¬ای، نظم نوینی از فضای عمومی و حوزه همگانی به وجود می¬آورد. فضای مجازی موجب پیکربندی فضای عمومی و حوزه همگانی شده است؛ چون امکان به وجود آمدن اشکال جدید گفتگو، اظهارنظر و افکار سازی را فراهم می¬سازد(نایار،1394: 389).
گزارش مشترک پلتفرم مدیریت شبکه‌های اجتماعی Hootsuite و شرکت تبلیغاتی We Are Social موسوم به «جهان دیجیتال ۲۰۱۹»Global Digital 2019 به تازگی منتشر شده است که لابه‌لای آن می‌توان آمارهای جدید و مهمی را درباره وضعیت دیجیتالی ایران نیز پیدا کرد. آمار این گزارش مربوط به ژانویه ۲۰۱۸ تا ژانویه ۲۰۱۹ (دی و بهمن سال ۱۳۹۷) است. این گزارش می‌گوید که ایران در این بازه زمانی ۱۶ میلیون کاربر جدید اینترنت و ۷ میلیون کاربر جدید شبکه‌های اجتماعی داشته است(مستکین،1398).
سال کل جمعیت نفوذ اینترنت
2019 82 میلیون %89
2017 80 میلیون %70
2010 74 میلیون %15.9
(بشیری و دیگران،1399: 103).
در سالهای اخیر در ایران، شبکه¬های اجتماعی مختلفی مانند وایبر، واتساپ، لاین و تلگرام به عنوان مهمترین شبکهه¬ای اجتماعی مجازی پیام رسان با استفاده از بستر گوشی¬های همراه استفاده شده اند که با جنبه¬هایی مثبت و جنبه¬های منفی مانند افزایش آسیب¬های اجتماعی، تغییر فرهنگ¬های محلی و غیره همراه بودند. از این رو، مطابق نظرسنجی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران میانگین حضور افرادی که در فضای مجازی حضور دارند و عضو حداقل یکی ازشبکه¬های اجتماعی مجازی هستند 120دقیقه در روز است(آقاسی،1397: 11).
پيشرفت فضاي مجازي اين امكان را براي نظام حكمراني به وجود آورده است تا بتواند الگوي حكمراني خوب و مولفه‌هاي آن را به شكل مطلوب اجرا نماید. از این رو، شبکه‌های اجتماعی به استراتژی بسیار موثری برای خیریه‌ها در دنیا تبدیل شده است. لذا، یکی از اصلی‌ترین اهداف آنها ارتباط حامیان با یکدیگر و تسهیل امر کمک‌رسانی به نیازمندان است. امور خیریه و نیكوكاری در محیط مجازی به مراتب گسترده‌تر از فضای فیزیكی است. حتی در مواردی خیر به مثابه بی‌نهایت خیر است یعنی امر خیر یک حالت پویایی داشته و مرتباً در فضای مجازی رویش دارد. بنابراین، خیرِ اجتماعی در فضای مجازی به معنای بهره‌برداری از روش‌ها و فنون نوین فضای مجازی در توسعه و گسترش خیر در حوزه‌های مختلف اجتماعی است. خیر اجتماعی صرفاً به معنای راه‌اندازی سازمان‌ها برای امور خیریه نیست بلكه هدف باید به صورت اجتماعی محقق شود.
کارکردهای فضای مجازی در امر خیر
• ایجاد یا توسعه زیرساخت ارتباطی مستقل در امر خیر؛
• تسهیل دسترسی خیرین به اجتماعات و انجمن¬ها و نهادهای خیر در کشور؛
• خدمات خیریه از طریق تجارت الكترونیكی؛
• ایجاد و طراحی پایگاه‌های اطلاع رسانی و وبسایت‌ها؛
• ایجاد بازی¬های خیر رایانه¬ای؛
• اعتمادسازی برای افزایش کار خیر در فضای مجازی؛
• کمک به ظرفیت سازی برای جمع آوری کمک¬های مردمی و خیریه؛
• نوآوری اجتماعی در امر خیر و روش‎های اثرگذاری و اثرسنجی؛
• یافتن دوستان قدیمی و حفظ ارتباط، یافتن دوستان جدید و برقراري ارتباط و بحث و مبادلۀ نظر بین آنها؛
فرصت¬های امر خیر در فضای مجازی
– زمانی که یک فرد بخواهد در مورد پیام‌ها و آثارش ارزیابی عینی و روشنی داشته باشد، می‌تواند از بی‌نامی استفاده کند تا دیگران به دور از افکار تعصبی و یک جانبه گرایی آثار و عقاید او را ارزیابی کنند.
– از ویژگی‌های منحصر به فردی که فضای سایبر را از دیگر رسانه‌ها متمایز می‌سازد، جهانی بودن آن است. هر فردی در هر نقطه از جهان می‌تواند از طریق آن به سهولت، به تازه¬ترین اطلاعات دست یابد.
– کاهش هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی و… از آن‌جایی که فضای مجازی، فواصل مکانی و تا حد زیادی فواصل زمانی را درنوردیده و لذا در بسیاری موارد، دیگر نیازی به مراجعه‌ی حضوری برای خرید کالا یا خدمات نیست، بنابراین به طور طبیعی، در بسیاری از هزینه‌های اقتصادی صرفه‌جویی می‌شود.
– با وجود فضای سایبر و خصوصاً اینترنت، دسترسی بسیاری از افراد به امکانات یکسان، فراهم می‌گردد. مثلاً در گذشته اگر بدون وجود اینترنت، فقط افراد خاصی می‌توانستند در داخل شهرهای بزرگ به روزنامه‌ها، جراید و نهایتاً اخبار روز دسترسی پیدا کنند، حالا با وجود فضای مجازی و فناوری‌های گوناگون اطلاعاتی و ارتباطاتی، تمام افراد حتی در شهرستان‌های دور افتاده نیز می‌توانند به شکلی در امور خیر مشارکت کنند.
– گسترش تعاملات و تبادل نظرها با سرعت بسیار بالا: یک نمونه‌ی عینی و تامّ برای این مورد، «شبکه‌های اجتماعی» است که امکان تبادل آراء و به اشتراک‌گذاری مدیاهای مختلف (فیلم، عکس، موزیک، متن و …) را برای تمام اعضای آن در سراسر جهان در کوتاه‌ترین زمان ممکن فراهم می‌کند
– از آنجا که فرهنگ ما آمیخته با دین ما است بنابراین از شبکه¬های مجازی می¬توان به عنوان مکانی برای تبلیغ آموزه¬های خیر استفاده کرد.
– فضای مجازی باعث می شود که حضور افراد را هم ساده¬تر ‌کند و آثار مثبتی نظیر امکان آسان‌تر جذب، ایجاد فرصت شبکه‌سازی برای آن¬ها و بالا بردن قدرت بسیج گروه های خیر فراهم کند. لذا، مهم‌ترین فایده فضای مجازی که در اختیار همه قرار می‌گیرد به‌روز بودن اطلاعات آن است.
– امكان دسترسي همگان به اطلاعات آزاد می‌تواند در راستاي عدالت اجتماعي نیز باشد که در آن اطلاعات براي همه گروه‌ها اعم از موافق و مخالف، وراي مكان چه در شهر و چه در روستا، وراي هر قوميت و … فراهم می‌شود.
– فضاي مجازي با ابزارهايي كه در اختيار حاكميت مي‌گذارد، الگوي حكمراني خوب را در جامعه می‌تواند، ترويج ‌دهد و نظام حاكميت را در بهتر شدن عرضه خدمات، مشاركت فعال مردم در فرايندهاي تصميم‌گيري، افزايش پاسخگويي، شفافيت و اثربخشي امور خیر كمك ‌كند
چالش های امر خیر در فضای مجازی
– وابستگی صرف خیریه‌ها و مؤسسات مردم‌نهاد به نهادهای دولتی و نیز وجود نوعی تورم قوانین و تشکیلات در مورد امور خیریه باعث شده است که هیچ‌گونه شفافیت و برنامه مشخصی در مورد نوع مشارکت مردم در امور خیر وجود نداشته باشد. که همین امر باغث شده که امر خیر در فضای مجازی مطرح نشود
– مسئله بعدی ساختار و تشکیلات است. یکی از گرفتاری‎های ما در حوزه حکمرانی امور مختلف این است که یک ساختار شفاف در عرصه فضای مجازی در خصوص امر خیر در کشور تعریف نکرده ایم.
– یکی از چالش هایی که در حوزه امر خیر این است که معلوم نیست انسان‌ها با چه نیتی وارد این مقوله شده‌اند. برخی افراد با نیت خیر وارد می‌شوند، اما ممکن است برخی انگیزه‌های دیگری داشته باشند و تا زمانی که این فاصله روشن و اعتماد عمومی ایجاد نشود، سرمایه اجتماعی و امر خیر نیز محقق نمی‌شود.
– یکی دیگر از چالش¬هایی که مطرح می¬شود این است که بخش زیادی از گردش مالی، اقتصادی و فرهنگی امر خیر در کشور در اختیار بخش دولتی قرار دارد و این‌ بخش سازوکارهای مربوطه را تعیین می‌کند. در حالی فضای مجاز بعنوان یک فرایند سهم اندکی از گردش مالی را به خود اختصاص می دهد.
– فضای مجازی در بعضی از کشورها بعنوان فرایند دموکراسی و در یک فضای دموکراتیک در قالب نهادهای اجتماعی امکان تعامل و چانه زنی مطرح شده است، این در حالی است که در جامعه ما خیلی از امور در فضای مجازی به تفاهم نمی رسند.
– خیریه نهادی غیرسیاسی است؛ در حالی که در ایران در فضای مجازی تحت تأثیر فضای سیاسی قرار می گیرد.

نتیجه گیری
الگوی حکمرانی خوب با ساختار همتراز و افقی اجتماعی و ماهیت راهبردی دولت، شرایط را برای همکاری، اعتماد و ایجاد سرمایه¬ی اجتماعی در سه سطح فردی،گروهی و شبکه¬ای و همچنین در خود مجموعه دولت فراهم می¬کند. بر اساس آنچه در قسمتهای پیشین ذکر شد حکمرانی خوب حاصل تعامل نهادها و سازمانهای مختلف جامعه در یک شبکه از روابط انعطافپذیر و غیر سلسله مراتبی می¬باشد جامعه ایرانی می‌تواند نگاه خود را به کار خیر عوض کند. اگر کار خیر از تهیه ملزومات در اوقات ضروری یا کمک مالی (مرتب یا موردی) فراتر رود و فعالیت مدنی شود، می‌تواند پویش و تکانه‌ای در بدنه جامعه ایجاد کند و در عین حال از دیوارهای سخت‌گیر حاکمیت هم عبور کند. گسترش فضای مجازی در دهه های اخیر موجب شکل گیری تعاملات اجتماعی متکثر و متنوع انسان ها در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات شده است. این تعاملات گوناگون به تدریج نظامات اجتماعی مختلفی را در بستر شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی ایجاد کرده اند. بر اين اساس مي‌توان گفت فضاي مجازي با ابزارهايي كه در اختيار حاكميت مي‌گذارد، الگوي حكمراني خوب را در جامعه می‌تواند، ترويج ‌دهد و نظام حاكميت را در بهتر شدن عرضه خدمات، مشاركت فعال مردم در فرايندهاي تصميم‌گيري، افزايش پاسخگويي، شفافيت و اثربخشي حاكميت كمك ‌كند.

منایع فارسی
آقاسی، محمد(1397)، افکار عمومی و مصرف شبکه¬های اجتماعی مجازی، مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران، تهران، سازمان جهاد دانشگاهی
امام‌جمعه‌‌زاده، سیدجواد؛ا شهرام‌نیا، امیر مسعود، صفریانی، روح الله(1395)،«الگوی حکمرانی خوب؛ جامعه همکار و دولت کارآمد در مدیریت توسعه»، فصلنامه علوم سیاسی، دوره 12، شماره 36 – شماره پیاپی 36، پاییز
ابراهیم پور،حبیب، الیکی، فهیمه(1395)، «بررسی نقش حکمرانی خوب در کارآمدی دولتها»، کنفرانس بین-المللی نخبگان مدیریت، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، خرداد
اخضریان،محمدرضا(1399)، «حاکمیت نگرش دولتی و تورم قوانین و تشکیلات؛ مشکلات اصلی حکمرانی امر خیر در کشور»، قابل دسترس در https://iqna.ir/fa/news/3948543
اخترمحققی، مهدی؛ اخضریان،محمدرضا (1397)، «تأثیر شبکه¬های اجتماعی بر فعالیتهای خیریه»، فصلنامه تحقیقات رسانه، شماره 2، تابستان
امامی، محمد و شاکری، حمید(1394)، «حکمرانی خوب و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، پژوهشنامه حقوق تطبیقی، سال اول، شماره ، 6پاییز و زمستان
بخشی و دیگران، بهاره(1392)، «نقش و کارکرد شبکه¬های اجتماعی»، پژوهش نامه زنان، سال چهارم، شماره دوم، پاییز و زمستان
بشیری، سعید؛ ابطحی، سیدمصطفی؛ مرشدی¬زاده، علی(1399)، «نقش فضای مجازی بر وضعیت حوزه عمومی در ایران»، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال دوازدهم، شماره48، تابستان
حسینی، سیدجواد(1398)، «حقوق شهروندی و ارتقای حکمرانی مطلوب شهری»، راهبرد سیاسی، سال سوم، شماره 9، تابستان
دینار فرکوش، بهلول(1390)، «بررسی تاثیر نشانگرهای اخلاق رسانه¬ای برحکمرانی خوب»، نشريه مطالعات رسانه¬ای، سال ششم، شماره 15، زمستان
سیدی(1399)، «مبانی حکمرانی امور خیر در ایران»، قابل دسترس در: https://www.ghatreh.com/news/nn55919844
صفریان، روح الله(1396)،«الگوی حکمرانی خوب؛ سرمایه¬ی اجتماعی و توسعه¬ی همه جانبه»، فصلنامه دولت پژوهی، سال سوم،شماره دوازدهم، زمستان
قلی پور،رحمت الله(1387)، حکمرانی خوب و الگوی مناسب دولت، تهران: با همکاری مرکز تحقیقات استراتژیک و معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی
گنجی، محمد؛ نیازی، محسن؛ احسانی¬راد، فاطمه(1394)، «مشارکت در امور خیریه و وقف؛ پیش درآمدی بر توسعه پایدار»، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی-فرهنگی، دوره سوم، شماره 4، بهار
كاستلز،مانوئل (1385)، عصراطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، چاپ پنجم، .مترجمان: احدعليقليان، افشين خاكباز،.تهران: نشر طرح نو.
محمدی، حسین سلطان(1398)، «پاسخ گویی و حکمرانی مطلوب در حکومت دینی»، حکومت اسلامی سال بیست و چهارم، شماره 4 (پیاپی 94)، زمستان
میدری، احمد؛ جعفر خیرخواهان(1383)، حکمرانی خوب، بنیان، توسعه، تهران:، مرکز نشر پژوهش های مجلس شورای اسلامی
مستکین، امیر(1398)، گزارش جهان دیجیتال، قابل دسترس در: https://digiato.com/article/2019/06/03
نایار، پرامود. کی(1394)، درآمدی بر رسانه¬های نوین و فرهنگ¬های مجازی، ترجمه سعیدرضا عاملی و گودرز میرانی، تهران، مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما
وفاجو، فریبرز؛ رنجبر، مقصود؛ حیدرپور، ماشالله(1397)، «ارزﯾﺎﺑﯽ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺧﻮب در ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان»، فصلنامه مطالعات سیاسی، دوره 11، شماره 42 – شماره پیاپی42، زمستان
منابع انگلیسی
Abdellatif, Mohamad (2003). Good Governance and its Relationship toDemocracy and Economic Development, Ministry of Justic Republic of Korea
Doornbos M (2003). “Good Governance: The Metamorphosis of Policy Metaphor”, Journal of International Affairs; No. 1
Kaufmann, Danial (2010). “The World Wide Governance Indicators: Methodology and Analytical Issues”, The World Bank Development Ressarch Group Macro economics and Growth Team September.
Holohan, A. (2010). The challenge of becoming a network organization.Los Angeles. University of California press.
Giffinger, R. and Gudrun, H. (2010), “Smart Cities Ranking: An Effective Instrument for the Positioning of the Cities?”, ACE: Architecture, City and Environment,
Lyons, M. (2001). Third sector: The contribution of nonprofit and cooperative enterprise in Australia. Crows Nest (Australia): Allen & Unwin.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *