بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت شهروندان کرمانی در امور خیریه

زهرا پور توکلی

کارشناس مسول مشارکتهای مردمی و مراکز غیر دولتی

چکیده :

هدف از این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت شهروندان کرمانی در امور خیریه در سال 1397 می باشد. روش پژوهش توصیفی  از نوع همبستگی می باشد  جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر کرمان  بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آمار توصیفی و آماراستنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از میان عوامل مورد بررسی، دینداری با ضریب بتای(41/0)، انسجام اجتماعی با ضریب بتای(25/0) واعتماد اجتماعی با ضریب بتای(25/0)، تعلق اجتماعی با ضریب بتای(24/0) و تعهد اجتماعی با ضریب بتای(22/0) 33 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین می نمایند. بطوری که دینداری بیشتر نقش را در تبیین نیکوکاری دارد. بنا براین می توان نتیجه گرفت برای افزایش میزان مشارکت در امور خیریه باید به عوامل  اجتماعی توجه نمود.

واژگان کلیدی : امورخیریه ، مشارکت، دینداری،  اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی

مقدمه

مشارکت به مفهوم عام آن از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته، اما در معنای تخصصی جدید، پدیده نوینی به شمار می‌رود که از نیمه دوم قـرن بیسـتم و بـویژه پـس از جنـگ جهانی دوم در حوزه علوم اجتماعی وارد شده است. این نوع مشارکت در برخی کشورهای صنعتی جهان ابتدا در عرصه صنعت و اقتصاد به منظور سهیم کردن مردم در مالکیت مطرح شد، اما به تدریج به دیگر حوزه‌های زندگی اجتماعی نیز راه یافت های؛ گونه به ای کـه امـروزه سخن از شرایطی است که مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه دخالت آگاهانه و واقعی داشته باشند (رحیمی وهمکاران ، 1391، ص 320) مشارکت را می‌توان فراینـد توانمنـد سـازی محرومـان و طرد شدگان تلقی کرد. این نظر مبتنی بر شناسایی تفاوت‌های گروه‌ها و طبقـات اجتمـاعی گوناگون، از نظر قدرت سیاسی و اقتصادی است. هرجامعه ای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژه‌ای ازمشارکت مردمی را داراست. براین مبنا در جامعه ایران، غالب اشکال مشارکت‌های مردم در بافت و ساختار ارزش های مذهبی صورت گرفته است و اصیل‌ترین احساسات، عواطف و خواسته‌های ایرانیان ریشه در باورها و ارزش‌های مذهبی دارد (سلیمی فر، 1390، ص 65). مشارکت و یاری گری در فرهنگ ایرانی و اسلامی با تأکید بر جنبه‌های روانی و معنوی و رشد شخصیت باعث پیدایش و آفرینش دانش و آگاهی شده است و در از بین بردن دشواری‌ها و گشودن مرزهای بسته به راه‌های تازه کمک می‌نماید .یکی از برترین آموزش‌های عملی اسلام که در ارتباط با دیگران است، سنت حسنه وقف است. وقف از انواع امورخیریه و داوطلبانه است که برای برخوردار کردن دیگران از اموالِ شخصیِ توانمندان که درحقیقت، نوعی تعدیل ثروت و توزیع درآمد است، به وجود آمده است (صدیقی ارفعی، 1391، ص 560). در این راستا، وقف می‌تواند در همراهی مردم با فرایند توسعه نقش مهمی را ایفا کند. چرا که قادر است توده‌هایی فاقد بهره مندی از درآمدهای جامعه را با یک توزیع مجدد داوطلبانه درآمد، بهره مند سازد و فرصت و قدرت اندیشیدن، درک منافع بلند مدت جامعه و در نتیجه هم سویی با برنامه‌های توسعه را در آن‌ها ایجاد کند (صحرانورد و اسدی، 1391، ص 628 )،مشارکت در امور خیریه و به طور خاص وقف، تابعی از عوامل متعدد اجتماعی و فرهنگی است، شواهد نظری و تجربی نشان می‌دهند، کنش‌های خیرخواهانه انسان‌ها تا حدود زیادی ریشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی در گرایش‌های نوع دوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه شهروندان مؤثر است. برگر[1] معتقد است شهروندانِ با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین، مشارکت بیش‌تری در فعالیتهای خیریه و کمک به قشرهای آسیب پذیر و نیازمند داشت‌اند(Berger,2006,P112). هم چنین وانگ و گرادی[2] بر این باورند که باورهای مذهبی از عوامل تعیین کننده کنش‌های داوطلبانه و افزایش کمک‌های خیریه و بشر دوستانه است. شهروندان معتقد به باورهای مذهبی تمایل بیش‌تری دارند تا کمک‌های خیریه‌شان را در اختیار قشرهای آسیبپذیر و معلولان قرار دهند(208, P 2008،Wang & Graddy). علاوه بر این، سالمون[3] در یک بررسی تطبیقی، معتقد است که مکتب اسلام نسبت به بسیاری از مکاتب دینی دیگر، اهمیت زیادی به فعالیت‌های نوع دوستی و خیریه می‌دهد (Salamon,2012,P 36). بر این اساس به نظر می‌رسد بتوان گفت شهروندانی که به باورهای مذهبی بیش‌تر معتقد هستند، تمایل بیش‌تری دارند تا در امور خیرواهانه و داوطلبانه و دگرخواهانه شرکت کنند. از سوی دیگر در قرآن کریم به طور مکرر به آیاتی برمی خوریم که بر مسأله نیکوکاری و احسان و کمک به فقرا و مستمندان و دستگیری مظلومان و…تأکید می‌نماید. یکی از عوامل مؤثر در مشارکت در امور خیره انسجام اجتماعی است. امیل دورکیم از برجسته‌ترین نظریه پردازان مبحث انسجام اجتماعی است. دورکیم، به نقش هم بستگی اجتماعی در گسترش و تقویت ارتباطات اجتماعی اشاره کرده و معتقد است هرجا هم بستگی اجتماعی نیرومند باشد عامل نیرومندی در نزدیک کردن افراد به هم خواهد بود و باعث تشدید تماس‌های آنان و بیشترکردن فرصت‌های ارتباطشان با یکدیگر خواهد شد. به عبارت دیگر هر چه اعضای یک جامعه هم بسته‌تر باشند، روابط گوناگون خود را با یک دیگر یا در حالت دسته جمعی با گروه بیش‌تر حفظ می‌کنند. با توجه به این رویکرد، میزان انسجام اجتماعی موجود در بین افراد یک جامعه می‌تواند در میزان مشارکت آنان در امور خیریه به ویژه وقف تأثیر گذار باشد. چرا که اگر حس هم دلی و یکی بودن در بین مرد قوی باشد، آنان بیش‌تر تمایل دارند تا برای رفع مشکلات یک دیگر در امور خیریه و داوطلبانه به ویژه وقف، شرکت کرده و به حل مشکلات جامعه کمک نمایند(صدیقی ارفعی، 1391، ص 621).

اعتماد یکی دیگر از مؤلفه‌ای اجتماعی مؤثر بر مشارکت در امور خیریه است. اعتماد افراد به هم، اعتماد افراد به نهادها و دولت و به عکس، یعنی اعتماد دولت به شهروندان، سبب توسعه و تعمیق مشارکتهای اجتماعی می‌شود. اهمیت اعتماد اجتماعی از آن جهت مورد توجه است که این متغیر با بسیاری از متغیرهای موجود در جامعه مدنی از جمله مشارکت دارای هم بستگی است. مشارکت اجتماعی و عضویت داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی و انجمن‌های داوطلبانه از جمله پیامدهایی هستند که می‌توان انتظار داشت در شرایط وجود اعتماد اجتماعی بالا، زمینه مناسبتری برای تحقق پیدا می‌کنند(میرسندسی ، 1390، ص 25).

احساس تعهد و تعلق به ‌عنوان یکی از مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی نقش مهمی در مشارکت در امور خیریه دارد بر این اساس، شهروند در قبال بر پا شدن عدالت در شهرش، مسؤولیت و وظایفی را بر عهده دارد که خود را متعهد به انجام آن وظایف می‌داند. این احساس تعهد در فرد باعث ارتقای روابط فردی شهروند به سطح روابط اجتماعی می‌شود و حضور او در عرصه‌های اجتماعی و مشارکت اجتماعی را گسترش می دهد. احساس تعلق اجتماعی نوعی سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود و درصورتی‌که این احساس تعلق در بین شهروندان قوی باشد، باعث می‌شود تا شهروندان برای توسعه و پیشرفت شهرشان، در سازمان‌ها و مؤسسات دولتی و غیردولتی، به‌صورت داوطلبانه در حد توان خود مشارکت نمایند(سراج زاده، 1384، ص 96). مطالب مطرح‌شده بیانگر این است که مشارکت در امور خیریه متأثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی است. ازآنجا که شهر کرمان یک شهر مذهبی تاریخی است، سؤال اصلی این تحقیق این است چه عوامل اجتماعی در مشارکت مردم این شهر در امور خیریه مؤثر هستند؟

روش:

از آنجایی که این تحقیق عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت در امور خیریه را بررسی می کند، روش این تحقیق  توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بود.  جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان شهر کرمان بودند که از بین آنها تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور بررسی مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مطالعات انجام شده در خصوص مشارکت در امور خیریه و عوامل اجتماعی موثر بر آن، از دو روش کتابخانه­ای و میدانی استفاده شد. برای گردآوری داده ها در روش کتابخانه ای از مقالات، مجلات، کتاب و اینترنت و در روش میدانی از  پرسشنامه محقق ساخته  استفاده شده است. این پرسشنامه مشتمل بر 60 سوال و شش بعد  می باشد که سوال های 1-14 میزان مشارکت در امور خیریه ، سوال های 15- 25 میزان دینداری، سوالهای  26- 35 میزان انسجام اجتماعی، سوال های 36- 45 میزان اعتماد اجتماعی، سوال های46- 52 میزان تعلق اجتماعی و سوال های 53- 60 میزان تعهد اجتماعی را مورد سنجش قرار می دهند.

سوالات این پرسشنامه در جهت مثبت تنظیم شده اند. امتیاز درجه های خیلی کم تا خیلی زیاد، به ترتیب 1 تا 5 برای  گویه های مثبت و بر عکس برای گویه های منفی می باشد. روایی محتوایی مؤلفه ها مورد تائید قرار گرفته است و پایایی تمامی مؤلفه ها با استفاده ها از روش آلفای کرونباخ برابر با 88/0 برآورد شده است(عباسی، 1390). محقق پایایی پرسشنامه را با روش آلفای کرونباخ برابر با 89/0 بدست آورده است. روش‌های تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی وآماراستنباطی قرار داشتند. در آمار توصیفی با استفاده از مشخصه‌های آماری نظیر فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیارو ترسیم نمودارها به توصیف ویژگی‌های جامعه مورد مطالعه و ویژگی­­های جمعیتی نمونه تحقیق پرداخته شده است. براي بررسي عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت در امور خیریه و پیش بینی آنها از رگرسیون چندگانه استفاده شده است.

 

یافته ها

از 384  شهروند کرمانی  بررسی شده در این مطالعه 192 نفر(50 درصد) زن و 192 نفر( 50 درصد ) هم مرد بودند. براي تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از آمار توصيفي مانند فراوانی، ميانگين، انحراف معیار، حداقل نمره و حداکثر نمره استفاده شد، که در جدول شماره 1 شرح داده شده است.

جدول1 : خلاصه شاخص هاي توصيفي نمره هاي  شهروندان در متغیرهای تحقیق(384N= )

 

متغیرهای تحقیق میانگین انحراف معیار حداقل نمره حداکثر نمره آزمون کولموگروف اسمیرنوف
مشارکت در امور خیریه   6/43 02/4 14 70 054/0
 دینداری   59/34 11/5 11 55 051/0
 انسجام اجتماعی  16/35 07/5 11 55 052/0
 اعتماد اجتماعی 3/24 8/4 7 35 058/0
 تعلق اجتماعی 7/22 29/2 7 35 06/0
 تعهد اجتماعی 4/21 06/3 8 40 055/0

 

جدول(1) اطلاعات توصیفی متغیرهای مشارکت در امور خیریه ،  دینداری ، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق اجتماعی و  تعهد اجتماعی را نشان می دهد. طبق اطلاعات درج شده،  حداقل نمره مشارکت در امور خیریه  پاسخگویان 14، حداکثر آن 70 و میانگین آن 6/43 با انحراف معیار02/4، حداقل  نمره دینداری پاسخگویان 11، حداکثر آن 55 و میانگین59/34 با انحراف معیار11/5، حداقل نمره انسجام  اجتماعی پاسخگویان 11، حداکثر آن 55 و میانگین16/35 با انحراف معیار07/5 ، حداقل نمره اعتماد اجتماعی پاسخگویان7، حداکثر آن 35 و میانگین3/24 با انحراف معیار8/4 ،حداقل نمره تعلق اجتماعی پاسخگویان 7، حداکثر آن 35 و میانگین7/22 با انحراف معیار29/2 و  حداقل نمره تعهد اجتماعی پاسخگویان 8، حداکثر آن 40 و میانگین4/21 با انحراف معیار06/3 است است. مقادیر آزمون کولموگروف اسمیرنوف(بیشتر از 05/0) نشان می دهد که توزیع نمرات متغیرهای تحقیق نرمال بوده و از شرایط لازم برای آزمون های پارامتریک برخوردارند. در این پژوهش و جهت بررسی  عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت در امور خیریه  از آزمون رگرسیون  چند متغیره  استفاده شد ه است.

 

جدول 2 :خلاصه  تحلیل رگرسیون چندگانه

مدل R R2 خطای استاندارد برآورد
1 33/0 11/0 086/0                  96/45

 

از تحلیل رگرسیون چند گانه جهت پیش بینی مشارکت در امور خیریه  بر حسب  دینداری ، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی ، تعلق اجتماعی و  تعهد اجتماعی استفاده شد. نتایج جدول(2) خلاصه مدل را نشان می دهد. مقدار ضریب همبستگی(R) بین متغیرها برابر با 33/0 می باشد که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک(مشارکت در امور خیریه  ) همبستگی متوسطی وجود دارد. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده (11/0) می‌باشد که نشان می دهد 11 درصد واریانس مشارکت در امور خیریه توسط متغیرهای پیش بین تبیین می‌گردد.

 

جدول 3 : نتایج تحلیل واریانس مدل رگرسیون

مدل مجموع مجذورات df میانگین مجذورات f Sig
رگرسیون 89/28149 2 94/14074 86/13 001/0
باقیمانده 07/243644 240 18/1015    
کل 96/271793 242      

 

اطلاعات جدول(3) نتایج تحلیل واریانس مدل رگرسیون و معناداری آن را نشان می دهد. با توجه به مقدار آزمون F(86/13) و معناداری آن در سطح خطای کوچکتر از 01/0 می توان نتیجه گرفت که مدل رگرسیون تحقیق مرکب از پنج متغیر پیش بین و یک متغیر ملاک مدل خوبی بوده و مجموعه متغیرهای پیش بین قادرند تغییرات  مشارکت در امور خیریه را تبیین نمایند.

جدول 4 : خلاصه  تحلیل رگرسیون چندگانه

مدل ضرایب استاندارد نشده ضرایب استاندارد شده t Sig
B خطای استاندارد Beta
ثابت  391/203 34/32   28/6 000/0
 دینداری  98/0 42/0 41/0 77/3 000/0
 انسجام اجتماعی  90/0 49/0 27/0 06/3 012/0
 اعتماد اجتماعی 88/0 52/0 25/0 01/3 013/0
 تعلق اجتماعی 76/0 66/0 24/0 06/2 015/0
 تعهد اجتماعی 70/0 69/0 22/0 01/2 025/0

 

در جدول (4)  ضرایب تأثیر رگرسیونی هر متغیر مستقل بر متغیر وابسته نشان داده شده است.  همانطور که در جدول آمده است،  دینداری (05/0>p، 77/3 t=، 41/0 =β) ، انسجام اجتماعی (05/0>p، 06/3 t=، 27/0 =β)   اعتماد اجتماعی (05/0>p، 01/3 t=، 25/0 =β)، تعلق اجتماعی(05/0>p، 06/2 t=، 24/0 =β)  و تعهد اجتماعی(05/0>p، 01/2 t=، 22/0 =β) پیش بینی کننده مشارکت در امور خیریه  می باشند.

بحث و نتیجه گیری 

این پژوهش با هدف پیش بینی مشارکت در امور خیریه بر اساس دینداری، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق اجتماعی و  تعهد اجتماعی در بین شهروندان شهر کرمان انجام گرفت.  در راستای بررسی رابطه بین دینداری و مشارکت در امور خیریه نتایج تحقیق نشان داد که  رابطه معناداری بین این دو وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهش­های صحرانورد  و همکاران(1394)، شجاعی زند(1384)، صدیقی ارفعی و  و همکاران(1391)، شکاری  و همکاران(1391)و میرسندسی (1390) همخوان می باشد. هر کدام از این محققان در پژوهش های خود نشان داده اند که دینداری  با مشارکت در امور خیریه رابطه مثبت وجود دارد.  از آن جا که از یک سو، باورهای مذهبی از عوامل تعیین کننده ی کنش های داوطلبانه و افزایش کمک های خیریه و بشردوستانه است و از سوی دیگر، شهر کرمان دارای پیشینه ی مذهبی و دینی اصیلی است، می توان در این جامعه انتظار داشت که با افزایش میزان  دینداری، میزان  انجام  کارهای نیکو کارانه  نیز    افزایش یابد. مطالعات نشان می دهد که نتیجه ی به دست آمده با پژوهش وانگ و گرادی(2008) هم  سو است. از این رو آموزش و پرورش می تواند از  طریق آموزش زمینه ی های مذهبیِ مشوق مشارکت در امور  خیریه، زمینه ی های ذهنی لازم  را برای سوق دادن هزینه های مصرفی به سمت فعالیت های مشارکتی و وقف ایجاد کند. هم چنین در این راستا، مؤسسات مذهبی و مراجع دینی نیز می توانند در کنار آموزش و پرورش، با فعالیت های خود  به افزایش سطح دینداری در جامعه و در نتیجه افزایش مشارکت در امور  خیریه کمک نمایند.

در راستای بررسی رابطه بین انسجام اجتماعی  و مشارکت در امور خیریه نتایج تحقیق  حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین این دو متغییر بود. این یافته با نتایج پژوهش­های میرسندسی(1390)،صدیقی ارفعی و  و همکاران(1391)، شکاری  و همکاران(1391)، علی پور (1388)، همخوان می باشد.بنابراین منطبق با نظر دورکیم  می توان  گفت هر چه اعضای جامعه منسجم تر و همبسته تر باشند، روابط گوناگون خود را با یک دیگر یا در حالت دسته جمعی با گروه بیش تر حفظ می کنند  و مشکلات هم دیگر را بهتر درک می کنند. ازز این  رو بایستی برنامه های آموزشی مناسب به شهروندان در زمینه های مختلف و ایجاد همدلی و همبستگی بین آن ها ارائه شود. .از این طریق می توان با معرفی مفاهیم مشترک به شهروندان، زمینه ی ایجاد همدلی و همبستگی بین آن ها را فراهم آورد که در نهایت منجر به تسهیل مشارکت آنهان در  امور داوطلبانه و خیریه می شود که از این طریق بتوانند مشکلات جامعه را رفع نمایند

همچنین نتایج تحقیق حاکی حاکی از رابطه مثبت و معنا دار بین اعتماد  اجتماعی  و مشارکت در امور خیریه بود این یافته با نتایج پژوهش­های) صدیقی ارفعی و  و همکاران(1391)، شکاری  و همکاران(1391)، میرسندسی (1390)، همخوان می باشد. بر این اساس اداره ی اوقاف و امور خیریه  می تواند بها اطلاع رسانی شفاف در زمینه ی نحوه ی استفاده از سرمایه های اهدا شده و نمایش نتایج کار، این اعتماد را در سطح  جامعه و در  بین شهروندان ایجاد کند که کمک ها و مشارکت های مردمی در راستای نیات خیرین و به درستی صرف می شود که با این عمل مردم  به سمت انجام  این امور گرایش پیدا می کنند. در نهایت احساس شهروندی از یک سو، به افراد اجازه ی دخالت آگاهانه در سرنوشت خود و جامعه را می دهد و از سویی دیگر ، این حق را برای جامعه قائل می شود که از اعضای خود انتظار  داشته باشد. حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد. این امر با مشارکت آگاهانه، نقادانه و فعال آنان محقق خواهد شد .بنابراین شهروندانی که نسبت به شهر محل سکونت خود احساس تعلق بیش تری دارند در زمینه ی امورخیریه  نیز مشارکت بیش تری دارند.نتیجه به دست آمده با نظررابرت پانتا  هم سو می باشد .هم چنین داده های به  دست آمده وجود رابطه ‌ی معنادار بین تعهد شهروندی و مشارکت در امورخیریه  را تأیید می کنند. این نتیجه با نظر کلمن  هم سو است. از آن جایی که شهروندان کرمانی  طبق بررسی تجربی نسبت به شهر خود از میزان بالایی از تعلق و  تعهد بردوردارند، برای بهتر شدن اوضاع شهرشان و برای رفع مشکلات در امور داوطلبانه در حد توان خود مشارکت می کنند  .بر این اساس، شهرداری ها و فرمانداری و سایر ارگان هها و مسؤولین بایستی با انجام اقدامات شایسته و مناسب این حس تعلق و تعهد را دربین شهروندان تقویت کنند  .

 

منابع

رحیمی، حمید و یزد خواستی علی، جایگاه فرهنگ در آموزهای دینی ما، مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی (1391)، 315-334 دانشگاه کاشان

سراج زاده، حسن، چالش‌های دین و مدرنیته، طرح نو (1384) تهران

سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی اجتماعی آن، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1390.

شجاعی زند، علیرضا، مدلی برای سنجش دین‌داری، نامه  جامعه‌شناسی ایران (1384) دوره ششم، شماره اول، بهار

شکاری، عباس، آثار فرهنگی و تربیتی وقف در اسلام و بسط دستاوردهای آن، مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی (1391)، 557-570 دانشگاه کاشان

صحرانورد، بهنام و اسدی، بهراد، نقش وقف در توسعه و عدالت اجتماعی، مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی (1391)، 625-644 دانشگاه کاشان

صدیقی ارفعی، فریبرز، وقف، آسیب‌ها، چالش‌ها و راهکارها، مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی (1391)، 619-624 دانشگاه کاشان

میرسندسی، محمد، بررسی میزان و انواع دین‌داری دانشجویان«، پایان نامه  دکتری جامعه‌شناسی، دانشگاه تربیت مدرس (1390) تهران

Berger Ida E.The Influence of Religion on Philanthropy in Canada. Voluntas: International journal of valentery and nonprofit organizations. (2006). Volume17. Issue2. pp110-127.

Salamon. Lester M and Anheier Helmut K.The Third World’s Third Sector in Comparative Perspective.The Johns Hopkins University Institute for Policy Studies, All Rights Reserved., 2015, (pp. 34-45)

Wang،R Graddy I. The Role of Fear of Crime in Donating and Volunteering (A Gendered Analysis) Criminal justice review. (2008)Vol. 36. No. 4. pp414-434

 

 

[1] Berger

[2] Wang & Graddy

[3] Salamon

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *