ملاحظاتی درباره اعمال خیرخواهانه و عام‌المنفعه بزرگان صوفیه در ایران

ابوالفضل فتح‌آبادی

دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی( نویسنده مسئول مکاتبات):Abolfazl.Fathabadi@yahoo.com

 

چکیده:

مطالعه طریقت‌های صوفیانه از جنبه‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… و اعمال و رفتار بزرگان و پیروانشان، در مواجهه با حوزه پژوهشی ناظر بر رابطه دین و گروه‌های مذهبی با امور خیر و داوطلبانه، پرسش‌هایی را درباره امکان و نحوه پرداختن بزرگان طریقت به امور خیر و عام‌المنفعه در ذهن نگارنده ایجاد کرده است. در واقع، سوال اصلی این است که با توجه به باورهای قالبی مبنی بر گوشه‌نشینی و بی‌توجهی صوفیه به دنیا و جامعه خویش و نیز با در نظر داشتن اینکه برخی نظریات جامعه‌شناختی -جامعه‌شناسی دین و نوع‌شناسی دینی ماکس وبر- مویّد چنین باورهایی هستند، آیا می‌توان شواهدی مبنی بر توجه بزرگان صوفیه به امور خیریه و عام‌المنفعه به دست آورد؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، از آنجا که طریقت نعمت‌اللّهی از امّهات سلسله‌های صوفیه ایران است و شاه نعمت‌الله ولی، به‌عنوان یکی از بزرگان و مجدّدان این سلسله در ایران شناخته می‌شود، تصمیم بر آن شد تا نوشتار حاضر، به بررسی عملکرد وی در انجام امور خیریه و فعالیت‌های عام‌المنفعه بپردازد. بدیهی است که چنین پژوهشی مستلزم استفاده از روش اسنادی و مراجعه به متون و کتب تاریخی مرتبط با زندگی شاه نعمت‌الله و مطالعه دقیق آنها بوده است. بر همین اساس، نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهند که شاه نعمت‌الله فردی کوشا در زمینه انجام اعمال خیر بوده و فعالیت‌های عام‌المنفعه فراوانی در زمان حیات خویش انجام داده است.

کلمات کلیدی:

تصوف؛ بزرگان صوفیه؛ اعمال خیر؛ اعمال عام‌المنفعه؛ ایران.

مقدمه و بیان مسئله

دین اسلام تاکید فراوانی بر انجام اعمال خیر و نیکو دارد. بر همین اساس، خداوند عزیز در چند آیه قرآن، از جمله در آیه 48 سوره مبارکه مائده و آیه 148 سوره مبارکه بقره و…، نه فقط مسلمانان، بلکه همه پیروان ادیان آسمانی و اهل کتاب – و شاید بتوان گفت همه مردمان- را به شتاب و سبقت در حرکت به سوی کارهای نیک و خیر تشویق می‌کند و دستور می‌دهد[*]. یکی از گروه‌های اسلامی، صوفیه و اهل طریق هستند که بر اساس حدیث مشهور مروی از حضرت رسول اکرم(ص)[†]، همراهی توامان شریعت و طریقت را برای نیل به حقیقت، لازم و ضروری می‌دانند. مطلبی که می‌توان از این حدیث و از نحوه زندگی دنیوی پیامبر اکرم(ص) استنباط کرد، این است که توجه همزمان به ظاهر و باطن، یا به بیان دیگر، توجه همزمان به امور مادی و معنوی، برای رسیدن به حقیقت الزامی است. بر همین اساس، اعمال خیر و عام‌المنفعه، نقشی اساسی در زندگی صوفیه مسلمان ایفا می‌کند و یکی از راه‌های رسیدن به خدا و رضای اوست که هدف غایی آنان به‌شمار می‌رود(سینگر،1396: 255). این در حالی است که بر اساس تفکرات قالبی[‡]، تصوف با دوری‌گزیدن از اجتماع و بی‌توجهی به مسائل جاری در آن و پرداختن صرف به عبادات فردی یکسان انگاشته شده است و گویی، سنتی است که هیچ رابطه‌ای با جامعه ندارد. رد پای این باورهای قالبی درباره اهل طریقت را می‌توان در علوم انسانی مدرن، از جمله جامعه‌شناسی و در نظرات ماکس وبر آلمانی مشاهده کرد که در مباحث جامعه‌شناسی دین خویش، صوفیه و اهل طریق را به‌عنوان افرادی جهان‌گریز معرفی می‌نماید. در واقع، وبر در نوع‌شناسی دینی[§] خویش، انواع مثالی[**] سه‌گانه “زهد در دنیا”، “زهد فارغ از دنیا” و “عرفان دنیاگریز” را به منزله راه‌های مخصوصی برای کسب رستگاری، ارائه کرده است و در حالی که صوفیه اسلامی را در نوع مثالی عرفان دنیاگریز جای می‌دهد، تحت تاثیر آنان، اسلام را نیز دینی معطوف به جهان دیگر می‌داند که از ساماندهی حیات این‌جهانی پیروان خویش ناتوان است. یعنی وبر، صوفیه اسلامی را دنیاگریز و عزلت‌گزین می‌داند و معتقد است که نزد آنان، اعمال دنیوی، توجه به جامعه و اشتغال به کار و پیشه و هر نمود دنیوی دیگری، مذموم و نکوهیده است و این، در حالی است که رجوع به واقعیات تاریخی در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … نشان‌دهنده مواردی مغایر با نظر وبر در این زمینه است و مسئله پژوهش حاضر نیز، در واقع، از همین ناسازگاری بین معرفت و واقعیت، یعنی عدم تطابق نظریه وبر و واقعیات تاریخی شکل گرفته است. ناسازگاری مزبور، پرسش‌هایی را درباره امکان و نحوه پرداختن بزرگان طریقت به امور خیر و عام‌المنفعه در ذهن نگارنده ایجاد کرده است. بنابراین، سوال اصلی و اساسی نوشتار حاضر، این است که با توجه به باورهای قالبی مبنی بر گوشه‌نشینی و بی‌توجهی صوفیه به دنیا و جامعه خویش و نیز با توجه به اینکه برخی نظریات کلاسیک جامعه‌شناختی -جامعه‌شناسی دین و نوع‌شناسی دینی ماکس وبر- مویّد چنین باورهایی هستند، آیا می‌توان شواهدی مستدل و مستند، مبنی بر توجه بزرگان صوفیه و اهل طریق به امور خیریه و عام‌المنفعه به دست آورد؟ جهت پاسخگویی به پرسش فوق، در ادامه نوشتار، نوع‌شناسی دینی وبر به شکلی مختصر بیان می‌شود و سپس، حیات دنیوی یکی از بزرگان طریقت در ایران، مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا بر این اساس، بتوانیم به سوال اصلی پژوهش حاضر، به‌نحوی علمی پاسخ دهیم.

 

مبانی نظری

ماکس وبر(1920-1864)، دین را فراهم‌کننده معنا در مواجهه با جهانی می‌دانست که پیوسته گرایش به بی‌معنایی دارد. از این منظر، دین در واقع، واکنشی در برابر تهدید بی‌معنایی در زندگی بشری و کوششی برای نگریستن به جهان، به صورت یک واقعیت معنی‌دار است. وی بر عکس دورکیم که استدلال‌هایش بر مبنای مثال‌هایی بسیار اندک استوار بود، به مطالعه جامع و مفصل ادیان سراسر جهان پرداخت و با کمی تسامح می‌توان گفت که هیچ متفکر یا پژوهشگری پیش از وبر یا حتی پس از او، مطالعه‌ای با این ابعاد انجام نداده است. البته او به تبیین خود دین نمی‌پرداخت، بلکه پیوند‌های میان انواع گوناگون دین و گروه‌های خاص اجتماعی و تاثیر انواع دیدگاه‌های دینی بر جنبه‌های دیگر زندگی اجتماعی، به‌ویژه رفتار اقتصادی را دنبال می‌کرد(همیلتون،1394: 233). وی عمدتاً متوجه چیزی بود که ادیان جهانی می‌نامید، یعنی ادیانی که توده‌های عظیمی از پیروان را به خود جلب کرده‌اند و تاثیر قاطعی بر جریان تاریخ جهان داشته‌اند(وبر،1392: 303). وبر، مطالعات گسترده‌ای درباره هندوئیسم، بودیسم، تائوئیسم و یهودیت باستان انجام داد و در کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری و نوشته‌های دیگرش، مطالب زیادی درباره تاثیر مسیحیت بر تاریخ غرب نوشت ولی مطالعه‌ای را که درباره اسلام برنامه‌ریزی کرده بود، نتوانست به سرانجام برساند. وبر مدعی است که در نوع‌شناسی دینی خویش، آن ویژگی‌هایی را که مختص هر یک از ادیان هستند، موجبات تمایز میان یک دین از ادیان دیگر را فراهم می‌آورند و درعین حال از نظر وی حائز اهمیت‌اند را مطرح کرده و همواره، آن ویژگی‌هایی که در تصویر کلی یک دین و در شکل دادن به روش عملی زندگی و نیز در ایجاد تمایز میان یک دین با ادیان دیگر نقش تعیین‌کننده داشته‌اند را مورد تاکید قرار داده است(Weber,1946:292-294). بر اساس نظریات وی، انواع گوناگون صورت‌های دین وجود دارند که در این گوناگونی، می‌توان تعدادی از انواع بنیادی را تشخیص داد، یعنی انواعی که به نظر وی، از امکانات موجود در ذات راه‌حل‌های مسئله رستگاری سرچشمه می‌گیرند. بدین صورت که اگر رویدادها و واقعیت‌های زندگی و جهان پیرامون، تهدیدکننده معنای وجودی شخص باشند و انگیزه‌ای برای دنبال کردن نوعی رستگاری فراهم آورند، شخص یا می‌کوشد از جهان بگریزد یا در صدد یافتن راهی برای پذیرش یا سازگاری با این واقعیت‌ها برآید. منظور وبر از “گریز از این جهان” نوعی جهت‌گیری دیگرجهانی و مقصودش از “سازگاری با جهان” نوعی جهت‌گیری این‌جهانی است که افراد پس از پذیرش هر کدام از این رهیافت‌ها، راه خاصی برای جستجوی رستگاری در پیش می‌گیرند. کسانی که رهیافت سازگاری را در پیش می‌گیرند، رستگاری را از طریق تسلط بر خویشتن دنبال می‌کنند و کسانی که جهت‌گیری گریز از جهان را در پیش می‌گیرند، رستگاری را از طریق کناره‌گیری می‌جویند. وبر راه نخست را “ریاضت‌کشی فعالانه” و راه دوم را “عرفان مراقبه‌ای” نام‌گذاری می‌کند(Weber,1964:151-165). بر همین اساس، سه نوع مثالی را در آثار وبر به شرح ذیل می‌توانیم مشاهده کنیم:

  1. نوع مثالی “زهد در دنیا”[††] که جایگاهی ویژه در تفکر وبر دارد و رستگاری بر اساس آن، صورت این‌جهانی یا ریاضت‌جویی فعالانه به خود می‌گیرد و مستلزم وقف تام و تمام همه فعالیت‌ها با هدف خدمت کردن به خداوند است. در این نگرش، اطمینان از رستگاری از طریق فعالیت و کار شدید در این جهان به دست می‌آید و با تاکید بر کم‌ترین حد مصرف- تنها در حد رفع نیاز- همراه است. مصداق برجسته این نوع مثالی، پروتستان‌ها و خصوصاً پیوریتان‌ها می‌باشند که در چارچوب این دنیا عمل می‌کنند و با ریاضت‌جویی فعالانه، می‌کوشند تا از طریق تسلط بر دنیا و با تلاش در یک حرفه، امر خداوند را محقق سازند(Weber,1978:479-543).
  2. نوع مثالی “زهد فارغ از دنیا”[‡‡] که بر اساس آن، دستیابی به رستگاری از طریق تسلط کامل و غلبه بر همه امیال دنیوی امکان‌پذیر است، یعنی همان امیالی که باورمندان را به استغراق در جهان مادی سوق می‌دهند. در اینجا فرد ریاضت‌جو به امیال دنیوی بی‌تفاوت نیست ولی می‌خواهد بر آنها غلبه کند. مصداق برجسته این نوع مثالی، راهبان مسیحی دیرنشین می‌باشند که دنیا را بی‌ارزش قلمداد می‌کنند و معتقدند که فعالیت دنیوی، انسان را از تمرکز بر فعالیت‌هایی که موجب دستیابی او به رستگاری می‌شوند، باز می‌دارد و از این رو، به دنبال غلبه بر همه امیال دنیوی بر‌می‌آیند(Weber,1978:506-542).

توضیحی که در اینجا لازم به نظر می‌رسد این است که اساساً در مسیحیت، امکان جمع توامان بین این جهان و جهان دیگر وجود ندارد، یعنی یا بایستی به امور دنیوی پرداخت و از امور فرادنیوی غفلت نمود و یا برعکس، به امور فرادنیوی پرداخت و از امور دنیوی چشم‌پوشی کرد و همین ویژگی است که دو نوع مثالی فوق را شکل می‌دهد.

  1. نوع مثالی “عرفان دنیاگریز”[§§] که بر اساس آن، جز با طرد زندگی و دنیا، نمی‌توان به هدف رستگاری دست یافت و این امر، خود به معنای طرد همه امیال، پیشه‌ها، مسئولیت‌ها و درگیری‌های دنیوی است. عارف دنیاگریز، بی‌تفاوتی و بی‌توجهی به دنیا را توصیه می‌کند و لذت‌های مادی و امیال دنیوی را بی‌ارزش، توهم‌آمیز و گذرا می‌داند. مصداق برجسته این نوع مثالی، پیروان ادیان آسیای شرقی نظیر بودایی‌ها می‌باشند که معتقدند فرد، تنها با تامل و مراقبه می‌تواند به ظرف خداوند تبدیل شود و لذا، اعمال دنیوی را مذموم می‌دانند، چرا که فرد را از توجه به خداوند دور می‌سازد، در نتیجه، ایشان بر این باورند که فرد بایستی از دنیا دوری گزیند و خاموش بماند تا شاید خداوند به سخن آید(Weber,1978:234-236). بر اساس این جهت‌گیری که مستلزم عزلت‌گزینی مراقبه‌ای است، کار و پیشه دنیوی موجب غفلت از مراقبه و تامل محسوب می‌شود و لذا، مذموم و نکوهیده است. پس بایستی که فرد جهت ادامه زندگانی خویش، تنها از نذورات، صدقات و مواهب طبیعی بهره ببرد(Weber,1964:172).

وبر، صوفیه اسلامی را نیز در این نوع مثالی جای می‌دهد و معتقد است: « نظم این‌جهانی صوفیه در اسلام، روندی برنامه‌ریزی شده با هدف کسب رستگاری است اما، این روند در نهایت، جستجویی عارفانه است که ایشان برای رسیدن به رستگاری در پیش می‌گیرند و متاثر از منابع هندویی و پارسی[***] است. ویژگی راه و روش دستیابی به رستگاری نزد صوفیان، سرمستانه و روح‌گرایانه و تامل‌گرایانه – مبتنی بر تامل و مراقبه- است. این روش کسب رستگاری، متفاوت با زهدگرایی است و زهد صوفیان بر خلاف پروتستان‌ها، مبتنی بر اخلاق مذهبی حرفه‌ای نیست، چون کنش مذهبی آنها، رابطه بسیار اندکی با مشاغل این دنیایی‌شان دارد و حرفه‌های دنیایی‌شان رابطه‌ای کاملا بیرونی با روند برنامه‌ریزی شده‌شان برای دستیابی به رستگاری دارد»(Weber,1964: 182).

با توجه به انواع مثالی سه‌گانه فوق و مصادیق آنها، اگر به دنبال معیارهای جداکننده در نوع‌شناسی دینی وبر باشیم، در می‌یابیم که این معیارها، خود را در اسامی این انواع مثالی به‌خوبی نشان می‌دهند و در واقع، جهت‌گیری‌هایی اساسی درباره “این‌جهان” و “‌جهان دیگر” را به نمایش می‌گذارند، بدین معنی که مشخص می‌سازند که ادیان مختلف، رستگاری را یا از طریق “درون جهان بودن” و یا از طریق “بیرون رفتن از جهان” دنبال می‌کنند. این تقابل به شکلی روشن در انواع راهبردهای درون‌دنیایی، فارغ ازدنیا و دنیاگریز قابل مشاهده است که مورد اول بر درگیر دنیا بودن و اهمیت و توجه به واقعیت مادی دلالت دارد، در حالی که دو مورد بعدی، مستلزم دوری و اجتناب از دنیا و پرداختن به امور فرامادی می‌باشند. بر اساس مطالب این بخش، می‌توانیم انواع مثالی مطرح شده وبر در جامعه‌شناسی دین وی را، بسته به رویکرد آنها در توجه به امور دنیوی[†††] یا توجه به امور فرادنیوی[‡‡‡] و مصادیق ‌شان، در جدولی به شکل ذیل به نمایش درآوریم:

نوع مثالی کسب رستگاری از طریق توجه به امور دنیوی کسب رستگاری از طریق توجه به امور فرادنیوی مصادیق تاریخی
زهد در دنیا + پیوریتان‌های پروتستان…
زهد فارغ از دنیا

 

+ راهبان مسیحی دیرنشین…
عرفان دنیاگریز + ادیان آسیای شرقی، بودایی‌ها، صوفیه اسلامی

 

روش پژوهش

همان طوری که پیش از این نیز بیان شد، سوال اصلی نوشتار حاضر این است که با توجه به باورهای قالبی و نوع‌شناسی دینی وبر مبنی بر گوشه‌نشینی و بی‌توجهی صوفیه به دنیا و جامعه خویش، آیا می‌توان شواهد تاریخی مستدلی مبنی بر توجه بزرگان صوفیه و اهل طریق به جامعه و امور خیریه و عام‌المنفعه به دست آورد؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، از آنجا که طریقت نعمت‌اللّهی از امّهات سلسله‌های صوفیه ایران است و شاه نعمت‌الله ولی به‌عنوان یکی از بزرگان و مجدّدان این سلسله در ایران شناخته می‌شود، در نهایت، تصمیم بر آن شد تا نوشتار حاضر، به بررسی عملکرد وی در توجه به اجتماع خویش و انجام امور خیریه و فعالیت‌های عام‌المنفعه بپردازد. واضح است که چنین پژوهشی مستلزم استفاده از روش اسنادی و مراجعه به متون و کتب تاریخی مرتبط با زندگی شاه نعمت‌الله و مطالعه دقیق آنهاست. بدین منظور، سعی شد تا منابع علمی و موثقی که در این زمینه وجود دارند، حتی‌الامکان، مورد بررسی و تدقیق قرار بگیرند. نتایج حاصل از این بررسی‌ها در ادامه نوشتار قابل مشاهده است.

 

یافته‌های پژوهش

وبر، چنان که بیان شد، صوفیه اسلامی را نیز نظیر بودایی‌ها و پیروان ادیان آسیای شرقی، دنیاگریز و عزلت‌گزین می‌داند و معتقد است که نزد آنان، اعمال دنیوی، توجه به جامعه و… مذموم و نکوهیده است. این در حالی است که در اسلام، امور دنیوی و فرادنیوی، نه تنها از هم جدا نیستند، بلکه با یکدیگر دارای آمیختگی هستند و به بیان دیگر، راه آخرت از این جهان می‌گذرد[§§§]. خداوند در قرآن، با بیان اینکه مسلمانان را امتی میانه – یعنی دارای اعتدال و به دور از افراط و تفریط- قرار داده است[****]، بر لزوم تلاش آنان برای کسب معاش تاکید می‌کند[††††]. رجوع به واقعیات تاریخی نیز روشن می‌سازد که بزرگان صوفیه و اساساً مکتب تصوف، به امور دنیوی و مسائل جاری در جوامع خویش بی توجه نبوده‌اند. حیات اجتماعی شاه نعمت‌الله ولی، به‌عنوان یکی از بزرگان و نام‌آوران صوفیه و توجه وی به امور دنیوی-در کنار اهتمام به سلوک معنوی- را می‌توان تاییدی بر این مطلب دانست.

طریقت نعمت‌اللّهی از امهات سلسله‌های صوفیه ایران است که پیروانش از تکدی‌گری و گدایی پرهیز دارند و با اشتغال به کار و پیشه و از کد یمین امرار معاش می‌کنند(سیدین،1389: 332و330). این سلسله چنان‌که از نامش پیداست، منسوب به شاه نعمت‌الله ولی می‌باشد. دستورات خاص وی در سلوک الی‌الله، به اقتضای زمان و جامعیت آن که مبتنی بر جمع صورت و معنی، یعنی جمع بین کار دنیوی و عمل معنوی یا همان دستور مشهور “دست را به کار و دل را با یار داشتن” بود، در زمانی که مدعیان تصوف بسیار بودند، مقبول خاطر طالبان راه قرار گرفت… و در زمانی که سنت ترک کار و گاه تکدی و پرسه‌زنی در میان بعضی صوفیان مرسوم شده بود، به پیروان خود دستور می‌داد که به کاری اشتغال ورزند و به نام تصوف امرار معاش نکنند(پازوکی،1385: 131و119). زندگی خود وی نیز بیانگر این است که نه فقط در رفع نیازهای دنیوی خویش کوشا بوده، بلکه برای خیر رساندن به عموم مردم نیز، کار و تلاش می‌کرده است. برای مثال کشاورزی می‌کرده و صاحب باغ و عمارت بوده و در سفرهایش، باغ‌ها و بناهایی برای استفاده عموم مردم احداث می‌کرده است(نعمت‌اللهی،1307: 89). مشهور است که «آن حضرت را در فلاحت ید طولانی بود» و از وی فراوان نقل شده است که به پیروان خویش توصیه می‌کرده که «کیمیا خواهی زراعت کن»:

کیمیا خواهی زراعت کن که خوش گفت آنکه گفت     زرع را ثلثان زر است و ثلث باقی هم زر است

(کرمانی،1335: 106).

بیت فوق، در واقع به ابیاتی از شاه نعمت‌الله ولی اشاره دارد که ضمن دستور به کار و منع از بیکاری و امر به کسب حلال،به کیمیای زراعت نیز اشاره داشته است:

از ما بشنو نصیحتی خوش     نیکی کن و نیکیش جزا جو

دهقانی کن مکن گدایی     از کسب حلال خود نوا جو

گر طالب علم کیمیایی     از خاک سیاه کیمیا جو

(شاه نعمت‌الله ولی،1386: 693).‌

یعنی از نظر وی، پیروان صوفیه بایستی اشتغال به کار و آن هم کار حلال داشته باشند و نیز، به آنان توجه می‌دهد که کار کشاورزی بر روی زمین، حکم کیمیا را داشته و موجب فراهم کردن رفاه و آسایش می‌باشد. شاه نعمت‌الله ولی دارای مال و مکنت و جاه و حشمت فراوان بوده است و همگان او را به دنیاداری و ثروتمندی می‌شناختند و معاصرانش، در این باره حکایت‌ها نقل کرده‌اند(فرزام،1374: 581و579). وی همان‌طوری که گفته شد، در سفرها نیز از امکانات مادی و معنوی خویش برای مشارکت در فعالیت‌های جمعی و عام‌المنفعه استفاده می‌کرده است، به طوری که در گزارش این سفرها، موارد متعددی از اقداماتش نظیر ساختن بناها و فضاهای عمومی مانند خانه، باغ، مزرعه، خانقاه، چاه آب، قنات، مسجد، مدرسه و… بیان شده است(کرمانی،1335: 52-39).

روش زندگی شاه نعمت‌الله ولی بهترین سرمشق کار و کوشش برای مریدان و اطرافیان او بوده، چرا که در تمام عمر طولانی خود، به گواهی مندرجات تواریخ و تذکره‌ها و همچنین آثار فراوانی که از وی به جای مانده، همواره به تحقیق و مطالعه و سرودن اشعار و کتابت رسائل و ارشاد و هدایت و عمران و زراعت و… اشتغال داشته و دیگران را نیز بدین شیوه زندگی تشویق و ترغیب می‌کرده است(فرزام،1374: 585) و اهمیت اشتغال به کار تا جایی است که بیکاران و سرباران جامعه را راهی در طریقت نعمت‌اللّهی نیست و یکی از ملاک‌های مهم پذیرش افراد در این سلسله، هنوز هم تقید به کار و پرهیز از بیکاری و امرار معاش از کدّ یمین و عرق جبین می‌باشد(سیدین،1389: 182).

در جمع‌بندی می‌توان گفت که از ویژگی‌های ارزشمند طریقت شاه نعمت‌الله ولی، جمع میان صورت و معنی و دنیا و عقبی بوده است، چنان که در دستوراتی به فرزند و خلیفه‌اش می‌گوید: « … دنیا را چون حکام عادل دار و عقبی را چون اولیای کامل، تا سلطان صورت و معنی باشی…»(ذوالریاستین،1311: 76-75). همان طوری که ملاحظه می‌شود، لزوم توجه توامان و متعادل به امور دنیوی و امور معنوی، در این جملات مشهود می‌باشد.

پس از این شرح مختصر، توجه به برخی نکات، لازم به نظر می‌رسد. وبر، یکی از ویژگی‌های نوع مثالی عرفان دنیاگریز را اجتناب از انجام هرنوع کار و پیشه‌ می‌داند و نگرش راهبان بودایی به کاری مانند کشاورزی را چنین توصیف می‌کند: «کشاورزی برای راهب بودایی، منفورترین مشاغل است زیرا، موجب آسیب شدید به اشکال متنوع حیات بر روی زمین می‌شود…»(Weber,1964:172). البته این نکوهش در بودیسم فقط متوجه آسیب رساندن به زمین نیست، بلکه به شکلی کلی، متوجه هرنوع کاری می‌باشد چون همه کارها در مرحله آخر، شکلی از مبادله انسان و طبیعت هستند. بر این اساس، نکته قابل توجه برای ما این است که وبر، صوفیان را نیز مانند بوداییان و حتی متاثر از آنها، از مصادیق نوع مثالی عرفان دنیاگریز می‌داند که کار کردن را مانعی برای مراقبه و تامل می‌دانند. در واقع از نظر وبر، عارفان دنیاگریز از کشاورزی یا هرنوع کار و پیشه دیگری گریزان هستند اما، همان‌گونه که اشاره شد، شواهد تاریخی حاکی از این هستند که صوفیانی نظیر شاه نعمت‌الله ولی- به عنوان یک نمونه از بین نمونه‌های بسیار- به کشاورزی و زراعت و باغبانی اهتمام جدی داشته و آن را در حکم کیمیا می‌دانسته‌اند. جانشینان وی، یعنی سایر بزرگان سلسله نعمت‌اللّهی نیز، هر یک به اقتضای شرایط جامعه، به کسب و کارهایی نظیر شبانی، تجارت، زراعت و کشاورزی و احیای زمین، تدریس معارف دینی، حکاکی، خیاطی، کلاهدوزی و سایر فنون و حِرَف اشتغال داشته‌اند(سلطانی،1385: 266-181). پس با رجوع به واقعیت تاریخی، مشاهده می‌کنیم که بزرگان صوفیه، همگی به کار و پیشه‌ای اشتغال داشته و پیروان خویش را نیز به اشتغال به کار توصیه می‌کرده‌اند.

بعلاوه، در شرح انواع مثالی در جامعه‌شناسی دین وبر توضیح داده شد که از نظر وی، در نوع مثالی زهد در دنیا، مصداق اصلی آن یعنی پیوریتان‌های پروتستان، به جمع‌آوری ثروت می‌پرداختند اما خود از آن استفاده نمی‌کردند و تنها در حد نیاز از آن بهره می‌بردند. این موضوع اما، در نگرش صوفیه جایی ندارد و آنها نه فقط اشتغال به کار را ضروری می‌دانند، بلکه بهره‌مندی از مواهب این‌دنیایی را نیز به خودی خود،مذموم تلقی نمی‌کنند. در واقع به عقیده صوفیه، داشتن ثروت‌ مادی نیز مانند سایر مواهب، نشان از عنایت خداوند کریم دارد و تزکیه نفس حقیقی، نه در دوری و کناره‌گیری از دنیا، بلکه در بهره‌مندی از مواهب دنیوی و در عین حال، عدم دل‌بستگی و وابستگی به آنهاست. هر کدام از آنها با کلام مخصوص به خویش، چیزی شبیه به این عبارت سفیان ثوری را نقل کرده‌اند که گفت: « زهد دردنیا، نه پلاس پوشیدن است و نه نان جوین خوردن است و لیکن دل در دنیا نابستن است و امل کوتاه کردن است»(عطار،1388: 247). بر اساس آیات قرآن نیز، داشتن ثروت، اولاد، کسب مواهب و… حلال، مادامی که انسان را در سلوک به سوی خدا یاری دهند، مثبت هستند و هر لحظه که سلوک و حرکت به سوی خدا را متوقف یا منحرف سازند و سالک را از یاد خدا غافل کنند، موجب هلاکت و خسران خواهند بود[‡‡‡‡].

درکل می‌توان گفت که توجه صوفیه به مسائل جاری در جامعه و همچنین نوع زندگی آنان، بسیار متفاوت از تصویری است که وبر از آنها ارائه می‌دهد. در واقع وبر معتقد است که صوفیه، کار و تلاش دنیوی را موجب دور شدن از خداوند می‌دانند و همواره در حال مراقبه و تامل هستند و تنها با استفاده از نذورات و صدقات و مواهب طبیعی روزگار می‌گذرانند(Weber,1964:172)، اما آنچنان که توضیح داده شد، توجه به کار و بهره‌مندی از مواهب دنیوی، تاثیرات اجتماعی و اعمال خیرخواهانه و عام‌المنفعه و حضور فعال آنان در جامعه خویش را نمی‌توان مطابق با رویکرد وبر دانست.

 

بحث و نتیجه‌گیری

صوفیه، نقطه تمرکز تکریم و درخواست شفاعت الهی‌اند و زندگی‌شان برای نشان دادن الگویی برای تشویق مردمان به انجام اعمال سخاوتندانه، در تاریخ نگاشته شده و قابل مشاهده است(سینگر،1396: 254). بر همین اساس، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نیز نشان می‌دهند که شاه نعمت‌الله ولی فردی کوشا در زمینه کار و عمل دنیوی و  انجام اعمال خیر بوده و فعالیت‌های عام‌المنفعه فراوانی در زمان حیات خویش انجام داده است. نمونه‌هایی از این اعمال و فعالیت‌ها را می‌توان به ترتیب ذیل برشمرد:

  1. آباد کردن زمین‌های خشک و بایر و سپردن آن به مردم فاقد زمین،
  2. احداث باغ‌های میوه برای استفاده عموم مردم،
  3. ترویج کشاورزی و دستور به اشتغال به آن به جای گدایی و بیکاری،
  4. ساخت خانه برای خانواده‌های بی‌بضاعت و کم‌بنیه،
  5. ساخت بناهای عمومی نظیر خانقاه، مسجد، مدرسه و… و
  6. امر مهم و حیاتی تامین آب در سرزمینی کویری چون کرمان از طریق حفر چاه‌های آب و قنوات متعدد.

با توجه به آنچه گفته شد و با نظر به اینکه طریقت‌های صوفیانه متعددی در ایران حضور دارند و به فعالیت مشغول هستند و اکثراً نَسَب طریقتی خود را به شاه نعمت‌الله می‌رسانند که نشان‌دهنده پذیرش و تایید جایگاه عرفانی وی نزد آنهاست، طریقت‌های یادشده و بزرگانشان می‌توانند در زمینه انجام امور خیر و عام‌المنفعه نیز از روش و سلوک وی الگوبرداری کنند. لازم به ذکر است که چه‌بسا این طرائق و رهبرانشان، در حال حاضر نیز به انجام اعمال خیر و عام‌المنفعه مبادرت ورزند که البته در قالب نوشتار حاضر مورد بررسی قرار نگرفته و مستلزم انجام پژوهش دیگری است ولی به هر حال، هرگاه آشکار شود که طریقت‌های صوفیانه ایران، تشکیلات و منابعی -انسانی، مالی و…- جهت اعمال خیریه و عام‌المنفعه در نظر گرفته و اختصاص داده‌اند، بدیهی است که شناسایی چنین تشکیلاتی از سوی نهادهای دولتی و خصوصی و همکاری‌های متقابل هر سه عرصه ، موجب هم‌افزایی و نتیجتاً، رشد و بهبود زمینه‌های انجام اعمال خیرخواهانه در کشور خواهد شد و سرانجام، منافع و برکات چنین اقداماتی شامل حال محرومین و محتاجین و ستمدیدگان این سرزمین خواهد شد و سهمی بزرگ در رفع و ساماندهی نابرابری، تبعیض، فقر و… و گسترش فرهنگ عاطفه و اعمال خیرخواهانه در ایران خواهد داشت. بعلاوه، بسیارجالب توجه است که برخی از اندیشمندان، انجام اعمال خیر توسط افراد یک جامعه و تشویق سایرین به انجام چنین کارهایی را از نظر سیاسی نیز بسیار مهم و حتی حامی جامعه مدنی می‌دانند(اسنایدر،1396: 83)  که همین شکل‌گیری و توانمندی جامعه مدنی در کشورهایی نظیر ایران نیز، به نوبه خود، می‌تواند در رفع تبعیض و بهبود وضعیت فرودستان، تاثیر به‌سزایی داشته باشد.

بر اساس آنچه گفته شد، دیدگاه وبر مبنی بر جای دادن صوفیه اسلامی در نوع مثالی عرفان دنیاگریز، با واقعیت‌های تاریخی مطابقت ندارد و با نگاهی کلی‌تر به نوع‌شناسی وی، می‌توان گفت که صوفیه اسلامی را در هیچ‌کدام از سه نوع مثالی مطرح شده توسط وبر نمی‌توان جای داد. لذا جهت رفع این کمبود، بایستی نوع مثالی چهارمی برساخته شود که با توجه به ویژگی‌هایی که در جمع توامان بین امور این‌جهانی و امور دیگر‌جهانی دارد، می‌توانیم آن را نوع مثالی “عرفان جامع”[§§§§] بنامیم. منظورمان از این مفهوم برساخته شده جدید، عرفانی است که مبتنی بر شریعت اسلام است و شناخت و معرفت در آن، از طریق یک طریقت معنوی صورت می‌گیرد و همچنین، به شکلی متعادل هم به امور دنیوی (مادی) و هم به امور فرادنیوی (معنوی) توجه و اهتمام دارد و به دور از هرگونه افراط و تفریط و با پیش گرفتن رویه‌ای معتدل در امور، همواره بر اساس بیان مشهور “دست به کار و دل با یار” مستلزم همراهی و همگامی اعمال دنیوی با اعمال معنوی می‌باشد. در این نوع مثالی، کناره‌گیری از دنیا، عزلت‌گزینی، بی‌توجهی به جامعه و نپرداختن به کار و پیشه که به تکدی‌گری، گدایی و سربار جامعه بودن منجر می‌شود، مذموم تلقی می‌شود و بر خلاف نوع مثالی عرفان دنیاگریز، نه فقط اشتغال به کار و پیشه دنیوی نکوهیده نیست، بلکه همچنین، بر خلاف نوع مثالی زهد در دنیا، بهره‌مندی از مواهب این دنیا نیز مذموم نیست و داشتن ثروت مادی نیز مانند سایر مواهب، نشان از عنایت و بخشش خداوند کریم دارد و تزکیه نفس حقیقی، نه در دوری و کناره‌گیری از دنیا، که در بهره‌مندی از نعمات دنیوی و کمک به محرومان و در عین حال، عدم دلبستگی و وابستگی به آنهاست. در کل، توجه به دنیا و بهره‌مندی از مواهب دنیوی حلال، مادامی که انسان را –مثلاً از راه کمک به محرومان-در سلوک به سوی خدا یاری دهند، مورد پذیرش و مقبول هستند و هر لحظه که سلوک و حرکت به سوی خدا را متوقف یا منحرف سازند و سالک را از یاد خدا غافل کنند، موجب هلاکت و خسران خواهند بود. بر این اساس، مصداق نوع مثالی عرفان جامع را می‌توان صوفیه اسلامی دانست و در نتیجه می‌توان جدول انواع مثالی وبر در حوزه جامعه‌شناسی دین را به شکل ذیل تکمیل کرد:

نوع مثالی کسب رستگاری از طریق توجه به امور دنیوی کسب رستگاری از طریق توجه به امور فرادنیوی مصادیق
زهد در دنیا + پیوریتان‌های پروتستان…
زهد فارغ از دنیا + راهبان مسیحی دیرنشین…
عرفان دنیاگریز + ادیان آسیای شرقی،بودایی‌ها…
عرفان جامع + + صوفیه اسلامی

 

در واقع، در این نوشتار، ضمن بیان جنبه‌های دنیوی زندگی حضرت شاه نعمت‌الله ولی و اعمال خیر و عام‌المنفعه ایشان، تلاشی صورت گرفت تا مشخصاً با نقد نظر وی در مورد جای دادن صوفیه اسلامی – و در نتیجه دین اسلام- در نوع مثالی عرفان دنیاگریز و از طریق برساخت نوع مثالی عرفان جامع، بتوانیم با نقد و تکمیل نوع‌شناسی دینی وبر، معیارهای درگیر بودن توامان و همزمان در امور دنیوی و امور فرادنیوی – توجه همزمان به امور مادی و معنوی- را در یک نوع مثالی با مصداق صوفیه اسلامی که در بستر واقعیات تاریخی سرزمین ایران واجد حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… بوده‌اند، به نمایش بگذاریم.

 

منابع

اسنایدر، تیموتی(1396)، در برابر استبداد، ترجمه بابک واحدی، تهران، نشر گمان، چاپ دوم.

پازوکی، شهرام(1385)، مجموعه مقالات درباره شاه نعمت‌الله ولی، تهران، انتشارات حقیقت، چاپ دوم.

ذوالریاستین، میرزا عبدالحسین(1311)، پاره‌ای از رسائل شاه نعمت‌الله ولی، تهران، مطبعه ارمغان، چاپ اول.

سلطانی، محمد‌باقر(1385)، رهبران طریقت و عرفان، تهران، انتشارات حقیقت، چاپ ششم.

سیدین، علی(1389)، پشمینه‌پوشان، تهران، انتشارات نی، چاپ دوم.

سینگر، اِمی(1396)، خیریّه در جوامع اسلامی، ترجمه فاطمه سلجوقیان، اصفهان، نشر قبسات، چاپ اول.

حضرت شاه نعمت‌الله ولی، سید نورالدین(1386)، کلیات اشعار، کرمان، انتشارات خدمات فرهنگی کرمان، چاپ دوم.

عطار نیشابوری، شیخ فرید‌الدّین(1388)، تذکرة‌الاولیاء، با مقدمه جواد سلماسی‌زاده، تهران، انتشارات دُر، چاپ چهارم.

فرزام، حمید(1374)، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت‌الله ولی، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول.

کرمانی، عبدالرزاق(1335)، «رساله تذکره در مناقب شاه نعمت‌الله ولی»، مجموعه احوال شاه نعمت‌الله ولی، تصحیح و مقدمه ژان ابن، تهران، انتشارات انستیتو ایران و فرانسه، چاپ اول.

نعمت‌اللّهی، صنع‌الله(1335)، «رساله احوال و مقامات شاه نعمت‌الله ولی»، مجموعه احوال شاه نعمت‌الله ولی، تصحیح و مقدمه ژان ابن، تهران، انتشارات انستیتو ایران و فرانسه، چاپ اول.

وبر، ماکس(1392)، دین، قدرت، جامعه، ترجمه احمد تدیّن، تهران، انتشارات هرمس، چاپ پنجم.

همیلتون، ملکم(1394)، جامعه‌شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات ثالث، چاپ پنجم.

Weber, Max (1946),From Max Weber: Essays in Sociology, Translated, Edited, And with an Introduction by H. H. Gerth and C. Wright Mills, New York, Oxford University Press.

Weber, Max (1964),The Sociology of Religion. Trans. By Ephraim Fischoff, Boston, Beacon Press.

Weber, Max (1978), Economy and Society: An Outline of Interpretive Sociology. University of California Press: Berkeley.

 

[*] . فاستَبقوُا الخَیَرات

[†] . الشَّریعةُ اقوالی والطَّریقةُ افعالی والحقیقةُ احوالی.

[‡] . stereotypes

[§] . religious typology

[**] . ideal types

[††] .Inner-worldly asceticism

[‡‡] .World-rejecting asceticism

[§§] .World-flying mysticism

[***] . به اعتقاد نگارنده، منظور از منابع پارسی، متون دینی زرتشتی می‌باشد.

[†††] .immanence

[‡‡‡] .transcendence

[§§§] .الدّنیا مزرعة الآخرة

[****] .سوره بقره،آیه 143

[††††] .سوره نباء،آیه 11

[‡‡‡‡] .سوره منافقون،آیه 9

[§§§§] .Sufism

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *