تحلیل و واکاوی وضعیت موجود امر خیر در ایران

 

[1]دکتر محمد صالح طیب نیا

حوریه ربانی اصفهانی[2]

 

چکیده :

 

فرهنگ ایرانی، به دلیل گستردگی آموزه‌های دینی و اخلاقی، زمینه بسیار مساعدی برای تاسیس موسسه های خیریه است تا با بازتولید سرمایه اجتماعی ، صور متفاوت و متنوعی از خدمات عام المنفعه را به جامعه ارائه دهند.در سال های اخیر این اقدامات در کشورمان شکل مدرن تری به خود گرفته است و بسیاری از این فعالیت ها از طریق موسسات و بنیاد های خیریه صورت می گیرد. لیکن به رغم فعالیت در این حوزه ، کشور ما در انجام فعالیت های خیرخواهانه داوطلبانه در سطح جهان از موقعیت بالایی برخوردار نبوده و تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد و نیاز به برنامه ریزی صحیح و اصولی در این حوزه دارد.

لیکن از آنجایی كه هر گونه برنامه ریزی بایستی بر اطلاعات و شناخت جامعه مبتنی باشد وبه دلیل آن كه فقر اطلاعات یا حداقل نقصان اطلاعات دقیق و قابل اعتماد در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از ویژگی ها و مشكلات جوامع در حال توسعه و از جمله جامعه ماست ، لذا شناخت آسیب ها وخلا های موجود در خیریه های کشور و ارائه راهکار در جهت رفع این مشکلات می تواند در آگاهی مردم، خاصه قشر نیكوكار و خیرخواه و قشر مستضعف و بی سرپرست از یک طرف و مناسبات حاکمیتی از سوی دیگر مؤثر باشد.

در این مقاله سعی بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی خلاها و آسیبهای موجود در این حوزه پرداخته گردد.

 

کلید واژه : واکاوی ، امر خیر ، ایران ، آسیب ها ، خلاها

 

مقدمه :

نهادهای امر خیر به عنوان بخش مهمی از جامعه مدنی ،  در ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند که افراد با قصد و انگیزه انسان‌دوستانه به کار در این نهاد‌ها می‌پردازند و در اکثر موارد به عنوان امری دینی و نه امری اجتماعی شناخته می‌شود .

فرهنگ ایرانی، به دلیل گستردگی آموزه‌های دینی و اخلاقی، زمینه بسیار مساعدی برای تاسیس موسسه های خیریه است تا با بازتولید سرمایه اجتماعی ، صور متفاوت و متنوعی از خدمات عام المنفعه را به جامعه ارائه دهند. مجموعه این آموزه‌ها به همراه آموزه‌های اخلاقی و انسان دوستانه دیگری که در فرهنگ مکتوب و روایی ایران وجود دارد، شهروند ایرانی را به سمت بازتولید همبستگی و سرمایه اجتماعی از طریق انجام امور خیریه سوق می‌دهد. اینها همه نکاتی هستند که مشارکت مردمی در امور خیریه را تضمین می­کنند و در واقع به طور مستقیم بر این حوزه تاثیر دارند . (تاج بخش و دیگران،1382، 172).

در سال های اخیر اقدامات خیرخواهانه در کشورمان شکل مدرن تری به خود گرفته است و بسیاری از این فعالیت ها از طریق موسسات و بنیاد های خیریه صورت می گیرد . در کشور ایران ، طبق آمار پایگاه اطلاع رسانی خیریه ها و سمن های کشور ، تعداد سازمان­های مردم نهاد ، موسسات خیریه، سمن ها و موسسات فرهنگی- مذهبی ثبت شده و ویرایش شده تا تاریخ 12تیر 97  تعداد 14758 می­باشد (http://khairieh.ir/) که این آمار در خصوص مراکز ثبت شده است و فعال بودن یا عدم فعالیت آن را لحاظ ننموده است و چه بسا بسیاری از این مراکز غیر فعال شده باشند .

تعداد خیریه ها در ایران در مقایسه با سبقه دینی – فرهنگی این امر در کشور و آمار خیریه ها در دیگر کشورها ( مثلا آمریکا با حدود یک و نیم میلیون خیریه  ) آمار زیادی نیست از جمله دلایل این امر عدم شفافیت در این حوزه می باشد زیرا تعداد مؤسسه­هاي خيريه ثبت­نشده و فاقد مجوز در این حوزه بسيار زیاد است( به دلیل مراحل سخت و دشوار ثبت خیریه و مشکلات و تبعات پس از ثبت)  و علاوه بر آن هیئات مذهبی ، مساجد و حسینیه ها ، قرض الحسنه ها ، خیریه های فامیلی و … در زمره خیریه ها محسوب نگردیده و یا ثبت نشده اند . در کشور آمریکا درصد قابل توجهی از خیریه ها از نوع خیریه های خانوادگی است که ثبت رسمی شده است که از جمله دلایل ثبت آنها می توان به معافیت مالیاتی تعلق گرفته به خیریه ها اشاره نمود . با احتساب این موارد آمار خیریه ها در کشور شاید  بالغ بر 200 الی 300 هزار مورد باشد در حالی که همان طور که دیده شد  آمار رسمی آن بسیار پایین تر است .

برای شناخت بهتر وضعیت موجود امر خیر در ایران بایستی ابتدا مشکلات و آسیب های موجود در این حوزه مورد بررسی قرار گیرد که در ذیل به آن پرداخته می گردد .

 

آسیب شناسی وضعیت امور خیر در ایران

در یک دسته بندی کلی ، مشکلات موجود در حوزه امر خیر در ایران در چهار سطح حاکمیتی، خیریه ای ، مخاطب  و جامعه احصا و تحلیل گردیده است.

مخاطب
خیریه
حاکمیت
جامعه

 

نمودار 1-2: سطوح چالش های خیریه ای

مسائل و مشکلاتی که هرکدام در ابعاد مختلف قابل‌بررسی بوده و برطرف نمودن آن نیازمند توجه به شرایط فعلی ذی‌نفعان ، بازیگران و ساختارهای موجود می‌باشد . مسائلی از قبیل:

سطح حاکمیتی : سطح حاکمیتی در خیریه ها به‌صورت فرایندی تعریف‌شده است که به‌واسطه آن نظام حکمرانی به‌منظور ارائه تغییرات مطلوب در دنیای واقعی ؛ اهداف، جهت‌گیری‌ها و اولویت‌های خود را مشخص نموده و از طریق طراحی نظام مشخص و تعیین نقش بازیگران تلاش می‌نماید تا چشم‌انداز خود را به برنامه و عمل تبدیل نماید و بر آن نظارت داشته باشد. آسیب های موجود در این حوزه شامل :  فقدان نهاد هماهنگ‌کننده در راستای اولویت‌بندی نیازهای مرتبط با سازمان‌های مردم‌نهاد در کشور، تداخل و هم‌پوشانی قانونی در نظارت بر خیریه‌ها، حضور نهادهای متعدد با وظیفه قانونی بازرسی از خیریه‌ها و بی‌توجهی جمعی نسبت به آن، حضور چندین نهاد تنظیم‌گر در ایجاد استانداردهای شکلی مشخص در سطح ملی و بخشی و همچنین بی‌توجهی به استانداردهای محتوایی،  ناهماهنگی بین بازیگران متعدد نظام موجود، حضور سازمان‌های متعدد در زمان ارائه مجوز و ایجاد موانع فراوان در زمان ثبت و تأسیس خیریه‌ها،  برخورد جزیره‌ای با اصلاح قوانین و آیین‌نامه‌های موجود و بی‌توجهی به خلأهای قانونی، نبود نظارت و ارزیابی کلان در نظام برای جهت‌دهی آینده و یا اصلاح نظام خیریه ها، سردرگمی سازمان‌های دولتی و حاکمیتی در مواجه با خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد ، نگاه غلط دولتمردان و سیاستگذاران به خیریه ها ، عدم آگاهی نسبت به جایگاه و کارکرد خیریه ها در حل مشکلات کشور ، انتظار از خیریه ها به عنوان منبعی درآمد زا برای تامین هزینه در جایگاههایی که وظیفه تامین آن با دولت است ، عدم شفافیت و ساختار مشخص و منسجم در ارائه معافیت مالیاتی، اعتبار مالیاتی، تخفیف عوارض ، بی‌توجهی به ارزیابی مستمر ، نبود اطلاعات یکپارچه و به‌روز از خیریه‌ها، تمرکز و سخت‌گیری بیش‌ازحد بر ارزیابی اولیه در زمان صدور مجوز، استقبال اندک سازمان‌های بزرگ حاکمیتی و دولتی در همکاری با خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد ، نبود نهادهای ارزیاب و ارائه‌دهنده رتبه‌بندی در نظام موجود و افزایش احتمال بروز فسادهای ساختاریافته و غیر ساختاریافته در خیریه‌ها

سطح خیریه ای : به معنای مسایلی است که به عملکرد خیریه ها بر می گردد و هدف سرعت بخشی و افزایش رضایتمندی ارائه‌دهندگان و دریافت کنندگان خدمات می باشد. مشکلات در این حوزه شامل : فقدان زیرساخت‌های اطلاعاتی- سیستمی برای استفاده خیریه‌ها، سردرگمی خیریه‌ها نسبت به پاسخ‌دهی به چند سازمان مختلف در صورت توجه به بازرسی بدون تغییر قوانین و آیین‌نامه‌ها  ، ضعف منابع دانشی حوزه امر خیر و نبود حمایت‌های مشخص در راستای توسعه آن ، فقدان ساختار مناسب در جهت حمایت مالی از خیریه‌ها ، توجه اندک خیریه‌ها و مؤسسات مرتبط به تدوین کتب، تهیه فیلم، مستند و یا بازی‌های هدفمند در جهت ترویج مشارکت عمومی و درنتیجه بروز مشکلاتی همچون سردرگمی مردم برای مشارکت در خیریه‌ها ، نبود سازوکارهای مناسب در راستای افزایش تعامل بین خیریه‌ها و هم‌افزایی بین آن‌ها (شبکه‌سازی)، نبود انگیزه و رقابت در جهت توسعه و رشد شفاف در بین خیریه‌ها، مدیریت غیر علمی و غیر شفاف در خیریه ها ،موازی کاری ، پاسخگو نبودن خیریه ها  نسبت به عملکردشان به دولت و مردم  ، سوء استفاده از نام خیریه ها برای پولشویی و فرار مالیاتی و ….

سطح مخاطب : در این جا منظور افراد مورد حمایت از طرف خیریه ها می باشند که تحت عنوان مددجو  عنوان  می گردند . در این حوزه آسیب های موجود را می توان :دروغگویی و پنهان سازی اطلاعات ،  بدگمانی به خیریه ها ، روحیه طلبکاری ، درخواست حمایت مالی – نقدی رایگان و … بیان نمود

بستر جامعه : در خصوص تاثیر جامعه بر امر خیر بایستی آن را به عنوان عاملی زمینه ای که همه عوامل را در بر گرفته و تاثیر بسیار بر همه سطوح دارد در نظر گرفت . آسیب های موجود در این حوزه : بی اعتمادی مردم به خیریه ها  ،ترجیح کمک مستقیم به نیازمند ، پایین بودن سرمایه اجتماعی ، آشفتگی اقتصادی ، احساسی بودن فضای جامعه به جای فضای عقلانی ، حضور کم‌رنگ در جهت ظرفیت‌سازی و ترویج فرهنگ مشارکت عمومی و عواملی دیگر که نشات گرفته از بستر جامعه است که سه  سطح دیگر را تحت تاثیر قرار داده باعث ایجاد و تشدید مشکلات می گردد.

 

 

 

نمودار2-2: مشکلات موجود درحوزه امر خیر در ایران

 

در خصوص چهار سطح بیان شده به اختصار به برخی از موارد آن ها پرداخته می گردد:

الف- خلاها و آسیب های موجود در سطح حاکمیتی

برخی از موضوعات مهم در این حوزه عبارتند از :

  • الف- نظام حقوقی حاکم بر بنیادهای خیریه در ایران

نظام حقوقی حاکم بر بنیادهای خیریه در ایران ، به  قوانین مصوب و بخشی از فقه امامیه خلاصه می گردد، اما به علت تعدد مقررات مصوب، نظم حقوقی آنها متعدد و متنوع است و حداقل دو قانون “حج و اوقاف و امور خیریه” و “قانون تجارت”  بر کل بنیادهای خیریه یا بخشی از آنها حاکم است . اگر چه هیچ کدام حاکمیت کافی، تام و قانونی بر تاسیس، اداره و انحلال بنیادهای مذکور را ندارند (شاهرخی، 1،1390). در واقع این مطلب نشانگر عدم قانون جامع و کامل بر بنیادهای خیریه در ایران است.

 

  • الف – نهاد حاکمیتی ، تعدد نظارت و وجود قوانین و مقررات مختلف

هرچند سازمان‌های خیریه در چند دهه اخیر توانسته‌اند در کشور ایران در بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نقشی بر عهده گیرد اما همچنان نظام حکمرانی مناسبی برای ایفای نقش‌آفرینی درست این سازمان‌ها ترسیم و اجرایی نگردیده است. نظامی که در صورت اجرای درست آن بتواند نه‌تنها تسهیلگر خدمت‌رسانی درست این سازمان‌ها گردد بلکه به نحو مناسبی دغدغه‌های حاکمیت را پاسخ داده و همچون ابزاری کارا در مواجه با مسائل گوناگون ملی و حتی بین‌المللی حامی جامعه باشد.

تناقض آمارها از وجود تعداد خیریه ها در ایران به حدی است که اختلافات بسیار زیادی در تعداد موسسات وجود دارد و هنوز معلوم نیست چه تعداد موسسه خیریه در ایران وجود دارد .دلیل این تناقض را میتوان فقدان یک نهاد دولتی و رسمی مرکزی دانست که مسئولیت نظارت و کنترل فعالیت های بنیاد های خیریه را برعهده بگیرد . (عبادی ، 1378 ،3)

در حال حاضر سازمان های متعددی همچون وزارت کشور ، نیروی انتظامی و… بر فعالیت خیریه ها نظارت می کنند اما هیچ کدام مسئولیت اصلی را برعهده نمی گیرند. در روزنامه ها و جراید نیز همواره بر عدم نظارت منسجم بر خیریه ها تاکید شده است، به طوری که روزنامه جام جم در گزارشی از وجود نهادهای نظارتی مختلف بر فعالیت موسسات خیریه پرده برداشته و از  نهادهای رسمی که بر فعالیت این موسسات نظارت می کنند نام می برد که شامل سازمان بهزیستی ، نیروی انتظامی، وزارت کشور، سازمان ملی جوانان، وزارت ارشاد، وزارت بهداشت است (روزنامه جام جم، اردیبهشت 1390). این تعدد نظارت ها و وجود قوانین و مقررات مختلف ابهامات زیادی را در زمینه موسسات خیریه به وجود آورده است. فقدان یک سازمان واحد برای نظارت بر موسسات خیریه باعث گردیده تا هم­ پوشانی و موازی کاری­ ،  عدم شفافیت در نوع فعالیت­های این موسسات و همچنین عدم هماهنگی میان آنها می­شودو به طبع آن کارایی و اثربخشی این­گونه موسسات کاهش می­یابد(مرتضوی و همکاران ، 1395 ،17)

از همین رو است که هزاران بنیاد و جمعیت خیریه کوچک در مساجد و مناطق مختلف اقدام به فعالیت های خیریه-زیر پوشش فعالیت های مذهبی- می نمایند ، درحالی که در هیچ کدام از دوایر رسمی ثبت نشده اند و گویا تا زمانی که این بنیاد های خیریه به فعالیت سیاسی نپرداخته اند دولت نیز با آنان برخورد ننموده و از فعالیت های انسان دوستانه آنان جلوگیری نمی کند.(همان،27)

گفته های فوق همگی وجود قوانین متعدد در زمینه بنیادهای خیریه را تصدیق می کنند. اگر چه این قوانین با رویکرد جامع و کل نگر تدوین نشده اند اما یکی از مهم ترین اقدامات برای از بین بردن خلاء های قانونی، تشکیل ساختاری فراسازمانی برای تجمیع در قانون گذاری، سیاست گذاری، نظارت و برنامه ریزی برای تمامی موسسات خیریه و سازمان های مردم نهاد فعال و ثبت شده در سازمان ها ونهادهای مختلف است(ریاحی سامانی،1391 ، 27-28).

3-الف –  مشکلات موجود در حوزه وقف

اصولاً وقف، صرفاً اقدامي مذهبي و معنوي نيست بلكه نهادي است كه از جنبه های  اقتصادي، سياسي، اجتماعي، آموزشي و توسعه تأثير بسزايي دارد. يك موقوفه، دامنه وسيعي از حوزه‌هاي مختلف اعم از اقتصادي، اجتماعي و توسعه انساني را پوشش داده و منافع آن منحصر به جوامع اسلامي نيست ،بلكه وقف فراي مذهب، فرهنگ، نژاد و قلمرو جغرافيايي است.گرچه وقف از دیرباز و در ادیان قبل از اسلام وجود داشته، اما اسلام نخستین دینی بوده که چارچوب آنرا تعیین و نظام‌مند کرده است.وقف همواره از جمله ابزارهایی بوده که در راستای تأمین مالی خدمات عامه مورد نیاز مردم در طول تاریخ اسلام مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این خدمات عبارت از امور آموزشی، بهداشتی، امنیت ملی، حمل و نقل عمومی، امکانات زیربنایی، تامین مواد غذایی، مسکن و ایجاد اشتغال برای عموم مردم می‌باشد. در واقع نقش وقف به عنوان شبکه‌ای است که در تمام زمینه های مورد نیاز جامعه می‌تواند ورود کرده و به کمک دولت‌ها آمده و در راستای برطرف نمودن نیازهای جامعه عمل نماید.در این ارتباط می‌توان گفت گرچه نقش وقف در شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی انکارناپذیر است، اما متأسفانه از قرن نوزده میلادی این نقش در جوامع اسلامی کم رنگ شد. این امر سبب شد که در بسیاری از کشورهای اسلامی موقوفات بلا استفاده شده و یا با کمترین بهره‌وری مورد استفاده قرار گیرند. از میان این گونه موقوفات که به فراموشی سپرده شده و یا از حیث انتفاع خارج شده می‌توان به برخی زمین‌های کشاورزی، اماکن مسکونی و تجاری اشاره نمود(عزیزی  ، 1395 ،1)

در حال حاضر به طور کلی در زمینه وقف مشکلاتی از جمله بی اعتمادی به سازمان اوقاف ، کارآمد نبودن و یا تعطیل شدن بسیاری از موقوفات ، به روز نشدن قوانین این حوزه ، از بین رفتن موقوفه ، عدم طراحی و ترویج اشکال نوین وقف و … باعث عدم گسترش وقف در سالهای اخیر گردیده است.

همچنین متأسفانه در ایران علیرغم وجود موقوفات متعدد و قابل توجه، میزان درآمد اکتسابی از موقوفات بسیار پایین بوده و به اشتباه، نرخ اجاره املاک موقوفه در مقایسه با سایر املاک بسیار پایین است که این امر موجب شده است از توان بالقوه نهاد وقف در راستای بهبود رفاه جامعه به صورت کارا کاسته شود. براساس اظهار نظر معاون امور اوقافی سازمان اوقاف و امور خیریه، در سال 1386 ارزش تقریبی دارایی های وقف شده در ایران حدود 50 هزار میلیارد تومان و درآمد این موقوفات طبق آمار سال 1382 حدود 42 میلیارد تومان است که نشان دهنده درآمدزایی بسیار پایین آنها است (مصباحی مقدم و همکاران، 1388، 61)

ب- خلاها و آسیب های موجود در سطح خیریه ها

موارد زیر برخی از موضوعات مهم در این حوزه می باشند

1-ب –  تنوع و چند پارگي اهداف

از عواملی که می تواند در عدم پیشرفت یک خیریه تاثیر داشته باشد تنوع و چندکاره بودن خیریه است که آن را دربرخی خیریه ها در دنیا و همچنین در موسسات خيريه ايران می بینیم . معمولاً در این موسسات چند هدف متفاوت تعريف مي­شود که اين اهداف در عين حال هيچ سنخيتي با يکديگر ندارند . تنوع اهداف به غير تخصصي شدن امور و فعاليت­ها منجر مي­شود و به مرور فعاليت و اثربخشی آن را تحليل مي­برد. البته درصورت رعایت اصول مدیریتی مناسب این مشکل به گونه ای حل خواهد شد . به عنوان مثال در برخی خیریه های بزرگ جهان همانند خیریه گیتس این تنوع هدف دیده می شود که با به کار گرفتن تمهیدات مناسب در عملکرد آن خدشه ای وارد نکرده است. برنامه‌های این بنیاد شامل توسعه اقتصاد و کشاورزی در مقیاس جهانی، پژوهش و طرح‌هایی در حوزه سلامت در کشورهای درحال توسعه، و بهبود آموزش و دسترسی به اطلاعات در امریکاست .

 2-ب-گستردگي و نامشخص بودن مرز فعاليت­ها

گستردگي دامنه فعاليت ، زماني به يک مانع و عامل بازدارنده در يک نهاد خيريه تبديل مي­شود که هيچ حد و مرزي را نتوان براي آن مشخص کرد .در واقع ، تعیين نکردن مرزهاي فعاليت ممکن است موسسه را وارد يک تونل بي­انتها سازد که نه راه پس و نه راه پيش داشته باشد. به عنوان مثال موسسه ای که در حوزه سرطان اطفال فعالیت می نماید اگر حوزه فعالیت آن مشخص نباشد که آیا در یک یا چند شهر است مسلما در میزان و نوع عملکرد آن متفاوت خواهد بود.  از اين­رو، به نظر مي­رسد تعيين نشدن اهداف و مرزهاي فعاليت مي­تواند به يکي از آفات اصلي کانون تبديل شود و آن را زمين­گير سازد. چنانکه بررسي­هاي موجود نيز نشان مي­دهد که يکي از عوامل موفقيت سازمان­هاي مردم نهاد ، مشخص بودن دقيق محدوده و مرزهای فعالیت های آنهاست وعمده فعاليت­هاي آنها حول يک محور مي­چرخد و همين امر موجب تخصصي شدن فعاليت آنها شده است. البته مواردی هم وجود دارد که با مدیریت اصولی و صحیح این  مانع نه تنها حل شده بلکه باعث رشد موسسه گردیده است ، به عنوان مثال موسسه ولکام تراست در انگلیس ، که دارای دامنه فعالیت بسیار گسترده بوده و پروژه‌هایی در مناطق مختلف دنیا در دست اجرا دارد ، در حدود ۱۴۰۰۰ نفر در بیش از ۷۰ کشور را حمایت می‌کند( Wellcome Sanger Institute; https://www.sanger.ac.uk/) و یا موسسه ی گیتس که تمرکز آن بر تامین سرمایه پروژه‌های نیکوکاری و تلاش‌های تبلیغاتی برای کاهش نابرابری در دنیا و افزایش فرصت برای نیازمندان است. مقر اصلی این بنیاد در سیاتل امریکاست اما دفاتری در واشنگتن دی.سی، دهلی، پکن، لندن، و مناطقی در افریقا دارد.

3-ب- موازي­کاري، دوباره­کاري و ناهماهنگي در انجام فعاليت­ها در خیریه ها

بررسي­ها نشان مي­دهد شباهت­هاي زيادي بين فعاليت­ و حوزه­هاي کاري مؤسسات خیریه در کشور وجود دارد. به عنوان مثال بررسي فهرست پروژه­ها و طرح­هاي آنها نشان مي­دهد که بسياري از آنها با همکاري و هماهنگي دیگرسازمان ها به نحو بهتری قابل اجرا هستند. از سوي ديگر در وضعيت موجود، همکاري و مشارکت بين مؤسسه ها کمترمشاهده مي­شود و اين امر به دليل اطلاع کم آن ها از حوزه­هاي کاري يکديگر است. در نتيجه اين امر، موازي­کاري، دوباره­کاري و ناهماهنگي در انجام فعاليت­ها ایجاد گردیده است . تشکیل شبکه و تقسیم کار از جمله راهکارهای حل این مشکل می باشد که در فصل بعد به آن اشاره شده است.

4- ب-مديريت سنتي موسسات خيريه

نقش مديريت در توسعه به اندازه­اي است که گفته مي­شود يکي از عوامل مهم پيشرفت در کشورهاي توسعه يافته، تفکيک مديريت از مالکيت بوده است. خیریه ها نیز از این موضوع مستثنی نیستند  ؛ اما بسیاری از موسسات خيريه در ايران با توجه به وابستگي تامين مالي آنها به يک يا چند نفر به صورت مالک گونه اداره شده­ و مديريت سنتی دارند. ( مرتضوی و همکاران ، 1395 ، 8) برای حل این معضل حضور خیرین و هیات امنا و واگذاری امور به متخصصین بسیار موثر است .

5-ب-فقدان سازوکاري پويا براي تامين بودجه و شخص محور بودن آنها

بودجه اغلب نهادهاي خيريه معمولا بواسطه چند فرد خير تامين مي­شود و در واقع اين موسسه­ها تا زماني قادر به ادامه حيات مي­شوند که اولا افراد مزبور در قيد حيات و دوم قادر به تامين بودجه باشند. بخش ديگري از بودجه از صندوق­هاي خيرات تامين مي­شود که اين هم علاوه بر هزينه­بردار بودن بعضاً از لحاظ شرعي نيز مشکل­ساز مي­شود زيرا بخشي از صدقات صرف امور جاري مي­شود. در این حوزه با استفاده از سبد درآمدی ، افزایش تعداد خیرین مجموعه و استفاده از منابع پایدار همچون وقف و … می توان معضل را تا حد زیادی مدیریت نمود.

6-ب- فربهی دولت

از دیگر آسیب های موجود در این حوزه می توان به گستردگی و فربهی دولت در ایران اشاره نمود که جایی برای سایر بخش ها از جمله سازمان های غیردولتی نگذاشته و باعث افول رشد مراکز امر خیر گردیده است .

7-ب-عدم پذیرش از جانب مردم

از دیگر چالش ها در این حوزه این است که  سازمان های مردم نهاد و غیرانتفاعی در ایران آنچنان از طرف مردم مورد پذیرش قرار نگرفته اند  . این موضوع به کارامدی پایین بسیاری از خیریه ها و همچنین خیانت در امانت و فسادهای مالی برخی از خیریه ها بر می گردد که باعث کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی گردیده و نه تنها مراکز متولی امور خیر که کل جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد . اگر چه ممکن است این فساد در خیریه ها بسیار ناچیز باشد ولی تاثیر آن در کاهش اعتماد به خیریه ها و سرمایه اجتماعی بسیار چشمگیر است.

8-ب- فساد اقتصادی

شمار فزاينده مؤسسه­هاي خيريه ثبت­نشده، ابهام در فرآيند ثبت و چگونگي نظارت بر عملكرد اين واحدها بويژه در مؤسسه­هاي خيريه­اي كه فعاليت مالي گسترده دارند  و وجود چندین سازمان دولتی برای نظارت بر خیریه ها، علاوه بر آنکه باعث شده است موسسات خیریه غیرقانونی زیادی شکل بگیرند بلکه شرایط را برای افراد و نهاد های سودجو فراهم آورده است تا تخلفات اقتصادی و اعمال غیرقانونی خود را در پوشش خیریه انجام دهند. بررسی پژوهش های گذشته ثابت کرده است که فعالیت های مجرمانه و فساد اقتصادی در خیریه ها در چندین قالب صورت می گیرد. مهم ترین جرایم و سوءاستفاده ها در قالب موسسه های خیریه، جرائم و تخلفاتی مانند کلاهبرداری، خیانت در امانت، پولشویی و فرار مالیاتی می باشد .(اصغری، 1390 ، 46 )

8-ب-1-کلاهبرداری

مایکل تونری ،کلاهبرداری خیریه ای را این گونه تعریف کرده است : فعالیت های موسسه های خیریه ای که کمک های مردمی و دولتی را به شیوه فریبکارانه به دست آورده و یا برای اهدافی غیر از نیت خیرین صرف نماید. (فرجیها و اصغری ، 1390 ، 9)

كلاهبرداري خيريه­اي معمولاً در زمان وقوع بحران­ها و حوادث خاص كه توجه افكار عمومی را به خود جلب می­کند و احساسات عمومی را برمی­انگیزد بیشتر رخ می­دهد. نمونه­هایی از این كلاهبرداري را مي­توان در حادثه 11 سپتامبر در آمريكا و همچنين زلزله بم و کرمانشاه در ايران به وضوح مشاهده كرد. سرازير شدن سيل كمك­هاي نقدي و غيرنقدي مردمي براي حمايت از قربانيان این حوادث و فقدان سازوکارهای کنترلی لازم فرصت مناسبی را برای سوءاستفاده از برخي از اين اموال در اختيار نهادهاي خيريه فعال در اين عرصه قرار مي­دهد.

با توجه به این تعریف می توان گفت فعالیت های کلاهبرداری در  موسسات خیریه ای به دو گونه است. یکی اینکه برخی موسسات از ابتدا با نیت انسان دوستانه شکل نمی گیرند و به دنبال کلاهبرداری هستند و دوم موسساتی که هدفشان کلاهبرداری نیست اما در راستای نیتی که خیرین پول خود را داده اند گام برنمی دارند. به عنوان مثال برخی موسسات پول خیرین را در راستای هزینه های جاری موسسه صرف می کنند و یا پول خیرین را صرف امور تبلیغات و بازاریابی موسسه می کنند در حالی که کمک کنندگان با این هدف پول خود را به این موسسات نداده اند و البته این یکی از نکات مبهم است و هنوز از لحاظ قانونی مشخص نیست که چنین اقدامی از لحاظ قانونی جرم محسوب می شود یا خیر.

نمونه پژوهي­هاي انجام شده در ايران بيانگر تشكيل مؤسسه هاي خيريه و اقدام به جمع آوری اعانه های مردمی و دولتی با وعده اعطاي كمك و صرف وجوهات برای حل مشكلات نيازمندان است. هر چند، در عمل اين كمك­ها همیشه صرف امور خيرخواهانه نمي­شود و گاهی در خدمت دستيابي به هدف­هاي شخصي قرار مي­گيرند. برخي از مؤسسه­هاي خيريه با سوء استفاده از القاب ديني و مذهبي و انتخاب نام ائمه اطهار (ع) و يا عنوان­هاي ترحم برانگيز و انسان­دوستانه مانند حمايت از كودكان، بيماران، مهاجران، زلزله زدگان تأسيس مي­شوند و از اين طريق زمینه فريب افراد خير و نيكوكار را فراهم مي­آورند.پروندۀ كلاهبرداري از طريق یکی از موسسات داخلی را بايد يكي از اين نمونه­ها دانست [3]. این مؤسسه در سال 1378 در راستای انجام اقدام­های غیرانتفاعی و خیرخواهانه و مقابله با فقر در شهر تهران تأسيس شد. مديران اين مؤسسه در كنار فعاليت­هاي خيرخواهانه، اقدام به تأسیس یک مؤسسه مالی کردند و از اين طريق شروع به سپرده­گيري و اعطاي وام و تسهيلات مالي به متقاضيان نمودند. اين مؤسسه در ماه­هاي اوليه فعاليت خود مقررات قانوني و اداري را رعايت كرد، ولي به دلايلي مانند نبود يك نظام بازرسي مؤثر و همچنين عدم ارايه گزارش به نهادهاي نظارتي، مديران اين مؤسسه در نهايت از اموال سپرده شده به مؤسسه سوءاستفاده نموده و اقدام به كلاهبرداري كردند. در ابتدا مؤسسه مذکور مدعی نظارت بانک مرکزی بر فعاليت­هاي خود و رعايت كليه قوانين و مقررات ناظر بر مؤسسه­هاي خيريه بود، ولي در عمل هيچ يك از فعاليت مالي خود را به نهادهاي نظارتی مانند بانك مركزي گزارش نمي­كرد.( مرتضوی و همکاران ، 1395 ،8)

 

8-ب-2- فرار مالیاتی

از دیگر موارد سوء استفاده ، فرار مالیاتی می باشد. چرا که دولت ها در سراسر جهان از طرق مختلفی بنیادهای خیریه را مورد حمایت قرار می دهند و یکی از این طریق ها معافیت مالیاتی می باشد. نظام مالیات بر درآمد جمهوری اسلامی ایران  نیز برای تشویق کمک های خیریه، موسسات غیرانتفاعی را تحت شرایطی از مالیات معاف کرده است و همچنین خیرینی که کمک های خاص انجام می دهند می توانند مطابق قانون از کسورات مالیاتی استفاده کنند(گیلک حکیم آبادی ، 3،1390)

طبق بند (ط) ماده ۱۳۹ اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم مصوب ۳۱/۴/۱۳۹۴، «کمکها و هدایای دریافتی نقدی و غیرنقدی مؤسسات خیریه و عام المنفعه که به ثبت رسیده‌اند، مشروط بر آن که به موجب اساسنامه آنها صرف امور مذکور در بند (ح) این ماده شود و سازمان امور مالیاتی کشور بر درآمد و هزینه آنها نظارت کند، از پرداخت مالیات معاف است.در بند (ح) همین ماده از قانون، موارد مصرفی که از پرداخت مالیات معاف هستند، به این صورت ذکر شده است: « آن قسمت از درآمد موقوفات عام که طبق موازین شرعی به مصرف اموری از قبیل تبلیغات اسلامی، تحقیقات فرهنگی، علمی، دینی، فنی، اختراعات، اکتشافات، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، بنا و تعمیر و نگهداری مساجد و مصلاها و حوزه‌های علمیه و مدارس علوم اسلامی و مدارس و دانشگاه‌های دولتی، مراسم تعزیه و اطعام، تعمیر آثار باستانی، امور عمرانی و آبادانی، هزینه یا وام تحصیلی دانش‌آموزان و دانشجویان، کمک به مستضعفان و آسیب دیدگان حوادث ناشی از سیل، زلزله، آتش سوزی، جنگ و حوادث غیرمترقبه دیگر برسد، مشروط بر اینکه درآمد و هزینه‌های مزبور به تأیید سازمان اوقاف و امور خیریه رسیده باشد و همچنین ساخت، تعمیر و نگهداری و مراقبت سالمندان، نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در گروههای سنی مختلف، مراکز نگهداری و مراقبت سالمندان، کارگاههای حرفه آموزی و اشتغال مصدومان ضایعه نخاعی، معلولان جسمی و حرکتی، زنان سرپرست خانوار و دختران خودسرپرست، مراکز آموزش و توانبخشی و حرفه آموزی ذهنی و کودکان نابینا، کم بینا، کم شنوا و ناشنوا و سایر مراکز و اماکنی که بتوانند در خدمت مددجویان سازمان های حمایتی بهزیستی کشور قرار بگیرند از پرداخت مالیات معاف هستند.

این معافیت مالیاتی باعث شده است تا برخی افراد سودجو برای فرار مالیات اقدام به سوءاستفاده از این موسسات نمایند. به عنوان مثال در پرونده قضایی کلاهبرداری و خیانت در امانت یکی از موسسات کشور، مشخص گردید که این موسسه در برهه ای از زمان از معافیت مالیاتی سوءاستفاده نموده است . [4](اصغری، 1390 ، 46). آنگونه که از قانون مالیات بر درآمد بر می آید امکان سوءاستفاده مالیاتی از طریق موسسات خیریه به دو صورت می تواند باشد. نخست آنکه امکان دارد برخی افراد که فعال اقتصادی هستند با تاسیس موسسه خیریه و با استفاده از سرپوش خیریه از دادن مالیات فرار کنند و دوم آنکه امکان دارد برخی از افراد از طریق تبانی با برخی از خیریه ها طوری وانمود کنند که جزء خیرین هستند تا از معافیت مالیاتی آن استفاده کنند. (فرجیهاو اصغری ، 1390 ، 9)

8-ب-3- خیانت در امانت

جرم خیانت در امانت نیز یکی از جرم های شایع در موسسات خیریه جهان است. مردم به علت اعتمادی که به این موسسات دارند اغلب به راحتی به این موسسات کمک می کنند ، اما برخی موسسات خیریه اغلب به علت ناآگاهی این اموال را حیف و میل می کنند و یا اینکه عامدانه برای مصارف شخصی استفاده می کنند. اما نکته ای که در این جا حائز اهمیت است تمایز بین انجام جرم و تصور انجام جرم است . تصور خیانت در امانت به عنوان  بی اعتمادی مردم نسبت به خیریه ها بسیار رواج دارد به گونه ای که به سالم ترین خیریه ها هم این سوءظن وجود دارد. در جهان شاخص جهانی ادراک فساد داریم و این به تصور مردم از وقوع جرم برمی گردد در حالی که شاید در واقع به آن صورت نباشد.

این جرم یا تصور انجام آن همواره مورد توجه رسانه های مختلف قرار گرفته است و در گزارش های متعدد به آن اشاره کرده اند.در گزارش روزنامه جام جم نیز به خیانت در امانت موسسات خیریه در ایران اشاره شده است(روزنامه جام جم،20 و 21 اردیبهشت 1390).

8-ب-4- پولشویی

پولشویی نیز از مصادیق دیگر فساد اقتصادی و سوءاستفاده از خیریه ها است. در یک تعریف به طور كلي پول شويي عبارت است از هر نوع عمل يا اقدام به عمل براي مخفي كردن يا تغيير ظاهر دادن هويت عوايد نامشروع، به طوري كه وانمود شود كه از منابع قانوني سرچشمه گرفته اند. به عبارتي پول شويي فرايندي است كه طي آن شكل، مبدأ، مشخصات، نوع، افراد ذي نفع يا مقصد نهايي پول هاي آلوده تغيير مي كند)رهبر، 1،1382).  به علت آنکه موسسات خیریه ماهیت خیریه ای و انسان دوستانه دارند ممکن است توجه مسئولین قضایی را در امر پولشویی به خود جلب نکنند. اما با این وجود یکی از شیوه های متداول در سراسر جهان برای پولشویی، سوءاستفاده از خیریه ها است.

اگر چه در زمینه خیریه ها و به طور خاص فساد اقتصادی خیریه در ایران پژوهش کمی انجام شده است (همان ،3) اما با مرور منابع مختلف علمی و همچنین بررسی گزارش های رسانه ها و مراجع مختلف می توان به این نتیجه رسید که فساد اقتصادی این موسسات را می توان در دو قالب زیر بررسی کرد:

  • نخست موسساتی که از ابتدا با هدف خیر شکل نگرفته ،  بلکه توسط افراد سودجو برای انجام اعمال مجرمانه مانند فرار مالیات و پولشویی شکل گرفته است.
  • دوم آن دسته از موسسات که هدف موسسین آنها خدمت رسانی می باشد اما به علت های مختلف از جمله فقدان آگاهی کافی مدیران آن ها و یا نبود قوانین و مقررات روشن و شفاف امکان دارد به طورخواسته یا ناخواسته دست به برخی از تخلفات بزنند .

لذا می توان گفت که فساد اقتصادی صورت گرفته از طریق موسسات خیریه در ایران یا به علت ضعف قانونی و عدم وجود قوانین شفاف و یا به علت عدم آگاهی موسسین و مدیران سازمان های خیریه می باشد.

از سوی دیگر متاسفانه این فقدان شفافیت و ضعف قانون ، دیدگاه بسیاری از فعالان اقتصادی و ممیزان مالیاتی به خیرین و خیریه ها را خدشه دارنموده ؛ به گونه ای که هدف از تشکیل موسسات خیریه ای را پوششی برای فرار مالیاتی و پولشویی می دانند.

9-ب-مرد محور بودن موسسات خيريه

بررسي­هاي موجود حاکي از اين است که اغلب موسسات خيريه توسط مردان تشکيل و اداره می شود و بدين ترتيب نقش زنان در اين امور ناديده گرفته شده است. این در حالی است که زنان با توجه به ویژگی های فردی- اجتماعی از جمله بالا بودن سطح عواطف و احساسات ، دارا بودن زمان فراغت بیشتر و…. پتانسیل بسیاری برای انجام امور خیر داشته و در صورت مشارکت گسترده تاثیر بسیاری در این حوزه می توانند داشته باشند.

10-ب-کمبود منابع دانشی در حوزه امر خیر

با جستجوی کلید واژه های مرتبط به حوزه امر خیر مانندخیریه (charity) ، سازمان مردم نهاد (NGO)، داوطلبی ((Voluntary و … در سایت آمازون و دیگر سایت های مرتبط می توان کتاب هاو منابع لاتین بسیاری در حوزه های مرتبط پیدا کرد که نشان دهنده گسترش این بخش در تالیفات علمی است اما متاسفانه کتاب هاو منابع فارسی مرتبط به ندرت یافت می شود . در زمینه مجلات علمی تنها دو نشریه زیرکه در پایگاههای علمی نمایه شده اند یافت می شود که نشان دهنده خلا علمی در این حوزه با اهمیت است. (طیب نیا، 1395 ، 113)

از دیگر حوزه های دانشی که در ارتقاء امر خیر موثر است وجود رشته های دانشگاهی در این حوزه است که متاسفانه فقدان آن در آموزش عالی کشور دیده می شود . در اروپا و امریکا با گسترش سازمان های خیریه و بخش غیر انتفاعی ، رشته های دانشگاهی مرتبط با این حوزه ، در دانشگاهها گسترش یافته اند تا هم مدیریت این بخش به طور علمی انجام شود  و هم نیروی انسانی موردنیاز برای تعداد روز افزون این سازمان ها تربیت شود. در حالی که به این حوزه علمی در ایران توجهی نشده است و حتی در مورد وقف که گسترش وسیعی در حوزه کشورهای اسلامی دارد ،ساختار پژوهشی مناسبی تشکیل نشده است.  (طیب نیا ، 1395، 110)

 

ج- خلاها و آسیب های موجود در سطح مخاطبان

در این بخش به برخی مشکلات در حوزه مخاطبین امر خیر یعنی مددجوها پرداخته می گردد.

ج-1- دروغگویی و پنهان سازی اطلاعات

از جمله معضلات شایع موجود در این حوزه عدم صداقت و پنهان کاری برخی مددجویان می باشد که باعث می گردد حمایت از آنان نیاز به تحقیق و شفاف سازی دقیق داشته باشد. برخی از این افراد برای دریافت بیشتر و زودتر خدمات ، بسیاری از مسائل را پنهان ساخته و یا در خصوص مشکلاتشان غلو وبزرگنمایی می کنند . به عنوان نمونه فردی که شوهرش به دلیل مشکل حاد قلبی در بیمارستان بستری بود و بیان می داشت اگر کمک دریافت نکند به دلیل عجز در پرداخت هزینه سی سی یو مجبور به بردن همسرش است ولی پس از تحقیق مشخص گردید دارای چند واحد آپارتمان در حال اجاره است .بارزترین نمونه ملی پنهان سازی اطلاعات در طرح هدفمندی یارانه ها بروز و ظهور می یابد به نحوی که دولت بعد از گذشت چندین سال همچنان مجبور است به بیش از 70 میلیون ایرانی یارانه نقدی بپردازد . این چالش در اکثر خیریه هایی که نقش حمایتی برای مددجویان خود دارند دیده شده و زمینه بی اعتمادی خیرین و خیریه ها و اطاله مراحل تایید فرد مورد نظر را موجب می شود.

ج-2- انتظار دریافت کمک نقدی بلاعوض

از دیگر معضلات این حوزه انتظار و  توقع مددجویان در خصوص دریافت نقدی و بلاعوض است به گونه ای که دریافت مشاوره ، کمک در جهت اشتغال یا دیگر امور را قبول نداشته و یا در صورت پیشنهاد کمک به صورت وام از گرفتن آن ناراضی هستند.

د- خلاهای موجود در بستر جامعه

بسیاری ازآسیب های موجود در این حوزه تحت تاثیر سه حوزه قبل بوده و یا با آنها همپوشانی دارد به عنوان مثال می توان به بی اعتمادی به خیریه ها ، حاکمیت فرهنگ فرد محوری به جای فعالیت جمعی  ، کم بودن تعداد خیریه ها و .. اشاره نمود . از موارد خاص این حوزه می توان به نمونه زیر اشاره کرد :

1-د-افول سرمایه اجتماعی و اعتماد به خیریه ها

اعتماد اجتماعی  عنصر سازنده ارتباطات ناب اجتماعی است (گیدنز ، 1382) و برای توسعه حس تعلق جمعی به عنوان یکی از  ضروری ترین مولفه انسجام اجتماعی ضرورت دارد . بدین ترتیب اعتماد اجتماعی سبب اتصال افراد و تقویت روابط جمعی می شود و جدی ترین پیامد افزایش بی اعتمادی ، کاهش تعلق اجتماعی و افزایش فرد گرایی منفی خواهد بود . (بیدل و همکاران ، 1392 ، 172) در ایران عوامل بسیاری از جمله تصور فساد و خیانت در خیریه ها باعث افول اعتماد به خیریه ها شده و آنها را به سمت کمک های فردی – مستقیم سوق می دهد.

2-د- حاکمیت فرهنگ فرد محوری به جای فعالیت جمعی

یکی از معضلات در کشور ما اقبال مردم به انجام فعالیت ها ی فردی و نه جمعی است به گونه ای که در حوزه های مختلف مثلا ورزش در انجام فعالیت جمعی مشکلات بسیاری دیده می شود . به عبارتی وضع کنونی جامعه ما به گونه ای است که که افراد بر اساس تمایلات ، نیازها و علایق فردی خودشان در جامعه رفتار می کنند و نوعی تک روی ، منفعت طلبی و خود محوری و به طور کلی فرد گرایی منفی در جامعه گسترش یافته است (قانعی راد ، 1382)

این مشکل در حوزه فعالیت های خیرخواهانه نیز دیده می شود به گونه ای که بسیاری از مردم تمایل دارند خودشان به فرد نیازمند کمک کنند و از کمک های خیریه ای کمتر استقبال می کنند . نمونه بارز این امر فعالیت چشمگیر در انجام وقف می باشد که نمادی از انجام فعالیت خیرخواهانه فردی است . یکی از عواملی که می تواند میزان فردگرایی را به ویژه در حوزه امر خیر کاهش دهد افزایش اعتماد اجتماعی است (بیدل و همکاران ، 1392 ، 173) که تاثیر به سزایی در بالا بردن و اثربخشی فعالیت جمعی خیرخواهانه دارد.

3-د-کم بودن تعداد خیریه ها در مقایسه با کشورهای توسعه یافته

در حال حاضر به دلایل متعددی كوشش و تقاضا برای مشارکت در امر داوطلبانه و خیریه در جوامع مدرن زیاد شده است. یك علت آن شكل جدیدی از وابستگی‌های اجتماعی است. همچنین پدیده بازنشستگی و داشتن اوقات فراغت و كوشش برای رضایتمندی از این اوقات از طریق كمك به دیگران ویژگی مهم در نظام‌های اجتماعی جدید است. هرچند این نظام‌ها به لحاظ اقتصادی پیشرفته شده‌ و افراد نیازمند در جوامع خودشان كمتر شده اند ، ولی رغبت به انجام عمل خیر به کشورهای دیگر سرریز شده است. بنابراین با افزایش سن و نیز بهبود سلامت و نیز افزایش رفاه و بازنشستگی در سنین میان­سالی، زمینه برای افزایش تقاضای امر خیر فراهم شده است، هرچند این امر محدود به این گروه اجتماعی بزرگسالان نیست، بلكه افزایش همبستگی‌های اجتماعی و كاهش تعلقات گروهی و فرقه‌ای موجب شده كه جایگاه انسانیت و در نتیجه درد و رنج و لذت او در اندیشه انسان مدرن ارتقا یافته و انگیزه برای كمك به او نیز بیشتر شود.

در این راستا ، در دنيا  تعداد موسسات خيريه در چارچوب سازمان­هاي مردم نهاد مثلاً در آمريکا و يا هند به بيش از دو ميليون مورد مي­رسد و در حوزه­هاي مختلف مشغول فعاليت هستند. براي مثال در کشورهاي غربي بعد از آغاز و ادامه بحران اقتصادي که به افزايش فقر و بي­خانمان­ها منجر شده؛ اين موسسات پوشش اين گونه افراد را در خلأ ناتواني دولت­ها ، به عهده گرفته­اند.(  مرتضویو همکاران، 1395، 3)

اما در کشور ایران به رغم پیشینه و زمینه پربار تاریخی – مذهبی در این حوزه ، در حدود 15000 خیریه وجود دارد که در مقایسه با خیریه های موجود در کشورهای توسعه یافته بسیار کم و متاسفانه بعضا فعالیت آنها  در هاله ای از ابهام است . این در حالی است گردش مالی امور خیر در ایران که علاوه بر فعالیت های خیریه ای شامل وجوهات مذهبی مثل خمس ، زکات ، زکات فطره ، نذر ، وقف و … نیز می باشد در صورت هدایت صحیح ، اصولی و تخصصی می تواند گره گشای بسیاری از مسایل کشور باشد و لذا  لزوم توجه ویژه به این حوزه را می طلبد.

نتیجه گیری :

نهادهای امر خیر به عنوان بخش مهمی از جامعه مدنی ،  در ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند که افراد با قصد و انگیزه انسان‌دوستانه به کار در این نهاد‌ها می‌پردازند و در اکثر موارد به عنوان امری دینی و نه امری اجتماعی شناخته می‌شود .ولیکن علیرغم پیشینه تاریخی – مذهبی در حوزه امر خیر و فعالیت های نیکوکارانه ، کشور ایران در این حوزه نسبت به کشورهای پیشرفته ، توسعه چندانی نداشته است . تعداد خیریه ها در ایران در مقایسه با سبقه دینی – فرهنگی این امر در کشور و آمار خیریه ها در دیگر کشورها آمار زیادی نیست و در حدود 15 هزار خیریه ثبت شده موجود می باشد و این در صورتی است که تعداد خیریه ها در کشور آمریکا بیش از یک میلیون می باشد . عوامل متعددی در این امر موثر می باشد که در چهار سطح دسته بندی می گردد: سطح حاکمیتی، خیریه ای ، مخاطب  و جامعه . در هرکدام از این سطوح عواملی تاثیر گذار بوده و مشکلاتی را باعث می گرددکه به آن پرداخته شد.

با وجود مشکلات ، خلاها و آسیب های موجود در حوزه امر خیر ولیکن ایران کشوری با پتانسیل ها و سرمایه های اقتصادی ، اجتماعی ، تاریخی و …  و همچنین قدمت دیرینه در تمدن و نوعدوستی می باشد  و همواره این ظرفیت را دارد که به بالاترین قله ها  در زمینه های مختلف از جمله ارتقاء امر خیر در کشور دست یابد . برای نیل به  این امر همت مسئولان و مردم زمینه ساز و هموار کننده راه است .

 

 

نمودار 3-2: شبکه مضامین مشکلات موجود در خیریه ها ی ایران

منابع :

  1. اصغری،محمد.(1390).پایان نامه رویکرد جرم شناختی به موسسات خیریه. دانشگاه تربیت مدرس
  2. بیدل ، پری ناز ، محمود زاده ، علی اکبر ، صادقی ، احمد ، 1392 ، رابطه ی اعتماد اجتماعی با فرد گرایی افراطی در شهر مشهد ، رفاه اجتماعی ، سال 14، شماره 55
  3. تاج بخش، کیان؛ مراد ثقفی؛ مسعود کوهستانی نژاد، (1382)، سرمایه اجتماعی و سیاست‌های اجتماعی(بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران امروز)، رفاه اجتماعی شماره 10.
  4. روزنامه جام جم.خیانت در امانت در پوشش نیکوکاری.21 اردیبهشت 1390
  5. ریاحی سامانی،نادر.(1391).بهره وری در قلمرو وقف و امور خیریه- تهران:سازمان چاپ و انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه
  6. رهبر،فرهاد.(1382). پولشویی و آثار و پیامدهای آن. نشریه تحقیقات اقتصادی، پاییز و زمستان 1382،شماره 63صفحه 33 تا 55
  7. شاهرخی،کیانوش،پایان نامه نظام حقوقی حاکم بر بنیادهای خیریه در حقوق ایران ، انگلستان و آمریکا.دانشگاه قم
  8. طیب نیا ، محمد صالح ، 1395 ، وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری و ضرورت تحول در نظام خیر کشور ، فصلنامه خیر ماندگار ،تهران ، پاییز
  9. عبادی،صادق.(1378).بنیادها و موسسات خیریه غیروقفی در ایران.فصلنامه میراث جاویدان،سال هفتم،شماره3
  • عزیزی، فیروزه،1395، سهام وقف، ابزار مالی جلب مشارکت عمومی در امور وقف، همایش ملی خیر ماندگار ، بنیاد خیریه راهبری آلاء ، اسفند
  • فرجیها، محمد، اصغری، محمد.(1390).کلاهبرداری و خیانت در امانت در موسسات خیریه،رویکرد تطبیقی. فصلنامه کاراگاه،دوره دوم سال پنجم، زمستان 90، شماره 17
  • گیدنز ، ای ، 1382 ، تجدد و تشخص ، ترجمه ناصر موفقیان ، تهران ، نشر نی
  • گیلک حکیم آبادی،محمد تقی.(1390). مطالعه تطبیقی حمایت های مالیاتی از کمک های خیریه در جهان. پزوهشنامه مالیات شماره دوازدهم(مسلسل60)،زمستان
  • مرتضوی ، مهدی ، حسن زاده ، محمد ، تاجیک ، محمد جواد ، نجات ، سهیل ، 1395 ، آسیب شناسی وضعیت خیریه ها در ایران ، همایش ملی خیر ماندگار ، بنیاد خیریه راهبری آلاء ، اسفند

سایت ها :

[1] استادیار دانشکده اهلبیت (ع) ، دانشگاه اصفهان ، مدیر مرکز پژوهشی آلاء

[2] دانشجوی دکتری مطالعات زنان حقوق زن در اسلام، دانشگاه تربیت مدرس، کارشناس مرکز پژوهشی آلاء

[3] بنا بر معذورات اخلاقی نام موسسه حذف گردیده است

[4] نام موسسه بنا بر معذورات اخلاقی حذف گردیده است

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *